نام پژوهشگر: مجتبی علیشاهی

بررسی اثر عصاره خام گیاه صبر زرد aloe vera بر برخی فاکتورهای خونی و ایمنی ناشی از تزریق باکتری کشته آئروموناس هیدروفیلا در ماهی کپور معمولیcyprinus carpio
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1389
  محمد امین عندلیبی   مجتبی علیشاهی

در این تحقیق اثرات تجویز خوراکی عصاره خام آلوئه ورا بر پاسخ ایمنی اختصاصی و فاکتورهای خونی ماهی کپور معمولی مورد ارزیابی قرار گرفت. به این منظور 300 قطعه ماهی کپور معمولی ظاهراً سالم بصورت کاملاً تصادفی به 4 گروه تقسیم گردیدند. گروه اول با باکتری کشته آئروموناس هیدروفیلا ایمن شده و با خوراک حاوی آلوئه ورا تغذیه شدند. گروه دوم با باکتری کشته آئروموناس هیدروفیلا ایمن شده و با خوراک فاقد آلوئه تغذیه شدند. گروه سوم ایمن نشده و با خوراک حاوی آلوئه تغذیه شد و گروه چهارم ایمن نشده و با خوراک معمولی فاقد آلوئه تغذیه گردید. تمام تیمارها به مدت 8 هفته با خوراک های اختصاصی خود تغذیه شده و هر دو هفته یکبار نمونه گیری از خون آنها صورت گرفت. نمونه های اخذ شده از نظر فاکتورهای هماتولوژی(تعداد گلبولهای سفید، تعداد گلبولهای قرمز، هماتوکریت و شمارش تفریقی گلبولهای سفید خونی) و ایمنی اختصاصی (تیترپادتن اختصاصی ضد باکتری آئروموناس هیدروفیلا) مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تعداد گلبولهای سفید خونی و تیتر آنتی بادی ضد آئروموناس هیدروفیلا در تیمارهای تغذیه شده با آلوئه ورا افزایش معنی داری نسبت به گروه کنترل یافت (p<0.05). درصورتیکه تجویز خوراکی آلوئه ورا تاثیری در تعداد گلبولهای قرمز، هماتوکریت و نسبت گلبولهای سفید خونی (شمارش تفریقی لکوسیت ها) ایجاد ننمود (p>0.05). با توجه به نتایج این تحقیق می توان نتیجه گرفت که آلوئه ورا می تواند باعث افزایش تولید پادتن ها شده و افزایش تعداد لکوسیت ها را نیز باعث گردد، ولی این عصاره تاثیری در سایر فاکتورهای هماتولوژی ماهی ندارد. لذا آلوئه دارای اثرات ادجوانی بوده ولی فاقد اثرات سوء روی پارامترهای خونی است.

بررسی اثر مسمومیت با دیازینون بر برخی فاکتورهای خونی و فعالیت لایزوزیم سرم ماهی بنی barbus sharpeyi
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1390
  اسما محمدی   مجتبی علیشاهی

دیازینون یک حشره کش پرمصرف در صنعت کشاورزی در کل جهان است. مهمترین اثر زیست محیطی این سم مربوط به اثر آن بر موجوداد غیر هدف می باشد. موجودات آبزی، بویژه ماهی ها بیشتر از سایر موجودات در معرض مسمومیت با pcv, hb, rbc, ) دیازینون می باشند. در این تحقیق اثر مسمومیت مزمن با دیازینون بر برخی فاکتورهای خونی ایمنی (فعالیت لایزوزیم سرم، میزان پروتئین تام، گلوبولین و آلبومین سرم) و ،(wbc, mcv, mch, mchc در ماهی بنی (ماهی بومی رودهای استان خوزستان) مورد بررسی قرار (alp و ast ،alt) فعالیت آنزیم های سرمی 0 و 1 میلی گرم در لیتر این سم در آکواریوم های جداگانه تهیه و 30 قطعه مای /4 ،0/2 ، گرفت. به این منظور 4 غلظت 0 14 و 21 نمونه خون تهیه شده و آزمایشات فوق ، به هر آکواریوم اضافه گردید. از ماهیهای هر تیمار در زمانهای صفر، 7 روی نمونه ها انجام شد. در انتهای آزمایش 10 ماهی از هر غلظت با باکتری آئروموناس هیدروفیلا چالش داده شدند و 0 میلی گرم در / تلفات تا ده روز ثبت گردید. نتایج نشان داد که تقریبا تمام فاکتورهای خونی مورد بررسی در تیمار 1 و 4 همچنین میزان فعالیت لایزوزیم سرم، میزان پروتئین تام و گلوبولین، .(p< لیتر دیازینون ، تحت تاثیر قرار گرفتند( 0.05 0 میلی گرم در لیتر دیازینون در مراحل نمونه گیری کاهش معنی / در تیمارهای 1 و 4 alp و alt،ast آنزیم های تلفات بعد از چالش باکتریایی نیز در تیمار 1 میلی گرم در لیتر نسبت به تیمار .(p< داری نسبت به تیمار کنترل یافت( 0.05 0 میلی گرم در لیتر دیازینون تاثیری بر فاکتورهای مورد بررسی در این تحقیق / کنترل افزایش یافت. غلظت 2 بطور کلی می توان نتیجه گرفت که مسمومیت مزمن دیازینون در ماهی بنی تاثیر سویی بر فاکتورهای .(p> نداشت( 0.05 خونی، ایمنی و آنزیم های سرمی ماهی بنی دارد و این تاثیر می تواند باعث افزایش حساسیت ماهی نسبت به استرس های محیطی و بیماریها گردد.

بررسی اثر تجویز خوراکی کیتوزان بر برخی فاکتورهای خونی و ایمنی ماهی کپور معمولی cyprinus carpio
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1391
  امین اسمعیلی راد   مجتبی علیشاهی

در این مطالعه اثر تجویز خوراکی کیتوزان بر برخی پاسخ های خونی و ایمنی ماهی کپور معمولی مطالعه شد. تعداد 300 ماهی سالم به 4 گروه تقسیم شدند: گروه اول (g10) با غذای غنی شده با 10 -گرم/کیلوگرم تغذیه شد، گروه دوم (g5) و سوم (g2.5) به ترتیب با 5 و 5/2 گرم/ کیلو گرم تغذیه شدند. گروه چهارم به عنوان گروه کنترل با غذای پایه ای (بدون کیتوزان) تغذیه شد. گروه ها به مدت 60 روز با غذا های آماده تغذیه شدند. نمونه های خون در روز های 0، 20، 40 و 60 تحقیق گرفته و برخی فاکتور های خونی مثل rbc، pcv، hb، mcv، mch و mchc و برخی فاکتور های ایمنی مانند wbc و فعالیت آنزیم لیزوزیم، قدرت باکتری کشی سرم، سطح پروتئین کل و گلوبولین سرم بررسی شد. در انتهای دوره، ماهی ها با باکتری آئروموناس هیدروفیلای زنده چالش داده شد و میزان تلفات طی 14 روز ثبت شد. نتایج نشان داد که تجویز خوراکی کیتوزان همه ی فاکتور های خونی و ایمنی را به طور غیر معنی دار تغییر می دهد (05/0p>). مقاومت به عفونت آئروموناس هیدروفیلا در گروه g10 و g5 نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری بالاتر بود (05/0p<). این مطالعه نشان داد که تجویز خوراکی کیتوزان در ماهی کپور معمولی مقاومت بر ضد عفونت باکتریایی را بالا می برد.

