نام پژوهشگر: حمیدرضا رضوانی

هماهنگی بین فرهنگ سازمانی و استراتژی کسب و کار: مطالعه موردی شرکتهای پگاه فارس و شام شام
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1389
  مازیار سهام خدم   حمیدرضا رضوانی

امروزه با توجه به محیط پویایی که سازمانها و شرکتها با آن مواجه هستند، نیاز به بازنگری و بررسی موضوعات تغییر از قبیل ساختار ، تکنولوژی، استراتژیها، فرهنگ و موارد دیگر در سازمانها وجود دارد. در کار حاضر، تلاش کردیم تا با مطالعه ادبیات تحقیق و بررسی گونه شناسی های مختلف، فرهنگ سازمانی، استراتژیهای کسب و کار و محیط خارجی، را دسته بندی کرده و الگویی مناسب جهت هماهنگی بین آنها را ارائه کنیم. هدف اصلی این تحقیق عبارت است از: بررسی هماهنگی بین فرهنگ سازمانی و استراتژی کسب و کار در شرکتهای مورد بررسی. برای دستیابی به این هدف ،اهداف فرعی تحقیق به این صورت در نظر گرفته شده اند: 1. تعیین نوع فرهنگ سازمانی غالب در شرکتهای مورد بررسی بر اساس الگوی تحقیق. 2. تعیین نوع استراتژی کسب و کار در شرکتهای مورد بررسی بر اساس الگوی تحقیق. فرضیه های تحقیق عبارتند از:1. بین وضعیت مطلوب و موجود فرهنگ سازمانی در شرکتهای مورد بررسی اختلاف معناداری وجود دارد.2. بین وضعیت مطلوب و موجود استراتژی سطح کسب و کار در شرکتهای مورد بررسی اختلاف معناداری وجود دارد. 3. بین فرهنگ سازمانی و استراتژی سطح کسب و کار در شرکتهای مورد بررسی بر اساس الگوی تحقیق هماهنگی وجود دارد. انواع فرهنگ سازمانی عبارتنداز: انطباق پذیری، مشارکتی، مأموریتی و یکپارچگی. همچنین انواع استراتژیهای کسب و کار نیز عبارتنداز: فرصت طلب، تحلیل گر، مدافع کم هزینه و مدافع تمایز طلب. محیط خارجی نیز به چهار دسته ی محیط ساده و ناپایدار، پیچیده و ناپایدار، ساده و پایدار، پیچیده و پایدار تقسیم بندی می شود. به دلیل اینکه جامعه آماری در این تحقیق محدود به مدیران و کارشناسان شرکت های پگاه فارس و شام شام است، لذا نمونه گیری صورت نگرفته و پرسشنامه ها به صورت سرشماری در بین اعضای جامعه آماری توزیع گردید و تعداد 44 پرسشنامه از شرکت پگاه فارس، و 32 پرسشنامه از شرکت شام شام جمع آوری شد. در این تحقیق برای آزمون فرضیه ها، از تحلیل توصیفی و استنباطی داده ها استفاده شده و نرم افزارهای spss و لیزرل بکار گرفته شده اند. نتایج تحقیق نشان داد که بین وضعیت موجود و مطلوب فرهنگ سازمانی و استراتژی کسب و کار، در هر دو شرکت مورد بررسی اختلاف معناداری وجود دارد. همچنین براساس خروجیهای نرم افزار لیزرل مدل مفهومی تحقیق تایید شد. اما بین فرهنگ سازمانی و استراتژی کسب و کار در هر دو شرکت پگاه فارس و شام شام، بر اساس مدل مفهومی تحقیق هماهنگی وجود ندارد.

هماهنگی بین ساختار سازمانی و استراتژی سطح کسب و کار دربانک صادرات استان مازندران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1389
  فرشته نصراله پور حیدری   حمیدرضا رضوانی

این پژوهش به دنبال بررسی هماهنگی بین ساختار سازمانی واستراتژی کسب وکار در بانک صادرات استان مازندران است .مدل این پژوهش به بررسی این رابطه با توجه به 2 نقطه مرجع استراتژیک یعنی کانون توجه ومیزان انعطاف پذیری می پردازد. در این مدل محیط به عنوان متغیر تعدیل کننده در نظر گرفته شد . برای این منظور سه فرضیه مطرح شد که عبارتند از : 1.بین وضعیت موجودووضعیت مورد انتظار ساختارسازمانی بانک صادرات استان مازندران اختلاف معناداری وجود دارد. 2. بین وضعیت موجود و وضعیت مورد انتظار استراتژی کسب وکار بانک صادرات استان مازندران اختلاف معناداری وجود دارد. 3.بین ساختار سازمانی و استراتژی کسب و کار بانک صادرات استان مازندران براساس الگوی تحقیق هماهنگی وجود دارد. برای سنجش ساختار سازمانی سه معیار رسمیت،تمرکز،پیچیدگی مدنظر قرار گرفت که در نهایت میزان ارگانیک یا مکانیک بودن ساختار سازمانی سنجیده شد. برای سنجش استراتژی کسب وکار چهار نوع استراتژی فرصت جو،تحلیل گر،مدافع تمایز،مدافع کم هزینه مدنظر قرار گرفت.برای محیط نیز میزان عدم اطمینان محیطی مورد ارزیابی قرار گرفت.ابزار مورد استفاده در این تحقیق پرسش نامه تدوین شده براساس مطالعه دقیق ادبیات موضوع بوده است که درنهایت سه پرسش نامه تهیه شد.این پرسش نامه ها بین کلیه مدیران میانی وعالی بانک( 180 نفر)توزیع شد که بانرخ برگشت 50 %، تعداد 90 پرسش نامه مورد تجزیه وتحلیل و لیزرل) استفاده spss قرارگرفت. برای آزمون فرضیهها، از تحلیل توصیفی و استنباطی دادهها (با نرمافزارهای گردید. نتیجه تحقیق نشان داد که در بانک صادرات استان مازندران بین وضعیت موجود ووضعیت مورد انتظار ساختار سازمانی اختلاف معناداری وجود دارد. بین وضعیت موجود ووضعیت مورد انتظار استراتژی کسب وکاراختلاف معناداری وجود ندارد. همچنین براساس خروجیهای نرمافزار لیزرل مدل مفهومی تحقیق تایید شد. اما بین ساختار سازمانی و استراتژی کسب و کار در بانک صادرات استان مازندران بر اساس مدل مفهومی تحقیق هماهنگی وجود ندارد. کلید واژهها هماهنگی ،ساختار سازمانی، استراتژی سطح کسب و کار، محیط خارجی،عدم اطمینان محیطی.

