نام پژوهشگر: محمدحسین ناصرزاده

تحلیل آماری و سینوپتیکی کولاک برف در استان آذربایجان غربی
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده جغرافیا 1392
  بهرام ملازاده   بهلول علیجانی

مخاطرات محیطی یکی از انواع مخاطراتی است که برای جوامع انسانی خطراتی به بار می آورد. از جمله این مخاطرات پدیده کولاک برف است. این پدیده از جمله مخاطرات اقلیمی است که در نتیجه ریزش برف توام با باد(15 متر بر ثانیه) و درجه حرارت های پایین(زیر صفر درجه سانتی گراد) رخ داده و باعث زیان های شدید می گردد. زیان های این پدیده در برنامه ریزی های عمرانی، خدمات شهری، محدودیت های حمل ونقل و تعطیلی ادارات بررسی شده است. از آنجائیکه استان آذربایجان غربی جزو مناطق کوهستانی و واقع در عرض های بالا می باشد همین ویژگی در شدت و تداوم کولاک ها تاثیرگذار است. در این تحقیق به منظور تحلیل آماری و سینوپتیکی کولاک برف در استان آذربایجان غربی، داده های مربوط به کدهای هوای حاضر در طی دوره آماری 1986 تا 2009 از سازمان هواشناسی کشور دریافت شد. و با استفاده از نرم افزار excel و spss کدهای مربوط به کولاک برف(کدهای 36 تا 39) مشخص و به بررسی آماری داده ها پرداخته شد. سپس نقشه های مربوط به فشار، امگا(ناپایداری)، دما و جهت و سرعت باد از سایت cdc.noaa.gov دریافت شدند و به تحلیل سینوپتیکی پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان داد که در طی دوره آماری مورد مطالعه 322 روز، همراه با کولاک برف بوده اند که سال 1992 دارای بیش ترین و سال 1999 دارای کم ترین روز همراه با پدیده کولاک برف بوده اند. و با توجه به این که رخداد پدیده کولاک برف مربوط به فصل سرد سال می باشد، بررسی نشان داد که ماه های ژانویه و فوریه زمان اوج رخداد پدیده کولاک برف هستند. و با توجه به شرایط سینوپتیکی حاکم بر منطقه، ارتفاع و عامل توپوگرافی که از مهم-ترین عوامل تاثیرگذار در رخداد پدیده کولاک برف هستند، از هفت ایستگاه سینوپتیکی مورد مطالعه، ایستگاه سردشت دارای بیش ترین و خوی دارای کم ترین روز همراه با پدیده کولاک برف بوده اند. و در نهایت نتایج حاصل از تحلیل سینوپتیکی نشان داد که در طی دوره آماری مورد مطالعه در استان آذربایجان-غربی دو الگوی گردشی در رخداد پدید کولاک برف نقش داشته اند: الگوی گردشی کم فشار دریای خزر- پرفشار اروپای شرقی و الگوی کم فشار شمال دریای سیاه.

تحلیل فضایی پدیده بلاکینگ در منطقه خاورمیانه
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده جغرافیا 1392
  محسن احمدی   بهلول علیجانی

