نام پژوهشگر: محمد میرسندسی

رابطه دینداری و مصرف جوانان طبقه فرودست
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده علوم اجتماعی 1390
  مریم سادات سیدکریمی   طاهره قادری

مصرف خودنمایانه در جوامع درحال توسعه از عوامل اتلاف منابع و بازتولید توسعه نیافتگی و در میان طبقه فرودست، از عوامل سلطه فرهنگی طبقه فرادست بر ایشان محسوب می شود. با توجه به بالا بودن میزان دینداری در ایران و وجود برخی آموزه های دینی در مورد نهی از مصرف خودنمایانه، این تحقیق به بررسی رابطه دینداری (میزان و نوع دینداری) و شیوه مصرف جوانان طبقه فرودست پرداخته است. این پژوهش از روش پیمایش و برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده کرده است. جمعیت آماری این پژوهش را جوانان بین 18 تا 32 سال ساکن در منطقه 17 شهر تهران تشکیل می دهند. نمونه گیری به شیوه سهمیه هدفمند انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که از میان تمام متغیرهای مستقل تحقیق، میزان دینداری با بتای 650/0، بیشترین تاثیر را در رابطه ای مستقیم بر شیوه مصرف جوانان طبقه فرودست دارد. همچنین فرضیه رابطه میان شیوه مصرف و متغیرهایی چون میزان دینداری، نوع غالب دینداری، میزان استفاده از رسانه، میزان استفاده از رادیو، میزان استفاده از تلویزیون، میزان استفاده از رادیوهای خارجی، میزان استفاده از تلویزیون ماهواره ای، میزان استفاده از اینترنت، گروه سنی و جنس، تایید شد.

بررسی رابطه بین تفکر انتقادی و انواع دینداری در بین دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه های دولتی تهران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی 1393
  فاطمه عموعبداللهی   خدیجه سفیری

اهمیت وافر دین و دینداری برای جوامع بشری، لزوم بررسی های علمی در مورد جنبه های گوناگون این پدیده و تغییرات آن را روشن می سازد. این در حالی است که شرایط کنونی اجتماعی و فرهنگی جامعه ی در حال گذار ایران به گونه ای است که با از دست رفتن تسلط دین در برخی از زمینه ها و مورد پرسش قرار گرفتن آن، تغییرات دینداری و ایجاد طیف های مختلفی از انواع دینداری محتمل است. از جمله علل ایجاد چنین تغییراتی را می توان به تغییر در بعد شناختی افراد دانست و تفکر انتقادی به عنوان دستاورد مدرنیته و نظام آموزشی کنونی می تواند بسترساز ایجاد تحول در بعد شناختی افراد گردد. بنابراین این تحقیق به دنبال بررسی رابطه تفکر انتقادی و انواع دینداری در بین دانشجویان انجام گرفت. این پژوهش با استفاده از روش کمی پیمایش انجام شد. جامعه آماری این تحقیق را دانشجویان کارشناسی ارشد در حال تحصیل دانشگاه های دانشگاه الزهرا(س) و دانشگاه امام صادق(ع) و دانشگاه شهید بهشتی در سال تحصیلی 93-1392 با تعداد 10301 نفر تشکیل دادند که از طریق نمونه گیری متناسب با حجم دانشگاه تعداد 370 نفر که با فرمول کوکران محاسبه شد، به عنوان نمونه مورد مطالعه قرار گرفتند. چارچوب نظری این پژوهش را رهیافت جامعه شناسی معرفت برگر و لاکمن تشکیل داده است. این پژوهش با ابزار پرسشنامه و تحلیل داده های حاصل از آن با نرم افزار spss انجام شده است . نتایج حاکی از آن است که بین تفکرانتقادی و دینداری مبتنی بر ابعاد (به صورت جمع ابعاد) و دین داری باواسطه رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و بین تفکر انتقادی و دینداری مناسک گرا رابطه معنادار و معکوس برقرار است. رابطه تفکر انتقادی با سایر انواع(باورگرا، تجربه گرا، سنتی، غیررسمی و ایدئولوژیک) معنادار نمی باشد.