نام پژوهشگر: محمدعلی حاج عباسی

تولید و دوام آنزیم اوره آز خاک در شرایط شور
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1388
  حمیدرضا خانی   فرشید نوربخش

کشاورزی پایدار نوعی کشاورزی است که در جهت منافع انسان بوده، کارایی بیشتری در استفاده از منابع دارد و با محیط در توازن است. سیستم های مدیریت کشاورزی فقط زمانی پایدار هستند که کیفیت خاک حفظ شود و یا افزایش یابد. از آنجا که اندازه گیری های آنزیمی ساده بوده و هزینه آزمایشگاهی کمی دارند دارای پتانسیل استفاده به منظور ارزیابی کیفیت خاک هستند. تغییر صفات شیمیایی خاک سطحی مانند افزایش شوری می تواند به مقدار زیادی بر فعالیت میکروبی خاک اثر بگذارد. در این تحقیق اثر شوری خاک بر شاخص های تولید و دوام آنزیم اوره آز و همچنین اثر شوری بر سرعت معدنی شدن / ایموبیلیزاسیون نیتروژن مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور از خاک سطحی دو منطقه چم آسمان و شرودان به صورت مرکب نمونه برداری شد. ابتدا نمونه های خاک با نمک کلریدسدیم خالص برای رسیدن به هدایت الکتریکی 13 (s1)، 18 (s2)، 23 (s3) و 28 (s4) دسی زیمنس برمتر شور شدند و نمونه ای از خاک با شوری طبیعی (s0) نیز استفاده شد. سپس این خاک های شور شده به مدت سه هفته در دما و رطوبت مناسب نگهداری شدند تا فعالیت میکروبی پایدار شود. به منظور تحریک جمعیت میکروبی و افزایش فعالیت آنزیم اوره آز نمونه-های خاک با محلول های آبی حاوی مقادیر مشخص کربن و نیتروژن به خوبی مخلوط شدند. پس از افزودن کربن و نیتروژن نمونه ها در انکوباتور قرار داده شده و فعالیت آنزیم اوره آز در زمان های 0، 1، 2، 3، 4، 5، 6، 7، 9، 11، 13، 16، 20، 30، 40 و 50 روز پس از انکوباسیون، در آنها اندازه گیری شد. مقادیر عددی شاخص های تولید و دوام آنزیم از فعالیت های اندازه گیری شده محاسبه گردید. نتایج نشان داد که در هر دو خاک شوری باعث کاهش فعالیت آنزیم اوره آز می گردد. روند بدست آمده از اندازه گیری فعالیت آنزیم در طول دوره انکوباسیون به شکلی بود که از روی این روند شاخص های تولید و دوام آنزیم قابل محاسبه بودند. شاخص تولید آنزیم در خاک چم آسمان تا سطح شوری 18 دسی زیمنس برمتر کاهش یافت. در خاک شرودان شاخص تولید آنزیم با افزایش شوری از 4 تا 28 دسی زیمنس برمتر کاهش یافت. شاخص دوام آنزیم در هر دو خاک با افزایش شوری کاهش یافت. در خاک چم آسمان شاخص دوام آنزیم در سطح شوری 18 دسی زیمنس برمتر به مقدار صفر رسید ولی در خاک شرودان در سطح 28 دسی زیمنس برمتر به مقدار صفر رسید. به منظور بررسی اثر شوری بر سرعت معدنی شدن/ ایموبیلیزاسیون نیتروژن، میزان نیتروژن معدنی خاک در زمان های نمونه برداری، 20 روز پس از انکوباسیون و 70 روز پس از انکوباسیون در خاک اندازه گیری شد. با تفاضل مقادیر نیتروژن معدنی در زمان های 20 و 70 روز انکوباسیون از مقادیر نیتروژن معدنی در زمان نمونه-برداری، میزان معدنی شدن/ ایموبیلیزاسیون خالص نیتروژن بدست آمد. نتایج نشان داد که در خاک چم آسمان گذشت زمان از 20 روز به 70 روز باعث تغییر فرآیند ایموبیلیزاسیون به معدنی شدن نیتروژن می گردد. اثر شوری بر سرعت معدنی شدن/ ایموبیلیزاسیون نیتروژن در خاک چم آسمان معنی دار شد. در سطوح شوری 4 و 13 دسی-زیمنس برمتر در خاک چم آسمان ایموبیلیزاسیون نیتروژن رخ داد در حالی که در سطوح شوری 18، 23 و 28 دسی زیمنس برمتر فرآیند معدنی شدن نیتروژن اتفاق افتاد. در خاک شرودان اثر شوری بر سرعت معدنی شدن/ ایموبیلیزاسیون نیتروژن معنی دار نشد. انکوباسیون خاک شرودان باعث وقوع فرآیند ایموبیلیزاسیون نیتروژن گردید که حاکی از وجود بقایای گیاهی با c/n زیاد است. به طور کلی چنین استنباط می شود که افزایش شوری باعث کاهش فعالیت میکروارگانیسم های تولیدکننده آنزیم می گردد و این کاهش فعالیت باعث کاهش شاخص تولید آنزیم می شود و شاخص دوام آنزیم نیز با افزایش شوری کاهش یافت.

تحلیل ارتعاشات محورگردان به کمک ماتریس انتقال
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده فنی و مهندسی 1387
  محمدعلی عابدینی پاریزی   محمدعلی حاج عباسی

محور چرخان یا همان روتور ، در ماشینهای دوار یک عنصر اساسی بوده و در صنعت از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است. با توجه به کاربرد محورهای چرخان در توربین های گازی و بخار، کمپروسورها، پمپها، موتورهای توربین جت، توربوشارژها و موتورهای الکتریکی، رفتار دینامیکی آنها از دیرباز مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. یکی از جنبه های حائز اهمیت سیستم های دوار تحلیل ارتعاشات محورهای چرخان بوده بطوریکه طراحی یک ماشین دوار با عملکرد مطلوب بدون در نظر گرفتن آن امکان پذیر نیست. در این تحقیق از روش ماتریس انتقال برای تحلیل ارتعاشات عرضی و پیچشی یک سیستم محور-یاتاقان با گشتاور خارجی استفاده شده است. برای جابجایی ها و تغییر شکل های کوچک در محور چرخان از زوایای اویلر و همچنین تیر به صورت همگن، ایزوتروپیک و با استفاده از روش تیر تیموشنکو مدل سازی محور چرخان صورت پذیرفته است.

اثر ژئوهوموس و هیدروژل بر ویژگی های هیدرولیکی خاک و شاخص های رشد خیار درختی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1389
  نسیم سادات مرتضوی   محمدعلی حاج عباسی

چکیده ایران سرزمینی خشک با بارندگی کم و توزیع نامناسب آن می باشد. از طرف دیگر راندمان کاربرد آب و به دنبال آن راندمان مصرف کود در ایران بسیار پایین است، لذا یافتن راهکارهای مدیریتی مناسب به منظور کاهش نیاز آبیاری و در نتیجه افزایش راندمان مصرف آب و کود ضروری است. افزودن ترکیب های سوپرجاذب به خاک یکی از راهکارهای افزایش کارایی مصرف آب و کود می?باشد. پلیمرهای سوپرجاذب در خاک مقادیر زیاد آب را در خود جذب کرده، پس از خشک شدن محیط، آب درون این پلیمرها به تدریج آزاد شده و در نتیجه خاک برای مدت بیشتر تری مرطوب مانده و سبب کاهش نیاز به آبیاری می?شود. در پژوهش حاضر اثر استفاده از دو نوع پلیمر سوپرجاذب هیدروژل سوپراب آ200 در چهار سطح صفر، 4، 6 و 8 گرم پلیمر در کیلوگرم خاک و ژئوهوموس در چهار سطح صفر، 5، 10 و 20 گرم پلیمر در کیلوگرم خاک بر یک خاک لومی با سه رژیم آبیاری 50، 75 و 100 درصد گنجایش مزرعه مورد بررسی قرار گرفت. این آزمایش در دو مرحله انجام شد. در مرحله اول اثر تیمارها بر برخی ویژگی های فیزیکی خاک در قالب طرح کاملا تصادفی مورد بررسی قرار گرفت. در مرحله دوم اثر تیمارها بر عملکرد، ویژگی های رویشی گیاه و جذب عناصر نیتروژن، پتاسیم، فسفر، آهن و روی در گیاه خیار درختی رقم دانیتو در قالب طرح فاکتوریل در قالب کاملاً تصادفی مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصل از مرحله اول آزمایش افزودن هر دو نوع سوپرجاذب به خاک سبب کاهش هدایت هیدرولیکی اشباع خاک شد. افزودن هیدروژل به خاک موجب افزایش معنی?دار میانگین وزنی قطر خاکدانه?ها شد، در حالی?که افزودن ژئوهوموس به خاک اثر معنی?داری بر میانگین وزنی قطر خاکدانه?ها نداشت. هیچ??یک از سوپرجاذب?ها اثر معنی?داری بر چگالی های حقیقی و ظاهری خاک نداشتند. هر دو سوپرجاذب سبب افزایش مقدار رطوبت خاک در تمامی مکش?های ماتریک شدند، اما تیمارهای هیدروژل با وجود مقادیر کم?تر مورد استفاده، مقدار رطوبت خاک را به مقدار بیشتری نسبت به تیمارهای ژئوهوموس افزایش دادند. افزودن ژئوهوموس به خاک آب قابل استفاده خاک را کاهش داد اما افزودن هیدروژل به خاک موجب افزایش آب قابل استفاده خاک شد. بر اساس نتایج حاصل از مرحله دوم آزمایش، افزودن هیدروژل به خاک اثر معنی?داری بر وزن میوه نداشت، اما سبب افزایش معنی?دار ارتفاع، وزن تر و وزن خشک گیاه شد. افزودن ژئوهوموس در خاک نیز اثر معنی?داری بر وزن میوه نداشت. همچنین افزودن ژئوهوموس به خاک در سطح 5 گرم پلیمر در کیلوگرم خاک موجب افزایش معنی?دار میانگین ارتفاع، وزن تر و وزن خشک گیاه نسبت به تیمار شاهد شد اما با افزایش مقدار ژئوهوموس در خاک کاهش شاخص?های رشد رویشی مشاهده شد. اعمال رژیم?های آبیاری متفاوت اثر معنی?داری بر وزن میوه، وزن تر و خشک گیاه در تیمارهای دارای هر دو نوع سوپرجاذب داشت به طوری?که با افزایش مقدار آبیاری از 50 به 100 درصد گنجایش مزرعه وزن میوه، ارتفاع، وزن تر و وزن خشک بوته?ها افزایش یافت. با افزایش سطح ژئوهوموس در خاک، غلظت نیتروژن، پتاسیم و آهن در گیاه افزایش یافت، در حالی که افزودن وئوهوموس به خاک اثر معنی داری بر غلظت روی و فسفر گیاه نداشت. افزودن هیدروژل به خاک، باعث افزایش میانگین غلظت روی و نیتروژن گیاه نسبت به شاهد شد، اما با افزایش سطح هیدروژل در خاک کاهش غلظت این دو عنصر مشاهده شد، به طوری که بیشترین غلظت روی و نیتروژن مربوط به تیمار 4 گرم هیدروژل در کیلوگرم خاک بود. افزودن هیدروژل به خاک همچنین باعث افزایش غلظت پتاسیم در گیاه شد. بیشترین غلظت پتاسیم در گیاه مربوط به سطح 6 گرم هیدروژل در کیلوگرم خاک بود و با افزایش مقدار هیدروژل تا 8 گرم پلیمر در کیلوگرم خاک، کاهش غلظت این عنصر مشاهده شد. افزودن هیدروژل به خاک اثر معنی داری بر غلظت فسفر و آهن گیاه نداشت. افزایش مقدار آبیاری از 50 به 100 درصد گنجایش مزرعه موجب افزایش غلظت پتاسیم و کاهش غلظت فسفر در تیمارهای حاوی ژئوهوموس شد اما اثر معنی داری بر غلظت نیتروژن و روی گیاه نداشت. افزایش مقدار آبیاری در تیمارهای دارای هیدروژل باعث افزایش غلظت پتاسیم و روی و کاهش غلظت فسفر و نیتروژن گیاه شد، اما اثر معنی داری بر غلظت آهن گیاه نداشت. کلمات کلیدی: پلیمرهای سوپرجاذب، ژئوهوموس، هیدروژل

مدل سازی حرکت فلوراید و بررسی عوامل موثر برحرکت آن در خاک تحت شرایط مزرعه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1389
  الهام چاوشی   محمدعلی حاج عباسی

فلورید یک عنصر ضروری کم مصرف برای انسان است. اما جذب بیش از حد آن باعث ایجاد بی نظمی های فیزیولوژیکی از جمله فلوروسیس دندان و استخوان و آسیب به کلیه ها می شود. بر اساس گزارش unisef جذب بیش از حد فلورید باعث شیوع فلوروسیس در 27 کشور دنیا شده است. اما علیرغم اهمیت موضوع مطالعات کمی در زمینه فلورید انجام شده است. بخش اول این پژوهش در منطقه ای به وسعت6800 کیلومتر مربع در استان اصفهان انجام شد. نمونه برداری از اعماق صفر تا 20 سانتیمتری خاک به روش نمونه برداری تصادفی طبقه بندی شده، انجام شد. در کل 257 نمونه از منطقه برداشت شد. میانگین غلظت فلورید محلول mg l-1 0.85و بیشتر از میانگین خاکهای دنیا (mg l-0/5) بود. میانگین غلظت فلورید کل خاک mg kg-1 100/7و کمتر از میانگین غلظت فلورید کل در خاکهای دنیا (mg kg-1 320) بود. میانگین غلظت فلورید در زمین های کشاورزی و شهری بطور معنی داری بیشتر از زمین های بایر و مراتع بود. علت این افزایش در زمینهای کشاورزی احتمالاً در اثر استفاده از کودهای فسفره و در مناطق شهری در اثر آلودگیهای ناشی از فعالیت برخی از صنایع است. نقشه های کریجینگ نشان می دهد که بیشترین غلظت فلورید محلول و فلورید کل در اطراف رودخانه زاینده رود و در قسمتهای مرکز و غرب منطقه مورد بررسی یعنی در قسمتهایی که اراضی کشاورزی، مناطق شهری و صنعتی قرار دارند، متمرکز شده است. در بخش دوم پژوهش جذب و واجذب فلورید در یک خاک آهکی بررسی شد. جذب فلورید در خاکهای آهکی کم بود و بیشینه ظرفیت جذب فلورید در خاک (qmax) تعیین شده به وسیله مدل لانگمویر برای فلورید mg g-0/14 بدست آمد. برازش مدل فروندلیخ بر داده های واجذب نیز نشان داد که مقادیر ثابت kf و n همدماهای واجذب بیشتر از مقادیر متناظر همدماهای جذب است. همچنینndesorb/nsorb < 1 و ksorb kdesorb است که معیارهای پسماند مثبت می باشند. در بخش سوم پژوهش به منظور بررسی حرکت فلورید در یک خاک آهکی از لایسیمترهایی با ابعاد 1×1×1 مترمکعب استفاده گردید. این لایسیمترها در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان واقع در لورک نجف آباد نصب شدند. آزمایش در قالب طرح کاملاٌ تصادفی با تکرارهای نامساوی انجام شد. دو گیاه اسفناج و یونجه با سه تکرار در لایسیمترها کاشته شد. تیمار شاهد (بدون گیاه) نیز درنظر گرفته شد. تیمارهای اعمال شده شامل دو غلظتmg kg-1 318 و mg kg-1 635 فلورید و دو غلظت 157 و mg kg-1 315 برمید بود که به ترتیب به صورت نمک فلورید سدیم و برمید پتاسیم به سطح خاک اضافه گردید. ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک اندازه گیری شد. برای شبیه سازی حرکت فلورید در خاک از نرم افزار hydrus-1d نسخه 4 استفاده گردید. بیشترین غلظت فلورید محلول و فلورید کل خاک بعد از افزودن دو غلظت متفاوت فلورید به خاک، در 10 سانتیمتر رویی خاک مشاهده شد. نرم افزار hydrus-1d توانست حرکت و تغییرات غلظت فلورید محلول در نیمرخ خاک را به خوبی پیش بینی نماید. غلظت فلورید در ریشه اسفناج و یونجه بصورت معنی دار(سطح 5 درصد) بیشتر از شاخسار بود. ضرایب انتقال فلورید به ریشه اسفناج بیشتر از ریشه یونجه بود. اما بطورکلی ضرایب انتقال فلورید از خاک به ریشه و شاخسار این گیاهان بسیار کم بود. این موضوع نشان می دهد که این دو گیاه فلورید زیادی را از طریق خاک جذب نمی کنند. غلظت برمید در در شاخسار دو گیاه اسفناج و یونجه به طور معنی داری (سطح 5 درصد) بیشتر از ریشه بود. در بخش دیگر پژوهش مقدار جذب روزانه فلورید از طریق مصرف برخی سبزیجات، غلات و آب آشامیدنی در ساکنان اصفهان بررسی شد. نتایج نشان داد که بیشینه جذب روزانه فلورید از طریق این مواد برای کودکان و افراد بالغ به ترتیب 36 و 29/4 g kg-1day-1µاست. این مقادیر کمتر از آستانه کفایت جذب (ai) برای حفظ سلامت انسان است. شاخص کل خطرپذیری ناشی از مصرف فلورید از راههای مختلف برای ساکنان منطقه کوچکتر از یک است. به عبارت دیگر اگر تنها راههای ورود فلورید به بدن انسان از این مواد و مسیرها باشد، احتمال ابتلا به بیماریهای غیرسرطانی ناشی از جذب فلورید در این منطقه ناچیز است. واژه های کلیدی: فلورید، کریجینگ، hydrus-1d، شاخص خطرپذیری

