نام پژوهشگر: محمد علی کیانی

سنتز برخی از ترکیبات کاتدی با ساختار نانو و بررسی کاربرد آنها در باتری لیتیمی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پایه 1389
  محمد علی کیانی   میرفضل اله موسوی

در این رساله، بتا ?نیکل? هیدروکسید (-ni(oh)2?) و گاما ?منگنز ?دی ?اکسید (mno2-?) با ساختار نانو و میکرو سنتز شدند. نانو ذرات در حضور امواج التراسونیک سنتز شدند. منگنز? دی ?اکسید با ساختار نانو به عنوان ماده اولیه برای سنتز نانوذرات لیتیم? منگنز ?اکسید (limn2o4) استفاده شد. همچنین نانوذرات لیتیم ?نیکل ?منگنز ?اکسید (lini0.5mn1.5o4) با استفاده از نانوذرات منگنز? دی ?اکسید و نیکل? هیدروکسید سنتز شد. محصولات سنتزها با روش?های پراش اشعه ایکس (xrd)، تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem)، گرما وزن ?سنجی?? (tg) و اندازه?گیری مساحت سطح (bet) مورد مطالعه قرار گرفتند. نانوذرات اکسید?های سنتز شده در مقایسه با میکروذرات، مساحت سطح بیشتری را از خود نشان دادند. قابلیت این مواد بعنوان کاتد در باتری لیتیمی و باتری نیکلی با استفاده از روش?های ولتامتری چرخه?ای، امپدانس الکتروشیمیایی و شارژ و دشارژ گالوانواستاتیک بررسی شد. ولتاموگرام?های بدست آمده برای نانوذرات رفتار برگشت?پذیرتری را برای این مواد نشان داد. با بررسی طیف?های امپدانس مشاهده شد که، مقاومت انتقال بار برای نانوذرات در مقایسه با میکروذرات کمتر است. شارژ و دشارژ باتری?ها در جریان ثابت صورت گرفت. همچنین منحنی?های دشارژ، ظرفیت 241 و mah g-1 270 را به ترتیب برای میکرو و نانو ذرات نیکل هیدروکسید نشان داد. ظرفیت دشارژ برای نانوذرات لیتیم منگنز اکسید mah g-1 145 در سرعت دشارژ c 5/0 بدست آمد که 70 درصد بیش از ظرفیت دشارژ میکرو ذرات بود. همچنین ظرفیت دشارژ نانو ذرات لیتیم نیکل منگنز اکسید سنتز شده در همین سرعت دشارژ mah g-1 141 بدست آمد.

بررسی آزمایشی واکنش پذیری هیجانی و تأخیر در کنش های عقلی در بیماران دارای اختلال شخصیت مرزی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  مرضیه نصوری   محمد علی کیانی