مقایسه تاثیرms 222، اسانس گل میخک و فنوکسی اتانول بر برخی فاکتورهای خونی و بیوشیمیایی سرم ماهی کپور معمولی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1396
  نسیم اکبری   محمد راضی جلالی

در مطالعه حاضر اثر بیهوشی سه ماده ام اس 222 (تریکائین متان سولفونات )، اسانس میخک و فنوکسی اتانول بر برخی فاکتورهای خونی و آنزیم های سرمی ماهی کپور معمولی ارزیابی گردید. ابتدا با تجویز غلظت های افزایشی هر یک از داروهای بیهوشی، بهترین غلظت القای بیهوشی (القای بیهوشی در 3 دقیقه و بازگشت از بیهوشی در 5 دقیقه) و و نیز غلظت کشنده (lc50) در مورد هر یک از داروها مشخص گردید. سپس ماهی ها با غلظت های بدست آمده بیهوش شده و در زمان های0، 1، 12، 24 و 72 ساعت بعد از بیهوشی از ماهی ها خونگیری شده و پارامترهای خون شناسی شامل: هماتوکریت، میزان هموگلوبین، تعداد گلبول های قرمز و اندیس های گلبولی شامل: mcv,mch،mchc ، شمارش تام وتفریقی گلبول های سفید، بین تیمارها مقایسه گردید. همچنین سطح فعالیت آنزیم های سرمی شامل alp، ast، alt، ldh، نیز اندازه گیری شد و در بین گروه ها داده ها از نظر آماری تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که در بین سه داروی بیهوشی مورد استفاده ام اس 222 دارای بیشترین کارایی بوده و حاشیه امنیت بیشتری نیز داردو lc50 آن نیز بالاتر از بقیه بود. بیهوشی با ام اس 222، اسانس گل میخک و 2- فنوکسی اتانول در زمان های مورد بررسی تاثیری بر فاکتورهای خون شناسی اندازه گیری شده در این تحقیق ماهی کپور معمولی نداشت، هر چند اختلافات مختصری در برخی فاکتورها در تیمارها مشاهده گردید. همچنین این مواد بیهوشی تاثیر معنی داری بر آنزیم های سرمی فوق ماهی کپور معمولی نداشتند. لذا با توجه به نتایج تحقیق جاری، از هر سه داروی بیهوشی مورد مطالعه می توان در تحقیقات مربوط به بررسی فاکتورهای خونی و سرمی ماهی کپور معمولی استفاده نمود.

بررسی اثر باکترین ائروموناس هیدروفیلا به همراه دو ادجوان مختلف بر بیان ژن های il-1? و tnf-? در ماهی کپور معمولی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1391
  اسماعیل عبدی   محمدرضا تابنده

از میان بیماری های باکتریایی آبزیان، ائروموناس هیدروفیلا با ایجاد عوارضی همچون پوسیدگی باله ها، زخم های پوستی و سپتی سمی خونریزی دهنده ی کشنده یکی از عوامل بیماری زای شناخته شده در ماهی می باشد. همچنین این باکتری از جنبه ی بیماری های زئونوز نیز حائز اهمیت بوده و می تواند باعث ایجاد زخم های بافتی و مشکلات گوارشی مانند اسهال در انسان گردد، از این رو استفاده از واکسن هایی به همراه ادجوان های مختلف سنتتیک و طبیعی جهت ایمن سازی هرچه بهتر در مقابل این بیماری حائز اهمیت بوده و در مطالعات مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است. در این مطالعه اثرات باکترین ائروموناس هیدروفیلا به همراه ادجوان فروند و ژل الوئه ورا به عنوان ادجوان بر میزان بیان دو ژن اینترلوکین-1 بتا و فاکتور نکروز توموری آلفا در بافت کلیه ی قدامی ماهی کپور معمولی مورد اندازه گیری و مقایسه قرار گرفت. بدین منظور تعداد 240 قطعه ماهی با وزن متوسط 50 گرم، به 4 گروه (تیمار) و هر گروه به 3 تکرار 20 قطعه ای تقسیم شدند. گروه های 1 تا 4 به ترتیب با باکترین همراه با ژل الوئه ورا، باکترین همراه با ادجوان فروند، باکترین بدون ادجوان و سرم فیزیولوژی (به عنوان کنترل) بصورت داخل صفاقی ایمن گردیدند. در روز 28 تحقیق هر چهار گروه با غلظت کشنده ی ائروموناس هیدروفیلا چالش داده شدند. نمونه گیری از بافت کلیه ی قدامی قبل از چالش و فواصل زمانی 12، 24، 72 ساعت و 7 روز بعد از چالش صورت گرفت. در آخر با انجام آزمایش pcr در زمان حقیقی، میزان بیان il-1? و tnf-?، در نمونه های اخذ شده مورد سنجش قرار گرفت. طبق نتایج بدست آمده، سطح و روند بیان دو ژن مورد مطالعه در هر سه تیمار ایمن شده نسبت به گروه شاهد افزایش معنی داری را نشان داد (05/0>p). مقایسه ی سه تیمار ایمن با یکدیگر نیز مشخص نمود که استفاده از ژل الوئه ورا باعث افزایش سطح بیان و روند سریع تر و طولانی تر بیان ژن il-1?در بافت کلیه ی قدامی متعاقب چالش با باکتری زنده می گردد (05/0>p). بطور کلی می توان نتیجه گرفت که ایمن سازی توسط باکترین ائروموناس هیدروفیلا در ماهی کپور باعث افزایش سطح و بهبود روند بیان ژن il-1? و tnf-? پس از مواجه با باکتری عامل بیماری گشته و از میان ادجوان های مورد استفاده نیز ژل خام الوئه ورا به عنوان یک ادجوان طبیعی می تواند بهتر از ادجوان فروند بیان این دو ژن را تحریک نماید.

بررسی پاسخ استرس اکسیداتیو برخی بافت های ماهی کپور علف خوار متعاقب مجاورت با سم علف کش آترزین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1392
  شکوفه شهامت   مهدی بنایی

علف کش آترزین یکی از مهمترین آلاینده های اکوسیستم های آبی است. پایش سطح آلودگی اکوسیستم های آبی با این ترکیب از اهمیت به سزایی برخوردار است. سلامت آبزیان می توانند شاخص زیستی مناسبی برای پایش آلودگی آب های سطحی باشد. از این رو در این مطالعه به بررسی سمیت تحت کشنده این علف کش‏ به عنوان یک آلاینده بوم سازگان های آبی، بر احتمال بروز استراس اکسیداتیو در بافت کبد، کلیه و آبشش پرداخته شده است. لذا تغییرات سطح فاکتورهای بیوشیمیایی مختلفی نظیر کاتالاز، آنتی اکسیدان تام سلولی، مالون دی آلدئید و گلوتاتیون سلولی در روزهای 10‏، 20 و 30 پس از قرار گرفتن ماهی کپور علف-خوار ( ctenopharyngodon idella) در معرض دوزهای زیر کشنده 3، 6 و 15 میلی گرم در لیتر آترزین قرار داده شدند، اندازه گیری شده است. نتایج نشان می دهد که سطح آنتی اکسیدان تام سلولی در سلول های کلیه ماهیان تحت تیمار دوز 6 میلی گرم در لیتر در مقایسه با گروه شاهد در روز 10 به طور معنی داری افزایش یافت. افزایش معنی دار در سطح آنتی اکسیدان تام سلولی در سلول های آبشش و کبد ماهیان تحت تیمار 15 میلی گرم در لیتر در روز 20 نیز مشاهده گردید (05/p<). آنزیم کاتالاز در بافت کبد در روز 20 نمونه گیری و در بافت کلیه در روز 10 و 20 در دوز 15 میلی گرم در لیتر افزایش معنی دار نسبت به گروه شاهد نشان داد (05/p<). در طول دوره آزمایش هیچ گونه تغییر معنی داری در سطح مالون دی آلدهید در هر سه بافت کبد، کلیه و آبشش ماهیان تحت تیمار دوزهای مختلف آترزین مشاهده نگردید (05/<p). اگرچه در طول دوره آزمایش در سطح گلوتاتیون سلولی در بافت آبشش ماهیان تحت تیمار دوزهای مختلف آترزین تغییر معنی داری مشاهده نگردید (05/<p)، اما افزایش معنی داری (05/>p) گلوتاتیون سلولی در بافت کبد ماهیان مسموم شده با آترزین در برخی مراحل نمونه گیری مشاهده گردید. افزایش معنی دار در سطح گلوتاتیون سلولی کلیه ماهیان در معرض دوز 15 میلی گرم در لیتر آترزین در روز 30 نیز مشاهده گردید. در مجموع با توجه افزایش سطح gsh و عدم وجود تغییرات معنی دار در سطح مالون دی آلدئید و نیز افزایش سطح فعالیت آنزیم کاتالاز می توان چنین نتیجه گیری کرد که واکنش سیستم دفاع آنتی اکسیدانی جهت خنثی کردن رادیکالهای آزاد تولید شده، مانع از بروز پراکسیداسیون لیپیدی در سطح معنی دار و بروز آسیب های استرس اکسیداتیو گردیده است.