ناهنجاری های جوی به دلیل تغییرات سیستم های فشار در سطح زمین و سطح بالا ایجاد می شوند. بلاکینگ یکی از مهمترین پدیده های جوی است که ناهنجاری اقلیمی مهمی را در سطح منطقه ای و جهانی موجب می گردد. در این مطالعه به طور کمی و کیفی، به تحلیل فضایی پدیده بلاکینگ پرداخته شده است. بدین منظور، ابتدا به کنکاش و بررسی ماهیت بلاکینگ و ویژگی های آن از جمله نحوه شکل گیری، عوامل موثر در تشکیل بلاکینگ و همین طور معیارهای شناخت و تشخیص آن پرداخته شده است. سپس فراوانی وقوع زمانی و مکانی بلاکینگ در یک دوره 20 ساله (2009-1990) در محدوه ای از 0 درجه طول شرقی تا 80 درجه طول شرقی و از عرض 10 درجه شمالی تا 80 درجه شمالی استخراج و مورد بررسی قرار گرفته است. در مجموع در طی دوره آماری مورد مطالعه 147 مورد بلاکینگ شناسایی شد. در بین سالهای مورد مطالعه سالهای 1994، 1996 و 2006 بیشترین و سال 2008 کمترین تعداد بلاکینگ را دارا بوده اند. در بررسی فصلی، زمستان بالاترین موارد بلاکینگ را به خود اختصاص داده است. بررسی ها نشان داد که ماه های ژانویه و فوریه زمان اوج رخداد بلاکینگ هستند. در مرحله بعد به بررسی همبستگی بین میانگین بارش سالانه و تعداد بلاکینگ پرداخته شده است. بدین منظور آمار بارش سالانه در 3 ایستگاه منتخب (اهواز، سنندج و زنجان) استخراج و میزان همبستگی آن با تعداد بلاکینگ سالانه محاسبه گردید. نتایج تحقیق نشان داد بین رخداد بلاکینگ و بارش سالانه همبستگی مثبت وجود دارد؛ بطوری که مقدار همبستگی در ایستگاه اهواز (0.3906)، در ایستگاه سنندج (0.38) و در ایستگاه زنجان (0.35)می باشد.

بررسی اثر تغییرات اقلیمی بر سیلاب با استفاده از مدل های اقلیمی (aogcm)، مطالعه موردی: حوضه بختیاری و حوضه گلستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران - دانشکده جغرافیا 1390
  محمدحسین ناصرزاده   زهرا حجازی زاده

وقوع مخاطرات محیطی از جمله سیل که در مدت زمان کوتاهی موجب بروز خسارات اقتصادی و اجتماعی گسترده ای می گردد، اجتناب ناپذیر است. دراین تحقیق به بررسی اثر تغییرات اقلیم بر سیلاب با استفاده از مدل گردش عمومی جو (aogcm) درحوضه های بختیاری و گلستان پرداخته شد. برای این کار شبیه سازی دما و بارش دوره آتی(2030-2011) با استفاده از مدل cgcm3 براساس سناریوی انتشار 2a از مجموعه مدل های –ar4 aogcm به روش ریزمقیاس نمایی آماری (مدل lars-wg) و روش تناسبی (بارش) و تفاضل (حداقل و حداکثر دما) استفاده شد. برای شبیه سازی سیلاب حوضه ها نیز از مدل بارش– رواناب hec-hms استفاده شد. براساس نتایج شبیه سازی در ایستگاه تله زنگ حوضه بختیاری به ازای سیل فروردین 69، دبی شبیه سازی شده به میزان 357.7 مترمکعب نسبت به دبی مشاهده ای کاهش نشان داد که معادل 6.1% دارای خطا است. همچنین در حوضه گلستان در ایستگاه تمر به ازای سیل 19 مرداد 84، دبی شبیه سازی شده به میزان 69.50 مترمکعب نسبت به دبی مشاهده ای کاهش نشان داد ، که معادل 12.6% درصد خطا است. نتیجه شبیه سازی متغیرهای اقلیمی دو حوضه منتخب در دوره آتی، کاهش بارش و افزایش حداقل و حداکثر دما در دوره آتی است. در مجموع درحوضه بختیاری به طور میانگین تا 20 درصد کاهش بارش مشاهده شد و دمای حداکثر و حداقل به ترتیب با 1.5 و 1 درجه افزایش پیش بینی شدند. در حوضه گلستان نیز 15 درصد کاهش بارش مشاهده شد، همچنین حداکثر و حداقل دما به ترتیب با حدود 0.8 و 0.6 درجه افزایش پیش بینی شدند. نتایج حاصل از استخراج بارش های حدی دوره آتی (2030-2011) نشان داد با وجود کاهش بارش ها درسال های آینده، بارش های حدی در هر دو حوضه با شدت بیشتری نسبت به دوره پایه رخ خواهند داد که این امر نشان دهنده افزایش وقوع سیلاب ها در دوره آتی خواهد بود.