نام پژوهشگر: حمید ناصرخاکی

فرایند طراحی خانه با تاکید بر شیوه ساخت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده معماری و شهرسازی 1388
  پیروز نوریان   ریما فیاض

عنوان پایان نامه: فرآیند طراحی خانه با تاکید بر شیوه ساخت شناسایی فرآیند طراحی در نسبت با فرآیند ساخت چکیده این پایان نامه به بررسی مفهوم فرآیند در زمینه های طراحی و ساخت می پردازد و به ویژه ارتباط میان این دو فعالیت را تحلیل می کند. در این پژوهش، مساله ی اصلی مورد پرسش چیستی و چگونگی این ارتباط مهم، در نسبت با طرف عمدتاً فرستنده ، یعنی فرآیند طراحی است. از این رو، در جستجو برای یافتن تبیین های یکپارچه ساز از مفهوم فرآیند، در پهنه های نظری، عملی و آموزش شناختی معماری جستجو شده است. در تناسب با منظور نظر، دامنه ی دید پژوهش در زمینه ی طراحی پژوهی ژرف و گسترده است و تا اندازه ای به زمینه ی مدیریت پروژه نیز کشیده می شود. فرضِ بنیادین روش شناختی پژوهش، ارتباطِ دوسویه ی طراحی و پژوهش بوده است. این فرض، از سویی سبب رهیافت ویژه ی این پژوهش، دیداری سازی اطلاعات و کوشش برای دستیابی به چارچوب های صورت بندی شده است؛ و از سوی دیگر نگاه روش مند به فرآیند طراحی را پیش کشیده است. همسانی این دو کنش خرد ورزانه از جنبه ی ماهیت مرکب سه گانه ی آن دو، مورد تاکید و آزمون قرار گرفته است؛ ماهیتی مرکب از سه دسته کنش های ذهنی، عینی و بیناذهنی در هر دو فعالیت. این سه گانه ی مرکب در طراحی با عنوان ذهن، رسانه و واقعیت معرفی شده است و به فراخور آن، سه گونه روش پژوهش، یعنی برهم نهش مقایسه ای مراجع، مفهوم پردازی های کاوشگرانه و بررسی های تفسیری و تجربی به کار گرفته شده اند. به ویژه، تفسیر دیداری اطلاعات در این پژوهش نقشی مرکزی در این پژوهش دارد و منجر به دستیابی به چندین نمودار، مدل و چارچوب گرافیکی شده است. در جستجو برای یافتن تبیین ها و مدل هایی پذیرفتنی و عقلایی از فرآیند طراحی، چندین چارچوب مفهومی، صورت بندی و مدل از فرآیند های طراحی و ساخت مورد بررسی، پیمایش و تفسیر قرار گرفته اند. به ترتیب، پس از معرفی ساختار، ادبیات و روش شناسی پژوهش در فصل یکم، در فصل دوم رشته ی طراحی پژوهی و پارادایم های آن معرفی شده و مقایسه ای براساس بنیان های نظری دو پارادایم انجام شده است؛ سپس بر مبنای این دو پارادایم و برهم نهش چندین مدل از فرآیند طراحی مدلی از فرآیند طراحی معرفی می گردد. در فصل سوم، فرآیند ساخت، طبع آن، چالش های میان طراحی و ساخت و رویکرد های مدیریت ساخت، به ویژه رویکرد "ساخت وساز ناب" بررسی می شوند. در فصل چهارم "فرآیند طراحی یکپارچه"، به عنوان الگویی برای همکاری گروهی در طراحی و ساخت معرفی می گردد و مدلی از آن با استناد به مدل های پیشین ارائه شده است. فصل پنجم ویژه ی میاندارهای طراحی و ساخت یا رسانه های طراحی است. در این فصل، نخست از دیدگاهی تئوریک جایگاه رسانه ها در فرآیند طراحی و ساخت یکپارچه بررسی شده و پس از آن، نقش عملی رسانه ها در فرآیند طراحی مشخص شده است. در فصل ششم، یک چارچوب مفهومی (ساختاری، رفتاری و کارکردی) برای ارزشیابی فرآورده های طراحی معرفی می گردد و براساس آن الگویی برای نظام بخشی به فرآیند طراحی معرفی می گردد. در انتهای این فصل جمع بندی و نتیجه گیریِ پژوهش ارائه شده است. فهرستی از مهم ترین یافته های این پژوهش چنین است: فرآیند طراحی، دربردارنده ی کنش مهمی به نام تفسیر دیداری یا بازنمایی است. فرآیند طراحی به سانِ مارپیچی پیش رونده، در میانه ی سه بعد ذهن، واقعیت و رسانه به پیش می رود. فرآیند ساخت، طبعی پِیرفتی (سکانسی) دارد و منطق عِلیت در آن حکم می کند. به این معنی که هر کاری در فرآیند ساخت، یک پیش نیاز دارد و کارهای گوناگون، به دنبالِ هم یا به موازاتِ یکدیگر پیش می روند. در فرآیند ساخت، جایی برای رفت و بازگشت نیست. فرآیند ساخت جای حلِ مساله نیست؛ بلکه جای پیاده سازی فیزیکی راه حل است. ریشه ی همه ی ناسازگاری های موجود در رابطه ی میانِ طراحی و ساخت؛ به تفاوتِ طبعِ مارپیچی و رفت وبازگشتی طراحی با طبع پیرفتی ساخت باز می گردد. رسانه های طراحی، و بازنمودهای رسانه ای فنی، نقش میاندارِ فرآیند های طراحی و ساخت را بر عهده دارند. رسانه های طراحی، امکانِ تفسیر های سازنده ی طراحی را فراهم می کنند. همان گونه که زبان امکان اندیشه را به وجود می آورد؛ زبانِ دیداری، امکانِ اندیشه ی طراحانه را فراهم می کنند. کنش های مدل سازی و شبیه سازی در فعالیت طراحی می توانند دو زمینه ی طراحی و ساخت را براساس ساخت وساز مجازی به یکدیگر پیوند بدهند. کلید واژگان: فرآیند طراحی، فرآیند ساخت، رسانه، بازنمایی، میاندار، یکپارچه سازی، ساخت و ساز ناب، ساخت پذیری

