نام پژوهشگر: میر جلیل اکرمی

تحلیل مضامین مشترک کتابهای اخلاق ناصری، کیمیای سعادت و گلستان سعدی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز 1387
  مجید واحدپور   میر جلیل اکرمی

اخلاق مندرج در متون فارسی، بیشتر بر پایه ی اندرز مبتنی است، هر کس به محض شنیدن لفظ اندرز، ممکن است آن را متوجه آحاد جامعه بداند، ولی اخلاق نویسان، شخص اول جامعه، یعنی پادشاه، را نیز مورد خطاب قرارمی دهند. هدف نویسندگان کتب اخلاقی، پیش از هر چیز، تلاش در جهت بیداری وجدان انسانها و سوق دادن ایشان به سوی هدف متعالی خویش است. انسان موظف است در طریق تکامل خویش تلاش کند و با برنامه هایی که از شرع و عقل در یافت می کند، مسیر صعود و ترقی را بپیماید و به سعادت حقیقی دست یابد. انسان می تواند با یاری عقل و بهره گیری از آموزه های شریعت، موانع کمال و سعادت را از پیش روی خود بردارد. شاید در نظر خواجه نصیر، عقل یکه تاز میدان اخلاق باشد؛ ولی غزالی معتقد است که انسان در عین استفاده از عقل، باید زمام اختیار خود را به دست بصیر ترین انسانها، یعنی پیامبران، بسپارد . اخلاق نویسان همچنین در پی تنظیم رفتارهای درست اجتماعی نیز هستند. سامان بخشیدن به رفتارهای اجتماعی را می توان با معانی لفظ «ادب» قابل انطباق دانست . انسان باید در زندگی اجتماعی، آن گونه که شایسته ی مقام انسانیت است . عمل کند و در این میان نباید داوری های جامعه را نسبت به عملش، نادیده بگیرد. پیروی از قوانین و ضوابط و مقررات جامعه از ضروریات زندگی اجتماعی به شمار می رود. اندرز ها، انسان را در مفهوم کلی آن به اندیشیدن و تعقل فرا می خوانند. انسان باید از نیروی«خرد»و تأمل و حسابرسی برخورد دار باشد و تمام اعمال خود را بر تعقل مبتنی سازد و پیش از هر کاری بیندیشد و همواره اندیشه را بر عمل، مقدم بدارد . در کتاب های اخلاقی، پادشاهان، بیش از هر کسی مورد نصیحت و انتقاد واقع می شوند، آسایش افراد جامعه به نحوه ی عمل پادشاه مربوط می شود، وی باید تمام تلاش خود را جهت سامان بخشیدن به زندگی دنیوی انسانها به کارگیرد و رنج ها را از مردم جامعه دور کند . در نوشته های اخلاقی، حاکم در همه جا حضور دارد، گویا نویسندگان کتب اخلاقی، تربیت حاکم را، تربیت مردم جامعه تلقی می کردند . شکوفایی مردم آن گاه حاصل می شود که حاکم در زندگی شخصی خود به تعادل برسد.

زیر ساخت های اسطوره ای - حماسی آثار ادبی(با تاکید بر شاهنامه ی فردوسی_ ازابتدا تا پایان پادشاهی کیخسرو_ و بانو گشسب نامه)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز 1389
  ابوذر پرون   میر جلیل اکرمی

