نام پژوهشگر: فرزاد بامداد

ساخت و مطالعات الکتروشیمیایی حسگرهای بر پایه الکترودهای کربن شیشه ای اصلاح شده با نانولوله های کربنی چنددیواره و یا کامپوزیت نانولوله کربنی چنددیواره-چیتوسان و کاربرد آن ها در اندازه گیری مجزا و همزمان مقادیر کم استامینوفن و مفینامیک اسید در نمونه های دارویی و بیولوژیکی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اراک - دانشکده علوم پایه 1388
  محمد افراسیابی   علی بابائی

استامینوفن یا پاراستامول از پر مصرف ترین داروهای جهان است. این دارو یک مسکن غیر مخدر است که در درمان دردهای خفیف تا متوسط مانند سردرد، دندان درد، درد خفیف استئوآرتریت (آرتروز)، درد مفاصل، کاهش تب مورد استفاده قرار می گیرد. مفنامیک اسید از دسته شیمیایی آنترانیلیک اسید می باشد و در گروه دارویی ضد التهاب غیر استروئیدی قرار گرفته است. بنابراین مطالعه بر روی رفتار الکتروشیمیایی این دارو ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است و اندازه گیری همزمان این دو دارو برای تحقیقات داروشناختی و علوم زیستی با اهمیت می باشد. در این مطالعه الکترود کربن شیشه ای اصلاح شده با نانو لوله های کربنی چند دیواره برای اندازه گیری استامینوفن و مفنامیک اسید و نیز الکترود کربن شیشه ای اصلاح شده با کامپوزیت نانو لوله های کربنی چند دیواره و چیتوسان، برای اندازه گیری همزمان مقادیر کم استامینوفن و مفنامیک اسید به وسیله روش های ولتامتری چرخه ای، دیفرانسیل پالس ولتامتری و کرونوآمپرومتری استفاده شده است. عملکرد تجزیه ای روش از جنبه های مختلف شامل درصد اجزاء تشکیل دهنده کامپوزیت، سرعت روبش پتانسیل،ph محلول، نوع بافر، سطح فعال الکترود ها و زمان تغلیظ مورد بررسی قرار گرفته است. با استفاده از الکترود کربن شیشه ای اصلاح شده با نانو لوله های کربنی چند دیواره گستره خطی استامینوفن، mµ 22-1/0 و mµ 340-26 و نیز حد تشخیص 8/27 نانو مولار بدست آمد. با استفاده از الکترود کربن شیشه ای اصلاح شده با نانو لوله های کربنی چند دیواره گستره خطی مفنامیک اسید، mµ 40-2 و mµ 360-50 و نیز حد تشخیص 214 نانو مولار بدست آمد. با استفاده از الکترود کربن شیشه ای اصلاح شده با کامپوزیت نانو لوله های کربنی چند دیواره و چیتوسان در اندازه گیری همزمان استامینوفن و مفنامیک اسید، گستره خطی استامینوفن، mµ 145-1 و حد تشخیص 169 نانو مولار و برای مفنامیک اسید گستره خطی، mµ 200-4 و حد تشخیص 663 نانو مولار بدست آمده است. روش های پیشنهاد شده برای اندازه گیری استامینوفن و مفنامیک اسید در نمونه های حقیقی شامل سرم خون و ادرار انسان و نمونه های دارویی با موفقیت به کار گرفته شد.

بررسی جذب زیستی فلزات سرب و کادمیم توسط گیاهان اقاقیا و زبان گنجشک به روش پیوسته در ستون
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اراک - دانشکده علوم انسانی 1389
  مریم سورانی   محمد رضا سنگی

در این مطالعه از برگ درختان اقاقیا (robinia pseudoacacia) و زبان گنجشک (fraxinus rotundifolius) به عنوان جاذب های گیاهی برای حذف یون های فلزی سرب و کادمیم از محیط آبی در سیستم پیوسته استفاده شده است. مطالعات جذب در سیستم با بستر ثابت در ستون شیشه ای به ارتفاع 30 سانتی متر و قطر داخلی 1 سانتی متر انجام شده است. اثر تعدادی از عوامل موثر مانند ph، اندازه ذرات، غلظت اولیه یون فلزی، وزن جاذب و سرعت جریان مورد بررسی قرار گرفت. ph بهینه برای جذب 5 بود. ازمدل توماس و مدل یون و نلسون برای مقایسه با داده های تجربی منحنی شکست استفاده شد. برای همه جاذب ها، هر دو مدل تطابق خوبی با داده های تجربی داشت. شرایط بهینه برای هر دو جاذب و برای هر دو فلز عبارت از ph برابر 5، اندازه ذرات 0/1- 30/0 میلی متر، سرعت جریان 6/5 میلی لیتر بر دقیقه و وزن جاذب 1 گرم می باشد همچنین غلظت اولیه بهینه برای هر دو جاذب و فلزات سرب و کادمیوم به ترتیب 50 و 27 میلی گرم بر لیتر می باشد. در شرایط بهینه ماکزیمم ظرفیت جذب جاذب اقاقیا و زبان گنجشک به ترتیب برابر 26/36 و65/50 میلی گرم بر گرم برای فلز سرب می باشد. همین طور ظرفیت جذب کادمیوم در شرایط بهینه شده برای زبان گنجشک نیز 74/18میلی گرم بر گرم می باشد. بازده حذف سرب برای اقاقیا و زبان گنجشک به ترتیب برابر 25/46و 25/50 % می باشد. بازده حذف کادمیوم برای زبان گنجشک برابر 66/47% می باشد. نتایج جذب در سیستم با بستر ثابت نشان داد که با افزایش وزن جاذب و ph محلول، زمان شکست و زمان اشباع افزایش می یابد و با افزایش اندازه ذرات جاذب، سرعت جریان و غلظت اولیه محلول این زمان ها کاهش می یابد. هر دو مدل توماس و مدل یون و نلسون تطابق خوبی با داده های تجربی داشت، ضریب همبستگی در تمام مراحل آزمایش 90/0> r2 بود.

بررسی جذب زیستی فلزات سرب و کادمیم توسط گیاهان چنار و نارون به روش پیوسته در ستون
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اراک - دانشکده علوم پایه 1389
  محمد زارع زاده   محمد رضا سنگی

در این تحقیق توانایی جاذب های گیاهی چنار (platanus orientalis) و نارون (ulmus carpinifolia) درجذب سرب و کادمیم درسیستم های جذبی تک جزیی توسط ستون پر شده مورد بررسی قرارگرفته است. آزمایش هایی جهت مشخص کردن اثر پارامترهایی مثل اندازه ذرات جاذب، سرعت جریان، وزن جاذب، ph محلول ورودی و غلظت اولیه محلول ورودی روی منحنی شکست طی حذف یون های سرب وکادمیم از محلول های آبی توسط جاذب های گیاهی با ستون پر شده انجام شد. نتایج جذب توسط ستون پرشده نشان داد که زمان شکست و زمان اشباع با افزایش وزن جاذب و ph محلول افزایش می یابد و با افزایش اندازه ذرات جاذب، سرعت جریان و غلظت محلول اولیه کاهش می یابد. مدل توماس و مدل یون و نلسون برای پیش بینی منحنی های شکست مورد استفاده قرار گرفت سپس منحنی های شکست تئوری با تجربی مورد مقایسه قرار گرفت و مشخص شد این مدل ها برای توصیف فرایند جذب در ستون مناسب اند ) 9/0<r2 (. ظرفیت های تعادلی و بازده حذف pb+2 و cd+2 مربوط به حجم های خروجی توسط ارزیابی منحنی های شکست به دست آمده تعیین شد. نتایج نشان می دهد که جاذب های نارون و چنار می توانند به عنوان جاذب های زیستی مناسبی برای حذف یونهای سرب و کادمیم از محلول های آبی مورد استفاده قرار بگیرند. ظرفیت های جذب سرب درشرایط بهینه شده 54/56 و 62/40 میلی گرم بر گرم به ترتیب برای جاذب های نارون و چنار می باشد. بازده حذف سرب برای این جاذب ها به ترتیب 77/51 و36/48 درصد می باشد. ظرفیت های جذب کادمیم در شرایط بهینه شده برای نارون 07/24 میلی گرم بر گرم می باشد. بازده حذف کادمیم برای این جاذب 24/48 درصد می باشد.

