نام پژوهشگر: رضا صابری

طراحی بهینه ی شبکه های توزیع فشار متوسط در حضور نیروگاه های بادی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده مهندسی برق و کامپیوتر 1391
  رضا صابری   حمید فلقی

مسأله ی طراحی سیستم توزیع، به عنوان یکی از مهم ترین فعالیت های شرکت های توزیع برق مطرح می باشد که شامل تعیین تجهیزات جدیدی که باید نصب و تجهیزات موجودی که باید ارتقا داده شوند تا سیستم جوابگوی تقاضای بار پیش بینی شده باشد، است. حضور نیروگاه های بادی در شبکه ی توزیع با رفتار احتمالاتی ناشی از تغییرات سرعت باد بر پیچیدگی مسأله ی فوق می افزاید و ضرورت استفاده از روش های احتمالاتی در امر طراحی سیستم توزیع را دوچندان می کند. در این تحقیق با ارائه یک مدل احتمالاتی مناسب برای نیروگاه های بادی به ارزیابی وضعیت سیستم توزیع پرداخته شده است. تابع هدف مسأله ی طراحی سیستم توزیع با در نظرگرفتن هزینه های سرمایه گذاری، تعمیرات و نگهداری پست ها، فیدرها و نیروگاه های بادی و نیز هزینه های تلفات توان و انرژی مربوط به پست و فیدر و هزینه های بهره برداری فرمول بندی ریاضی شده که باید با لحاظ کردن قیود ظرفیت پست ها، فیدرها و نیروگاه های بادی و محدودیت های اندازه ی ولتاژ نقاط بار و رعایت ساختار شعاعی شبکه، بهینه گردد. سپس از الگوریتم ژنتیک با عملگرهای تقاطع و جهش به عنوان ابزاری برای بهینه سازی برای حل مسأله طراحی سیستم در حضور نیروگاه های بادی جهت پیدا کردن مکان و ظرفیت بهینه ی پست ها، فیدرها و نیروگاه های بادی به عنوان متغیرهای تصمیم مسأله، استفاده شده است. کارایی روش بیان شده با انجام مطالعات عددی بر روی دو شبکه ی توزیع نمونه نشان داده شده و هزینه های مختلف طراحی سیستم توزیع در دو حالت حضور و عدم حضور نیروگاه های بادی در شبکه مورد مقایسه قرارگرفته است. در انتها نیز با انجام چند آزمایش، حساسیت امر طراحی سیستم توزیع نسبت به ظرفیت های مختلف، ضریب نفوذهای متفاوت و هزینه های سرمایه گذاری مختلف نیروگاه های بادی، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از اجرای مدل پیشنهادی نشان می دهد که طراحی سیستم توزیع در حضور نیروگاه های بادی می تواند منجر به طرح هایی با هزینه ی کمتر گردد.

طراحی الگوی برنامه درسی هنر دوره راهنمایی تحصیلی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  رضا صابری   حسین جعفری ثانی

امروزه، آموزش هنر یکی از دغدغه های ملی و جهانی نظام های آموزشی است. در این راستا، هدف اصلی رساله، طراحی الگوی برنامه درسی هنر دوره راهنمایی به منظور ایجاد یک چارچوب مفهومی در جهت اندیشیدن بیشتر پیرامون مولفه های مرتبط با آموزش هنر بود تا مورد استفاده تولیدکنندگان برنامه درسی قرار گیرد. برای پاسخ به این هدف، دو سوال دیگر مطرح شد. سوال اول این بود که چه رویکرد یا رویکردهایی بر برنامه درسی هنر دوره راهنمایی حاکم است ؟ و سوال دوم مرتبط با نقاط قوت و ضعف برنامه های درسی هنر بود. در این پژوهش، با استفاده از روش تحلیلی و تحلیل محتوا به سوالات مرتبط پاسخ داده شد. براساس نتایج تحقیق، رویکرد حاکم بر برنامه درسی هنر دوره راهنمایی رویکرد تولید محور شناسایی شد. در بررسی نقاط قوت و ضعف، جهت گیری دینی و پذیرفتن این حوزه به عنوان یک دیسیپلین از موارد قوت و کم توجهی در تلقی این دیسیپلین نسبت به سایر دیسیپلین ها، وجود برنامه درسی پوچ ، عدم انسجام کافی مولفه های مرتبط با آموزش هنر و توجه ناکافی به رویکرد تلفیقی از موارد ضعف برنامه های درسی بود. به منظور طراحی الگو، براساس یک قیاس عملی، هدف غایی، درک معنا به عنوان مقدمه اول در نظر گرفته شد. در مقدمه دوم نیز اهداف عام و رویکردهای آموزش هنر قرار گرفتند. اهداف عام شامل: ابراز خود، درگیر شدن در جامعه، فهم جهان، مهارت های ارتباطی، اخلاق حسته و پرورش عواطف و رویکردهای تاثیرگذار در این الگو شامل: رویکرد اسلامی، دیسیپلین محور، دریافت احساس و معنا ،رویکرد تلفیقی و چشم بصیر می باشند. نتیجه این قیاس، شامل اصول مغایر نبودن برنامه ها با هنراسلامی، دیسیپلین مداری، ، تلفیق انگاری، توجه به ویژگی های تحولی، واکاوی معنا، جهت گیری به سوی ادراک فرم، پرورش خلاقیت و تخیل و اصل ارتباط و کاربرد هنر به عنوان گزاره های تجویزی مشخص شدند. در ذیل هر اصل ارتباط آن ها با مبانی، رویکرد یا رویکردها تعیین گردید و همچنین ویژگی ها و روش های دستیابی به هر اصل بیان گردید. در این الگو، اهداف خاص دربرگیرنده ادراک هنری و زیبایی شناسی، نقد هنری، تاریخ هنر و تولید هنری می باشند. در بخش محتوا، نمایش، موسیقی، هنرهای تجسمی و حرکات موزون در قالب ادراک هنری، زمینه تاریخی، ارزش گذاری هنری، تولید هنری و کاربرد هنر و فرصت های یادگیری مرتبط مطرح شدند. در سازماندهی محتوا نیز تلفیق چند رشته ای، بین رشته ای، تلفیق از طریق فرایند ها و فرا برنامه درسی توضیح داده شدند. در بعد ویژگی های ارزشیابی، در حیطه شناختی، توجه به دانستن این که، دانستن چرا، دانستن درون و جداکردن فرم از محتوا، در بعد عاطفی، رضایت، لذت و قدردانی از هنر و در بعد مهارتی نیز، توجه به دانستن چگونه مورد توجه قرار گرفت و بر روش های خود ارزیابی، دیگر ارزیابی، قضاوت تخصصی و تشکیل پرونده هنری در چارچوب عدم توجه به سیستم کمی و نمره ای تاکید شد.