پژوهش کنونی برای کاهش خلاء مربوط به شناسایی حضور احساس کهتری یا تحقیر شدگی و بازداری حاصل از آن، و اثر احتمالی آن در کنشهای عقلی بیماران دارای اختلال شخصیت مرزی، تدوین شد. این تحقیق در پی آن است که با مطالعه نیمه تجربی نقش این احساسها در کاهش بازده هوشی این آزمودنیها به درک بیشتر این اختلال و پیامدهای نامطلوب آن در زندگی فردی و اجتماعی، بیماران کمک کند. به این ترتیب، تأثیر تجربه شکست، ناکامی و ناارزنده سازی (یا تحقیر) در واکنش پذیری هیجانی و وضعیت هوشی گروه بیماران دارای اختلال شخصیت مرزی و گروه غیربالینی بررسی شد. مطالعات قبلی نقش واکنش هیجانی شرم را در این بیماران نمایان ساخته اند، اماتجارب بالینی بیانگر نقش احتمالی واکنش هیجانی کهتری (احساسی بسیار نزدیک به شرم، اما، متفاوت از آن) است. ارزیابی تفاوتهای جنسیتی در اختلال شخصیتی مرزی نکته بعدی مورد توجه محققان بود؛ در حالیکه پژوهشهای اندکی یافته شده است که به تمایز و مقایسه دو جنس در مطالعه خود پرداخته باشند. در حالی این مطالعه انجام می گیرد که با وجود شیوع بیشتر این اختلال در زنان (dsm-iv-tr)، پژوهشهای صورت گرفته در ایران بیشتر در مورد مردان بوده است. تعداد آزمودنی ها 32 نفر بودند که در دو گروه 16 نفری قرار گرفتند. آزمودنی ها، 18 تا 45 ساله، و دارای تحصیلات از دیپلم تا لیسانس بودند. گروه همتا نیز مطابق ویژگیهای سن، جنس، و تحصیلات گروه آزمایشی انتخاب شدند. آزمودنی ها قبل و بعد از مداخله متغیر مستقل، مورد آزمون قرار گرفتند و نتایج بدست آمده از دو گروه، مقایسه شدند. پس از اجرای مصاحبه بالینی براساس dsm-iv-tr، از آزمودنیها آزمون میلون گرفته شد تا گستره مشکلات روانشناختی آنها (به ویژه اختلال شخصیت مرزی) سنجیده و کمی شود. سپس، با آزمون هوشی وکسلر بزرگسال مورد ارزیابی قرار گرفتند. پرسشنامه وضعیت هیجانی، ابزار مهم خودسنجی بود که برای مشخص کردن تجربه شخصی آزمودنی ها از وضعیت درونی و عوامل پیرامونی، مورد استفاده قرار گرفت. دو هفته بعد، آزمودنیها با آزمون واکنشی هیجانی به شکست مورد آزمون قرار گرفتند. آزمون واکنش هیجانی به شکست، شامل سوالهای بسیار دشوار هوشی است که در مدت زمان کوتاهی ارائه شدند تا شکست آزمودنیها را در این زمینه نمایان سازند. طی اجرای آزمون، مرتباً شکست در پاسخ دهی درست، توسط نرم افزار، به آنها گوشزد شد و در نهایت، تفسیر کلی آزمونگر از نتایج، به صورت ارائه سطح بسیار پایین توانایی عقلی آزمودنیها گزارش شد. در مراحل مختلف آزمون، واکنش های هیجانی آزمودنی ها، توسط پرسشنامه وضعیت هیجانی مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس، مجددا با آزمون هوشی وکسلر مورد ارزیابی قرار گرفتند و نهایتاً تفسیر آزمونگر مبنی بر نداشتن هرگونه مشکل هوشی به آنها ارائه شد. تحلیل آماری داده ها نشان می دهد که گروههای آزمودنی های دارای اختلال شخصیت مرزی و گروه همتای آنها در تمام متغیرهای مورد پژوهش تفاوت معنادار دارند. هیجان پذیری این بیماران در واکنش به تنیدگی و ناتوانی از حل مسائل، بیش از افراد بهنجار همتای آنهاست. اما، در این میان، خشم و پرخاشگری، در موقعیت آزمایش، دچار بازداری شدند، و شرم و کهتری، خود را، به عنوان احساسهایی حاضر در همه جا، نمایان ساختند. تفاوت معنادار دو گروه در کاهش سطح ظرفیت هوشی، در پاسخ به محرکهای هیجانی منفی بود بیانگر این است که افراد دارای اختلال شخصیت مرزی، در موقعیتهای ناخوشایند، قادر به به کارگیری توانایی های هوشی خود، مانند سایرین، نیستند. یافته های این پژوهش با این مطلب همسو است که بی نظمی هیجانی، آسیب پذیری هیجانی و ناتوانی در تنظیم پاسخهای هیجانی از دیگر ویژگیهای مهم این بیماران است.

اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر افسردگی پس از زایمان و سه عامل پویشی تعارضات وابستگی، خشم و مادری.
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  ارسلان احمدی کانی گلزار   زلیخا قلی زاده

هدف مطالعه: این مطالعه به تعیین اثربخشی شناخت - رفتار درمانی بر درمان افسردگی پس از زایمان و بررسی سه عامل پویشی تعارضات وابستگی، خشم و مادری در مادران افسرد? پس از زایمان است. جمعیت مورد مطالعه: در این مطالعه پس از غربالگری در بین 361 مادر زایمان کرده در دو هفته بعد از زایمان یک نمونه 64 نفری انتخاب و به دو گروه موازی مداخله (32 نفر) و گروه گواه (32 نفر) گمارش تصادفی شدند. معیارهای ورود: تازه زایمان کرده، تحت پوشش مراکز بهداشتی - درمانی، داشتن افسردگی متوسط تا شدید در مقیاس بک ii، تشخیص مصاحبه ساختار یافته بالینی، تشخیص روانپزشکی. معیارهای خروج: زایمان های بعدی، داشتن دورهای متعدد افسردگی مداخله مورد مطالعه و پیامدهای اولیه: بعد از مداخله شناختی – رفتاری تغییرات در نمرات گروه مداخله و گواه و حفظ این تغییرات در گروه پیگیری در مقیاس افسردگی بک و ادینبرگ با استفاده از تحلیل آنالیز واریانس اندازه گیری های مکرر معنادار بود. ضمنا در بین عوامل پویشی تعارضات مادری که همسان سازی های مشکل دار با والد خود فرد (بیمار) است تفاوت معنادری در دو گروه داشت اما این تفاوت ها در تعارضات خشم و وابستگی مشهود نبود.