رابطه مدل کسب وکار و استراتژی محصول در کسب و کار های الکترونیکی کوچک و متوسط ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1390
  امیررضا روحانی   حمیدرضا رضوانی

با گسترش و توسعه فناوری اطلاعات و تغییر فضای کسب و کار، بهره گیری از مدل های کاری نوین از جمله مدل های کسب و کار الکترونیک، به عنوان یک الزام مطرح شده است. کسب وکار الکترونیک از مدل های کاری مهم در قرن بیست و یکم مطرح شده که علاوه بر ایجاد روابط مستحکم و مستمر با مشتریان فعلی، به دنبال جذب هرچه بیشتر مشتریان در محیط پویا و پیچیده بازارهای امروزی است. اهمیت استفاده از مدل های کسب وکار الکترونیک تا حدی است که آن ها را به عنوان ابزار توانمند ساز، در فرایند جهانی سازی معرفی کرده اند. پژوهشگران پیشین ضمن بیان تعاریف و اجزاء مختلف از مدل کسب و کار به بیان نقش و اهمیت مدل های کسب و کار الکترونیک در خلق ارزش برای مجموعه ذی نفعان سازمانی پرداخته اند. اما تحقیقات بسیار اندکی در زمینه رابطه بین مدل کسب و کار و استراتژی انجام شده است. از این رو، این پژوهش به بررسی رابطه بین مدل کسب و کار و استراتژی محصول در کسب و کارهای الکترونیکی کوچک و متوسط ایران (e-smes) پرداخته است. این تحقیق با بررسی ادبیات موضوع، اقدام به ارایه یک گونه شناسی جدید از مدل های کسب و کار الکترونیک بر مبنای نقاط مرجع استراتژیک نموده است. برای این منظور تعداد 400 کسب و کار الکترونیکی کوچک و متوسط ایران مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل ها و آزمون فرضیه های مطرح شده در این تحقیق، با استفاده از نرم افزارهای spss 16 و lisrel 8.5 مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که دو نقطه مرجع محور توجه و میزان کنترل عوامل موثری در انتخاب مدل های کسب و کار الکترونیک و استراتژی های محصول هستند. همچنین مشخص گردید که بین مدل کسب و کار الکترونیک و استراتژی محصول رابطه معناداری وجود دارد.

بررسی و دسته بندی عوامل موثر بر انتخاب استراتژی های ورود به بازارهای خارجی (مورد مطالعه: صادرکنندگان صنایع غذایی در استان مازندران)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1390
  فاطمه گل علیزاده   حمیدرضا رضوانی

در دهه های اخیر، ورود به بازارهای خارجی نقش بسیار مهمی در توسعه اقتصادی ایفا کرده است. تصمیم گیری در خصوص انتخاب استراتژیهای ورود به بازارهای بین المللی، از یک سو به دلیل ماهیت پویا و پیچیده ی شیوه های ورود، و از سوی دیگر به علت تأثیرگذاری متغیرهای مختلف بر آن، کاری پیچیده و مشکل است. از اینرو ضروریست متغیرهای مهم استراتژیک در نوع و شیوه ی ورود به بازارهای بین المللی شناسایی شوند. این مقاله به دنبال شناسایی عوامل موثر بر انتخاب استراتژیهای ورود به بازار خارجی و میزان اثرگذاری آنها بر این انتخاب است. با بررسی ادبیات موضوع و ترکیب نتایج تحقیقات قبلی، انواع استراتژی های ورود به بازارهای خارجی در سه دسته کلی قرار گرفتند که عبارتند از: استراتژی های صادراتی، استراتژی های غیرصادراتی و استراتژی های بینابینی. در مرحله ی بعدی، عوامل موثر بر انتخاب این استراتژی ها شناسایی و بر اساس تئوری نقاط مرجع استراتژیک در دو عامل جمع بندی گردیدند. برای بررسی تأثیرگذاری این عوامل،42 شرکت صادرکننده ی صنایع غذایی استان مازندران مورد بررسی قرار گرفت و 150 نفر از مدیران و کارشناسان مرتبط با بازاریابی بین المللی این شرکت ها به پرسشنامه ی تحقیق پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل ها و آزمون فرضیه های مطرح شده در این تحقیق، با استفاده از نرم افزارهای18 spss ،minitab 15 وamos 18 مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که عدم قطعیت کشور مقصد، عدم قطعیت بازارمحصول، عدم قطعیت رقابتی، عدم قطعیت در رفتار شرکای احتمالی، تجربه بین المللی، دانش فنی، مهارت بازاریابی، میزان سرمایه گذاری کل، شدت رقابت صنعت، ماهیت فعالیت و جذابیت مکان عوامل موثری در انتخاب استراتژیهای ورود به بازارهای خارجی هستند. هم چنین سه متغیر جذابیت مکان، تفاوت زبانی و عدم قطعیت کشور مقصد تبیین کننده ی خوبی برای متغیر کانون توجه هستند و ده متغیر عدم قطعیت کشور مقصد، عدم قطعیت بازارمحصول، عدم قطعیت رقابتی، تجربه بین المللی، اندازه شرکت، دانش فنی، مهارت بازاریابی، میزان سرمایه گذاری کل، مرتبط بودن و ماهیت فعالیت تبیین کننده ی خوبی برای متغیر میزان کنترل هستند. مدیران می تواننداز نتایج این تحقیق در انتخاب استراتژیهای ورود به بازارهای خارجی استفاده کنند.

