از توانمندسازی به عنوان چالش مدیران در عصر حاضر یاد می شود که در نتیجه این چالش ها باید شرایط سازمان را به گونه ای مهیا کرد که در آن هر شخصی بتواند توانمندتر باشد. سازمان یک سیستم اجتماعی است و این سیستم متفاوت از سیستم های مکانیکی یا ارگانیکی می باشد. با بررسی ادبیات، دو نوع رویکرد به توانمندسازی وجود دارد: رویکرد اول یا «رویکرد مکانیکی» توانمندسازی را مترادف با تفویض قدرت تصمیم گیری به رده های پایین تر سازمان می داند، رویکرد دوم یا «رویکرد ارگانیکی» توانمندسازی را مفهومی چند وجهی می داند که برحسب ادراک کارکنان نسبت به نقش خویش در شغل و سازمان به عنوان فرآیند افزایش انگیزش درونی کارکنان در انجام وظایف محوله تعریف می کنند، برای اینکه کارکنان احساس توانمندی کنند، باید شرایط و بسترهای لازم در سازمان فراهم شود. بدین منظور در این پژوهش برخی از عوامل تأثیرگذار بر توانمندسازی در نظر گرفته شده (شامل امنیت شغلی، آموزش، رضایت شغلی و مشارکت شغلی) و به تعیین تاثیر آن با توانمندسازی پرداخته شده است.

با توجه به نقش و اهمیت سرمایه فکری و اجزای آن در عملکرد شرکت ها و همچنین نقش آن در سودآوری وپایداری مستمر شرکت ها، موضوع تحقیقات جدید قرار گرفته است به گونه ای که دانش سازمانی عامل اصلی ایجاد ارزش شناسایی شده است. بسیاری از تحقیقات حاضر به این سمت کشیده شده اند و تاثیر سرمایه فکری بر عملکرد مالی در تحقیقات حاضر مشاهده می شود به طوری که یکی از عوامل مهم در عملکرد مالی را سرمایه فکری می دانند که به عنوان دارایی نامشهود شناخته می شود و یک دارایی ماندگار در عملکرد مالی محسوب می گردد. بنابراین بدلیل اهمیت موضوع، این پژوهش جهت بررسی اثر سرمایه فکری بر عملکرد شرکتها بطور جامع مورد توجه بوده است. این تحقیق از نوع هدف کاربردی است و داده های آن از روش کتابخانه ای جمع آوری شده است. جامعه آماری آن شامل کلیه شرکتهای تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. لذا در این خصوص تعداد 90 شرکت تولیدی از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک به عنوان نمونه انتخاب شده اند و فرضیه های تحقیق براساس آنها و با نرم افزار eviews8 بررسی و آزمون گردید. نتایج نشان می دهد سرمایه فکری و عناصر آن بر عملکرد مالی(سودهر سهم،نرخ بازده دارایی-ها،نرخ بازده حقوق صاحبان سهام) هم تاثیر مثبت و هم منفی وجود داشت که درکل تاثیرمعنی دار بود و عملکرد اقتصادی( ارزش افزوده نقدی و ارزش افزوده بازار) تاثیر مثبت و معنی دار وجود داشت و با عملکرد بازار شرکت ها(ارزش دفتری به بازار و کیو توبین) هم تاثیر مثبت و هم منفی وجود داشت که درکل تاثیرمعنی دار بود.

پژوهش های پیشین حاکی از آن است که عوامل مختلفی بر وفاداری گردشگران خارجی تاثیر گذار هستند. اما تاکنون پژوهشی در زمینه تاثیر منابع اطلاعاتی و عوامل درونی بر وفاداری گردشگران خارجی، انجام نشده است. پژوهش حاضر این ادعا را مورد آزمون قرار می دهدکه تصویرذهنی، رضایت، اعتماد و ارزش ادراک شده با تاثیرپذیری از منابع اطلاعاتی و عوامل درونی، بروفاداری گردشگران خارجی تاثیرگذار است.

در دین مبین اسلام بسیاری از احکام و عبادات آن جنبه اجتماعی دارد و مدیریت یکی از ارکان مهم اجتماع است. حال با توجه به اهمیت اجتماع در اسلام و گستردگی نقش مدیریت در جامعه درصدد برآمدیم که الگوی مناسب اسلامی را جهت رفتار مدیران استخراج نمائیم. در این زمینه نهج البلاغه به عنوان یکی از منابع مهم و اصیل اسلامی می توانست راهگشای مناسبی باشد. با توجه به نامه های حضرت علی(ع) در نهج البلاغه الگوی مناسب اسلامی استخراج شد. با نگاهی گذرا به بعضی از الگوهای رفتاری مربوط به دانشمندان غربی درصدد مقایسه بین این دو نوع الگو برآمدیم. آنچه که در این مقایسه باید مورد توجه قرار داد شرایط مکانی و زمانی ارائه این دو نوع الگو بود و آنچه که برای ما در این زمان مهم است توجه به مبانی اسلام و مقررات دینی است. اما این توجه نباید به گونه ای باشد که دستاوردهای عظیم مدیریت غربی را به خصوص در صد ساله اخیر نادیده بگیرد. در این پژوهش درصدد برآمدیم که تطابق بین این دو نوع الگو را استخراج نمائیم. نتیجه تحقیق این است که الگوی ارائه شده در نهج البلاغه کلی و انسان گرا بود و از آن جهت به انسان ارزش می دهد که شان والا و کرامت انسانی را در نظر دارد اما الگوهای غربی به انسان توجه می کنند تا او هرچه بیشتر و بهتر بتواند در جهت تامین سود مادی و منافع مالی اقدام کند و هنر مدیر اسلامی در این است که با توجه به موقعیت، شرایط و امکانات موجود در هر سازمان گزینشی از قوانین مناسب غربی همراه با توجه به اصول و قوانین اسلامی را انجام داده و در جهت پیشبرد سازمان خود این الگوی مناسب را به کار گیرد.