نام پژوهشگر: حاجی محمد تکلوزاده

بررسی فونستیک شبه عقرب های استان کرمان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده کشاورزی 1390
  مهراد نصیرخانی   حاجی محمد تکلوزاده

شبه عقرب ها (pseudoscorpionida) به عنوان راسته ای از عنکبوت مانند ها مورد مطالعه قرار گرفته اند. شبه عقرب ها جانورانی کوچک بوده و از شباهت بسیاری به عقرب ها برخور دار می باشند . فقدان دم برجسته ترین اختلاف این گروه از جانوران با عقرب های حقیقی به شمار می آید. بررسی های انجام شده در زمینه فونستیک شبه عقرب های ایران، به سال 1971 میلادی و تلاش های بیر در این زمینه باز می گردد که 21 جنس را متعلق به 9 خانواده معرفی نمود. این آمار برای سالیان دراز تنها گزارش منتسب به این منطقه جغرافیایی محسوب می گردید. در فاصله زمانی بین سال های 1389- 1390 شناسایی عقرب های دروغین استان کرمان انجام گرفت. نتیجه نهایی تحقیق انجام شده، معرفی 16 جنس متعلق به 9 خانواده بوده است. با توجه به موقعیت جغرافیایی و تنوع اکولوژی حاکم بر این منطقه، جمع آوری جمعیت بالایی از شبه عقرب های متعلق به خانواده olpiidae خارج از انتظار نبود. روش های متنوع جمع آوری مانند الک کردن، مشاهده مستقیم و استفاده از قیف برلیز در دامنه زیستگاهی متفاوت عقرب های دروغین مانند بخش های زیرین پوستک های درختی، بقایای برگی و خاک، جمع آوری جمعیت بالایی از جنس های خانواده های مختلف شبه عقرب ها از جمله olpiidae، garypidae، geogarypidae، ideoroncidae، cheliferidae و chernetidae را موجب گردید که در این بین یک خانواده و پنج جنس برای نخستین بار از ایران گزارش می شوند. در لیست ارائه شده، خانواده جدید برای ایران با علامت * و جنس های جدید برای این بخش از آسیا با علامت ** مشخص شده اند. اسامی خانواده ها و جنس های جمع آوری شده به شرح زیر است : chthoniidae daday 1888 chthonius (chthonius) koch 1843. chthonius (ephippiochthonius) beier 1930 olpiidae banks 1985 minniza simon 1881 calocheirus chamberlin 1930 olpium** koch 1873 garypinidae daday 1888 garypinus daday 1888 geogarypidae chamberlin 1930 geogarypus chamberlin 1930 ideoroncidae chamberlin 1930 dhanus chamberlin 1930 cheliferidae risso 1826 rhacochelifer** beier 1932 dactylochelifer beier 1932 gobichelife**r crump?l 1971 strobilochelifer beier 1932 cheiridiidae* hansen 1894 cheiridum** menge 1855 apocheiridium** chamberlin 1924 chernetidae menge 1855 lamprochernes t?m?sv?ry 1882 atemnidae chamberlin 1931 diplotemnus chamberlin 1933 atemnus canestrini 1884 واژه های کلیدی : کلیسرداران- شبه عقرب ها - فونستیک - کرمان

تأثیر عصاره ی چریش بر روی پارامترهای جدول زندگی کنه قهوه ای مرکبات( eutetranychus orientalis (acari:tetranychidae
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده کشاورزی 1392
  ساره نادری   حاجی محمد تکلوزاده