بررسی رابطه فعالیت های زنجیره دانش با عملکرد نوآوری سازمان (مطالعه موردی: شرکت لبنی کاله آمل)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1390
  نرگس کیان   مهرداد مدهوشی

تغییرات سریع و رشد روزافزون دانش واطلاعات، سازمان ها را بر آن داشت تا برای حفظ مزیت رقابتی، تمام تلاش خود را در مدیریت دانش به کار گیرند. همچنین نوآوری به عنوان یکی از منابع کلیدی مزایای رقابتی برای سازمان ها نقش مهم و اساسی دارد زیرا نمی توان به آسانی آن را با کمک تکنولوژی تقلید کرد، از این رو در پژوهش حاضر با هدف طراحی مدلی یکپارچه جهت بررسی رابطه فعالیت های زنجیره دانش با عملکرد نوآوری در شرکت لبنی کاله آمل ارائه نموده و به دنبال روشن شدن رابطه این دو مبحث و تعمیم نتایج پژوهش به دیگر سازمان ها به منظور بالا بردن مزایای رقابتی سازمان و صنعت در داخل یا خارج از کشور پرداخته شود که می توان در اختیار مدیران سازمان ها و صنایع قرار داد تا با ارائه ی بینش روشنی از این رابطه و کمک به بهبود مدیریت دانش و خلق و به کار گیری نوآوری آن ها را در جهت دادن به اقدامات مدیریت دانش خود به سمت جاده ی نوآوری یاری رساند. اطلاعات لازم برای تحقیق حاضر از پرسشنامه ای که در اختیار 130 نفر از پرسنل کاله آمل قرار گرفت با ضریب پایایی 89/0، به آزمون فرضیات تحقیق پرداخته است. این اطلاعات با استفاده از نرم افزار spss18 و amos18 و minitab15 با اعمال آزمون های آماری مناسب، با توجه به فرضیات تحقیق، تجزیه و تحلیل گردید و فرضیات آزمون تایید شد. در پایان نتیجه گیری شده است که فعالیت های زنجیره دانش که مشتمل بر دو بخش فعالیت های اصلی و فعالیت های حمایت کننده است با بروز یادگیری در سازمان رابطه معنادار مثبتی دارد و همچنین با بروز یادگیری در سازمان عملکرد نوآوری سازمان که یکی از شاخص های مزیت رقابتی سازمان است افزایش می یابد.

ارزیابی میزان موفقیت بکارگیری تکنولوژی پیشرفته تولید در سازمان های تولیدی با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی: مطالعه موردی صنعت قطعه سازی استان سمنان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1390
  سمیه جعفری   عبدالحمید صفایی قادیکلایی

به دلیل تغییرات سریع در بازار جهانی، سازمانها نیازمند دستیابی به مزیت های رقابتی در بعد هزینه، کیفیت، نوآوری و زمان تحویل به طور همزمان می باشند. بکارگیری موفق تکنولوژی پیشرفته تولید می تواند نقش مهمی در برخورد با این چالش ها ایفا نماید. تکنولوژی پیشرفته تولید برای سازمان هایی که قادر به بکارگیری موفق و مدیریت صحیح آن می باشند، فرصت های تجاری و همچنین بهبود در عملکرد را به ارمغان می آورد. به منظور بکارگیری موفق تکنولوژی پیشرفته تولید، سازمان ها نیازمند شناسایی فاکتور های اصلی و حیاتی در این زمینه می باشند. همچنین این فاکتورها باید ساختاردهی شوند تا فاکتورهایی که برای موفقیت لازمند و امر بکارگیری را تسهیل می کنند شناسایی شوند. در این تحقیق ابتدا بررسی گسترده ای در ادبیات موضوع صورت گرفت که در نتیجه این کار و مصاحبه با خبرگان، 8 فاکتور اصلی موفقیت بکارگیری تکنولوژی پیشرفته تولید شناسایی شدند سپس با استفاده از تکنیک ahp فازی به ارزیابی میزان موفقیت بکارگیری تکنولوژی پیشرفته تولید در صنعت قطعه سازی استان سمنان پرداخته شد. داده های اصلی تحقیق، با روش میدانی و از طریق توزیع پرسشنامه ومصاحبه با 23 نفر از خبرگان صنعت قطعه سازی یعنی مدیران ارشد با تجربه بین 10 تا 25 سال در حوزه مدیریت، جمع آوری شده است. در این تحقیق از دو نوع پرسشنامه استفاده شده است که پس از طراحی پرسشنامه اولیه و نظرخواهی از خبرگان موضوع ( خبرگان در دانشگاه و در شرکتهای قطعه سازی) و تایید فاکتورهای مدل، پرسشنامه نهایی طراحی و به صورت حضوری در اختیار مدیران شرکتهای قطعه سازی قرار گرفت. پرسشنامه اول جهت بومی سازی مدل تحقیق در شرکتهای قطعه سازی ، در بین خبرگان توزیع شده است. پرسشنامه دوم که در بردارنده سوالاتی در رابطه با درجه اهمیت فاکتورها و همچنین میزان برخورداری شرکت از هر فاکتور می باشد در بین خبرگان توزیع شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که شرایط مالی مناسب مهمترین فاکتور تاثیرگذار در بکارگیری موفق تکنولوژی پیشرفته تولید از نظر خبره های صنعت قطعه سازی استان سمنان می باشد همچنین حمایت دولت رتبه دوم، تعهد و حمایت مدیر ارشد رتبه سوم را کسب نموده اند. برخورداری شرکتها از تعهد و حمایت مدیر ارشد در زمینه بکارگیری تکنولوژی پیشرفته تولید بیشترین میزان و برخورداری شرکتها از حمایت دولت در زمینه پروژه بکارگیری کمترین میزان را به خود اختصاص داده است.