مطالعه الکتروشیمیایی و کاربرد حسگر های بر پایه الکترود های کربن شیشه ای اصلاح شده با نانو لوله های کربنی چند دیواره در اندازه گیری مقادیر کم دپامین، اندازه گیری همزمان مقادیر کم دپامین - استامینوفن و اندازه گیری همزمان مقادیر کم استامینوفن - کدئین در نمونه های دارویی و بیولوژیکی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اراک - دانشکده علوم پایه 1389
  عالیه دهدشتی   علی بابایی

دپامین یک انتقال دهنده عصبی مهم از گروه کتکول آمین ها است که در سیستم عصبی مرکزی پستانداران وجود دارد. استامینوفن یا پاراستامول یک دارو مهم است و به طور وسیعی به شکل خاص یا ترکیب دارویی استفاده می شود. مطالعات انجام شده بر روی مدل های حیوانی نشان داد که استامینوفن نورون ها را از تخریب حفظ می کند. و همچنین استامینوفن در اندازه گیری کتکول آمین ها در نمونه های بیولوژیکی تداخل ایجاد می کند. بنابراین توسعه روشی ساده، ارزان، تکرار پذیر و قابل اعتماد برای اندازه گیری همزمان دپامین و استامینوفن لازم است که این موضوع یک هدف مهم تحقیقات الکترو شیمی تجزیه ای می باشد. استامینوفن یک مسکن غیر مخدر است و در درمان دردهای خفیف تا متوسط مورد استفاده قرار می گیرد. استامینوفن بسیاری از اوقات با قرص های کدئین عرضه می شود. کدئین یک داروی ضد درد است که بیشترین مصرف پزشکی این دارو در درمان درد های خفیف تا نسبتاً شدیداست. ترکیب این دو دارو تأثیر ضد درد هر دو را افزایش می دهد. در این مطالعه الکترود کربن شیشه ای اصلاح شده با نانو لوله های کربنی چند دیواره برای اندازه گیری مقادیر کم دپامین، اندازه گیری همزمان مقادیر کم دپامین - استامینوفن و اندازه گیری همزمان مقادیر کم استامینوفن –کدئین به کار برده شده است. اندازه گیری ها به وسیله روش های ولتامتری چرخه ای، دیفرانسیل پالس ولتامتری و کرونوآمپرومتری انجام شده است. خصوصیات تجزیه ای روش از جنبه های مختلف شامل سرعت روبش پتانسیل،ph محلول، نوع بافر، سطح فعال الکترود ها و زمان تغلیظ مورد بررسی قرار گرفته است. با استفاده از الکترود کربن شیشه ای اصلاح شده با نانو لوله های کربنی چند دیواره و با بکارگیری روش دیفرانسیل پالس ولتامتری در اندازه گیری دپامین، گستره خطی دپامین، mµ570-5/0 و نیز حد تشخیص mµ 070/0 بدست آمد. با استفاده از الکترود کربن شیشه ای اصلاح شده با نانو لوله های کربنی چند دیواره و با بکارگیری روش دیفرانسیل پالس ولتامتری در اندازه گیری همزمان دپامین و استامینوفن، گستره خطی دپامین، mµ 540-1 و حد تشخیص mµ 098/0 و برای استامینوفن گستره خطی، mµ 300-3 و حد تشخیص mµ 15/0 بدست آمده است. با استفاده از الکترود کربن شیشه ای اصلاح شده با نانو لوله های کربنی چند دیواره و با بکارگیری روش کرونوآمپرومتری در اندازه گیری همزمان استامینوفن و کدئین، گستره خطی استامینوفن، mµ 400-5 و حد تشخیص mµ 19/0 و برای کدئین گستره خطی، mµ 240-5 و حد تشخیص mµ 20/0 بدست آمده است. در بررسی اثر مزاحمت ترکیبات مزاحم نتیجه گیری شد که در این اندازه گیری های مجزا و یا همزمان، روش های ارائه شده عاری از مزاحمت اکثر گونه های مزاحم می باشد. الکترود های تهیه شده دارای مزایای نظیر تکرار پذیری، سرعت بالا، سادگی در تهیه الکترود و پایداری بالا بوده که در نتیجه حسگر پیشنهاد شده کاندید جالبی برای کاربرد های عملی می باشد. حسگر های پیشنهاد شده برای اندازه گیری دپامین، استامینوفن و کدئین در نمونه های دارویی و بیولوژیکی با موفقیت به کار گرفته شد.

مطالعه الکتروشیمیایی و کاربرد حسگرهای بر پایه الکترود های کربن شیشه ای اصلاح شده با نانو لوله های کربنی چند دیواره در اندازه گیری مقادیر کم ایندومتاسین، اندازه گیری همزمان مقادیر کم ایندومتاسین- استامینوفن و اندازه گیری همزمان مقادیر کم استامینوفن- تریپتوفان در نمونه های دارویی و بیولوژیکی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اراک - دانشکده علوم پایه 1389
  مجتبی فرشباف   علی بابایی