مدل سازی آب شویی نیترات از خاک تحت کشت سیب زمینی و آبیاری قطره ای تیپ با استفاده از hydrus-2d وتکنیک های محاسبات نرم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1391
  حسین شکفته   محمدعلی حاج عباسی

در مناطق خشک و نیمه خشک استفاده بی رویه از کودهای نیتروژن، آبیاری بیش از حد و راندمان پایین آبیاری عوامل اصلی افزایش غلظت نیترات در آب های زیرزمینی می-باشند. بنابراین مدیریت مناسب آب و عناصر غذایی برای کاهش آلودگی آب های زیرزمینی و افزایش بازده مصرف عناصر غذایی و تولید در نواحی فاریاب ضروری است. کود-آبیاری قطره ای یک روش موثر جهت افزایش بازده عناصر غذایی و کاهش آلودگی آب های زیرزمینی است. طراحی مناسب سیستم کود-آبیاری قطره ای نیازمند جزئیاتی راجع به توزیع آب و عناصر غذایی در ناحیه ریشه، قابلیت دسترسی عناصر غذایی در نزدیکی ریشه وآب شویی عناصر غذایی به ناحیه زیر ریشه می باشد، که این خود تابعی از شدت جریان قطره چکان و خصوصیات فیزیکی و هیدرولیکی خاک است. آزمایشات مزرعه ای برای تعیین چگونگی توزیع آب و عناصر غذایی برای طراحی مناسب و مدیریت، کاری زمان بر و پرهزینه می باشد. استفاده از مدل های انتقال املاح و جریان آب که به طور مناسبی واسنجی و اعتبارسنجی شده باشد، می تواند زمان و هزینه لازم برای مطالعه دینامیک آب و عناصر غذایی تحت شرایط آبیاری قطره ای را کاهش دهد. در قسمت اول این مطالعه از بسته hydrus-2d برای شبیه سازی آب شویی نیترات از مزرعه سیب زمینی تحت آبیاری قطره ای در یک خاک شنی با شدت جریان های مختلف قطره چکان و مقادیر متفاوت کود نیتروژن استفاده شد. مطالعه دوم شامل مدل سازی آب شویی نیترات با استفاده از تکنیک های محاسبات نرم، با استفاده از مجموعه داده های بدست آمده از اجراهای مدل hydrus-2d بود. مدل-های عددی نظیر hydrus-2d نیاز به پارامترهای ورودی زیادی داشته و از طرفی اندازه گیری بعضی از آن ها امکان-پذیر نیست. در ضمن واسنجی این مدل ها مشکل بوده و همچنین اجرای آن ها برای زمان های طولانی نظیر دوره ی رشد گیاه زمان بر است، در نتیجه مدل های ساده تر با قدرت انجام محاسبات نرم این توانایی را دارا بوده که حرکت املاح در خاک را مدل سازی و پیش بینی نمایند و در ضمن عدم قطعیت ناشی از داده های مزرعه ای را نیز می توانند پوشش دهند. در قسمت دوم مطالعه ابتدا با استفاده از سیستم استنتاج فازی ممدانی (mfis) آب شویی نیترات مدل گردید. در سیستم استنتاج فازی ممدانی از توابع عضویت مثلثی استفاده شد و همچنین مراکز توابع عضویت مثلثی با استفاده از الگوریتم ژنتیک تعیین و بهینه شدند. در قسمت دوم مطالعه دوم، آب-شویی نیترات با استفاده از سیستم استنتاج فازی-عصبی تطبیقی (anfis) نیز مدل گردید. در این قسمت نیز شعاع دسته ها وسیله الگوریتم ژنتیک تعیین و بهینه گردید. در هر دو مدل mfis و anfis دو دسته مجموعه داده ورودی شامل، شدت جریان قطره چکان و مقادیر مختلف کود و یک دسته مجموعه داده خروجی به نام آب شویی نیترات وجود داشت. نتایج واسنجی و اعتبارسنجی مدل hydrus-2d نشان داد که مدل می تواند حرکت آب و نیترات را بافت خوبی شبیه سازی و پیش بینی نماید. با افزایش شدت جریان قطره چکان میزان زهکشی آزاد تجمعی افزایش یافت اما شدت افزایش در شدت جریان های کم (5/0 تا 5/1 لیتر در ساعت)، بیش از شدت جریان های بالا بود. میزان آب شویی نیترات نیز با افزایش مقدار کود و شدت جریان افزایش یافت، همانند زهکشی آزاد، افزایش آب شویی در شدت جریان های کم بیشتر بود. هر دو مدل mfis و anfis ترکیب شده با الگوریتم ژنتیک آب شویی نیترات را بر اساس مقادیر معیارهای ارزیابی با دقت بالایی پیش بینی نمودند. مقدار معیارهای ارزیابی شامل ضریب همبستگی (r)، خطای ریشه دوم میانگین مربعات نرمال شده (nrmse) و درصد خطای مطلق میانگین (rmaep) برای مدل-های mfis و anfis به ترتیب 99/0، 086/0، 38/2، 99/0، 023/0 و 66/0 بود. با توجه به مقادیر معیارهای ارزیابی مشخص گردید که دقت مدل anfis بیش از mfis می باشد. یکی از دلایل آن این است که در مدل mfis آموزش و یادگیری وجود ندارد در صورتی که در مدل anfis آموزش و یادگیری وجود دارد.

اندازه گیری و تخمین ویژگی های هیدرولیکی خاک با نفوذسنج مکشی و شبکه های عصبی مصنوعی در مقیاس حوضه ی آبخیز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1391
  حمید کلیشادی قلعه شاهی   محمدعلی حاج عباسی

ویژگی ها به شدت تحت تأثیر کاربری و مدیریت زمین قرار دارند. اندازه گیری ویژگی های هیدرولیکی خاک در مزرعه و آزمایشگاه زمان بر و هزینه بر است.علاوه براین، نتایج آن به خاطر تغییرات مکانی و زمانی ویژگی های فیزیکی و هیدرولیکی خاک ممکن است دقیق نباشند. این پژوهش با هدف اندازه گیری و تخمین ویژگی های هیدرولیکی نزدیک اشباع در بخشی از زمین های مرتعی و کشاورزی شهرستان های فارسان و کوهرنگ واقع در استان چهارمحال بختیاری صورت گرفت. در این منطقه عمدتاً کاربری های مرتع، دیم، کشت آبی و آیش وجود داشت. داده های نفوذ تجمعی غیراشباع توسط دستگاه نفوذسنج مکشی در مکش های متوالی 15، 10، 5 و 2 سانتی متر در 100 نقطه جمع آوری شد. سپس نگهداشت رطوبت نمونه های خاک دست نخورده برداشت شده از زیر صفحه نفوذسنج در مکش های 0، 5، 10، 15، 20، 25، 30، 40، 50، 60، 70، 80، 90، 100، 330، 500، 2000 و 5000 سانتی متر آب توسط دستگاه های آزمایشگاهی اندازه گیری شد. هم چنین هدایت هیدرولیکی اشباع خاک به روش بار ثابت روی این نمونه دست نخورده اندازه گیری شد. برخی ویژگی های زودیافت خاک شامل بافت، ماده آلی، کربنات کلسیم معادل، نسبت جذبی سدیم، چگالی ظاهری خشک در رطوبت مزرعه (هوا-خشک) و چگالی ظاهری خشک نظیر مکش 2 سانتی متر نیز اندازه گیری شد. پارامترهای معادله گاردنر (1958) از طریق برازش بهترین خط بر نتایج معادله وودینگ (1968) برآورد شدند. پارامترهای مدل ون گنوختن (1980) با استفاده از داده های نفوذ تجمعی توسط نرم افزار disc، و با استفاده از داده های آزمایشگاهی توسط نرم افزار retc برآورد شدند.. استخراج معادلات رگرسیونی برآورد ویژگی ها و پارامترهای هیدرولیکی خاک به روش گام به گام انجام شد. مدل سازی (برآورد) پارامترهای هیدرولیکی خاک توسط شبکه های عصبی مصنوعی feed forward back-propagation، با تابع یادگیری لونبرگ-مارکواردت و تابع انتقال tansig صورت پذیرفت. آنالیز حساسیت شبکه های عصبی به روش statsoft انجام شد. مقایسات آماری اثر کاربری زمین بر ویژگی های خاک توسط روش glm، با آزمون lsd صورت پذیرفت. نتایج نشان داد هدایت هیدرولیکی اشباع و رطوبت اشباع اندازه گیری شده در آزمایشگاه به طور معنی داری بزرگ تر از مقادیر برآوردشده آنها از روی داده های مزرعه ای بود. هم چنین پارامترهای شکل (n) و مقیاس (?) مدل ون گنوختن (1980) برآوردشده با استفاده از داده های مزرعه ای به طور معنی داری بزرگ تر از داده های آزمایشگاهی بود. هدایت هیدولیکی غیراشباع برآورد شده توسط روش تحلیلی وودینگ به طور معنی داری بزرگ تر از مقادیر برآوردشده توسط روش عددی disc بود. ptfs موجود در منابع پارامترهای هیدرولیکی خاک در منطقه را ضعیف پیش بینی کردند. شبکه های عصبی مصنوعی بهتر از رگرسیون چندمتغیره خطی و غیرخطی پارامترهای هیدرولیکی خاک را برآورد نمودند. آنالیز حساسیت شبکه های عصبی مصنوعی نشان داد که تراکم نسبی و چگالی ظاهری خشک نظیر مکش 2 سانتی متر تأثیرگذارترین ویژگی ها بر پارامترهای هیدرولیکی خاک در منطقه هستند. کاربری زمین به طور معنی داری هدایت هیدرولیکی غیراشباع، شدت نفوذ ماندگار و ضریب جذب و دفع را تحت تاثیر قرار داد به گونه ای که با کاهش مکش (به طرف رطوبت اشباع) تفاوت بین ویژگی های هیدرولیکی افزایش یافت. هم چنین نتایج نشان داد هدایت هیدرولیکی خاک در دامنه مکش مورد بررسی در کاربری مرتع کم تر از سایر کاربری ها است. در تمامی کاربری ها در ابتدای آزمایش در مکش 15 سانتی متر قابلیت جذب زیاد بود و سپس با کاهش مکش به 10 سانتی متر کاهش یافت و پس از آن مجدداً باکاهش مکش افزایش یافت. به طور کلی در منطقه مورد بررسی ویژگی های هیدرولیکی خاک عمدتاً تحت تاثیر ساختمان خاک و مدیریت زمین قرار گرفتند و اثر ویژگی های ذاتی خاک مانند بافت کم تر بود. روابط رگرسیونی استخراج شده برای برآورد پارامترهای هیدرولیکی خاک دقت کافی نداشتند و پیشنهاد می شود برای مدل-سازی و برآورد پارامترهای هیدرولیکی خاک در این منطقه ویژگی های ساختمانی خاک نیز مدنظر قرار گرفته شود.

بهینه سازی رفتار ارتعاشی چرخدنده های خورشیدی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده مهندسی مکانیک 1391
  فرشاد شاکری اسکی   فرهاد شیخ سامانی

در این پایان نامه، تأثیر اصلاح پروفیل سردنده بر رفتار ارتعاشی و اثر افزایش سختی تکیه گاه خورشید در سیستم چرخدنده ی خورشیدی سه سیاره ای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. مجموعه خورشیدی مشتمل بر پنج چرخدنده است که عبارتند از: یک چرخدنده ی خورشید، سه چرخدنده ی سیاره و یک چرخدنده ی رینگ، و همچنین سیستم شامل یک بازو می باشد. سیستم مزبور به صورت یک سیستم ارتعاشی هجده درجه آزادی مدل شده است که در این مدل گسسته هر چرخدنده دارای سه درجه آزادی شامل درجات آزادی در راستای عمودی، افقی و چرخشی می باشد. درگیری بین دندانه ها و تماس بین چرخدنده ها و نگهدارنده ها با استفاده از فنرهای غیرخطی و دمپرها مدلسازی شده اند. با استفاده از اصل تعادل دینامیکی معادلات به دست آورده شده اند و با استفاده از روش عددی رانج کوتا مرتبه چهار مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهند اصلاح شکل دندانه ی چرخدنده موجب کاهش ارتعاشات آشوبناک می شود. این مطالعه با نتایج تحقیقات قبلی که شامل مدل شش درجه آزادی فقط در راستای چرخش می باشد اعتبارسنجی شده است.

تحلیل رفتار ارتعاشاتی دستگاه اره نواری 500
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده فنی 1391
  سجاد طهماسبی کوهپایه   غلامحسین برادران

شرکت دنده کار کرمان، واقع در شهرک صنعتی شماره یک، سازنده انواع دستگاه ها از جمله دستگاه های اره نواری افقی و عمودی است که دستگاه اره نواری 500 از جمله دستگاه های ساخت این شرکت می باشد . مشکلی که به واسطه آن این پایان نامه نوشته شده است، وجود ارتعاشات مزاحم در قسمت کمان اره می باشد . به همین منظور در این پایان نامه رفتار ارتعاشاتی این دستگاه مورد بررسی قرار گرفته است . برای این منظور در ابتدا یک مدل ریاضی برای کمان اره تعریف شده است و معادلات حاکم بر آن، یک بار برای سیستم با دو درجه آزادی و سپس با سه درجه آزادی بدست آمده است . برای بدست آوردن ضریب سفتی سیستم از شبیه سازی در نرم افزار ansys استفاده شده و برای این منظور از دو مدل مختلف استفاده گردیده است . در ادامه در مورد حل عددی معادلات بدست آمده از روش رانگ کوتا بحث شده است . نتایج حاصل از حل معادلات برای حالات مختلف سیستم در فصل بعد نشان داده شده است و در مورد صحت و اعتبار مدل های در نظر گرفته شده صحبت شده است . در آخر روی پارامتر های موثر سیستم با استفاده از الگوریتم ژنتیک یک بهینه یابی انجام گرفته و چند جواب مناسب برای این سیستم بدست آمده است .

کنترل بهینه ارتعاشات محور چرخان بر یاتاقان مغناطیسی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده مهندسی مکانیک 1391
  احسان درفشان   محمدعلی حاج عباسی

در این پایان نامه،ارتعاشات حاکم بر محور چرخانِ قرار گرفته بر یاتاقان مغناطیسی به صورت بهینه ای کنترل شده است. به منظور معرفی دقیق تر معادلات و درنظر گرفتن اثرات پارامترهای بیشتر از روش کنترل ولتاژ به جای کنترل جریان استفاده شده است. معادلات حاکم بر سیستم کنترل نشده مدار باز استنتاج شده و سپس با استفاده از تئوری کنترل نوین، توابع تبدیل این سیستم در فضای لاپلاس به فضای حالت برده شده اند. با مشاهده ناپایداری سیستم، کنترل کننده lqg به سیستم اضافه شده و برای دو جهت x و y به صورت جداگانه بررسی شده است.در انتها برایسیستم یاتاقان مغناطیسی با 8 قطب کنترل کنندهlqg طراحی شده است.

