نام پژوهشگر: محمد جواد ضمیری

بررسی رابطه چند شکلی ژن هورمون رشد با تولید تخم مرغ در مرغ بومی فارس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1389
  سمانه گرجی مخصوص   محمد جواد ضمیری

برای بررسی چند شکلی ژن هورمون رشد، از 142 قطعه مرغ بومی فارس به طور تصادفی خون گیری شد. استخراج dna به روش نمکی تغییر یافته انجام، و کمیت و کیفیت dna با استفاده از نانودراپ و ژل آگارز یک درصد کنترل شد. با به-کارگیری یک جفت پرایمر اختصاصی، یک قطعه 1164 جفت بازی در ناحیه اینترون 4 ژن هورمون رشد به کمک واکنش زنجیره ای پلیمراز تکثیر شد. قطعه تکثیر شده، با آنزیم های saci و mspi جداگانه هضم و روی ژل آگارز 5/1 درصد الکتروفورز شد. یافته ها نشان دهنده وجود دو نوع آلل (+ و –) در جایگاه آنزیم برشی saci به ترتیب با فراوانی های 898/0 و 102/0 در این جامعه بود. در جمعیت مورد مطالعه ژنوتیپ های +/+، +/- و -/- به ترتیب با فراوانی 817/0 ، 162/0 و 021/0 مشاهده شدند، آزمون 2? تعادل هاردی واینبرگ را در جمعیت نشان داد. همچنین وجود سه نوع آلل a، b و c در جایگاه آنزیم برشی mspi با فراوانی های 599/0، 102/0 و 299/0 و فراوانی ژنوتیپی برای ژنوتیپ های aa، ab، ac، bb، bc و cc به ترتیب برابر با 338/0 ، 113/0، 409/0، 007/0، 070/0 و 063/0 بود. آزمون 2? تعادل هاردی واینبرگ را در جمعیت نشان داد.آنالیز آماری داده های فنوتیپی نشان داد که جایگاه آنزیم برشی saci بر صفات تولید تخم مرغ و شدت تخم گذاری اثر معنی داری دارد. ارتباط بین رکوردهای فنوتیپی با چندشکلی در این جایگاه ژنی می تواند به عنوان یک نشانگر در برنامه های بهگزینی برای بهبود این ویژگی در نژادهای بومی به کار گرفته شود.

رابزه بین فعالیت کمپلکس های زنجیره تنفسی و بازده غذایی در بره های نر قزل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1389
  حسین رجایی شریف آبادی   محمد جواد ضمیری

25 بره نر قزل به مدت 70 روز با جیره های حاوی 70 درصد کنسانتره و 30 درصد علوفه تغذیه شدند. میزان مصرف خوراک و افزایش وزن برده ها در این دوره اندازه گیری شد و بر پایه آن ضریب تبدیل خوراک (fcr) و باقیمانده خوراک مصرفی (rfi) محاسیه گردید. در پایان دوره پروار، بره ها کشتار شدند و علاوه بر اندازه گیری ویژگی های مربوط به لاشه، مقدار 100 گرم نمونه از ماهیچه راسته گرفته شد. میتوکندری ها از بافت نمونه جدا سازی شده و فعالیت هر یک از کمپلکس های زنجیره تنفسی به صورت جدا گانه ارزیابی گردید. نتایج نشان داد که فعالیت آنزیمی کمپلکس های زنجیره تنفسی همبستگی بالایی با باقیمانده خوراک مصرفی داشتند و بره ها با rfi بهتر (کمتر) دارای فعالیت آنزیمی بیشتری نسبت به بره های با rfi بدتر (بیشتر)بودند. همبستگی بین فعالیت کمپلکس های زنجیره تنفسی با ضریب تبدیل خوراک کمتر بود. فعالیت آنزیم های زنجیره تنفسی ارتباطی با کیفیت لاشه در این بره ها نداشتند.

اثرگونادوتروپین جفت انسانی (hcg) بر عملکرد تولید مثلی بز های بومی (دارابی) در یک ناحیه آب و هوایی گرم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1390
  رسول مرادی   محمد جواد ضمیری

در بین چمانگان، بز اهمیّت ویژه ای در مناطق گرمسیری دارد و تقریبا تنها دامی است که در برابر شرایط سخت و نامساعد محیطی مقاومت شایان توجه ای دارد. از این رو، توجه به بازدهی تولیدمثل بز در مزارع تجاری پرورش را نمی توان نادیده گرفت. سرژ lh برای تکامل فولیکول ها، تخمک ریزی، تشکیل جسم زرد، تولید پروژسترون و حفظ آبستنی ضروری است. کاهش سرژ lh، عدم تشکیل جسم زرد و کاهش تولید پروژسترون از جسم زرد را باعث می-شود که یکی از علت های اصلی مرگ و میر رویان در نشخوار کنند گان است. گزارش شده است افزایش دما، نرخ مرگ و میر رویان بز را افزایش می دهد که می تواند به علت تاثیر منفی دما بر سرژ lh، جسم زرد و پروژسترون باشد. و از این رو استفاده از یک ترکیب لوتیوتروپیک برای کمک به سرژ lh و حفظ آبستنی منطقی به نظر می-رسید. در این آزمایش، تاثیر تزریق hcg بر عملکرد تولید مثلی بزهای بومی نژاد دارابی در یک منطقه آب و هوایی گرم (داراب) بررسی شد. شهرستان داراب محدوده ی جغرافیایی 54 درجه و 33 دقیقه طول شرقی و 28 درجه و 47 دقیقه عرض شمالی و با ارتفاع 1181 متراز سطح دریا گسترده شده است. آزمایش در روستای عطابخش واقع در 5 کیلومتری شمال باختری داراب، در فصل جفت گیری طبیعی (اواخر خرداد) انجام گرفت. آزمایش در 4 گروه 16 راسی (64 بز ماده)، شامل گروه (tc) کنترل، گروه) (t0 تزریق hcg در روز فحلی، گروه ((t10 تزریق 10 روز بعد از فحلی، گروه (t0,10) تزریق hcg هم روز فحلی و هم 10 روز بعد، در قالب طرح کاملا تصادفی، اجرا شد. نتایج نشان می دهد‏ تزریق hcg در روز فحلی (روز جفت گیری)، نرخ بزغاله زایی،‏‏‏‎‏ تعداد کل بزغاله زاییده شده در هرگروه (درصد بزهای آبستن)‏‏ و تعداد بزغاله به دنیا آمده به ازای هر بز را افزایش داد (05/0p < ). صرف نظر از الگوی تزریق،‏‏ تزریقhcg غلظت پروژسترون را افزایش نداد. هیچ یک از تیمارهایhcg بر وزن تولد بزغاله ها و نسبت جنسی ( نسبت بزغاله نر به کل بزغاله ها) اثری نداشت. نتایج نشان داد که تزریق 250 واحد بین المللی hcg در روز فحلی در فصل تولید مثلی، می تواند عملکرد تولید مثلی را در بزهای دارابی بهبود بخشد.