چکیده: اساطیر هر قوم، توجیه کننده ساختارهای اجتماعی، آیین ها و الگوهای رفتاری و اخلاقی هر جامعه «ابتدایی» هستند. در پژوهش حاضر با رویکردی ساختار گرایانه اساطیر تدوین شده در شاهنامه و بانو گشسپ نامه مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش در چهار فصل تدوین شده است؛ در فصل اول به تعریف مفاهیم کاربردی در پایان نامه پرداخته شد و پس از آن نسخی که مورد بررسی قرار گرفته است، معرفی شده اند. در فصل دوم پیشینه ی تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. در فصل سوم به روش شناسی پژوهش اشاره شد. در نهایت با توجه به کاستی های پژوهش های پیشین و یا لزوم بازنگری در بعضی از موارد آنها فصل چهارم در چهار بخش به این ترتیب: تأویل پذیری اسطوره ها با نگاهی به اسطوره ی ضحاک در شاهنامه، مکانیسم عمل جادو در اسطوره های تدوین شده در شاهنامه، استفاده از رویا در روایت شاهنامه و نمود «کهن الگو ها» و «تقلید و تکرار» در شاهنامه و بانو گشسپ نامه سامان یافته است. اهم یافته های پژوهش اسطوره های ایران در مقایسه با سایر اسطوره های دنیا قابلیت تأویل پذیری بیشتری دارند. تفکر جادویی مورد نظر جیمز جرج فریزر نمود زیادی در شاهنامه ی فردوسی ندارد به گونه ای که نخستین داستان-های شاهنامه با تفکر دینی و ماورایی که مرحله ی دوم تفکر بشری از دید جیمز جرج فریزر هست، آغاز می شود. پردازندگان اسطوره ها و حماسه های ایرانی هر گاه برای تراوشات ناخوداگاهی خود دلیل منطقی برای توالی روایت ها نمی یافتند، ادامه ی روایت را از طریق خواب و رویا پی می گرفتند. یافته های پژوهش حاضر فرضیه ی «کهن الگوی» کارل گوستاو یونگ و فرضیه ی «تقلید وتکرار در بینش بشر نخستین» میرچا الیاده را تایید می کند. پژوهش حاضر تایید کننده ی نظر مهرداد بهار در مورد بانو گشسب نامه مبتنی بر غیر ایرانی بودن خاستگاه آن است.

نقش جادو، تدبیر و نیرنگ در سرنوشت قهرمانان داستانهای حماسی ملی ایران (بر پایه شاهنامه و گرشاسب نامه)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز 1389
  زهرا رضایی   میر جلیل اکرمی

چکیده : حماسه فضایی آکنده از جنگ و دلاروی و پهلوانی و دسیسه و نیرنگ و گاه جادو و جادوگری است. هدف این رساله بررسی جادو و تدبیر و نیرنگ در سرنوشت قهرمانان داستانهای حماسی ملی ایران (با تاکید بر شاهنامه و گرشاسب نامه) است. در این پژوهش به دو نوع نیرنگ و جادو برمی خوریم.نخست تدبیر و نیرنگهای مثبت که در میدان جنگ روی می دهد. این نیرنگهای جنگی نه تنها نامنصفانه نیست و نه تنها عمل زشت و ناپسندی محسوب نمی شود، بلکه برعکس کاریست لازم و ضروری در جنگ این دسته از افسونها و نیرنگها نشانگر زیرکی و تلاش فکری طراحان آنهاست. کسی که می تواند دشمن خود را فریب دهد، معلوم است که در کنار زور بازو، قدرت فکری و ذکاوت و هوش بالایی نیز دارد. دوم تدبیر و نیرنگهای منفی که اغلب از طرف انسانهای پست و ضعیف انجام می گیرد و اغلب بر پایه ی حسادت هستند این نیرنگها از طرف پهلوانان بزرگ ایران صورت نمی گیرد بلکه یا از طرف ایرانیانی که ضعیف النفس هستندو یا از طرف غیر ایرانیان است مثل نیرنگ گرسیوز علیه سیاوش . چنان که گفته شد جادو نیز دو نوع است یا جادو اهورایی است و یا اهریمنی؛ جادوی اهورایی یا از طرف پادشاه ایران است،مثل فتح دژ بهمن توسط کیخسرو و یا از طرف سیمرغ،مثل به دنیا آمدن رستم به وسیله ی سیمرغ. جادوهای اهریمنی همیشه از طرف دشمنان ایران است. آن جا که دشمنان ایران در مقابل توان جسمانی و قدرت تفکر و تدبیر ایرانیان توان ایستایی و مقاومت ندارند، دست به جادو و جادوگری می زنند. به طورکلی رساله ی حاضر در سه فصل ارائه شده است: 1- نقش نیرنگ در سرنوشت قهرمانان داستانهای حماسی ملی ایران؛ این فصل از شش بخش تشکیل می شود که موضوعات مطرح در هریک از آنهااز جمله پایه های نیرنگ و تدبیر به شمار می رود. الف) حسادت ب) به هئیت دیگر درآمدن ج) تحریک نیروی جنسی د) تظاهر به بیخبری هـ) دروغ، اغفال و تهمت و) پنهان داشتن حقیقت 2- نقش تدبیر در سرنوشت قهرمانان داستانهای حماسی ملی ایران 3- نقش جادو در سرنوشت قهرمانان داستانهای حماسی ملی ایران که مطالب این فصل در دو بخش ارائه شده است: الف) جادوهای اهورایی ب) جادوهای اهریمنی تدبیر و نیرنگ در شاهنامه نسبت به گرشاسب نامه نمود بیشتری دارد. در گرشاسب نامه اغلب قهرمان داستان بر اساس قدرت و توان جسمی پیروز میدان می شود اما در شاهنامه در کنار قدرت و توان جسمی، قهرمان از نوعی تدبیر و چاره گری نیز برخودار است.

