نام پژوهشگر: کریم حسین زاده دلیر
زهرا سبحانی محمد رضا پورمحمدی
بخشی از انتقادهایی که امروزه از شهرها به عمل می آید متوجه یکنواختی و کسالت بار بودن زندگی در شهر و فضاهای شهری است. ساخت و ساز شتاب چشم گیری به خود گرفته است و آمارها و شواهد حکایت از رشد و گسترش مادی و فیزیکی شهرها دارد. با وجود این، شهرها بدون توجه به اهمیت نیازهای فرهنگی – به ویژه نیازهای فراغتی شهروندان – توسعه می یابند. با توجه به شرایط و مشکلات شهرنشینی، موضوع گذران اوقات فراغت و فضاهای فراغتی به یکی از محورهای اساسی در برنامه ریزی و مدیریت شهری تبدیل شده است. رویکردهای نوین در برنامه ریزی شهری ایجاد فضاهای فراغتی و تأمین تسهیلات تفریح، ورزش، آموزش و هنر برای عموم شهروندان را سرلوحه کار خود قرار داده اند و توسعه این فضاها را از عوامل لازم در اعتلای کیفیت محیط و زندگی شهری محسوب می نمایند.به نظرمی رسد از نظر اجتماعی و فرهنگی فضاهای فراغتی و حضور و مشارکت مردم در این فضاها موجب ارتقاءفرهنگ شهری و مشارکت در زندگی جمعی می شود. مبنای نوشتار حاضر، بررسی رابطه استفاده از فضای فراغتی و اعتلای فرهنگ شهری وسنجش تناسب میان« وسعت فضای فرهنگی موجود» با« میزان مشارکت مردم» در امور فرهنگی است. برای انجام این بررسی داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه از مناطق نمونه جمع آوری شد .پس از استخراج نتایج پرسشنامه ها ، بااستفاده از نرم افزار spss محاسبات ریاضی برای یافتن رابطه میان متغیرها انجام شد . نتایج به دست آمده بیانگر عدم وجود ارتباط میان افزایش کمی فضاهای فراغتی و اعتلای فرهنگ شهری است .در باره موضوع نقش افزایش فضاهای فراغتی در افزایش مشارکت شهروندان نتایج به دست آمده حاکی از وجود ارتباط میان متغیر های « افزایش وسعت فضاهای فراغتی» و« میزان مشارکت شهروندان» می باشد .ازسوی دیگر،دیدگاه های استفاده کنندگان درباره فضای فراغتی در زمره مهم ترین معیارهای نیاز سنجی و مکان یابی این فضاها می باشد. برنامه ریزی برای این نیاز شهروندان در شهر تهران تنها با بررسی امکانات و محدودیت ها میسر نیست و نظر شهروندان – که برنامه ریزی برای آنها صورت می گیرد – نقشی اساسی در آن ایفا می کند. شرایط متفاوت مردم و گروه های اجتماعی ساکن در شهر خواسته های متفاوتی را به وجود می آورد که باید در هر برنامه ریزی مد نظر قرار گیرد. شناخت دیدگاه ها ، ویژگی ها و نیازهای شهروندان می تواند در برنامه ریزی فضاهای فراغتی و تفریحی به برنامه ریزان شهری کمک کند. به نظر می رسد در برنامه ریزی برای ایجاد فضای گذران اوقات فراغت در شهر تهران به عوامل موثر بر دیدگاه ها و نگرش های