نام پژوهشگر: اعلاء تورانی

میزان حجیت استقراء در منطق ارسطویی از دیدگاه شهید صدر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده الهیات 1388
  مریم بحرینی   مهناز امیرخانی

از آنجا که بسیاری از گزاره های کلی مورد استفاده در علوم مختلف و زندگی روزمره از طریق استقراء ناقص بدست آمده است؛ در صورت انکار اعتبار این استقراء، بیشتر قوانین کلی و نظریه های علمی زیر سوال خواهد رفت. لذا ضروری می نماید که درجه اعتبار چنین استدلال هایی مورد بحث و بررسی قرار گیرد. از این جهت همت این رساله در بررسی "میزان حجیت استقراء در منطق ارسطویی از دیدگاه شهید صدر" است. روش ارسطو برای افزایش معرفت، روش قیاسی بود و استقراء را به آن ارجاع می داد. این روش قرن ها نزد کلیه متفکران شرق و غرب مقبول بود. پس از دوره رنسانس در این امر تردید شد و متفکرانی با رویکردهای مختلف به نقادی و ارزیابی آن پرداختند. عقل گرایان نیز به تبعیت ارسطو در صورتی استقراء را معتبر می دانستند که بر قیاس تکیه زند. لذا در فصل اول این رساله به دیدگاه ارسطوییان و نقدهای وارد بر آنان پرداخته شده است. پس از عقل گرایان، تجربه گرایان به گونه های متفاوت با این مسأله برخورد کرده و همگی اتفاق نظر دارند که علوم با تجربه حسی آغاز می شوند. در این میان شهید صدر کلیه دیدگاه های متقدم را مورد نقد و ارزیابی قرار داده و ضمن بهره گیری از نظریات مورد قبول، با شیوه ای نوین به بررسی حجیت دلیل استقرائی پرداخته است. از این رو در فصل دوم به بررسی نظریه شهید صدر در دو قسمت "توالد موضوعی" و "توالد ذاتی" پرداخته می شود. در پایان روشن می شود یقینی که شهید صدر در صدد اثبات آن بوده است یقین موضوعی بوده است نه یقین منطقی که قدما درصدد اثبات آن بوده اند. لذا باید گفت معمای جدید استقراء نیز به سرنوشت مسأله قدیمی استقراء گرفتار می آید. در فصل سوم دیدگاه تجربه گرایان با رویکردهای "اثبات گرایانه"، "ابطال گرایانه"، "عادت گرایانه" و "رجحان گرایانه" ارزیابی می شود.

تکوین و خلود نفس از دیدگاه ملاصدرا با نظر به مستندات قرآنی آن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده الهیات 1389
  اعظم جزینی   زهره توازیانی

ملاصدرا تکوّن نفس را براساس نظریه ای که به حرکت جوهری و تشکیک در وجود معروف است، توجیه و تبیین نموده است. محقق این رساله با بررسی آثار این حکیم فرزانه و مطالعه کتب فلسفی و کلامی و تفسیری وی که بعضاً برگرفته از آیات و روایات است به نتایجی رسیده است که نشان می دهد بسیاری از دیدگاههای این فیلسوف در این مسئله مستند قرآنی دارد؛ از جمله اینکه این حکیم، معتقد به بقاء نفس بوده و بیان می دارد، با مرگ و فنای بدن و فساد آن، نفس همچنان پایدار و جاودانه به حیات خویش ادامه می دهد. او به کمک نظریه حرکت جوهری هم :جسمانیه الحدوث" بودن نفس و هم "روحانیه البقاء" بودن آن را ثابت می نماید. مطابق دیدگاه ملاصدرا، خداوند نیز مبدأ تکوّن نفس انسان و مراحل پیدایش او را در آیات مختلفی بیان فرموده است، از جمله آیات شریفه: «خلقه من ترابٍ»، «من طینٍ» و «من صلصالٍ من حماٍ مسنونٍ» و در ادامه به کمک آیاتی دیگر، تجرد نفس و بقای آن را متذکر می گردد: «لایذوقون فیها الموت الّا الموته الاولی»، « یا ایّتها النفس المطمئنّه ارجعی الی ربّک راضیه مرضیّه»، که ملاصدرا از این آیات و آیات دیگر به همراه ادله فلسفی، خلود نفس را هم نتیجه می گیرد.

