نام پژوهشگر: روشنک درویش زاده

تخمین پارامترهای بیوشیمیایی درختان پسته با استفاده از داده های ابر طیفی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی کرمان - دانشکده نقشه برداری 1391
  داود پناهی   روشنک درویش زاده

تخمین دقیق پارامترهای بیوفیزیکی و بیوشیمیایی گیاهان در زمینه های مختلفی مانند کشاورزی، اکولوژی، هواشناسی، محیط زیست و منابع طبیعی اهمیت بسزایی دارد. امروزه سنجش از دور به دلایل زیادی به عنوان یک روش مطمئن و کاربردی برای تخمین پارامترهای مختلف بیوفیزیکی و بیوشیمیایی گیاهان شناخته می شود. با پیشرفت علم و فناوری سنجش از دور و پیدایش سنجش از دور فراطیفی امکان بهره گیری از گروه جدیدی از شاخص های طیفی و مدل های آماری برای تخمین پارامترهای گیاهان به وجود آمده است. در میان محصولات کشاورزی، اهمیت اقتصادی- تجاری پسته که از لحاظ ارزش یکی از مهمترین اقلام صادراتی کشور ایران می باشد، بر کسی پوشیده نیست. اهمیت استراتژیکی- اقتصادی این محصول ضرورت توجه بیشتر به برنامه ریزی جهت افزایش تولید این محصول را آشکار می سازد. مرور ادبیات داخلی و خارجی نشان داد که ارزیابی وضعیت این محصول با استفاده از سنجش از دور بسیار محدود می باشد. در این راستا هدف اصلی این مطالعه که ارزیابی توانایی سنجش از دور در تخمین پارامترهای بیوشیمیایی کلروفیل و نیتروژن برگ درختان پسته می باشند تعریف گردید. این مهم با مقایسه توانایی روش های آماری تک متغیره مانند شاخص های گیاهی و روش های چند متغیره مانند رگرسیون خطی چند گانه گام به گام (smlr) و رگرسیون حداقل مربعات جزئی (plsr) در پیش بینی مقادیر پارامترها با استفاده از داده های انعکاسی اولیه و تبدیل شده با مشتق اول انجام پذیرفت. داده های طیفی از برگ درختان پسته که در مقاطع رشد و شرایط گوناگون جمع آوری گردیده بودند، در اتاق تاریک با دستگاه طیف سنج asd field spectrometer iii تهیه شدند و سپس آزمایشات شیمیایی جهت استخراج غلظت کلروفیل و نیتروژن نمونه ها در آزمایشگاه شیمی انجام شد. روش های تک متغیره مورد استفاده در این تحقیق شاخص های گیاهی باریک باند ndvi،rvi و tvi می باشند. باندهای بهینه با استفاده از تمامی ترکیبات باندی ممکن برای هریک از شاخص ها با داده های طیفی مختلف و با مقایسه میزان ضریب تعیین r^2 این شاخص ها با کلروفیل و نیتروژن نمونه ها انتخاب شدند. جهت پیش بینی کلروفیل، شاخص rvi با طول موج های بهینه 670 و 734 نانومتر (r2cv = 0.72، rrmsecv = 0.25) و در جهت پیش بینی نیتروژن نمونه ها شاخص tvi با طول موج های 626 و 1680 نانومتر با استفاده از داده های انعکاسی تبدیل شده با مشتق اول بیشترین دقت را داشتند (r2cv = 0.38، rrmsecv = 0.14). نتایج بدست آمده از روش های چند متغیره نشان داد که مدل plsr با داده های انعکاسی مشتق اول بهترین دقت را در پیش بینی نیتروژن دارد (r2cv = 0.77، rrmsecv = 0.08) و در پیش بینی غلظت کلروفیل، مدل های plsr و smlr دقت تقریبأ یکسانی داشتند (r2cv = 0.79، rrmsecv = 0.22). به طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که داده های انعکاسی فراطیفی پتانسیل بالایی در تخمین پارامترهای بیوشیمیایی کلروفیل و نیتروژن برگ درختان پسته دارند و همچنین استفاده از مدل های آماری چند متغیره نسبت به روش های تک متغیره باعث افزایش دقت در پیش بینی پارامترهای بیوشیمیایی می شوند. در پایان نیز اثر تبدیل داده های طیفی در مدل ها نشان داد که استفاده از داده های انعکاسی تبدیل شده با مشتق اول، دقت پیش بینی پارامترها را نسبت به زمان استفاده از داده های انعکاسی اولیه افزایش می دهد.