اثر نوع کاه بر گوارش پذیری ظاهری در قوچ های تغذیه شده با جیره های پر کنسانتره
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1391
  میلاد محمدی   محمد جواد ضمیری

اثر نوع کاه بر گوارش پذیری ظاهری در قوچ های تغذیه شده با جیره های پر کنسانتره بررسی شد. شانزده راس قوچ قزل با میانگین سنی13 ماه و میانگین وزنی 4/2± 0/40 کیلو گرم در قالب طرح کاملاً تصادفی در 4 تیمار با 4 تکرار در هر تیمار قرار گرفتند. تیمارهای آزمایشی شامل: جیره دارای 65 درصد کنسانتره و 35 درصد یونجه خشک (t1)، جیره دارای 65 درصد کنسانتره و 35 درصد کاه گندم (t2) ، جیره دارای 65 درصد کنسانتره و 35 درصد کاه جو (t3) ، جیره دارای 65 درصد کنسانتره و 35 در صد کاه ذرت (t4) بود. گوارش پذیری ظاهری و ماده آلی بین تیمار ها معنی دار نبود. بالانس نیتروژن در تیمار شاهد (t1) و تیمار دارای کاه ذرت (t4) نسبت به دو تیمار دیگر (t2 و t3) بالاتر بود. هفتاد و دو ساعت پس از اینکوباسیون، تولید گاز در تیمار شاهد (t1) و تیمار دارای کاه ذرت (t4) نسبت به دو تیمار دیگر (t2 و t3) بالاتر بود. گوارش پذیری برون تنی ماده آلی (در آزمایش تولید گاز)، انرژی متابولیسمی و انرژی خالص شیردهی بین تیمار شاهد (t1) ، تیمار دارای کاه جو (t3) وتیمار دارای کاه ذرت (t4) معنی دار نبود؛ این فراسنجه ها بین تیمارهای دارای کاه گندم و کاه جو تفاوت معنی داری نشان ندادند. میانگین نرخ تخمیر در تیمار شاهد (t1) بیشترین و در تیمارهای دارای کاه گندم (t2) و کاه جو (t3) کمترین بود.غلظت اسید های چرب کوتاه زنجیر بین تیمار های دارای کاه (t2 و t3 و t4) معنی دار نبود. جیره دارای کاه گندم (t2) بیشترین فاز تاخیری را داشت. پتانسیل تولید گاز و asymptotic valueبین تیمار دارای کاه ذرت (t4) و تیمار دارای کاه جو (t3) معنی دار نبود؛ بیشترین مقدار در تیمار 1 و کمترین مقدار در تیمار 2 دیده شد. نرخ تخمیر در تیمار شاهد (t1) نسبت به بقیه تیمار ها (t2 و t3 و t4) بالاتر بود. نتایج نشان داد که بین تیمار های دارای کاه، تیمار دارای کاه ذرت (t4) نسبت به تیمارهای دارای کاه جو (t3) و یا کاه گندم (t2) نرخ گوارش پذیری بالاتر و شرایط تخمیر شکمبه ای بهتری داشت.

اثرات روغن اسانسی آویشن (.thymus vulgaris l) برگوارش پذیری مواد غذایی در قوچ های تغذیه شده با جیره های حاوی نسبت های مختلف علوفه به کنسانتره
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1392
  الهام عزیزآبادی   محمد رضا رضوانی

در این پژوهش، شش بره ی نر قزل با میانگین وزنی 4/2 ± 0/40 کیلوگرم در قالب طرح مربع لاتین ناقص با 6 تیمار (جیره) و 4 تکرار (دوره) درون قفس های متابولیکی با دسترسی آزاد به آب و خوراک قرار گرفتند و برای 4 دوره ی 17 روزه (10 روز سازش پذیری و 7 روز نمونه گیری)، نگهداری شدند. تیمارهای آزمایشی شامل: جیره دارای 70 درصد کنسانتره و 30 درصد علوفه بدون روغن اسانسی (t1)، جیره دارای 70 درصد کنسانتره و 30 درصد علوفه با 3/0 گرم روغن اسانسی آویشن در هر کیلوگرم ماده خشک (t2)، جیره دارای 70 درصد کنسانتره و 30 درصد علوفه با 6/0 گرم روغن اسانسی آویشن در هر کیلوگرم ماده خشک (t3)، جیره دارای 52 درصد کنسانتره و 48 درصد علوفه بدون روغن اسانسی (t4)، جیره دارای 52 درصد کنسانتره و 48 درصد علوفه با 3/0 گرم روغن اسانسی آویشن در هر کیلوگرم ماده خشک (t5)، جیره دارای 52 درصد کنسانتره و 48 درصد علوفه با 6/0 گرم روغن اسانسی آویشن در هر کیلوگرم ماده خشک (t6) بود. افزودن روغن اسانسی آویشن به جیره ی قوچ های قزل، گوارش پذیری ماده خشک، ماده ی آلی و adf را تغییر نداد. همچنین، گوارش پذیری ndf، عصاره اتری و پروتین خام و تعادل نیتروژن در درون هر سطح کنسانتره و علوفه تفاوت معنی داری با شاهد (کنترل) نداشت ولی بین جیره ها با سطوح مختلف کنسانتره و روغن اسانسی تفاوت داشت. افزودن 3/0 گرم روغن اسانسی آویشن به ازای هر کیلوگرم ماده ی خشک، غلظت آمونیاک مایع شکمبه را به صورت معنی داری نسبت به شاهد افزایش داد، ولی بین روزهای متفاوت و ساعت-های مختلف نمونه گیری، تفاوت معنی داری وجود نداشت. در جیره ی دارای نسبت مساوی علوفه به کنسانتره، افزودن 3/0 گرم روغن اسانسی به ازای هر کیلوگرم ماده خشک، ph را به طورمعنی داری نسبت به شاهد افزایش داد اما بین روزهای متفاوت نمونه برداری تفاوت معنی داری وجود نداشت. ph در جیره های 52:48 (علوفه به کنسانتره) نسبت به جیره های با کنسانتره ی بالاتر (70:30 علوفه به کنسانتره)، 4 ساعت پس از خوراک دهی، کاهش یافت. به طور کلی، افزودن روغن اسانسی آویشن به جیره های دارای دست کم 50 درصد کنسانتره یا بیشتر، تاثیر شایانی بر فرآسنجه های گوارشی نداشت.