پتانسیل حذف کادمیم، روی و سرب خاک به وسیله دو گونه گیاه خاکشیر در حضور قارچ p.indica
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1392
  صفورا مرآتی فشی   محمدعلی حاج عباسی

آلودگی خاک به فلزات سنگین از مهم ترین مسائل زیست محیطی است که بر سلامت محصولات کشاورزی و در نتیجه انسان تأثیرات سوء گذاشته است. به همین دلیل روش های حذف آلاینده ها در دهه های اخیر به یکی از مهم ترین موضوعات زیست محیطی تبدیل شده است. روش های کنونی حذف آلاینده ها از خاک بسیار پرهزینه و زمان بر است؛ و اثرات جانبی بسیار دارند. به همین دلیل در سال های اخیر روش های آلودگی زدایی به ویژه گیاه پالایی مورد توجه قرار گرفته است. از جدیدترین راهکار ها برای افزایش کارایی گیاه پالایی به ویژه گیاه استخراجی، استفاده از روابط همزیستی ریز جانداران با گیاهان است. قارچ اندوفایت pirimospora indica دارای خاصیت شدید تحریک کنندگی رشد گیاه و افزایش مقاومت آن به تنش های محیطی از جمله شوری، خشکی، بیماری و آلودگی خاک می باشد. در این پژوهش توان قارچ اندوفایت p. indica در افزایش جذب کادمیم، روی و سرب توسط دو گونه گیاه خاکشیر بررسی شد. بدین منظور، آزمایش گلخانه ای در قالب طرح کاملا? تصادفی در آرایش فاکتوریل با سه تکرار در بستر شن و پرلیت در گلخانه پژوهشی کشت بدون خاک دانشگاه صنعتی اصفهان انجام گرفت. فاکتور های آزمایشی شامل دو گیاه خاکشیر شیرین و خاکشیر تلخ،2 سطح قارچ p. indica (تلقیح و عدم تلقیح)، 3 سطح از فلزات سنگین کادمیم (0، 2 و 6 میلی گرم در کیلوگرم)، روی (0،50 و 150 میلی گرم در کیلوگرم) و سرب (0، 200 و 600 میلی گرم در کیلوگرم) بودند. آنالیز اثرات ساده تنش فلزات سنگین بر شاخص های فیزیولوژیک اندازه گیری شده (وزن تر اندام هوایی، وزن خشک ریشه و اندام هوایی و طول ریشه) ، در تمامی سطوح تنش فلزات سنگین، کاهش معنی دار نشان داد. وزن خشک زیست توده اندام هوایی و ریشه گیاهان تیمار شده با قارچ و تمامی سطوح اعمال شده فلزات سنگین به میزان قابل توجهی (01/0p‹) بالاتر از گیاهان فاقد قارچ بود. نتایج به دست آمده نشان داد که قارچ p. indica زیست توده قسمت هوایی و ریشه گیاهان تلقیح شده هم در شرایط طبیعی و هم در شرایط آلودگی خاک نسبت به گیاهان تلقیح نشده افزایش نشان داد:؛ به طوری که میانگین وزن خشک اندام هوایی گیاهان خاکشیر شیرین تلقیح شده در تیمارهای کادمیم، روی و سرب در مقایسه با گیاهان شاهد به ترتیب 85، 46 و 78 درصد افزایش داشت که این افزایش در گیاه خاکشیر تلخ به ترتیب برابر با 61، 23 و 71 درصد بود. همچنین نتایج حاصل از برهم کنش قارچ و اعمال تیمار نشان داد در اکثر موارد در اندام هوایی و ریشه گیاهان تلقیح شده با قارچ مقدار بیشتری از cd،zn ، pb را در خود انباشت کردند. فاکتور تجمع زیستی در خاکشیر شیرین برای عناصر کادمیم، روی و سرب به ترتیب 07/5، 47/1و 91/4 برابر و در گیاه خاکشیر تلخ به ترتیب63/5، 22/1 و 26/1 برابر گیاهان بدون اندوفایت بود. وجود قارچ اندوفایت در گیاهان خاکشیر شیرین و خاکشیر تلخ باعث افزایش کارایی استخراج گیاهی از طریق افزایش زیست توده بیشتر، افزایش جذب عناصر در بافت ها و نیز افزایش تحمل گیاه به تنش این فلزات گردید. به طور کلی با توجه به فاکتورهای مورد مطالعه گیاه خاکشیر خاکشیر تلخ، به عنوان بیش انباشت گر کادمیم معرفی می شوند وخاکشیر شیرین و تلخ برای پاک سازی مناطق آلوده به روی و سرب می توانند موثر باشند.

تاثیر تبدیل کاربری اراضی مرتع و جنگل به زمین زراعی بر ساختمان، مواد آلی و دفع آب خاک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1385
  علی اصغر ذوالفقاری   محمدعلی حاج عباسی

افزایش جمعیت و نیاز روز افزون به غذا در قرن اخیر، کشاورزان کشورهای مختلف را به سوی بهره گیری از مراتع و جنگل ها سوق داده است و این در حالی است که بسیاری از این زمین ها دارای پتانسیل تولید کمی می باشند. در چهار قرن گذشته حدود 30% از زمین های جنگلی و مراتع طبیعی، تبدیل به زمین کشاورزی و مراتعی برای چرا شده اند. که این موضوع سبب هدر رفت بیشتر کربن آلی و تولید co2 و انتشار آن به اتمسفر شده است. همچنین تغییر در استفاده از زمین سبب تخریب ساختمان خاک شده به دنبال آن بر روی حرکت آب و برخی از پارامترهای فیزیکی خاک تاثیر گذاشته است. تحقیق حاضر با هدف بررسی تغییر در کاربری اراضی در مرتع و جنگل بر روی مواد آلی خاک و برخی از پارامترهای فیزیکی خاک می باشد. این مطالعه در دو عرصه مرتع و جنگل در دو منطقه فریدون شهر (مرتع) و لردگان (جنگل) صورت گرفت. در هر عرصه دو کاربری یکی قرق و دیگری دست خورده و در هر کابری سه سایت و از هر سایت چهار تکرار در سه عمق 1-0، 5-1 و 15-5 سانتیمتر انتخاب شد. همچنین مطالعات به صورت آزمایشگاهی و مزرعه ای انجام گرفت. آزمایش های بافت خاک، در صد کربن آلی خاک، هدایت الکتریکی و ph خاک بر روی نمونه های دست خورده و آزمایش های پایداری ساختمان خاک، هدایت هیدرولیکی اشباع و چگالی ظاهری بر روی نمونه های دست نخورده صورت گرفت. همچنین دفع آب خاک در صحرا و در آزمایشگاه اندازه گیری شد. از روش بعد فرکتال برای ارزیابی پایداری خاکدانه ها استفاده شد و با میانگین وزنی قطر خاکدانه ها مقایسه شد. نتایج نشان داد، که تغییر در کاربری اراضی اثر معنی داری بر روی خصوصیات اندازه گیری شده داشته است. که شدت این تغییرات در جنگل نسبت به مرتع بیشتر بود. همچنین دفع آب خاک فقط در خاک های دست نخورده جنگل مشاهده شد. و هرچه مقدار ماده آلی خاک بیشتر بود شدت دفع آب خاک افزایش یافت. بعد فرکتال در مرتع و جنگل در اثر تغییر در کاربری افزایش یافت. بیشترین مقدار بعد فرکتال در مرتع دست نخورده مشهده شد. با مقایسه cv ها بین فرکتال و میانگین وزنی قطر خاکدانه ها مشخص شد که روش بعد فرکتال برای تعیین پایداری پایداری خاکدانه ها از دقت بالاتری نسبت به روش میانگین وزنی قطر خاکدانه ها برخورداتر بود. از آنجایی که همبستگی بالایی بین بعد فرکتال و پارامترهای اندازه گیری وجود داشت می توان نتیجه گرفت که بعد فرکتال شاخص مناسبی برای ارزیابی تخریب خاک در اثر تغییر در کاربری اراضی می باشد.

گیاه پالایی خاک های آلوده به عناصر سرب و روی و استفاده از رادیو ایزوتوپ روی جهت مطالعه رفتار روی در خاک و گیاه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1384
  محمود صلحی   حسین شریعتمداری

در مطالعه اول بر اساس ویژگیهای زمین شناسی و ژئومورفولوژیکی معادن کشور، معدن انگوران واقع در استان زنجان، معدن باما در استان اصفهان و معدن سرمه واقع در استان فارس به منظور ارزیابی قدرت پالایش خاک از عناصر سنگین توسط گیاهان مرتعی مطالعه تفصیلی قرار گرتفه و بر اساس اطلاعات بدست آمده از نقاط مورد نظر نمونه های خاک و گیاه برداشت شدند. میزان عناصر سرب و روی در نمونه های خاک و گیاه اندازه گیری شد. شاخص جذب که معیار مناسبی جهت تعیین برتی گیاهان منتخب در پالایش عناصر از خاک به شمار می آید برای عناصر مورد مطالعه محاسبه گردید.

تاثیر سطوح مختلف شوری بر جوانه زنی و استقرار چند رقم پسته
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1384
  مهدی جماعتی اردکانی   محمدعلی حاج عباسی

شوری یکی از مشکلاتی است که کشاورزی را در بسیاری از نقاط جهان تهدید می کند. این کشکل در مناطق خشک و نیمه خشک بسیار حادتر می باشد. روش های مقابله با شوری یکی اصلاح و بهسازی خاک و آب و دیگری استفاده از گیاهان با ارقام متحمل به شوری است. پسته از محصولاتی است که کشت آن از زمان های بسیار دور در ایران رواج داشته و در حال حاضر نیز عمده ترین محصول صادراتی کشاورزی محسوب می گردد. ایران با دارا بودن بیش از 50 درصد از حجم و ارزش صادراتی پسته مقام اول را در دنیا دارد. با توجه به تحمل نسبی از گیاه به شوری و وسعت زیاد مناطق دارای مشکل شوری در کشور، به نظر می رسد پسته گیاه مناسبی برای بسیاری از مناطق شور کشور می باشد. تحقیق حاضر به منظور تغیین قدرت جوانه زنی و استقرار چهار رقم پسته به نام های احمد آقایی، بادامی، اوحدی و کله قوچی در سطوح مختلف شوری انجام گرفت. پسته وحشی (بنه) در هیچکرام از تیمارهای شوری جوانه نزد و لذا از آزمایش حذف گردید و تحقیق بر روی سایر ارقام انجام گرفت. آزمون جوانه زنی در ظروف پلی اتیلن که کاغذ صافی در کف ظرف و روی بذر قرار می گرفت انجام شد. جهت مطالعه استقرار در محیط های شور ابتدا بذور در ظرف کشت سبز گشته و سپس به گلدان های پلاستیکی حاوی پرلیت منتقل گردیدند. طی مدت سه ماه نهال های پسته با محلول غذایی جانسون با نصف غلظت (نیم جانسون) با هدایت الکتریکی 5/0 دسی زیمنس بر متر و ph6/65 آبیاری شدند. پس از سه ماه رشد، محلول غذایی با استفاده از کلریدسدیم خالص تا سطوح 120،80،40،20 و 160 میلی مولار شور گردید. هدایت الکتریکی این محلول ها به ترتیب 7/2، 4/5، 8/10، 2/16 و 6/21 دسی زیمنس بر متر بود. این آزمایش در قالب طرح فاکتوریل کاملا تصادفی و به صورت گلخانه ای انجام گرفت. بیشترین درصد جوانه زنی در شوری های پایین (تا 7/2 دسی زیمنس بر متر) متعلق به رقم احمد آقایی بود. اما با افزایش شوری این حد رقم بادامی بالاترین درصد جوانه زنی را نشان داد. در مرحله استقرار، رقم احمد آقایی بیشترین رشد در تیمارهای مختلف شوری داشته و دارای بیشترین وزن تراندام هوایی و ریشه نسبت به بقیه ارقام بود. رقم کله قوچی حساس ترین رقم هم برای جوانه زنی و هم استقرار بود، ضمن اینکه کاهش وزن تر در ارقام احمد آقایی، بادامی، و اوحدی با افزایش شوری از 4/5 دسی زیمنس بر متر و برای کله قوچی از 7/2 دسی زیمنس بر متر مشاهده گردید. لذا به نظر می رسد بهترین رقم برای جوانه زنی در محیط های شور بادامی و جهت استقرار رقم احمد آقایی می باشد. اثر متقابل شوری و رقم نشان داد که شوری باعث افزایش غلظت سدیم و کلر در اندام هوایی و ریشه شده که این افزایش در رقم متحمل کمتر از رقم حساس بوده است. ضمن اینکه اندام هوایی دارای سدیم کمتری نسبت به ریشه بوده و این امر در مورد کلرید بر عکس بود. شوری باعث کاهش جذب نیتروژن توسط اندام هوایی گردیده و در مقابل جذب فسفر را افزایش داد. این افزایش در نسبت سدیم به پتاسیم نیز مشاهده گردید. جذب عناصر میکرو از قبیل آهن، روی، مس و غیره تا حدی از شوری افزایش یافته و پس از آن کاهش یافت ضمن اینکه رقم متحمل توانایی بیشتری را در انتقال عناصر غذایی از ریشه به اندام های هوایی تحت تاثیر شوری نشان داد.

تأثیر کمپوست بر گیاه پالایی خاک های آلوده به هیدروکربن های نفتی توسط گیاه جو
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1392
  امیر حسین جاویدپور   محمدعلی حاج عباسی

منابع آب و خاک بخش حیاتی زندگی بشر هستند. آلودگی خاک به مواد نفتی به دلیل دارا بودن مواد شیمیایی و خطرناک از دغدغه هایی است که محیط زیست انسان و سایر جانداران را با مشکل مواجه کرده است از این رو یافتن روش های مقابله با آن از اهمیت زیادی برخوردار است. امروزه روش های زیادی برای رفع آلودگی در خاک ابداع شده است. از جمله این روش ها می توان به، زیست پالایی و گیاه پالایی اشاره نمود. این روش ها ضمن توانایی رقابت با سایر روش های پالایش (فیزیکی و شیمیایی)، هزینه پایین تر و مخاطرات زیست محیطی کمتری دارند و حد واسط بین کاهش آلاینده ها به صورت طبیعی و استفاده از عملیات مهندسی می باشند، یکی از راههای افزایش کارایی زیست پالایی خاک های آلوده به مواد نفتی استفاده نمودن کمپوست است که منجر به افزایش میزان مواد مغذی خاک و تحریک ریزجانداران می گردد. این روش دارای مزایایی از قبیل غنی و حاصلخیز شدن خاک پس از فرآیند پالایش است. فناوری زیست پالایی با توجه به نتایج بدست آمده دارای آینده روشنی در پایش آلودگی خاک است. به این منظور خاک منطقه بختیار دشت اصفهان که از ویژگی آلایندگی بسیار بالایی برخوردار و دارای سابقه آلودگی طولانی مدت است، انتخاب و به گلدان های حدود 3 کیلوگرمی در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان منتقل گردید و از سیستم پالایش زیستی از سه سطح کمپوست زباله شهری 0،2و5 به صورت درصد وزنی استفاده گردید. تیمارهای کمپوست و خاک استریل شده جهت تفکیک اثر ریز جانداران خاک و کمپوست در فرآیند پالایش و تیمار خاک و کمپوست طبیعی برای اثر متقابل ریز جانداران خاک و کمپوست انتخاب گردید. همچنین جهت بررسی تأثیر سطوح مختلف کمپوست زباله شهری بر میزان گیاه پالایی و پالایش خاک نمونه ها در یک دوره 45 روزه تحت کشت گیاه جو (رقم کارون در کویر)، در سه تکرار در قالب آزمایش فاکتوریل به صورت طرح کامل تصادفی تا پایان دوره رشد گیاه مورد مطالعه قرار گرفتند. در پایان این دوره تنفس میکروبی خاک، عملکرد گیاهان و درصد کاهش کل هیدروکربن های نفتی (tphs) در دو دوره انکوباسیون 45 و 90 روزه و پس از کشت گیاه اندازه گیری شد. بالاترین عملکرد گیاه جو مربوط به تیمار خاک و کمپوست طبیعی در سطح 5% کمپوست بود و بیشترین عملکرد در کاهش کل هیدروکربن های نفتی مربوط به تیمار 5 درصد خاک و کمپوست طبیعی به همراه گیاه جو پس از دوره 90 روزه بود که میزان آلودگی هیدروکربنی را از 35000 میلی گرم در کیلوگرم خاک تا 16100 میلی گرم در کیلوگرم خاک یعنی 54% کاهش و در حالت مستقل از گیاه به میزان 38% کاهش داد. این در حالی است که کاهش آلودگی در تیمار مشابه مستقل از گیاه در انکوباسیون 45 روزه حدود 23% بود که این امر بیانگر نقش موثر گیاه در فرآیند پالایش است. نتایج این پژوهش نشان داد افزودن کمپوست به خاک در سطح 2 و 5 درصد، افزایش قابل ملاحظه ای در تنفس میکروبی به ترتیب، به میزان 8/36 و 6/45 میلی گرم کربن بر کیلوگرم خاک به همراه داشت و اختلاف میزان تنفس بین سطح صفر کمپوست با دو سطح دیگر (2% و 5%) از ابتدای انکوباسیون معنی دار بود. بیش ترین درصد کربن و نیتروژن آلی خاک در مقادیر مساوی از کمپوست زباله شهری در سطح 5 درصد کمپوست، به ترتیب در تیمارهای خاک و کمپوست طبیعی، خاک استریل و کمپوست طبیعی، کمپوست استریل و خاک طبیعی مشاهده گردید. همچنین نتایج این پژوهش نشان می دهد به طور کلی افزودن مواد مغذی مانند کمپوست به خاک می تواند به رشد گیاه (افزایش زیست توده ی گیاه) و از آن طریق به حذف آلودگی هیدروکربن های نفتی در خاک کمک کند.