باز اندیشی تُهی های شهری- طراحی پارک پرورش فکری کودک و نوجوان در غرب تهران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده معماری و شهرسازی 1390
  لیلا شهرام پور   علیرضا مستغنی

چکیده موضوع این پژوهش بازاندیشی تُهی های شهری در قالب یک تجربه شهری، به عنوان تعاملی در ایجاد محیط های مطلوب و در دسترس عموم، به منظور کارکردهای اجتماعی است. پروژه پارک پرورش فکری کودک و نوجوان، در همخوانی با معماری و شهرسازی و در قالب یک معماریِ اجتماعی، مفاهیم معماری منظر و شهرسازی با رویکرد منظر را باهم می آمیزد. این پارک مخاطب عام و خاص خود؛ یعنی خانواده ها، کودکان و نوجوانان را با توجه به مقیاس خود در سطح منطقه ای به خود جلب میکند. این پروژه، در قالب پارکِ موضوعی، فراهم آوردن فضایی جمعی برای گذران اوقات فراغت کودکان و نوجوانان در کنار اعضای خانواده و یا به تنهایی است. این پارک امکان ِ فعالیت آزادانه ، ارتباط با طبیعت، آشنایی با گیاهان و کارگاه های علمی در فضای باز را برای قشر کودک و نوجوان فرآهم می آورد. از دیگر سو، در این پروژه با رویکرد ترکیب معماری و معماری منظر منجر به شکل گیری فضاهایی سیال شده است. این فضاها همچون کارگاه موسیقی، ادبیات و تئاتر و ... در رشد و پرورش خلاقیت، فکر و بطور کلی اوقات فراغتی کارآمد را فراهم می آورد. معماری این مجموعه در یک عرصه با متنی کهنه( سازه بتنی قدیمی و رهاشده) را که از کارکرد و یا عملکرد بی بهره و یا تهی بود را باز زنده میسازد. بنابراین نیاز به پروژه هایی از این دست ، که با فراهم آوردن ترکیب فضای معماری، فضای شهری ومنظر برای مخاطب خود آزادی حرکت، فعالیت، انتخاب را در گذران اوقات فراغت برای ایشان به ارمغان می آورد و از سوی دیگر با تلفیق معماری، شهرسازی و منظر، تهی های شهری را به فضاهایی پویا و فعال برای اهداف آموزش کودک و نوجوان را در کنار خانواده هایشان امکان پذیر میکند.نیازی که بیش از پیش در شهری همچون تهران احساس میشود. هدف این پژوهش پرداختن به این نگاه نوین در ارتباط کودک و شهر، در قالب نظریات نوین شهرسازی معاصر یعنی شهرسازی با رویکرد معماری ِمنظر در بازاندیشی تهی های شهری در راستای توسعه پایدار اجتماعی، اقتصادی و زیستی است. توسعه پایدار شهرِی ، تهی شهری، شهرسازی منظر، اوقات فراغت، کودک و نوجوان

