نام پژوهشگر: میر مسعود فاطمی

توحید . کمال آن در نهج البلاغه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1387
  محمد حسین سهیلی   منصور پهلوان

مقایسه ای اجمالی بین فرمایشات حضرت علی? ـ در نهج البلاغه ـ در موضوع تشبیه ناپذیری خداوند با مخلوقات، و گوشه ای از دستاوردهای فکر بشر ـ در فلسفه ـ هدف این نوشتار است. بررسی موضوعات مربوط به شناخت خدا در دیدگاه امام علی علیه السلام و مقایسه ی آن با مسأله شناخت و لوازم آن در فلسفه، در فصل اول این نوشتار مورد بررسی قرار گرفته است. در سخنان امام?، وجود خداوند ضرورتاً اثبات می شود و این مهم از راه تذکر به عجایب مخلوقات و نیاز آنها به پدید آورنده صورت گرفته است. اما در دیدگاه برخی از فلاسفه ی غرب وجود خداوند امری است مردد و نمی توان بطور جزمی آنرا اثبات نمود. این موضوع در بخش اول از فصل یکم مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش دوم موضوع معرفت خدا مطرح شده، امکان و نحوه ی معرفت خدا مورد کنکاش قرار گرفته است. قسمت های بعدی این بخش به بررسی نقش عقل و تفکر در شناخت خداوند اختصاص یافته است. یکی از مباحث مهم در موضوع شناخت خداوند، بررسی امکان تصور اوست. بخش سوم از اولین فصل نوشتار به این موضوع اختصاص یافته است. در ابتدا سخنانی از امام? که تصریح در امکان ناپذیر بودن تصور خدا دارند، جمع آوری گشته اند. بررسی اندیشه ی فلسفی در باب تصور خدا در قسمتهای بعدی این بخش انجام شده است. از دیدگاه فلسفی لازمه ی شناخت عقلی خداوند، داشتن تصوری از اوست و نفی تصور خدا به نفی شناخت او خواهد انجامید. بنابراین تصور خدا اثبات شده و راه تصور او نیز به وسیله ی معقولات ثانویه و مفهوم نفی، باز می شود. در فصل دوم نوشتار به بررسی معنای توحید پرداخته ایم. واحد دانستن خدا ارتباطی دوسویه با بی شبیه دانستن او دارد. پس از اشاره ای به معنای توحید در اولین بخش این فصل، در بخش دوم شواهدی از فرمایشات امیرالمومنین? که عدم شباهت بین خالق و مخلوقات را تذکر می داده است، جمع آورده گشته و به طور خاص ویژگی هایی از مخلوقات که در خداوند منتفی دانسته شده، ذکر شده است. در بخش سوم شواهدی از دانش فلسفه آورده شده است که در آنها شباهت بین خالق و مخلوق اثبات می شود. رابطه ی علّی و معلولی بین خلق و خالق، اعطای خالق به مخلوقات و وحدت وجود، مبانی فلسفی ای هستند که لاجرم نوعی سنخیت بین خالق و مخلوق را به همراه می آورند. بنابراین در سخنان امیرالمومنین? اگرچه خداوند به معرفی خودش شناخته می گردد و از پنهانی درآمده آشکار می شود، اما در عین حال از دید فکر و عقل بشر پنهان است و انسان نمی تواند او را به هیچ یک از مخلوقات تشبیه کند تا او را تصور کرده شناخت عقلی از او پیدا کند. این حقیقت در فرمایش امیرالمومنین? با تعبیر “ ظهور در عین بطون” بیان شده است، این جمع بندی در بخش چهارم از این بخش قابل پیگیری است. پس از آنکه راه هرگونه تصور و شناخت عقلی از خداوند را بسته دانستیم، دیگر راهی برای هیچ گونه سخن اثباتی درباره ی خدا گشوده نخواهد شد و وصف خداوند متعال محال خواهد بود. هر وصفی که از جانب مخلوقات باشد به تشبیه می انجامد و تنها خود اوست که می تواند با وصف خویش، زمینه ی تحقق معرفت را برای انسانها ایجاد کند. اما در مکاتب بشری چون شناخت عقلی از خداوند تحقق یافته، صفات او توسط انسان قابل دریافت است و انواع آن به راحتی بررسی می گردد. در نتیجه بررسی صفات و تفکر درباره ی آنها راهی برای شناخت خداوند است. این موضوعات در فصل سوم و انتهایی پایان نامه مورد بررسی قرار گرفته است. لازم به ذکر است که در ترجمه ی قسمتهایی که از کتاب شریف نهج البلاغه استفاده کرده ایم، سه ترجمه بیشتر مورد نظر بوده است. ترجمه های مرحوم محمد دشتی، مرحوم فیض الاسلام و دکتر آیتی. اما ترجمه های دیگر عبارات عربی، شامل احادیث و نقل قولهای عربی توسط نویسنده انجام گرفته است. واژگان کلیدی خداوند . معرفت خدا . توحید . کمال توحید . نفی تشبیه . نفی صفات . معنای احد و واحد . ادراک و تصور خدا . نهج البلاغه . امیر المومنین ?