بارقه های تعالیم عارفانه و صوفیانه در بوستان، غزلیات و قصائد سعدی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز 1389
  زهرا نبی زاده   میر جلیل اکرمی

عرفان در لغت به معنی شناخت و معرفت می باشد و در اصصلاح اهل زهد و تقوی عبارت از یک سلسله دستورالعمل ها و راهکارهایی است که در پرتو عمل به تعالیم عرفانی امکان قرب و نزدیکی هر چه بیشتر به پروردگار عالم حاصل می شود. آموزه ها و اصطلاحات عرفانی در ادوار پر فراز و نشیب شعر فارسی به انحاء گوناگون بازتاب داشته است. در دوران سبک عراقی بدلیل وجود بستر های اجتماعی و فرهنگی لازم این اصطلاحات در عرصه ادب فارسی بیش از دوره های دیگر به چشم می خورد. سعدی شیرازی از شاخص ترین چهره های سبک مذکور است که با شیوه و اسلوب خاص خود به تناوب به بیان تعالیم عارفانه و صوفیانه در شعر خویش همت گمارده است. موضوع پایان نامه حاضر بررسی مهمترین انعکاس مفاهیم مذکور در بخشی از آثار منظوم سعدی( بوستان، غزلیات و قصائد ) است.هدف از پایان نامه حاضر این است که با توجه به جایگاه والای سعدی و آثار او در نظر عارفان و سالکان و اهل تصوف و البته عموم صاحب نظران، تلاش بر این خواهد بود که با تحقیق و تفحص در آثار این شیخ جلیل اصطلاحات صوفیانه و عارفانه که مورد استفاده او بوده استخراج گردد و با مطالعه دانسته شود که آیا این اصطلاحات از نظر سعدی به چه صورت مورد استفاده قرار گرفته و نظرات او درباره ی تعابیر عارفانه چه بوده است. بنابراین با مطالعه گسترده ابتدا برجسته ترین اصطلاحات عرفانی در عرصه ادب فارسی استخراج گردید و به صورت مجزا مورد بررسی قرار گرفت و با دیدگاههای سعدی مورد مطابقت قرار گرفت و در نهایت می توان چنین نتیجه گیری نمود که اصطلاحات و تعابیر عرفانی در آثار سعدی از بسامد نسبتاً بالایی برخوردار است و سعدی نخستین شاعری است که آموزه های ضمن مدح ممدوح آموزه های عرفانی را به وی متذکر شده است و کثرت اصطلاحات مربوط به عالم زهد و تصوف حاکی از تجربیات شخصی و سیر وی در عالم عرفانی بوده است.

بررسی جایگاه اصول مدیریت در قرآن و ادب فارسی (قابوس نامه، سیاست نامه، کلیله و دمنه، اسکندرنامه، منطق الطیر، مرزبان نامه، اخلاق ناصری، بوستان وگلستان)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز 1390
  کامران پاشایی فخری   میر جلیل اکرمی