بررسی تاثیر ms222،اسانس کل میخک و فنوکسی اتانول بر برخی فامتورهای ایمنی ماهی کپور معمولی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1392
  بهناز چشمه   رحیم پیغان

در مطالعه حاضر اثر بیهوشی سه ماده ms222 (تریکائین متان سولفونات )، اسانس میخک و فنوکسی اتانول بر برخی فاکتورهای ایمنی ماهی کپور معمولی بررسی گردید. ابتدا با تجویز غلظت های افزایشی هر یک از داروهای بیهوشی، بهترین غلظت القای بیهوشی هر یک از داروها مشخص گردید. سپس ماهی ها با غلظت های بدست آمده بیهوش شده و در زمان های0، 1، 12، 24 و 72 ساعت بعد از بیهوشی از ماهی ها خونگیری شده و فاکتورهای ایمنی شامل: فعالیت لایزوزیم و فعالیت ضد باکتریایی سرم، فعالیت کمپلمان، فعالیت نیترو بلوتترا زولیوم (nbt)، میزان پروتئین و گلوبولین سرم، بین تیمارها مقایسه و از نظر آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج غلظت مناسب بیهوشی داروهای بیهوشی ms222، اسانس گل میخک و 2- فنوکسی اتانول در ماهی کپور معمولی را به ترتیب برابر 100، 125 و 400 میلی گرم در لیتر نشان داد. بیهوشی با سه داروی بیهوشی تاثیر معنی داری در فعالیت لایزوزیم سرم در زمان های مختلف نمونه گیری نداشت (05/0<p)، میزان فعالت باکتری کشی سرم در ماهیان بیهوش شده با فنوکسی اتانول در زمان 24 و 72 ساعت بعد از نمونه گیری کاهش معنی داری نسبت به گروه کنترل نشان داد (05/0>p). هر چند در سایر مراحل تفاوت معنی داری در فعالیت باکتری کشی سرم مشاهده نگردید. سایر شاخص های ایمنی مورد مطالعه شامل فعالیت کمپلمان، فعالیت نیتروبلوتترازولیوم و میزان گلوبولین و پروتئین تام سرم تفاوت معنی داری در ماهیان بیهوش شده با سه داروی بیهوشی مورد مطالعه در مراحل مختلف نمونه گیری تفاوت معنی داری نشان نداد(05/0>p)، هر چند کاهش نسبی این فاکتورها در برخی مراحل نمونه گیری در تیمار فنوکسی اتانول مشاهده شد. لذا با توجه به نتایج تحقیق جاری، در بین سه داروی بیهوشی مورد استفاده، ms222 و گل میخک تاثیری در شاخص های ایمنی ماهی کپور معمولی ندارند، ولی بیهوشی با فنوکسی اتانول باعث کاهش برخی شاخص های ایمنی ماهی کپور معمولی شده، و در تحقیقات مربوط به ایمنی شناسی آبزیان استفاده از فنوکسی اتانول توصیه نمی شود.

اثر مسمومیت مزمن با سم علف کش آترازین بر برخی فاکتورهای خونی و بیوشیمیایی ماهی کپور علفخوار در استان خوزستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1392
  شیما پاپری ثابت   غلامحسین خواجه

علف کش آترازین یکی از مهمترین آلاینده های اکوسیستم های آبی است. پایش سطح آلودگی اکوسیستم های آبی با این ترکیبات از اهمیت به سزایی برخوردار است. سلامت آبزیان می تواند شاخص زیستی مناسبی برای پایش آلودگی آب های سطحی باشد. از اینرو در این مطالعه به بررسی سمیت مزمن این علف کش‏ به عنوان یک آلاینده اکوسیستم های آبی، بر فاکتورهای خونی و آنزیم های سرمی ماهی کپور علف خوار (ctenopharyngodon idella) پرداخته شده است. بدین منظور فاکتورهای خونی شامل: هموگلوبین، هماتوکریت، گلبول های قرمز و اندیس های گلبولی شامل mch، mcv، mchc، شمارش تام و تفریقی گلبول های سفید و فعالیت آنزیم های سرمی شامل alp، alt، ast و ldh در روزهای 0، 10‏، 20 و 30 پس از قرار گرفتن ماهی کپورعلف-خوار در معرض سمیت مزمن 3، 6 و 15 میلی گرم در لیتر آترازین، اندازه گیری شده است. نتایج نشان داد که اکثر فاکتورهای خونی و برخی آنزیم های سرمی تحت تأثیر سمیت مزمن با آترازین قرار گرفتند، به طوری که میزان هموگلوبین، هماتوکریت و تعداد گلبول های قرمز در تیمار 6 و 15 میلی گرم در لیتر آترازین در اکثر روزهای نمونه گیری نسبت به گروه شاهد کاهش پیدا کرد (05/0p<). با این حال در میزان هماتوکریت در تیمار 3 میلی گرم در روز 30 افزایش معنی داری مشاهده شد (05/0p<). در مورد شاخص های خونی وابسته به گلبول های قرمز شامل: mch و mchc تفاوت معنی داری بین تیمارها مشاهده نشد (05/0p>)، البته در مورد mcv در روز 20 و 30 در اکثر غلظت ها افزایش معنی داری مشاهده شد (05/0p<). شمارش گلبول های سفید خونی اختلاف معنی داری در گروه ها نداشت (05/0p>)، اگرچه تعداد هتروفیل ها و لنفوسیت ها به ترتیب افزایش و کاهش معنی داری در غلظت 15 و 3 میلی گرم در لیتر آترازین در اکثر دوره ها نشان دادند (05/0p<) سمیت مزمن آترازین اثر معنی داری بر میزان فعالیت آنزیم های alt، ldh و alp نداشت (05/0p>)، هرچند که میزان فعالیت آنزیمast در غلظت 15 و 6 میلی گرم در لیتر آترازین تغییرات معنی داری نشان داد (05/0p<). در مجموع با توجه به کاهش معنی دار (05/0p<) هموگلوبین ، هماتوکریت و rbc در اکثر گروه ها و مراحل نمونه گیری، می توان نتیجه گرفت که این سم بر روند خون سازی بافت های خون ساز ماهی کپور علف خوارتأثیر سوء داشته است.