چکیده ایندومتاسین یک داروی ضد التهاب استرییدی است که معمولا برای پایین آوردن تب ، درد، سختی و آماس مورد استفاده قرار می گیرد. ایندومتاسین همچنین به صورت بالینی برای تاخیر انداختن در زایمان زودرس نیز مورد استفاده قرار میگیرد. تریپتوفان یک آمینو اسید ضروری با نقش های متفاوت بیولوژیکی که دارای عملکردی به صورت مستقل یا ملحق شدن به مولکول های بزرگ یا بلیمرها مثل پرو تئین دارد. تریپتوفان یک بیش ساز بیولوژیکی مولکول های مهم مثل سروتونین عصبی و ملاتونین که هورمون مغز و اعصاب است می باشد. استامینوفن یک داروی مهم و دارای استفاده ی گسترده و متفاوتی نسبت به آسپرین بدون اثرات ثانویه سالیسیلات ها می باشد. بنابر این می توان بدون تجویز بزشک برای کم کردن دردهای معمولی، کاهش تب، درد کمر، میگرن یا نشانه های غیر اختصاصی مورد استفاده قرار گیرد. همچنین استامینوغن از فعالیت تریپتوفان جلوگیری می کند که این همراه با افزایش مقدار سروتونین در مغز و کاهش در اسید استیک ادراری می باشد. در این کار الکترود کربن شیشه ای اصلاح شده با نانو لوله های چند دیواره کربنی ، ساخته شده و رفتار الکتروشیمیایی ایندومتاسین و تعیین همزمان ایندومتاسین- استامینوفن و استامینوفن- تریپتوفان را بر روی آن مورد بررسی قرار دادیم. از روش های ولتامتری چرخه ای، کرنوآمبرومتری و ولتامتری پالس تفاضلی برای تشخیص این مواد استفاده شد. ولتامتری پالس تفاضلی گستره خطی 2 تا 370 میکرو مولار و حد تشخیص 1/124 نانو مولار را در اندازه گیری ایندومتاسین نشان داد. همچنین در اندازه گیری همزمان استامینوفن- ایندومتاسین گستره خطی 3 تا 400 میکرو مولار و حد تشخیص 9/110 نانو مولار برای استامینوفن و گستره خطی 3 تا330 میکرو مولار و حد تشخیص 2/96 نانو مولار برای ایندومتاسین بدست آمد. در اندازه گیری همزمان استامینوفن- تریپتوفان گستره خطی 2 تا 360 میکرومولار و حد تشخیص 62 نانو مولار برای استامینوفن و گستره خطی 3 تا 360 میکرو مولار و حد تشخیص 182 نانو مولار برای تریپتوفان بدست آمد. کم هزینه بودن، سادگی، بزرگ بودن گستره خطی، تکثیر پذیری و پایداری از مزایای مهم این الکترود اصلاح شده می باشد. در بایان الکترود اصلاح شده به طور موفقیت آمیزی در تعیین ایندومتاسین، ایندومتاسین- استامینوفن و استامینوفن- تریپتوفان در نمونه های دارویی، ادرار و خون انسان مورد استفاره قرار گرفت.

بررسی اسپکتروفوتومتری اثر کاتیون های فلزات قلیایی و قلیایی خاکی بر روی نانوذرات نقره و استفاده از این نانوذرات به عنوان سنسور رنگ سنجی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اراک - دانشکده علوم انسانی 1389
  فاطمه الله بخشی هفشجانی   فرزاد بامداد

در این کار اثر کلرید کاتیون فلزات قلیایی بر روی نانوذرات نقره بررسی شد. نانوذرات مورد بررسی در چهار حالت مختلف سنتز شدند. اثر کاتیون ها بر روی نانوذرات نقره سنتز شده بدون افزایش پایدار کننده، نانوذرات نقره پایدار شده با آنیون های سیترات، نانوذرات نقره پایدار شده با پلی وینیل پیرولیدن (pvp)، که در هر سه مورد از سدیم بوروهیدرید به عنوان کاهنده استفاده شده بود و همچنین نانوذرات سنتز شده با سیترات تری سدیم، بررسی شد. در نانوذرات سنتز شده با سیترات تری سدیم، سیترات علاوه بر کاهش یون های نقره، نقش پایدار کردن نانوذرات را هم بر عهده دارد. آزمایشات انجام شده نشان داد که مقاومت نانوذرات پایدار شده با pvp، در برابر افزایش کاتیون فلزات قلیایی از سایر نانوذرات مورد بررسی بیشتر است و پایداری نانوذرات سنتز شده با سیترات در برابر این کاتیون ها از همه کمتر است. از اسید آمینه l-سیستئین برای اصلاح کردن سطح نانوذرات نقره پایدار شده با pvp استفاده شد. نانوذرات نقره اصلاح شده به عنوان سنسور رنگ سنجی مورد استفاده قرار گرفتند. افزایش کاتیون قلیایی خاکی به این نانوذرات باعث تغییر رنگ نانوذرات از زرد به صورتی می گردد. از طریق این ویژگی می توان با چشم غیر مسلح کاتیون قلیایی خاکی را در غلظت کم تشخیص داد. ملکول های سیستئین متصل به سطح نانوذرات، همچون پلی از طریق کاتیون های فلزات قلیایی خاکی، نانوذرات نقره را به هم متصل می کند و باعث انباشتگی نانوذرات می گردند. ویژگی طیف جذبی نانوذرات انباشته شده با ویژگی طیف جذبی نانوذرات نقره متفاوت است. طول موج ماکسیمم نانوذرات نقره در نزدیکی 400nm قرار گرفته است. انباشتگی نانوذرات اصلاح شده در اثر افزایش کاتیون قلیایی خاکی باعث کاهش شدت پیک در 400nm و ایجاد پیک جدیدی با طول موج ماکسیمم در520nm می شوند. شدت پیک در این ناحیه به غلظت کاتیون بستگی دارد. با ترسیم شدت جذب در 520nm بر حسب غلظت کاتیون منحنی کالیبراسیونی برای هر یک از کاتیون های فلزات قلیایی خاکی به دست آمد. از این منحنی می توان برای اندازه گیری غلظت این کاتیون ها استفاده کرد. کاتیون های مورد بررسی شامل منیزیم، کلسیم و باریم بودند. حد کمی بودن، گستره خطی بودن و حساسیت به دست آمده از این روش برای هر کدام از کاتیون های قلیایی خاکی با هم فرق دارد. بهترین حد کمی بودن و بیشترین حساسیت برای کاتیون باریم به دست آمد.

حذف تکی و دوتایی یون های مس(ii) و کبالت (ii) از محلول های آبی با استفاده از ذرت اصلاح شده وپیش تغلیظ محلول نیکل(ii) با استفاده از روش استخراج نقطه ابری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اراک - دانشکده علوم پایه 1389
  سعیده دهقانی   جواد ذوالقرنین