تاثیر سیر چرخ شده بر عملکرد رشد، قوام مدفوع و برخی فراسنجه های خونی گوساله های نر هولشتن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1392
  مسعود مروی   غلامرضا قربانی

اثر سیر چرخ کرده در شیر بر عملکرد رشد، قوام مدفوع، کلسترول خون و نسبت آلبومین به گلوبولین در 28 راس گوساله نر هولشتن با میانگین وزنی 3/2 ± 9/39 کیلوگرم در 4 تیمار و 7 تکرار (هر تکرار شامل یک گوساله در جایگاه های انفرادی) و در قالب طرح کاملاً تصادفی از روز ششم پس از تولد تا زمان از شیرگیری بررسی شد. تیمارها شامل: صفر (t1)، 5/12 گرم(t2) ، 18 گرم(t3) و 25 گرم (t4) سیر چرخ کرده در روز به ازای هر گوساله بود. در ده روز اول، هیچ یک از فراسنجه ها تحت تاثیر تغذیه سیر قرار نگرفت، اما پس از آن، تاثیر سیر بر فراسنجه ها آشکار شد، به شیوه ای که؛ در ده روز دوم تا پایان دوره، مصرف ماده خشک گوساله هایی که سیر دریافت کرده بودند، بیشتر از گروه شاهد بود. در همین زمان، گروه t3 بیشترین افزایش وزن روزانه را نسبت به دیگر گروه ها داشت (05/0p<). اگر چه در ده روز سوم، تیمارهای t3 و t4 بیشتر از دیگر گروه ها ماده خشک خوردند (05/0p<)، اما تیمارهای t2 و t3 بیشترین افزایش وزن را داشتند. در ده روز چهارم، گروه های t2و t3 بیشترین مصرف ماده خشک و نیز افزایش وزن را نسبت به تیمار t1 داشتند. بیشترین میانگین افزایش وزن کل دوره و نیز وزن 46 روزگی مربوط به گروه های t2 و t3 بود (05/0p<). تفاوت معنی دار آماری بین تیمارها درپی افزودن سیر چرخ کرده به شیر، بر بازدهی خوراک، گوارش پذیری ظاهری ماده خشک و الیاف نامحلول در شوینده های اسیدی و خنثی دیده نشد. هر سه سطح سیر تغذیه شده، ارتفاع جدوگاه را به طور معنی داری نسبت به گروه شاهد، افزایش (05/0p<) و روزهای شیرخواری را نسبت به گروه شاهد، کاهش داد (05/0p<). فراسنجه های خونی تحت تاثیر تغذیه سیر قرار نگرفت. افزودن سیر به شیر گوساله ها در دامنه 5/12 و 18 گرم بهترین نتایج را در بر داشت، مقدار بیشتر از این ممکن است اثر منفی بر میکروب های شکمبه داشته باشد.

اثر افزودن نانومس و الیگوساکارید مانان به جیره جوجه های گوشتی بر گوارش پذیری مواد مغذی، فلور میکربی روده و عملکرد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده علوم کشاورزی 1392
  شهین ثابت سروستانی   محمد جواد ضمیری

در این پژوهش از 160 قطعه جوجه ی گوشتی سویه ی تجاری کاب 500 ( (cobb-500 برای بررسی اثر نانو اکسید مس و الیگوساکارید مانان به عنوان محرک های رشد طبیعی بر گوارش-پذیری مواد مغذی، فلور میکربی روده و عملکرد رشد استفاده شد. آزمایش به صورت فاکتوریل، در قالب طرح کاملا تصادفی اجرا شد. فاکتورهای آزمایشی شامل سطح های صفر و mg/kg 100 از مس و سطح های صفر و یک g/kg از مکمل الیگوساکارید مانان بود. جوجه های گوشتی به مدت دو هفته روی بستر پرورش داده شدند و سپس به طور تصادفی در 16 واحد آزمایشی قرار گرفتند. به ازای هر تیمار، چهار تکرار و در هر تکرار، 10 جوجه قرار گرفت. طول دوره ی پرورش 42 روز بود. داده ها با رویه یmixed از نرم افزار sas تجزیه و تحلیل شدند و میانگین تیمارها با آزمون میانگین حداقل مربعات و در سطح معنی داری 5 درصد بررسی شدند. اگر چه الیگوساکارید مانان در دوره ی رشد سبب بهبود نسبی در میانگین افزایش وزن روزانه و مصرف روزانه ی خوراک و در دوره ی پایانی سبب بهبود نسبی ضریب تبدیل غذایی شد، اما اثر مکمل الیگوساکارید مانان و نانو مس بر ویژگی های عملکرد معنی دار نبود. نانو مس به طور معنی داری جمعیت انتروباکتریاسه ها را در کلواک کاهش داد (05/0>p)، اما بر جمعیت باکتری های تولید کننده ی لاکتیک اسید اثر معنی داری نداشت. الیگوساکارید مانان اثر معنی داری بر جمعیت باکتری های تولید کننده ی لاکتیک اسید و خانواده ی انتروباکتریاسه نشان نداد (05/0p>). گوارش پذیری مواد مغذی (ماده ی خشک، پروتین خام، چربی خام، ماده ی آلی و خاکستر) به وسیله ی تیمارها تحت تاثیر قرار نگرفت.

ارزیابی استراتژی های مدیریت دام (گوسفند و بز) عشایر با توجه به خشکسالی و نوسانات قیمت در استان فارس: کاربرد برنامه ریزی تصادفی پویا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - پژوهشکده کشاورزی 1391
  مهرداد باقری   عبدالکریم اسماعیلی

خشکسالی تولید علوفه مراتع را کاهش و دامداران عشایری را مجبور به کاهش اندازه گله و خرید علوفه اضافی جهت مقابله با کمبود علوفه می کند. علاوه بر این، فرآیند تصمیم سازی جوامع عشایری معمولا در شرایط عدم حتمیت و نوسانات قیمت گرفته می شود. بنابراین خشکسالی و نوسانات قیمت از مهمترین چالش های پیش روی عشایر برای مدیریت دام- مرتع هستند. بر این اساس، مطالعه حاضر در سه بخش سازماندهی شد. بخش اول با پیش بینی قیمت دام، علوفه و تولید علوفه مرتع، سروکار دارد. بخش دوم اثرات خشکسالی و نوسانات قیمت را بر جوامع عشایری بررسی می کند. بخش آخر به شناسایی استراتژی های مدیریتی که به منظور مقابله با خشکسالی از سوی عشایر اتخاذ می شود، می پردازد. این استراتژی های مدیریتی سپس با استفاده از مدل برنامه ریزی تصادفی پویا، ارزیابی شده است. داده های تحقیق از منابع مختلف جمع آوری شد. داده های مربوط به واحد تولیدی از یک نمونه تصادفی از عشایر استان فارس فراهم آمد. عشایر نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده چند مرحله ای تعیین شدند. بخشی از آمار و اطلاعات مورد استفاده نیز از ادارات منابع طبیعی و امور عشایر فارس جمع آوری شد. بررسی استراتژی های مورد استفاده توسط دامداران عشایری برای مدیریت خشکسالی نشان داد که عشایر بیشتر مایل به خرید علوفه اضافی در مقایسه با کاهش اندازه گله خود هستند. اما نتایج نشان داد که مقدار و زمان خرید علوفه (یونجه و جو) در الگوی فعلی عشایر، به دلیل کمبود نقدینگی، بهینه نیست و عشایر می توانند با حرکت به سمت نقطه بهینه شرایط اقتصادیشان را بهبود بخشند. همچنین نتایج نشان داد که در شرایط قیمت های ثابت و متغیر استراتژی کاهش اندازه گله در زمان خشکسالی در مقایسه با سایر استراتژی ها، سود انتظاری کمتری به همراه داشت. اما بکارگیری این استراتژی قبل از وقوع خشکسالی و تنها در شرایط قیمت های ثابت به عنوان بهترین استراتژی مدیریتی گزینش شد. علاوه بر این یافته های تحقیق نشان داد که استراتژی اندازه گله ثابت همراه با اخذ وام جهت خرید علوفه در گله های بزرگ در شرایط قیمت های ثابت و متغیر از سایر استراتژی ها مناسبتر است. همچنین استراتژی تغذیه دام در حد جیره نگهداری در مقایسه با استراتژی اندازه گله ثابت همراه با اخذ وام در شرایط قیمت های ثابت و متغیر برای گله های کوچک و متوسط می تواند سودمندتر باشد. نهایتا اینکه نتایج نشان داد که در شرایط قیمت های متغیر، هزینه فرصت استراتژی کاهش اندازه گله، بالا است. بنابراین حتی از طریق اخذ وام های گران، مناسبتر است که اندازه گله را ثابت نگه داشت. اما در شرایط قیمت های ثابت و محدودیت نقدینگی، استراتژی کاهش اندازه گله توصیه می شود.

