نام پژوهشگر: اقدس مصطفایی

حمایت اجتماعی و کیفیت زندگی (بررسی حمایت های اجتماعی رسمی و غیر رسمی بین سالمندان بازنشسته شهر تهران)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی 1389
  اقدس مصطفایی   مرضیه موسوی

یکی از دوره های حساس و حائز اهمیت در زندگی انسان دوره ی سالمندی است. توجه به مسائل این دوره از جمله موضوع کیفیت زندگی و حمایت های اجتماعی از اهمیت به سزایی برخوردار است چراکه این گروه جزء گروه های آسیب پذیر می باشند و لذا جهت ارتقاء کیفیت زندگی شان باید تحت انواع مختلف حمایت های غیررسمی از سوی اعضای شبکه ی خود یا حمایت های رسمی از سوی نظام های تأمین اجتماعی قرار داشته باشند. این مطالعه بر آن است تا ضمن تعیین وضعیت کیفیت زندگی سالمندان به بررسی نقش حمایت های اجتماعی(رسمی و غیرسمی) در این زمینه بپردازد که حمایت اجتماعی غیررسمی در بُعد کارکردی و ساختاری و با استفاده از نظریات شبکه اجتماعی همچون نظریه لین، ولمن و گرانوتر و حمایت اجتماعی رسمی نیز با استفاده از نظریات رفاه و تأمین اجتماعی بررسی شده است و کیفیت زندگی نیز در دو بُعد عینی و ذهنی و با استفاده از نظریات فرانس و زان مورد بررسی قرار گرفته است که بُعد عینی کیفیت زندگی شامل سلامت جسمی و عملکرد وامنیت اقتصادی و بُعد ذهنی آن شامل احساس بهزیستی و احساس رضایت از زندگی می باشد. این پژوهش با استفاده از روش پیمایش انجام شده و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده است. جمعیت آماری پژوهش حاضر سالمندان 60سال و بالاترِ مستمری بگیران صندوق بازنشستگی کشوری و سازمان تأمین اجتماعی ساکن شهر تهران می باشد که تعداد 384 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان جامعه نمونه تعیین گردید و نمونه های پژوهش حاضر با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و تصادفی انتخاب شدند. نتایج حاکی از آن است که بین انواع حمایت اجتماعی (رسمی و غیررسمی) و کیفیت زندگی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. در واقع کسانی که از حمایت اجتماعی بیشتری برخوردارند از کیفیت زندگی بالاتری برخوردار هستند. در مقایسه تاثیر رابطه حمایت رسمی و غیررسمی با کیفیت زندگی، رابطه حمایت غیررسمی با کیفیت زندگی نسبت به حمایت رسمی از همبستگی بالاتری برخوردار می باشد. همچنین حمایت ابزاری در مقایسه با دیگر ابعاد کارکردی حمایت غیررسمی(اطلاعاتی و عاطفی) تاثیر بیشتری بر روی کیفیت زندگی داشته است. در میان متغیرهای زمینه ای نتایج حاکی از آن است که سن، وضعیت تأهل، تحصیلات، منابع درآمدی و درآمد رابطه معناداری با حمایت اجتماعی و کیفیت زندگی دارد ولی رابطه ای میان دو متغیر جنسیت و نوع جامعه آماری (مستمری بگیران صندوق بازنشستگی کشوری و سازمان تأمین اجتماعی ) با حمایت اجتماعی و کیفیت زندگی مشاهده نگردید. براساس یافته های پژوهش حاضر و نتایج مدل عِلّی بُعد مکفی بودن حمایت های رسمی و دولتی تاثیر افزایشی بیشتری نسبت به ابعاد دیگر حمایت اجتماعی(رسمی و غیررسمی) بر روی کیفیت زندگی داشته و پس از آن به ترتیب عضویت در گروه ها و حمایت ابزاری و تعداد پیوندهای فردی (از ابعاد حمایت اجتماعی غیررسمی)قرار دارند. همچنین نتایج مدل رگرسیون نشان می دهد که 39درصد از تغییرات متغیر کیفیت زندگی توسط متغیرهای مطرح در این پژوهش سنجیده می شود.