چکیده در این مطالعه از برگ گیاه ذرت به عنوان جاذب جدید و موثر برای حذف یون های مس (ii)و کبالت(ii) در سیستم تک فلزی و همچنین حذف همزمان آن ها در مخلوط دوتایی از محیط های آبی استفاده شده است. جاذب با استفاده از مواد شیمیایی مانند: naoh ,hno3 , nh3 ,nahco3 اصلاح گردید. از بین اصلاح کننده ها naoh به عنوان بهترین اصلاح کننده انتخاب شد. اثر تعدادی از عوامل موثر مانند ph : ، دما ، مقدار جاذب ، غلظت اولیه یون فلزی و اثر زمان تماس مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه همدماهای جذب لانگمویر و فروندلیچ برای سیستم تک فلزی و دو فلزی به دو شکل غیر خطی و تبدیل شده خطی و همچنین همدمای دوبینین – رداشکویچ در سیستم تک فلزی بررسی شدند . مطالعه مقایسه ای نشان داد که رگرسیون غیرخطی روش بهتری برای توصیف داده های تعادلی می باشد. مطالعه همدماهای جذب نشان داد، مدل لانگمویر فرایند حذف یون های فلزی را به خوبی توجیه می کند . داده های تجربی بدست آمده در سیستم تک فلزی و دو فلزی با همدمای لانگمویر تطابق بهتری داشت و با استفاده از این مدل ماکزیمم ظرفیت جذب در سیستم تک فلزی برای یون های مس (ii) و کبالت (ii) mg/g 8/66 و2/42 بدست آمد. سینیتیک فرآیند جذب توسط جاذب استفاده شده از مدل سینیتیکی درجه دوم تبعیت می کند. پارامترهای ترمودینامیکی ?g, ?h و ?s برای فرایند جذب یون ها بررسی شدند. ضمنا بررسی واجذبی این فلزات توسط hno3،hcl، nacl و ch3cooh انجام شد. بررسی واجذبی نشان می دهد اسید کلریدریک می تواند با درصد بالایی یون ها را از جاذب به کاربرده شده واجذب کند. همچنین بررسی مزاحمت ها بر روی حذف یون ها نشان می دهد که حضور کاتیون های ca+2 ، mg+2 ،k+ و na+ در محلول اثر قابل ملاحظه ای بر بازده حذف ندارند. در این مطالعه از روش طرح آماری آزمایش برای بهینه سازی شرایط جذب زیستی استفاده شد. از طرح باکس – بنکن برای بررسی اثر 4 عامل ph ، غلظت اولیه یون ها (0 (c ، مقدار جاذب (m) و دما (t) به عنوان عامل های اصلی و تاثیر گذار در فرآیند جذب استفاده شد . اثرات اصلی و اثرات متقابل بین عامل ها بررسی و یک مدل ریاضی مناسب برای فرآیند جذب پیشنهاد شد. یک مقایسه از نظر اقتصادی و زیست محیطی بین بهینه سازی جداگانه و همزمان بازده حذف و ظرفیت جذب انجام شد و مشخص گردید که بهینه سازی ظرفیت جذب بر بهینه سازی همزمان بازده حذف و ظرفیت جذب و نیز بر بهینه سازی بازده حذف ارجحیت دارد . طیف ft-ir و xrd جهت شناسایی گروه های عاملی درگیر در فرایند جذب و درک بهتر مکانیزم جذب مورد بررسی قرار گرفت. در بخش دوم روش استخراج نقطه ی ابری (cpe) جهت استخراج و اندازه گیری یون نیکل(ii) با روش جذب اتمی شعله به کار گرفته شد. برای بهینه سازی عامل های موثر بر فرایند استخراج از دو روش تغییر یک متغییر در زمان و طرح آزمایش استفاده شد . با استفاده از طرح باکس – بنکن غلظت تریتون x-114 (v/v) 15/0% ، غلظت لیگاند5-10×4 ، 8 = ph و دمای حمام 50 درجه به عنوان مقادیر بهینه تعیین شد. فاکتور تغلیظ 5 حاصل شد. منحنی کالیبراسیون روش از 05/0 تا 5/0 میلی گرم بر لیتر خطی با ضریب هم بستگی 9999/0 گزارش شد. حد تشخیص روش تحت شرایط بهینه 01/0 میلی گرم بر لیتر به دست آمد. دقت نسبی روش از اندازه گیری 7 نمونه شامل 1/0 میلی گرم بر لیتر یون نیکل(ii) 8/2% حاصل شد.

مطالعه جذب زیستی فلزات سرب و مس به صورت تکی و دوتایی توسط گیاه زبان گنجشگ به روش پیوسته
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اراک - دانشکده علوم پایه 1390
  سارا هودگر   محمدرضا سنگی

در این مطالعه توانایی برگ های درخت زبان گنجشک (fraxinus) در حذف یون های فلزی سرب و مس از محیط آبی در سیستم پیوسته مورد بررسی قرار گرفته است. اثر تعدادی از عوامل موثر بر کارایی جذب مانند ph، اندازه ذرات جاذب، غلظت اولیه یون فلزی، وزن جاذب و سرعت جریان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که زمان شکست و زمان اشباع با افزایش وزن جاذب و ph محلول افزایش می یابد و با افزایش اندازه ذرات جاذب، غلظت محلول اولیه یون فلزی و سرعت جریان کاهش می یابد. از مدل توماس و مدل یون و نلسون برای مقایسه با داده های تجربی منحنی شکست استفاده شد. هر دو مدل تطابق خوبی با داده های تجربی داشت. ماکزیمم ظرفیت تعادلی و بازده حذف pb2+ و cu2+ توسط ارزیابی منحنی های شکست بدست آمده تعیین شد. شرایط بهینه برای هر دو فلز عبارت از ph برابر 5، اندازه ذرات 3/0- 18/0 میلی متر، سرعت جریان 6/5 میلی لیتر بر دقیقه و وزن جاذب 2 گرم می باشد. همچنین غلظت اولیه بهینه برای فلزات سرب و مس به ترتیب 50 و 5/15 میلی گرم بر لیتر می باشد. ظرفیت جذب جاذب در شرایط بهینه برای سرب و مس به ترتیب 54/83 و 95/21 میلی گرم بر گرم می باشد. بازده حذف سرب و مس به ترتیب 24/85 و 03/79 درصد می باشد. نتایج نشان می دهد که جاذب زبان گنجشک می تواند به عنوان جاذب زیستی مناسب برای حذف یون های سرب و مس از محلول های آبی مورد استفاده قرار گیرد. جذب رقابتی یون های سرب و مس بررسی شد. ظرفیت جذب کل جاذب در شرایط حضور هر دو فلز سرب و مس در محلول کاهش نمی یابد. یون های سرب و مس جذب شده با استفاده از محلول 5/0 مولار hno3 به راحتی از جاذب واجذب شدند.

تهیه نانوذرات نقره پایدارشده با پلی وینیل پیرولیدون و کاربرد آن در اندازگیری اسپکتروفوتومتری ال- سیستئین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اراک - دانشکده علوم پایه 1390
  فاطمه خرم   فرزاد بامداد

محلول سیستئین به محلول حاوی نانوذرات نقره پایدارشده با پلی وینیل پیرولیدون و کاتیون باریم اضافه گردید. با اضافه کردن سیستئین انباشتگی نانوذرات نقره رخ داده و رنگ محلول کلوئیدی از زرد به صورتی تغییر پیدا می کند, و قله پیک پلاسمونیک نانوذرات نقره کلوئیدی در طول موج 397 نانومتر به سمت طول موج های بلندتر شیفت کرده و شاهد ظاهر شدن پیک جدیدی در طول موج 520 نانومتر خواهیم بود. در واقع کاتیون باریم نقش عامل پل زننده را برای نانوذرات نقره متصل شده با سیستئین ایفا می کند. نقطه ایزوبستیک در طول موج تقریبی 440 نانومتر, وجود دو نوع نانوذرات نقره, که شامل نانوذرات نقره آزاد در محلول و کمپلکس نانوذرات نقره با سیستئین و کاتیون باریم است, را تأئید می-کند. این روش دارای رنج خطی برای اندازگیری سیستئین در محدوده 2/3-2/8 میکرومولار و حد تشخیص 5/2 میکرومولار می باشد. جهت بررسی حساسیت این روش, میزان درصد بازیابی سیستئین در حضور دیگر اسیدهای آمینه محاسبه گردید. بدلیل حساسیت بالای روش مذکور برای شناسائی سیستئین در مقایسه با سایر اسیدهای آمینه, از این روش می توان برای اندازگیری سیستئین خون استفاده نمود.