نقش قوه خیال در پدیده وحی از دیدگاه فارابی و ملاصدرا با نظر به دیدگاه وحی نفسی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده الهیات 1390
  معصومه رهبری   اعلاء تورانی

برخی از فیلسوفان اسلامی، از جمله فارابی و ملاصدرا با اعتقاد به قدسی و الهی بودن وحی، به تبیین فلسفیِ آن پرداخته اند. فارابی در تبیین فلسفی خود در مورد نحوه دریافت حقایق وحیانی معتقد است که نبی با طی مراحل عقلانی قادر است به عقل فعال متصل شده و حقایق کلی وحی را با قوه ناطقه خود و حقایق جزئی وحی را با قوه خیال خود از آن دریافت کند. ملاصدرا برخلاف فارابی معتقد است نبی با داشتن عقل قدسی قادر است بدون طی کردن مراحل عقلانی، حقایق کلی وحی را از عقل فعال دریافت کند. اما در مورد حقایق جزئی وحی ملاصدرا معتقد است که نبی آنها را در عالم دیگری به نام عالم خیال، توسط قوه خیال خود مشاهده می کند. در مقابل دیدگاه فارابی و ملاصدرا که به وحی قدسی معتقدند، دیدگاه وحی نفسی قرار دارد. معتقدان به وحی نفسی نیز بر نقش مهم قوه خیال در وحی تاکید دارند، اما از این نقش قوه خیال در جهت انکار وحی قدسی و الهی استفاده کرده اند. بنابراین با نظر به اهمیت قوه خیال در پدیده وحی و وجود قرائت های متفاوت از آن نگارنده در پی مقایسه دیدگاه دو فیلسوف مسلمان دراین خصوص با نظر به وحی نفسی می باشد.

استفاده کاربردی علامه طباطبائی از قواعد محالات در حل مسائل فلسفی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده الهیات 1390
  زکیه آذرمهر   زهره توازیانی

چکیده قواعد محالات در فلسفه یکی از پر کاربرد ترین قاعده های مباحث فلسفی و از ارکان ضروری شناخت محسوب می شود که با ارجاع به وجود شناسی مجوز ورود به مباحث فلسفی یافته و فیلسوفان با این قاعده ها توانسته اند به بسیاری از پرسشهای کلامی و فلسفی پاسخ دهند. قاعده های مهم محالات که پژوهش حاضر به آنها پرداخته عبارتند از: قاعده «استحاله اجتماع مثلین»، قاعده «استحاله تناقض»، قاعده «استحاله دور»، قاعده «استحاله تسلسل»، قاعده «استحاله علیه کل شیءِ لِنفسه»، قاعده «استحاله انفکاک معلول از علت تامه»، قاعده «استحاله توارد العلتین علی معلول واحد»، قاعده «استحاله ترجیح بلامرجح»، قاعده «استحاله اعاده معدوم»، قاعده «استحاله انتقال الاعراض». که علامه طباطبائی از این ده قاعده در حل مباحثی نظیر تجرد نفس ناطقه و علم حضوری آن به خود، اثبات واجب الوجود و صفاتش، افعال واجب الوجود و معاد استفاده نموده است. او با این کار نشان داده که قاعده های محالات قابلیت این را دارند که در حلّ بیشتر معضلات فلسفی به کار گرفته شوند. در راستای همین هدف در ابتداء برای ایضاح مفهومی محالات مراد از محال و کاربرد آن روشن شده است و سپس کاربرد این محالات در حل مسائل فلسفی از آثار علامه طباطبائی اخذ و گزارش شده است. کلید واژه : محالات، واجب الوجود، صفات واجب، نفس ناطقه، معاد

مقایسه دیدگاه حکمت متعالیه و برخی متکلمین شیعی در مورد علم امام (ع)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده الهیات 1391
  زهرا خطیبی   اعلاء تورانی

علم امام بارزترین صفتی است که از دیرباز در امام شناسی مورد توجه عالمان و متفکران بوده است. اندیشمندان شیعی این ویژگی را از شروط بنیادین امامت دانسته، در رویارویی با دیگر گروه های جامعه اسلامی بر آن استدلال کرده اند. مطالعه در این موضوع همواره با نگرش ها و رویکردهای فکری مختلفی صورت گرفته و در میزان و چگونگی آن اختلافاتی پدید آمده است. این تحقیق با رویکردی تطبیقی و با بهره گیری از روش توصیفی – تحلیلی، به بررسی دیدگاه حکما و متکلمین درباره علم امام پرداخته، درصدد مقایسه و تا حدّ امکان جمع نظر متکلمان با حکمت متعالیه برآمده است. بر اساس نتایج به دست آمده از ادله طرفین، هر دو گروه بر تقیّد علم امام به ذاتی نبودن و افاضه از جانب خداوند متعال و نیز بر عدم احاطه علم ایشان نسبت به کنه ذات و صفات ذاتی خداوند اتفاق دارند. اختلاف طرفین تنها بر سر علم امام به جمیع افعال الهی و احاطه او بر همه موضوعات و مخلوقات است که تفاوت گذاشتن میان وجود نوری امام و وجود عنصری او، کلید حل نزاع تاحدّ زیادی به شمار رفته، بدین ترتیب، آن چه حکمت متعالیه درباره علم گسترده امام به همه موضوعات و حقایق قایل شده به وجود نوری او و قیودی که متکلمان ذکر کرده اند، به وجود عنصری امام برگشت می کند.