ساخت حسگر الکتروشیمیایی بر پایه یک نانو اکسید فلزی جهت اندازه گیری قند های ساده
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه شیمی و مهندسی شیمی ایران - پژوهشکده مهندسی محیط زیست 1392
  میثاق عباس نیا تهرانی   محمد علی کیانی

اندازه گیری گلوکز در تشخیص های کلینیکی، بیوتکنولوژی و در صنعت غذا نقش بسزایی دارد. در این مطالعه حسگر تشخیص گلوکز فاقد آنزیم پایدار و ساده، بر پایه نانو ذرات نیکل هیدرکسید به روش الکترونشست بر روی الکترود گرافیتی (ninpsgr) تهیه شده است. نانو ذرات نیکل اکسید (nio) به دلیل خواص بسیار خوب و کارائی بالای الکتروشیمیایی و استفاده و تهیه آسان و قیمت ارزان آن، از پر استفاده ترین و رایج ترین موادی می باشند که در ساخت حسگرها به کار می روند. نتایج ولتامتری چرخه ای (cv) و کرونوآمپرومتری حاصل از الکترود ninpsgr در محلول گلوکز، بیان می کند که الکترود ساخته شده خواص الکتروکاتالیتی بالایی را نسبت به گلوکز از خود نشان می دهد. روش به کار گیری شده در ساخت این الکترود دارای مزایای بسیاری از قبیل ساده و ارزان بودن، راحتی به کار گیری، زمان انجام کوتاه، قابلیت تکرار پذیری و پایداری بالای آن در سنتز نانوذرات نیکل هیدروکسید می باشد. حسگر ساخته شده دارای حساسیت بسیار بالا (a.mm-1.cm-2? 2401)، با کمترین حد تشخیص ?m 53/0 است و با گستره ی اندازه گیری خطی در دو محدوده ی غلظت های پایین(mm 5/3 ?m – 1) و غلظت های بالاتر(mm 15 mm – 5/3) که قابل رقابت با دیگر حسگر های غیر آنزیمی گزارش شده در مقالات می باشد. همچنین حسگر ساخته شده استقامت و پایداری بسیار بالایی از خود نشان می دهد و عمر مفید استفاده از آن بالای 6 ماه اندازه گیری شده است. علاوه بر این، کاربرد آن در اندازگیری غلظت گلوکز در نمونه سرم خون انسان با تطابق مقادیر حقیقی نشان داده شده است.

نشست الکتروشیمیایی نانوساختارهای اکسید منگنز روی سوبسترای فیبر کربنی متخلخل و فوم نیکلی تزیین شده با مس به عنوان الکترودهای به کار رفته در ابرخازن های الکتروشیمیایی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تحصیلات تکمیلی علوم پایه زنجان - دانشکده شیمی 1392
  مصطفی قائم مقامی   حبیب کاظمی