بررسی اثر مایع یونی 1-هگزا دسیل-3-متیل ایمیدازولیوم کلراید بر استخراج کادمیم در محیط مایسلی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اراک - دانشکده علوم پایه 1391
  امیر رازیانی   فرزاد بامداد

بررسی اثر مایع یونی 1-هگزادسیل-3-متیل ایمیدازولیم کلراید cl[c16mim] بر استخراج کادمیم در محیط مایسلی کادمیم عنصری سمی است ، بنابراین اندازه گیری آن در نمونه های مختلف حائز اهمیت می باشد . در این پژوهش ، روشی بر اساس استخراج در محیط مایسلی و در حضور مایع یونی 1-هگزادسیل-3-متیل ایمیدازولیم کلراید ، برای استخراج و تغلیظ مقادیر کم کادمیم به وسیله اسپکتروسکوپی جذب اتمی بدست آمد . در قسمت اول این پژوهش یون فلزی با دی تیزون کمپلکس تشکیل داد و در ph = 7 در حضور تریتون x-114 استخراج گردید . پارامترهای موثر بر استخراج بهینه شدند . در شرایط تجربی بهینه ، حد تشخیص( 0.009 ppm) و رنج خطی ( 0.02-00.2 ppm ) حاصل شد . در بخش دوم اثر مایع یونی 1-هگزادسیل-3-متیل ایمیدازولیم کلراید بر استخراج کادمیم در محیط مایسلی توسط اسپکترومتر جذب اتمی مورد بررسی قرار گرفت . یون فلزی با دی تیزون کمپلکس تشکیل داد و در ph = 7 در حضور تریتون x-114 و مایع یونی استخراج گردید . پارامترهای موثر بر استخراج بهینه شدند . در شرایط تجربی بهینه ، حد تشخیص ( 0.006 ppm ) و رنج خطی( 0.02-0.5 ppm ) حاصل شد . با استفاده از مایع یونی در استخراج مایسلی کادمیم حد تشخیص روش و دامنه خطی پاسخ دستگاه بهبود یافت .

بررسی جذب زیستی یون های فلزی کادمیم و نیکل از محلول های آبی توسط گیاه زبان گنجشک در ستون با بستر ثابت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اراک - دانشکده علوم پایه 1391
  معصومه حسین پوری   محمدرضا سنگی

در این مطالعه، از برگ درخت زبان گنجشک برای حذف یون های فلزی کادمیم و نیکل از محلول آبی در سیستم پیوسته، استفاده شده است. مطالعات جذب در سیستم با بستر ثابت در ستون شیشه ای به ارتفاع 30 سانتی متر و قطر داخلی 1 سانتی متر انجام شده است. اثر تعدادی از عوامل موثر بر کارایی جذب مانند ph، غلظت اولیه یون فلزی، اندازه ذرات جاذب، وزن جاذب و سرعت جریان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج جذب نشان می دهد که با افزایش وزن جاذب و ph محلول، زمان شکست و زمان اشباع افزایش و با افزایش اندازه ذرات جاذب، سرعت جریان و غلظت اولیه، زمان ها ی نام برده شده کاهش می یابد. از مدل توماس و مدل یون و نلسون برای مقایسه با داده ها ی تجربی منحنی شکست استفاده شد. داده ها ی تجربی با هر دو مدل تطابق خوبی داشت. شرایط مطلوب برای هر دو یون فلزی عبارت ازph برابر 5 برای کادمیم و ph برابر 4 برای نیکل، اندازه ذرات 30/0-18/0 میلی متر، سرعت جریان 6/5 میلی لیتر بر دقیقه و وزن جاذب 1 گرم و همچنین غلظت اولیه کادمیم و نیکل به ترتیب 30 و 15 میلی گرم بر لیتر می باشد. در این شرایط، ماکزیمم ظرفیت جذب زبان گنجشک 13/37 و 40/22 میلی گرم بر گرم به ترتیب برای کادمیم و نیکل می باشد. بازده حذف کادمیم 16/58% و بازده حذف نیکل 80/80% حاصل شد. نتایج نشان می دهد که برگ زبان گنجشک، جاذب مناسبی برای حذف یون ها ی کادمیم و نیکل از محلول آبی است.

بررسی جذب زیستی یون های فلزی سرب،مس،کادمیوم و نیکل از محلول های آبی توسط برگ نارون در ستون با بستر ثابت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اراک - دانشکده علوم پایه 1391
  سپیده یونس فرد   محمد رضا سنگی

در این تحقیق توانایی گیاه نارون (ulmus carpinifolia) درجذب نیکل ، مس ، سرب و کادمیم درسیستم های جذبی تک جزیی توسط ستون پر شده مورد بررسی قرارگرفته است. آزمایش هایی جهت مشخص کردن اثر پارامترهایی مانند اندازه ذرات جاذب، سرعت جریان، وزن جاذب، ph محلول ورودی و غلظت اولیه محلول ورودی روی منحنی شکست طی حذف یون های ذکر شده از محلول های آبی ، توسط ستون پر شده با جاذب انجام شد. نتایج جذب توسط ستون پرشده نشان داد که زمان اشباع با افزایش وزن جاذب و ph محلول ، افزایش یافته و با افزایش اندازه ذرات جاذب، سرعت جریان و غلظت محلول اولیه کاهش می یابد. مدل توماس و مدل یون و نلسون برای پیش بینی منحنی های شکست استفاده شده سپس منحنی های شکست تئوری با تجربی مورد مقایسه قرار گرفت و مشخص شد این مدل ها برای توصیف فرایند جذب در ستون مناسب اند ) 97/0<r2 ( . ظرفیت های تعادلی و بازده حذف ni2+ ، cu2+ ، pb2+ و cd2+ توسط ارزیابی منحنی های شکست به دست آمده تعیین شد. نتایج نشان می دهد که جاذب نارون می تواند به عنوان جاذب زیستی مناسبی برای حذف این یون ها از محلول های آبی مورد استفاده قرار بگیرد. ظرفیت های جذب درشرایط بهینه شده به ترتیب 79/35 ، 55/29 ، 43/57 و 55/35 میلی گرم بر گرم به ترتیب برای نیکل ، مس ، سرب و کادمیوم ، و بازده حذف نیز برای این جاذب ها به ترتیب 87/60 ، 74/51 ، 03/41 و 93/37 درصد می باشد .

میکرواستخراج فاز مایع یونی -مایع با کنترل دمایی ومیکرواستخراج پخشی مایع یونی -مایع به کمک اولتراسونیک به منظور پیش تغلیظ مقادیر ناچیز کادمیم برای تعیین با اسپکترومتری جذب اتمی شعله ای
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اراک - دانشکده علوم پایه 1391
  مهدی اردلانی   فرزاد بامداد

دو روش جدید برای پیش تغلیظ مقادیر ناچیز کادمیم در نمونه های زیست محیطی برمبنای مایعات یونی توسعه داده شده است

پیش تغلیظ یون های کروم به روش میکرواستخراج مایع یونی- فاز مایع با کنترل دمایی به منظور اندازه گیری توسط طیف سنجی جذب اتمی شعله ای
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اراک - دانشکده علوم پایه 1391
  نسرین مدنی   فرزاد بامداد