عنوان نقش فرآیند ساخت در آموزش فرآیند طراحی معماری عنوان بخش عملی طراحی مرکز تحقیقات ساخت و ارائه ی پیش الگوهای طراحی در تهران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده معماری و شهرسازی 1390
  سیده فرشته شاهمیری   مصطفی کیانی

چکیده زمانی که از چیستی " هدف طراحی معماری " پرسش می شود ، جامع ترین پاسخ مبنی بر یافتن نمودی عینی و کالبدی فیزیکی از طراحی ، قرار می گیرد . این پاسخ ، سبب ساز پرسشی دیگر مبنی بر چگونگی دست یابی به چنین " فرآورده ی" از طراحی می گردد و لزوم و اهمیت تاکید و تکیه بر" فرآیند محوری طراحی"را مطرح می سازد . به اقتضای ماهیت دیجیتال عصر کنونی ، و نیز پیچیدگی های بسیاری که در فرم , عملکرد ، کنترل و مدیریت پروژه وبرخی موارد دیگر ، در پروژه های معاصر حاکم است ، قطعا لزوم وجود رویکردی متفاوت به مقوله ی طراحی در نسبت با گذشته مطرح می گردد . رویکردی که بتواند با " کلی نگری" به مسئله ی طراحی ومقتضیات آن ، " انسجام " لازم را در تمامی عوامل شکل دهنده و پیش برنده ی فرآیند طراحی ساخت فراهم آورد . چنین رویکردی به فرآیند طراحی که اصطلاحا رویکرد " پارامتریک " نامیده می شود ، توانای انسجام بخشی بین کلیه ی پارامتر های دخیل و کنترل کننده و حفظ کننده ی تاثیرگذاری ها ، تاثیر پذیری ها و تغییرات صورت گرفته در فرآیند طراحی می باشد . تلفیق چنین دیدگاهی پارامتریک با ویژگی های دیجیتال عصر حاضر ، مبتنی بر تمرکز بر جایگاه کامپیوتر در فرآیند طراحی و ساخت ، الگو مداری و قاعده مندی ناشی از محاسبه گری را در فرآیند طراحی سبب می شود . این نحوه ی برخورد ، فرآیند ساخت را به عنوان تابعی وابسته با دیگر توابع حاضر در طراحی در نظر می گیرد و بازه ای از تغییرات مقیاسی نمود های ساخت را در طی فرآیند طراحی ساخت سبب می شود . نکته در آن است که این تغییرات مقیاسی ، دیگر پارامترهای دخیل را تحت تاثیر قرار می دهد . به صورتی که تابع ساخت در طی چنین روند و فرآیندی هم جنبه ی "زایایی الگوهای طراحی" را فراهم می آورد و هم به صورت تابعی متغیر در" سنجش صحت فرآیند طراحی" عمل می کند . این نحوه ی رویکرد به مقوله ی ساخت که از وجود زبان خوانشی مشترک مبنی بر کد بندی های معین و واسط بین نرم افزارهای زایای طراحی وابزارهای ساخت دیجیتال مثل انواع برش های لیزر و پرینترهای سه بعدی حجمی، ناشی می شود ، می تواند از جنبه ی آزمون سنجی ها خارج شده و متناسب با مقیاس ها و تکنیک های مختلف به فرآورده ی نهایی فرآیند طراحی بدل شود . در واقع چنین جایگاهی از ساخت دیجیتال در فرآیند طراحی است که منجر به انسجام دو فرآیند چرخه ای طراحی و فرآیند پی رفتی والبته بدون امکان بازگشت ساخت در دنیای واقعی , می گردد . بیان موکد این نکته لازم است که در فرآیند طراحی معماری دیجیتال و پارامتریک کنونی ، فرآیند ساخت فقط متمرکز بر محصول طراحی نبوده ، بلکه مهم تر از آن ، قادر به تاثیر گذاری و شکل دهی فرآیند طراحی می گردد . در واقع چنین رویکردی است که " ساخت پذیر بودن " امر طراحی را تحقق می بخشد و دیدگاهی واقع گرایانه را در طی فرآیند طراحی تثبیت می کند . برگزیدن چنین روشی در آموزش معماری ، سبب می شود بسیاری از مسائلی که اغلب در دوران آموزش آکادمیک دانشجویان مجهول مانده و نادیده گرفته می شوند , مسائلی چون دیتیل ها ، تنوع و نحوه ی انتخاب متریال ها ، روش های مونتاژ و تکنیک های سرهم بندی ، امکان بروز و واکاوی یافته و ساخت در دنیای واقعی با تنوع حرکت در طیف مقیاس های مختلف را معنا بخشد . این چنین فرآیندی ناشی از برهم کنش و تعامل مستقیم طراحی ِ ساخت و متعاقبا ساخت ِ طراحی با در نظر گیری تمام پارامترهای دخیل ، نمونه ی کاملی از فرآیند طراحی یکپارچه را عرضه می دارد . لزوم و اهمیت داشتن چنین رویکردی به طراحی معماری چنان ضروری است که در اکثر سیستم های آموزشی آکادمیک ، حوزه ای تحت عنوان " طراحی ساخت دیجیتال " قرار گرفته که لزوم ساخت و انواع تکنیک ها و ابزارهای ساخت دیجیتال را در ضمن فرآیند طراحی نهادینه می سازد . اصطلاحات کلیدی : - پارامتریسیزم - طراحی یکپارچه - طراحی فرآیند محور - طراحی قاعده مند - طراحی ِ ساخت و ساخت ِ طراحی - ساخت و ساخت پذیری - ابزار و تکنیک های ساخت - طراحی ساخت دیجیتال