مقایسه ی اثر ادجوانت های بره موم و آلوئه ورا بر تیتر آنتی بادی ضد باکتری آئروموناس هیدروفیلا و فعالیت لایزوزیم سرم ماهی کپور معمولی (cyprinus carpio)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1392
  مرتضی طلابی   مجتبی علیشاهی

از میان بیماری های باکتریایی آبزیان، عفونت حاصل از آئروموناس هیدروفیلا با ایجاد عوارضی همچون پوسیدگی باله ها، زخم های پوستی و سپتی سمی خونریزی دهنده ی کشنده، یکی از عوامل بیماری زای شناخته شده در ماهی می باشد. از این رو استفاده از واکسن به همراه ادجوانت های مختلف ساختگی و طبیعی جهت ایمن-سازی هرچه بهتر در مقابل این بیماری حائز اهمیت بوده و در مطالعات مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است. در این مطالعه اثرات باکترین آئروموناس هیدروفیلا به همراه عصاره ی بره موم و ژل آلوئه ورا به عنوان ادجوانت، بر روی برخی از فاکتور های ایمنی ماهی کپور معمولی مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور تعداد 375 عدد ماهی با وزن متوسط 8/4 ± 2/54 گرم، به 5 گروه (تیمار) و هر گروه به 3 تکرار 25 عددی تقسیم شدند. گروه های 1 تا 5 در روزهای صفر و 14 به ترتیب با باکترین بدون ادجوانت، باکترین همراه با ادجوانت فروند، باکترین همراه با ژل آلوئه ورا، باکترین همراه با عصاره ی بره موم و سرم فیزیولوژی (به عنوان کنترل) به صورت داخل صفاقی ایمن شدند. ماهی ها به مدت 6 هفته تحت شرایط مشابه نگهداری و با خوراک یکسان تغذیه شدند. در روزهای 14، 28 و 42 از هر گروه 9 ماهی (از هر تکرار 3 ماهی) به طور تصادفی انتخاب و از آن ها خونگیری به عمل آمد. عیار آنتی بادی ضد آئروموناس هیدروفیلا و فعالیت لایزوزیم سرم در نمونه ها اندازه گیری شد. در انتهای هفته ی ششم تمام گروه ها (10 ماهی از هر تکرار) با غلظت ld50 باکتری زنده ی آئروموناس هیدروفیلا به روش تزریق داخل صفاقی چالش داده شدند. تلفات ماهی ها در گروه های مختلف تا 10 روز ثبت شده و کارایی هر واکسن محاسبه و مقایسه گردید. نتایج نشان داد که عیار آنتی بادی ضد آئروموناس هیدروفیلا در تمام گروه های ایمن شده، در هر سه مرحله ی نمونه گیری نسبت به گروه کنترل افزایش معنی داری دارد در صورتی که فعالیت لایزوزیم سرم فقط در گروه آلوئه ورا در روزهای 28 و 42 افزایش معنی داری نسبت به گروه کنترل نشان داد (05/0p<). میزان تلفات بعد از چالش با باکتری زنده ی آئروموناس هیدروفیلا نیز در گروه های ایمن شده کاهش معنی داری نسبت به گروه کنترل داشت ولی بین گروه بره موم و باکترین تفاوت معنی داری مشاهده نشد. گروه آلوئه ورا دارای کمترین تلفات نسبت به سایر گروه ها بود که تفاوت معنی داری با سایر گروه ها داشت(05/0p<). بر اساس نتایج این تحقیق، نقش ادجوانتی آلوئه ورا مناسب و قابل رقابت با ادجوانت فروند برآورد گردید، به نظر می رسد بره موم اثر ادجوانتی مناسبی در ماهی کپور ندارد.

اثر تجویز خوراکی باکترین آئروموناس هیدروفیلا به همراه نانوکیتوزان بر تیتر آنتی بادی ضد این باکتری در ماهی کپور معمولی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1392
  مانا سعیدی منش   مهرزاد مصباح

هرچند واکسن های خوراکی مزایای بسیاری نسبت به سایر روش های واکسیناسیون در ماهی دارند، تجزیه آنتی ژن های واکسنی در لوله گوارش و کاهش جذب این آنتی ژن ها به وسیله بافت لنفاوی ضمیمه روده ماهی مانع توسعه مناسب این روش شده است. اخیراً از نانوذرات پلیمری طبیعی خواص محافظت و انتقال داروهای گوارشی گزارش شده است، لذا در این تحقیق نانوکیتوزان به روش شیمیایی از کیتوزان تولید شده، اندازه و شکل آن مشخص و اثر آن به عنوان ادجوان خوراکی به همراه باکترین آئروموناس هیدروفیلا ارزیابی گردید. 360 قطعه ماهی کپور معمولی (67/4±5/46 گرم) به 4 گروه مساوی در سه تکرار تقسیم شدند. تیمار اول و دوم به ترتیب با باکترین خوراکی آئروموناس هیدروفیلا و باکترین خوراکی به همراه نانوکیتوزان ایمن شدند، تیمار 3، خوراک حاوی نانوکیتوزان دریافت نمود و تیمار 4 فقط خوراک معمولی دریافت کرد. تغذیه با خوراک های تجربی در روزهای 1 تا 5 و 20 تا 25 انجام گرفت. از ماهی ها در روزهای 25، 40 و 55 خونگیری انجام شده و عیار آنتی-بادی ضد آئروموناس هیدروفیلا بین تیمارها در این مراحل نمونه گیری به روش میکروآگلوتیناسیون باکتریایی انجام گرفت. بعد از آخرین مرحله نمونه گیری ماهی های هر تیمار با باکتری زنده آئروموناس هیدروفیلا چالش داده شدند و تلفات به مدت 10 روز ثبت و درصد تلفات بعد از چالش بین تیمارها مقایسه گردید. نتایج نشان داد که تیتر آنتی بادی ضد آئروموناس هیدروفیلا در مرحله اول و دوم نمونه گیری در تیمارهای 1 و 2 افزایش معنی-داری نسبت به تیمار کنترل داشت (05/0p<). هر چند در مرحله سوم نمونه گیری تفاوت معنی داری بین تیمارها مشاهده نشد (05/0p>). همچنین تفاوت معنی داری بین عیار آنتی بادی بین تیمار یک و دو در مراحل اول و دوم نمونه گیری مشاهده گردید (05/0p<). تلفات بعد از چالش تحت تاثیر ایمن سازی خوراکی ماهی ها با باکترین آئروموناس هیدروفیلا و نانوکیتوزان قرار نگرفت و تفاوت معنی داری بین تلفات بعد از چالش بین تیمارها مشاهده نشد (05/0p>). لذا می توان نتیجه گرفت که هرچند ایمن سازی خوراکی ماهی کپور معمولی با باکترین آئروموناس هیدروفیلا بر عیار آنتی بادی ضد این باکتری موثر است، ولی محافظت کافی در برابر عفونت با این بیماری ایجاد نمی نماید، از طرفی علی رغم عدم تاثیر نانوکیتوزان اضافه شده به باکترین در محافظت ماهی در برابر عفونت با باکتری آئروموناس هیدروفیلا، این ماده بر عیار آنتی بادی ضد این باکتری تاثیر داشته است.