اثر مکمل بیوتین بر برخی فراسنجه های تولیدمثلی و بیان اویداکتی ژن پبوتین وابسته به آویدین-2 در مرغ های لاین آرین مسن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1392
  داوود صفری   محمد جواد ضمیری

این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین بیان اویداکتی ژن پروتین وابسته به آویدین-2 و باروری در مرغ های مسن لاین آرین با باروری بالا و پایین و همچنین اثر مکمل بیوتین بر بیان ژن پروتین وابسته به آویدین-2، باروری و جوجه درآوری انجام شد. صدوبیست قطعه مرغ لاین آرین در سن 53 هفتگی از دو لاین b با باروری پایین و d با باروری بالا (60 قطعه از هر لاین) و 36 قطعه خروس لاین آرین (18 قطعه از هر یک از دو لاین b و d) در سن 36 هفتگی (برای تلقیح مصنوعی) به شیوه تصادفی گزینش شدند. مرغ های هر خط به شیوه تصادفی به یکی از سه تیمار کنترل، کنترل + مکمل بیوتین به میزان 3/0 میلی گرم در هر لیتر آب و کنترل + مکمل بیوتین به میزان 45/0 میلی گرم در هر لیتر آب گروه بندی شدند. برای هر تیمار 4 تکرار 5 پرنده ای در نظر گرفته شد. از آغاز 54 هفتگی تا پایان 57 هفتگی (به مدت 28 روز)، تیمارها اعمال شد. آب مصرفی گروه کنترل در سراسر آزمایش طبیعی بود. در 14 روز پایانی (از آغاز 55 هفتگی تا پایان 56 هفتگی) تخم مرغ ها (567n = ) جمع آوری و به بخش جوجه کشی مجتمع برده شدند؛ و پس از پایان دوره جوجه کشی، نرخ باروری، نرخ جوجه درآوری و گامه مرگ و میر رویانی تخم مرغ ها ارزیابی شد. در پایان 56 هفتگی، 12 قطعه مرغ از هر لاین کشتار شدند و پس از نمونه گیری از بافت مخاطی پیوندگاه رحمی-واژنی، بیان نسبی ژن پروتین وابسته به آویدین-2 به روش real-time pcr بررسی شد. یافته ها نشان دادند که بیان ژن پروتین وابسته به آویدین-2 در لاین b بیشتر از لاین d بود (05/0p < ) و میانگین همبستگی بین باروری و بیان نسبی این ژن در دو لاین 174/ 0r = بود. با توجه به این همبستگی پایین می توان گفت که اثر ژن پروتین وابسته به آویدین-2 بر باروری در مرغ-های مسن لاین آرین چندان قابل توجه نیست. یافته ها نشان دادند که نرخ باروری و جوجه-درآوری در هیچ یک از گروه های آزمایشی از نظر آماری تفاوت معنی دار نداشت. استفاده از بیوتین تاثیر شایان توجه ای بر باروری و جوجه درآوری مرغ های مسن لاین آرین نداشت.

تاثیر ترکیبات فعال گیاهی بر پارامترهای تخمیر آزمایشگاهی و عصاره پوست انار بر عملکرد گاو شیرده
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1392
  محمد جواد ابرقوئی   یوسف روزبهان