معنای زندگی از دیدگاه علامه طباطبایی با رویکرد قرآن کریم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده الهیات 1392
  مملکت عسکری برواتی   اعلاء تورانی

چکیده در این رساله سعی شده است، تا به بررسی یکی از دغدغه های اصلی بشر امروز، یعنی پاسخ به این پرسش که «آیا زندگی معنادار است؟»پرداخته شود. در این خصوص دیدگاه علامه طباطبایی با توجه به رویکرد قرآن کریم مورد بررسی قرار گرفته است. التزام به باورهای دینی و در رأس آنها اعتقاد به وجود خدا و جهان آخرت، زمینه ساز معنا داری زندگی از نگاه علامه، بوده و ایشان بر این باورند که انسان در صورتی به سعادت می رسد که هدفی که خداوند برای وی مقرر داشته را هدف خود قرار داده و در جهت نیل بدان، زندگی خود را حرکت دهد. به بیان دیگر از دیدگاه ایشان، غایت خداوند از آفرینش، ذات متعالی خداوند است و انسان با حرکت ذاتی و ارادی خود، مراتب وجود بسوی خداوند را سیر می کند و زندگی خویش را معنا دار می کند. در مقابل، فقدان ایده آل معنوی در زندگی یا غفلت از حضور غیب و ذات باری و در یک کلام جدا شدن از وحی و ایمان دینی، به اعتقاد ایشان، نا امیدی و پوچ گرایی را موجب شده و بحران های جدی ای را به دنبال خود خواهد داشت.از نگاه علامه ،زندگی در علم و آگاهی،پایبندی به اخلاق و رفتار انسانی،مسئولیت پذیری در پرتوتعالیم دینی ودر خدا باوری و روح توحیدی،معنا پیدا می کند وهمه بی معنایی و پوچی زندگی درخود فراموشی،تفکر دنیوی،عدم درک جایگاه انسانی،دوری از اعتقاد به خدا و انسان محوری است که ارمغان تمدن غرب است. واژگان کلیدی: زندگی، هدف، معنا، علامه طباطبایی، قرآن کریم،خداباوری،روح توحیدی،

عناصر دینی موثر در تبیین فارابی از مدینه فاضله در مقایسه با آراء افلاطون
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده الهیات 1393
  الهه دهقان نژاد   زهره توازیانی

از آن جا که فلسفه و سایر علوم عقلی از طریق ترجمه آثار یونانی وارد تمدن اسلامی شده است ، هممواره این شائبه وجود داشته که فلسفه اسلامی چیزی بیش از ترجمه محض فلسفه یونانی نبوده و فلاسفه مسلمان نوآوری ای در قالب و محتوای این دانش مهاجر نداشته اند . در نوشتار حاضر تلاش ما بر این است تا در خصوص مدینه فاضاله فارابی این نوآوری ها را که تحت تأثیر اعتقادات اسلامی اوست ، برجسته سازیم و بین دیدگاه های دو تن از نمایندگان مهم فلسفه یونانی و فلسفه اسلامی ، افلاطون و فارابی ، مقایسه ای صورت داده و آراء متفاوت آنان را در کنار آراء مشترکشان مطرح نماییم . در انتهای این نوشتار نشان خواهیم داد که گرچه فارابی لفظ «مدینه فاضله » را از افلاطون وام گرفته است ولی طراحی ، تحلیل و براهین مختلف مدینه او تفاوتی چشمگیر با مدینه افلاطون دارد

مبانی، ادله و نتایج اتحاد عاقل و معقول در فلسفه ملاصدرا
پایان نامه دانشگاه الزهراء علیها السلام - دانشکده الهیات 1393
  حمیده عابدی   اعلاء تورانی

پژوهش حاضر به بررسی مسأله اتحاد عاقل و معقول و نتایج آن در فلسفه ملاصدرا می پردازد.ملاصدرا با استفاده از مبانی حکمت متعالیه از جمله اصالت وجود، تشکیک در وجود و حرکت جوهری توانست این مسأله را ثابت کند و به منازعات پیرامون آن پاسخ دهد. براهین ملاصدرا در اثبات این مسأله بسیار محکم و دقیق منی باشد و با استفاده از همین براهین نتایج جدید و مهمی در سه حوزه جهان شناسی انسان شناسی و معاد شناسی گرفته شد.

بررسی تحلیلی آرای کلامی پل تیلیش و تطبیق آن با ملاصدرا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1377
  اعلاء تورانی   غلامرضا اعوانی

چکیده ندارد.