مبانی واحکام فقهی آبزیان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1392
  روح اله دهقانی   محمد حسین گنجی

در فقه امامیه محدودیت های بسیاری نسبت به استفاده از موجودات دریایی وجود دارد وبرای این محدودیت ها جز روایات ،دلیل خاصی ارائه نشده است .مشهور فقهای شیعی ازموجودات دریایی به جز ماهی فلس دارومیگو را حلال نمی شمرند وبراین قول هم ادعای اجماع کرده اند. این در حالی است که ضرورت استفاده هرچه بیشتر از منابع آبی و دریایی در صحنه رقابت اقتصادی بین المللی، امروزه مخصوصا برای کشوری چون ایران که از مرزهای آبی مشترک ومنابع عظیم دریایی وآبی برخوردار است بر کسی پوشیده نیست.اهل سنت با استناد به آیات قرآنی وروایات حکم به حلیت موجودات دریایی- به جز در موارد خاص داده اند. اما در فقه شیعه ملاک ومعیاری جز روایات که در آنها از فلس دار بودن به عنوان ملاک حلیت وحرمت سخن گفته شده برای حرمت موجودات دریایی وماهی بدون فلس نیست .در چند دهه ی اخیر به موازات رشد وتوسعه فقه تغییراتی ولو به تدریج در زمینه احکام بعضی از آبزیان صورت گرفته است.اخیرا بعضی از فقها این دیدگاه مشهور ورایج را به چالش کشانده وبا استناد به دلایلی ضمن به نقد کشیدن ادله قائلین به حرمت بحث حلیت موجودات دریایی و حتی ماهیان بدون فلس را مطرح کرده اند که در این پایان نامه به همه این موارد پرداخته می شود.

ارزیابی توان پروبیوتیکی و تحریک کنندگی ایمنی برخی لاکتوباسیلوس های جدا شده از روده ماهی شیربت barbus grypus
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1392
  تکاور محمدیان   مسعود قربانپور

پرورش آبزیان به عنوان یکی از فعالیت های مهم تولیدی در بسیاری از کشورهای جهان محسوب می شود. در این ارتباط کمبود منابع آبی سبب شده که در اکثر کشورها، پرورش انبوه و متراکم جایگزین روش های نیمه متراکم و غیر متراکم گردد. در تولید متراکم، موجودات آبزی همواره در معرض شرایط استرس زا و بیماری قرار گرفته و این مسئله موجب ایجاد بیماری و متعاقب آن ضرر های اقتصادی می گردد. بیماری های آبزیان یک عامل محدود کننده اصلی توسعه آبزی پروری محسوب می شوند. اغلب، ماهیان را برای مصونیت در برابر بیماری?های باکتریایی، واکسیناسیون یا شیمی درمانی می?کنند. هیچ?کدام از این روش?ها به طور کامل در درمان ماهیان بیمار یا جلوگیری از بروز و شیوع عامل بیماری موثر نمی باشند. نتیجه آنتی بیوتیک درمانی ایجاد میکروارگانیزم های مقاوم، باقیمانده دارو در بافت های ماهی و مشکلات زیست محیطی است. از طرف دیگر این مواد شیمیایی موجب ممانعت از رشد فلور باکتری یایی دستگاه گوارش ماهی می شوند که خود دارای اثرات مفیدی برسلامتی موجود هستند. واکسن ها نیز بر ماهیان نابالغ بی تأثیر بوده، پرهزینه و برای ماهیان استرس زا می باشند. از طرفی گستره وسیع عوامل بیماری?زا در محیط پرورش ماهی باعث محدود شدن تأثیرات واکسن می?شود. بنابراین نیاز به روش های جایگزین، به خوبی احساس می شود(رحمتی و همکاران1389، ضیایی1382). یکی از روش?های ایده آل برای کنترل بیماری ها در آبزی پروری تقویت مکانیسم های دفاعی در ماهی با اجرای اقدامات پیش?گیرانه و تحریک کننده سیستم ایمنی است. محرک?های سیستم ایمنی ترکیباتی هستند که غالباً منجر به تحریک غیر اختصاصی سیستم ایمنی بدن می?شوند. انواع زیادی از ترکیبات بیولوژیکی و سنتتیکی باعث بهبود کارایی سیستم ایمنی غیراختصاصی در ماهیان پرورشی می?شوند. معروف?ترین محرک?های سیستم ایمنی ترکیباتی از ?دیواره سلولی باکتری مثل مورامیل دی پپتید، کیتین، لیپوپلی?ساکارید، پپتیدوگلیکان و... می باشند. هر چند این مواد در غلظت خاص محرک ایمنی هستند، اما در مقادیر بالا باعث التهاب شدید و حتی مسمومیت شدید می?شوند. از این رو مواد غذایی تحریک کننده فعالیت سیستم ایمنی جدیدی با آسیب های جانبی کمتر برای کاربرد در آبزی پروری مورد نیاز است(ali, 2000 amar et al.,2004, clerton et al.,2001,).

مطالعه ی روند جذب واثرات سمی علف کش آترازین بر برخی فاکتورهای خونی ماهی شیربت (barbusgrypus)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده منابع طبیعی دریا 1393
  علی خبازیان زاده   مجتبی علیشاهی

علف کش آترازین یکی از مهمترین آلاینده های اکوسیستم های آبی است. یکی ازبزرگترین مزارع نیشکر خاور میانه در استان خوزستان می باشد که این سم در مراحل کشت این گیاه به وفور مصرف می شود.لذاهدف این تحقیق دروهله اول محاسبه سمیت حادآترازین درماهی شیربت و سپس اثر مسمومیت مزمن این سم بر برخی شاخص های خونی و نیز تجمع زیستی آن در بافت عضلانی این ماهی می باشد. lc50 96 ساعته آترازین در ماهی شیربت با استفاده از نرم افزار probitتعیین شد. سپس180 قطعه ماهی شیربت با وزن15±102گرمی به 4 گروه در سه تکرار تقسیم گردیدند، گروه 1، 2 و 3 به ترتیب با غلظتهای 5% ، 10% و lc5096 20%‎ ساعته آترازین مجاور شدند، گروه 4 نیز بدون مجاورت با سم به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد. دوره‎ی مجاورت 21 روز بوده و در روزهای صفر، 7، 14 و 21 از ماهی ها خون گیری انجام شده و شاخص های خون‎شناسی شامل: هموگلوبین، هماتوکریت، تعداد گلبول های قرمز و اندیس های گلبولی شامل mch، mcv، mchc،تعداد گلبول های سفید خونی و میزان تجمع‎پذیری آترازین در عضله ی ماهی در مراحل مختلف خون گیری مقایسه گردید.نتایج نشان داد آترازین در ماهی شیربت سبب سمیت شده و این سمیت با افزایش غلظت و نیز مدت مجاورت افزایش می‎‎یابد. lc50 96 ساعته این سم در ماهی شیربت65میلی گرم در لیتر محاسبه گردید. همچنین تقریباً تمام فاکتورهای خونی مورد مطالعه تحت تاثیر مسمومیت با سم آترزین قرار گرفت. در مورد اندیس های گلبولی، تفاوت معنی‎داری بین تیمارها مشاهده نشد. میزان تجمع پذیری آترازینبا افزایش طول دوره نمونه گیری افزایش پیدا کرد.درمجموع با توجه به کاهش معنی دار (05/0> p) هموگلوبین، هماتوکریت و تعداد گلبول های قرمزو سفید در اکثر گروه ها و مراحل نمونه-گیری،می توان نتیجه گرفت آترازین تأثیر عمیقی بر روی فاکتورهای خونی ماهی شیربت دارد،و قرارگرفتن طولانی مدت در معرض غلظت بالای این سم منجر به ایجاد تغییرات فیزیولوژیک وتجمع پذیری زیستی آن در ماهی شیربت می گردد.