بررسی رابطه میان یادگیری سازمانی و ابعاد نوآوری در صنایع غذایی استان مازندران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1390
  روزا گرایلی نژاد   حمیدرضا رضوانی

نوآوری به جمع آوری، پذیرش و اجرای ایده های جدید، فرایندها و محصولات و خدمات اشاره دارد. نوآوری نیاز دارد تا افراد به دانش موجود دست یابند و آن را با سازمان تسهیم نمایند. دستیابی به دانش هم به پایه ی دانش سازمان و هم به دستیابی به اطلاعات و دانش خارجی بستگی دارد. دستیابی به دانش ازخارج شرکت به توانایی شرکت در جذب ایده های نو بستگی دارد که آن نیز به نوبه خود به توانایی شرکت در فهم، شبیه سازی و به کارگیری دانش خارجی جدید در اهداف تجاری وابسته است. در نتیجه یادگیری سازمانی از طریق توسعه دستیابی، تبدیل و بهره برداری از دانش جدید به سازمان اجازه می دهد که به نوآوری سازمانی دست یابد در پژوهش حاضر به بررسی رابطه میان یادگیری سازمانی و ابعاد نوآوری پرداخته که با بررسی ادبیات تحقیق و ترکیب نتایج قبلی شش بعد برای یادگیری سازمانی (یادگیری از تجربیات گذشته، یادگیری از دیگران، انتقال دانش، حل مساله سیستماتیک، تغییرات شناختی و رفتاری، تجربه و آزمایشگری) و چهار بعد برای نوآوری سازمانی (نوآوری محصول، نوآوری فرایندی، نوآوری رفتاری و نوآوری مدیریتی) انتخاب گردید. جامعه آماری این پژوهش شرکت های صنایع غذایی استان مازندران می باشد. داده ها از طریق پرسشنامه از مدیران شرکت های صنایع غذایی استان مازندران و به تعداد 208 عدد جمع آوری گردید. فرضیه های این تحقیق از طریق آزمون های معادلات ساختاری، همبستگی و رگرسیون مورد آزمون قرار گرفته و برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای spss16 و lisreal8.5 استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که یادگیری سازمانی و نوآوری فرایندی، نوآوری مدیریتی، نوآوری محصول و نوآوری رفتاری رابطه معناداری از نوع مثبت و هم جهت دارند. در میان آن ها یادگیری سازمانی بیشترین رابطه را با نوآوری محصول دارد. در نهایت با استفاده از یافته های تحقیق به مدیران پیشنهاد گردید که از طریق بهبود سیستمهای اطلاعاتی سازمانی و حفظ و نگهداری و انتقال تجربیات و همچنین ایجاد فضای آزاد میان کارکنان در بحث و تبادل نظر و استفاده مدیران از آن نظرات به افزایش یادگیری سازمانی کمک نمایند.

بررسی مهمترین عوامل درون و برون سازمانی موثر بر عملکرد محصول جدید در صنایع غذایی استان مازندران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده اقتصاد و علوم اداری 1391
  اکرم السادات رشیدایی آبندانسری   حمیدرضا رضوانی

