نام پژوهشگر: محمدحسن مرادی افراپلی

نقش کمیته امداد امام خمینی(ره)در ایجاد اشتغال و جلوگیری از مهاجرت روستائیان به شهر ها(مورد مطالعه استان مازندران)
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد سمنان - دانشکده علوم انسانی 1389
  محمدحسن مرادی افراپلی   عباس ارغان

چکیده: فقر و محرومیت دو پدیده جهان شمولند که در طول تاریخ، بر رشد و تعالی بسیاری از جوامع بشری سایه افکنده و آینده انسان های بی شماری را به خطر انداخته اند. پایمال شدن کرامت والای انسانی و محرومیت از حقوق اجتماعی و اقتصادی، میراث نامبارک حکومت های ظالم، فاسد، نالایق، وابسته و ستم کار در اقصی نقاط جهان است که اگر آثار ناشی از سوانح و حوادث غیرمترقبه به آن اضافه گردد، چهره کریه فقر، در جای جای این کر? خاکی نمایان می گردد. کمیته امداد امام خمینی(ره)، به عنوان پرچم دار مبارزه با فقر و تنگ دستی، در نظام مقدس جمهوری اسلامی، نقش بسیار مفید و ارزنده ای در جهت توان مند سازی اقتصادی اقشار محروم استان مازندران ایفا نموده است، به گونه ای که به منظور تقویت عزت نفس و خودباوری اقشار محروم استان، پاسداری از کرامت والای انسانی، بهبود وضعیت معیشتی خانواده های محروم و هدایت در جهت نیل به قله ی رفیع بی نیازی و خودکفایی، طی سال های 1364 تا 1388 ، تعداد 13523 مورد آموزش، با صرف اعتباری به مبلغ 244/962/802/2 ریال و طی همین مدت تعداد 15246 طرح خوداشتغالی با صرف اعتباری به مبلغ 091/941/758/451 ریال، توسط کمیته امداد امام خمینی (ره) استان مازندران برای خانواده های محروم سطح استان به اجرا درآمده است. مقدمه: از جمله معضلات بزرگ جوامع بشری از دیرباز تاکنون، محرومیت از حقوق اجتماعی و اقتصادی و پایمال شدن کرامت والای انسانی، به واسطه وجود پدیده خطرناک فقر و تنگ دستی می باشد، که پیامدهای فراوانی مانند: ظهور ناهنجاری ها و انحرافات اخلاقی، آلوده شدن فضای جامعه، آسیب دیدن و از بین رفتن باورها و اعتقادات دینی را با خود به دنبال دارد. از مهم ترین عوامل ظهور پدیده هولناک و زشت فقر، بی کاری و نداشتن ممر درآمد به منظور تأمین نیازهای اساسی و اولیه زندگی است. لذا کمیته امداد امام خمینی (ره)، با فراهم نمودن سازوکارهای مناسب، شناسایی خانواده های محروم و نیازمند، آموزش و ایجاد مهارت در زمینه های مختلف، پرداخت وام های بدون بهره و کم بهره با اقساط بلند مدت و به کار گیری از توان خانواده ها، مشتاقانه در آرزوی ریشه کنی فقر مطلق و کم رنگ نمودن فقر نسبی در بین خانواده های محروم و نیازمند سطح استان مازندران می باشد. روش تحقیق: این تحقیق به روش میدانی و کتاب خانه ای، با استفاده از کتاب خانه های سازمان مدیریت و برنامه ریزی، کمیته امداد امام خمینی (ره) و انجام مطالعات میدانی مانند: پرسشنامه و مصاحبه با مجریان طرح های اشتغال و گروه های دیگر اجتماع انجام می پذیرد. بحث: داشتن شغل، کار و منبع درآمد جهت تأمین مخارج و هزینه های زندگی، جزء نیازهای فوری، اساسی و حیاتی افراد جامعه به حساب می آید و چنانچه به دست آوردن شغل برای افراد جامعه امکان پذیر نباشد، بی کاری آنان را با خود به کام فقر و تنگ دستی فرو برده و معضلات و ناهنجاری های اجتماعی فراوانی مانند: جرم، جنایت، اعتیاد، سرقت، قاچاق، فساد، فحشا و عقب ماندگی و ... را به دنبال خواهد داشت. (سلمان پور، 1379، ص 1) اهمیت کار در اسلام: خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم سوره جمعه، در خصوص اهمیت کار کردن می فرماید: پس آن گاه که نماز پایان یافت و آن را به جا آوردید، باز در پی کسب و کار خود روی زمین منتشر شوید و از فضل و کرم خداوند روزی طلبید و یاد خدا بسیار کنید تا مگر رستگار و سعادتمند گردید. پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد (ص) می فرماید: کسب روزی حلال بر هر مرد و زن مسلمان، واجب است. حضرت ابی عبدالله (ع) می فرماید: انسانی که برای امرار معاش افراد تحت تکفل خود سخت تلاش می کند، مانند آن رزمنده ای است که در راه خدا جهاد می کند. (تکامل فرهنگ ها، 1372، ص 113و 104) فقر و پیامدهای آن : بی کاری مهم ترین عامل به وجود آوردنده فقر و فقر بزرگ ترین خطری است که ثبات سیاسی اقتصادی، اجتماعی و سلامت جامعه را تهدید می کند. عوامل به وجود آورنده فقر عبارتند از: - عوامل طبیعی مانند: خشکسالی، سیل، زلزله، آتش سوزی، گسترش بیابان، فرسایش خاک و ... - عوامل انسانی مانند: جنگ و برنامه های استثمار گرانه (رضوی، 1377، ص 36) - هجرت و جهاد فی سبیل الله یا تعلیم علوم واجبه ولو کفایی باشد. - کهولت سن و عدم توان انجام کار و معلولیت جسمی - کسالت و تن پروری فقر ناشی از کسالت و تن پروری، مورد ذم اسلام است، این فقر، مرگ بزرگ است، برادر کفر است، سخت تر از کشته شدن است، از بین برنده عقل است، حقارت و از بین برنده شرم و حیا و دین و ایمان است. (تکامل فرهنگ کار، 1372، ص 140) مهم ترین آثار و پیامد های فقر عبارت است از: افسردگی، گوشه گیری، خودباختگی، از دست رفتن کرامت والای انسانی، بی اعتبار شدن فرد و خانواده، بی اعتنایی به قوانین و مقررات، هنجار شکنی، افزایش جرم و جنایت، سرقت ، اعتیاد، قاچاق ، فساد، فحشا، عدم توسعه، بی کاری، کاهش درآمد ناخالص ملی، کاهش درآمد دولت، افزایش هزینه های دولت، رشد بی سوادی و کاهش بنیه علمی کشور، کاهش باورهای دینی و اعتقادی و عقب ماندگی. (قائدی، 1385، ص 32 و 30)