شهروندان در این باره توجه نمی شود. این عدم توجه را می توان بعد پنهان و یاحلقه مفقوده برنامه ریزی ، طراحی و اجرای فضای فراغتی نامیدکه یا کاملا به فراموشی سپرده می شود و یا به شکلی صوری به آن پرداخته می شود. در مقاله پیوست دیدگاه های گروهی از شهروندان تهرانی درباره نوع ، توزیع ، تنوع، نحوه دسترسی و مشکلات استفاده از فضای فراغتی در مناطق نمونه شهرمورد ارزیابی قرارگرفته است. لازم به یادآوری است که الگوها و مدل های پیچیده فراوانی برای ارزیابی دیدگاه های شهروندان وجود دارد که پرداختن به آنها هدف این پژوهش نبوده است . مدل ورودی این بررسی مدل رابرتز است . با استفاده از این مدل در این ارزیابی تاثیر سن ، تحصیلات ، جنس ، میانگین اوقات فراغت و کیفیت خدمات ارائه شده در فضاهای فراغتی در میزان نیاز به این فضاها سنجیده شده و تلاش شده است نقش «تمایل شهروندان به برقراری ارتباطات اجتماعی » از طریق حضور در این فضاها را در« میزان نیاز به این فضاها» ارزیابی نماید . در پایان نیز مدل جدیدی بر اساس یافته های پژوهش ازائه شده است. پژوهش از نوع پیمایشی است ، در سه منطقه شهر تهران انجام شده است و در آن از روش ها و پارامترهای متداول ریاضی استفاده برای سنجش عوامل تاثیر گذار بر دیدگاه های شهر وندان در باره فضاهای فراغتی استفاده شده است . همچنین، از پرسشنامه به عنوان ابزار جمع آوری دیدگاه های شهروندان بهره گرفته شده است .نتایج و یافته های این پژوهش حکایت از آن دارد که فضاهای فراغتی مناطق نمونه در سطح نسبتا قابل قبولی قرار ندارند و شهروندان تهرانی ،صرفنظر از پایگاه اقتصادی و اجتماعی ، برای بهره برداری از امکانات موجود فراغتی شهر با مشکلاتی (از قبیل دشواری دسترسی ، گرانی و ...)مواجه می باشند. بر این اساس به نظر می رسد مسئولان شهری باید برای ارتقا ، توزیع مناسب و ایجاد فضاهای جدید اقدامات موثر ی را در برنامه کار خود قرار دهند.
سید مجید سید فاطمی کریم حسین زاده دلیر
چکیده تمرکز فضایی جمعیت و عملکردها در یک یا چند نقطه کلان شهری، باعث از بین رفتن تعادل فضایی و پخش نامناسب جمعیت در فضای سرزمینی شده است. پیامدهای اقتصادی- اجتماعی و اکولوژیکی ناشی از این تمرکز، ترکیبی نظری به منظور پذیرش سیاست تمرکززدایی فضایی و برنامه ریزی شهرهای جدید را در کشورهای مختلف دنیا بوجود آورد. این تحقیق به دنبال بررسی و تحلیل نقش شهرهای جدید در انتظام فضایی کلان شهر تبریز است که یافته های تحقیق حاکی از عدم کارایی این سیاست در منطقه بزرگ شهری تبریز است و خروجی مدلهای آنتروپی و کشش پذیری جمعیت، تغییرات قابل توجهی را در قبل و بعد از احداث شهر جدید سهند نشان نمی دهد.