چکیده: پیش تغلیظ یون های کروم به روش میکرواستخراج مایع یونی – فاز مایع با کنترل دمایی به منظور اندازه گیری توسط طیف سنجی جذب اتمی شعله ای در این پژوهش، روش میکرواستخراج فاز مایع – مایع یونی با کنترل دمایی جهت اندازه گیری گونه های کروم (vi) در نمونه های آبی با طیف سنجی جذب اتمی مورد بررسی قرار گرفته است. در این شیوه ، کمپلکس آب گریز کروم(vi) با آمونیوم پیرولیدین دی تیوکربامات در دمای بهینه توسط مایع یونی 1-اکتیل-3- متیل ایمیدازولیوم هگزا فلوئوروفسفات ([c8mim][pf6]) ، استخراج شده است. بعد از سرد کردن با حمام آب یخ و سانتریفیوژ کردن، کمپلکس کروم در قطرات مایع یونی تغلیظ شده و از فاز آبی جدا شد. اثر بعضی از پارامترهای مهم تاثیرگذار روی بازده استخراج مانند ph محلول کار، مقدار عامل کیلیت کننده، حجم مایع یونی، دما و زمان سانتریفیوژ بررسی شد. در بررسی اثر مزاحمت یونی معلوم شد که یون های متداول موجود در نمونه های آب در بازیافت کروم تاثیر قابل توجهی ندارند.تحت شرایط بهینه، منحنی کالیبراسیون در گستره 07/0 تا 2 میکروگرم بر میلی لیتر (r=0.9975) با حد تشخیص 055/0 میکروگرم بر میلی لیتر خطی بود. انحراف استاندارد نسبی روش با 5 بار اندازه گیری یک نمونه ی 1 میکروگرم بر میلی لیتر نسبت به کروم (vi) برابر با 03/1 % بدست آمد.

ساخت و طراحی فوتومتر مبتنی بر دیود نورافشان جهت اندازه گیری یون های نیترات و نیتریت و مقایسه ی عملکرد آن با دستگاه های تجاری موجود
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اراک - دانشکده علوم پایه 1392
  ناهید مقصودی   فرزاد بامداد

چکیده: بدلیل اهمیت یون های نیتریت و نیترات، ساخت یک دستگاه فوتومتر قابل حمل و ارزان قیمت جهت اندازه گیری این یون ها مطلوب است. یون های نیتریت ونیترات، هرکدام دارای دو جذب ماکسیمم در ناحیه ی uv هستند. در بخش اول این پروژه منحنی های کالیبراسیون استاندارد آن ها در این ناحیه بدست آمد. اما بدلیل وجود مزاحمت های طیفی و شیمیایی حاصل از اندازه گیری در این ناحیه (بعنوان مثال اکثر پروتئین ها در این ناحیه مزاحمت ایجاد می کنند) با استفاده از واکنش معرف گریس و محلول نیتریت، محصول واکنش به یک ترکیب دی آزوی ارغوانی رنگ تبدیل می شود که در طول موج nm 543 ناحیه ی مرئی دارای جذب ماکسیمم است. گستره خطی حاصل دراین طول موج 56-4/1 میکرومولار و حساسیت 042/0 بدست آمد . ph و زمان دو پارامتر بودند که در معرف گریس بهینه شدند. محلول های استاندارد نیترات نیز با استفاده از ستون احیای کادمیم مسی شده، جهت واکنش با این معرف به نیتریت تبدیل شدند که گستره ی خطی و حساسیت بترتیب برابر 58-16/1میکرومولار و 019/0 را نشان دادند. در بخش دوم این پژوهش، دستگاه فوتومتر ساخته شد. محلول های استاندارد نیتریت و نیترات و نمونه های حقیقی از جمله میزان نیترات آب های مختلف و میزان نیتریت موجود در سوسیس معمولی مجددا توسط دستگاه، اندازه گیری و پاسخ آن با دستگاه اسپکتروفوتومتر تجاری مقایسه شد. در دستگاه فوتومتر از سه led که هرکدام دارای نشری در طول موج 522، 567 و 533 بودند بعنوان منبع تابش دستگاه استفاده شد. با استفاده از هر led در ولتاژهای مختلف، منحنی های کالیبراسیون این یون ها رسم شد. سپس با مقایسه ی ارقام شایستگی(حد تشخیص، حساسیت و گستره ی خطی) در هر ولتاژ از led، 533led و ولتاژ 4/2 ولت انتخاب شد. با تغییر ترانسدیوسر ldr به فوتوترانزیستور bpx65 و ph320، بهترین ترانسدیوسر یعنی bpx65 و ولتاژ 77/2 ولت بعنوان پارامترهای بهینه ی نهایی دستگاه جهت اندازه گیری نمونه های حقیقی مورد ارزیابی قرار گرفت. گستره خطی حاصل از اندازه گیری نیتریت و نیترات با این دستگاه بترتیب برابر 56-4/1 و 2/46-6/2 میکرومولار و حساسیت روش بترتیب 035/0 و015/0بدست آمد.

بررسی اثر نانو ذرات اکسید آهن، سولفات آهن ، کیلیت آهن با edta و مخلوط آنها بر رشد و عملکرد دو رقم لوبیا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اراک - دانشکده علوم پایه 1392
  ندا فراهانی   مجید مهدیه

این پژوهش به منظور بررسی اثر نانوذرات اکسید آهن (feo) ، سولفات آهن و کیلیت آهن با edta ، بر رشد و عملکرد دو رقم لوبیا چیتی، به دو روش محلولپاشی و آغشته به بذر (بذرمال)، در شرایط کشت گلدانی در گلخانه انجام شد. آزمایش در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار طراحی گردید. تیمارهای مورد استفاده شامل نانوذرات اکسید آهن با غلظتهای (0/50%، 0/1%، 0/15%) و سولفات آهن 0/3% و کیلیت آهن(0/3% و 0/5%) و مخلوط (نانوذره 0/50% و کیلیت 0/3%) و تیمار شاهد بود که به سه طریق : 1- یکبار محلولپاشی قبل و بعد از گلدهی، 2- دوبار محلولپاشی قبل و بعد از گلدهی، 3- بذرمال ، بر روی ارقام ks21193 و ks21191 مصرف شد. مصرف آهن موجب افزایش میانگین تمام صفات مورد مطالعه نسبت به شاهد گردید. بر اساس نتایج تجزیه واریانس ، اثر نوع ترکیب کودی ، نحوه کوددهی و نوع رقم بر تمام صفات مورد مطالعه معنی دار بود. طبق نتایج مقایسه میانگین صفات، بیشترین تعداد نیام در بوته، وزن خشک نیام، تعداد دانه در بوته، وزن دانه در بوته، طول ریشه چه، ضریب بنیه جوانه، وزن خشک ریشه و کمترین تعداد روز تا آغاز گلدهی مربوط به تیمار نانوذره 0/1% بود که با شاهد و سایر تیمارها بجز نانوذره 0/15%اختلاف معنی دار نشان داد. بیشترین ارتفاع بوته، طول ساقه چه و مقدار آهن در بذر مربوط به نانوذره 15/0% بود که با شاهد و سایر تیمارها اختلاف معنی دار نشان داد وموجب افزایش 32 درصدی مقدار آهن بذور نسبت به شاهد شد . تیمار کیلیت 0/5% موجب کاهش معنی دار درصد جوانه زنی، طول ساقه چه و ریشه چه و ضریب بنیه جوانه نسبت به شاهد شد. بطور کلی در بین تیمارها، نانوذره 0/1% بیشترین تأثیر مثبت و معنی دار را بر اجزای عملکرد نشان داد، بطوری که موجب افزایش 51 درصدی وزن دانه در بوته به عنوان مهمترین جزء عملکرد شد. در بین روشهای کوددهی، روش دوبار محلولپاشی قبل و بعد از گلدهی، موثرترین روش در افزایش اجزای عملکرد شناخته شد و رقم 193 دارای میانگین صفات بیشتری نسبت به رقم 191 بود.