توحید و کمال آن در نهج البلاغه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده الهیات 1387
  محمد حسین سهیلی   منصور پهلوان

مقایسه ای اجمالی بین فرمایشات حضرت علی ـ در نهج البلاغه ـ در موضوع تشبیه ناپذیری خداوند با مخلوقات، و گوشه ای از دستاوردهای فکر بشر ـ در فلسفه ـ هدف این نوشتار است. بررسی موضوعات مربوط به شناخت خدا در دیدگاه امام علی علیه السلام و مقایسه ی آن با مسأله شناخت و لوازم آن در فلسفه، در فصل اول این نوشتار مورد بررسی قرار گرفته است. در سخنان امام، وجود خداوند ضرورتاً اثبات می شود و این مهم از راه تذکر به عجایب مخلوقات و نیاز آنها به پدید آورنده صورت گرفته است. اما در دیدگاه برخی از فلاسفه ی غرب وجود خداوند امری است مردد و نمی توان بطور جزمی آنرا اثبات نمود. این موضوع در بخش اول از فصل یکم مورد بررسی قرار گرفته -است. در بخش دوم موضوع معرفت خدا مطرح شده، امکان و نحوه ی معرفت خدا مورد کنکاش قرار گرفته است. قسمت های بعدی این بخش به بررسی نقش عقل و تفکر در شناخت خداوند اختصاص یافته است. یکی از مباحث مهم در موضوع شناخت خداوند، بررسی امکان تصور اوست. بخش سوم از اولین فصل نوشتار به این موضوع اختصاص یافته است. در ابتدا سخنانی از امام که تصریح در امکان ناپذیر بودن تصور خدا دارند، جمع آوری گشته اند. بررسی اندیشه ی فلسفی در باب تصور خدا در قسمتهای بعدی این بخش انجام شده است. از دیدگاه فلسفی لازمه ی شناخت عقلی خداوند، داشتن تصوری از اوست و نفی تصور خدا به نفی شناخت او خواهد انجامید. بنابراین تصور خدا اثبات شده و راه تصور او نیز به وسیله ی معقولات ثانویه و مفهوم نفی، باز می شود. در فصل دوم نوشتار به بررسی معنای توحید پرداخته ایم. واحد دانستن خدا ارتباطی دوسویه با بی شبیه دانستن او دارد. پس از اشاره ای به معنای توحید در اولین بخش این فصل، در بخش دوم شواهدی از فرمایشات امیرالمومنین? که عدم شباهت بین خالق و مخلوقات را تذکر می داده است، جمع آورده گشته و به طور خاص ویژگی هایی از مخلوقات که در خداوند منتفی دانسته شده، ذکر شده است. زمان و مکان داری، فکر، اندیشه، دیدن، شنیدن، گفتن، کمک گرفتن، مشورت کردن و نمونه برداری مواردی هستند که صراحتاً به آنها در سخنان امام الموحدین اشاره شده است. در بخش سوم شواهدی از دانش فلسفه آورده شده است که در آنها شباهت بین خالق و مخلوق اثبات می شود. رابطه ی علّی و معلولی بین خلق و خالق، اعطای خالق به مخلوقات و وحدت وجود، مبانی فلسفی ای هستند که لاجرم نوعی سنخیت بین خالق و مخلوق را به همراه می آورند. بنابراین در سخنان امیرالمومنین اگرچه خداوند به معرفی خودش شناخته می گردد و از پنهانی درآمده آشکار می شود، اما در عین حال از دید فکر و عقل بشر پنهان است و انسان نمی تواند او را به هیچ یک از مخلوقات تشبیه کند تا او را تصور کرده شناخت عقلی از او پیدا کند. این حقیقت در فرمایش امیرالمومنین با تعبیر “ ظهور در عین بطون” بیان شده است، این جمع بندی در بخش چهارم از این بخش قابل پیگیری است. پس از آنکه راه هرگونه تصور و شناخت عقلی از خداوند را بسته دانستیم، دیگر راهی برای هیچ گونه سخن اثباتی درباره ی خدا گشوده نخواهد شد و وصف خداوند متعال محال خواهد بود. هر وصفی که از جانب مخلوقات باشد به تشبیه می انجامد و تنها خود اوست که می تواند با وصف خویش، زمینه ی تحقق معرفت را برای انسانها ایجاد کند. اما در مکاتب بشری چون شناخت عقلی از خداوند تحقق یافته، صفات او توسط انسان قابل دریافت است و انواع آن به راحتی بررسی می گردد. در نتیجه بررسی صفات و تفکر درباره ی آنها راهی برای شناخت خداوند است. این موضوعات در فصل سوم و انتهایی پایان نامه مورد بررسی قرار گرفته است. لازم به ذکر است که در ترجمه ی قسمتهایی که از کتاب شریف نهج البلاغه استفاده کرده ایم، سه ترجمه بیشتر مورد نظر بوده است. ترجمه های مرحوم محمد دشتی، مرحوم فیض الاسلام و دکتر آیتی. اما ترجمه های دیگر عبارات عربی، شامل احادیث و نقل قولهای عربی توسط نویسنده انجام گرفته است.