لاله آشنا کریم حسین زاده دلیر
در دوره معاصر، شهرها بدون رعایت ضوابط و معیارهای مناسب و ساخت و سازهای بدون برنامه، به شهرهای بدون جاذبه و کیفیت تبدیل شده اند و آشفتگی فضائی به وضوح در آنها نمایان است. فقدان هویت، نابسامانی و اغتشاتش بصری از مهم ترین مشکلاتی است که شهرهای امروزی ایران با آن مواجهند. به دلیل عدم توجه به اصول و معیارهای کیفی و هنری و روشن نبودن جایگاه آنها در طرح های توسعه شهری، بسیاری از طرح های ارائه شده نتوانسته به نیازهای شهروندان در ایجاد فضاهای شهری مطلوب پاسخ دهد. در واقع، یکی از اصول مهم برنامه ریزی شهری و یکی از مهم ترین نیاز های شهروندان؛ یعنی سیمای بصری مطلوب بدست فراموشی سپرده شده است. بدین ترتیب، تحقق اهداف و موازین مربوط به سیمای شهر و کیفیت بصری شهرها بسیار دشوار و دست نیافتنی گشته است. انتظام در سیمای شهر، بعنوان یکی از مظاهر ارتقای کیفی محیط های شهری، می تواند یکی از راهکارهای موجود باشد و توجه و تأکید مدیریت و برنامه ریزی شهری کشور بر بکارگیری اصول و معیارهای ارائه شده در ایجاد فضاهای شهری مطلوب از الزامات جدی بشمار می آید. در این میان بازشناسی اصول و معیارهای شهرهای سنتی و کالبد دادن به آنها به زبان حال می تواند بر توانمندی های برنامه ریزی شهری کشور افزوده و پایه های محکم و پایداری را در توسعه شهری ماندگار نماید. در این میان شهر تبریز، به عنوان یکی از کلانشهرهای تاریخی کشور با رشد و توسعه بالا، همانند سایر کلانشهرهای کشور، با بی نظمی و آشفتگی بصری مواجه است. در این رساله، مباحث نظری در رابطه با نظم بعنوان عاملی مهم در ایجاد مطلوبیت در فضاهای شهری، انواع نظم و مفاهیم مرتبط با آن، فضا و ابعاد گوناگون آن، سیمای شهر، عوامل موثر بر آشفتگی سیمای شهر و ضوابط و اصول کلی در رابطه با سیمای شهری مطلوب با هدف ایجاد ارتباط بین محیط شهری و ساکنان آن و افزایش ادراک شهروندان از محیط و حس تعلق به مکان طرح گردیده است. اهداف تحقیق هدف کلی: تلاش در جهت تبیین نوع جدیدی از نگرش به شهر در راستای توجه بیشتر به کیفیت فضاهای شهری. اهداف خرد: 1- شناخت و ارزیابی وضعیت موجود فضاهای شهری تبریز از نظر بصری. 2- تعیین جایگاه ارزشی فضاهای سنتی در انتظام و پیوستگی محیط های شهری و حفظ هویت کالبدی. 3- تعیین اثرات کالبدی محیط بر ادراک انسانها و افزایش حس تعلق به مکان از طریق ایجاد نظم در خلق فضاهای شهری مطلوب. 4- تعریف و تبیین عوامل موثر در ایجاد نظم و عوامل تأثیر گذار در از بین بردن نظم در فضاهای شهری. 5- شناسایی و تعیین معیارهای ذیربط با راهکارهای ممکن برای ارتقاء کیفی و انتظام بصری سیمای شهری. فرضیات: 1- عدم توجه به اصول و معیارهای کیفی و هنری در طرح های توسعه شهری موجب شده تا فضاهای شهری بر اساس سلیقه های شخصی توسعه یابند که نتیجه آن آشفتگی و عدم هماهنگی در سازمان کالبدی شهرها است. 2- هماهنگی بین عناصر و المان های شهری می تواند در افزایش ادراک شهروندان از محیط و افزایش حس تعلق به مکان موثر باشد. 3- تقابل میان شکل جدید و سیمای کهن در اثر عدم توجه به فضاهای سنتی باعث گسستگی و بی نظمی در سیمای کالبدی محیط و از بین رفتن هویت مکانی می گردد. 4- سیطره کمیت و تأکید کارکردگرایانه به حل مسائل شهری باعث ایجاد آشفتگی و بی نظمی در فضاهای شهری شده است. در این رساله در کنار مطالعات کتابخانه ای، به بررسی عینی و ارزیابی وضعیت موجود فضاهای شهری آن پرداخته شده و با انجام مصاحبه با ساکنان آن و مشاهدات میدانی به آزمون فرضیات و نتیجه گیری رویکردهای نظری پرداخته شده است. از آنجائیکه تقریباً رشد و توسعه کلانشهرهای کشور از الگوی یکسانی پیروی می کند و در این زمینه با چهره منطقه ای مواجه نیستیم، نتایج تحقیق می تواند قابل تعمیم به دیگر کلانشهرهای کشور نیز باشد.
