امروزه اساس رقابت پذیری در اقتصاد جهانی از منابع مادی به سمت دارایی های دانشی سوق داده شده است. به طوری که عصر کنونی را عصر دانش نامیده اند. از این رو دانش به عنوان تنها منبع استراتژیک مزیت رقابتی شناخته می شود و کسب و کارهایی که بتوانند دانش موجود در سازمان را به طور کارا در اختیار بگیرند و آن را به شکلی مناسب در سازمان توزیع کرده و در فرایندها، محصولات و خدمات به کار بندند نسبت به رقبا برتری نسبی خواهند داشت. علی رغم تحقیقات قابل توجهی که تاکنون در حوزه مدیریت دانش صورت گرفته است، کمتر پژوهشی به طور جامع به بررسی کلیه مولفه های مدیریت دانش پرداخته است. از این رو این تحقیق به معرفی یک مدل جامع از مدیریت دانش شامل کلیه مولفه های آن از قبیل توانمندسازها، فرایند مدیریت دانش، و عملکرد سازمانی می پردازد. حیطه تحقیقاتی این مطالعه به شرکت های تعاونی استان یزد محدود گردیده است. ابتدا با استفاده از تکنیک رگرسیون خطی چندگانه تاثیر توانمندسازهای مدیریت دانش بر فرایند خلق دانش مورد بررسی قرار گرفت. سپس آزمون های فرض مربوط به تاثیر خلق دانش بر خلاقیت سازمانی (به عنوان متغیر میانجی) مورد ارزیابی قرار گرفت. در ادامه نیز تاثیر خلاقیت بر ارتقاء عملکرد سازمانی مورد آزمون قرار گرفت. خروجی تحقیق مجموعه ای از مدل های رگرسیون است که معرّف سطح تاثیر هر یک از معیارهای توانمندساز مدیریت دانش بر فرایند خلق دانش، خلاقیت، و عملکرد سازمانی می باشد. در نتیجه شرکت هایی که از نتایج پژوهش استفاده می کنند می توانند برای تقویت سیستم مدیریت دانش خود، بر روی آن دسته از معیارهایی تمرکز نمایند که در مدل های رگرسیونی ضریب تعیین بالاتری داشته و توان بیشتری در تبیین واریانس متغیرهای وابسته داشته اند.

در بازار رقابتی امروز، شرکت های تولیدی مجبورند که فرصت های کسب و کار جدید را به منظور کسب قابلیت سوددهی بالاتر و موقعیت های بازار بهتر جستجو نمایند. جهانی سازی خدمت و فرایندهای تکنولوژیکی پر سرعت، که بوسیله فن آوری اطلاعات و ارتباطات قابل دست یابی هستند، فشارها را به شرکت ها و سازمان های خدماتی، در بخش خصوصی و حتی بخش عمومی، به منظور رقابت در ارائه خدمات جدید افزایش می دهد. با توجه به مطالب عنوان شده سیستم های خدماتی خوب طراحی شده و توسعه یافته نماینده ی کیفیت زندگی در جامعه هستند. و به جهت حرکت به سوی اقتصاد مدرن، بخش خدمات اهمیت ویژه ای پیدا می کند زیرا در اقتصادهای توسعه یافته این بخش نه تنها مسئول نزدیک به سه چهارم کل اشتغال و ارزش افزوده می باشد، بلکه بیشترین رشد اشتغال را نیز به عهده دارد. در نتیجه مطالعات گسترده تر در زمینه خدمات و عوامل موثر بر موفقیت آن مهم تر از پیش جلوه می کند. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل بحرانی موفقیت و ارائه ی مدلی جهت توسعه خدمات جدید انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل دو گروه است، گروه اول مدیران و کارشناسان شهرداری برای شناسایی عوامل بحرانی موفقیت هستند و گروه دوم، به منظور ارزیابی عملکرد شهرداری در توسعه خدمات جدید، شهروندان ساکن در منطقه ی یک تهران می باشند. برای جمع آوری داده ها از دو پرسش نامه ی شناسایی عوامل بحرانی موفقیت و ارزیابی عملکرد استفاده شده است. به منظور بررسی سوالات تحقیق، روش مدل یابی معادلات ساختاری و تکنیک های تصمیم گیری تاپسیس و ویکور بکار رفته است. برای ارائه ی نتایج واضح و کاربردی عوامل بحرانی موفقیت تائید شده در مدل این عوامل در ماتریس اهمیت-عملکرد جانمایی گردیدند و به چهار دسته تقسیم شدند. مهمترین عوامل آنهایی هستند که در ربع دوم ماتریس قرار گرفته اند و شهرداری برای توسعه موفقیت آمیز خدمات خود باید بر آنها تمرکز نموده و عملکرد خود را در این موارد بهبود بخشد.