ارزیابی اثرات تحریک ایمنی تجویز خوراکی لاکتوباسیلوس پلانتاروم و لاکتوباسیلوس بولگاریکوس جدا شده از روده ماهی شیربت در ماهی کپور معمولی (cyprinus carpio)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده منابع طبیعی دریا 1393
  زینب بهزادی فرد   مجتبی علیشاهی

در این تحقیق اثر تحریک ایمنی تجویز خوراکی دو پروبیوتیک لاکتوباسیلوس پلانتاروم و لاکتوباسیلوس بولگاریکوس جدا شده از روده ماهی شیربت (barbus grypus) بر روی ماهی کپور معمولی ((cyprinus carpio مورد مطالعه قرار گرفت. این دو باکتری با توان پروبیوتیکی بالا، اخیرأ از فلور باکتریایی روده ماهی بومی شیربت جداسازی شده اند. بدین منظور تعداد 480 قطعه ماهی با وزن متوسط 5/1±40 گرم به طور تصادفی به چهار تیمار و هر تیمار در سه تکرار تقسیم بندی شدند (40 ماهی در هر تکرار) ماهیان تیمار یک، دو و سه به ترتیب باخوراک حاوی cfu/ml107×5 باکتری لاکتوباسیلوس بولگاریکوس، لاکتوباسیلوس پلانتاروم و لاکتوباسیلوس کازئی به مدت 60 روز تغذیه شده و گروه کنترل با خوراک فاقد باکتری تغذیه گردید. سپس، در روز 30 و 60 به تعداد 9 قطعه ماهی از هر گروه ماهیان، نمونه خون و سرم تهیه شده و پارامترهای مختلف ایمنی شامل: میزان فعالیت لیزوزیم پلاسما، میزان فعالیت باکتری کشی پلاسما، فعالیت مسیر فرعی کمپلمان (acp) و مقدار پروتئین کل، آلبومین و گلوبولین پلاسما و همچنین فعالیت نیتروبلو تترازولیوم (nbt) اندازه گیری و بین تیمارها به منظور بررسی ماندگاری باکتری و تآثیر آن بر روی سیستم ایمنی بدن میزبان مقایسه گردید. ماهیان باقی مانده از هر گروه (22 قطعه درهر تکرار) از روز 60 تا75 با جیره ی بدون مکمل تغذیه شدند، شاخص های اندازه گیری شده در مرحله قبل، در این مرحله نیز اندازه گیری گردید. نتایج نشان داد که تغذیه ماهی کپور معمولی با خوراک حاوی پروبیوتیک لاکتوباسیلوس بولگاریکوس و لاکتوباسیلوس پلانتاروم در روزهای30 و60 دوره آزمایش باعث بهبود شاخص های ایمنی ماهی گردید (05/0p<)، به طوری که در روز 30 و 60 دوره آزمایش در تیمار تغذیه شده با خوراک حاوی لاکتوباسیلوس پلانتاروم فاکتور لیزوزیم پلاسما افزایش معنی داری نسبت به گروه کنترل نشان داد. در روز 60 دوره آزمایش فعالیت کمپلمان در تیمارتغذیه شده با خوراک حاوی لاکتوباسیلوس پلانتاروم افزایش معنی داری نسبت به گروه کنترل نشان داد و میزان فعالیت nbt در تیمارتغذیه شده با خوراک حاوی لاکتوباسیلوس بولگاریکوس افزایش معنی داری نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (05/0p<). در فعالیت باکتری کشی پلاسما در روز 30 دوره آزمایش در تیمارتغذیه شده با خوراک حاوی لاکتوباسیلوس پلانتاروم افزایش معنی داری نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (05/0p<)، درحالی که در روز 60 دوره آزمایش، تیمارهای پروبیوتیکی افزایش معنی داری با گروه کنترل نداشتند (05/0p>). در بین شاخص های بیوشیمیایی پلاسما، میزان گلوبولین پلاسما در تیمارهای آزمایشی در روز 30 دوره نسبت به گروه کنترل به طور معنی دار افزایش یافت (05/0p<)، در حالی که در روز 60 دوره آزمایشی در تیمار تغذیه شده با خوراک حاوی لاکتوباسیلوس پلانتاروم و لاکتوباسیلوس بولگاریکوس افزایش معنی داری نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (05/0p<)، در روز 30 و 60 دوره آزمایش، در سطح پروتئین کل و آلبومین افزایش معنی داری نسبت به گروه کنترل مشاهده نشد (05/0p>). به طور کلی می توان نتیجه گرفت که دو پروبیوتیک مورد بررسی، لاکتوباسیلوس بولگاریکوس و لاکتوباسیلوس پلانتاروم اثرات پروبیوتیکی و تحریک ایمنی مناسب تری در مقایسه با باکتری لاکتوباسیلوس کازئی (کنترل مثبت) در ماهی کپور معمولی دارند. پس از چالش ماهی ها با باکتری آئروموناس هیدروفیلا، میزان زنده مانی ماهیان تغذیه شده با لاکتوباسیلوس پلانتاروم و لاکتوباسیلوس بولگاریکوس، نسبت به تیمارلاکتوباسیلوس کازئی به طور معنی دار کمتر بوده، و بیشترین مقاومت در تیمار لاکتوباسیلوس کازئی مشاهده گردید.

طراحی و ارزیابی آزمایش واکنش زنجیره ای پلی مراز برای تشخیص ویروس ویرمی بهاره کپور
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1393
  سید رضا سید مرتضایی   مسعود رضا صیفی آباد شاپوری