تحقیق حاضر در پی شناسایی و آزمون مهمترین عوامل موثر بر عملکرد محصول جدید می باشد.مهمترین عوامل درون سازمانی که در این تحقیق به آن ها پرداخته می شود شامل گرایش کارآفرینانه، یادگیری سازمانی و فرایند توسعه محصول جدید و مهمترین عوامل برون سازمانی شامل پیش بینی پذیری تقاضای مشتری، پویایی تکنولوژیکی، پویایی بازار و شدت رقابت می باشد این پژوهش شامل 5 فرضیه اصلی میباشدو فرضیه 3 دارای 8 فرضیه فرعی و فرضیه 5 دارای 3 فرضیه فرعی می باشند.این تحقیق از نظر نتیجه کاربردی، از نظر هدف توصیفی، از نظر نوع داده کیفی، از نظر میزان کنترل محقق غیر آزمایشی و از نظر روش انجام کار یک تحقیق پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق شامل شرکت های فعال در صنایع غذایی در استان مازندران می باشد که حداقل 2 سال سابقه ی کاری داشته و طی یک سال گذشته حداقل یک محصول جدید به بازار ارائه کردند.با استفاده از نمونه گیری سهمیه ای قضاوتی تعداد 66 شرکت انتخاب گردید و در مجموع تعداد 224 پرسشنامه بین مدیران عالی ومیانی این شرکت ها توزیع شد و با پیگیری های به عمل آمده 207 پرسشنامه جمع آوری گردید که پس از بررسی پرسشنامه ها تعداد 6 پرسشنامه به دلیل ناقص بودن کنار گذاشته شدند و نهایتاً تعداد 201 پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفتند. در این پژوهش برای ارزیابی گرایش کارآفرینانه از مدل لامپکین و دس(1996) استفاده می گردد. در این مدل، گرایش کارآفرینانه توسط ابعاد ریسک پذیری، استقلال گرایی، نوآورانگی، رقابت تهاجمی و پیشگامی عملیاتی می گردد. جهت سنجش یادگیری سازمانی از مدل گومز(2005) که دارای ابعاد تعهد مدیریت، دید سیتمی، فضای باز و آزمایشگری، انتقال و یکپارچه سازی دانش است، استفاده می گردد. جهت سنجش فرآیند توسعه محصول جدید و پیش بینی پذیری تقاضای مشتری از پرسشنامه محقق ساخته در این زمینه استفاده شده است. برای ارزیابی پویایی تکنولوژیکی، پویایی بازار، شدت رقابت از پرسشنامه ژانگ و داون(2010) استفاده گردید. و در نهایت جهت ارزیابی عملکرد محصول جدید از مدل اورنسون(2010) در ارزیابی عملکرد محصولات جدید استفاده شده است. در این مدل عملکرد محصول جدید دارای دو بعد موفقیت در توسعه محصول جدید و سرعت می باشد. جهت تعیین روایی پرسشنامه از روایی های محتوایی و سازه استفاده گردید. جهت تعیین روایی محتوایی پس از تدوین پرسشنامه، در اختیار چند تن از اساتید ومتخصصان موضوع قرار گرفته و روایی آن مورد تایید قرار گرفت. جهت تعیین روایی سازه نیز از روایی تشخیصی (واگرا) به روش تعیین شاخص میانگین واریانس استخراج شده (ave) استفاده شد. مقدار ave سازه های مختلف پرسشنامه نشان می دهد که پرسشنامه از روایی مناسبی برخوردار است. محاسبات نشان می دهد آلفای کل پرسشنامه 0.948 می باشد که این میزان بیانگر پایایی بالای پرسشنامه است. در بخش تجزیه و تحلیل داده ها ابتدا اعتبار مدل از طریق پنج بحث اساسی 1-نرمال بودن2-نسبت مشاهدات متغیرهای مستقل3-مناسب بودن الگوی خطی و نداشتن نقاط نامربوط 4-عدم خودهمبستگی 5-همسانی واریانس ها مورد تایید قرار گرفت. سپس فرضیات تحقیق از طریق رگرسیون های چندگانه و سلسله مراتبی آزمون شدند. نتایج حاصله به شرح زیر می باشد: در مورد تاثیر گرایش کارآفرینانه بر عملکرد محصول جدید ضریب اثرگذاری برابر با 0.307 و ضریب معنی داریt = 4.616.لذا فرضیه اول مورد تایید قرار گرفت. یافته های حاصل از آزمون فرضیه دوم نشان میدهد که یادگیری سازمانی تاثیر معناداری بر عملکرد محصول جدید ندارد.بررسی تاثیر غیرمستقیم یادگیری بر عملکرد نشان داد که یادگیری سازمانی با ضریب اثرگذاری 0.75 بر فرایند توسعه محصول جدید تاثیر دارد. به عبارت دیگر یادگیری سازمانی زمانی بر عملکرد محصول جدید تاثیر می گذارد که فرایند توسه محصول جدید به عنوان متغیر واسطه ای عمل کند. در مورد تاثیر فرایند توسعه محصول جدید بر عملکرد محصول، نتایج نشان می دهد که ضریب اثرگذاری فرایند توسعه محصول جدید بر عملکرد محصول جدید برابر با 0.42 می باشد. ضریب معنی داری t = 6.337 نیز معنی داری این رابطه را مورد تأیید قرار می دهد، لذا این فرضیه تایید می شود. چهارمین فرضیه ای که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفت بررسی تاثیر پیش بینی پذیری تقاضای بازار بر عملکرد محصول جدید بود. نتایج تحقیق حاضر نشان دهنده وجود تاثیر مثبت و معناداری میان پیش بینی پذیری تقاضای مشتری و عملکرد محصول جدید است. نهایتاً یافته های حاصل از فرضیه پنجم نشان می دهد که پویایی تکنولوژیکی، پویایی بازار و شدت رقابت تاثیر تعدیل کننده معناداری بر عملکرد محصول جدید در صنایع غذایی استان مازندران دارند.

بررسی رابطه نوع مدل کسب و کار و استراتژی تبلیغات در صنعت مواد شوینده و پاک کننده شهر تهران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده مدیریت 1391
  الهام آرامی پور   میرزا حسن حسینی

تحقیق حاضر به بررسی رابطه نوع مدل کسب و کار و استراتژی تبلیغات می پردازد. پدیده جهانی شدن و توسعه فناوری اطلاعات موجب پیدایش و گسترش مدل های کسب و کار در بسیاری از صنایع تولیدی و خدماتی شده است، به گونه ای که مدیران بسیاری از سازمان ها، جهت بقا و حفظ مزیت رقابتی ناچار به مدیریت مدل های کسب و کار خود شده اند. مدل کسب و کار منطق محوری سازمان در ارزش آفرینی است که نقش و ارتباط واحدهای سازمانی را در تشخیص، تبیینب، طراحی و عرضه و تحقق ارزش در محصول/خدمات نشان داده است. از طرفی دیگر سودآوری یک شرکت که بقای آن را تضمین می کند به طراحی برنامه بازار و در کنار آن برنامه تبلیغاتی مناسب با شرایط و روش های خلاقانه براساس تأمین نیازهای مشتریان بستگی دارد. موفقیت بسیاری از سازمان ها در تولید و عرضه محصولات، در گرو فعالیت های مربوط به عوامل آمیخته بازاریابی از جمله ارتباطات بازاریابی و تبلیغات است. آن چه در این میان از اهمیت برخوردار است، هماهنگی مدل کسب و کار یک سازمان و استراتژی تبلیغات آن می باشد، اگر این دو در مسیرهای متفاوتی حرکت کنند خطر کسب و کار سازمان افزایش می یابد. از این رو این پژوهش اقدام به گونه شناسی مدل های کسب و کار بر مبنای نقاط مرجع استراتژیک کرده، سپس به بررسی رابطه بین مدل های کسب و کار و استراتژی تبلیغات در صنعت مواد شوینده و پاک کننده شهر تهران پرداخته است. برای این منظور، مدل های کسب و کار و استراتژی تبلیغات کلیه شرکت های فعال در صنعت مواد شوینده و پاک کننده که شامل 43 شرکت بود، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصله و فرضیات مطرح شده در این تحقیق، با استفاده از نرم افزار spss 19، جدول توافقی، نمودار ستونی-خوشه ای و آزمون کای دو، ضریب وی کرامر و ضریب توافقی کاپا مورد آزمون قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که بین مدل کسب و کار و استراتژی تبلیغات رابطه معناداری وجود دارد. بر این اساس، در پژوهش حاضر یک الگوی مفهومی که مفاهیم پژوهش را به هم ارتباط می دهد، تبیین گردید.