تاثیر تغییرپذیری زمانی بر خصوصیات هیدرولیکی خاک در مدل سازی حرکت آب و املاح
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1387
  محسن زارع   کریم عباسپور

مشکل آلودگی خاک به عنوان یکی از مسایل مهم در چند دهه اخیر در رأس مطالعات زیست محیطی قرار گرفته است و پژوهش های زیادی را متوجه خود ساخته است. مدل ها ابزارهایی مفید برای انجام آنالیز سناریوهای زمانی و مکانی می باشند که در عرصه مدیریت و ارزیابی احتمال خطر پا به عرصه ظهور گذارده و به طور گسترده ای کاربرد دارند. عدم قطعیت در نتایج مدل ها مشکل جدی در توسعه و گسترش آنها در جنبه های مدیریتی محسوب می شود. خصوصیات خاک به طور پیوسته در زمان و مکان در حال تغییر است. این مطالعه به منظور بررسی تأثیر تغییر پذیری زمانی خصوصیات فیزیکی و هیدرولیکی بر مدل-سازی حرکت کلراید و مس با استفاده از مدل hydrus-1d صورت گرفت. این مطالعه با استفاده از داده های جمع آوری شده از طرح انجام شده در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان واقع در لورک صورت گرفت. در سال 1378 تأثیر سطوح مختلف لجن فاضلاب بر خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک مورد مطالعه قرار گرفته بود. برخی از خصوصیات فیزیکی خاک در 6 دوره نمونه برداری مختلف به ترتیب 28، 85، 148، 220، 440 و 530 روز پس از افزودن تیمار لجن فاضلاب در لایه سطحی (cm 30-0) خاک تعیین گردیده بود. غلظت کلراید و مس در سه دوره زمانی مختلف به ترتیب 350، 1700 و 2450 روز پس از اعمال تیمار لجن فاضلاب در 5 عمق مختلف خاک با فواصل cm 20 تعیین گردید. خصوصیات هیدرولیکی خاک بر اساس خصوصیات فیزیکی اندازه گیری شده در زمان های مختلف نمونه برداری با استفاده از نرم افزار rosetta بر مبنای معادله وانگنختن (1980) برازش یافت. تأثیر تغییر پذیری خصوصیات هیدرولیکی خاک بر مدل سازی حرکت کلراید و مس در هفت سناریوی مختلف بر اساس خصوصیات هیدرولیکی اندازه گیری شده در به ترتیب 28، 85، 148، 220، 440 و 530 روز پس از اعمال تیمار در سناریوی 1 تا 6 و سناریوی هفتم میانگین مقادیر اندازه گیری شده مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدل hydrus در پیش بینی حرکت کلراید نسبت به پارامتر های هیدرولیکی ازحساسیت بالایی برخوردار است و تغییر پذیری خصوصیات هیدرولیکی خاک به شدت غلظت کلراید پیش بینی شده توسط مدل را تحت تأثیر قرار می دهد.واسنجی با دیدگاه معمول قادر به از بین بردن تأثیر تغییر پذیری خصوصیات در غلظت کلراید پیش بینی شده نمی باشد. واسنجی پارامتر های ورودی مدل با در نظر گرفتن تغییر پذیری زمانی خصوصیات هیدرولیکی خاک، تأثیر این تغییرات بر غلظت کلراید پیش بینی شده را تا حد زیادی کاهش می دهد. مدل hydrus در پیش بینی حرکت مس در خاک بیشترین حساسیت را نسبت به پارامتر های جذب نشان داد. نتایج نشان داد که تغییر پذیری زمانی خصوصیات هیدرولیکی خاک بر مدل-سازی حرکت مس در خاک تأثیر چندانی ندارد. در ادامه مطالعه ضرایب ایزوترم و سینتیک جذب مس در کرت هایی که با سطوح مختلف لجن فاضلاب در تعداد دفعات متفاوت تیمار شده بوده اند نشان دادکه این خصوصیات طی زمان در حال تغییر هستند و مقادیر آنها تحت تأثیر ماده آلی خاک تغییر می کند.

جذب آرسنیک در گیاه گندم و حرکت آن در یک خاک آهکی تحت تیمار لجن فاضلاب
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1386
  پری رستمی ملک میان   مجید افیونی

آلودگی خاک و آب آشامیدنی به عنصر آرسنیک، امروزه از جمله مهمترین مسایل زیست محیطی محسوب می-شود، چرا که سمیت این عنصر بسیار بالا بوده و حتی در غلظت های بسیار پایین نیز می تواند سلامتی انسان را به مخاطره بیاندازد. در سال های اخیر استفاده از لجن فاضلاب به عنوان کود در اراضی کشاورزی، به دلیل ارزان بودن، رواج یافته است. لجن فاضلاب حاوی مقادیر زیادی عناصر پرمصرف و کم مصرف است که پس از اضافه شدن به خاک می تواند در افزایش رشد و عملکرد گیاه نقش داشته باشد. در عین حال لجن فاضلاب دارای غلظت های بالایی از عناصر سنگین است که می تواند منجر به آلودگی خاک و انتقال این آلودگی به زنجیره غذایی شده و سلامتی حیوانات و انسان را با خطر مواجه کند. هدف از تحقیق حاضر، تعیین غلظت آرسنیک در عمق های مختلف خاک مزرعه تحقیقاتی لورک و مقدار جذب آن در گیاه گندم در اثر مصرف لجن فاضلاب در طی زمان می باشد. این مطالعه در مزرعه تحقیقاتی لورک، با سه سطح لجن فاضلاب (25، 50 و 100 تن در هکتار) و تیمار شاهد (بدون کود) در سه تکرار و در قالب طرح کرت های خرد شده با پایه بلوک های کامل تصادفی اجرا گردید. آزمایش در طول 6 سال با کوددهی به تمام کرت در سال اول شروع شد، در سال دوم هر کرت به دو قسمت نامساوی تقسیم و فقط به قسمت بزرگتر کود اضافه شد. در سال سوم قسمتی که دو بار کود دریافت کرده بود به دو قسمت نامساوی تقسیم شد و یک قسمت برای بار سوم کود داده شد. در سال چهارم قسمتی که سال پیش کود دریافت کرده بود نیز به دو قسمت نامساوی تقسیم و یک قسمت آن برای چهارمین سال متوالی کوددهی شد و در سال پنجم، قسمتی که در سال پیش کود دریافت کرده بود به دو قسمت مساوی تقسیم شد و یک قسمت آن مجدداً کود دریافت کرد و در سال ششم به تمامی کرت ها کود داده شد و گیاه گندم در کرت ها کشت گردید. پس از پایان دوره رشد گندم از خاک (در فواصل 20 سانتی متر تا عمق 100 سانتی متر خاک) و گیاه تمام قسمت ها نمونه برداری شد. ریشه، کاه و کلش و دانه گندم جداگانه برای تعیین غلظت عناصر سنگین آنالیز و از نمونه های خاک و گیاه، غلظت عناصر آرسنیک، نیکل، مس، روی و آهن اندازه گیری شدند. لجن فاضلاب سبب افزایش معنی دار غلظت کل و قابل جذب این عناصر در خاک گردید. تغییرات آرسنیک کل و مقادیر نیکل، آهن، مس و روی قابل عصاره گیری با dtpa در خاک به گونه ای بود که با افزایش عمق از میزان آنها کاسته شد و روند کاهشی را دنبال کردند. نتایج تجزیه گیاه نشان داد که لجن فاضلاب اثر معنی داری بر غلظت آرسنیک در گیاه گندم نداشت. غلظت های آرسنیک و نیکل در گیاه گندم در حد نرمال بود. همچنین کاربرد لجن فاضلاب افزایش غلظت های آهن، مس و روی در ریشه و جذب در کاه و کلش را به دنبال داشت. افزایش این عناصر در دانه گندم معنی دار نشد. مقایسه غلظت عناصر در خاک و گیاه با استانداردهای جهانی نشان داد که مقادیر کل آرسنیک، روی و مس در برخی تیمارهای لجن فاضلاب از حد استاندارد تجاوز نموده ولی همواره غلظت آنها در گیاه در حد نرمال است. غلظت نیکل در خاک و گیاه در حد استاندارد و نرمال بود. نتایج بدست آمده حاکی از اینست که تأثیر و تداوم لجن فاضلاب به میزان زیادی وابسته به میزان لجن مصرفی و تعداد دفعات کاربرد آن خواهد داشت.

تأثیر اختلاط لاستیک های فرسوده خودور با خاک بر برخی از شاخص های کیفیت خاک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1387
  محمدیحیی بیدکی   محمدعلی حاج عباسی

ضایعات پلیمری لاستیکهای فرسوده خودروها یکی از آلوده کننده های محیط زیست محسوب می شوند. تولید روز افزون این ضایعات سبب شده است تا راههای کاهش اثرهای مضر ناشی از تجمع آنها در محیط زیست نیز پر رنگ تر شود. دراین پژوهش اثرات مخلوط ذرات خرد شده لاستیک های فرسوده با خاک بر شاخص های کیفیت خاک سنجیده شده است. این پژوهش در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان (لورک) با خاک فاین- لومی، میکسد، ترمیک، تیپیک، هاپل، آرجید و در هفت تیمار و سه تکرار در سال 1386 انجام گرفت. تیمارها شامل اختلاط ذرات خرد شده لاستیک های فرسوده در دو اندازه یک تا دو میلیمتر و سه تا پنج میلیمتر و به مقدار پنج، ده و بیست مگاگرم بر هکتار تا عمق سی سانتی-متری خاک بودند. یک تیمار شاهد بدون افزایش ذرات خرد شده لاستیک نیز جهت مقایسه در نظر گرفته شد. این پژوهش به صورت فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی و در سه تکرار انجام گرفت. نمونه گیری جهت کارهای آزمایشگاهی و مطالعات مزرعه ای نیز هشت ماه پس از اختلاط انجام گرفت. نتایج این پژوهش با تجزیه واریانس بین تیمارها و تجزیه واریانس عامل اندازه و مقدار و تاثیر متقابل اندازه و مقدار افزایش ذرات خرد شده لاستیک های فرسوده، جهت تعیین سطوح معنی داری اختلاف بین تیمارها و اثرات افزایش ذرات خرد شده لاستیک های فرسوده به خاک مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که ذرات خرد شده لاستیک های فرسوده در اندازه ها ومقادیر اضافه شده به خاک، نتوانستند بر بسیاری از خصوصیات فیزیکی خاک تاثیر زیادی داشته باشند. جداول تجزیه واریانس تیمارها نشان می دهد که اعداد مربوط به اندازه گیری اسیدیته، هدایت الکتریکی، درصد نیتروژن کل، غلظت کادمیوم، سرب، مس، آهن و همچنین وزن مخصوص ظاهری، هدایت هیدرولیکی اشباع، درصد رطوبت خاک در ظرفیت مزرعه، درصد رطوبت خاک در حالت اشباع، میانگین وزنی قطر خاکدانه، مقاومت خاک به نفوذ ریشه و تنفس خاک، بین تیمار شاهد و سایر تیمارها در سطح پنج درصد اختلاف معنی داری با یکدیگر نداشتند. اعداد به دست آمده از اندازه گیری غلظت روی، درصد کربن آلی و نسبت کربن به نیتروژن در تیمار شاهد و سایر تیمارها نشان می دهد که بین تیمارها در سطح پنج درصد اختلاف معنی داری وجود دارد. اثر مقدار افزایش و اندازه قطعات ذرات خرد شده لاستیک فقط در عامل روی خاک معنی دار شد. با توجه به این، می-توان نتیجه گیری کرد که ذرات خرد شده لاستیک های فرسوده توانسته اند در اندازه و مقادیر مختلف باعث افزایش غلظت روی در خاک شوند. نتایج این پژوهش نشان داد که اگرچه تاثیر کوتاه مدت اختلاط ذرات خرد شده لاستیک های فرسوده و خاک تاثیر جزیی بر خصوصیات خاک داشت ولی این عمل می تواند جهت تامین روی مورد نیاز برای مصارف کشاورزی، مفید واقع شود.

تحلیل تنش و پیشگیری از رشد ترک در چرخ دنده آسیاب نیمه خودشکن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده فنی 1392
  علی اسلامی   علیرضا سعیدی

در این پژوهش ضمن تحلیل تنش در چرخ دنده آسیاب نیمه خودشکن، عوامل اصلی ایجاد تنش در این چرخ دنده مورد مطالعه قرار گرفت. مکان هایی که بیشینه تنش در آنجا اتفاق می افتد تعیین گردیده و علت ایجاد ترک در این چرخ دنده بررسی شد. در ادامه راهکارهای مناسب جهت پیشگیری از رشد مجدد ترک مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج به دست آمده از تحلیل تنش نشان داد که وجود عوامل ناخالصی در ناحیه ترک خورده، در گذر زمان باعث خستگی زودرس و شکست در چرخ دنده شده است. بر اساس تحلیل های انجام شده، قرار دادن صفحه در محل پنجره چرخ دنده می تواند با کاهش سطح تنش به نحو مطلوبی مانع از رشد مجدد ترک شود.

بررسی توان رشد و گیاه پالایی دو گونه چمن جهت ایجاد فضای سبز در خاک آلوده شده به لجن های نفتی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1392
  زهرا سرائیان   مریم حقیقی

هیدروکربن های نفتی از جمله آلاینده های آلی بوده که موجب آلودگی خاک ها می شوند. تنش هایی که در اثر حضور این ترکیبات به گیاهان وارد می شود موجب شده تا کشت گیاه و ایجاد فضای سبز در چنین مناطقی با مشکل روبرو گردد. حضور پوشش گیاهی و توسعه ریشه گیاهان در خاک های آلوده به مواد نفتی سبب افزایش تراکم و فعالیت میکروارگانیسم ها در خاک شده و تخریب آلاینده های خاک را افزایش می دهد. در این پژوهش به منظور یافتن گیاه مناسب جهت استفاده در خاک های آلوده به هیدروکربن های نفتی، ابتدا درصد، سرعت و میانگین روز جوانه زنی بذر سه گیاه زینتی بومی علف گندمی بیابانی (desertorum agropyron)، ملیکا (melica persica) و پوآی پیازدار (poa bulbosa) در خاک با سطوح مختلف آلودگی به لجن های نفتی مورد مطالعه قرار گرفت. تیمارهای آلودگی عبارت بود از تیمار 1t (خاک غیرآلوده) و تیمارهای 2t، 3t و 4t (به ترتیب خاک حاوی 20، 40 و 80 درصد حجمی لجن نفتی در خاک برابر با 1/2، 87/3 و 25/12 درصد وزنی هیدروکربن های نفتی در خاک). این آزمایش در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. نتایج نشان داد حضور لجن نفتی در خاک تا سطح 20% تأثیر معنی داری بر درصد و سرعت جوانه زنی علف گندمی نداشت، درحالی که درصد و سرعت جوانه زنی دو گیاه دیگر را به طور معنی داری کاهش داد. در انتهای این آزمایش گیاه علف گندمی به دلیل داشتن بیشترین درصد و سرعت جوانه زنی در خاک های آلوده، جهت انجام آزمایش های بیشتر انتخاب و توان رشد و گیاه پالایی آن در مقایسه با دو گونه بومی و غیربومی برموداگراس مورد بررسی قرار گرفت. این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در گلخانه های تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان اجرا شد. نتایج نشان داد وجود 20% لجن نفتی در خاک سبب افزایش رشد علف گندمی نسبت به تیمار شاهد شد، درحالی که رشد گونه های برموداگرس را به طور معنی داری کاهش داد. افزایش بیشتر میزان آلاینده ها، سبب کاهش معنی دار رشد کلیه گیاهان شد. کیفیت ظاهری چمن (رنگ، تراکم و بافت) با افزایش میزان آلاینده های خاک کاهش یافت و در مجموع بهترین کیفیت ظاهری در خاک های آلوده مربوط به برموداگراس غیربومی بود. میزان کلروفیل کل علف گندمی در تیمار 2t تفاوت معنی داری با تیمار شاهد نداشت، درحالی که در هر دو گونه برموداگرس حضور لجن نفتی به میزان 20% در خاک، میزان کلروفیل کل را به طور معنی داری کاهش داد. حضور آلاینده های نفتی در خاک، تولید پرولین در گیاهان را به طور معنی داری نسبت به خاک غیرآلوده افزایش داد. همچنین با افزایش در میزان آلاینده های خاک، فعالیت آنزیم های کاتالاز و سوپراکسید دیسموتاز ابتدا افزایش و سپس کاهش پیدا کرد. در انتهای آزمایش مشاهده شد که بیشترین و کمترین زیست توده ریشه به ترتیب متعلق به برموداگراس بومی و علف گندمی بود. حضور 20 و 40 درصد لجن نفتی در خاک، عملکرد ریشه علف گندمی را نسبت به تیمار شاهد کاهش، اما عملکرد ریشه گونه های برموداگراس را افزایش داد. عمق نفوذ و تراکم ریشه علف گندمی با حضور آلاینده ها کاهش، درحالی که در هر دو گونه برموداگراس افزایش یافت. نتایج همچنین نشان داد حضور آلاینده های نفتی و گیاهان، سبب افزایش معنی دار در فعالیت میکروارگانیسم ها نسبت به خاک غیرآلوده و بدون گیاه شد، به گونه ای که بیشترین میزان کربن تولیدشده در اثر فعالیت میکروارگانیسم های خاک، در ریزوسفر گونه های برموداگراس در تیمار با بیشترین میزان آلودگی (80% لجن) مشاهده شد. حضور پوشش گیاهی نقش موثر و معنی داری در تجزیه و تخریب آلاینده های نفتی در خاک داشت، به طوری که میزان کل هیدروکربن های نفتی حذف شده از ریزوسفر هر سه گیاه مورد مطالعه بیش از نمونه بدون گیاه بود. تأثیر ریزوسفر گونه های برموداگراس در حذف آلاینده های نفتی خاک به طور معنی داری بیشتر از ریزوسفر علف گندمی بود. در مجموع به نظر می رسد برموداگراس غیربومی به دلیل داشتن کیفیت بالاتر و توان گیاه پالایی بیشتر در خاک های آلوده در میان گیاهان مورد بررسی مناسب ترین گیاه جهت ایجاد یک پوشش سبز در مناطق با خاک های آلوده به هیدروکربن های نفتی است.