آزمایشات برون تنی اثر عصاره پوست انار (ppe) بر تخمیرپذیری جیره غذایی در شیرابه شکمبه گوسفند افزودن عصاره پوست انار اثری بر پارامترهای تولید گاز نداشت، در حالی که با افزودن عصاره سرعت تخمیر کاهش یافت (0/025l =). استفاده از این عصاره پوست انار بر سوبسترای تجزیه شده، مقدار گوارش پذیری آزمایشگاهی ماده آلی (ivomd)، انرژی قابل متابولیسم، pf در زمان 24 ساعت بعد از انکوباسیون (partitioning factor)، gy24 در زمان 24 ساعت بعد از انکوباسیون (gas yeild)، تولید پروتئین میکروبی و کل اسیدهای چرب فرار تاثیری نداشت. با افزودن عصاره مقدار پروپیونات افزایش (0/011= q) ، اما مقدار استات (0/001 = l) و بوتیرات (0/008 = q و 0/0001 = l) و نسبت استات به پروپیونات (0/017 = q و 0/002 = l) کاهش یافت. مقدار آمونیاک با اضافه کردن عصاره کاهش یافت (0/0007p <). جمعیت پروتوزوآی کل و زیر خانواده انتودینینه با استفاده از عصاره کاهش یافت و جنس داسی تریچا، ایزوتریچا و زیرخانواده دیپلودینینه و افریوسکالسینه کاملاً ناپدید شدند. اثر پودر گیاه شیرین بیان و عصاره آویشن شیرازی بر تخمیرپذیری جیره غذایی در شیرابه شکمبه گوسفند پودر گیاه شیرین بیان تاثیری بر تولید گاز در 24 ساعت نداشت. مقدار a و سرعت تخمیر تحت تاثیر پودر گیاه شیرین بیان قرار نگرفت. ولی استفاده از عصاره آویشن شیرازی تولید گاز در 24 ساعت (0/0001p <) و مقدار a (0/0001p <) را افزایش داد و سرعت تخمیر را کاهش داد (0001/0p <). سطوح مختلف پودر شیرین بیان تاثیری بر مقدار pf24 نداشت، ولی با استفاده از عصاره آویشن، این پارامتر کاهش یافت (0/0001p <). استفاده از پودر شیرین بیان تاثیری بر تولید اسیدهای چرب فرار کل و ترکیب اسیدهای چرب فرار نداشت. عصاره آویشن کل اسیدهای چرب فرار (0/005p =) و پروپیونات (0/008p =) را افزایش و غلظت استات و نسبت استات به پروپیونات (0/001p =) را کاهش داد. مقدار آمونیاک با افزودن پودر شیرین بیان و عصاره آویشن به طور خطی کاهش یافت (0/0001p <). مقادیر کل پروتوزوآ (0/0001p <) و زیرخانواده انتودینینه (0/0001p <) بین تیمارها تفاوت معنی داری داشت. جنس ایزوتریچا در هیچیک از تیمارها شناسایی نگردید. جنس داسی تریچا و زیرخانواده¬ دیپلودینینه نیز با افزودن پودر شیرین بیان و عصاره آویشن تغییری نکرد. زیرخانواده افریوسکالسینه (0/025=q) با افزودن پودر شیرین بیان و عصاره آویشن کاهش یافت. تاثیر سطوح مختلف عصاره پوست انار (ppe) بر گوارش پذیری روده¬ای جیره غذایی عصاره در سطوح صفر (ppe0)،0/65 (ppe1)، 1/30 (ppe2)، 1/95 (ppe3)،2/60 (ppe4) و 3/25(ppe5) میلی گرم ترکیبات فنولیک کل به ازای گرم ماده خشک جیره پایه اضافه گردید. استفاده از عصاره پوست انار تجزیه پذیری شکمبه ای ماده خشک (0/048 = q و 0/039 = l) و پروتئین خام (0/0001 < q و 0/0001< l) را کاهش داد ولی بر گوارش پذیری کل ماده خشک و پروتئین خام تاثیری نداشت. مقدار پروتئین تجزیه نشده در شیرابه شکمبه (پروتئین عبوری) ولی تجزیه شده با محلول پپسین-اسید هیدروکلریدریک (میلی گرم به گرم پروتئین خام انکوباسیون شده) در جیره های حاوی عصاره بیشتر از جیره شاهد بود (0/002 = q و 0/001 = l). استفاده از عصاره گوارش پذیری پروتئین خام عبوری در محلول پپسین-اسید هیدروکلریدریک را در مقایسه با تیمار شاهد افزایش داد (0/029 = q). تعداد باکتری های پروتئولیتیک تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار گرفت و استفاده از عصاره پوست انار تعداد این باکتری¬ها را کاهش داد (0/0001p <). مقدار اسیدهای چرب فرار کل (0/034 = l) و استات (0/013 = l) در تیمارهای ppe4 و ppe5 در مقایسه با تیمار شاهد کمتر بود، ولی مقادیر پروپیونات، بوتیرات و ایزوبوتیرات در بین تیمارها تفاوت معنی داری نداشت. نسبت استات به پروپیونات در تیمار ppe3، pe4 و ppe5 در مقایسه با تیمار شاهد کاهش یافت (0/017 = q و 0/0002 = l). مقدار آمونیاک با افزودن عصاره کاهش یافت (0/003 = q و 0/0002 = l). آزمایش درون تنی آزمایش برای تعیین اثر عصاره پوست انار بر گوارش پذیری مواد مغذی، پارامترهای تخمیر شکمبه، جمعیت پروتوزوآ و عملکرد گاوهای شیرده در قالب طرح مربع لاتین 4 × 4 با استفاده از چهار گاو هلشتاین در 4 دوره 28 روزه انجام شد. تیمارها شامل: ppe0: شاهد، ppe400: 400 میلی لیتر عصاره در روز به ازای هر گاو، ppe800: 800 میلی لیتر عصاره در روز به ازای هر گاو، ppe1200: 1200 میلی لیتر عصاره در روز به ازای هر گاو بودند. مقادیر گوارش پذیری ماده خشک، ماده آلی، پروتئین خام، دیواره سلولی و دیواره سلولی بدون همی سلولز و ماده خشک مصرفی در بین تیمارها تفاوت معنی داری نداشت. افزودن مقدار 800 میلی لیتر عصاره تولید شیر (0/042 = q)، تولید شیر بر اساس 4? چربی (0/049 = q) و تولید پروتئین (0/012 = q) (کیلوگرم در روز) و بازده تولید شیر (0/035 = q) را در مقایسه با شاهد افزایش داد. درصد چربی، پروتئین و لاکتوز بین تیمارها تفاوتی نداشت. استفاده از عصاره پوست انار مقدار آمونیاک (0/031 = q)، کل پروتوزوآ (0/0057 = q و 0/0002 = l)، جنس ایزوتریچا (0/014 = q) و انتودینیوم (0/003 = q و0/0001= l) را کاهش داد ولی تولید نیتروژن میکروبی را افزایش داد (0/013 = q). مقدار اسیدهای چرب فرار کل و تولید مولار هر یک از این اسیدها تحت تاثیر عصاره قرار نگرفت. با افزودن عصاره تفاوتی در مقدار نیتروژن دفعی از طریق ادرار و مدفوع و تعادل نیتروژن مشاهده نگردید، ولی مقدار نیتروژن شیر در تیمار 400ppe و 800ppe در مقایسه با شاهد افزایش یافت (0/044 = q). ابقاء نیتروژن در بین تیمارهای آزمایشی معنی دار نبود. مقادیر گلوکز، آلبومین، پروتئین کل و گلیسیرید کل تحت تاثیر جیره های آزمایشی قرار نگرفتند. در گاوهای تغذیه شده با عصاره پوست انار، مقدار کلسترول پلاسما (0/043 = q) و نیتروژن اوره ای خون (0/047 = l) در مقایسه با گاوهای تغذیه شده با جیره شاهد کمتر بود. استفاده از عصاره پوست انار باعث برخی تغییرات در ترکیب اسیدهای چرب شیر گردید. این تغییرات شامل کاهش کل اسیدهای چرب اشباع (0/005 = q)، مقادیر c12:0 (0/040 = l)، c16:1 cis-9 (0/011 = q)، c18:0 (0/011 = q و 0/083 = l) و نسبت 6/3 (0/001= q) بود. با افزودن عصاره به جیره، مقدار dha، epa (0/009 = q و 0/012 = q) و c18:3 cis (n-3) (0/046 = l) افزایش یافت. نتایج پیشنهاد می دهد که عصاره پوست انار جمعیت پروتوزوآ و مقدار آمونیاک را کاهش داد و تولید پروتئین میکروبی و تولید شیر را افزایش داد.

