نام پژوهشگر: محمدرضا لشکری

بررسی تنوع مرفولوژیک جمعیت های جغرافیایی پروانه فری در ایران با استفاده از روش مرفومتریک هندسی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1391
  مرتضی کریمی   محمدامین جلالی

شب پره پلنگی یا پروانه فری با نام علمی zeuzera pyrina l. متعلق به خانواده cossidae (=zeuzeridae) شب پره ای است که به گونه های بسیاری از درختان مثمر (سیب، گلابی، به و گردو) و غیرمثمر (افرا، بیدمشک، بید، نارون، بلوط و زبان گنجشک) حمله می کند. این آفت در آمریکای شمالی، اروپا و آسیا پراکنده است و 150 گونه گیاه میزبان دارد. این حشره در ایران از مهم ترین آفات گردو است که ویژگی‎های خاص درخت گردو و ویژگی‎های خاص زیستی و نحوه خسارت شب‎پره فری روی این درختان، سبب شده که کنترل آن تا حدودی غیر عملی و مشکل باشد. با توجه به این که یک گونه می تواند در مناطق جغرافیایی مختلف از لحاظ مرفولوژیکی، تفاوت داشته باشد و این تفاوت، ریشه در ژنتیک گونه دارد، شیوه کنترل آن را اختصاصی می کند. در این راستا تحقیقات زیادی بر روی شناسایی تفاوت بین جمعیت های یک گونه، انجام شده است. تکنیک های متداول برای ارزیابی تنوع جمعیت‎ها، روش های مولکولی، مرفومتریک هندسی. مرفومتریک سنتی می‎‎باشند. در این تحقیق از پنج منطقه (شیروان، نیشابور، جغتای، اصفهان و رابر) روی میزبان گردو به منظور بررسی تنوع مرفولوژیکی پروانه ی فری جمعیت هایی از جنس ماده این پروانه جمع آوری گردید. سپس شکل و اندازه بال در میان این جمعیت ها با استفاده از روش مرفومتریک هندسی، مورد مقایسه قرار گرفت. بدین این منظور ابتدا 9 لندمارک در بال جلو و 7 لندمارک در بال عقب انتخاب شد. تعداد 70 تصویر مربوط به بال جلو و 72 تصویر مربوط به بال عقب با استفاده از 14 متغیر شکلی مرفومتریک هندسی (partial warp scores) در بال جلو و 10 متغیر شکلی در بال عقب مورد تجزیه به مولفه اصلی (pca)، تجزیه تابع تشخیص (dfa)، تجزیه متغیر کانونیک (cva) و تجزیه واریانس چند متغیره (manova) روی داده ها قرار گرفت. بررسی های مرفومتریک هندسی این جمعیت ها وجود اختلاف معنی دار را بین این جمعیت ها نشان نداد. این مطلب نشانگر این موضوع است که تفاوت‎های موجود بین مناطق جغرافیایی با اینکه تفاوت هایی بین جمعیت‎ها به وجود آورده ولی هنوز این تفاوت‎ها به سطح معناداری نرسیده است و احتمالاً منابع ایجاد شباهت نیز روی این روند تأثیر گذار بوده است. همچنین آنالیز واریانس یک متغیره روی centroid size نشان داد که اندازه ی بال عقب در دو جمعیت اصفهان و نیشابور دارای اختلاف معنی دار می باشد. با توجه به اینکه متغیر اندازه بین جمعیت‎های یک گونه از تأثیر پذیری بالاتری نسبت به بقیه متغیرها برخوردار است در این بین احتمالاً موثرترین فاکتور محیطی در بروز این تفاوت دما بوده است و البته بال عقب به علت نقش مهمی که در گرم نگه داشتن بدن حشره دارد در محیط با دمای کمتر رشد بیشتری داشته و احتمالاً این عامل باعث بروز تفاوت در بال عقب بین جمعیت‎های مورد مطالعه بوده است. جهت تکمیل پژوهش موجود پیشنهاد می‎شود مطالعات مولکولی و مطالعاتی روی میزبان‎های مختلف نیز روی جمعیت‎های این آفت انجام شود.

مطالعه مورفومتریکی و مولکولی جمعیت های مختلف پسیل آسیایی مرکبات diaphorina citri kuwayama (hemiptera: psyllidae) در جنوب و جنوب شرق ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم کشاورزی 1392
  محمدرضا لشکری   شهاب منظری

جمعیت های پسیل استفاده شده در این مطالعه از باغ های لیموترش، citrus aurantifolia (christm.) swingle ، واقع در استان های جنوب و جنوب شرق ایران شامل کرمان، فارس، هرمزگان و سیستان وبلوچستان در سال 1389 جمع آوری شد. در مطالعه ی ریخت سنجی هندسی، تجزیه واریانس چند متغیره و یک متغیره، اختلاف معنی داری در شکل و اندازه ی بال جمعیت های مورد بررسی نشان داد، به طوری که جمعیت های سیستان و بلوچستان و پاکستان بر پایه شکل بال جلویی از سایر جمعیت ها متمایز شدند. با مقایسه ی توالی ژن میتوکندریایی mtcoi، دو جایگاه پلی مرفیک شناسایی شد که بر اساس آن جمعیت ها به دو گروه ایران و پاکستان متمایز شدند. به علاوه، بررسی رابطه تبارشناسی جهانی بر اساس ژن coi نشان داد که جمعیت های ایرانی پسیل آسیایی مرکبات به طور کامل شبیه به جمعیت های پسیل هند، عربستان سعودی، آمریکا ( فلوریدا و تگزاس)، جمعیتی از برزیل (سائوپائولو) و مکزیک بوده است. ایجاد ارتباط تبارشناسی جهانی ژن wsp ولباخیا نیز نتایج حاصل از بررسی ژن mtcoi را در مورد ارتباط جمعیت های ایران و فلوریدا تائید کرد. بررسی ماتریس جفتی شاخص تثبیت (حاصل از داده های نشانگر ریز ماهواره) نشان داد که تفاوت معنی داری بین جمعیت پاکستان با سایر جمعیت ها (شامل تمام جمعیت های ایرانی) وجود دارد (p<0.01). علاوه بر آن، در جمعیت های پسیل ایرانی، تفاوت معنی داری بین جمعیت سیستان و بلوچستان (سرباز) با جمعیت های هرمزگان (فارقان) و فارس (داراب) مشخص شد (p<0.05). مدل سازی زیست خوان پسیل آسیایی مرکبات در ایران نشان داد که مطلوب ترین مناطق اقلیمی برای پراکنش این آفت محدود به جنوب استان کرمان، جنوب شرقی استان فارس، نواحی مرکزی و شرقی استان هرمزگان و همچنین نواحی مرکزی استان سیستان و بلوچستان است. همچنین بر اساس آزمون جک نایف، دامنه ی دمای سالیانه، مهم ترین عامل زیستی- اقلیمی در مدل پراکنش پسیل آسیایی مرکبات در ایران بود.