نام پژوهشگر: بیژن فروغ

بکارگیری اصول "درمان بر اساس محدود کردن حرکت" در درمان اختلالات عملکردی اندام تحتانی بیماران همی پارزی و نحوه اثرگذاری آن بر پارامترهای سینتیکی و سینماتیکی راه رفتن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1389
  مانیا شیخ   اسماعیل ابراهیمی تکامجانی

مقدمه :اختلالات تعادلی و راه رفتن از جمله عوارض حرکتی شایع بدنبال سکته مغزی می باشند. نتایج تحقیقات نشان می دهند که روشهای متداول فیزیوتراپی قادر نیستند بطور موثری این اختلالات را درمان نمایند ، بنابراین لزوم انجام بررسیهای گسترده تر در مورد شناخت علل این عوارض و ارائه راهکارهای درمانی موثر ضروری بنظر می رسد. روش کار : در این بررسی 30 نفر بیمار مبتلا به همی پارزی با دامنه سنی 60-40 سال شرکت نمودند. بیماران بطور تصادفی بدو گروه تقسیم شدند. گروه cimt بروش " حرکت درمانی بر اساس ایجاد محدودیت " و گروه کنترل بروش حرکت درمانی انبوه ، بمدت 3 هفته تحت درمان قرار گرفتند. در گروه cimt بیماران از نوعی اورتز متقارن کننده تحمل وزن، روی اندامهای تحتانی بهمراه حرکت درمانی انبوه استفاده نمودند. ارزیابیهای آزمایشگاهی شامل اندازه گیری سرعت سیکل راه رفتن، پارامترهای زمانی مکانی ودامنه و سرعت نوسانات مرکز فشار اندامهای سالم و مبتلا در صفحات ساژیتال و فرونتال ، ثبت الکترومایوگرافی از عضلات گاسترکنموس داخلی ، تیبیالیس قدامی ، رکتوس فموریس و بایسپس فموریس اندامهای تحتانی ضمن راه رفتن ونیز آزمونهای عملکردی berg و timed up & go بودند که قبل و پس از دوره درمان ثبت و مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج : سرعت سیکل راه رفتن در هر دو گروه افزایش داشت ولی بین دو گروه تغییرات معنی داری مشاهده نشد. در گروه cimt قرینگی طول قدمها افزایش معنی دار نشان داد. ضمنا ، غیر قرینگی زمانی فاز نوسانی و غیرقرینگی زمانی کلی کاهش معنی دار پیدا کردند. در گروه کنترل ، تنها غیر قرینگی زمانی فاز نوسانی کاهش معنی دار داشت. در این گروه غیر قرینگی زمانی کلی تغییری پیدا نکرد. در هر دو گروه تقارن فاز ایستا تغییری پیدا نکرد. بین دو گروه، تغییرات قرینگی طول قدمها و غیر قرینگی زمانی فاز نوسانی و غیر قرینگی زمانی کلی معنی دار نبودند. زمان آزمون timed up & go در هر دو گروه کاهش معنی داری نشان داد که این کاهش در گروه cimt بیشتر بود. نمره آزمون تعادلی berg در هر دو گروه افزایش معنی دار داشت ولی بین دو گروه تغییرات معنی داری مشاهده نشد. در گروه cimt دامنه نوسانات مرکز فشار پای سالم و مبتلا در صفحه فرونتال کاهش معنی داری نشان داد در حالیکه این دامنه در صفحه ساژیتال تغییر معنی داری پیدا نکرد. ضمنا سرعت نوسان مرکز فشار پای سالم در صفحه فرونتال نیز کاهش معنی داری نمود. در گروه کنترل تنها دامنه نوسان مرکز فشار پای سالم در صفحه ساژیتال کاهش معنی داری داشت. در سایر پارامترهای مرکز فشار در این گروه تغییری ایجاد نشد. بین دو گروه، کاهش دامنه نوسانات مرکز فشار پای سالم و مبتلا در صفحه فرونتال و کاهش سرعت نوسان مرکز فشار پای سالم در صفحه فرونتال در گروه cimt نسبت به گروه کنترل معنی دار بود. درگروه cimt دامنه فعالیت عضله گاسترکنموس داخلی پای مبتلا در فازهای اولین تحمل وزن دو اندام وتحمل وزن یک اندام افزایش معنی داری داشت که نسبت به گروه کنترل معنی دار بود. در همین گروه زمان فعالیت عضله رکتوس فموریس پای مبتلا در فاز نوسانی کاهش معنی دار نشان داد. دامنه و زمان فعالیت سایر عضلات در مراحل مختلف سیکل راه رفتن تغییر معنی داری نداشت. در گروه کنترل زمان فعالیت عضله رکتوس فموریس پای سالم در فاز نوسانی کاهش معنی دار نشان داد. دامنه و زمان فعالیت سایر عضلات در مراحل مختلف سیکل راه رفتن تغییر معنی داری پیدا نکرد. بحث و نتیجه گیری : فیزیوتراپی بروش " حرکت درمانی بر اساس ایجاد محدودیت " با غلبه بر پدیده یادگیری در عدم استفاده و با اصلاح عارضه نقص در ارسال پیامهای حسی به سمت مراکز کنترل کننده حرکت از طریق ایجاد تقارن تحمل وزن اندامهای تحتانی با استفاده از اورتز پیشنهادی این طرح قادرست بنحو موثرتری نسبت به گروه کنترل تعادل دینامیک و تا حدودی تقارن پارامترهای زمانی مکانی راه رفتن را افزایش دهد و نیز میزان فعالیت و زمانبندی فعالیت برخی عضلات اندام تحتانی ضمن راه رفتن را بهبود بخشد.

