نام پژوهشگر: محمدرضا عزیزی پور
ژیلا قوامی زروان صادق فتحی دهکردی
از نیمه ی دوم قرن 19 میلادی جریان های فکری و مکتب های ادبی متعددی در کشورهای عربی ظهور پیدا کردند. شاعران و ادیبان هر مکتب سعی داشتند با شیوه های بیانی مناسب، تجربیات عصر نوین را به مردم و جامعه منتقل سازند. لذا بسیاری از شاعران در اندیشه ی زبان و قالبی نو بودند که بتواند وقایع و تجربیات عصر نوین را منتقل سازد و آنها را از عواقب بیان صریح نیز محفوظ دارد. این زبان، زبان نمادین بود که شاعران برای ارتباط با جامعه و ریشه یابی مسائل آن، از این زبان کمک گرفتند. این جلوه از ادبیات در شعر شاعران متمرد و عصیان گر عرب نظیر امل دنقل جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است. وی از نسل دوم سرایندگان شعر آزاد است که همراه با جنگ جهانی دوم و نتایج آن از جمله، کشتار، فقر، آوارگی و سرگردانی، پا به عرصه ی وجود گذاشت. او از نماد و اسطوره برای بیان رویدادهای فکری، سیاسی و اجتماعی معاصر جهان عربی به ویژه مصر، کمک گرفت. اشعار او به شعارهایی برای بیان اعتراضات و محکوم نمودن عوامل قدرت، در راه پیمایی ها و تظاهرات، تبدیل شده است. دیوان او مملو از درد و امید است؛ درد به خاطر حادثه ی تلخ 1967 و امید به آینده ای که صفوف پراکنده ی جهان عربی عظمت از دست رفته اش را به دست آورد. نمادهایی که امل دنقل به کار برده، متنوع است: نمادهای اسطوره ای؛ مانند «سیزیف»، و نمادهای دینی؛ مانند «مسیح»، و نمادهای تاریخی؛ مانند «کلیب»، «زرقاءالیمامه». همچنین او نمادهایی مانند «متنبی» و «اسپارتاکوس» را که جزء نمادهای تاریخی هستند به صورت نقاب به کار برده است. نمادهای او نتیجه ی قیام علیه واقعیت فاسد و امید به واقعیت بهتر و ایده آل تر است. او این نمادها را در جهت آزادی نفس از استبداد داخلی و تطهیر سرزمین عربی از استعمار خارجی قرار داده است. تنوع و کثرت شخصیت های نمادین، آفرینش شخصیت های اساطیری جدید و پرداختن به مسائل روز جامعه، از ویژگی های اشعار نمادین اوست که مورد بررسی قرار گرفته است.
فواد منیجی حسن سرباز
سپاس و ستایش خداوندی را سزاست که هر چه داریم از اوست، آن ذات ازلی و ابدی که هر چه جز اوست باطل است. لبید چه زیبا سروده است: ألا کُلُّ شَیءٍ ، ما خلا اللهَ باطلُ و کُلُ نعیمٍ ، لا مَحَالَهَ زائِلُ (عامری، 1993: 145) خداوند پاک و منزهی که سزاوار همه مدایح است و هر مدحی باید با ذات او شروع شود . حسان در مورد ستایش خداوند می گوید: تعالیتَ رَبَّ الناس عن قول من دعا سواک إِلهاً أنتَ أعلی و أمجد (أنصاری، 1929: 79) و درود بر محمدی که خاتم پیامبران و أفضل رُسل و کاملترین بشر روی کره خاکی بوده است. خداوند شروع کننده مدایح نبوی می باشد و در قرآن پیامبر (ص) را با صفاتی، وصف کرده است که عقل ها را مبهوت می کند، از آنجمله صلوات فرستادن بر آنحضرت : •??? ???? ????????????????? ????????? ????? ?????•???? (أحزاب: 56) و قسم خوردن به جان پیامبر:?????????? ????