تحلیل تنش در اتصال قلاب کابل نگهدارنده ی بوم شاول p&h
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده فنی 1392
  علی خراسانی اسمعیلی   محمدعلی حاج عباسی

باتوجه به اینکه کشور ایران، از لحاظ دارا بودن معادن صنعتی و معدنی جزو پیشگامان این صنعت در سطح دنیا است، استفاده صحیح، نگهداری و تعمیر اساسی ماشین آلات حفاری و معدنی همچون شاولها امری اجتناب ناپذیر میباشد. از آنجا که ستون فقرات دستگاه شاول، بوم است که تمامی بارها در زمان کار، به آن وارد میشود لذا تجزیه و تحلیل مکانیکی اتصال قلاب کابل نگهدارندهی بوم برای جلوگیری از خسارات احتمالی ضروری میباشد. در این پروژه سعی شد با استفاده از تواناییهای نرمافزار انسیس و با استفاده از مدل اجزاء محدود (fe) اتصال کابل و قلاب، به بررسی تاثیر پارامترهایی همچون زاویهی مارپیچ، قطر، طول فرورفتگی کابل در قلع، ضخامت قلع اطراف کابل، زاویهی کونیک، ضخامت و طول قلاب در طراحی اتصال پرداخته شود. همچنین در انتها نیز با استفاده از مدل اجزاء محدود یک کابل spiral strand هفت سیم، نتایج حاصل از تحلیل آن و نتایج کسب شده از تحلیل تنش اتصال، راهکارهای تئوری و عملی برای بهبود اتصال و کابل ارائه شد.

آنالیز پایداری ارتعاشات ناشی از عبور جریان سیال در لوله خمیده تاسیسات چاه های استخراج نفت و گاز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده مهندسی مکانیک 1392
  امیر بخشی زاده   محمدعلی حاج عباسی

لوله های حامل جریان سیال در صنایع مختلف وبخصوص صنت نفت کاربرد گسترده ای دارند. مشاهدات عینی حاکی از وجود ارتعاشات قابل توجه در قسمت هایی از لوله کشی تاسیسات چاه های نفت و گاز است که هندسه ای خمیده دارند. این ارتعاشات در اکثر مواقع با افزایش نرخ انتقال جریان، به ایجاد ناپایداری در رفتار دینامیکی سیستم می انجامد. طی این پژوهش سعی شد با الگو برداری از تاسیسات صنعت نفت و گاز، روند اصولی مطالعه ارتعاشات سیستم های piping طی شود. با ارائه فرض های منطقی و با استفاده از تئوری های اثبات شده علمی موجود، مسئله الاستو-دینامیک دردست به صورت ریاضی مدل سازی گردید. معادلات دیفرانسیل حاکم بر حرکت درون صفحه ای و برون صفحه ای لوله خمیده حامل جریان سیال با استفاده از هر دو تئوری محور مرکزی قابل اتساع و نیز غیرقابل اتساع استنتاج شد. معادلات بدست آمده با استفاده از قابلیت های نرم افزار matlab برای تحلیل مسائل المان محدود حل شد و رفتار دینامیکی درون صفحه ای یک لوله نیم دایره ای با دو انتهای کلمپ شده مورد ارزیابی قرار گرفت. حل معادلات بر اساس دو تئوری رایج محور مرکزی غیرقابل اتساع و تئوری اصلاح شده محور مرکزی غیر قابل اتساع صورت پذیرفت. نتایج حاصل همخوانی مناسبی با دستاوردهای حاصل از مطالعات پیشین نشان دادند. با اطمینان از دقت محاسبات، محدوده پایداری لوله خمیده حامل جریان سیال که تغییرات فشار داخلی در آن لحاظ گردیده بود نیز بررسی شد. نتایج بدست آمده از این بررسی نشان دادند که در نظر داشتن اثر گرادیان فشار در جریان داخلی لوله خمیده، سرعت بحرانی ایجاد ناپایداری را دستخوش تغییراتی می نماید و رفتار دینامیکی سیستم در مود اول ارتعاشی ناپایدار خواهد شد.

تحلیل ارتعاشات ورق های ساخته شده از مواد هدفمند با لایه های پیزوالکتریک با استفاده از تئوری مرتبه بالاتر تغییر شکل برشی و عمودی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده فنی 1392
  امید امیری   علیرضا سعیدی

در این پایان نامه ارتعاشات آزاد ورق های مستطیلی ساخته شده از جنس مواد هدفمند تراکم پذیر و تراکم ناپذیربا دو لایه پیزوالکتریک در بالا و پایین در حالت مدار بسته و مدار بازبر پایه ی تئوری مرتبه ی بالاتر تغییر شکل برشی و عمودی تحلیل شده است. با استفاده از چندجمله ای-های لژاندر، میدان جابجایی در راستای ضخامت ورق بسط داده شده است. همچنین، تابع توزیع پتانسیل الکتریکی بر حسب تابع درجه دوم فرض شده است. معادلاتحاکم بر ورق، با استفاده از اصل کار مجازی و نیز بکارگیری معادله ی ماکسول برای دو حالت مدار بسته و مدار بازبدست آمده و با فرض تکیه گاه ساده روی هر چهار لبه ی ورق به صورت تحلیلی حل شده-اند.در پایان، پس از بررسی صحت نتایج ارائه شده، نتایج عددی در هر دو حالت ماده ی تراکم پذیر و تراکم ناپذیر با لایه های پیزوالکتریک، برای شرایط مرزی الکتریکی، ابعاد و مدهای گوناگون ارائه شدهو اثرات لایه پیزوالکتریک بر فرکانس های طبیعی ورق به جزئیات مورد مطالعه قرار گرفته است. با توجه به نتایج بدست آمده، مشاهده گردید که این تئوری نتایج دقیقی برای ورق های ضخیم ارائه می دهد. همچنین مشخص شد که اثر پیزوسبب افزایش فرکانس طبیعی ورق برای هر دو حالت مدار بسته و مدار باز می گردد اماتاثیر آندر حالت مدار باز بیشتر است.

تأثیر تراکم خاک و قارچ اندوفایت piriformospora indica بر گیاه پالایی توسط ذرت در خاک های آلوده به هیدروکربن های نفتی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1392
  غزال ترابی   محسن سلیمانی

آلاینده های آلی و معدنی که از طریق فعالیت های صنایع تولید می شوند، می توانند مشکلات جدی را برای محیط زیست به وجود آورند. آلودگی محیط زیست در نتیجه ورود هیدروکربن های نفتی از جمله نگرانی های اخیر جوامع بشری مخصوصاً کشورهای تولید و مصرف کننده مواد نفتی است. بنابراین لزوم پالایش محیط های آلوده به نفت بر کسی پوشیده نیست. گیاه-پالایی یکی از روش های زیستی مطرح برای حذف و یا کاهش هیدروکربن های نفتی در خاک است که تحت تاثیر شرایط محیط از جمله خصوصیات فیزیکی خاک مانند تراکم می باشد. استفاده مداوم از وسایل مکانیکی در مزرعه موجب متراکم شدن خاک می گردد. تراکم به و جود آمده اثرات فراوان و طولانی مدتی بر خواص فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک بر جای می گذارد. در این مطالعه، اثر تراکم خاک و استفاده از قارچ pirifromospora indicaبه عنوان عامل کمکی برای کارایی فرایند گیاه پالایی مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور از خاک آلوده به هیدروکربن های نفتی از منطقه بختیار دشت اصفهان نمونه برداری انجام گرفت. از گیاه ذرت جهت کشت و انجام گیاه پالایی استفاده شد. تیمارهای اعمال شده شامل تراکم خاک (چگالی های ظاهری 1/2 و 44/1 گرم بر سانتی متر مکعب)، استریل کردن خاک و تلقیح قارچ می باشند. کشت گیاه در دو دوره یک و دو ماهه انجام شد. ویژگی های مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی گیاه ذرت شامل تعداد برگ، سطح برگ، میزان کلروفیل برگ و میزان فلورسانس کلروفیل و طول ریشه برای ارزیابی میزان تنش های وارده بر گیاه اندازه گیری شد. میزان کل هیدروکربن های نفتی در خاک و تنفس میکروبی خاک نیز اندازه گیری شد. میزان آلودگی اولیه خاک 45 گرم بر کیلوگرم خاک بود. میزان کاهش کل هیدروکربن های نفتی در بیشترین حالت 9/2 گرم بر کیلوگرم می باشد که مربوط است به تیمار خاک تراکم یافته و غیر استریل در دوره کشت دوماهه. کمترین میزان کاهش غلظت کل هیدروکربن های نفتی 3/5 -گرم بر کیلوگرم می باشد که مربوط به تیمار خاک استریل در دوره کشت یک ماهه بوده است. متراکم کردن خاک باعث افزایش عملکرد گیاه و افزایش بازده گیاه پالایی و استریل کردن خاک باعث کاهش عملکرد گیاه و پایین آمدن بازده گیاه پالایی شد. با وجود تاثیر مثبت تلقیح قارچ بر برخی پارامترهای فیزیولوژیک گیاه، تأثیر معنی داری بر رشد و عملکرد گیاه و کاهش کل هیدروکربن های نفتی مشاهده نشد که یکی از دلایل آن می تواند غلظت زیاد هیدروکربن های نفتی در خاک باشد. با وجود تاثیر مثبت تراکم خاک بر عملکرد گیاه و گیاه پالایی هیدروکربن های نفتی، توصیه می شود تاثیر این عامل و برهم کنش آن با قارچ میکوریز در سطوح مختلف تراکم خاک و در خاک های با غلظت های متفاوت آلاینده های نفتی در شرایط گلخانه و مزرعه بررسی گردد.

ارائه یک تئوری تغییرشکل دومتغیره برای تحلیل تیرهای میکرو
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده فنی 1392
  حسین محمدآبادی   حسین دریجانی

میکروتیرها، تیرهایی که اندازه مشخصه آن ها در حدود میکرون و زیرمیکرون است، به طور گسترده ای در وسایل میکروالکترومکانیکی مورد استفاده قرار می گیرند. از این رو ارائه مدلی مناسب جهت تحلیل این اجزاء، برای یافتن پاسخ صحیح استاتیکی و دینامیکی، بسیار مهم است. تئوری های پرکاربرد کنونی در زمینه تحلیل تیرها، هر یک دارای مزایا و معایبی هستند که آن ها را برای استفاده در برخی زمینه ها مناسب می گرداند. از طرف دیگر، در مقیاس میکرو و نانو، وابستگی به اثر اندازه در رفتار تیرها بصورت تجربی اثبات شده است. از آنجا که تئوری های محیط پیوسته کلاسیک قادر به اعمال اثر اندازه نیستند، لذا نمی توانند رفتار دینامیکی و استاتیک میکروتیرها را به خوبی مدل سازی کنند. لذا استفاده از یک تئوری محیط پیوسته غیرکلاسیک مانند تئوری تنش کوپل اصلاح شده، ضروری است. در این پژوهش یک تئوری تغییرشکل جدید برای تحلیل رفتار تیر ارائه شد که در آن، میدان جابجایی فقط دارای دو متغیر مستقل است؛ به گونه ای که شرایط مرزی تنش برشی صفر و تنش کوپل صفر لبه های بالا و پایین تیر، برآورده شوند. معادلات تعادل با استفاده از روش انرژی و اصل همیلتون استخراج گردیدند. در ادامه خمش استاتیک، فرکانس طبیعی ارتعاشات آزاد و بار کمانشی میکروتیرها با استفاده از تئوری تغییر شکل ارائه شده در این پایان نامه و با استفاده از تئوری تنش کوپل اصلاح شده، بررسی شدند. پاسخ های بدست آمده بر اساس این تئوری تغییرشکل پیشنهاد شده، با پاسخ های سایر تئوری های تغییر شکل رایج در زمینه تحلیل تیرها مقایسه گردید. نتایج نشان داد که پاسخ های بدست آمده بر اساس تئوری ارائه شده، در محدوده بین پاسخ های تئوری اویلر-برنولی و سایر تئوری های تغییرشکل برشی مرتبه بالا قرار می گیرد.

زیست پالایی خاک های آلوده به هیدروکربن های نفتی به روش phytostimulation
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1386
  اصغر بسالت پور   امیرحسین خوشگفتارمنش

آلودگی خاک ها به هیدروکربن های نفتی (tphs) یکی از مهم ترین مشکلات زیست محیطی در برخی از نقاط کشور به ویژه در اطراف پالایشگاه های نفت، نظیر پالایشگاه نفت تهران می باشد. وجود آلاینده های نفتی در خاک می تواند سبب بروز سمیت برای انسان و سایر موجودات زنده شده و موجبات آلودگی منابع آب های زیرزمینی و سطحی را فراهم آورد. همچنین نگرانی های زیادی درباره حضور این آلاینده ها در محیط زیست به ویژه به سبب ورود این ترکیبات به زنجیره غذایی موجودات زنده وجود دارد. بنابراین، پالایش این ترکیبات از محیط زیست ضروری است. روش های متعددی جهت پالایش خاک های آلوده به نفت وجود دارند اما از آنجا که بسیاری از این روش ها گران قیمت و با اثرات جانبی مضر برای محیط زیست هستند، امروزه به روش های زیستی نظیر گیاه پالایی (پالایش خاک های آلوده با استفاده از گیاه) توجه زیادی شده است. در این پژوهش نیز قابلیت استفاده از روش تحریک گیاهی به عنوان یک راهکار مقبول از لحاظ زیست محیطی و اقتصادی جهت پالایش خاک های آلوده به نفت، مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور ابتدا جوانه زنی و رشد هفت گیاه مختلف در سه خاک با سطوح مختلف آلودگی نفتی مورد مطالعه قرار گرفت. تیمارهای آلودگی عبارت بودند از تیمار co (خاک غیر آلوده) و تیمارهای 1c و 2c (به ترتیب نسبت وزنی 1:1 و 1:3 خاک کاملاً آلوده به خاک غیر آلوده). سپس چهار گیاه با درصد جوانه زنی بالا و رشد مناسب تر برای آزمایش گیاه پالایی انتخاب و میزان کاهش غلظت این آلاینده ها در انتهای یک دوره 120 روزه تعیین گشت. نتایج نشان داد که وجود هیدروکربن های نفتی در خاک بر جوانه زنی آفتابگردان، گلرنگ، اگروپایرون و شبدر تأثیر معنی داری نداشت. در مقابل جوانه زنی پوکسنلیا در تیمارهای 1c و 2c به ترتیب 32 و 56 درصد نسبت به تیمار co کاهش یافت. شبدر و کلزا نیز نسبت به وجود این آلاینده ها در خاک حساس بوده و در نتیجه فاقد عملکرد ماده خشک گیاهی در انتهای دوره آزمایش بودند. اما حضور آلاینده های نفتی در خاک کمترین اثر را بر رشد و نمو اگروپایرون، تال فسکیو و پوکسنلیا داشت. بنابراین چهار گیاه آفتابگردان، گلرنگ، اگروپایرون و تال فسکیو جهت گیاه-پالایی آلاینده های نفتی انتخاب شدند. در آزمایش گیاه پالایی، وجود هیدروکربن های نفتی در خاک موجب کاهش رشد و عملکرد ماده خشک ریشه و اندام هوایی همه گیاهان مورد مطالعه در تیمارهای آلودگی در مقایسه با تیمار شاهد (بدون آلودگی) شد که این کاهش رشد و عملکرد در تیمار 2c مشهودتر بود. همچنین حضور اگروپایرون در تیمار 2c نقش موثرتری نسبت به تال فسکیو در افزایش فعالیت و تنفس میکروبی در خاک داشت ولی اختلاف معنی داری بین ریزوسفر آفتابگردان و گلرنگ با تیمار شاهد (بدون گیاه) در فعالیت ریزجانداران خاک در این تیمار مشاهده نشد. میزان کاهش غلظت tphs در خاک در حضور گیاهان مختلف نیز متفاوت بود. به شکلی که بیشترین میزان کاهش غلظت tphs در حضور اگروپایرون و تال فسکیو به ویژه در سطح پایین تر آلودگی (تیمار 1c) بود به طوری که غلظت این آلاینده ها به ترتیب حدود 71 و 69 درصد نسبت به غلظت اولیه کاهش یافت. همچنین حضور تال فسکیو و اگروپایرون موجب کاهش 42 تا 45 درصدی غلظت tphs در تیمار 2c شد، اما حضور آفتابگردان تأثیر معنی داری بر غلظت این آلاینده های نفتی در هیچ یک از تیمارها نداشت. با توجه به نتایج این پژوهش، گیاه اگروپایرون جهت گیاه پالایی خاک های آلوده به نفت منطقه مورد مطالعه پیشنهاد می شود اگرچه انجام مطالعات تکمیلی جهت یافتن راهکارهای استقرار بهتر گیاه و افزایش کارایی گیاه پالایی لازم است.