بررسی نقش بازارگرایی و گرایش به یادگیری در بهبود نوآوری و عملکرد شرکتهای کوچک و متوسط استان مازنداران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده اقتصاد و علوم اداری 1392
  مهدی اصغری بالاافراکتی   حمیدرضا رضوانی

sme ها بدنبال توسعه مفاهیم بازارگرایی در سازمان هایشان برای همگام شدن با تغییرات محیط کسب و کار هستند. بازارگرایی تنها وقتی بر عملکرد کسب و کار تاثیر می گذارد که با یادگیری سازمانی در شرکت ها همراه شود. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر بازارگرایی و گرایش به یادگیری بر عملکرد کسب و کار از طریق بررسی نقش واسطه ای نوآوری است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل 722 نفر از مدیران عالی فروش sme های استان مازندران است. حجم نمونه با استفاده از فرمول نمونه گیری 196 تعیین گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار لیزرل و spss 18 مورد بررسی قرار گرفت. روایی پرسشنامه با استفاده مدلهای اندازه گیری نشان از مناسب بودن سوالات پرسشنامه است. همچنین نتایج حاصل از بررسی پایایی به روش آلفای کرونباخ نشان دهنده پایایی پرسشنامه است. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بازارگرایی با نوآوری، گرایش به یادگیری و عملکرد کسب و کار، گرایش به یادگیری با نوآوری و عملکرد کسب و کار و نوآوری با عملکرد کسب و کار رابطه ای مثبت و معنادار دارد. آزمون فرضیات تحقیق بیانگر این است که بازارگرایی بر گرایش به یادگیری، نوآوری و عملکرد کسب و کار تاثیر مثبت و معناداری دارد، گرایش به یادگیری بر نوآوری و عملکرد کسب و کار تاثیر مثبت و معناداری دارد، و در نهایت نوآوری نیز بر عملکرد کسب و کار تاثیر مثبت و معناداری دارد.

بررسی نقش رسانه های تبلیغاتی بر جذب گردشگر درون مرزی طبیعت گرا با تأکید بر تبلیغات شفاهی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده اقتصاد و علوم اداری 1392
  سعید سلیمانی تفتی   حمیدرضا رضوانی

در چند دهه‏ی اخیر از صنعت گردشگری به عنوان یکی از بزرگترین و متنوع ترین صنایع یاد شده است. این صنعت بخصوص برای کشورهای در حال توسعه به علت اینکه بیشترین درآمد خود را از فروش منابع طبیعی به دست می آورند بسیار با اهمیت است. با توجه به ویژگی های خاص محصول گردشگری، نقش بازاریابی در این صنعت نسبت به دیگر صنایع از اهمیت ویژه ای برخوردار است و بکارگیری موثر ابزارهای بازاریابی گردشگری برای یک کشور یا یک منطقه امری ضروری است. از این رو این پژوهش به دنبال بررسی اثر تبلیغات بر انتخاب مقصد گردشگری است. این تحقیق با بررسی ادبیات موضوع، به این موضوع پی برد که سه عامل رسانه های تبلیغاتی، تبلیغات شفاهی و تصویر مقصد از اهمیت ویژه ای در صنعت گردشگری برخوردارند و می توانند رفتار گردشگر را در انتخاب مقصد تحت تأثیر قرار دهند. جامعه ی آماری این تحقیق، گردشگرانی هستند که در اسفند‏ماه 1391 و بهار 1392 به استان مازندران مسافرت داشته‏اند. برای نمونه‏گیری، 5 منطقه گردشگری استان (جواهرده رامسر، نمک‏آبرود چالوس، جنگل نور، فرح‏آباد ساری و سی‏سنگان نوشهر) در نظر گرفته شد و از پرسشنامه به‏عنوان ابزار اصلی در گردآوری اطلاعات استفاده شده است. در این تحقیق به‏دلیل وجود متغیرهای مکنون، از روش مدل معادلات ساختاری و نرم افزار eqs برای تجزیه و تحلیل استفاده شده است. یافته‏های پژوهش نشان داد، رسانه های تبلیغاتی و تبلیغات شفاهی در انتخاب مقصد گردشگری تأثیر نداشته اند اما تصویر مقصد بر انتخاب مقصد اثرگذار بوده است. همچنین مشخص گردید که رسانه های تبلیغاتی و تبلیغات شفاهی بر تصویر مقصد اثر مثبت و معناداری دارند.

محاسبه ارزش دوره مشتری با استفاده از ترکیب دو مدل rfm و roi (مورد مطالعه: شرکت توزیع و پخش سایه سمن)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده اقتصاد و علوم اداری 1391
  منا محمدی   حمیدرضا رضوانی