•??? ????? ???????????? ??????????? ???? (حجر: 72) وهیچ کس نمی تواند به آن مقام و جایگاه برسد. چه زیبا سروده است آن شاعری که گفت : أری کل َّ مَدحٍ فی النبی مُقصِّراً و إنْ بالغ المثْنِی علیه و أَکثَـرَا إذ اللهُ أثنی بالذی هو أَهْلُـهُ علیه فما مقدارُ ما تمدح الوَرَی؟ (الباجوری، 1993: 6) پس هر چیزی در مورد کمالات پیامبر (ص) گفته شود باز هم کم است و به گفته ی بوصیری یکی از معجزات پیامبر(ص) ناتوانی بشر از توصیف قدر و منزلت اوست: إنَّ مِنْ مُعجزاتِکَ العَجزَ عَنْ وص فِکَ إذْ لا یَحُدُّهُ الإحصـاءُ کیفَ یَسْتَوعِبُ الکلامُ سَجَایـا کَ وَهَلْ تَنْزحُ البحار الرِّکَاءُ لیسَ مِنْ غایَهٍ لِوَصْفِکَ أَبغی ها وللْقَوْلِ غایَهٌ وانتهاءُ إنما فضلُکَ الزَّمَانُ وآیـا تُکَ فیما نَعُدُّهُ الآناءُ لَمْ أُطِلْ فی تَعْداد مَدْحِکَ نُطْقی ومُرادی بذلک استقصاءُ غیر إنیَ ظمآنُ وَجْدٍ ومَا لی بقَلیلٍ مِنَ الورود ارْتِواءُ ( بوصیری، 2004 : 62 ) اما هدف شاعران از اینکه آن حضرت را با بیان فضایل و کمالات ستوده اند قرب به پیامبر (ص) و عبادت بوده است، چون حب پیامبر (ص) شرط ایمان می باشد و هر کس آن حضرت را از مال و جان و فرزندان و نزدیکان خود بیشتر دوست نداشته باشد باید در ایمان خود تجدید نظر کند . چون پیامبر اکرم(ص) یکی از شرایط ایمان را محبت خدا و رسولش دانسته و فرموده است: «ثَلَاثٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ وَجَدَ حَلَاوَهَ الْإِیمَانِ أَنْ یَکُونَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِمَّا سوَاهُمَا وَأَنْ یُحِبَّ الْمَرْءَ لَا یُحِبُّهُ إِلَّا لِلَّهِ وَأَنْ یَکْرَهَ أَنْ یَعُودَ فِی الْکُفْرِ کَمَا یَکْرَهُ أَنْ یُقْذَفَ فِی النَّارِ»(بخاری، 1386، ج1: 30) این حدیث محبت خدا وپیامبر را از پایه های اصلی ایمان معرفی می کند. ودر حدیثی دیگر پیامبر(ص) می فرمایند: «لَا یُوْمِنُ أَحَدُکُمْ حَتَّی أَکُونَ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنْ وَلَدهِ وَوَالِدهِ وَالنَّاس أَجْمَعِینَ »(النیسابوری، 2000، ج2: 98). مدح یکی از مهمترین فنون شعری در نزد اعراب بشمار می رود که بخش عظیمی از شعر عربی را به خود اختصاص داده است، با شروع رسالت پیامبر (ص) و دعوت اسلامی، شاخه ای جدید از مدح به وجود آمد و آن مدایح نبوی بود . ابعاد گوناگون حیات پیامبر اکرم (ص) چه از نظر فردی و چه از منظر اجتماعی و نیز رسالتی که از جانب خداوند در هدایت بشر بر عهده داشته اند همواره در کانون توجه شعر او ادبای مسلمان بوده است . مدایح نبوی لبیک به دعوت خداوندی می باشد که می فرمایند : •??? ???? ????????????????? ????????? ????? ?????•???? ? ??????????? ????????? ?????????? ??????? ???????? ???????????? ?????????? ???? (أحزاب:56) پس شاعران متعهد و پایبند به اسلام با مدایحشان ارادت و عشق خود را به پیامبر (ص) به اثبات رساندند . این فن ادبی از زمان پیامبر (ص) شروع شد و شخص پیامبر اولین مشوق شاعران برای سرودن مدایح نبوی بود . بعد از دوره پیامبر (ص) نیز فن مدایح نبوی همچنان به حیات خود ادامه داده و رو به تکامل نهاد تا آنکه در دوره مملوکی توسط بوصیری به عنوان یک فن مستقل ادبی در آمد و تا به امروز نیز به حیات خود ادامه