احمد اسدی محمد رضا پورمحمدی
بخش مسکن بعنوان مهم ترین بخش توسعه در هر جامعه ای شناخته شده است. تامین مسکن کافی و قابل برآورد همواره بعنوان مهمترین چالش، برای جمعیت رو به تزاید در کشورهای در حال توسعه بوده و است. در این مطالعه تلاش می شود که سیاست های تامین مسکن دولتی برای گروه های کم درآمد شهری در زنجان با هدف تبیین نقاط ضعف و قوت آنها مورد ارزیابی قرار گیرد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که سیاست های دولتی تامین مسکن عنایت کمی به ویژگی های اقتصادی و اجتماعی گروه های کم درآمد داشته و همین امر در میزان موفقیت آن تاثیرگذار بوده است. با وجود این سیاست-های دولتی تامین مسکن نقش مثبتی در کاهش اسکان غیررسمی در فاصله سالهای 2006- 1996 در این شهر داشته و در پروژه های دولتی تامین مسکن، الگوهای کاربری زمین و تامین نیازهای ساکنین اساسا مناسب و موفق عمل نموده است. از هر دو روش اسنادی و میدانی جهت جمع آوری اطلاعات و تکنیک gis برای تحلیل و ارزیابی استفاده شده است.
عبدالواحد رستمی کریم حسین زاده دلیر
هدف کلی پژوهش حاضر شناسایی و ارزیابی توانمندیهای جاذبه های اکوتوریستی شهرستان سردشت می باشد . برای تعیین کردن مکان مناسب و بهینه جهت اکوتوریسم در این شهرستان با استفاده از محیط نرم افزاری gis نقشه های نهایی ترسیم گردید که برای این کار توان اکولوژیکی شهرستان بررسی شده که برای این بررسی و ارزیابی پارامترهای مختلفی چون پوشش گیاهی ، کاربری اراضی ، اقلیم ، آب ، شیب و ... مورد مطالعه قرار گرفته اند . جهت آزمون فرضیات تحقیق از نظرات دو گروه کارشناسان و گردشگران استفاده شد . برای جمع آوری اطلاعات دو سری پرسش نامه طراحی و پس از نمونه گیری ، پرسش نامه ها بین نمونه ها توزیع شده و پس از جمع آوری اطلاعات با استفاده از نرم افزار آماری spss ، داده ها دسته بندی شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند . نتایج تحقیق نشان داد که شهرستان سردشت از توان اکولوژیکی بالایی برخوردار است و بستر مناسبی جهت پذیرش توریست ها را از لحاظ طبیعی داراست و متاسفانه هیچ توجه آنچنانی به این موضوع نشده و استفاده از درآمد حاصل از توریسم به بخش حاشیه ای اقتصاد این شهرستان رانده شده است .
ابوالقاسم تقی زاده فانید کریم حسین زاده دلیر
روند رو به افزایش شهرنشینی در مقیاس جهانی ، قاره ای ، ملی و منطقه ای و آشکار شدن آثار آن، ضرورت بررسی و برنامه ریزی در باره توسع? شهری را بیش ازگذشته با اهمیت نموده است. بدین ترتیب، پیروی از الگوی توسعه نا پیوسته شهرهای بزرگ (به ویژه برای مادرشهر ها)، به عنوان یکی از گزینه ها برای مواجهه با مشکلات شهرنشینی سریع مطرح شده است. این الگو در جهت تمرکززدایی جمعیت وفعالیت، از اواسط قرن گذشته مورد استفاده قرارگرفته است. در دهه های گذشته، این الگو در بسیاری از کشورهای دنیا مورد توجه بوده است. درکشور ایران ، شهرهای جدید در زمان قبل از سال1357 هجری شمسی با هدف تأمین مسکن برای شاغلین بخش صنعت احداث شده است. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، شهرهای جدید به منظور جذب سرریز جمعیت شهرهای بزرگ و توزیع بهینه جمعیت و فعالیت ، احداث شده اند. اکنون پس از گذشت بیش ازدو دهه از آغاز ایجاد شهرهای جدید، در تعدادی از آنها جذب جمعیت آغاز شده است. بنابراین پاسخ دادن به این سوال مهم « سیاست ایجاد شهرهای جدید تا چه میزان به اهداف خود نزدیک ترشده است؟ » بطور جدی از سوی متخصصین علمی ودست اندرکاران اجرایی مطرح شده است. براین اساس، این رساله، کارکرد شهرجدید سهند درجذب سرریز جمعیت مادرشهر تبریزرا مطالعه نموده است. دراین مطالعه ویژگی های اجتماعی واقتصادی خانوارهای شهرجدید سهند، نیز، وضعیت کیفیت زندگی و رضایت مندی مردم، .همچنین ، تمایل به ماند گاری ساکنین در شهرجدید در تحقق هدف اصلی( جذب سرریز جمعیت مادرشهر تبریز) ارزیابی شده است. روش این پژوهش ، پیمایشی - مشاهده مشارکتی - و اسنادی - تحلیل متن – بوده که درچهار مرحله به مدت هیجده ماه انجام شده است. نتابج آزمون فرضیات رساله با استفاده ضریب همبستگی «پیرسون» گویای اینست که بین ساخت و ساز واحدهای مسکونی و جمعیت پذیری، بین ویژگی های اجتماعی واقتصادی و رضایتمندی، شاخص کیفیت زندگی و تمایل به ماندگاری خانوارهای ساکن درشهرجدید سهند، با سطح معنی داری بدست آمده معادل 000/0 ، رابطه وجود دارد. همچنین ، فضاهای سکونتی جایگزین ، به نحو بارزی مانع جذب سرریز جمعیت مادر شهرتبریز، در شهرجدید سهند بوده اند. امید است، این پژوهش شناختی صحیح از جامعه مورد مطالعه ارایه نموده و نتایج ویافته ها بتوانند، بعضی ازموانع و مشکلات جذب سرریز جمعیت از مادرشهر تبریز را تبیین نموده و راه کارهای مناسب تری برای بهبود روند برنامه احداث شهرهای جدید ارایه نماید. درعین حال به عنوان تجربه ای بزرگ برای ارزیابی علمی و منطقی از الگوهای برنامه ریزی و توسعه شهری در سطح ملی محسوب شود
عیسی پیری محمدرضا پورمحمدی
گفتمان پیشرفت در عصر روشنگری، محتوای کنشهای اجتماعی را بیشتر بر بنیان خِرد ابزاری روشنگری و فاعلیت مندی سود مدارِ اقتصادی قرار داده است. شهر مدرن به عنوان بستر "گسیختن بنیادینِ" مدرنیته و اقتصاد بازار رشد کرده است و از این رهگذر سازمان فضایی شهر شکل مالکیت خصوصی به خود گرفته است. این واقعیت بنیادین در تمامی صور شهرنشینی ایران و از جمله نظام شهری استان آذربایجان شرقی هویداست. این رساله به دنبال نظریه پردازی درباره مفهوم کارایی ارتباطی شهر و پارادیم شهرنشینی ارتباطی بر بنیان دو مفهوم( متغیر) عملیاتی سرمایه اجتماعی و حکمروایی مطلوب شهری است. رو ش بازنمایی چارچوب نظری و معرفت شناختی رساله دیالکتیکی است. به این صورت که ابتدا تز شهرنشینی سرمایه داریِ سازمان نیافته و اقتصاد نئوکلاسیک و سپسی آنتی تز آن مطرح شده و در فصل سوم از رهگذر تقابل این دو، سنتز رساله بر بنیان نظریه خرد ارتباطی و گفتمان ایده آل کلامی هابرماس به دست آمده است. این سنتز حاکی از رهیافتی ساختار شکنانه به برنامه ریزی و مدیریت شهری و ایجاد فضای عمومی موثر و ارتباطی برای تمامی کنشگران بازی برنامه ریزی شهری است. روش شناسی رساله کثرت گرایی روش شناختی است و از رهگذر فصل مشترک الگوهای روش شناختی سه پارادیم کلی علوم انسانی( اثبات گرایی، هرمنوتیک و انتقادی) پیش می رود. نتایج انکشاف نظری و تحقیق تجربی انضمامی حاکی از آن است که فرم ویژه کارایی ارتباطی شهر( شهرنشینی ارتباطی) تابعی از فرایندهای حکمروایی مطلوب و سرمایه اجتماعی است و همچنین آزمون t-value حاکی از آن است که بین انواع سرمایه اجتماعی و اندازه شهر در نظام شهری استان آذربایجان شرقی و همچنین بین برقراری حکمروایی مطلوب و سرمایه اجتماعی شهروندان رابطه برقرار است