در سالهای اخیر، ابرخازن های الکتروشیمیایی به عنوان یک سیستم ذخیره انرژی جذاب به دلیل دانسیته توان بالا و پایداری زیاد در مقایسه با باتری ها و دانسیته انرژی بالاتر از خازن های معمولی مورد توجه قرار گرفته است. این موضوع توانایی آن را در کاربرد در وسایل الکتریکی، وسایل الکتریکی قابل حمل و دیگر نشان می دهد. مواد مختلفی برای استفاده در ابرخازن های الکتروشیمیایی مورد استفاده قرار گرفته است مانند کربن، پلیمرهای هادی و اکسید فلزات واسطه، در میان این مواد منگنز اکسید با توجه به خصوصیاتی مانند ظرفیت خازنی بالا، قیمت کم، فراوانی طبیعی و سازگاری با محیط زیست علاقه قابل توجهی را به عنوان ماده مورد استفاده در ابرخازن ها به خود جلب کرده است. اگرچه هدایت الکتریکی پایین منگنز اکسید سرعت شارژ و دشارژ آن را برای کاربرد در توان های بالا محدود می کند، برای اصلاح هدایت پایین منگنز اکسید افزودنی های با هدایت بالا مثل نانولوله های کربنی، مواد گرافیتی لایه ای، گرافن اکسید و پودر کربن با منگنز اکسید ترکیب شده است. بنابراین، تلاش شده است تا منگنز اکسید به صورت فاصله دار روی موادی با هدایت الکتریکی بالا ترسیب شود. این ترکیب هدایت الکترون و انتقال الکترولیت را در فیلم الکترود آسان می کند که در پی آن رفتار خازنی منگنز اکسید بهبود می یابد. فیبرهای کربنی به دلیل برخورداری از ساختار سه بعدی، مساحت بالا، پایداری شیمیایی و هدایت الکتریکی به عنوان یک الکترود امید بخش در ساخت ابرخازن ها به کار می رود و فوم نیکلی که یک ماده تجاری با هدایت الکتریکی بالا، وزن کم و ساختار سه بعدی است، مساحت سطحی بالایی را فراهم می کند که می تواند به عنوان یک الکترود مناسب به عنوان بستر به کار رود. روشهای مورد استفاده برای تهیه فیلم منگنز اکسید غالبا بر پایه مخلوط کردن پودر منگنز اکسید با یک اتصال دهنده و یک افزودنی هادی بر روی یک بستر هادی می باشد. تکنیک ترسیب الکتروشیمیایی مزایایی را نسبت به سایر روش دارد : مورفولوژی، وزن و ضخامت فیلم به آسانی با کنترل جریان، ترکیب حمام و دمای حمام قابل کنترل است. در کار حاضر فیبر کربنی متخلخل شده به روش الکتروشیمیایی به عنوان بستر برای ترسیب الکتروشیمیایی نانوساختارهای منگنز اکسید برای رفتار ابرخازنی فارادایی مورد استفاده قرار گرفت. همچنین فوم نیکلی به عنوان بستر برای ترسیب الکتروشیمیایی کاتدی نانوصفحه های منگنز اکسید انتخاب گردید اما در ابتدا فوم نیکلی با نانوذرات مس به منظور بالا بردن هدایت الکتریکی منگنز اکسید تزیین گردید. مورفولوژی سطح الکترود منگنز اکسید ترسیب شده روی فیبر کربنی متخلخل و الکترود منگنزاکسید ترسیب شده روی فوم نیکلی تزیین شده با مس به وسیله میکروسکوپ الکترونی روبشی بررسی شد. همچنین از آنالیز وزن سنجی حرارتی، تفرق اشعه ایکس (edx) و پراش پرتو ایکس برای بررسی ساختار و ترکیب الکترود تهیه شده استفاده گردید. کارآیی الکتروشیمیایی الکترود منگنز اکسید ترسیب شده روی فیبر کربنی متخلخل و الکترود منگنزاکسید ترسیب شده روی فوم نیکلی تزیین شده با مس با روش¬های ولتامتری چرخه ای، شارژ- دشارژ گالوانواستاتیک و طیف¬سنجی امپدانس الکتروشیمیایی مطالعه شد. حداکثر ظرفیتf.g-1 778 در دانسیته جریان -1 a.g 2 برای الکترود منگنز اکسید ترسیب شده روی فیبر کربنی متخلخل به دست آمد. علاوه بر ظرفیت بالای حاصل شده برای الکترود جدید تهیه شده، این الکترود توانایی تخلیه سریع بار را داشت و همچنین پایداری چرخه ای بالایی را نشان داد به طوری که بعد از 1000 چرخه شارژ- دشارژ در دانسیته جریان -1 a.g 20 بیش از 94% ظرفیت اولیه خود را حفظ کرد. برای الکترود منگنز اکسید ترسیب شده روی فوم نیکلی تزیین شده با مس برای جرم کمی از منگنز اکسید، ظرفیت خازنی f.g-1 678 و ظرفیت سطحی mf.cm-2 7/99 در سرعت روبش mv.s-1 5 به دست آمد. پایداری چرخه ای این الکترود با ولتامتری چرخه ای در سرعت روبش mv.s-1 200 بررسی شد و پایداری چرخه ای عالی 88% را پس از 2000 چرخه نشان داد. استفاده واقعی از ابرخازن ها نیاز به ظرفیت های سطحی بالا دارد. بنابراین، در این کار ما یک روش ساده و موثر را برای تهیه منگنز اکسید با جرم زیاد روی الکترود فوم نیکلی اصلاح شده با مس برای ابرخازن های الکتروشیمیایی پیشنهاد کردیم. الکترود nf/cu/mno2 ( جرم منگنز اکسید: mg 4/3) ظرفیت خازنی سطحی بالای mf.cm-2 557 (f.g-1 4/163) را نشان داد. توانایی برای توسعه موثر الکترودهای به کار رفته در ابرخازن های الکتروشیمیایی با جرم بالای ماده فعال می تواند راهگشای فرصت هایی برای ابرخازن ها با ظرفیت سطحی و دانسیته انرژی بالا باشد.