داده است. مردم ایران نیز پس از شناخت ندای فطرت، اسلام را به جان پذیرا شدند. شخصیت والای حضرت محمد (ص) همواره از کانون های مضمون آفرینی و تصویر سازی شاعران ادب فارسی بوده است . شاعران فارسی گو با وارد ساختن مراتب ستایش و احترام خود نسبت به حضرت رسول اکرم (ص) غنای ادبی خود را بیشتر کرده و گونه ای ادبی به نام ادبیات متعهد بنیان نهادند که از مدایح نبوی سرچشمه می گیرد، مدایح نبوی در ادب فارسی از قرن چهارم شروع و در شعر شاعران قرن پنجم و ششم به اوج خود رسید و تا به امروز نیز ادامه دارد .(بزرگ بیگدلی و دیگران، 1386: 253) بوصیری و عطار دو تن از شاعران اسلامی می باشند که در اشعارشان به طور مفصل به بحث مدایح نبوی پرداخته اند، در این پایان نامه تلاش شده است که مدایح نبوی این دو شاعر مقایسه شود و نقاط اشترک و افتراق و نقاط قوت و ضعف آنها مورد بررسی قرارگیرد . برای رسیدن به این اهداف این پایان نامه در سه فصل به شرح زیر تنظیم شده است: فصل اول کلیات تحقیق است که شامل مقدمه، تعریف مسأله، سوالات تحقیق، اهداف تحقیق، روش تحقیق و پیشینه تحقیق می باشد . فصل دوم تعاریف است که شامل سه بخش می شود، بخش اول، زندگی نامه بوصیری است که سعی شده است خواننده با شخصیت، زندگی، آثار، شعر و دیگر جزئیات حیات وی آشنا شود . بخش دوم، زندگی نامه عطار است که باز هم سعی بر آن بوده که زندگی، شخصیت، آثار، شعر و مقام عطار نزد دیگر شاعران بررسی شود. بخش سوم، سیر تحول مدایح نبوی است . در این بخش جایگاه مدح بررسی و مدایح نبوی تعریف شده است، بعد از آن سیرتحول مدایح نبوی در دوره های تاریخی مختلف مقایسه و تحلیل شده و در پایان این بخش سیر تحول مدایح نبوی در ادبیات فارسی نیز بررسی می شود. فصل سوم، تجزیه و تحلیل است که شامل چهار بخش می باشد. بخش اول، مدایح نبوی بوصیری بررسی و تعداد مدایح نبوی او و قصایدی که در آن به مدح نبوی پرداخته، آورده شده است. بخش دوم، مدایح نبوی عطار بررسی و تعداد مدایح نبوی او و اشعاری که در آن به مدح پیامبر(ص) پرداخته آورده شده است. بخش سوم، مدایح نبوی بوصیری و عطار مقایسه شده، که این مقایسه در سه مقطع بوده، در مقطع اول ، مضامین مشترک بررسی شده که شامل حقیقت محمدی، معجزات که سه دسته هستند، قرآن، إسرا و معراج و معجزات حسی و مادی، فضایل اخلاقی، شفاعت، برتری بر دیگر پیامبران و مدح خلفا و اهل بیت و اصحاب (رض) . در مقطع دوم، مضامین غیر مشترک بررسی شده است، شامل موضوعاتی است که بوصیری به آنها پرداخته اما عطار آنها را در مدایح نبویش نیاورده است، مقدمه غزلی، نقد عقاید اهل کتاب، جنگ و جهاد . در مقطع سوم، ساختار کلی مدایح نبوی بوصیری و عطار مقایسه شده است، بخش چهارم، نتیجه گیری است که در آن به نتایج بدست آمده از تحقیق اشاره شده است . در پایان بر خود لازم می دانم که از مساعدت و راهنمایی های اساتید ارجمند جناب آقای دکتر سرباز و جناب آقای دکتر عزیزی پور کمال تشکر را داشته باشم و همچنین از مدیر گروه محترم جناب دکتر جعفری و سایر اساتید گروه زبان و ادبیات عربی که نگارش این پایان نامه بدون همراهی ایشان ممکن نبود، سپاسگزاری کنم .