پیش تغلیظ یون های کبالت (ii) توسط میکرواستخراج تک قطره با مایع یونی به منظور اندازه گیری به روش اسپکتروفوتومتری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اراک - دانشکده علوم پایه 1393
  زهرا شوشتری   فرزاد بامداد

در این پژوهش از روش میکرواستخراج تک قطره برای اندازه گیری یون های کبالت به روش اسپکتروفوتومتری استفاده شده است . روش انجام فرآیند به این صورت است که لیگاند آمونیوم پیرولیدین دی تیو کربامات در مایع یونی حل شده سپس این مایع یونی به شکل قطره از نوک سوزن یک میکروسرنگ به داخل محلول حاوی یون کبالت آویزان شد. بعد از گذشت مدت زمانی معین قطره برای اندازه گیری یون های کبالت به دستگاه اسپکتروفوتومتری عرضه شد و جذب یون ها گرفته شد.

اثر محلول های روی با غلظت های مختلف در کیفیت بخشی دانه ی لوبیا چیتی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اراک - دانشکده علوم پایه 1393
  علی قانم   مجید مهدیه

این پژوهش با هدف بررسی اثر تیمارهای مختلف کود روی و روش کاربرد آن¬ها بر خصوصیات رویشی و عملکرد دو رقم 191 و 193 لوبیا چیتی در 1392 در دانشکده علوم پایه دانشگاه اراک انجام گرفت. این پژوهش در قالب دو آزمایش انجام شد. در آزمایش اول هدف بررسی اثر کودهای مختلف روی بر جوانه زنی بذر و رشد گیاهچه دو رقم مورد لوبیا چیتی بود و در آزمایش دوم تلاش گردید تا اثر دو فاکتور تیمارهای مختلف کود روی و روش کاربرد آن¬ها را بر خصوصیات رویشی و زایشی ارقام 191 و 193 لوبیا چیتی بررسی گردد. نتایج حاصل از آزمایش اول نشان داد که اثر متقابل رقم × تیمارهای مختلف کود روی بر درصد جوانه زنی و شاخص بنیه گیاهچه (svi) معنی¬دار نبود. اما اثر هر یک از عوامل اصلی بر صفت درصد جوانه زنی بذر و شاخص بنیه گیاهچه معنی¬دار بود. به طوری که در بین تیمارهای مختلف کود روی، بیشترین درصد جوانه زنی بذر و شاخصه بنیه گیاهچه مربوط به تیمار نانوذرات اکسید روی (بویژه غلظت¬های 15/0 و 1/0 درصد) بود. همچنین نتایج حاصل از آزمایش دوم نشان داد که تیمار محلول¬پاشی نسبت به کاربرد بذرمال سبب بهبود خصوصیات رشدی و عملکرد هر دو رقم لوبیا چیتی گردید. به طوری که از نظر بسیاری از صفات مورد مطالعه از جمله ارتفاع بوته، طول میانگره، وزن تر و خشک ریشه و ساقه، تعداد نیام و دانه و وزن هزار دانه تیمار دوبار محلول-پاشی کود روی نسبت به تیمار یک¬بار محلول¬پاشی و کاربرد بذرمال کود روی برتر بود. همچنین نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که تیمار کود روی سبب بهبود برخی از خصوصیات رویشی، عملکرد و کیفیت دانه هر دو رقم لوبیا چیتی نسبت به تیمار شاهد شد و در بین تیمارهای مختلف کود روی، تیمارهای 15/0 و 1/0درصد نانوذرات اکسید روی عنوان تیمار برتر را به خود اختصاص دادند. به طور کلی، براساس نتایج حاصل از این آزمایش کاربرد دوبار محلول¬پاشی 1/0 درصد نانوذرات اکسید روی در طول فصل رشد می¬تواند بهترین تیمار در دستیابی به حداکثر رشد و عملکرد در هر دو رقم 191 و 193 لوبیا چیتی باشد.

ساخت و مطالعه حسگرهای الکتروشیمیایی جدید شامل الکترودهای کربنی اصلاح شده با کامپوزیت نانو ذرات و یا پلیمرهای هادی وکاربرد آنها در اندازه گیری همزمان مقادیر کم گوانین و اوریک اسید درحضور آسکوربیک اسید و برخی ترکیبات دیگر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اراک - دانشکده علوم 1393
  الهه مجیدی   علی بابائی

گوانین یکی از ترکیبات مهم در ساختار dnaو rna می باشد که در انتقال انرژی سلولی، انتقال علائم و.... نقش دارد. میزان غلظت این ماده می تواند به عنوان علامتی برای تشخیص سرطان ها ، صرع ، آلوده بودن به ویروس اچ ای وی و.... به کار رود. اسید اوریک یک فراورده ی زائد حاصل از سوخت و ساز موادی به نام پورین ها است. که در خون و ادرار وجود دارد. میزان غلظت این ماده در مایعات بدن مثل سرم انسانی و ادرار یک نشانه در بسیاری از بیماری ها مثل هایپراورسلی ، نقرس و نارسایی های کلیوی می باشد. بنابراین توسعه ی یک روش حساس و گزینشی به منظور اندازه گیری این ماده برای کاربردهای تجزیه ایی و پزشکی (تشخیص بیماری ) بسیار مورد توجه است. در این مطالعه الکترود خمیر کربن اصلاح شده با نانو لوله های کربنی چند دیواره، نانو ذرات تیتانیوم اکساید هسته-پوسته و پلی گلوتامیک اسید برای اندازه گیری همزمان مقادیر کم گوانین و اوریک اسید در حضور آسکوربیک اسید به وسیله روش های ولتامتری چرخه ای، دیفرانسیل پالس ولتامتری و کرونوآمپرومتری استفاده شده است. با استفاده از این الکترود اصلاح شده، گستره خطی گوانین و اوریک اسید و نیز حد تشخیص این دو ترکیب درگستره مطلوبی نسبت به سایر الکترود های اصلاح شده بدست آمد. همچنین میزان مزاحمت احتمالی در اندازه گیری ترکیبات مورد مطالعه، در نتیجه حضور سایر گونه های موجود در نمونه های حقیقی مورد بررسی قرار گرفت و نشان داده شد که روش های ارائه شده عاری از مزاحمت اکثر گونه های مزاحم می باشند. عملکرد تجزیه ای الکترود اصلاح شده از جنبه های مختلف شامل ، سرعت روبش پتانسیل،ph محلول،ضریب انتقال بار،مقاومت سطح الکترود، زمان تغلیظ و.... مورد بررسی قرار گرفته است الکترود تهیه شده دارای مزایای نظیر تکرار پذیری، سادگی در تهیه الکترود ، پایداری الکترود در محلول و در خارج از محلول می باشد. روش های پیشنهاد شده برای اندازه گیری گوانین و اوریک اسید در نمونه ی حقیقی سرم انسانی با موفقیت به کار گرفته شد.