جریان عقل گرایی در شیعه امامی تا قرن هفتم، در آینه آثار محدثان و متکلمان امامیه
پایان نامه سایر - دانشکده علوم حدیث 1389
  مهدی قندی   میر مسعود فاطمی

رابطه میان وحی و عقل از مسائل پر پیچ وتاب در میان عالمان ادیان مختلف بوده و هست. برخی از تحلیل گران گمان برده اند که می توان مومنان را در دو گروه نص گرا و عقل گرا دسته بندی کرد. در تقسیم بندی ایشان امور عقلی در برابر امور شرعی و تعبّدی تعریف می شود؛ آنگاه کسانی که در حوزه امور عقلی، انسان عاقل را بی نیاز از وحی می شمرند، عقل گرا و کسانی که در همین حوزه نیز آدمی را محتاج وحی و سمع می دانند، نص گرا و عقل گریز معرفی می گردند. پ‍ژوهش حاضر نشان می دهد که در مکتب شیعه میان عقل گرایی و نص گرایی به گونه ای قابل تأمل جمع شده است و محدثان و متکلمان شیعه تحت تاثیر امامانشان در یک بستر مشترک به جریان عقل گرایی پویایی بخشیده اند. در جهان تشیع بر گسترش عقلانیت تاکید می گردد، لیکن برای این هدف از نصوص کناره جویی نمی شود، بلکه مراجعه به نصوص درست به هدف گسترس عقلانیت ترویج می شود. در قاموس شیعه ضمن ارج نهادن به حجیت ذاتی و استقلالی عقل، به یک واقعیت انسانی تحت عنوان نسیان و غفلت عقلی اشاره می شود. شیعیان در سایه تربیت اهل بیت، یکی از شوون مربیان الهی را اثاره دفائن عقول و رفع نسیان و غفلت عقلی مردمان می شناسند. از همین رو بسیاری از احادیث شیعی مشتمل بر تنبیهات و تذکارهای عقلی هستند. محدثان شیعه با سماع، تلقی به قبول و نقل این گونه احادیث، نقش قابل توجهی را در بسترسازی کلام عقلی و بروز دیگر جلوه های عقلگرایی در میان شیعیان ایفا کرده اند. از سوی دیگر بسیاری از متکلمان بزرگ شیعه نیز از بزرگترین محدثان این طایفه اند و برای احیای عقل از مراجعه به نصوص گریزان نیستند. تحقیق حاضر ضمن کاوش در تعالیم و ارشادات امامان شیعه و آثار محدثان و متکلمان امامیه در هفت سده آغازین نشان می دهد که حدیث و کلام شیعی در کنار هم توانسته اند رابطه موزونی میان نص گرایی و عقل گرایی بر قرار و ارائه کنند. کلید واژه ها: عقل، عقل گرایی، نص گرایی، محدثان، اهل حدیث، متکلمان، شیعه، امامیه