آنالیز طیفی داده های فراطیفی به منظور پتانسیل یابی نواحی مستعد اکتشاف کانی های فلزی در غرب کرمان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1391
  میثم نیکتا   روشنک درویش زاده

تصاویر فراطیفی با بهره گیری از قدرت تفکیک طیفی بالا در زمینه شناسایی نواحی پتانسیل دار معدنی دارای اطلاعات با ارزشی هستند. هر چند عموماٌ قدرت تفکیک مکانی پایین این تصاویر خصوصاٌ در مناطقی که کانسارهای پورفیری وجود دارند باعث اختلاط در بازتاب پیکسل شده و در نتیجه بازتاب هر پیکسل متاثر از مواد مختلفی می باشد و نمیتوان آن را به یکی از کانی ها نسبت داد. در این راستا تحقیق حاضر سعی بر این دارد تا با استخراج نشانه طیفی بومی نواحی دگرسان مس پورفیری، امکان اکتشاف نواحی جدید تمرکز کانی های مس و کانی های فلزی همراه آن را فراهم سازد. این مطالعه با استفاده از دو تصویر فراطیفی هایپریون در غالب تصاویر مبنا و ارزیاب از دو ناحیه مس پروفیری در منطقه کرمان و داده های زمینی موجود انجام گرفت. نخست، پیش پردازش های لازم بر روی داده ها اعمال شد. سپس الگوریتم های mnf و ppi به ترتیب برای کاهش داده و استخراج پیکسل های خالص تصویر مبنا شامل سه ناحیه معدنی دره زار، سرچشمه و سریدون استفاده شد. از هم پوشانی پیکسل های خالص با نواحی معدنی و داده های زمینی، طیف میانگین در هر ناحیه استخراج شد و با توجه به روند مشابه طیف ‍ ها در نواحی مورد نظر، نشانه طیفی بومی از طریق میانگین گیری طیف های این سه ناحیه استخراج شد. برای ارزیابی نشانه طیفی بومی استخراجی، تصویر مبنا با استفاده از الگوریتمهای sam و mf مورد تحلیل قرار گرفت و نواحی تشخیصی نشانه طیفی بومی به ترتیب با دقت طبقه بندی 35/89% و 72/62 % با نواحی معدنی پورفیری موجود در منطقه، نقاط زمینی ناحیه سریدون و واحدهای گرانودیوریتی نقشه زمین شناسی 1:100000 منطبق گشت. سپس در ارزیابی نشانه طیفی استخراجی و تعمیم آن به منطقه ارزیاب (مس میدوکبا استفاده از تصویر هایپریون ارزیاب)، نتایج حاصل ازmf و samبه ترتیب با دقت 95/78 % و 92/68 % با نواحی پورفیری مس میدوک منطبق گشت. نتایج طبقه بندی در منطقه مبنا و ارزیاب دلالت بر دقت نسبی بالاتر روش mf نسبت به روش sam داشت. همچنین مقایسه طیف استخراج شده با کتابخانه طیفی، محدودیت کتابخانه طیفی را در شناسایی واقعیت زمینی بارز نمود. نتایج تحقیق نشان داد که طیف بومی استخراجی نواحی دگرسان می تواند بعنوان مرجع مناسبی برای شناسایی نواحی آلتره پورفیری در زون ارومیه – دختر ایران مرکزی / بخصوص کرمان و مناطق مشابه استفاده شود.