آموزش عالی در ایران در سال های اخیر به دلیل تأکید بر گسترش کمّی آن، رشد شتابانی داشته است. بدیهی است که تداوم این رشد در آینده می تواند موجب بروز مسائلی گردد که توجه به آن ها ضروری است. هدف از این پژوهش آن است که نتایج حاصل از رشد سریع آموزش عالی را به لحاظ تأثیری که بر تعادل میان عرضه و تقاضای نیروی کار متخصص دارد بررسی نماید. تعداد فارغ التحصیلان بدلیل افزایش تقاضا برای آموزش عالی و توسعه امکانات آموزشی روز به روز در حال افزایش است. از طرفی بنگاه های اقتصادی به دلیل رکود حاکم بر اقصاد تمایل زیادی برای جذب این افراد ندارند که نتیجه این امر بیکاری قشر تحصیل کرده خواهد بود، در این پژوهش سعی شده با مطالعه بازار کار استان میزان عرضه و تقاضای نیروی کار و عوامل موثر بر آن را با تکنیک پویایی سیستم بررسی نماید تا بتوان راه حلی جهت حل معضل بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی استان ارائه دهد.

از آنجا که مفهوم شرکت های مستقل به عنوان موتور محرک خلق ارزش درحال تغییر است، درک ارتباط بین عملیات مدیریت زَنجیره تامین و عملکرد زنجیره تامین، ارزش بیشتری پیدا میکند. به همین منظور، متفکران نوین معتقدند که درواقع زنجیره های تامین به رقابت می پردازند و نه شرکت ها. چالش عمده در کنار موضوع هزینه، بحث عملکرد و ارزیابی آن در راستای دست یابی به بهترین نتیجه است. از مهمترین روش های ارزیابی عملکرد می توان به اندازه گیری کارایی اشاره نمود. نتایج حاصل از محاسبه کارایی، سازمان ها را قادر می سازد شناخت بهتری را از عملکرد واحدهای خود کسب نموده و با برطرف نمودن علل ناکارایی ها عملکرد خود را بهبود دهند. در این تحقیق برای تحقق هدف ارزیابی عملکرد مدیریت زنجیره تامین در ابتدا معیارهای ارزیابی عملکرد مدیریت زنجیره تامین را مورد شناسایی قرار داده ایم و سپس با تعیین نحوه ارتباط بین معیارها، با استفاده از روش تحلیل پوششی داده های شبکه ای به ارزیابی عملکرد واحدهای تصمیم گیری موردنظر پرداخته ایم.