اثر شوری و تغییر کاربری اراضی بر مقدار ماده آلی ذره ای (pom) و کربوهیدرات ها در دشت جوانمردی (زیر حوزه آبخیز رودخانه کارون شمالی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1386
  جابر فلاح زاده ابرقونی   محمدعلی حاج عباسی

در سال های اخیر توجه زیادی به مدیریت زمین کشاورزی برای کاهش، co2 اتمسفر شده است. نوع استفاده از زمین عامل موثر بر ذخیره مواد آلی خاک مر باشد که بر کیفیت و کمیت مواد آلی ورودی، سرعت تجزیه بقایای گیاهی و فرایندهای مرتبط با پایداری مواد آلی اثر می گذارد. با این وجود، در مناطق خشک و نیمه خشک اطلاعات در مورد کیفیت و کمیت موادآلی خاک در رابطه با تغییر کاربری مراتع ناچیز است. بارندگی کم، حاصلخیزی ضعیف و چرای بیش از اندازه توسط دام از ویژگی های مراتع در مناطق خشک و نیمه خشک می باشد. کربوهیدرات ها و ماده آلی ذره ای (pom) از بخش های مهم مواد آلی خاک هستند که بیشتر تحت تاثیر تغییر کاربری اراضی قرار می گیرند. شورشدن خاک فرایندی است که موجب تخریب خاک می شود و اهمیت آن در سراسر زمین روز به روز زیادتر می شود. حدود 34 میلیون هکتار از اراضی کشور ایران را خاک های شور تشکیل می دهد که پدیده های طبیعی و فعالیت های انسان عوامل تشکیل دهنده آن می باشند. از آنجایی که کربوهیدرات ها و فعالیت میکروبی در چند سانتیمتری سطح خاک متمرکز شده است، تغییر خصوصیات شیمیایی سطح زمین (مثل افزایش شوری) می تواند بر فعالیت میکروبی و مقدار کربوهیدرات ها تاثیر داشته باشد. هدف از انجام این تحقیق بررسی اثر شوری و تغییر کاربری چمنزار (با چرای مفرط) به اراضی کشاورزی (گندم) بر مقدار کربوهیدرات و (pom) در دشت جوانمردی (لردگان) می باشد. به منظور بررسی اثر تغییر کاربری، دو مکان به عنوان جمنزار و کشاورزی برای نمونه برداری انتخاب شد. همچنین برای بررسی اثر شوری، یک مکان مجزا با خاک شور انتخاب شد. در هر مکان در دو عمق 5-0 و 15-5 سانتیمتری نمونه برداری انجام گرفت. در نمونه های خاک مقدار کربوهیدرات قابل عصاره گیری با اسید رقیق، کربوهیدرات قابل عصاره گیری با آب داغ، کربوهیدرات قابل عصاره گیری با آب سرد، pom موجود در خاکدانه های ریز و درشت، درصد سدیم تبادلی، ظرفیت تبادل کاتیونی و غلظت کاتیون های تبادلی (سدیم، کلسیم و منیزیم) تعیین شد. تغییر کاربری باعث افزایش معنی دارز کربوهیدرات قابل عصاره گیری با اسید رقیق، کربوهیدرات قابل عصاره گیری با آب داغ و pom موجود در خاکدانه های ریز و درشت شد. با این وجود، تغییر کاربری باعث کاهش معنی دار کربوهیدرات قابل عصاره گیری با آب سرد شد. همچنین تغییر کاربری باعث کاهش معنی دار درصد سدیم تبادلی، مقدار رس و منیزیم تبادلی شد. تغییر کاربری بر کلسیم تبادلی تاثیر معنی داری نداشت. همبستگی مثبت بین ec و کربوهیدرات قابل عصاره گیری با آب داغ نشان دهنده کاهش فعالیت میکروبی با افزایش شوری است. شوری بر مقدار کربوهیدرات قابل عصاره گیری با اسید رقیق اثری نداشت. کلسیم تبادلی با کربن آلی و کربوهیدرات قابل عصاره گیری با آب داغ همبستگی مثبتی داشت که تصور می شود، وجود کلسیم تبادلی برای پایداری مواد آلی در خاک های آهکی لازم باشد.

تحلیل ارتعاشات آزاد میکروورق های مستطیلی از جنس مواد همگن و هدفمند با استفاده از تئوری اصلاح شده کوپل تنش و تئوری مرتبه بالاتر تغییر شکل برشی و عمودی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده مکانیک 1392
  الهام محسنی هونجانی   علیرضا سعیدی

در این مطالعه، ارتعاشات آزاد میکرو ورق های مستطیلی از جنس مواد همگن و هدفمند تراکم پذیر و تراکم ناپذیر مورد بررسی قرار گرفته است. از آن جایی که حل دینامیکی مدنظر است نیاز به محاسبه معادلات حاکم بر رفتار ارتعاشی ورق می باشد. لذا معادلات حاکم بر ورق با استفاده از اصل همیلتون (اصل کار مجازی) و با استفاده همزمان از تئوری اصلاح شده کوپل تنش که یک تئوری غیرکلاسیک است و اثر اندازه مواد با مفیاس کوچک را درنظر می گیرد و تئوری مرتبه بالاتر تغییر شکل برشی و عمودی ورق که هم تغییرشکل های برشی و هم تغییرشکل های عمودی را در نظر می گیرد و برای ورق های ضخیم مناسب است، به دست آمده است. حل تحلیلی این معادلات برای ورق با چهار لبه ساده که منجر به حل ناویر شده است، ارائه شده است. در انتها برای بیان دقت و صحت کارهای انجام شده به اعتبار سنجی نتایج عددی حاصل از حل معادلات حاکم با کارهای گذشته پرداخته شده است. سپس با ارائه نتایج عددی بیشتر در چهار حالت همگن و هدفمند تراکم پذیر و تراکم ناپذیر به تفسیر بیشتر تحقیق حاضر اقدام شده است. سپس اثر پارامترهای مختلف مانند نسبت پارامتر مقیاس طول ماده به ضخامت، توان ماده هدفمند، نسبت طول مشخصه به ضخامت و نسبت طول به عرض بر روی ارتعاشات میکرو ورق مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. نتیجه بررسی ها به این صورت است که پارامتر مقیاس طول ماده خاصیت کشسانی یا همان سفتی ورق را افزایش می دهد. هم چنین با افزایش نسبت طول مشخصه به ضخامت و افزایش توان ماده هدفمند مقدار پارامتر فرکانس طبیعی ارتعاشات کاهش می یابد. این کاهش را می توان این طور تفسیر کرد که نازک تر شدن ورق و افزایش توان ماده هدفمند خاصیت کشسانی یا همان سفتی ورق را کاهش می دهند.

تحلیل تنش تماسی ناشی از بارهای دینامیکی در چرخدنده ساده
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده مهندسی 1393
  احسان دانشور   محمدعلی حاج عباسی

برای بررسی عملکرد چرخدنده ها، توجه به پدیده ای مانند سایش که با موضوع تنش و بارگذاری پیوندی متقابل دارد، ضروری می نماید. در واقع اهمیت کاربردی چرخدنده ها، محورهای تحقیقاتی عدیده ای را موجب شده است که مطالعه اثرات متقابل سایش با تنش و بارهای دینامیکی از جمله موارد مهم محسوب می شود. در این پژوهش اثرات بارهای دینامیکی ناشی از سایش در چرخدنده ساده بوسیله تحلیل المان محدود آن مورد توجه قرار گرفته است. از آنجایی که اثرات متقابل سایش و بارهای دینامیکی بر یکدیگر، یک فاکتور تعیین کننده در بحث درگیری چرخدنده ها می باشد، بنابراین تحلیل تنش تماسی چرخدنده سالم و سایش یافته امری ضروریست. در این مطالعه در ابتدا میزان سایش در چرخدنده ساده با کدنویسی در نرم-افزار متلب شبیه سازی شده است، و اثرات متقابل پارامترهای مختلف ایجاد کننده بارهای دینامیکی و سایش بر یکدیگر بررسی شده است. در ادامه پروفیل سایش یافته در دورهای مختلف در نرم افزار متلب ایجاد شده است. سپس در نرم افزار کتیا چرخدنده سالم و سایش یافته مدلسازی شده است. در پایان به کمک نرم افزار آباکوس به تحلیل تنش تماسی در میزان سایش های مختلف پرداخته شده است. سرانجام از مقایسه نتایج حداکثر سایش مطلوب چرخدنده قبل از شکست تعیین شده است.

بررسی تأثیر برخی از ویژگی های خاک و محیط بر رواناب و رسوب در بخشی از حوضه آبخیز منطقه لردگان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1393
  عبدالقادر حسنی سنگانی   محمدعلی حاج عباسی

خاک به عنوان مهمترین منبع طبیعی به حساب آمده و از دست دادن آن برابر با نابودی تمدن در هر منطقه می¬باشد و به تعبیری فرسایش خاک به عنوان خطری برای رفاه انسان و حتی برای حیات او به شمار می¬آید. فرسایش و رسوب فرآیندهای طبیعی هستند که سبب تغییر شکل سطح زمین می¬شوند. این فرآیندها و تحولات می¬تواند در اثر فعالیت¬های انسان کاهش یافته و یا تشدید شود. عوامل محیطی و خاکی زیادی می¬تواند بر میزان رواناب، رسوب تولید شده و فرسایش-پذیری تأثیرگذار باشند. هدف از این مطالعه بررسی عوامل محیطی (شیب، کاربری اراضی) و برخی از ویژگی¬های فیزیکی و شیمیایی (هدایت هیدرولیکی، پایداری خاکدانه¬ها، ماده آلی وکربنات کلسیم) بر روی تولید رواناب، رسوب و گل-آلودگی در منطقه لردگان، چهارمحال و بختیاری بوده است. برای ایجاد بارش از دستگاه باران ساز قابل حمل، که قابلیت ایجاد بارشی معادل 17/3 میلی متر بر دقیقه را داشت، برای 90 نقطه انتخابی در سه کاربری جنگل دست نخورده، جنگل دست خورده و اراضی دیم، در دو کلاس شیب (12-0) و (25-12) درصد به مدت 6 دقیقه استفاده شد. برای مقایسه کاربری و شیب های مورد نظر بر تولید رواناب، رسوب و فرسایش¬پذیری طرح کاملاً تصادفی در قالب فاکتوریل و برای بررسی ویژگی¬های فیزیکی و شیمیایی از مدل رگرسیون ساده خطی، چند متغیره و همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد که جنگل دست نخورده رواناب بیشتری نسبت به کاربری دیم تولید کرده و شیب (25-12 درصد) بیشترین حجم رواناب و رسوب را تولید کرده است و مقدار گل¬آلودگی تیمار دیم بیشتر از دو کاربری دیگر بدست آمده است، که نشان دهنده حساسیت بیشتر دیمزارهای منطقه به فرسایش و فرسایش¬پذیری می¬باشد. مدل ساده خطی رگرسیونی نشان داد، ماده آلی، پایداری خاکدانه¬ها، هدایت هیدرولیکی با افزایش نفوذپذیری آب در خاک ومقاومت خاکدانه¬ها در برابر بارندگی باعث کاهش و درصد کربنات خاک باعث افزایش رواناب و رسوب تولید شده در سه کاربری و دو شیب مورد پژوهش شده است. همبستگی اثر همزمان بین ویژگی¬های خاک در سه کاربری مورد پژوهش نشان داد ماده آلی، پایداری خاکدانه، هدایت هیدرولیکی و آبگریزی تأثیر منفی بر شاخص فرسایش¬پذیری داشته و درصد سیلت با همبستگی (38/0=r) که در سطح یک درصد معنی دار شد، بیشترین تاثیر مثبت را بر شاخص فرسایش¬پذیری داشته است.

آنالیز پایداری ارتعاشات ناشی از عبور جریان سیال در رشته لوله مغزی چاههای استخراج گازی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده مهندسی مکانیک 1393
  علیرضا محمدی محمدآباد   محمدعلی حاج عباسی

لوله های حامل جریان سیال به طور گسترده در صنایع نفت و گاز به کار می روند؛ در بخش بالادستی این صنایع، رشته تکمیلی تولید یا رشته لوله مغزی به منظور انتقال نفت و گاز از لایه های تولیدی مخازن هیدروکربوری به تسهیلات سرچاهی در سطح زمین مورد استفاده قرار می گیرد. با توجه به حجم و سرعت بالای انتقال سیال، سیستم لوله مغزی دچار ارتعاشات و ناپایداری دینامیکی شده و زمینه بروز شکست های مکانیکی ناشی از خستگی در سازه فراهم می گردد. در این پژوهش کوشش گردید؛ تا با تعریف منطقی مساله و نزدیک به شرایط واقعی، شکل اولیه ای از لوله مغزی با استفاده از تئوری های مرسوم علمی به صورت ریاضی مدل سازی شود. معادلات دیفرانسیل حاکم بر حرکت درون صفحه ای با فرضیات محور مرکزی غیر قابل اتساع و کرنش غیرخطی، با بکارگیری اصل همیلتونی استنتاج شدند. شکل گسسته معادلات حرکت سیستم نیز با استفاده از تئوری اجزاء محدود و توسعه اصل همیلتونی، حاصل شدند؛ به این ترتیب ماتریس های جرم، سختی، اثرات ژیروسکوپی، نیروهای خطی و نیروهای غیرخطی بدست آمدند. معادلات دیفرانسیل غیرخطی سیستم، حول نقطه تعادل صفر یعنی حالت مستقیم لوله مغزی خطی سازی شدند؛ سپس با توسعه برنامه کامپیوتری تحت نرم افزار متلب و اعمال شرایط مرزی دو سرگیردار، دستگاه معادلات دیفرانسیل مساله حل شدند. سپس بوسیله آنالیز انشعاب ، محدوده مناسب عوامل تاثیرگذار در پایداری سیستم همچون سرعت جریان سیال، نیروی کششی و میرایی ویسکوز سیال پیرامون لوله مغزی تعیین شد. سرعت های بحرانی جریان سیال و فرکانس های طبیعی سیستم بدست آمدند و تاثیر مثبت میرایی ویسکوز بر پایداری ارتعاشات سیستم مشخص شد.

تاثیر اصلاح سر دندانه بر رفتار ارتعاشی چرخدنده های مخروطی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده فنی 1393
  حبیب اله مطهر   فرهاد شیخ سامانی

چرخدنده های مخروطی از جمله پرکاربردترین چرخدنده ها هستند که بروز ارتعاش و صدا در آنها اجتناب ناپذیر است. یکی از مهمترین عوامل بروز ارتعاش در چرخدنده ها نوسان خطای انتقال استاتیک است. در این پژوهش با تمرکز بر این عامل سعی شده است که تاثیر این عامل تا حد ممکن کاهش یابد. چرخدنده به کمک روشی تقریبی به نام تردگولد مدل می شود. این روش می تواند دندانه ی جایگزین برای چرخدنده ی مخروطی دندانه مستقیم تولید نماید. سپس به کمک کد helical pair چرخدنده های ساده ی جایگزین ساخته شده و در نرم افزار مارک مورد تحلیل قرار می گیرد. نتایج حاصل خطای انتقال استاتیک را شامل می شوند. سپس از ابزار بهینه سازی کد استفاده می شود تا با تغییر اصلاح سر و ریشه ی دندانه بتوان مقدار مطلوب کمترین تفاضل میان بیشینه و کمینه ی خطای انتقال استاتیک را بدست آورد. نتایج حاصل از این بخش در تحلیل رفتار دینامیک چرخدنده مورد استفاده قرار می گیرد. مدل مشابه دیگری بر مبنای کمینه نمودن مقدار دامنه پاسخ های زمانی چرخدنده مخروطی دندانه مستقیم مورد تحلیل قرار می گیرد. نتایج بخوبی نشان می دهد که در مدل اول با وجود کمتر بودن نوسان خطای انتقال استاتیک نسبت به مدل دوم، رفتار دینامیکی مدل دوم بهتر است. همچنین در تحلیل رفتار دینامیکی چرخدنده مطلوب به بررسی پدیده پرش، انشعاب و تحلیل نیرویی مدل های بدون اصلاح دندانه، اصلاح شده ی مدل اول و اصلاح شده ی مدل دوم پرداخته می شود.