ویژگی های منی خروس های مولد گوشتی مسن تغذیه شده با پودر خشک پوسته انار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1393
  حجت اله شاه حیدری   محمد رضا جعفرزاده

در این پژوهش، اثر افزودن پودر خشک پوست انار (10 و 20 درصد ماده خشک جیره پایه ) بر ویژگی های اسپرم و غلظت mda نمونه منی خروس های مولد مسن (سویه کاب 500) بررسی شد. تعداد 36 خروس مولد مسن ، در سن 105 هفتگی به شیوه تصادفی در قفس¬های انفرادی نگهداری شدند. خروس¬ها با روش مالش شکمی برای 2 هفته عادت¬دهی و به سه گروه 12 تایی (هر گروه با 3 تکرار) تقسیم شدند. به یک گروه، جیره پایه (t1) و به دو گروه، جیره های آزمایشی t2 و t3 تغذیه شد. به جیره¬های آزمایشی t2 و t3به ترتیب 10 و 20 درصد ماده خشک جیره پایه، پودر خشک پوست انار افزوده شد. جیرها برای غلظت انرژی و پروتین برابر بودند. پس از دو هفته سازش¬پذیری به جیره، اسپرم¬گیری برای 6 هفته (هر هفته یک¬بار) انجام شد. منی جمع¬آوری شده از 4 خروس هر تکرار با هم آمیخته شدند و ویژگی¬های اسپرم (درصد اسپرم¬های زنده، host، درصد اسپرم¬های نابهنجار، جنبایی، غلظت اسپرم و شمار کل اسپرم زنده در منی) و غلظت mdaدر منی بررسی شد. این آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی اجرا شد و داده¬ها با رویه mixed، آنالیز شدند. مقایسه میانگین با روش حداقل مربعات و تصحیح برای آزمون tukey انجام شد. اثر تیمار بر کلیه ویژگی¬های اندازه¬گیری شده بجز شمار کل اسپرم¬های نابهنجار معنی¬دار بود (p<0.0001). اثر زمان بر جنبایی، درصد اسپرم¬های زنده، درصد اسپرم¬های نابهنجار، غلظت اسپرم، host و غلظت mda معنی¬دار بود (p<0.05). با توجه به یافته¬های این آزمایش، به نظر می¬رسد که افزودن پودر خشک پوست انار به جیره خروس¬های مسن مولد، تاثیر شایان توجهی بر ویژگی¬های اسپرم خروس¬های مولد مسن (سویه کاب 500) داشته باشد.

اثر سوکروز، تری هالوز و رافینوز در رقیق کننده های دارای ldl به عنوان محافظت کننده ی سرمایی بر ویژگی های اسپرم یخ زده ی بزهای بومی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1390
  وحید محمدیان   محمد جواد ضمیری

این پژوهش با هدف بررسی اثر سوکروز، تری هالوز و رافینوز در رقیق کننده های دارای ldl به عنوان محافظ کننده ی سرمایی بر کیفیت اسپرم یخ زده ی بزهای مهابادی (3-4 ساله) انجام شد. نمونه های منی چهار بز، آمیخته شدند و آمیزه ی نمونه ها، به نسبت 1 به 20 با رقیق کننده ی تریس-سیتریک اسید-فروکتوز- ldl دارای قندهای سوکروز (100میلی مولار)، ترهالوز (100میلی مولار)، سوکروز-تری هالوز (50-50 میلی مولار) و رافینوز (100میلی مولار) و یک رقیق کننده ی بدون قند، رقیق شد و نمونه ی رقیق شده، تا 5 درجه ی سانتی گراد، سرد و در استرای 25/0 میلی لیتری یخ زده شدند. یخ گشایی اسپرم ها در حمام آب گرم 37 درجه ی سانتی گراد و در 30 ثانیه انجام شد. رقیق کننده ی دارای سوکروز-تری هالوز بیشترین اثر محافظتی را در مقایسه با سوکروز و رافینوز داشت. اثر محافظتی رافینوز از سوکروز بیشتر بود و اختلاف معنی داری در درصد اسپرم های زنده، آکروزوم سالم و یکپارچگی غشا دیده شد. جنبایی پیش رونده پس از یخ گشایی در رقیق کننده ی دارای تری هالوز-سوکروز (42 درصد) با رقیق کننده ی شاهد (36 درصد) معنی دار بود (05/0>p ). در ارزیابی casa، تفاوت معنی داری در ارزش های lin, a, wob, str, bcf, mad وalh بین رقیق کننده ها دیده نشد. اسپرم های رقیق شده در محیط دارای تری هالوز-سوکروز، برای فراسنجه های vsl ، vcl و vap نسبت به رقیق کننده ی دارای رافینوز، سوکروز و شاهد برتر بودند ولی بین تری هالوز-سوکروز و تری هالوز تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0<p ). ویژگی های اسپرم یخ زده بزهای مهابادی، به طور معنی داری با افزودن تری هالوز و یا تری هالوز-سوکروز بهبود یافت. همچنین رقیق کننده ی دارای تری هالوز و سوکروز به صورت ترکیبی برای یخ زدن اسپرم بزهای مهابادی، سودمند بود. واژه های کلیدی: بز، اسپرم، یخگشایی، قند، رقیق کننده،

رابطه ی بین چندشکلی ژن های فاکتور رشد انسولین مانند-یک و لپتین با عملکرد تولیدی و تولیدمثلی گاوهای هلشتاین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1393
  محسن اکتفائی   محمد دادپسند

هدف این پژوهش بررسی همراهی چندریختی ژن های فاکتور رشد شبه انسولین-یک و لپتین، با صفات تولیدی و تولیدمثلی در گاوهای هولشتن بود. از 130 گاو هولشتن خونگیری و سپس dna ژنومی آنها با استفاده از کیت استخراج dna سیناکلون استخراج شد. ژن های مورد مطالعه، با استفاده از پرایمر های اختصاصی و با واکنش های زنجیره ای پلیمراز تکثیر شدند. برای تعیین ژنوتیپ حیوانات در دو ژن، قطعه های تکثیر شده، با آنزیم محدود کننده ی mboi هضم شدند. سپس نمونه ها روی ژل آگارز 2 درصد الکتروفورز شدند. واکاوی آماری همراهی چندریختی ها و صفات تولیدی و تولیدمثلی با رویه ی mixed (صفات پیوسته) و رویه ی genmod (صفات ناپیوسته) نرم افزار sas انجام شد. نتایج نشان داد که چندریختی mboi در اگزون 2 ژن لپتین و اگزون 4 ژن فاکتور رشد شبه انسولین-یک با صفات تولیدی و تولیدمثلی همراهی معنی دار نداشت.