در دهه اخیر آبزی پروری در جهان بعنوان یک بخش اقتصادی و تولید غذا بسرعت در حال پیشرفت بوده است. به موازات آن بیماری های ویروسی پدیدار گشته واز یک مزرعه به مزرعه دیگر منتشر و باعث خسارت اقتصادی شده است. تشخیص صحیح پاتوژن ها در مراحل اولیه آلودگی یک نکته کلیدی برای کنترل بیماری در آبزی پروری محسوب می شود. ویروس بهاره کپور یک پاتوژن شدید کپورماهیان در قسمت های مختلف جهان محسوب شده و آن را در رده بیماری های لازم الاخطار ماهی در لیست oie طبقه بندی نموده اند. اهداف این مطالعه طراحی و ارزیابی آزمایش rt-pcr برای تشخیص ویروس svcو تعیین حساسیت و ویژگی این آزمایش است. در این تحقیق با استفاده از مخلوط سه پرایمر (پرایمرهای بیرونی svcf و svcr و یک پرایمر داخلی svcs) طراحی شده بر اساس مناطق حفاظت شده ژن g یک روش نیمه آشیانه ای rt-pcr طراحی گردید. ویژگی پرایمرهای طراحی شده (تنها پرایمرهای بیرونی) با انجام آزمایش بر روی vhsv و ihnv تایید گردید. برای بهینه سازی این آزمایش، تاثیر غلظت پرایمر، دمای اتصال پرایمر، تعداد سیکل و غلظت منیزیم بررسی گردید. همچنین برای پیشگیری از پاسخ منفی کاذب و اطمینان از صحت آزمایش، یک کنترل داخلی رقابتی (میمیک) طراحی و غلظت مناسب آن تعیین گردید. برای ارزیابی حساسیت آزمایش طراحی شده در ابتدا دو روش استخراج rnaبر اساس گوانیدین ایزوتیوسیانات- فنل کلروفرم (محلول استخراج rnx شرکت سیناژن ایران و کیت تجاری iq2000) و دو روش بر پایه استخراج ستونی (سینا پیور ایران و کیت استخراج rna روچ آلمان) که بصورت تجاری در دسترس هستند مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که روش های بر پایه استخراج ستونی روچ آلمان و سیناپیور به ترتیب با غلظت های 77/36 نانوگرم بر میکرولیتر و 47/16 نانوگرم بر میکرولیتر میزان بیشتری rna استخراج گردید(p<0.05).سپس جهت تعیین حساسیت، rna استخراج شده (با کیت استخراج rna روچ آلمان) از رقت های متوالی جدایه svcv 56/70 (با عیار tcid50/ml105 ×9/1) که در تیره سلولی epc رشد یافته بود مورد آزمایش قرار گرفت. بمنظور مقایسه حساسیت، rnaاستخراج شده از رقت های متوالی ویروس همزمان با پرایمرهای طراحی شده توسط stone وهمکاران و کیت تجاری iq2000 نیز آزمایش شدند. نتایج نشان داد که آزمایش نیمه آشیانه ای rt-pcr طراحی شده قادر به تشخیص ویروس svc تا رقت 4-10 بود. آزمایش rt-pcr با استفاده از پرایمرهای stone وهمکاران نیز ویروس را تا رقت 3-10 ردیابی نمود اما با کیت تجاری iq2000 ویروس درهیچیک از رقت های مورد آزمایش شناسایی نشد. در عیارهای بالای ویروس، آزمایش طراحی شده منجر به ساخت دو قطعه dnabp 462 و bp 266 می شود اما با کاهش عیار ویروس قطعه bp 462 حذف می شود. همچنین قطعه dna میمیک (bp 729) تنها در هنگام پایین بودن عیار و یا عدم حضور ویروس (مانند کنترل منفی) تکثیر می گردد. پس از طراحی و بهینه سازی آزمایش در طی یک مطالعه میدانی 400 نمونه مشکوک کپور معمولی پرورشی از استخرهای دارای تلفات از 4 منطقه استان خوزستان در سال های 92-1391 جمع آوری و آزمایش شدند. حضور ویروس svc در این نمونه ها با کیتتجاری iq2000 نیز بررسی گردید. با انجام این آزمایش ها درهیچیک ازنمونه ها حضور ویروس svc تایید نگردید.

بررسی اثر ادجوانی نانوکیتوزان بر ایمنی زایی باکترین آئروموناس هیدروفیلا در ماهی کپور معمولی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1393
  عذرا حاجی پور   مجتبی علیشاهی

واکسیناسیون یکی از بهترین راه های پیشگیری از بیماری ها در آبزیان بوده و نقش ادجوانت ها در اثربخشی واکسن های آبزیان نیز به اثبات رسیده است. اخیراً گزارشات متعددی از اثرات تحریک ایمنی و ادجوانتی نانوکیتوزان در حیوانات مختلف گزارش شده است، بدین جهت در این مطالعه، اثر ادجوانتی نانوکیتوزان تولید شده از کیتوزان حاصل از پوسته میگو بر ایمنی زایی باکترین کشته آئروموناس هیدروفیلا در ماهی کپور معمولی (cyprinus carpio) مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور تعداد 300 قطعه ماهی کپور معمولی (با وزن متوسط 6/5±51 گرم) به چهار گروه (هر گروه 75 ماهی و در3 تکرار، هر تکرار 25ماهی) تقسیم شدند. گروه 1، 2 و 3 با باکترین آئروموناس هیدروفیلا ایمن شدند. در گروه 1، باکترین بدون ادجوانت، گروه 2، باکترین همراه ادجوانت فروند و گروه 3 باکترین همراه ادجوانت نانوکیتوزان استفاده شد. به گروه 4 (شاهد)، pbs تزریق گردید. ماهی های هر گروه در روزهای صفر و 14 به روش تزریق داخل صفاقی ایمن شدند و به مدت 6 هفته با شرایط مشابه نگهداری و تغذیه شدند. در روز صفر و در انتهای هفته های 2، 4 و 6 تحقیق، از 9 ماهی در هر تیمار خونگیری به عمل آمد و برخی شاخص های ایمنی مانند تعداد گلبول های سفید خونی، فعالیت لیزوزیم و قدرت باکتری کشی سرم، میزان احیای nbt، پروتئین تام و گلوبولین سرم و عیار آنتی بادی ضد آئروموناس هیدروفیلا بررسی شد. در انتهای دوره، ماهی ها با یک ld50 از باکتری زنده آئروموناس هیدروفیلا چالش داده شدند و میزان تلفات طی 10 روز ثبت شد. نتایج نشان داد که عیار آنتی بادی ضد آئروموناس هیدروفیلا در تمام گروه های ایمن شده، در هر سه مرحله ی نمونه گیری نسبت به گروه کنترل افزایش معنی داری دارند (p<0.05). در گروه نانوکیتوزان نسبت به گروه کنترل، در هر سه مرحله نمونه گیری افزایش معنی دار تعداد گلبول های سفید خونی، مشاهده شد (p<0.05) و میزان فعالیت لیزوزیم سرم نیز تنها در گروه نانوکیتوزان نسبت به گروه کنترل افزایش معنی دار ی را نشان داد (p<0.05). در میزان فعالیت nbt ماهیان در روز 14 و 28 تحقیق افزایش معنی داری در گروه نانو کیتوزان نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (p<0.05) ،همچنین پروتئین تام و گلوبولین سرم، در برخی مراحل در تیمار نانو کیتوزان افزایش نشان داد.قدرت باکتری کشی، علی رغم افزایش نسبی در گروه نانوکیتوزان در مقایسه با گروه کنترل، فاقد تفاوت معنی دار بود. در چالش باکتریایی، گروه نانوکیتوزان دارای کمترین تلفات نسبت به سایر گروه ها بود که تفاوت معنی داری با سایر گروه ها داشت. بر اساس نتایج این تحقیق نانوکیتوزان دارای خواص ادجوانتی مناسب و قابل رقابت با ادجوانت فروند بوده و گزینه خوبی برای جایگزینی ادجوانت های رایج ماهی می باشد.

ارزیابی اثرات تجویز خوراکی پروبیوتیک لاکتوباسیلوس پلانتاروم و لاکتوباسیلوس بولگاریکوس جدا شده از روده ماهی شیربت بر رشد و فلور گوارشی ماهی کپور معمولی (cyprinus carpio)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه خلیج فارس - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1393
  فاطمه چهارلنگ   مجتبی علیشاهی