پرستو اصغری عبدالله رسول نژاد
چکیده استفاده از قصه ها و داستان ها برای بیان مقاصد و اهداف مورد نظر خویش، از جمله کارهایی است که شاعران در زبان ها و فرهنگ های مختلف و در دوران های گوناگون به آن پرداخته اند. شاعران مسلمان و غیر مسلمان نیز، از این قاعده مستثنی نبوده اند. آنها به خوبی از تأثیر عمیق و والای کتاب آسمانی قرآن در ذهن و جان مخاطبان خویش آگاه بوده اند و به همین سبب برای بهره بردن از آن در نوشته ها و سروده های خود، به این منبع درخشان چشم دوخته و از داستان ها، نکته ها و ویژگی های ادبی، هنری و فنی آن بهره ها برده اند. یکی از این داستان ها، داستان یوسف (ع) است که به تعبیر خود قرآن «أحسن القصص» داستان های قرآنی است. این داستان با برخورداری از ویژگی ها و زیبایی های هنری و نیز محتوا و مفهوم عمیق و فراگیری که دارد، برای بسیاری از شاعران الهام بخش سروده ها و اشعار بسیار زیبایی است که هر کدام با توجه به زمینه ی ذهنی شاعر در جای خود قابل بررسی و تأمل است. این پژوهش جنبه های مختلف داستان یوسف (ع) را بیان کرده و بازتاب این داستان زیبا در اشعار شاعران معاصر عرب را مورد برسی و کنکاش قرار داده است، بازتابی که می تواند شامل جنبه های ظاهری یا معنوی داستان باشد و یا در قالبی گسترده تر با نام تناص (بینامتنیت) قرار گیرد. با توجه به اشعار بررسی شده می توان گفت: در سال های نخستین دوران معاصر استفاده ی شاعران از داستان یوسف (ع) بیشتر به جنبه های آن محدود شده است، اما هر چه به دوران معاصر نزدیک تر می شویم بهره مندی شاعران بیشتر در حوزه ی تناص قرار می گیرد و شاعران، جنبه های مختلف داستان را در مقاصدی چون قضیه ی فلسطین، خیانت کشورهای عرب زبان به آرمان مردم فلسطین و ... قرار می دهند. واژگان کلیدی: قرآن، یوسف (ع)، شعر معاصر، تناصّ
هدی نادرزاده محمدرضا عزیزی پور
بدبینی یکی از مفاهیمی است که از گذشته تا کنون در شعر عربی تجلی یافته است و فوزی معلوف یکی از مصادیق این تجلی است که در عصر حاضر شعر او یکی از مصادیق این تجلی است. او شاعری اندوهناک و بدبین با مزلاجی افسرده و ناراحت که از پس پرده ی بدبینی تمام دنیا را نگاه میکند.