تاثیر یون مس به اشکال مختلف (سولفات مس، کمپلکس مس با edta و نانوذرات اکسید مس) بر مراحل مختلف رشد دو گونه لوبیا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اراک - دانشکده علوم پایه 1393
  آتنا بیات   مجید مهدیه

این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تیمارهای مختلف یون مس بر مراحل مختلف رشد دو رقم ks1191 و ks1193 لوبیا چیتی انجام گرفت. آزمایش در قالب طرح بلوک کاملاً تصادفی با 16 تیمار و 3 تکرار تحت شرایط گلخانه پیاده گردید. فاکتورهای مورد مطالعه شامل دو رقم لوبیا چیتی و 8 نوع کود مس بود.تیمار های مورد استفاده شامل سولفات مس(3/0%)،نانوذرات اکسید مس(05/0%،1/0%،15/0%)،کیلیت مس با edta (1/0%،3/0%،5/0%) مخلوط نانوذره اکسید مس1/0%+کیلیت مس با edta3/0% وتیمار شاهد بود .اثر هر یک از عوامل اصلی بر صفت درصد جوانه زنی بذر و شاخص بنیه گیاهچه معنی دار بود. به طوری که در بین تیمارهای مختلف کود مس، بیشترین درصد جوانه زنی بذر و شاخصه بنیه گیاهچه مربوط به تیمار نانوذرات اکسید مس (بویژه غلظت های05/0 و 1/0 درصد) بود که با سایر تیمارهای اختلاف معنی داری داشتند.اما نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که اثر متقابل رقم × تیمارهای مختلف کود مس بر درصد جوانه زنی و شاخص بنیه گیاهچه (svi) معنی دار نبود. . همچنین آزمایش دوم به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با 18 تیمار و 3 تکرار برای هر یک از ارقام مورد مطالعه به صورت جداگانه پیاده گردید.که به سه طریق:1- یک بار محلولپاشی قبل و بعد از گلدهی 2- دو بار محلولپاشی قبل و بعد از گلدهی 3-بذر مال انجام شد. نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که تیمار کود مس سبب بهبود برخی از خصوصیات رویشی (از قبیل ارتفاع بوته، طول میانگره، وزن تر و خشک ساقه و ریشه)، عملکرد (تعداد نیام و وزن هزار دانه) و کیفیت دانه (میزان عنصر مس موجود در بذر) هر دو رقم لوبیا چیتی نسبت به تیمار شاهد (عدم کاربرد کود مس) شد. به طور کلی، براساس نتایج حاصل از این آزمایش کاربرد بذرمال 1/0 درصد نانوذرات اکسید مس در طول فصل رشد می تواند بهترین تیمار در دستیابی به حداکثر رشد و عملکرد در هر دو رقم 191 و 193 لوبیا چیتی باشد. رقم 191 دارای میانگین صفات بیشتری نسبت به رقم 193 بود.

مطالعه پتانسیومتری پروتوناسیون و تشکیل کمپلکس نارنجی زایلنول با یونهای قلیایی خاکی و آلومینیم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی 1374
  فرزاد بامداد   محمدباقر قلیوند

ثابتهای تعادل از فاکتورهای مهم و بنیادی در شیمی تجزیه بوده و در بسیاری از روشهای تجزیه ای با استفاده از آنها میتوان در مورد انتخاب بهترین شرایط عمل از قبیل: ‏‎ph‎‏، غلظت و غیره و جلوگیری از تداخل گونه های مزاحم بطور دقیق قضاوت نمود. با توجه به اهمیت موضوع فوق، در این رساله ثابتهای پروتونه شدن و تشکیل کمپلکس نارنجی زایلنون که توانایی تشکیل پیوند از طریق گروههای آمینی و اسیدی با کاتیونهای فلزی را دارد. تعیین و مورد بررسی قرار گرفته اند. در قسمت اول ثابت های پروتونه شدن عاملهای اسیدی و آمینی این لیگاند محاسبه و منحنی توزیع گونه ها رسم و مورد بررسی قرار گرفته اند. در قسمت بعد واکنش های تشکیل کمپلکس بین نارنجی زایلنون با کاتیونهای قلیانی خاکی و آلومینیوم و همچنین کمپلکس های مخلوط آنها مطالعه و بررسی شده اند. ثابتهای پایداری کمپلکسهای فلزات قلیایی خاکی با لیگاند مذکور ‏‎(m2hl, m2l. mhl, ml)‎‏ محاسبه و منحنی توزیع آنها رسم شده اند. روند پایداری کمپلکس های ‏‎ml‎‏ و ‏‎m2l‎‏ با توجه به نوع کاتیون به ترتیب ‏‎mg2+>ca2+>sr2+>ba2+‎‏ مشاهده گردید.در قسمت بررسی فرآیند تشکیل کمپلکس با یون آلومینیوم وجود چهارگونه ‏‎mhl, mh2l, ml2, ml‎‏ توسط برنامه کامپیوتری مشاهده و ثابت پایداری آنها محاسبه شد. ضمن بررسی گونه ‏‎al (xo2)‎‏ مشاهده شد که این گونه قادر است بعنوان یک عامل شلاته کننده با دو کاتیون دیگر در فرآیند تشکیل کمپلکس شرکت کرده و گونه های مخلوط فلزی بصورت: ‏‎(mg:xo:al:xo:ba)‎‏، ‏‎(mg:xo:al:xo:mg)‎‏ و ‏‎(ba:xo:al:xo:ba)‎‏ تولید نماید. که ثابتهای پایداری آنها محاسبه و منحنی های توزیع آنها نیز رسم گردیده است. در بخش دیگر، واکنشهای پروتونه شدن و تشکیل کمپلکس ‏‎edta ‎‏ با فلزات قلیایی خاکی در محیط های آب و آب-متانل مورد بررسی قرار گرفته اند. ثابتهای پروتونه شدن در هر دو حلال تعیین شده و منحنی های توزیع مربوطه نیز رسم گردید. همچنین ثابتهای پایداری کمپلکسهای ‏‎edta‎‏ با فلزات قلیایی خاکی ‏‎(mhl, ml)‎‏ محاسبه و منحنی های توزیع آنها نیز مورد بررسی قرار گرفته است. مشاهده شد که پایداری این کمپلکسها در هر دو حلال از روند زیر پیروی میکند: ‏‎ca2+>mg2+>sr2+>ba2+‎‏، با توجه به اینکه در حلال مخلوط (20 درصد متانل-آب) همه کمپلکسها پایداری بیشتری از خود نشان داده اند. تمام محاسبات بوسیله یک برنامه کامپیوتری بنام ‏‎best‎‏ انجام شده اند، که توسط گروه تحقیقاتی آقای مارتل ‏‎(a. e. martell)‎‏ به زبان ‏‎fortran77‎‏ نوشته شده است و این برنامه قادر است با استفاده از داده های ‏‎ph‎‏ متری ثابت های تعادل را محاسبه نماید. در حقیقت این برنامه با توجه به نوع مدل پیشنهادی گونه کمپلکس و مقدار ثابت پایداری ارائه شده به آن صورت حدس اولیه، برای هر نقطه از تیتراسیون مقادیر ‏‎ph‎‏ را محاسبه و با ‏‎ph‎‏ های حاصل از آزمایش مقایسه نموده و با تغییر مکرر در مقدار ثابت پایداری پیشنهادی برای هر گونه، اختلاف بین ‏‎ph‎‏های تجربی و محاسبه ای را به حداقل رسانده و مقدار ثابت پایداری نهایی را بدست می آورد. این برنامه قادر است ثابت پروتونه شدن نزدیک بهم و همچینین ثابتهای مربوط به سیستمهای پیچیده تعادلی را در مدت زمان مناسب محاسبه نماید.