رقابت در بازارهای پیچیده و متلاطم امروزی کار چندان ساده ای نیست و برای حفظ سودآوری و بقا در بازار باید همواره عملکرد سازمان را بهبود بخشید. نخستین گام برای آغاز فرایند بهبود عملکرد، اطلاع از وضعیت فعلی سازمان است. تکنیک ها و روش های ارزیابی عملکرد در طول سالیان گذشته نیز با همین هدف به وجود آمده اند. با استفاده از این تکنیک ها و از طریق مرور عملکرد گذشته سازمان و مقایسه آن با اهداف از پیش تعیین شده، به راحتی می توان نواقص احتمالی را شناسایی نمود. در این تحقیق برای ارزیابی عملکرد از تلفیق روش کارت امتیازی متوازن و تحلیل شبکه ای فازی استفاده شده است. در فاز نخست زیر معیار (سنجه ) های مرتبط با هر کدام از معیارهای چهار گانه کارت امتیازی متوازن با استفاده از نظرات تیم تحقیق تعیین شده و در گام بعد به دلیل محدودیت بودجه و امکانات برای برطرف ساختن نقاط ضعف احتمالی و با هدف تمرکز بر سنجه های مهم تر، این سنجه ها با استفاده از روش تحلیل شبکه ای فازی رتبه بندی شده و برای زیر معیارهای مهم تر (شاخص های کلیدی عملکرد) وضعیت فعلی و مطلوب تعیین شده است. این تحقیق در شرکت شیشیه ایمنی امید اصفهان انجام شده است. این تحقیق از نظر نوع تحقیقی کاربردی و از نظر روش تحقیق، پیمایشی به حساب می آید. جامعه آماری این تحقیق کلیه کارشناسان ارشد و مدیران شرکت مزبور به علاوه مشتریان آن طی سالهای اخیر بوده اند. برخی از اطلاعات مورد نیاز تحقیق با استفاده از پرسش نامه و برخی از آنها نیز با توجه به اطلاعات داخلی سازمان به دست آمده اند. نتایج تحقیق نشان داده که در شرکت مورد بررسی و در برخی از شاخص های کلیدی عملکرد، فاصله قابل توجهی میان وضعیت مطلوب و وضعیت فعلی وجود داشته است. این شاخص ها عبارت بوده اند از: افزایش فروش محصولات در هر سال (ریالی)، درصد فروش جدید نسبت به کل فروش، درصد فروش محصولات یدک نسبت به کل فروش، درصد مشتریان با سابقه همکاری بیش از 5 سال، میزان رضایت مشتریان سازمان، مدت زمان صرف شده برای تولید یک پک سفارش گرفته شده، درصد ضایعات در طول فرایند تولید، درصد محصولات مرجوع شده، میزان رضایت شغلی کارکنان، مفید بودن آموزش و فراهم بودن فضا برای یادگیری در حین کار. در نهایت نیز پیشنهاداتی برای رفع فاصله ها ارائه شده است.

امروزه مدیریت دانش به عنوان یک سطح مجزا در مطالعه سازمان پدیدار شده و اغلب به عنوان مقدمه ای مهم برای نوآوری و عملکرد سازمانی شناخته شده است. پارک های علم و فناوری نیز یکی از عناصر مهم در کشورها به منظور حرکت به سمت اقتصاد دانش بنیان هستند. بنابر این شناخت رابطه ی بین مدیریت دانش و نوآوری و تأثیر آن بر عملکرد سازمانی می تواند تضمین کننده ی رشد، کارایی و اثربخشی بالاتر باشد؛ بدین منظور سعی شد تا اثرات به کارگیری مدیریت دانش بر نوآوری در این شرکت ها مورد ارزیابی قرار گیرد. با مطالعه ی مبانی نظری و پیشینه ی تحقیق و مصاحبه با خبرگان، ابعاد مدیریت دانش، نوآوری شناسایی شدند و معیار عملکرد به 4 منظر کارت امتیازی متوازن دسته بندی شدند. سپس سطوح مدیریت دانش و نوآوری و عملکرددر هر شرکت تعیین شدند. این تحقیق، توصیفی- پیمایشی و از نوع کاربردی می باشد. جامعه آماری شامل مدیران شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری اقبال استان یزد می باشند و از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیه های تحقیق نشان داد که بین ابعاد زیرساختی و ابعاد فرایندی مدیریت دانش، انواع نوآوری و عملکرد سازمانی رابطه معناداری وجود دارد. علاوه بر این نتایج مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار smartpls نشان داد که ابعاد مدیریت دانش تأثیر مثبت و معناداری به طور مستقیم بر نوآوری و غیر مستقیم بر عملکرد سازمانی دارند. در ضمن میزان تأثیر ابعاد زیرساختی به نسبت بیشتر از ابعاد فرایندی بر نوآوری و کارت امتیازی متوازن است. هم چنین یافته های دیگر نشان داد که نوآوری نیز تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرددارد. کلمات کلیدی: مدیریت دانش، نوآوری، ارزیابی عملکرد، کارت امتیازی متوازن.