حمدیه صحرارو محمدرضا عزیزی پور
طنز یکی از انواع شعر غنایی است که ظهور آن در ادبیات فارسی بعد از انقلاب مشروطیّت و در ادبیات عرب بخصوص در دوره ی عبّاسی منشأ تحولات مهم در ادبیات فارسی و عربی گشته است. از شاعران معاصر در ادبیات عربی و فارسی که این شیوه را در سروده های خود برگزیدند، نزار قبانی و عمران صلاحی هستند که با آگاهی و جسارت تمام لبه ی تیز انتقادات خود را متوجه اجتماع بیمار و معایب آن کردند. از آنجا که دو شاعر تحت تأثیر جریانات سیاسی و تحولات اجتماعی قرار دارند، طنزهای آن ها عمدتاً در مسائل سیاسی و اجتماعی جامعه نمود پیدا می کند که به شکل انتقادات مستقیم همراه با طعن و تمسخر است و با طعن و کنایه جنبه های نامطلوب رفتار بشری را به چالش می کشاند. پژوهش حاضر، ضمن بررسی مباحث نظری طنز، به بررسی و تحلیل تفاوت ها و تشابه های انواع سروده های طنز در اشعار دو شاعر معاصر سوری و ایرانی، نزار قبانی و عمران صلاحی پرداخته است. در این تحقیق معلوم شد طنز سخنی است انتقادی و خنده آور که به قصد اصلاح و تکامل جامعه بیان می گردد و با هجو و هزل تفاوت دارد. در طنز هدف خنده نیست، بلکه هدف چیزی شبیه هزل و استهزاء است، و به خاطر تأثیر و کارکرد آن، گرایش به طنز موثّرتر از زبان پند و اندرز است. نزار قبانی از مشهورترین شاعران و نویسندگان سوری است که در اوایل زندگی، اشعارش جنبه ی عاشقانه دارد اما بعد از شکست اعراب از اسرائیل محتوا و موضوع سروده هایش را به طور کلی تغییر داد و به بیان مسائل سیاسی و اجتماعی جامعه ی خود و دیگر کشورهای عربی پرداخت. طنز وی عمیق و درون گرا و تلخ و گزنده است، که آن را در بسیاری از آثار جدی خود حفظ کرده است. عمران صلاحی نیز از شاعران و طنزپردازان بعد از انقلاب ایران است وی شاعری اجتماعی ست و گاه مخالفت های خود را با استبداد و بی عدالتی، در قالب طنز سیاسی و اجتماعی نشان داده است. طنز وی شاد است و از طریق آن حجاب از چهره ی مفاسد سیاسی، اجتماعی، مشکلات اداری و شهری، کنار می زند.
منیژه راشدیان محسن پیشوایی علوی
یکی از شیوه ها یی که برای بررسی متون ادبی مورد استفاده قرار می گیرد، پژوهش تطبیقی این متون با همدیگر است. ادبیات تطبیقی از پایه ها ی نقد جدید ادبی به شمار می آید که زمینه را برای خروج ادبیات بومی از انزوا و عزلت فراهم کرده و آن را در معرض افکار و اندیشه ها قرار می دهد. ادبیات عصر نهضت در دنیای عرب و عصر مشروطه در ایران شباهت ها ی زیادی با هم دارند و دلیل عمده ی آن، اوضاع سیاسی اجتماعی کشور ها-ی عربی و ایران در آن زمان است. معروف رصافی بیشتر درگیر مسائل جامعه عراق بود و سعی داشت آن را از سیطره ی استعمار گران نجات دهد. فرخی یزدی، شاعر لب دوخته ی ایرانی نیز عمر خود را در راه آزاد کردن این کشور از سلطه ی بیگانگان و مبارزه با استبداد صرف کرد که سرانجام در این راه جان باخت. با توجه به این که دو شاعر در دوره ای یکسان و در شرایطی شبیه هم می زیستند و هر دو با حاکمیت دولت های مستبد و استعمارگران غربی مواجه بوده و با آن دست و پنجه نرم می کردند، در مورد مسائل مربوط به جامعه دارای نگرشی مشابه هستند و می توان گفت که در بیشتر موضوعاتی که در اشعارشان آورده اند، به هم شباهت دارند. در این پژوهش به بررسی تطبیقی اشتراک و اختلاف مضمون اشعار آزادی خواهانه و ضد استبدادی معروف رصافی و میرزا محمد فرخی یزدی بر اساس مکتب ادبیات تطبیقی آمریکایی و با استفاده از روش توصیفی تحلیلی پرداخته شده و از نتایج این پژوهش آن که، آزادی و استبداد از دغدغه ها ی محوری و اصلی دو شاعر بوده و در شعر و زندگی آنان بازتاب گسترده ای داشته و بن مایه ی ساخت آزادی و وجود مفهوم آن در شعر و اندیشه ی هر دو بر مبنای تضاد و مبارزه ی آن با استبداد شکل گرفته است و هر دو زمینه ی مبارزه ی ضد استبدادی و قیام برای برپایی آزادی را برای مردم ستمدیده ی کشور شان در شعر فراهم کرده اند.