موضوع عملی: طراحی فضای شهری در کنار میدان ونک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده معماری و شهرسازی 1387
  رامین شیردل   علیرضا مستغنی

چکیده ندارد.

ارتقاء فضای شهری محدوده اطراف پارک لاله (جای + گاهی برای آشتی روح باتن)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده معماری و شهرسازی 1387
  فاطمه احمدی   مصطفی کیانی

چکیده ندارد.

فضای میانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده معماری و شهرسازی 1387
  کژال کوچک پور   علیرضا مستغنی

چکیده ندارد.

مرکز چندرسانه ای هنر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده معماری و شهرسازی 1387
  سارا ناجی الماسی   علیرضا مستغنی

چکیده ندارد.

نقش رایانه در فرآیند طراحی معماری؛ مقایسه تطبیقی دو نسل از معماران معاصر ایران
پایان نامه موزه جانورشناسی دانشگاه تهران 1388
  حمید ناصرخاکی   عباسعلی ایزدی

این رساله کوششی برای یافتن نقش رایانه در فرآیند طراحی معماری در ایران معاصر و در پی آن بهبود و ساما ندهی این نقش است. برای بررسی این نقش، پس از شناخت و معرفی ادبیات موضوع، با سیری در روش شناسی طراحی، به صور تبندی الگویی کارآمد برای فرآیند طراحی پرداخته شده است. سپس با بررسی عرصه ی معماری معاصر ایران، گسیختگی های این عرصه، میان نس لهای طراحان و میان حرفه و آموزش معماری، بررسی شده اند. بر اساس جنب ههای ذهن، واقعیت و رسانه در الگوی ارائه شده برای فرآیند طراحی، به توصیف نقش رایانه در میدان پژوهش پرداخته و ضرورت تحلیل این نقش شرح داده شده است. از "طراحی پژوهی" به عنوان رشته ی اصلی ادبیات موضوع در جهت این تحلیل ستفاده شده و دست آوردهای معاصر آن در الگویی با عنوان "پارادایم طراحی موقعیت مند" گرد آمده اند. بر اساس این پارادایم، "الگوی برهمکنش موقعیت مند طراح و رایانه" و "الگوی کسب مهارت طراحان" مطرح شده اند. این الگوها، در نقش پای ههایی برای پژوهش میدانی، اسنادی و پیمایش در میدان پژوهش استفاده شده و بررسی هایی در زمینه ی عامل های تاثیر گذار در عرصه ی معماری معاصر ایران انجام گرفت هاند. سپس با سنجش اطلاعات برآمده از بررسی ها و تفسیر آنها و در همخوانی با الگوی کسب مهارت طراحان، گونه های معماران معاصر ایرانی در نسبت با نقش رایانه در فرآیند طراحی، شناخته شده اند. با توصیف و تحلیل مناسبات میان این گونه ها، دو سطح برای معماری معاصر ایران در نسبت با عامل های موثر در میدان پژوهش شناسایی شده اند. براساس یافته ها و دستاوردهای برآمده از دانش طراحی پژوهی و صورت بندی های ارائه شده در بسط پارادایم طراحی موقعی تمند، راهکارهایی تجویزی برای بهبود این دو سطح پیشنهاد شد هاند؛ همچنین، بازشناسی نظام "شاگرد-استادی" در آموزش و مفهوم "ساختن" درحرفه، به عنوان تدبیرهای تجویزی اصلی برای تقویت عرصه ی معماری معاصر ایران شرح داده شده اند.