بررسی یک مدالیته درمانی مبتنی بر ترکیب تحریک مکرر مغناطیسی خارج مغزی و تمرینات تعقیبی با دسته بازی تغییر یافته جهت بهبود عملکرد حرکتی اندام فوقانی بیماران همی پلژی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده پزشکی 1391
  پوپک معتمدوزیری   فرید بحرپیما

چکیده ناتوانایی های به جا مانده از سکته مغزی در اندام فوقانی غالبا ماندگار می باشد. علی رغم مشکلات عملکردی متعددی که در اندام فوقانی این بیماران وجود دارد، در تحقیقات مختلف کمتر از اندام تحتانی مورد توجه قرار گرفته است. روشهای جدید درمانی به سمت استفاده از آموزشهای رایانه ای و استفاده از وسایل کمکی همچون دسته های بازی به منظور کمک به بهبود عملکرد حرکتی اندام فوقانی این بیماران سوق پیدا کرده اند. تحقیقات مربوط به استفاده از دسته های بازی غالبا بر روی مفاصل بزرگتر و پروگزیمال اندام فوقانی و با هدف اشاره به نقطه خاص متمرکز بوده اند و به تحرک و بهبود عملکرد مفاصل دیستال که با مشکلات بیشتری در این بیماران همراه است، کمتر پرداخته شده است و توانایی تعقیب کنایی یک نمودار خاص و تاثیر آن بر بهبود عملکرد کنترلی دست، تاکنون مورد سنجش قرار نگرفته است. در مقایسه با تحریکات الکتریکی، استفاده از جریانهای مگنتیک به عنوان وسیله ای برای تولید جریانهای القایی در مغز با اهداف درمانی، نوپا است. در سالهای اخیر در سایر کشورها از این جریانات جهت بهبود تحرک و کاهش اسپاستی سیتی اندام فوقانی در بیماران همی پلژی استفاده شده است، اما تاثیر استفاده ترکیبی از این تحریکات و تمرینات تعقیبی با دسته های بازی بر بهبود عملکرد حرکتی اندام فوقانی بیماران همی پلژی مورد بررسی قرار نگرفته بود.این مطالعه تاثیر استفاده از تمرین درمانی با دسته بازی کوچک متصل به نرم افزارطراحی شده را به عنوان تحریک داخلی و تحریکات مکرر مغناطیسی مغز به عنوان تحریک خارجی را با هدف تمرکز روی مفاصل مچ دست و انگشتان بر بهبود عملکرد دست سنجیده و مقایسه ای میان این روش درمانی با تاثیرات حاصله از استفاده منحصر جریانهای مگنتیک ، تمرینات تعقیبی با دسته بازی یا تمرین درمانی روتین انجام داد. در متغیرهای مورد بررسی، در پایان درمان، گروه ترکیبی بهبودی معنی داری نشان داد و بسته به جنس مورد بررسی، گروه دسته بازی، تحریک مغناطیسی و تمرین درمان درصد بهبودی نسبی را نشان دادند که از گروه ترکیبی کمتر بود. به نظر می رسد ترکیب تحریک مغناطیسی خارجی و تمرینات تعقیبی با دسته بازی بر بهبود عملکرد اندام فوقانی بیماران همی پلژی، موثرتر از اثر مجزای هر کدام است.