مکمل های پروبیوتیکی می توانند در بهبود فلور میکروبی روده ی ماهی و عملکرد رشد تاثیر بسزایی-داشته باشند. این پژوهش جهت ارزیابی تاثیر مکمل های غذایی شامل لاکتوباسیلوس پلانتاروم، لاکتوباسیلوس بولگاریکوس و لاکتوباسیلوس کازئی بر روی عملکرد رشد و فلور میکروبی روده کپور معمولی صورت گرفته است. به این منظور480 قطعه بچه ماهی کپور معمولی (با میانگین وزن6 ±40 گرم) به طور تصادفی در 4 گروه مساوی (با سه تکرار) تقسیم شدند و تغذیه با جیره ی محتویcfu g_1) ) 107× 5 لاکتوباسیلوس پلانتاروم (گروه (a، لاکتوباسیلوس بولگاریکوس(گروه b)، -لاکتوباسیلوس کازئی (گروه (cو جیره ی فاقد مکمل پروبیوتیکی (گروه d) برای 60 روز صورت گرفت. جهت ارزیابی میزان حضور باکتری و تاثیر روی فلور میکروبی سیستم گوارش، تغذیه از روز -60 تا 75 با جیره ی فاقد پروبیوتیک صورت گرفت. نتایج نشان داد که مقدار لاکتوباسیلوس های -روده در روز 30 و60 آزمایش بطور معنی داری در مقایسه با گروه شاهد افزایش پیدا کرد (05/0p<). در روز 30 آزمایش گروه b و c بیشترین مقدار لاکتوباسیلوس در مقایسه با گروه شاهد نشان دادند (05/0p<). کل باکتری های روده در روز 30 آزمایش بطور معنی داری در گروه a و b با گروه c و گروه شاهد تغییر کرد (05/0p<). در روز 75 آزمایش ضریب رشد ویژه ماهی تغذیه شده با جیره ی حاوی لاکتوباسیلوس بولگاریکوس بطور معنی داری در مقایسه با گروه شاهد افزایش یافت (05/0p<). در روز 60 و75 آزمایش ضریب تبدیل غذایی ماهی -تغذیه شده با جیره ی حاوی لاکتوباسیلوس کازئی بطور معنی داری نسبت به گروه شاهد افزایش یافت (05/0p<). میزان بازدهی پروتئین ماهی تغذیه شده با جیره ی حاوی -لاکتوباسیلوس کازئی در روز 30 آزمایش بطور معنی داری نسبت به گروه شاهد افزایش یافت-(05/0p<). افزایش رشد نسبی ماهی تغذیه شده با جیره ی حاوی لاکتوباسیلوس کازئی در روز30 و75 آزمایش بطور معنی داری نسبت به گروه شاهد افزایش یافت (05/0p<). در مجموع نتایج مطالعه حاضر نشان داد افزودن باکتری لاکتوباسیلوس بولگاریکوس در جیره ی ماهی کپور معمولی باعث افزایش جمعیت باکتریهای سودمند فلور میکروبی روده گردیده و از طریق عملکرد رشد این ماهی را بهبود می بخشد. از این رو این باکتری می تواند به عنوان یک گونه پروبیوتیکی در تغذیه ماهی کپور معمولی محسوب شود .

تأثیر پاراکوماریک اسید بر بیان ژن های حدت باکتری آئروموناس هیدروفیلا و اثر محافظت کنندگی آن در ماهی کپور معمولی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1394
  طاهره شیرالی   محمد رضا تابنده

در این تحقیق از بین 20 جدایه باکتریایی جدا شده از ماهیان مشکوک به سپتی سمی آئروموناسی 13 جدایه مورد تایید مولکولی قرار گرفتند. سپس حداقل غلظت مهارکننده پاراکوماریک اسید بر روی این جدایه ها به روش های انتشار دیسک و میکرودایلوشن تعیین-گردید. بر اساس نتایج میزان mic و mbc پارا کوماریک اسید بر روی جدایه های مورد آزمایش به ترتیب 2 و 17/2 میلی گرم بر میلی لیتر و متوسط هاله عدم رشد در غلظت های 8/1 و 2 میلی گرم پارا کوماریک اسید، به-ترتیب17 و 8/20 میلی متر به دست آمد. پس از آن آزمایش pcrدر زمان حقیقی به منظور بررسی اثر غلظت های تحتmic پاراکوماریک اسید بر بیان ژن های سیستم ترشحی تیپ سه انجام شد. بدین منظور باکتری در حضور غلظت های mg/ml1 و 8/1 پاراکوماریک اسید کشت داده شد و در ساعات 6، 12 و 24 ساعت پس از تیمار، بیان نسبی ژن ها به روش ctمقایسه ای ارزیابی-گردید.

بررسی برون تنی(invitro) شاخص های پروبیوتیکی برخی باکتری های تولید کننده فیتاز در ماهی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1394
  مرضیه نظری   مجتبی علیشاهی

جایگزینی پروتئین حیوانی جیره ماهی با پروتئین گیاهی از راهکارهای اصلی کاهش قیمت خوراک در آبزیان است. 70 درصد فسفر در گیاهان به صورت فیتات است که برای ماهیان قابل جذب نیست و زیرا فاقد آنزیم-های فیتازی هستند. هدف این تحقیق بررسی توان پروبیوتیکی باکتری هایی است که قادر به تجزیه فیتات به وسیله تولید آنزیم فیتاز هستند. بدین منظور 5 باکتری با توان بالای تولید آنزیم فیتاز شامل:1- citrobacter farmeri (phas32) 2- klebsiella oxytoca (fish12) ، 3- klebsiella pneumoniae subsp. ozaenae (fish22)، 4- raoultella terrigena (rsh21) و 5- enterobacter cloacae (fish11) که از منابع مختلف کشاورزی و آبزی پروری جداسازی شده بودند، انتخاب شدند. سپس این باکتری ها بر اساس شاخص های پروبیوتیکی شامل: مقاومت به اسید، نمک های صفراوی و صفرای ماهی، خاصیت آنتاگونیستی، توان آب گریزی، عدم بیماری زایی برای ماهی و آزمون آنتی بیوگرام مقایسه و ارزیابی گردیدند. باکتری لاکتوباسیلوس کازئی که یک پروبیوتیک پذیرفته شده آبزیان می باشد نیز به عنوان کنترل مثبت در نظر گرفته شد. تمام 5 جدایه مورد بررسی توان تحمل اسیدیته بهتری نسبت به لاکتوباسیلوس کازئی داشتند و بیشترین توان تحمل اسیدیته را phas 32 و fish12 داشتند. همچنین غلظت های 5/0 تا 3درصد نمک های صفراوی تأثیری بر رشد باکتری-های مورد بررسی نداشت (p>0.05). در حالی که در مورد لاکتوباسیلوس کازئی کاهش تعداد باکتری شمارش شده در این غلظت ها مشاهده گردید. بطور کلی از آنجا که این باکتری ها از خانواده انتروباکتریاسه هستند، مقاومت بالایی در برابر صفرا و نمک های صفراوی داشته و تغییر غلظت صفرا تاثیر معنی داری در رشد آنها نداشت. در مورد فعالیت آنتاگونیستی، هیچ کدام از جدایه های فیتاز مثبت فعالیت آنتاگونیستی در برابر دو باکتری بیماریزای یرسینیا راکری و آئروموناس هیدروفیلا نداشتند، هرچند لاکتوباسیلوس کازئی فعالیت آنتاگونیستی مناسبی در برابر این دو باکتری نشان داد. ( (p>0.05). جدایه fish11 در آزمون آنتی بیوگرام بیشترین مقاومت را در برابر آنتی بیوتیک ها داشت. تمام باکتری های مورد مطالعه، به جز fish11 توان آب گریزی قابل رقابت با لاکتوباسیلوس کازئی داشتند. در این مطالعه تفاوت معنی داری بین پتانسیل پروبیوتیکی باکتری های تولید کننده ی فیتاز مشاهده نگردید و هر چند تمام باکتری های تولید کننده ی فیتاز مورد مطالعه، دارای برخی شاخصه های مهم پروبیوتیکی بودند ولی در مجموع با توجه به فقدان اثرات ضدباکتریایی نمی توان آن ها را دارای توان پروبیوتیکی مناسب دانست و بررسی های کامل تر شاخص های پروبیوتیکی، تحقیقات بیشتر و انجام آزمایشات درون تنی برای یافتن مناسب-ترین گونه باکتری مورد نیاز است.