اثر افزودن فسفاتیدیل کولین به رقیق کننده منی، بر ویژگی‏های منی خروس‏های مولد گوشتی در دو دما
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1393
  بهمن ناصرپور   امیر اخلاقی

در این پژوهش با هدف بهبود ویژگی های منی، هنگام نگهداری برون تنی، پودر فسفاتیدیل کولین به رقیق کننده منی خروس های مولد گوشتی مسن سویه کاب 500 افزوده شد. 36 خروس مسن (در سن112 هفتگی) به طور تصادفی گزینش شدند. خروس ها برای انزا ل گیری با روش مالش شکمی برای 2 هفته عادت دهی شدند. به مدت 6 هفته و هر هفته یک بار انزال گیری انجام شد. پس از هر بار انزال گیری، نمونه های منی با هم آمیخته و با رقیق کننده سکستون، رقیق شدند. هر هفته رقیق کننده سکستون تهیه و یک ساعت قبل از انزال گیری، به 5 بخش برابر تقسیم و به آن ها به ترتیب مقدار صفر، 5/1، 5/2، 5/3، 5 میلی گرم پودر فسفاتیدیل کولین (به ترتیب برای تیمارهای 1 (شاهد) تا 5) افزوده و در دمای 39 -37 درجه سانتی گراد نگهداری شدند. نمونه ها با نسبت 1 به 4 (یک بخش منی و 3 بخش رقیق کننده ) رقیق، و هر تیمار به 12 نمونه برابر تقسیم و 6 تکرار از هر تیمار در دمای اتاق (24 – 19 درجه سانتی گراد) و 6 تکرار در دمای یخچال (6 -4 درجه سانتی گراد) نگهداری شد. پس از گذشت 6 ساعت و 24 ساعت، برای هر تیمار ویژگی های منی (جنبایی، درصد اسپرم های زنده، درصد اسپرم های نابهنجار،host hypoosmotic swelling test)) و غلظت tbars منی برای 3 تکرار ارزیابی شد. آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی و داده ها با رویه mixed واکاوی شد. میانگین ها با روش میانگین کمترین مربعات و تصحیح برای آزمونtukey، مقایسه شدند. اثر فسفاتیدیل کولین بر تمام فراسنجه های منی معنی دار بود. میانگین تمام فراسنجه های اسپرم در دمای 6 -4 درجه سانتی گراد و در زمان 6 ساعت نگهداری بهتر از دمای اتاق و زمان 24 ساعت بود. تیمار دارای 5 میلی گرم فسفاتیدیل کولین نسبت به تیمار شاهد، موجب افزایش 10 درصدی در جنبایی و اسپرم زنده و یکپارچگی غشای اسپرم شد. درصد اسپرم های نابهنجار در تیمار دارای 5/3 میلی گرم فسفاتیدیل کولین، 7% کمتر از تیمار شاهد بود. غلظت tbars منی در تیمارهای دارای فسفاتیدیل کولین، تفاوت معنی داری با تیمار شاهد نداشت. اثر برهم کنش تیمار × دمای نگهداری برای تمام فراسنجه ها (به جز برای غلظت tbars) معنی دار بود. اثر برهم کنش تیمار × زمان و تیمار × دما × زمان برای هیچکدام از فراسنجه ها معنی دار نبود. تیمار دارای 5 میلی گرم فسفاتیدیل کولین در دمای 6- 4 درجه سانتی گراد بیشترین جنبایی و درصد اسپرم های زنده را داشت اما در دمای اتاق، تفاوت معنی داری با تیمار شاهد نداشت. همچنین، در دمای اتاق تیمار دارای 5/3 میلی گرم فسفاتیدیل کولین، بیشترین جنبایی و درصد اسپرم های زنده را داشت. با توجه به همبستگی جنبایی و زنده مانی اسپرم با نرخ باروری، می توان گفت که افزودن فسفاتیدیل کولین به رقیق کننده منی خروس های مولد گوشتی مسن ، احتمالا موجب افزایش نرخ باروری شود.

اثر افزودن پودر تفاله خشک مرکبات بر عملکرد تولیدمثلی مرغ های مادر گوشتی مسن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1393
  فاطمه فیروزی   امیر اخلاقی

چکیده اثر افزودن پودر تفاله خشک مرکبات بر عملکرد تولیدمثلی مرغ های مادر گوشتی مسن به کوشش فاطمه فیروزی با هدف بهبود کیفیت تخم مرغ و نفوذ اسپرم به لایه فرا ویتلین و افزایش باروری، تفاله خشک مرکبات به جیره مرغ های مولد مسن سویه کاب 500 افزوده شد. شمار 36 قطعه مرغ مادر گوشتی سویه کاب 500 و 12 خروس هم-سویه آن ها، در سن 65 هفتگی به شیوه تصادفی گزینش و مرغ ها به سه گروه 12 تایی تقسیم شدند. تفاله خشک مرکبات در سطوح صفر، 5 و 10 درصد به مدت 10 هفته در جیره (به ترتیب t1، t2 و t3) به کار برده شد. آب به شکل آزاد و خوراک به شکل محدود در ساعت 7:30 صبح در اختیار پرندگان قرار گرفت. خروس ها برای انزال-گیری به مدت دو هفته با مالش شکمی عادت دهی شدند. عملیات تلقیح مرغ ها بین ساعت 16- 14 انجام شد. در طول 10 هفته، تولید تخم مرغ و فروزه های کیفی آن مانند وزن تخم مرغ، شاخص شکل ظاهری، شاخص زرده، واحد هاو، ضخامت پوسته، ph آلبومن، ph زرده و نرخ باروری ارزیابی شدند. ارزیابی نفوذ اسپرم به لایه فرا ویتلین و اندازه گیری شاخص پراکسیداسیون لیپیدی (tbars) در هفته پایانی آزمایش انجام شد. یافته ها نشان دادند که جیره بر باروری، نرخ نفوذ اسپرم به لایه فرا ویتلین ، شاخص پراکسیداسیون لیپیدی (tbars)، شاخص زرده، شاخص شکل ظاهری تخم مرغ، وزن بدن، وزن تخم مرغ، ph آلبومن و ph زرده اثری نداشت. تغذیه تفاله خشک مرکبات با افزایش واحد هاو، ضخامت پوسته، وزن تخم مرغ همراه بود. با توجه به اثر مثبت تفاله مرکبات در سطوح مصرفی بر روی برخی از خصوصیات کیفی تخم مرغ و دسترسی فراوان و ارزان قیمت بودن تفاله مرکبات، از این رو تغذیه تفاله مرکبات به جیره پرنده های مولد مسن دست کم در سطوح مصرفی در آزمایش کنونی می تواند استفاده شود.

برآورد پارامترهای ژنتیکی منحنی شیردهی در گاوهای هلشتاین ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1394
  فاطمه سقانژاد   هادی آتشی

چکیده برآورد پارامترهای ژنتیکی منحنی شیردهی در گاوهای هلشتاین ایران به کوشش فاطمه سقانژاد هدف این پژوهش برآورد پارامترهای ژنتیکی صفات منحنی شیردهی در گاوهای هلشتاین ایران بود. رکوردهای روز-آزمون تولید شیر گردآوری شده در بین سال های 1380 تا 1391 به وسیله مرکز اصلاح نژاد دام و بهبود تولیدات دامی کشور، استفاده شد. داده های استفاده شده شامل 4211763 رکورد روز-آزمون تولید شیر روی 543749 گاو شکم اول، 3281202 رکورد روز-آزمون تولید شیر روی 426113 گاو شکم دوم، و 2225641 رکورد روز-آزمون تولید شیر روی 295086 گاو شکم سوم، بودند. مولفه های واریانس صفات منحنی شیردهی با استفاده از مدل های تک صفتی ، چندصفتی و تکرارپذیر و با استفاده از رویه یaireml برآورد شدند. وراثت پذیری های برآورد شده برای صفات منحنی شیردهی در زایش های اول تا سوم به ترتیب بین 2/1 تا 29، 7/1 تا 15 و 2 تا 13 درصد متفاوت بود. برآورد تکرارپذیری برآورد شده برای صفات منحنی شیردهی بین 7 تا 40 درصد بود. کلید واژه ها: تابع گامای ناقص، گاوهای هلشتاین، منحنی شیردهی