امروزه یکی از ارکان اساسی رقابت در سازمانها مشتری مداری و کسب رضایت مشتری است؛ زیرا محرک اصلی در سازمان های تجاری که به دنبال بهبودهای عمده در مسیر پیشرفت خویش هستند، مشتریان آن سازمان ها می باشند. مشتریانی که رضایت بیشتری از سازمان دارند، تجربیات مثبت خود را برای دیگران بیان می کنند و بدین ترتیب وسیله ی تبلیغ برای سازمان می شوند که در نتیجه، هزینه ی جذب مشتریان جدید را کاهش می دهند. ولی با توجّه به محیط پویای امروز و همچنین با توجّه به تغییرات مداوم در انتظارات و علایق مشتریان سازمان ها، برای بررسی عوامل تأثیر گذار بر رضایت مشتریان، نیاز به بهره گیری از مدل هایی است که این تغییرات را مدّنظر قرار داده و به سازمان جهت پاسخ گویی به نیازهای مشتریان در این محیط پویا، کمک می رسانند. از این رو در این پژوهش از تکنیک پویایی سیستم (sd) جهت بررسی و شبیه سازی سیستم پویا و پیچیده ی عوامل موثّر بر رضایت مشتریان استفاده شده است. مطالعه ی ادبیّات پژوهش، نشان می دهد که تا کنون در بررسی رضایت مشتریان یک سازمان از یک مدل پویا استفاده نشده است و این، یکی از نوآوری های این پژوهش می باشد. جامعه ی آماری این پژوهش، خبرگان و کارشناسان فروش و بازاریابی مجتمع فولاد مبارکه می-باشند و برای تعیین متغیّرها و ساخت نمودار علّی-معلولی و پس از آن نمودار جریان از نظرات خبرگان مذکور و روش نمونه گیری تئوریکی استفاده شده است. در نتیجه ی اجرای این پژوهش، نمودار علّی-معلولی تهیّه شد که متغیّرهای موثّر بر رضایت مشتریان با رویکرد مدیریت ازتباط با مشتری و تأثیر و تأثرهای این عوامل را بر هم، به خوبی تشریح می کند. در پایان، با استفاده از نمودار جریان تهیه شده، شش سناریو مورد بررسی قرار گرفت و رفتار متغیرهای کلیدی مدل بعد از اجرای سیاست های افزایش فروش های اعتباری، کاهش زمان تأخیرها، افزایش سطح ایمنی در محیط کار، بهبود در دسترس بودن محصولات، کسر ادغام افقی و افزایش ادغام عمودی و افزایش ارزش درک شده مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که به ترتیب سناریوهای افزایش سطح ایمنی در محیط کار و کسر ادغام افقی، بیشترین و کمترین تأثیر را یر رضایت مشتریان و مدیریت ارتباط با مشتری دارند.