اثر شوری و خشکی بر دو گونه گیاه بابونه matricaria chamomilla l.و matricaria aurea loefl
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1387
  فخرالدین افضلی   محمدعلی حاج عباسی

چکیده بابونه matricaria از گیاهان داروئی بسیار مهم است که کشت و رویش آن در زمینهای شور گزارش شده است اما تحقیقات علمی در زمینه تحمل این گیاه به شرایط شوری و خشکی دیده نشد. در این پژوهش اثر شوری nacl و خشکی بر جوانه زنی، پاسخ های فیزیولوژیکی و بیوشیمیائی، غلظت عناصر معدنی، مقدار مواد موثره دارویی و رشد دو گونه مهم بابونه، m. chamomilla و m.aurea مطالعه شد. در آزمایش جوانه زنی برای تنش شوری، محلولهای با پتانسیل اسمزی صفر، 175/0-،358/0-،541/0-،716/0- مگاپاسکال (معادل با هدایت الکتریکی صفر، 5 ، 10 ، 15 و 20 دسی زیمنس بر متر) nacl و برای تننش خشکی پتانسیلهای اسمزی صفر، 05/0-، 1/0-،2/0-،3/0- مگاپاسکال با استفاده ازمحلول peg6000 ایجاد شد. آزمایش اصلی بررسی تنش شوری بر رشد رویشی و زایشی بابونه، بصورت آبکشت با پنج سطح شوری کلرید سدیم ( صفر، 5، 10، 15، 20 دسی زیمنس بر متر) انجام شد. در آزمایش اصلی تنش خشکی نیز که به صورت گلدانی انجام شد، چهار تیمار رطوبتی (شامل رطوبت خاک در حد ظرفیت زراعی، و تخلیه 75، 90 و 95 درصد آب قابل دسترس خاک) مورد آزمون قرار گرفتند. گیاهان در پایان مراحل رویشی و زایشی از محل اتصال ریشه و شاخسار جدا شده و وزن خشک و عمق ریشه و شاخسار اندازه گیری شد. همچنین غلظت عناصر کم مصرف و پرمصرف، نیترات، rwcو اسید آمینه پرولین برگ تازه، ماده موثر دارویی فلاونول – o- گلیکوزیدهای گل خشک، کلروفیل a، b، و کل اندازه گیری شد. نتایج جوانه زنی نشان داد که جوانه زنی دو گونه بابونه در پتانسیل اسمزی 8/0- از nacl و 4/0- مگاپاسکال از peg متوقف گردید. در این مرحله حساسیت این دو گونه به تنش خشکی بیشتر از شوری بود. در مراحل بعدی رشد رویشی و زایشی، رشد گونه m. chamomilla در سطح 25 دسی زیمنس بر مترو رشد گونه m.aurea در سطح 20 دسی زیمنس بر متر شوری متوقف گردید. رشد گیاه تا سطح شوری 5 دسی زیمنس بر متر کاهش معنی داری نداشت در حالیکه با افزایش بیشتر شوری کاهش یافت. در میان عناصر مختلف اندازه گیری شده، غلظت یونهای cl و na در قسمتهای مختلف گیاه با افزایش شوری افزایش یافتند. با افزایش شوری نسبت های k/na و ca/na در ریشه و شاخسار کاهش یافت اگرچه این نسبتها در شاخسار بیشتر از ریشه بود. دو گونه بابونه مورد آزمایش از نظر مقاومت به شوری در گروه گیاهان نسبتاً مقاوم تا مقاوم قرار گرفتند. به نظر می رسد سازوکارهای مقاومت به شوری در دو گونه ذکر شده بابونه با در نظر گرفتن افزایش شدید پرولین و تغییرات rwc و سایر شواهد فیزیولوژیکی و بیوشیمیائی آزمون شده، درنتیجه نسبت های بیشتر k/na و ca/na در شاخسار نسبت به ریشه، تجمع na در ریشه، ساخته شدن و تجمع پرولین در شاخسار و برقراری تعادل اسمزی بوسیله مواد معدنی و آلی ذکر شده، باشد. مقاومت به شوری در گونه m. chamomilla بیشتر از گونه m.aurea بود. در بررسی مقاومت به خشکی دو گونه، مقاومت چندانی از دو گونه درمقابل خشکی دیده نشد. مقاومت گونه m.aurea به خشکی بیشتر از m. chamomilla بود. غلظت عناصر غذائی در گیاه با افزایش تنش خشکی کاهش یافت. با توجه به سایر عوامل تعیین شده در تنش خشکی، به نظر می رسد که نقش اسید آمینه پرولین در ایجاد تعادل اسمزی بسیار مهمتر از سایر عوامل باشد. نتایج مرحله گل دهی گونه m. chamomilla نشان داد که شوری و خشکی، وزن خشک گل و غلظت فلاونوئید را کاهش دادند، اما تاثیر خشکی بیشتر از شوری بود. وزن خشک گلها با افزایش شوری تا سطح 5 دسی زیمنس بر متر ، افزایش یافت، در حالی که سطوح بالاتر شوری، موجب کاهش وزن خشک گلها شد. غلظت فلاونول – o- گلیکوزید ها در تیمارهای شوری تا سطح 10 دسی زیمنس بر متر، کاهش معنی داری را نشان نداد. با در نظر گرفتن وزن خشک گل تولید شده، بیشترین مقدار فلاونول-o-گلیکوزیدها در تیمار 5 دسی زیمنس بر مترکلرید سدیم بدست آمد. در تیمارهای خشکی، وزن خشک گل و غلظت فلاونول – o- گلیکوزید ها با افزایش شدت خشکی کاهش یافت. از جمله موارد مهم قابل توصیه در مورد این گیاه دارویی با توجه به مکانیسم مقاومت به شوری تشخیص داده شده و تولید مواد دارویی در دو گونه مورد مطالعه کشت این گیاه تا سطح شوری 5 دسی زیمنس بر متر می باشد.

گیاه پالایی آلاینده های نفتی در خاک با استفاده از نانولوله های کربنی چندجداره
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1393
  علی فیوجی   محمدعلی حاج عباسی

چکیده به دنبال صنعتی شدن جوامع و بروز آلودگی های گوناگون مرتبط با محیط زیست، از نیمه دوم قرن بیستم به محیط زیست و اثرات زیان باری که از آلوده کردن آن منتج می گردد، توجه جدی شده است. خاک به عنوان جزئی از محیط ، زیست گاه منحصر به فردی برای موجودات خشکی زی مثل انسان ها و همچنین گیاهان است. خاک های آلوده به ترکیبات نفتی برای کاربری های کشاورزی، مسکونی و تفریحی مناسب نبوده و حذف این مواد از خاک امری ضروری به شمار رفته و جوامع باید روش های مناسبی برای این مهم، اتخاذ کنند. در بین روش های زیستی، به استفاده از گیاه در کاهش آلودگی که اصطلاحاً آن را گیاه پالایی می نامند توجه زیادی معطوف شده است. اخیراً جهت موفقیت بیشتر در گیاه پالایی آلاینده های نفتی و کاستن بیشتر این ترکیبات در خاک، از راه کارهایی ترکیبی مناسبی استفاده شده است. از جمله این راه کارها، استفاده از مواد افزودنی است که بتواند هزینه و زمان مورد نیاز برای پالایش آلاینده ها را تا حد امکان کاهش دهد. بررسی تأثیر نانولوله های کربنی به عنوان ماده کمک کننده به رشد گیاه در محیط آلوده به هیدروکربن نفتی بر روند گیاه پالایی آن هدف این پژوهش بوده است. بدین منظور بذور و نشاءهای تیمار شده گیاه ذرت با محلول نانولوله های کربنی چندجداره با غلظت های 0، 10، 20 و 40 میلی گرم بر لیتر در خاک های با سه سطح آلودگی نفتی (16/4%، 76/2% و 43/2%) کشت گردیدند و پس از مدت 12 هفته برداشت شدند و در نهایت از سه ناحیه خاک با فاصله از ریشه، نمونه برداری صورت گرفت. نتایج نشان داد که افزایش آلودگی هیدروکربن نفتی در خاک سبب کاهش زیست توده خشک گیاه از 2352/2 گرم به 7952/0 گرم گردید. کلیه ی تیمارهای نانولوله های کربنی چندجداره نیز بر پارامترهای مهم گیاه نظیر وزن خشک، طول گیاه و کلروفیل برگ تأثیرگذار بود، به طوری که تیمار بذر 10 میلی گرم بر لیتر نانولوله ی کربنی بیشترین عملکرد گیاه را در بین سایر تیمارهای نانولوله ی کربنی داشت (0655/2 گرم) و همچنین تیمار نشاء 40 و تیمار بذر 40 میلی گرم بر لیتر بیشترین مقدار کلروفیل برگ (به ترتیب 6267/6 و 4519/6) را باعث شدند. در هر سه سطح آلودگی نفتی خاک، افزایش غلظت آلاینده مشاهده شد که این افزایش در خاک 2 (حاوی 76/2% آلودگی) کم تر از دو خاک دیگر بود. نانولوله های کربنی تأثیر متفاوتی را بر حذف آلاینده ها از خاک داشتند، به گونه ای که تیمارهای بذر باعث کاهش آلاینده های خاک شده ولی تیمارهای نشاء نانولوله های کربنی سبب تجمع آلاینده ها در خاک شدند. با مقایسه اثر ناحیه نمونه برداری خاک بر حذف آلاینده ها مشاهده شد که هر چه از ریشه گیاه فاصله بیشتر شود حذف آلاینده ها کمتر می گردد. به طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که استفاده از موادی مانند نانولوله های کربنی می تواند بر سازوکارهای پالایش آلاینده های نفتی توسط گیاه موثر باشد ولی مطالعات بیشتری در این زمینه نیاز است

تغییرات زمانی اجزاء فیزیکی ماده آلی خاک پس از رخدادهای آتش سوزی در منطقه فریدن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1393
  فرزانه اصلانی   محمدرضا مصدقی

مراتع جزء زیست بوم های طبیعی و پویا روی کره زمین هستند که بیش ترین سطح خشکی ها را به خود اختصاص داده اند. مرتع یک اکوسیستم طبیعی و غنی از ذخایر ژنتیکی است که از تنوع گونه ای گیاهی زیادی برخوردار می باشد. این گوناگونی زیستی ضامن پایداری اکوسیستم مرتع در برابر عوامل متغیر محیطی و زیستی است. آتش سوزی یکی از عوامل اصلی تأثیرگذار بر تنوع زیستی مراتع است. آتش سوزی کنترل شده از جمله راهکارهای مدیریتی برای اصلاح مراتع محسوب می شود. از طرف دیگر، آتش سوزی یکی از خطراتی است که جنگل ها و مراتع را به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک تهدید می کند. هدف از انجام این پژوهش، بررسی پیامدهای باقی مانده آتش سوزی پوشش گیاهی بر بافت، درصد آهک، ماده آلی (om)، ماده آلی ذره ای (pom)، کربوهیدرات های قابل عصاره گیری با آب داغ (cbhw)، شاخص های پایداری ساختمان (mwd، gmd و wsa)، کربن آلی (oc) و نیتروژن کل (tn) و نسبت c/n در اجزاء فیزیکی خاکدانه ها در مراتع شهرستان فریدن واقع در استان اصفهان بود. برای این منظور، از رخداهای آتش سوزی در سال های 1387، 1388، 1389، 1390 و 1391 که به ترتیب 4 سال، 3 سال، 2 سال، 1 سال و بلافاصله پیش از این پژوهش، دچار آتش سوزی شده بودند، تعداد ده ایستگاه به ازای هر سال و پنج ایستگاه برای سال 1391 انتخاب شد. در هر ایستگاه یک نقطه به عنوان تیمار (آتش سوزی شده) و یک نقطه به عنوان شاهد (آتش سوزی نشده) انتخاب شد و اندازه گیری ها نزدیک مرز مکان های آتش سوزی شده و آتش سوزی نشده پس از فصل چرا انجام شد تا اثر تغییرپذیری مکانی به حداقل برسد. بنابراین 45 نمونه از مکان های آتش سوزی شده و 45 نمونه نظیر آن ها از مکان های آتش سوزی نشده (در مجموع 90 مکان) انتخاب شده و به آزمایشگاه انتقال یافت. برای مقایسه آماری ویژگی های مورد نظر خاک در دو مکان سوخته (f) و نسوخته (nf) در هر سال به طور مجزا از آزمون t جفت شده استفاده شد. برای بررسی پیامدهای آتش سوزی و اثر گذشت زمان بر oc و tn خاکدانه ای (اجزاء فیزیکی ماده آلی) از طرح کاملاً تصادفی نامتعادل با آرایش فاکتوریل استفاده شد. نتایج نشان داد آتش سوزی و گذشت زمان پس از آن سبب افزایش معنی دار میانگین om، cbhw، tn و میانگین سهم هر جزء خاکدانه ای از کربن آلی کل خاک در تمام گروه های خاکدانه ای شد. آتش سوزی باعث افزایش میانگین های total pom، occluded pom و free pom شد؛ اگرچه اثر آن بر total pom و occluded pom معنی دار بود ولی بر free pom اثر غیرمعنی داری داشت. به طور نسبی آتش سوزی، ذخیره pom (نسبت pom/om) و ذخیره cbhw (نسبت cbhw/om) را کاهش می دهد که بیان گر حساسیت بیشتر آنها به مدیریت خاک می باشد. آتش سوزی با افزایش ماده آلی، pom و cbhw خاک، تأثیر افزایشی و معنی داری بر میانگین شاخص های پایداری ساختمان خاک شامل mwd، gmd و wsa داشت. از طرف دیگر، گذشت زمان پس از آتش سوزی اثر کاهشی بر تفاوت mwd، gmd و wsa بین مکان های سوخته و نسوخته داشت. آتش سوزی سبب کاهش معنی دار میانگین درصد ذرات اولیه و خاکدانه های خیلی ریز (mm 053/0 >) و کاهش غیرمعنی دار درصد خاکدانه های ریز (mm 25/0-053/0) پایدار در آب شد ولی درصد خاکدانه های درشت (mm 4-25/0) پایدار در آب خاک پس از آتش سوزی افزایش معنی داری داشته اند.اثر سال پس از آتش سوزی و اندازه خاکدانه بر oc و tn خاکدانه ها معنی دار ولی بر نسبت c/n غیرمعنی دار بود. آتش سوزی باعث افزایش نسبت c/n خاک شد اما این افزایش در تمام سال ها غیرمعنی دار بود. یافته های این پژوهش نشان داد که آتش سوزی مدیریت شده در مراتع فریدن می تواند در بیشتر نقاط با شیب کم واقع روی شیب های شمالی و شرقی با بافت لومی با چرای کم یا کنترل شده، سبب بهبود ویژگی های فیزیکی، شیمیایی و کیفیت خاک گردد.

تحلیل رفتار ارتعاشی غیرخطی محورچرخان با یاتاقان های مغناطیسی به روش اختلال هموتوپی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده فنی 1391
  ابوذر حیدری دره در   محمدعلی حاج عباسی

در این پایان نامه، رفتار ارتعاشی غیر خطی یک محورچرخان تحت تاثیر نیروهای غیرخطی ناشی از عملکرد یاتاقان مغناطیسی و نابالانسی مورد مطالعه قرار گرفته است. محورچرخان به صورت صلب و متکی بر دو یاتاقان مغناطیسی با ساختاری هشت قطبی مدلسازی شده است. معادلات دینامیکی حاکم بر رفتار ارتعاشی سیستم به صورت دو معادله دیفرانسیل عادی، غیرخطی، مرتبه دوم و وابسته به هم استنتاج شده اند و به منظور حل آنها، روش اختلال هموتوپی بکار برده شده است. با اعمال روش اختلال هموتوپی در حل معادلات مزبور امکان ارائه حل هارمونیک به صورت تحلیلی ـ تقریبی فراهم گردیده است. در واقع، با مساوی قرار دادن ضرایب توان های مشابه پارامتر جایدهی، سلسله ای از معادلات دیفرانسیل عادی مرتبه دوم و غیر همگن حاصل می شود که شامل اثرات نابالانسی و نیروهای غیرخطی ناشی از نیروهای مغناطیسی یاتاقان هستند. نیروهای مذکور اثرات وابستگی متقاطع را در بر دارند. با مورد ملاحظه قرار دادن تعدادی شرط اولیه برای جابجایی و سرعت در دو راستای افقی و عمودی تحلیل ارتعاشات آزاد به انجام رسیده است. سپس به بررسی ارتعاشات اجباری تحت تأثیر نیروی هارمونیک پرداخته شده است. همچنین اثر پارامترهای مختلف از جمله نسبت میرایی، جریان پیش مغناطیس، فاصله بین روتور و یاتاقان، بر رفتار ارتعاشی محور چرخان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. تغییرات دامنه و فاز پاسخ بر حسب فرکانس تحریک که در واقع سرعت دوران محور است، بررسی شده و نتایج نشان می دهند که با افزایش فرکانس تحریک، دامنه حرکت با نزدیک شدن به سرعت بحرانی افزایش و با عبور از آن رو به کاهش می گذارد و کارآیی سیستم یاتاقان مغناطیسی را در نگهداری پایدار محور چرخان نشان می دهد. در مورد اثر سایر عوامل دخیل بر رفتار ارتعاشی تجزیه و تحلیل لازم صورت گرفته و مقایسه ی نتایج که تا توان دوم پارامتر جایدهی از دقت برخوردارند، با سایر مراجع موید دقت شیوه بکار برده شده در این تحقیق است.

بررسی تأثیر پدیده ی اثر سطحی بر ارتعاشات غیرخطی نانورزوناتورها با روش تکرار تغییراتی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده فنی 1391
  محمدباقر حسینی   محمدعلی حاج عباسی

در این پایان نامه، تأثیر پدیده ی اثر سطحی ناشی از خواص مکانیکی متفاوت در لایه ای نازک روی سطح جسم، بر ارتعاشات غیرخطی نانورزوناتوها با استفاده از روش تکرار تغییراتی مورد مطالعه قرار گرفته است. نانوروزناتور به صورت تیر اویلر ـ برنولی و با در نظرگرفتن اثر موضعی خواص مکانیکی لایه ای نازک از سطح، میرایی محیط، کشش محوری، تنش پسماند و نیروی الکتروستاتیک سیستم محرک نانورزوناتور مدلسازی شده است. به منظور اعمال کردن اثر سطحی پارامترهای متأثر از این پدیده شناسایی گشته و در معادله ی استنتاج شده دخالت داده شده اند. سپس برای حل از روش تکرار تغییراتی استفاده شده است.