امروزه شرایطی که بر انجام کسب و کار حاکم می باشد به سرعت در حال تغییر است. تغییراتی که در جوامع رخ داده است موجب تغییر در نیازهای مشتریان گردیده و مشتریان مایل هستند خدمت دهی به آنها به طور شخصی و با ارتباطی مستقیم صورت پذیرد. کوتاهتر شدن چرخــه عمر کالا، زمان و هزینه مورد نیاز جهت بازاریابی و نیازهای متفاوت مشتریان، تولیدکنندگان را بر آن داشته تا توجه بیشتری به ارتباطات با مشتری، جذب و حفظ مشتریان با سودآوری بالاتر مبذول دارند. برای این منظور شرکت ها و تولیدکنندگان از یک استراتژی تجاری برای انتخاب و مدیریت ارتباطات موثر با مشتری برای دستیابی به سود بیشتر استفاده می کنند که این استراتژی همان مدیریت ارتباط با مشتری می باشد. یکی از مهمترین ابزارها در جهت رسیدن به مدیریت ارتباط با مشتری سودآور، محاسبه ارزش دوره عمر مشتری customer lifetime value)) است. clvمقدار ارزشی است که انتظار می رود یک مشتری در یک افق زمانی معین برای ساز مان به همراه داشته باشد. در این پژوهش مدلی برای محاسبه clv ارائه شده که در آن ضمن توجه به نقاط قوت روش های متداول محاسبه ارزش عمر مشتری، با ترکیب دو روش roi و rfm احتمال عقد قرارداد مجدد مشتری در دوره های آینده و وفادار ماندن او به سازمان در مدل گنجانده شده است. این احتمالات پس از ترکیب شدن با میزان سوددهی مشتری برای سازمان، معیاری جهت اولویت بندی مشتریان خواهد بود. در این پژوهش ما مدل فوق را برای محاسبه ارزش مشتری و رتبه بندی تعدادی از مشتریان شرکت توزیع و پخش سایه سمن در استان مازندران به کار بستیم و توانستیم گروهی از مشتریان شرکت سایه سمن بابل را برای 6 دوره آینده رتبه بندی نماییم. در مدل مطرح شده ما با دخیل کردن مقادیر احتمال در محاسبه clv توانستیم مقدار ارزش هر کدام را برای دوره های آتی پیش بینی نماییم. این رتبه بندی می تواند برای سیاستگذاری های آتی سازمان به کار گرفته شود.

بررسی رابطه ابعاد فرهنگی و وفاداری مشتریان : نقش عدالت درک شده و احساسات
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده اقتصاد 1392
  نغمه نیک بخش   حمیدرضا رضوانی

در عصر رقابت جهانی، اگرچه، اشتباهات، خطاها و شکایت ها در کسب وکارهای خدماتی اجتناب ناپذیر هستند. بسیاری از شرکتهای خدماتی بر کیفیت خدمات و برتری آن متمرکز شده اند تا مشتریانی وفادار و سودآور داشته باشند.از آنجایی که هزینه جذب یک مشتری جدید اساسا از هزینه نگهداری مشتری موجود تجاوز می کند، و همچنین مشتریان جدید،از سودآوری کمتری نسبت به مشتریان موجود برخوردارند،سازمان ها در تلاشند تا روابط بلندمدتی با مشتریان موجود خود برقرار نمایند. این تحقیق به دنبال بررسی رابطه میان ابعاد فرهنگی مشتریان و وفاداری آنها در پروسه جبران خدمات ناموفق بانک صادرات می-باشد و سعی دارد نقش عدالت درک شده و احساسات مشتریان را در این رابطه بررسی کند. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از حیث نحوه جمع آوری داده ها، تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه مشتریان حقیقی بانک صادرات استان مازندران می باشد. داده ها از طریق پرسشنامه های استاندارد جمع آوری و توسط نرم افزار لیزل وspss مبنی بر مدلسازی معادلات ساختاری، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که ابعاد فرهنگی مشتریان با عدالت درک شده آنها رابطه معناداری دارد.که در میان ابعاد فرهنگی بجز بعد جمع گرایی در مقابل فردگرایی، سایر ابعاد با عدالت توزیعی رابطه معنی دار دارند و بجز بعد جمع گرایی در مقابل فردگرایی، سایر ابعاد با عدالت تعاملی رابطه معنی دار دارند و در نهایت بجز ابعاد فاصله قدرتمندی و جمع گرایی در مقابل فردگرایی سایر ابعاد با عدالت رویه ای رابطه معنی دار دارند. همچنین بین عدالت درک شده مشتریان و احساسات آنها رابطه وجود دارد.برای فرضیات فرعی نیز نتایج بدین صورت است که در میان ابعاد عدالت درک شده مشتریان تنها بعد عدالت توزیعی با احساسات مثبت رابطه معنا دار دارند و تنها بعد عدالت توزیعی با احساسات منفی رابطه معنی دار دارند. و در نهایت میان احساسات مشتریان و وفاداری آنها رابطه معناداری وجود دارد.در بررسی فرضیات فرعی نیز ملاحظه گردید که در میان ابعاد احساسات مشتریان تنها بعد احساسات مثبت با بعد تبلیغات دهان به دهان و بعد تکرار خرید رابطه معنا دار دارند.

بررسی رابطه بین نوآوری تکنولوژیکی، مزیت رقابتی، و عملکرد صادراتی شرکت های کوچک و متوسط: نقش تعدیل گر ویژگی های مدیر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده اقتصاد و علوم اداری 1392
  عاطفه وریانی   میثم شیرخدایی

تحقیق حاضر به بررسی رابطه بین نوآوری تکنولوژیکی، مزیت رقابتی، و عملکرد صادراتی شرکت های کوچک و متوسط با تبیین نقش تعدیل گر ویژگی های مدیر پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش، شرکت های صادراتی کوچک و متوسط استان مازندران به تعداد 44 شرکت بوده است. جمع آوری داده ها از طریق سرشماری و به وسیله پرسشنامه صورت گرفت. جهت سنجش اعتبار پرسشنامه از آزمون آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شد، و برای بررسی روایی پرسشنامه از روایی محتوا و روایی سازه استفاده گردید که نشان دهنده برخورداری پرسشنامه از روایی و پایایی مناسب بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار warp-pls انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که نوآوری تکنولوژیکی رابطه مثبت و معناداری با مزیت رقابتی در شرکت های صادراتی کوچک و متوسط استان مازندران دارد. همچنین، مزیت رقابتی رابطه مثبت و معناداری با عملکرد غیرمالی صادراتی در شرکت های کوچک و متوسط استان مازندران دارد. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، ویژگی های مدیر تأثیری بر رابطه بین مزیت رقابتی و عملکرد صادراتی در شرکت های کوچک و متوسط استان مازندران ندارد.