محمدرضا کرمی محمدرضا پورمحمدی
چکیده: زلزله یکی از هولناک ترین بلایای طبیعی در طول تاریخ بشر است. قدرت تخریب بالا و کشتار بی رحمانه در زمان اندک از خصوصیات بارز این پدیده طبیعی است. تفاوت دیگر این بلای طبیعی با سایر بلایا آن است که ماهیت زلزله کشنده نیست بلکه تخریب و آوار ساختمان ها و سازه ها موجب مرگ و میر و جراحت افراد می شود. بنابراین به نظر می رسد که بین تراکم جمعیت و تراکم ساختمانی با میزان آسیب پذیری ناشی از زلزله ارتباطی منطقی وجود دارد. حال این پرسش اساسی مطرح می گردد که در کشورهای پیشرفته همانند آمریکا، ژاپن و ... با داشتن تراکم های بالای جمعیتی و ساختمانی و نیز لرزه خیز بودن این مناطق چرا میزان تخریب و مرگ ومیر در این مناطق بسیار پایین تر از مناطق کشورهای در حال توسعه است؟. پیش بینی زمان زلزله تقریباً غیر ممکن است و عدم قطعیت رفتارهای انسانی به خصوص در مناطق شهری برآورد میزان آسیب پذیری را با مشکل مواجه ساخته است. عوامل و متغیرهای مختلفی بر میزان آسیب پذیری ناشی از زلزله دخیل هستند. این فاکتورها را می توان از لحاظ کالبدی، طبیعی، اجتماعی و اقتصادی تقسیم بندی نمود. ایران کشوری زلزله خیز است و از این میان شهر تبریز به دلیل وجود گسلی بزرگ و فعال در شمال این شهر در شرایطی بحرانی قرار دارد. موانع طبیعی گسترش افقی شهر را عملاً غیرممکن ساخته است. از طرفی دیگر وجود بافت های متراکم شهری، بافت های تاریخی اسکان غیررسمی و ازدحام بیش از حد جمعیت و توزیع فضایی نامناسب آن به همراه تراکم مسکونی بالا، این شهر را در برابر فاجعه زلزله آسیب پذیر ساخته است. برای استخراج میزان آسیب پذیری (جمعیت و ساختمان) از مدل های ارزیابی چند معیاره(mce)، فرایند تحلیل سلسله مراتبی (ahp)، مدل منطق فازی (fuzzy logic) و ترکیب مدل منطق فازی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی (fuzzy-ahp) استفاده گردید. این مدل ها علاوه بر آن که به منطق انسانی (عدم قطعیت) نزدیک هستند، ماهیتی تصمیم گیرنده نیز دارند. بر اساس نتایج به دست آمده از مدل-های مذکور با استفاده از تکنیک سیستم اطلاعات جغرافیایی (gis) پهنه های آسیب پذیری شهر تبریز به تفکیک مناطق و جمعیت استخراج گردید. بدون استفاده از gis انجام این رساله تقریباً غیر ممکن بود. بیشترین میزان انطباق هر چهار مدل در منطقه یک و پنج شهر تبریز می باشد. لیکن در میان این 4 مدل به ترتیب مدل fuzzy ، fuzzy-ahp ، ahp و در نهایت مدل mce بیشترین انطباق را با واقعیت موجود دارند. بر اساس مطالعات انجام شده در این رساله بین آسیب پذیری و تراکم جمعیت و تراکم ساختمانی رابطه ای مستقیم وجود دارد. در نهایت بر اساس نتایج به دست آمده پیشنهاداتی ارائه گردید.