گنجینه ی انسانی هر اجتماع، بزرگ ترین سرمایه ی آن است، این سرمایه های انسانی، همواره نیازمند مدیریت، رهبری، اکتشاف و استخراج است. بشر بر عکس حیوانات که مجهز به نیروی خودکار غریزه است، در هدایت نیازمند به تحصیل و اکتساب و به عبارت دیگر به رهبری و راهنمایی محتاج است. انسان ها و حیات روحی آن ها دارای قوانین و مکانیسم ها و فعل و انفعالات اختصاصی اند، اگر بخواهیم با آن ها تعامل مثبت داشته باشیم باید قوانین حاکم بر رفتار بشر را خوب بشناسیم و کلید و رمز شخصیتی شان را به دست آوریم. گشودن کتاب روح و جلب همکاری شان بیش از هر چیز، آگاهی و ظرافت می خواهد نه زور؛ قوانین رفتار انسانی را باید مانند قوانین فیزیک، شیمی و فیزیولوژی کشف کرد نه وضع. ... و علم مدیریت مبتنی بر کشف چگونگی اعمال قوانین، اصول ویژه حاکم بر انسان و درک امور شخصیتی آحاد مردمی است که به نحوی با او در ارتباط اند و با تکیه بر تکنیک ها و ابزار لازم، گردونه ی تشکیلات و سازمان را به سمت هدف های مطلوب هدایت و رهبری می کنند. هم چنین در متون دینی، الگوی مدیریت، رسالت انبیاست و هدف اساسی در مدیریت علمی نیز نمی تواند بیگانه و نامربوط به هدف اصلی رسالت ها باشد که این مهم به زیبایی تمام در متون ادب فارسی انعکاس و نمود پیدا کرده است. یکی از شگفتی های اقلیم ادب پارسی این است که تاکنون دهها هزار کتاب و مقاله در باب اندیشه های بزرگان این کهن سرزمین به صورت و معنی آمده و می آید و هر یک به نوعی با شمع رخسار آنان عشق می بازد ولی هم چنان نشان کامل میخانه ی شان چون راه گنج از دید صورت پرستان مستور مانده است. رفقیان چشم ظاهربین بدوزید که ما را در میان سری است مکتوم همه عالم گر این صورت ببینند کس این معنی نخواهد کرد معلوم سعدی جامعه ی ایرانی همانند جوامع متمدن دیگر، ویژگی های خاص خود را داراست و از آن جا که مدیریت در هر جامعه، رابطه ی مستقیمی با فرهنگ آن جامعه دارد، ضروری است که برای نهادینه کردن اصول مدیریت ایرانی، فرهنگ آن را بشناسیم و یک سلسله قوانین مخصوص اش را کشف کنیم. پر واضح است اعمال شیوه های مدیریت، جزء از طریق تفسیر و انطباق ادبیات با مقتضای احوال عصر و مطالبات اجتماعی میسر نخواهد بود و موشکافی در متون ادبیات پارسی به عنوان گنجینه ی فعالیت های عقلی و ذوقی ایرانیان، قطعا این امکان را میسر می کند که در تبیین برنامه های استراتژیک این ملت کمتر به خطا رویم. پژوهشگری که بخواهد در باره ی مدیریت، روان شناسی، جامعه شناسی، تاریخ و فلسفه تحقیق کند ولی آثار بزرگان ادب پارسی را نادیده بگیرد، در حقیقت خود را از فعالیت های عقلی برگزیدگان یک ملت متفکر و هوشمند محروم ساخته است. این حقیقت که به متون ادبیات فارسی، غالبا غیرعلمی نگاه شده و انس علمی و شناختی این هنر آبی در ادوار تاریخی، کمتر مورد عنایت جان های تشنه ی معرفت بوده است، بر هیچ اندیشه مندی مکتوم نیست. القصه نگارنده ی این رساله سعی کرده است گوشه هایی از این در مکنون را در حد وسع و توان خود از منظر مدیریتی به پیشگاه اربابان علم و فضل عرضه دارد به امید آن که اکسسیرسازان عصر روشنایی این فلز کم بها را به زر ناب بدل کنند تا ادبیات پارسی از رکودی که سال هاست با آن دست به گریبان است، رهایی یابد. پوشیده نیست خلق هر کار جدیدی، با فراز و فرود های بسیار توام است، نگارنده نیز با شوق درونی، ناملایمات طریقت را با همراهی پیشوایانی عالم به جان دوست تر داشته تا بخشی از این آیینه ی جهانی علم و دانش (ادبیات فارسی) هر چه افزون تر بر ادب دوستان مکشوف شود. متون 9گانه ی ادب پارسی به همراه آیات نورانی قرآن کریم در این رساله از منظر مدیریتی مورد مداقه، تبیین و تحلیل قرار گرفته است ولی بی گمان، تفاوت و تشابه نگرشی هر یک از نظریه پردازان ایرانی و غیرایرانی، واقعیت های انکارناپذیری چون زاویه ی دید، مقتضای زمان و مکان و ایدئولوژی مخصوص آنان را بیش تر می نمایاند. باغ بی خزان شهسوارانی چون سعدی، خواجه نظام الملک، قابوس بن وشمگیر، خواجه نصیرالدین توسی، عطار نیشابوری، نظامی گنجه ای و نویسندگان فکور مرزبان نامه و کلیله و دمنه، هر چند از برخی جنبه ها به علم مدیریت پرداخته لکن دانشگاهی ساخته اند که طالب را بر حسب مراتب بینش و استعداد از صورت تا معنا راهنمایی می کنند. تدوین این رساله، فراتر از ایجاب دانشگاهی در واقع عمل به توصیه ی حضرت مولانا برای دمیدن روحی نو در قالب حرف کهن فرهنگ ما نیز است. همان فرهنگی که اکنون آماج انواع تطاول هاست و به مدیران ما القاء می کند و تا حدی باورانده است که خود قورباغه ای نداریم که قورت دهیم ! آری ملت قدیمی ایران مشکلی دارند و آن قدیمی بودن است تا با حسرت بگویند: خوشا به حال نورسیدگان علم! این رساله، تلاشی ناچیز و همتی دلسوزانه در راه نشان دادن ظرفیت الهام بخش علم و دانش ایرانی است ولی هرگز نمی توان ادعا کرد که وارسی اثری به تمام و کمال معنای آن راه می یابد بلکه نکات عمیق تری را برای بررسی آیندگان، ناخواسته باقی می گذارد.