کنه قهوه ای مرکبات kelin)) eutetranychusorientalis یکی ازآفات به شدت پلی فاژاست و باعث خسارت های جدی روی محصولات کشاورزی می شود.درپژوهش حاضراثرکشندگی عصاره ی گیاه چریش indica azadirachta بر روی کنه ی قهوه ای مرکبات انجام شد.عصاره گیری از میوه ی این گیاه با کمک حلال اتانول 95% انجام شد. آزمایش های زیست سنجی بر روی برگ های هم سان پرتقال و در دمای 2±28 درجه سانتی-گراد و رطوبت نسبی 5 ±40 درصد و دوره روشنایی8:16 به روش غوطه وری انجام شد. برای تعیین اثرات زیر کشندگی از غلظت lc25 عصاره ی چریش به روش سم شناسی دموگرافیک استفاده شد. دز زیر کشنده روی تخم اثرداده شدو پارامترهای دموگرافیک شامل امیدبه زندگی,(ex ) مرگ ومیر ویژه سنی (qx)، نرخ بقاء (lx) و نرخ مرگ و میر (dx) بدست آمد و با شاهد مقایسه شد. پارامترهای زیستی، تولیدمثلی و جمعیت پایدار تحت تاثیر این عصاره قرار گرفتند. نتایج حاصل از انجام این آزمایش نشان داد که طول دوره های زیستی در تیمار نسبت به شاهد کاهش قابل ملاحظه ای داشته است . همچنین مرگ و میر تخم و دور ی پروتونمفی در تیمار بطور معنی داری افزایش یافته است.جدول های تولید مثلی شامل پارامترهای تولید مثلی، نرخ های تولید مثل روزانه و نرخ های تولید مثل در طول عمر برای کنه ی قهوه ای بررسی شد. به منظور محاسبه ی خطای استاندارد و مقایسه ی پارامتر ها ی رشد جمعیت (r0 ,rm,dt, d, ) از روش جک نایف استفاده شد. تفاوت بین پارامترهای نرخ خالص تولید مثل (r0)، نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm)، نرخ متناهی افزایش جمعیت ( )، نرخ ذاتی مرگ ومیر (d) و مدت زمان دوبرابر شدن (dt) با شاهد در سطح احتمال 5/0 دارای اختلاف معنی دار بودند.

ارزیابی میزان کارایی عصاره های اتانولی گیاهان زیتون تلخ، اسفند، همیشه بهار و ارغوان در تلفیق با سن های شکارگر جنس orius در کنترل تریپس frankliniella occidentalis pergande (thysanoptera:thripidae)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده کشاورزی 1392
  نوشین رضوی   کمال احمدی

تریپس frankliniella occidentalis pergandae(thys.: thripidae) به تعداد زیادی از محصولات کشاورزی خسارت می زند. کاربرد سموم رایج سبب بروز مقاومت در حشرات و طغیان این آفت شده است. در بسیاری موارد روش های جایگزین مدیریت آفات، ترکیبات طبیعی، کنترل مناسب آفت را دارند و خطرات کمتری در بر خواهند داشت. در پژوهش حاضر اثرات حشره کشی عصاره اتانولی گیاهان ارغوان، همیشه بهار، اسفند و زیتون تلخ در تلفیق با سن های شکارگر جنس orius sp. برای کنترل تریپس f. occidentalis مورد ارزیابی قرار گرفته است. از مهم ترین برنامه های کنترل تلفیقی آفات، استفاده از دشمنان طبیعی است. سن های شکارگر جنس orius نقش مهمی در کنترل بیولوژیک این آفت دارند. در پژوهش حاضر هدف ما معرفی یک عصاره گیاهی با تاثیر مناسب بر روی تریپس و حداقل عوارض جانبی بر روی دشمن طبیعی است. علاوه بر آن، اثر عصاره های گیاهی ذکر شده بر روی طول مدت زمان تفریخ تخم سن های شکارگر بررسی شده است. نتایج نشان داد که عصاره اسفند، دارای اثر حشره کشی بر روی تریپس است. وقتی که دشمن طبیعی 3 روز بعد از محلول پاشی گیاهان با عصاره اسفند رهاسازی شد، به نتایج بهتری رسیدیم. از آن جا که عصاره های گیاهی نقش مهمی در کنترل تریپس دارند، بنابراین باید یک فاصله زمانی مناسب بین محلول پاشی و رهاسازی دشمن طبیعی در نظر گرفته شود. در آزمایش با عصاره اتانولی زیتون تلخ یک تعادل بین جمعیت آفت و دشمن طبیعی برقرار بود. این نتیجه در برنامه کنترل تلفیقی آفات بسیار مهم است. چهار عصاره گیاهی، تاثیری بر روی تفریخ تخم دشمن طبیعی نداشتند. بنابراین تلفیق دشمن طبیعی و عصاره های گیاهی می تواند باعث کنترل موثر تریپس شود. نتایج بدست آمده در این تحقیق گامی برای بررسی های بیشتر در زمینه اثرات حشره کشی ترکیبات طبیعی خواهد بود.