حمید امجدی ایرانق کریم حسین زاده دلیر
چکیده ندارد.
فرزانه ساسان پور کریم حسین زاده دلیر
چکیده ندارد.
سعید ملکی کریم حسین زاده دلیر
چکیده ندارد.
فریدون بابایی اقدم کریم حسین زاده دلیر
چکیده ندارد.
علی آذر کریم حسین زاده دلیر
چکیده ندارد.
لیلا رضایی ملکه عزیزپور
چکیده ندارد.
نجما اسمعیل پور ملکه عزیزپور
چکیده ندارد.
علیرضا سلطانی کریم حسین زاده دلیر
چکیده ندارد.
صمد مدادی کریم حسین زاده دلیر
چکیده ندارد.
عبدالواحد رستمی کریم حسین زاده دلیر
چکیده ندارد.
علی مصیب زاده محمدرضا پورمحمدی
چکیده ندارد.
عزیز نوری کریم حسین زاده دلیر
چکیده ندارد.
علیرضا سلطانی کریم حسین زاده دلیر
چکیده ندارد.
نیلوفر حسین تاش بارفروش میرستار صدر موسوی
تحقیق حاضر تحت عنوان صنعت توریسم و راههای توسعه آن در منطقه شمال با تاکید بر شهر بابلسر است . در تحقیق حاضر سعی شده در جهت نیل به اهداف اصلی تحقیق که همانا شناسایی جاذبه های توریستی شهر و معرفی آنها و شناسایی کم وکیف امکانات و تجهیزات اقامتی موجود در شهر جهت استفاده هر چه بیشتر گردشگران و بررسی میزان رضایت گردشگران وارد شده بوده گام هایی برداشته شود.
لقمان یوسفی محمدرضا پورمحمدی
یکی از مشکلات شهرهای امروزی ، عدم مکانگزینی مناسب فعالیتهای شهری می باشد که حیات شهرها را با مشکل مواجه ساخته است . تعیین مکان بهینه این فعالیتها به عهده برنامه ریزی کاربری اراضی شهر می باشد که از طریق طرحهای مختلف شهری ( مثل طرح جامع ، طرح تفصیلی ، و طرح توسعه شهر ) باید تبیین و به مرحله اجرا گذاشته شود . طرحهای توسعه شهری که به جزئیات نیز می پردازند بایستی کمال دقت را در مکانگزینی کاربری های شهری داشته باشند تا مشکل ساز نشوند و در این راه ، هر از چندگاهی یابد مورد تجدید نظر قرار گیرند. ارزیابی یکی از راههایی است که به تجدید نظر و بررسی طرحهای توسعه شهری پرداخته ، عوامل قوت و ضعف آن را مشخص کرده و می تواند در کاهش خطاهای این طرحها موثر و مفید واقع شود. در راستای موارد فوق ، پژوهش حاضر به ارزیابی کاربری اراضی شهری پیرانشهر - در چارچوب طرح توسعه سال 1374- می پردازد.
بهنام داداش پور فیروز جمالی
این پژوهش به ارزیابی میزان موفقیت شهرهای جدید پرداخته و میزان موفقیت شهر جدید سهند را در دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده ، بعنوان نمونه ، مورد بحث و بررسی قرار داده است.احداث شهرهای جدید در جهان، بخصوص پس از جنگ جهانی دوم، الگویی برای کمک به حل مشکلات اجتماعی، اقتصادی و محیطی کلانشهرها بوده اند. این الگو ، توزیع جمعیت و اشتغال را در کل فضای سرزمین ارائه داد، بدین ترتیب ایده احداث شهرهای جدید با ابزار توسعه ناحیه ای بسرعت در سراسر جهان گسترش یافت.
کیانوش مرادیان فیروز جمالی
در این تحقیق سعی شده نقش عوامل اقلیمی، ارتباطی وتجاری ، مذهبی و ... در پیدایش ، رشد و توسعه زیستگاهها در دشت کرمانشاه مورد بررسی قرار گیرد.