مقایسه تحلیلی مبانی اخلاقی مصباح الهدایه و مرصادالعباد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده زبان و ادبیات فارسی 1391
  عالیه حبیب پور   میر جلیل اکرمی

بخش اعظمی از ادبیات فارسی را ادب تعلیمی تشکیل می دهد. قسمت مهمی از ادبیات تعلیمی را متونی بوجود آورده اند که مضامین اصلی آنها تعالیم اخلاقی است. مصباح الهدایه و مرصادالعباد، دو اثر ارزشمند و گنجینه نفیس در زبان و ادب فارسی و عرفان ایرانی و اسلامی است که در آنها نکات و آموزه های اخلاقی دیده می شود. موضوع اصلی این تحقیق مقایسه متن دو اثر مصباح الهدایه و مرصادالعباد از لحاظ اخلاقی و مسائل مهم آن است. در این تحقیق تمرکز کار بیشتر بر روی متون کاشانی و نجم دایه از جنبه تحلیل مبانی، فضایل و رذایل اخلاقی و بررسی وجوه اشتراک و افتراق آن دو است. هدف از انجام پژوهش، گردآوری مضامین اخلاقی طرح شده توسط عرفا در کتب عرفانی مصباح الهدایه و مرصادالعباد، فهرست بندی آنها بر اساس اخلاق فردی و اجتماعی و تهیه رساله ای است که مقدمات دستیابی هر چه آسانتر، به مضامین اخلاقی و آگاهی از موارد استفاده آنها را فراهم نماید و راهنمای مناسبی در این زمینه برای مراجعین باشد. این تحقیق به شیوه کتابخانه ای انجام گرفته است. اساس تعالیم اخلاقی کاشانی و نجم دایه، مبتنی بر بنیادهای تفکّر اسلامی است. آنها در بیشتر موارد برای دعوت به فضایل اخلاقی، آثار نیک دنیوی و اخروی و برای بازداشتن از رذایل اخلاقی، زیانهای آنها را برشمرده و راههای درمان آن رذایل را ذکر کرده اند. هر دو مولف در اثر خود برای تعلیم اخلاق، علاوه بر اقتباس از کلام الهی، از احادیث نبوی و اقوال بزرگان دینی و عرفانی نیز استفاده کرده اند.