امروز در آغاز قرن بیست و یکم،فناوری به عنوان اصلی ترین زیر ساخت رشد اقتصادی شناخته می¬شود. درحقیقت امروزه کسب مزیت رقابتی برای حضور قدرتمند در بازارهای بین المللی فقط از طریق نوآوری در عرصه عمل فراهم می¬شود و عدم هماهنگی با این تحولات باعث می¬شود که محصولات تولیدی کشورهای در حال توسعه به علت بهره¬گیری از فناوری¬های قدیمی، نتوانند در بازارهای جهانی و یا حتی در بازارهای داخلی خود، به صورت رقابتی ظاهر شده و عرصه رو بطور کامل به محصولات کشورهای صنعتی واگذار نمایند، پس برای رفع نیاز اساسی بخش¬هایمختلف صنعت به منظور ایجاد مزیت رقابتی وارتقای توان صادرات، نیازمند افزایش دانش فنی و استفاده از فناوری¬های نوین است. یکی از فناوری¬های نوین که در دهه¬های اخیر توجه زیادی از صنعت¬گران را به خود جلب کرده فناوری نانو می¬باشد. شدت و پیچیدگی رقابت¬های نوآورانه، روش¬های جدیدی را برای پیش¬بینی و استخراج اطلاعات لازم برای تصمیم¬گیری بهتر به وجود آورده است، یکی از این روش¬ها، تحلیل اطلاعات پتنت می¬باشد با انجام تحلیل پتنت، می¬توان روند تحولات فناوری¬های مختلف را ترسیم نمودو با تعیین تقریبی جایگاه فناوری بر روی سیکل عمر آن-ها،به شاخص¬های جهت تصمیم¬گیری در انتخاب و پیشبرد پروژه¬های تحقیقاتی دست یافت. در این مطالعه به منظور پایش روند حاکم بر تحقیقات و نوآوری¬ها در زمینه فناوری نانو در بخش تکمیل صنعت نساجی درسه حوزه ضد آب و ضد چرک، حوزه ضد باکتری و حوزه ضد آتش، تحلیل پتنت، به عنوان ابزاری جهت رصد تحولات این قلمرو بکار برده شده و از پایگاه¬های ثبت پتنت اروپا و آمریکا جهت گردآوری داده های لازم استفاده گردید، سپس با استفاده از تکنیک¬های سری زمانی و شبکه عصبی به پیش¬بینی روندتعداد پتنت تولید شده، پتنت بکارگرفته شده و تعدادارجاعات پتنت ها در هر سال پرداخته، و در نهایت با اعتبار سنجی این دو روش، روش شبکه¬های عصبی معتبرتر شناخته شد. با استفاده از منحنی¬های رشد، چرخه حیات فناوری در سه حوزه مشخص گردید جهت سنجش کارایی کد رشته¬های بخش تکمیل صنغت نساجی از روش تحلیل پوششی داده¬ استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد درصد رشد تعداد پتنت تولید شده،پتنت بگارگرفته شده در حوزه ضد باکتری درحال افزایش است. فناوری¬های بکارگرفته شده در حوزه ضد باکتری درمرحله رشد حیات خود را طی می¬کند در حوزه ضد آب و ضد چرک در مرحله بلوغ و حوزه ضدآب وارد مرحله افول می¬شود. با توجه به نتایجتحلیل پوششی داده های پنجره ای در دهه اخیر در حوزه ضد باکتری و ضد آتش کد رشته d06b که معرف عمل نمودن منسوجات نساجی به وسیله مایعات و گازها یا بخار می¬باشد در بکارگیری فناوری نانو در رتبه اول قرار گرفت و در حوزه ضدآب و ضدچرک کد d06m که معرف روش¬های تکمیل نساجی با مواد معدنی می¬باشد، بالاترین سطح کارایی رادر اختیار داشته است

امروزه ارزیابی عملکرد و نظام های بازخورد به عنوان یکی از عوامل موثر در موفقیت سازمان ها به شمار می رود. از طرفی پارک های علم و فناوری به عنوان زیرساخت هایی هوشمند برای ایجاد اقتصاد دانش محور محسوب می شوند. بنابراین با توجه به جایگاه ارزیابی در سازمان ها و اهمیت پارک¬های علم و فناوری در توسعه فناوری و رشد اقتصادی کشور، این پژوهش با هدف ارزیابی عملکرد پارک¬های علم و فناوری انجام شده است. در این پژوهش با استفاده از مدل تحلیل پوششی داده های شبکه ای به ارزیابی عملکرد این پارک ها در دو حوزه حمایت از نوآوری و تجاری سازی ایده ها، که از رسالت های اساسی پارک ها محسوب می شود، پرداخته شده است. در این راستا، به منظور شناسایی شاخص های موثر در ارزیابی عملکرد پارک ها، از مقالات به روز و منابع معتبر در این زمینه استفاده شد. در نهایت 9 شاخص با تأیید خبرگان، به عنوان ورودی ها و خروجی های مدل تحلیل پوششی داده های شبکه ای و به تفکیک دو حوزه حمایت از نوآوری و تجاری سازی ایده ها، تعیین شدند. جامعه تحقیق در این پژوهش، پارک های علم و فناوری در سراسر کشور با تعداد 33 پارک و نمونه تحقیق که واحدهای تصمیم گیری در مدل تحلیل پوششی داده های شبکه ای می باشد تعداد 15 پارک است. مقادیر شاخص های مدل برای پارک های علم و فناوری در بازه زمانی یک ساله جمع آوری شده و مقادیر کارایی برای هر یک از پارک ها با استفاده از نرم افزار winqsb محاسبه گردید. نتایج نشان داد که در مجموع این پارک ها در حوزه تجاری سازی ایده ها، عملکرد بهتری نسبت به حوزه حمایت از نوآوری دارند. هم چنین، با این که تعدادی از پارک ها در حوزه حمایت از نوآوری و تعدادی نیز در حوزه تجاری سازی ایده ها کارا هستند، هیچ یک به طور همزمان در هر دو حوزه کارا نشده اند. علاوه براین، تحلیل حساسیت ورودی ها و خروجی های مدل نشان داد که ورودی های فضای اختصاص داده شده به شرکت های مستقر و حمایت مالی پارک از این شرکت ها، معیارهای موثری بر عملکرد پارک ها تلقی می شوند که لازم است توجه ویژه ای به آن ها شود.