حل تحلیلی ارتعاشات آزاد ورق مستطیلی و ورق دایروی بر مبنای تئوری دو متغیره بهبودیافته
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده فنی 1392
  امیرحسین شهدادی   محمدعلی حاج عباسی

در این پایان نامه با استفاده از تئوری دومتغیره بهبودیافته ورق، ابتدا ارتعاشات آزاد ورق مستطیلی مورد مطالعه قرار می گیرد، سپس به ارتعاشات آزاد مودهای متقارن ورق دایروی پرداخته می شود.

تأثیر همزیستی قارچ piriformospora indica بر سیستم ریشه ای گیاه ذرت و کیفیت خاک آلوده به مواد نفتی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1394
  جواد زمانی بابگهری   ابراهیم علایی

گیاه پالایی با توجه به پیامدهای جانبی کمی که بر محیط زیست دارد، به عنوان یک روش دوستدار طبیعت محسوب می شود. مهم ترین فرایندهای تأثیرگذار در کاهش و حذف هیدروکربن ها از خاک در گیاه پالایی، وابسته به حضور ریشه هستند. ریشه ها با تغییر دادن ویژگی های خاک باعث بهبود شرایط رشد ریزجانداران می شوند و از طرفی حضور ریشه در خاک باعث بهبود شرایط تهویه و تسریع در فرایند گیاه پالایی می گردد. گیاه پالایی خاک های آلوده به مواد نفتی با تجزیه هیدروکربن های آب گریزی که سطح ذرات خاک را پوشانده اند، مقدار جذب و نگهداشت آب در خاک و دیگر ویژگی های هیدرولیکی و کیفیت خاک را تحت تأثیر قرار می دهد. تاکنون پژوهشی در خصوص تأثیر قارچ اندوفیت piriformospora indica، در بحث گیاه پالایی خاک های آلوده به مواد نفتی انجام نشده است. بنابراین پژوهش حاضر به بررسی حضور مستقیم ریشه گیاه ذرت تلقیح شده با قارچ p. indica بر حذف آلاینده های نفتی و فعالیت های میکروبیولوژیک و نیز بررسی شاخص کیفیت فیزیکی (شاخص s) و آب گریزی خاک آلوده به مواد نفتی انجام گرفت. در این پژوهش همچنین به بررسی تأثیر قارچ اندوفیت بر رشد و توسعه سیستم ریشه ای این گیاه در حضور توزیع متفاوت لایه های آلوده به مواد نفتی پرداخته شد. برای اجرای مطالعه اول و دوم از یک سیستم ریزوباکس چهار بخشی با فاصله از ریشه استفاده گردید. کشت گیاه در بخش مرکزی این ریزوباکس انجام شد و پس از گذشت 64 روز، تأثیر تلقیح بر رشد گیاه و ویژگی های میکروبیولوژیک و هیدرولیکی خاک مورد بررسی قرار گرفت. دو مطالعه دیگر که به بررسی تأثیر تلقیح قارچ اندوفیت p. indica بر رشد و توسعه ریشه توجه داشت با استفاده از سیستم ریزوترون و نیز روش رادیوگرافی نوترونی انجام شد. نتایج این پژوهش نشان داد که حضور قارچ اندوفیت موجب افزایش عملکرد ریشه و اندام هوایی گیاه ذرت شده و همچنین ارتفاع گیاه و سبزینگی آن در گیاهان دارای اندوفیت بیشتر از گیاهان بدون اندوفیت بود. ویژگی های زیستی خاک مانند جمعیت باکتریایی و آنزیم دهیدروژناز خاک باکشت گیاه (در هر دو تیمار با و بدون اندوفیت) افزایش معنی داری در مقایسه با تیمار شاهد (بدون کشت گیاه) نشان داد. بهبود شرایط بیولوژیک خاک با افزایش تجزیه هیدروکربن های خاک، موجب کاهش مواد نفتی در خاک شد، که این موضوع در نواحی نزدیک به ریشه بیشتر از خاک توده مشاهده شد. به گونه ای که در پایان آزمایش درصد کل هیدروکربن های تجزیه شده در خاک ریزوسفری در مقایسه با مقدار اولیه آن، در تیمارهای تلقیح شده و بدون تلقیح به ترتیب حدود 50 و 40 درصد بود، حال آنکه این مقادیر برای خاک توده به ترتیب حدود 30 و 25 درصد بود. شرایط کیفیت فیزیکی در نگهداشت رطوبت و نیز آب گریزی خاک بهبود پیدا کرده و توان خاک برای نگهداشت آب در محدوده ی قابل دسترس گیاه افزایش یافت. نتایج همچنین نشان داد که حضور آلاینده های نفتی در مسیر توسعه ریشه، کاهش رشد و توسعه ریشه گیاه ذرت را در پی داشت، اما تلقیح این گیاه با قارچ موجب کاهش اثر منفی حضور تنش های نفتی در خاک شد. طول، عمق توسعه، سطح و حجم ریشه گیاه در تیمارهای تلقیح شده با قارچ بیشتر از تیمارهای بدون تلقیح بود. به دلیل بافت خاک که توانایی نگهداشت آب بالایی داشت و از طرفی به دلیل ریز بودن حجم زیادی از ریشه های گیاه ذرت، روش عکس برداری نوترونی در پژوهش حاضر برای بررسی توسعه ریشه های این گیاه چندان موفقیت آمیز و مناسب نبود. همچنین نتایج نشان داد که حضور آلاینده های نفتی و همچنین تلقیح گیاه ذرت با قارچ، باعث افزایش فرایند لیگنینی شدن سلول های ریشه گیاه به عنوان یک راهکار دفاعی در برابر تنش های نفتی شده بود. به طور کلی نتایج نشان داد که فعالیت میکروبیولوژیک خاک با کشت ذرت افزایش یافت و همزیستی گیاه با قارچ p. indica موجب افزایش معنی دار برخی از این شاخص های زیستی شد. همچنین حضور قارچ مورد مطالعه همراه با گیاه ضمن بهبود کیفیت خاک موجب بهبود رشد و توسعه ریشه های این گیاه شد و توسعه ریشه ها در تیمارهای همزیست با قارچ بهتر بود.

بررسی اثر میرایی ترموالاستیک بر ارتعاشات خمشی میکرو-نانو ورق تشدیدشونده ی مکانیکی با استفاده از تئوری غیر محلی ارینگن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده مهندسی 1394
  حمید اذرخش   محمدعلی حاج عباسی

هنگامی که یک جامد ترموالاستیک شروع به حرکت کرده و از حالت تعادل خارج می شود، انرژی جنبشی و پتانسیل آن تغییر خواهد کرد. حتی اگر جامد، الاستیک خطی کامل و ایزوترمال باشد تغییرات انرژی جنبشی و پتانسیل و تبدیل آن ها به یکدیگر اجتناب ناپذیر است و همین امر سبب اتلاف انرژی مکانیکی می شود. به بیان دیگر کوپل شدن میدان کرنش و میدان دما در یک جامد ترموالاستیک سبب ایجاد یک مکانیزم اتلاف انرژی می شود که نتیجه برگشت سیستم به حالت تعادل است

تحلیل پایداری ارتعاشات غیرخطی ورق متحرک محوری با تکیه گاه میانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان 1385
  حمزه ریوف اصلی   محمدعلی حاج عباسی

چکیده ندارد.

تحلیل ارتعاشات آزاد ورق با استفاده از روش المانهای طبیعی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان 1386
  محمد اعتمادی   محمدعلی حاج عباسی

چکیده ندارد.

تحلیل ارتعاشات ورق های نسبتا ضخیم مستطیلی با ساختار مدرج fgm به روش مودهای فرضی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان 1386
  علی ربانی   محمدعلی حاج عباسی

چکیده ندارد.

آنالیز پایداری و انشعاب لوله حامل سیال واقع بر بستر الاستیک توسط روش المان محدود
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان 1388
  کیهان شهریاری   محمدعلی حاج عباسی

چکیده ندارد.

قرار دادن مقاوم معادله مشخصه سیستم های کنترل خطی در نواحی محدب
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1387
  مرتضی نکویی   محمد بزرگ

چکیده ندارد.

آنالیز تنسوری پوسته ها و ارائه روش اجزاء محدود بر مبنای المانهای پوسته ای عمیق
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان 1371
  محمدعلی حاج عباسی   محمود سلیمی

سازه های پوسته ای در جهان امروز کاربرد قابل ملاحظه ای در بخش صنعت و معماری یافته اند. در همین راستا نیاز به تحلیلهای دقیق از رفتار پوسته بیشتر ضرورت می یابد، بطوریکه استفاده از اجزاء پوسته ای در مواردی همانند : موشک ، هواپیما، نفتکش ، زیردریایی،مخازن تحت فشار، کوره دوار، آسیاب گلوله ای راکتور هسته ای، برج خنک کن و تقطیر، پره های توربو ماشین، سدها و دهها مورد دیگر اهمیت و نیاز به تئوری دقیقی از پوسته همراه باروشی برای حل معادلات را بوضوح آشکار می نماید . در این پایان نامه ابتدا تئوری دقیقی از پوسته ها بکمک جبر تنسوری و نیز توجه به دو دیدگاه مکانیک محیطهای پیوستهء کلاسیک و محیطهای پیوستهء تعمیم یافته توسعه داده می شود. سپس بمنظور تحلیل مجموعه معادلات استنتاج شدهء حاکم بر رفتار پوسته، روش اجزاء محدود بر مبنای "المانهای پوسته ای عمیق" یا "المانهای پوسته ای همساز " ارائه میگردد. در قسمت نخست باتوجه به دو دیدگاه مذکور مدلی از پوسته را مدنظر قرار داده، در بخشهای سینماتیکی، سینتیکی، معادلات متشکله، معادلات سازگاری، مدل ریاضی را تدوین می نمائیم. در انجام هرکدام از این مراحل مفاهیم و اصول اولیه بدقت تشریح گردیده، حتی مختصری از هندسهء دیفرانسیلی و اصول تغییراتی مانند اصل کار مجازی، اصل حداقل انرژی پتانسیل و اصل هامیلتون مورد بحث قرار گرفته است . درقسمت بعد، روش اجزاء محدود، ابتدا با درنظر گرفتن پوستهء دوار تشریح میگردد. هنگامیکه تمامی نکات در مورد روش اجزاء محدود را با درنظر گرفتن پوستهء دوار بیان نمودیم، آنرا برای هر پوستهء دلخواهی تعمیم میدهیم . لازم به ذکر است روش اجزاء محدود بر مبنای "المانهای پوسته ای عمیق" دارای این مزیت می باشد، که می توان شکل واقعی پوسته را در شکل المانهای انتخابی کاملا" دخالت داد. از اینرو نتایج دقیق تری هنگام استفاده از روش اجزاء محدود بر مبنای "المانهای پوسته ای عمیق" انتظار میرود، خصوصا" اگر پوستهء مورد تحلیل دارای انحناءهای بزرگی باشد. اگرچه خارج از برنامهء این پایان نامه بوده است ، لیکن توانایی و دقت روش فوق الذکر را در تحلیل استاتیکی و دینامیکی یک پوستهء کروی نشان داده ایم . بدین منظور برنامهء کامپیوتری برای حل مسائل استاتیکی و دینامیکی ارائه نموده و نتایجی از اجرای آن ضمیمه می باشد.

اثرات درجه حرارت خاک بر مقدار فسفر قابل جذب گیاه در برخی از سری خاکهای اصفهان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان 1371
  سعید عرب   محمدعلی حاج عباسی

یکی از عوامل رشد و تغذیه گیاهان حرارت خاک است . از طریق شناخت اثرات درجه حرارت خاک بر قابلیت جذب عناصر غذائی گیاه، می توان عملکرد محصولات کشاورزی را تا حد مطلوب بالا برد. هدف از انجام این تحقیق بررسی اثرات شیمیائی و بیوشیمیائی درجه حرارت خاک بر مقدار فسفر قابل جذب گیاه در برخی از سری خاکهای اصفهان و دستیابی به یک مدل ریاضی از چگونگی این اثرات می باشد. ده نمونه خاک منطقه اصفهان از عمق صفر تا سی سانتی متری باتوجه به دارا بودن طیف وسیعی از نظر خصوصیات فیزیکی، شیمیائی،بیوشیمیائی و مقدار فسفر قابل جذب (میلی گرم در لیتر 85 ˆ4 - 13 ˆ0) و همچنین پوشاندن منطقه گسترده ای ازنظر جغرافیائی، انتخاب گردید . آزمایشاتی از قبیل تعیین بافت ، ph، مقدار آهک ، میزان مواد آلی خاکها، غلظت ca2+, mg2+ , k+ و ازت معدنی در عصاره اشباع، مقادیر مختلف فسفر (کل، معدنی، آلی و قابل جذب) به اضافه میزان تنفس خاکها، روی نمونه ها انجام گرفت . سپس نمونه های خاک به مدتهای زمانی 2، 4، 8، 16 هفته تحت کنترل درجه حرارتها 5 درجه، 15 درجه، 25 درجه، و 35 درجه سانتیگراد دررطوبت ثابت ظرفیت مزرعه، داخل آون قرار گرفته و در هر مرحله فسفر قابل جذب خاکها در زمانهای بکار رفته و درجه حرارتهای مشخص از نمونه های خاک ، استخراج و اندازه گیری شدند. برای عصاره گیری فسفر قابل جذب برای هر تیمار از روش سلطانپور (1977) وهمکاران (dtpa + nh4hco3) بدلیل داشتن ضریب همبستگی بالاتر نسبت به روش های دیگر، از جمله السن (1954)، استفاده گردید. از لحاظ شیمیائی درصد آهک مهمترین عامل تثبیت فسفر شناخته شد و از لحاظ بیوشیمائی فعالیت میکروارگانیزمهای خاک موجب تعدیل اثرتثبیت فسفر توسط رس و افزایش جزئی فسفر قابل جذب در تمام نمونه خاکها گردید . مقدار تثبیت عوامل مذکور متاثر از تغییرات درجه حرارت خاک بود، بطوریکه جدول تجزیه واریانس نشان داد که درجه حرارت خاک بر مقدار فسفر قابل جذب در برخی از سری خاکهای اصفهان در سطح یک درصد کاملا" اثر دارد.

اثر خاک ورزی و کودآلی بر خصوصیات فیزیکی ، حرکت املاح و مرفولوژی ریشه ذرت در خاک لورک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان 1382
  حسین شیرانی   محمدعلی حاج عباسی

از جمله عوامل مهم در کشاورزی پایدار، مدیریت صحیح عملیات خاک ورزی و حفظ مواد آلی خاک می باشد. در ایران انتخاب سیستم خاک ورزی مناسب براساس تحقیق نبوده و نیز با توجه به شرایط خاک و آب و هوایی منطقه صورت نمی گیرد و توجه چندانی به حفظ مواد آلی خاک نمی گردد. این امر ممکن است موجب کاهش کیفیت خاک و تخریب آن شود. هدف از این تحقیق ، بررسی اثر سیستمهای خاک ورزی و کود دامی بر ویژگیهای فیزیکی خاک ، حرکت املاح و مرفولوژی ریشه ذرت بود. این مطالعه درمزرعه تحقیقاتی لورک متعلق به دانشگاه صنعتی اصفهان در دو سال متوالی اجرا گردید.

طراحی کنترلر ‏‎lqg/ltr‎‏ برای تقلیل ارتعاشات ورقهای نازک و ضخیم بر مبنای مدل اجزا محدود و بکارگیری المانهای لاگرانژی و هتروسیس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان 1381
  محمود آلفونه   محمدعلی حاج عباسی

در این پایان نامه ، روشی نو برای کنترل ارتعاشات ورق ارائه می شود. ابتدا تئوری ورقهای نازک و ضخیم به دقت مطالعه می شوند و سپس معادلات حاکم بر رفتار دینامیکی ورق با استفاده از اصل هامیلتون و بیان تانسوریتئوری میندلین-رایزنر استنتاج می شوند. برای طراحی کنترلر بهینه ، مدل مورد نیاز که تشریح کننده دینامیک سیستم است ، به روش اجزا محدود توسعه داده می شود. در روش اجزای محدود توجه اساسی بر استفاده از المانهای لاگرانژی و هتروسیس با توابع شکل خاصی ، متمرکز است. مدلسازی اجزا محدود بگونه ای انجام می شود که قابلیت مدل شدن هر دو نوع ورق نازک و ضخیم وجود داشته باشد.نتیجه استفاده از این روش، سرو کار داشتن با درجات آزادی کمتر است.با استفاده از پاسخ دقیق مربوط به بعضی حالتهای خاص ارتعاشی ورق، صحت مدل اجزا محدود مورد ارزیابی قرار می گیرد. یکی از اهداف مهم این تحقیق ، کاهش دادن ارتعاشات ورق با توجه به محدودیتهایی است که معمولا در کاربردهای صنعتی بروز پیدا می کند. برای غلبه بر این محدودیتها ، نقاط خاصی از ورق برای اعمال کردن سیگنالهای کنترلی انتخاب می شوند و تهیه سیگنالهای پسخورد نیز از نقاط مناسب صورت می گیرد.