بررسی آماره های جدول زندگی و رفتار میزبان یابی زنبور پارازیتوئید hym.:aphidiidae) aphidius matricariae) روی شته سیاه باقلاaphis fabae (hem.: aphididae)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده کشاورزی 1392
  الیزا پورتقی   مریم راشکی

زنبور پارازیتوئید aphidius matricariae haliday (hym., aphidiidae) به عنوان پارازیتوئید مهم بسیاری از شته ها در برنامه کنترل بیولوژیک آفات استفاده می شود. در این پژوهش تاثیر سه دمای 20 ، 25 و 30 درجه سلسیوس بر پارامترهای جدول زندگی و میزان باروری و همچنین واکنش تابعی زنبور a. matricariae روی شته سیاه باقلا aphis fabae scopoli (hom:aphididae) روی رقم برکت گیاه باقلا، در اتاقک رشد با رطوبت نسبی 5±65 درصد و با دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی مورد بررسی قرار گرفت. برای انجام آزمایش های مربوط به پارامترهای جدول زندگی 20 تکرار طراحی شد. آزمایش واکنش تابعی در تراکم های 2،4،8،16،32 و64 شته سیاه باقلا انجام گرفت. در تراکم های 4،2 و 8 میزبان، 20 تکرار، در تراکم 16 میزبان،15 تکرار و در تراکم های 32 و 64 ، 10 تکرار طراحی شد. در تمامی آزمایش ها از ماده های جفت گیری کرده با طول عمر یک روز، زنبورپارازیتوئیدmatricariae .a و پوره های سن سوم شته a.fabae استفاده شد. کم ترین میزان نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm)، نرخ خالص تولید مثل (r0)، نرخ متناهی افزایش جمعیت (?) ومیزان افزایش جمعیت در یک هفته (rw) در دمای 30 درجه سلسیوس به دست آمد که با دو دمای دیگر اختلاف معنی دار داشت. مدت زمان یک نسل (t) در سه تیمار دمایی تفاوت معنی دار نشان داد، به این صورت که مقدار این پارامتر در سه دمای 20،25 و30 درجه سلسیوس به ترتیب با میانگین 166/0± 052/12 ،181/0± 262/11 و155/0± 277/10 روز محاسبه شد. طولانی ترین مدت زمان دو برابر شدن یک نسل (dt) در دمای 30 درجه سلسیوس 252/0± 98/3 روز محاسبه شد که با دو دمای دیگر اختلاف معنی دار داشت. کوتاه ترین طول عمر زنبور پارازیتوئید matricariae .a در دمای 30 درجه سلسیوس 6/0± 75/12 با اختلاف معنی دار با دو دمای دیگر به دست آمد. کمترین میزان باروری در دمای 30 درجه سلسیوس محاسبه شد که با دو دمای دیگر اختلاف معنی دار داشت. واکنش تابعی در دمای 20 درجه سلسیوس از نوع iii ودر دو دمای دیگر از نوعii برای زنبور پارازیتوئید matricariae .a محاسبه شد. مقدار b در دمای 20 درجه سلسیوس و قدرت جستجو (a) در دو دمای 25 و30 درجه سلسیوس به ترتیب 001/0±009/0، 009/0±0681/0 و 005/0±0324/0 در ساعت و زمان دست یابی (th) به ترتیب 034/0±94/0، 094/0±475/1 و 0271/0±98/2 ساعت به دست آمد. بر طبق نتایج محاسبه شده این زنبور در دمای 20 درجه سلسیوس با وجود طول عمر کوتاه توانایی زیادی در پارازیته کردن شته ها دارد، در دمای 25 درجه سلسیوس طول عمر زنبور بیشتر است. این زنبور در دمای 30 درجه سلسیوس توانایی های زیستی و و قدرت باروری پایینی دارد. می توان گفت بازه ی دمایی 20 تا 25 درجه سلسیوس دمای ایده آلی برای رشد و نمو و فعالیت زنبورپارازیتوئیدmatricariae .a می باشد.