هدف از نگارش مقاله حاضر، شناسایی و رتبه بندی ابعاد و مولفه های مدیریت زنجیره تامین سبز می باشد. هدف مذکور از طریق شناسایی ابعاد و مولفه های مدیریت زنجیره تامین سبز و رتبه بندی انها و دسته بندی سیزده شرکت منتخب قطعه ساز خودرو از لحاظ پیاده سازی انجام گرفته است. همچنین به رتبه بندی وضعیت کلیه شرکت های قطعه ساز ایران خودرو پرداخته شده است. در این پژوهش ابتدا به شناسایی عوامل موثر بر مدیریت زنجیره¬ی تأمین سبز و شاخص¬های مرتبط با آن¬ها در میان شرکت¬های قطعه ساز پرداخته و در گام دوم از طریق مقایسه زوجی بین عوامل و شاخص¬ها با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی وزن عوامل و شاخص¬های موثر بر مدیریت زنجیره¬ی تأمین سبز تعیین و ورودی مدل تاپسیس قرار می¬گیرد.در گام سوم با کمک تکنیک تاپسیس فازی، چند شرکت¬ قطعه ساز منتخب رتبه بندی می¬¬شوند؛ و در نهایت در گام چهارم با استفاده از مدل ساختار تفسیری به سطح بندی عوامل به صورت کلی پرداخته می شود. و در پایان برای پیاده¬سازی و مدل¬سازی مدیریت زنجیره¬ی تأمین سبز و ارتقای وضعیت مدیریت زنجیره¬ی تأمین سبز در شرکت¬ها پیشنهادات کاربردی ارائه می¬شود. تحقیق حاضر از نوع توصیفی _ پیمایشی بوده که برای جمع آوری اطلاعات مربوط به ادبیات موضوع، از روش کتابخانه ای نظیر کتب و مجلات علمی و برای جمع آوری داده ها جهت تحلیل و آزمون فرضیه های پژوهش، از سهپرسشنامه محقق ساخته استفاده گردیده است. جامعه آماری این پژوهش را مسئولان و صاحبنظران درگیر در زمینه مدیریت زنجیره¬ی تأمین سبز در شرکت ساپکوتشکیل می دهند . نتایج این پژوهش حاکی از آن است که در نمونه مورد مطالعه در خصوص ابعاد مورد آزمون رتبه بندی شاخص ها آلایندگی آب و خاک و هوا بالانرین وزن را به خود اختصاص دادند.

راهبرد مدیریت استعداد ازجمله پارادایم های جدید در حوزه ی مدیریت منابع انسانی است، که بر شناسایی، استخدام، پرورش، ارتقا و نگهداری افراد بااستعداد در سازمان تمرکز داشته و به طور نظام یافته، شکاف بین سرمایه ی انسانی موجود در سازمان و استعدادهای رهبری که سازمان برای پاسخگویی به چالش های آینده به آن نیاز دارد را از بین می برد. هدف از این پژوهش، ارائه ی مدلی جهت بررسی تأثیر مدیریت استعداد بر رضایت شغلی کارکنان دانشگاه یزد می باشد. مدیریت استعداد مشتمل بر چهار مولفه ی جذب، ارزیابی، توسعه و حفظ استعدادها است که تأثیر هرکدام از مولفه ها به صورت مجزا بر متغیر رضایت شغلی کارکنان بررسی شده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه ی پژوهش، توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی می باشد. جامعه ی آماری مورد مطالعه در این پژوهش تمامی کارمندان غیر هیئت علمی دانشگاه یزد در سال 1393 است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده، تعداد 155 نفر از آنان به عنوان نمونه ی پژوهش انتخاب شد. برای جمع آوری نظرات پاسخ دهندگان از پرسشنامه ی محقق ساخته ی مدیریت استعداد و پرسشنامه ی استاندارد مینه سوتا که روایی آن ها از طریق تحلیل عاملی تأییدی و روایی صوری مورد تأیید قرار گرفت و آلفای کرونباخ آن برای متغیر مدیریت استعداد، 867/0 و برای سوال های رضایت شغلی کارکنان، 813/0 به دست آمد. در این پژوهش با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری فرضیه های پژوهش مورد آزمون قرار گرفته اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مدیریت استعداد، تأثیر مثبت و معناداری بر رضایت شغلی کارکنان دانشگاه یزد داشته و مولفه های "جذب استعدادها" و "حفظ استعدادها" از بین مولفه های مدیریت استعداد بیشترین تأثیر را بر رضایت شغلی کارکنان داشته اند، اما تأثیر معناداری بین مولفه های "ارزیابی استعدادها" و "توسعه ی استعدادها" با رضایت شغلی کارکنان مشاهده نشده است