برزان محمودی احمد نهیرات
رمانتیسم از جمله مکتب هایی است که در قرن هجدهم با شعار بیان آزاد احساساتی فردی، بازگشت به طبیعت، برون گرایی، نگرش تخیلی و مفاهیمی از این دست در مقابل تفکر خردگرایی کلاسیسم به پاخواست. این مکتب از پیچیده ترین مکاتب ادبی جهان است که به سبب داشتن ماهیت متضاد تا به حال تعریف جامع و مانعی از آن ارائه نشده است. رمانتیسم تنها مکتب ادبی نیست بلکه یک خیزش اجتماعی ـ سیاسی ـ اقتصادی نیز محسوب می شود از این رو بررسی دقیق تر و جامع تر می طلبد. این نهضت (رمانتیسم) توانست فرهنگ و اندیشه ی بسیاری از ملل مختلف جهان را تحت تأثیر آراء و عقاید خود قرار دهد. شرایط سیاسی، اجتماعی و فکری در جهان عرب بعد از نیمه ی سوم قرن بیستم بستر را برای جنبش رمانتیک مهیا کرد پس در این شرایط تعداد زیادی از شاعران و نویسندگان جامعه از این جنبش برای مدت های زیادی در ادبیات عرب تأثیر پذیرفتند. در اشعار این گروه از شاعران نمونه های بارزی از شعر رمانتیکی پدید آمده است که بیانگر میزان تأثیر این مکتب ادبی در شعر معاصر عربی است. علی محمود طه شاعر معاصر مصری از جمله شاعرانی است که اشعارش دارای لطیف-ترین مولفه ها و مفاهیم رمانتیکی است او علی رغم عمر کوتاهش توانست به خوبی از مظاهر رمانتیسم دراشعار خود به خوبی استفاده کند. توجه به طبیعت، یأس و اندوه، امید و شهود، شب و تاریکی، مرگ اندیشی، من شاعرانه (شخصیت)، اسطوره پردازی و نمادگرایی، آزادی و آزادگی، تمدن گریزی و شهرستیزی، یادآوری خاطرات کودکی و زندگی در روستا، احساس تنهایی و غربت، رنج و انسان محوری، شوق به وطن، عشق به زن، نوآوری و ایجاد تغییر در ساختار شعر از برجسته ترین مولفه های رمانتیسم در اشعار علی محمود طه می-باشد. در این پژوهش پس ازگذر بر زندگی و شخصیت شاعر، اصول و نحوه شکل گیری مکتب رمانتیسم در کشورهای غربی و زمینه ی ورود آن به کشورهای عربی به خصوص مصر سپس به بررسی نشانه هایی از مولفه های رمانتیکی در شعر علی محمود طه پرداخته شده است.
سحر محمدیان محمدرضا عزیزی پور
یکی از شیوه های بررسی متون، مطالعه ی بینامتنی آن است، بینامتنی یکی از گرایش های نقدی جدید است که به ارتباط و تعامل بین متون می پردازد، به عبارت دیگر بینامتنی یعنی این که متن، حاوی متون فراوانی است که خود اینک متن جدیدی را تشکیل داده است. بینامتنی نظریه ای است که دراواخر دهه ی شصت مطرح شد و صورت گرایان طراحان اولیه ی این نظریه به شمار می روند. در شکل گیری این نظریه میخاییل باختین و بررسی های وی از رمان های داستایوسکی و تلاش های ژولیا کریستوا نقش ویژه ای ایفا کرده اند. قرآن کریم مضامین و داستان های آن از مهم ترین سرچشمه های ادب عربی می باشد که ادبای گذشته و حال از این منبع الهام گرفته اند. ابومعتوق نیز از قرآن به عنوان یک متن غایب در ضمن اشعار خود الهام گرفته است. در این نوشتار به بحث درباره ی بینامتنی دینی در دیوان ابومعتوق و بهره گیری وی از قرآن، متون و مفاهیم دینی پرداخته است. کلید واژه ها: قرآن، بینامتنی دینی، دیوان ابومعتوق، متون دینی
محمدرضا عزیزی پور منصوره زرکوب
چکیده ندارد.