بررسی تحلیلی سیر تطور ساختاری و محتوایی رمان اجتماعی از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1392
  محمد پاشایی   میر جلیل اکرمی

رمان در زبان فارسی پدیده ای نوظهور است که با شکل گیری نهضت مشروطه توجه ایرانیان را به خود جلب کرد. در عصر مشروطه بحران های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی زمینه را برای به وجود آمدن رمان مهیا ساخت. نویسندگان این عصر تحت تاثیر ادبیات اروپا و بنا به دلایلی چون باستان گرایی و روحی? کاوشگرانه در شناخت هویت گذشته و بی خطر بودن ماهیت رمان تاریخی به نوشتن این نوع ادبی روی آوردند و در این زمینه طبع آزمایی کردند. با گذشت زمان تجرب? نویسندگان دربار? رمان نویسی افزون گشت و رمان نویسان به کاستی ها و عیوب رمان تاریخی واقف شدند. رمان تاریخی به سبب پرداختن به گذشته و چشم پوشی کردن از واقعیت های موجود، مورد قبول نویسندگان و جامعه واقع نشد و تغییر شکل مناسبات اجتماعی، اعتلای بینش مدنی و رشد طبق? متوسط شهرنشین، زمینه را برای ظهور رمان اجتماعی فراهم ساخت. رمان اجتماعی رمانی است که در آن تصویری از زندگی، با معایب و مفاسد آن به نمایش گذاشته می شود. در رمان اجتماعی نویسنده تلاش می کند با انعکاس مشکلات و معضلات جامعه به ارائ? راه حل هایی برای جامعه بپردازد. نقش و اهمیت رمان های اجتماعی را می توان از چشم اندازهای مختلف ادبی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مطالعه و بررسی کرد. رمان اجتماعی از منظر ادبی توانست فرم و ساختار رمان را اعتلا بخشد و در تکامل سبکی و ساختاری آن موثر افتد و نثر معاصر را به سمت و سوی ساده نویسی سوق دهد. این نوع ادبی از منظر فرهنگی، سیاسی و اجتماعی نیز توانست نقش مهمی در بالا بردن بینش اجتماعی مردم و آگاه ساختن آنها بر عهده گیرد. در پژوهش حاضر سیر تطور ساختاری و محتوایی رمان اجتماعی از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی با تکیه بر رمان های برگزیده بررسی و تحلیل شده است. نقط? شروع و خاتم? این تحقیق دو حادث? بزرگ سیاسی و اجتماعی است که در بستر آن رمان های اجتماعی ظهور کرده اند؛ در دور? مشروطه نهضت رمان نویسی به وجود آمد و سیر صعودی آن از جنب? محتوایی و ساختاری شروع شد و تا شکل گیری انقلاب اسلامی و بعد از آن ادامه پیدا کرد. برای این پزوهش هشت رمان از میان رمان های اجتماعی معاصر انتخاب شده است که عبارتند از: تهران مخوف از مشفق کاظمی، زیبا از محمد حجازی، دختر رعیت از محمود اعتماد زاده، چشمهایش از بزرگ علوی، مدیر مدرسه از جلال آل احمد، شوهر آهو خانم از علی محمد افغانی، سنگ صبور از صادق چوبک، همسایه ها از احمد محمود. برای انتخاب رمان های فوق ملاک ها و معیارهایی مد نظر بوده است که از جمل? آنها می توان به پیشرو بودن، برجسته بودن، تاثیرگذار بودن و شهرت و جذابیت اشاره کرد. روش بررسی و تحقیق در پژوهش حاضر روش تحلیلی است که موضوعات، مفاهیم و مسائل مورد بحث با در نظر داشتن سیر تحولات تاریخی دنبال و آثار برجسته و به عبارت دیگر سبک ساز هر دوره از منظر ساختار و محتوا بررسی و تحلیل شده است. بررسی سیر تطور رمان اجتماعی از منظر محتوا حاکی از این است که در ده? اول و دوم محتوای بسیاری از رمان ها مانند«تهران مخوف»، «زیبا» و «هما» موضوعات احساسی، عشقی و مبتذل بوده است. در دهه های سوم و چهارم با سرنگونی رضا شاه و از بین رفتن استبداد و ظهور آزادی بیان و قلم در اثر تزلزل های سیاسی و اجتماعی چهره های شاخصی همچون محمود اعتمادزاده و بزرگ علوی در عرص? رمان نویسی ظهور کردند و رمان و داستان مجالی برای بیان مسائل سیاسی و اجتماعی شد. از ده? سوم به بعد رمان نویسی در ایران به شکوفایی رسید و رمان های زیبایی از قبیل مدیر مدرسه، سنگ صبور، همسایه ها و ... چاپ و منتشر گردید که از لحاظ محتوا و فرم از شاهکارهای داستان نویسی فارسی محسوب می شوند. نویسندگان این آثار با فاصله گرفتن از موضوعات رایج و کلیشه ای کوشیدند به جای توصیف سطحی و گزارش گونه، تصویری واقعی و هنری از واقعیت ها ارائه بدهند و ارتباط عمیق تری با جامعه برقرار سازند. در این سال ها قالب داستان از سطح وعظ اخلاقی به مرحل? خلاقیت هنری ارتقا یافت و بر آن شد که به جستجوی عمیق در هویت انسان و جامعه بپردازد. بررسی رمان های اجتماعی فارسی به لحاظ تکنیک های داستان نویسی و ساختار نمایانگر این نکته است که این نوع ادبی از بدو ظهور تا سال 1357 شمسی تکامل نسبی داشته است. در رمان های اولیه نویسنده در لابه لای رمان به عنوان مصلح اجتماعی ظاهر می شد و با قطع جریان روایت با مخاطب هم کلام می گشت ولی در رمان های دور? دوم و سوم این امر تا حد چشمگیری کاهش پیدا می کند. از منظر ساختار و تکنیک های داستان نویسی روایت های فرعی و در بسیاری موارد زاید و بی ارتباط با پیرنگ اصلی کمتر می گردد و پیرنگ از انسجام بیشتری برخوردار می شود. در طرح اکثر رمان هایی که پس از ده? بیست نوشته شده اند، پیرنگ های فرعی برخلاف رمان های اجتماعی اولیه از قبیل تهران مخوف، زیبا و غیره به چشم نمی خورد. اغلب رمان های اجتماعی اولیه در درون پیرنگ اصلی خود، پیرنگ ها و حوادث فرعی بسیاری داشتند که هیچ گاه توسعه نمی یافتند.