ارزیابی مولفه های استاتیک و دینامیک تعادل بدنبال اعمال تمرین دینامیک توسط tilt board در بیماران همی پلژی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده پزشکی 1391
  احمد مهدوی کلیمی   فرید بحرپیما

هدف: تحقیقات بر روی tilt board که اختصاصاً جهت تمرینات تعادلی طراحی گشته بسیار محدود است. هدف ما در این مطالعه بررسی اثر تمرین با tilt board بر مولفه های استاتیک و دینامیک تعادل بعد سکته بود. روش: در این مطالعه ?? بیمار همی پلژی شرکت داشتند که بطور تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل دسته بندی شدند. بیماران با استفاده از آزمون های کلینیکی، دستگاه force plate و biodex قبل و بعد درمان مورد ارزیابی قرار گرفتند. هر دو گروه ?? جلسه فیزیوتراپی را دریافت کردند. مدت زمان هر جلسه ?? دقیقه شامل اشعه مادون قرمز همراه با تحریک الکتریکی و تمرین های انتقال وزن بود. مداخله درمانی در گروه مداخله علاوه بر درمان های متداول فیزیوتراپی، تمرین با tilt board بود. نتایج: گروه مداخله و کنترل بهبودی قابل ملاحظه ای را در پارامتر های حاصل از تست های کلینیکی داشتند. مقایسه دو گروه مداخله و کنترل نشان داد این دو گروه از لحاظ فاصله بدست آمده از آزمون functional reach با هم تفاوت معنی داری دارند و بقیه متغیرها یعنی پارامترهای دستگاه force plate، دستگاه biodex و دیگر تست های کلینیکی ارزیابی تعادل (شاخص تعادل berg، فاصله تست frt، زمان تست (tgug تفاوت معنی داری با هم ندارند. نتیجه گیری: تمرین با tilt board همراه با تمرینات فیزیوتراپی می تواند باعث افزایش معنی دار دسترسی رو به جلوی فانکشنال شود اما بر روی پارامترهای force plate، biodex و دیگر تست های کلینیکی تاثیر معنی داری ندارد. واژگان کلیدی: tilt board، همی پلژی، سکته، تعادل، biodex، شاخص تعادل berg، آزمون functional reach، force plate

تعیین اثر استفاده از وزنه در سمت مبتلا بر تقارن و تعادل بیماران همی پلژی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1390
  فاطمه صغرا افشاری اسفیدواجانی   فرید بحرپیما

چکیده: هدف: اختلالات تعادلی و عدم قرینگی در وزن اندازی از جمله عوارض شایع بدنبال سکته مغزی می باشد. هدف ما در این مطالعه کاربرد یک روش درمانی جدید شامل استفاده از وزنه در سمت مبتلا و بررسی اثرات آن بر تعادل و تقارن بیماران همی پلژیک بود. روش کار: در این مطالعه 20 بیمار همی پلژی ثانویه به سکته با دامنه سنی 40-60 سال شرکت داشتند که بصورت تصادفی به دو گروه آزمون و کنترل تقسیم بندی شدند. بیماران با استفاده از دستگاه سنجش تقارن و صفحه نیرو جهت بررسی قرینگی و شاخص های نوسان پوسچرال قبل و بعد از درمان فیزیوتراپی مورد ارزیابی قرار گرفتند. هر دو گروه 60 دقیقه درمان فیزیوتراپی روتین دریافت کردند. گروه آزمون علاوه بر درمان فیزیوتراپی روتین همراه با وزنه اعمال شده در سطح مفصل هیپ سمت مبتلا، به مدت 10 دقیقه روی تریدمیل راه رفتند و در مدت یک ماهه درمان وزنه را در زمانهای ایستادن و راه رفتن همراه داشتند. نتایج: در گروه آزمون بهبودی قابل ملاحظه ای در قرینگی وزن اندازی در پایان درمان مشاهده شد. همچنین در هر دو گروه آزمون و کنترل شاخص های نوسان پوسچرال تغییراتی را نشان دادند اما این تغییرات در گروه کنترل معنی دار نشد. در گروه آزمون نیز اگرچه تفاوت معنی داری در این شاخص ها در مقایسه با قبل از درمان دیده شد، در پایان در مقایسه با گروه کنترل تنها پارامترهای راستای داخلی-خارجی تغییرات قابل ملاحظه ای را نشان دادند. نتیجه گیری: کاربرد بار خارجی در سمت مبتلای بیماران همی پلژیک با تاکید بر استفاده اجباری از اندام مبتلا، غلبه بر پدیده یادگیری در عدم استفاده و با اصلاح عارضه نقص در ارسال پیام های حسی به سمت مراکز کنترل کننده قادرست بنحو موثری نسبت به گروه کنترل تعادل استاتیک را تحت تاثیر قرار داده و تقارن وزن اندازی این بیماران را در حالت ایستاده بهبود ببخشد.