بررسی ویژگی های گوارش پذیری برون تنی جیره های گلوکوژنیک ولیپوژنیک حاوی دانه کتان وتاثیر آن بر شاخص های فیزیولوژیکی آبستنی میشهای بلوچی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1394
  مسعود دیدارخواه   محمد جواد ضمیری

هدف از این تحقیق بررسی گوارش پذیری وتولید پروتئین میکروبی جیره های گلوکوژنیک یا لیپوژنیک همراه دانه کتان به عنوان تغییر دهنده الگوی اسیدهای چرب ضروری در شرایط برون تنی در آزمایش اول و تاثیر استفاده از جیره های گلوکوژنیک و یا لیپوژنیک همراه دانه کتان بر توانایی تولیدمثل میش های بلوچی در غالب برنامه همزمان سازی فحلی در آزمایش دوم بود. در آزمایش اول برای تخمین فراسنجه ها از روش برون تنی تولید گاز استفاده گردید. مقدار گاز تولید شده از هر شیشه در هر زمان از انکوباسیون به عنوان گاز تولیدی در نظر گرفته شد. حجم گاز، تجزیه پذیری ظاهری، تجزیه پذیری حقیقی و میزان تولید نیتروژن میکروبی در زمان t1/2 برای هر تیمار اندازه گیری شد. در آزمایش دوم 90 رأس میش شیرده نژاد بلوچی، که خصوصیات تقریباٌ مشابهی داشتند انتخاب شدند. جیره های مورد آزمایش حاوی سه جیره با نسبت های متفاوت نشاسته و چربی بود، که یک بار با دانه کتان و یک بار بدون دانه کتان فرموله شدند. نتایج آزمایش اول نشان داد که جیره گلوکوژنیک بدون دانه کتان دارای بیشترین و جیره لیپوژنیک بدون کتان داری کمترین میزان تولید گاز بود. بیشترین میزان نرخ ثابت تولید گاز نیز مربوط به جیره گلوکوژنیک بدون دانه کتان بود. بیشترین میزان نیتروژن میکروبی مربوط به جیره های گلوکوژنیک و گلوکوژنیک +لیپوژنیک با و بدون کتان بود. بیشترین میزان تجریه پذیری ظاهری وحقیقی مربوط به جیره های گلوکوژنیک با و بدون کتان وکمترین مربوط به جیره لیپوژنیک با یا بدون کتان بود. جیره گلوکوژنیک با و بدون دانه کتان دارای بهترین وضعیت تعادل انرژی را بعلت کمترین مقدار اسیدهای چرب غیراستریفیه تولید شده را داشتند. نتایج آزمایش دوم نشان داد که در واقع بیشتر میش های مورد آزمایش به وضوح علائم فحلی را تا روز چهارم بعد از سیدر برداری نشان دادند. نتایج نرخ تخمک ریزی در جیره های گلوکوژنیک بیشتر از لیپوژنیک بود اما تفاوتی با جیره های گلوکو+لیپوژنیک نداشت. مکمل نمودن کتان در جیره های لیپوژنیک باعث افزایش معنی دار (05/0p<) در نرخ تخمک ریزی شد. نتایج نرخ آبستنی نیز در همه جیره های آزمایش بالا اما متفاوت بود. بطوریکه بین جیره های آزمایشی گلوکوژنیک با گلوکو+لیپوژنیک تنها از لحاظ عددی تفاوت دیده شد. اما نرخ آبستنی در جیره های لیپوژنیک بدون کتان به طور معنی داری کمتر از گلوکوژنیک بود.. بیشترین نرخ دوقلوزایی مربوط به جیره گلوکوژنیک مکمل شده با دانه کتان و کمترین نرخ دوقلوزایی مربوط به جیره لیپوژنیک بدون دانه کتان بود. بین بقیه جیره ها نیز از لحاظ عددی تفاوت وجود داشت اما این تفاوت معنی دار نبود. نتایج سونوگرافی تخمدان، اثر معنی داری در میانگین تعداد فولیکول های گراف بین جیره های آزمایشی نشان نداد. تعداد فولیکول های گراف از زمان سیدر برداری تا فحلی به شکل معنی دار (05/0p<) در همه گروه ها افزایش یافت. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که غلظت اوره تحت تاثیر جیره های آزمایشی و مکمل نمودن کتان قرار نگرفت. اما غلظت گلوکز پلاسما کاهش معنی دار (05/0p<) در جیره لیپوژنیک بدون کتان در مقایسه با جیره گلوکوژنیک بدون کتان شد اما تفاوت معنی داری بین جیره های گلوکوژنیک+لیپوژنیک با جیره های لیپوژنیک و یا گلوکوژنیک مشاهده نشد.. افزایش معنی داری (05/0p<) در غلظت تری گلیسیرید ها در پلاسمای خون میش های تغذیه شده با جیره های لیپوژنیک و گلوکوژنیک+ لیپوژنیک نسبت به جیره های گلوکوژنیک مشاهده شد. علاوه بر این مکمل نمودن کتان در جیره های گلوکوژنیک باعث افزایش و در جیره های لیپوژنیک باعث کاهش غلظت تری گلیسرید ها شد.

اثر تفاله زیتون سیلو شده با مواد افزودنی بر عملکرد رشد بره های پرواری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1387
  محمدرضا طاهری   محمد جواد ضمیری

چکیده ندارد.

تاثیر سطوح مختلف سبوس برنج در جیره مرغ های تخمگذار بر عملکرد و کیفیت تولید تخم مرغ
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1387
  مهسا معظم   محمد جواد ضمیری

چکیده ندارد.

اثر سطوح مختلف انرژی و پروتئین جیره بر عملکرد تخمگذاری مرغ های بومی استان فارس در مرحله اول تخمگذاری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1382
  مهدی عبدالحسین زاده   مسعود عرب ابوسعدی

هدف این پژوهش عبارت است از: 1- تعیین مناسب ترین سطح انرژی متابولیسم در جیره غذایی برای رسیدن به تولید مطلوب تخم مرغ ، وزن تخم مرغ و ضریب تبدیل غذایی 2- تعیین نسبت مطلوب انرژی به پروتئین برای رسیدن به توان تولید مطلوب . بر پایه یافته ها به نظر می رسد که بهتراست از سطح انرژی 2700کیلو کالری و سطح پروتئین 13 در صد برای تامین نیاز مرغ های بومی در گامه اول تولید استفاده شود .