بررسی و تحلیل ساختار و درون مایه اولیانامه های فارسی از آغاز تا قرن نهم هجری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده زبان و ادبیات فارسی 1394
  محمد ابراهیم پور نمین   باقر صدری نیا

اولیانامه نویسی (hagiography) متصوّفه در دو شکل تذکره های عمومی (= تذکره الاولیاها) و ولی نامه های انفرادی (مقامات مشایخ/ سیرت نامه ها/ مناقب نامه ها) مشتمل بر شرح احوال و نقل کرامات و خوارق عادات مشایخ صوفیه، از کهن ترین انواع نگارشی در نزد متصوّفه است که همراه با شکل گیری و تدوین معارف و آموزه های تصوّف در دستینه های کهن، در فاصله قرن های سوّم و چهارم هجری، دوران شکل گیری، تدوین و صورت بندی مکتوب خود را طی کرده، و طی این دوران و ادوار بعدی، صورت ها و اشکال و مضامین و محتوای آن بنا به مقتضیات هر دوره معروض تحوّلات و تغییرات مستمری بوده است. در پژوهش حاضر با عنوان بررسی و تحلیل ساختار و درون مایه اولیانامه های فارسی از آغاز تا قرن نهم هجری، با مروری بر پیشینه بحث، و نقد منابع موجود در فصل نخست، و بحثی در مبانی نظریه ژانر و سابقه سرگذشت نامه نویسی و اتوبیوگرافی اسلامی در فصل دوّم، دلایل و زمینه های پیدایش، و چگونگی رشد و تکامل صُوَر و اسالیب گوناگون اولیانامه نویسی را در فصل سوّم، و طی چهار دوره زهدنویسی، حکایت نویسی، اولیانامه نویسی متقدّم و اولیا نامه نویسی متأخّر بررسی کرده ایم. معرفی الگوهای احتمالی اولیانامه نویسان اعم از الگوهای اسلامی و الگوهای رایج در ایران پیش از اسلام، بررسی چگونگی طبقه بندی ژانر اولیانامه و نسبت آن با دیگر ژانرها از قبیل حماسه و تاریخ نگاری، ترسیم طرح واره کلان روایت حیات مشایخ و چگونگی گسترش حکایات «کرامت» در اولیانامه ها از دیگر مباحث این فصل است. دو پیوست رساله نیز همچون پژوهش هایی موردی، به ریخت شناسی داستان های تنبه و توبه صوفیان (بر اساس آرای ولادیمیر پراپ) و تدوین و تحلیل باورهای عامیانه در مفصّل ترین اولیانامه فارسی یعنی صفوه الصفای ابن بزّاز اردبیلی اختصاص دارد.