شناسایی، ارزیابی و اولویت بندی معیارهای انتخاب برندهای لپ تاپ توسط خرده فروشان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده علوم اداری و اقتصاد 1392
  شیما فلاح نژاد   حمیدرضا رضوانی

در سال های اخیر بسیاری از شرکت ها به این باور رسیده اندکه یکی از باارزش ترین دارایی آن ها برندهای محصولات و خدماتشان می باشد که می تواند نقش تعیین کننده ای در سرنوشت کالاها و خدمات آن ها دارا باشد. از سویی دیگر امروزه خرده فروشان نقش قدرتمندتر و تعیین کننده تری را در کانال توزیع نسبت به گذشته دارند بنابراین برای موفقیت تولیدکنندگان در شرایط کنونی بازار درک صحیح و شناخت از خرده فروش و رفتار آن ها بیش از پیش نیاز است. پژوهش حاضر نیز جهت شناسایی و اولویت بندی معیارهای انتخاب برند لپ تاپ و ارزیابی برندهای منتخب از نظر معیارهای مورد بررسی، از رویکردی ترکیبی از دو تکنیک fahp و fvikor استفاده می کند. در راستای دستیابی به این هدف از نظرات 14 نفر از خبرگان منتخب از میان خرده فروشان لپ تاپ در استان مازندران استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که ، «مزیت محصول » بالاترین اولویت و «سطح خدمات توزیع فیزیکی محصول» پایین ترین اولویت را در میان معیارهای اصلی انتخاب برند توسط خرده فروشان دارا می باشد. معیارهای مزیت برند، موقعیت و اعتبار عرضه کننده محصول و رابطه ی عرضه کننده با خرده فروش به ترتیب در اولویت دوم تا چهارم قرار دارد. همچنین در میان برندهای مورد بررسی، برند ایسر در بالاترین رتبه و پس از آن به ترتیب لپ تاپ های اچ پی، لنووو و ایسوس در رتبه های بعدی جای می گیرند.

تبیین چارچوبی بومی برای سنجش نوآوری در ایران (بیوتکنولوژی به عنوان یک مورد)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1387
  نورالدین مقیمی درونکلایی   حمیدرضا رضوانی

چکیده ندارد.

تبیین چارچوبی بومی برای سنجش نوآوری در ایران (بیوتکنولوژی به عنوان یک مورد)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1387
  نورالدین مقیمی درونکلایی   حمیدرضا رضوانی

چکیده ندارد.

ارزیابی عوامل موفقیت وب سایت های تجارت الکترونیک در ایران(مطالعه موردی فروشگاه های اینترنتی کتاب)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1387
  پریسا صدیقی   عبدالحمید صفایی قادیکلایی

چکیده ندارد.

مطالعات سیتوژنتیکی و ایمنی شناسی بر مصدومین شیمیایی متوسط که در معرض گاز خردل قرار گرفته اند با فلوسیتومتر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1377
  حمیدرضا رضوانی   محمدرضا نوری دلویی

مصدومین شیمیایی که در معرض گاز فرار گرفته اند بر اساس مشخصات بالینی ریه (اسپیرومتری، اکسی متری و رادیو گرافی سینه) به سه دسته شدید، ملایم و خفیف تقسیم بندی شده اند. به منظور بررسی وضعیت سیتوژنتیکی و ایمنی شناسی، 30 نفر از مصدومین متوسط شیمایی با میانگین سنی 37/73 انتخاب شدند. مقایسه آنها با افراد شاد نشان داد که میزان هموگلوبین و هماتوکریت ، تعداد گلبونهای سفید و درصد نوترفیلها، لنفوسیتها و منوسیتها به طور معنی داری متفاوت بود. نتایج حاصل از آزمون نا پارامتری-t2 هتیلینگ نشاندهنده تفاوت معنی داری(p0/000) بین مصدومین شیمیایی متوسط و افراد شاهد بود. بررسی آماری همبستگی بین متغیرهای ذکر شده با سن مصدومین نسان داد که همبستگی وجود نداشت . بررسی گسترشهای متافازی نشان داد که میزان ناهنجاریهای عددی و همچنین میزان شکستگی های کروموزومی در مصدومین متوسط و افراد شاهد تفاوت معنی داری نداشتند. مقایسه شاخص dna نشان داد تعداد افرادی که در گروهای هیپودیپلوئید، دیپلوئید و هیپردیپلوئید دسته بندی شدند، تفاوت معنی داری نداشتند. به علاوه مقایسه میانگین diهر جمعیت بین دو جامعه مصدومین و افراد شاهد تفاوت معنی داری را نشان نداد. برسسی همبستگی بین تعداد کروموزمهای متافازی و شاخص dna نشان دهنده وجود همبستگی (r0/54(بین دو متغیر بود. با توجه به برسیهایی که بر روی مصدومین شدید شیمیایی انجام گرفته است ، به نظر می رسد که از مطالعه عوامل خونی و میزان dna می توان به عنوان عامل پیش آگهی مناسب بهره برد. کلمات کلیدی: مصدومین شیمیایی، خردل، کاریوتیپ ، شکستگی کروموزمی، فلوسیتومتری

بررسی و رتبه بندی مهمترین عناصر آمیخته بازاریابی موثر بر رفتار مصرف کنندگان کالای کم درگیری (ادویه جات)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1381
  حمیدرضا رضوانی   رضا سیدجوادین

مهمترین اهداف این تحقیق عبارتند از: 1-شناسایی عوامل موثر بر رفتار مصرف کنندگان درخرید کالای کم درگیری(ادویه جات)2-رتبه بندی عوامل موثر بر خرید کالای کم درگیری (ادویه جات) براساس درجه تاثیرگذاری و اهمیت آنها3-آگاهی از مهمترین عواملی که موجب رضایتمندی و یا نارضایتی مصرف کنندگان کالای کم درگیری(ادویه جات)می شود.