امروزه صنایع خدماتی بخش عمده ای از بازارها در بسیاری از کشورهای جهان به خود اختصاص داده اند. موفقیت این بخش را می توان در توجه به کیفیت خدمات و بهبود آن جستجو کرد. چون که کیفیت خدمات در تمامی صنایع خدماتی به عنوان یک موضوع اساسی برای رقابت پذیری در بازار موردتوجه قرارگرفته است. یکی از این صنایع خدماتی، دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی کشور می باشند. دانشگاه¬ها، به منزله ی کانون اصلی انجام فعالیت¬های علمی و تولید دانش در جامعه شناخته می¬شوند و نقش مهمی در راستای کمک به رشد علمی- اقتصادی کشور ایفا می¬کنند. تولید علم و دانش در دانشگاه¬ها با نگارش پایان¬نامه¬های باکیفیت و کاربردی حاصل می¬آید. اما امروزه بنا بر دلایل معین و نامعینی این رساله¬ها و پایان¬نامه¬های مقطع تحصیلات تکمیلی بدون استفاده در کتابخانه¬ها و دفاتر اساتید، خاک می¬خورند. این عاملی شد تا محقق در پی کشف ویژگی های نامطلوب، ریشه¬ها و مشکلات اساسی و همچنین گلوگاه¬های موجود بر سر راه این فرآیند کلیشه¬ای برآید و پی رفع آن¬ها قدم بردارد. ازاین رو محقق با الگو گرفتن فرآیند تفکر از تئوری محدودیت¬ها؛ با موضوع چالشی نام¬برده، در حل این معضل اجتماعی کنکاش نمود. به منظور گردآوری داده¬ها، مصاحبه با 3 پنل خبرگان دستور کار قرار گرفت و با شناخت جامع ومانع موردمطالعه، نتایج را استنتاج کرد. مهم¬ترین ویژگی نامطلوب، انتخاب نامناسب موضوع حاصل آمد و با اتفاق آرا، مشکل اساسی، اسناد بالادستی انتخاب شد. عدم ارتباط صنعت و دانشگاه نیز از مشکل اساسی اولویت دار، معرفی گردید. همچنین ورودی نامرغوب از دانشجویان در این مقطع از یک طرف و پروسه انتخاب موضوع از طرفی دیگر، مهم-ترین گلوگاه¬ها بر سر راه فرآیند انجام پایان¬نامه¬های کارشناسی ارشد دانشگاه یزد قلمداد شد.

امروزه پیامدهای زیست محیطی و جوابگو نبودن منابع کره زمین به دغدغه اصلی بشر تبدیل شده است. همزمان با افزایش روزافزون آلودگی زیست محیطی و پیامدهای مخرب آن و به دنبال آن افزایش تقاضای مشتریان و جوامع زیست محیطی برای محصولات و خدمات سازگاربامحیط زیست می بایست کوشید تا آلودگی های ناشی از گسترش صنایع را در قالب تلاش برای اجرای زنجیره تأمین سبز کاهش داد. باوجود قوانین دولتی و آگاهی فزاینده مردم در مورد محیط زیست، شرکت هایی که می خواهند در بازار جهانی دوام بیاورند نمی توانند مسائل زیست محیطی را نادیده بگیرند. این پژوهش بر آن است تا شاخص های زنجیره تأمین سبز در شرکت پتروشیمی پردیس را شناسایی نماید و سپس با استفاده از روش نقشه شناختی فازی (fcm) درجه اهمیت آن ها مشخص و درنهایت با استفاده از این روش شاخص ها را رتبه بندی نمائید

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.