نام پژوهشگر: مهدی فرقانی

تحلیل محتوای پوشش خبری مسائل بحران در روزنامه های سراسری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده علوم اجتماعی 1389
  سید یاسین ابراهیمی   مهدی فرقانی

دراین پژوهش، پوشش خبری مسائل بحران درروزنامه های سراسری با تاکید برروزنامه های اعتماد ،شرق اعتماد ملی،کیهان ورسالت به منظورشناخت ساختارومحتوای مطالب منتشرشده بررسی شده است.کلیه مطالب روزنامه های مذکور(1763 مطلب) از زمان وقوع سه رویداد بحرانی درحوزه فجایع طبیعی(زلزله بم در سال 1382)،انرژی(قطع سراسری گازدرسال1386)وحمل نقل(سقوط هواپیماهای توپولوف وایلوشین در سال 1388) تا یک ماه پس از آن تحلیل محتوا شده است. این پژوهش با توجه به قابلیت های نظریه دروازه بانی خبر برای توضیح فرایندهای مرتبط با انتخاب،گزینش و انتشار اخباردر رسانه ها و توضیح جایگاه قدرت درآنها وهمچنین ظرفیت های نظریه برجسته سازی برای درک شیوه های پوشش خبری، سعی درشناخت نحوه مواجهه روزنامه های سراسری با رویدادهای بحرانی مذکوردارد. یافته های پژوهش تفاوتهای معنی داری را به لحاظ آماری بین روزنامه های مورد بررسی از نظر ارزش خبری برجسته شده درمطلب،کارکرداصلی مطلب،منبع برجسته شده درمطلب،زمان برجسته شده درمطلب،فضای برجسته شده درمطلب،موضوع برجسته شده درمطلب،علل بیان شده برای مسائل،راهها وشیوه های بیان شده برای برون رفت یا پیشگیری از بحران نشان داد.روزنامه های مورد بررسی علاوه بر برجسته کردن موضوعات،دریک سطح دیگرعناصرو خصوصیات موضوعات ومسائل را برجسته کرده اند.این برجستگی عناصر نقش مهمی در شیوه پوشش خبری روزنامه ها از مسائل بحران داشت.ارزش خبری،مکان ،زمان ،منبع و.. ازعناصری بودند که رسانه ها ازآنها برای برجسته سازی استفاده کرده اند.علاوه بر این روزنامه ها از چارچوبی نزدیک به دیدگاه رسمی رویدادهای مذکوررا پوشش داده اند.غلبه منابع رسمی برسایرمنابع،ارجاع به مقامات رسمی،انعکاس ناچیزدیدگاههای غیررسمی و.. از نشانه های این مسئله است.

جایگاه ((دیگری)) در اندیشه هوسرل و خدایگان و بنده هگل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  مهدی فرقانی   محمد مشکات

در این رساله جایگاه «دیگری» در مبحث خدایگان و بنده هگل و فلسفه ی هوسرل مورد بررسی قرار گرفته است و سعی شده است اهمیت مفهوم «دیگری» برای این دو فیلسوف آشکار شود. در فصل مربوط به هگل، سیر تکامل آگاهی و پیشرفت آن به سوی خودآگاهی و رابطه میان خودآگاهی ها محورهای اصلی پژوهش می باشند که در نهایت هگل تنها راهی که برای تکامل روح می یابد پذیرش «دیگری» است به عنوان موجودی همانند خود نه بیشتر و نه کمتر و نزاع میان خودآگاهی ها که در قالب خدایگان و بنده شکل میگیرد سرانجام به به تعامل میان این دو ختم میشود. در فصل مربوط به هوسرل ابتدا سعی شده است شناختی کلی از سیر تکامل فلسفه وی ارائه شود و سپس به بررسی تفکرات این فیلسوف در باب مبحث «دیگری» که در کتب آخر این فیلسوف بویژه در تاملات دکارتی آورده شده پرداخته شده است. هوسرل نیز همانند هگل برای «دیگری» جایگاهی اثر گذار در فلسفه اش قائل است.برای هوسرل پذیرش «دیگری» به عنوان ضامن اطمینانی است برای صدق معرفت و شناخت ما و راهی است برای جلوگیری از سقوط در ورطه ی خودتنها انگاری و ایده آلیسم صرف که فلسفه هوسرل را همواره تهدید میکند. در فصلی دیگر به اشتراکات این دو فیلسوف در باب مبحث «دیگری» پرداخته شده است و در انتها اثر گذاری این دو فیلسوف بر متفکران بعد از خودشان پیرامون مبحث «دیگری» بررسی شده است.

بررسی نقش سیاست گذار و کارگزار ارتباطی در تولید متن عکاسانه (مطالعه موردی خبرگزاری های ایسنا و مهر)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی 1389
  علیرضا فرزین   هادی خانیکی

این پژوهش در پی بررسی میزان نقش دو گروه از عواملی که در تولید محتوای ارتباطی یک خبرگزاری با موضوع عکس (که متن عکاسانه می نامیمش) سهمی دارند، می باشد. نخست عکاسان خبری آن رسانه ها که کارگزاران ارتباطی نامیده می شوند و دوم مسئولان و مدیران آن رسانه ها که سیاست گذاران ارتباطی نامیده می شوند. برای نیل به این هدف، پژوهشگر با کاربست روش مصاحبه عمقی -که در واقع گونه ای از روش های کیفی تحقیق در علوم اجتماعی و ارتباطات می باشد-، کوشیده است تا فرضیه ی تحقیق را به مرحله ی آزمون گذاشته و به سوالات آن پاسخ گوید. فرضیه ی تحقیق که بر مبنای چارچوب نظری آن سامان یافته است، مبتنی بر پاره ای از نظریات انتقادی خبر در ارتباطات (از جمله چارچوب سازی، بازنمایی، وانمایی و انگاره سازی) می باشد. فرضیه ی تحقیق عبارت است از این که: « آنچه که به عنوان متن عکاسانه (اعم از تک عکس هایامجموعه عکس های خبری) برروی خروجی خبرگزاری ها دربخش سرویس عکس می بینم صرفا منعکس کننده ی سیاست ها وخط مشی های کلی رسانه ومدیران آن نیست، بلکه در نهایت این خالق اثر یا همان شخص عکاس خبری است که در اثر سوگیری های شخصی، سعی خواهد کرد رسانه ی متبوع خود را فریب داده وپیام شخصی خود را به مخاطب انتقال دهد.» در پایان با بررسی یافته های تحقیق، فرضیه محقق به اثبات رسیده و سوالات اصلی و فرعی آن پاسخ داده شد.

ارزیابی فنی روش حفاری natm در تونل ها و مقایسه آن با روش کند و پوش- مطالعه موردی: تونل راه آهن تهران-تبریز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شاهرود - دانشکده معدن و ژئوفیزیک 1391
  مهدی فرقانی   سید محمد اسماعیل جلالی

هایی است که در مورد روش های حفاری آن انجام گرفته است. روش های مختلفی به منظور حفر و احداث تونل ها اعم از تونل های شبکه مترو، راه آهن، انتقال آب، صنعتی، معدنی و غیره وجود دارد. این روش ها به دو دسته کلی حفاری سنتی و مکانیزه طبقه بندی می شوند. حفاری سنتی در نواحی شهری عمدتا شامل روش های کند و پوش (cut & cover)، پوش و کند (cover & cut) و روش جدید حفاری اتریشی (natm) می باشد. مورد مطالعاتی مورد نظر در این طرح تونل راه آهن تهران- تبریز می باشد. این تونل در منطقه 17 تهران به روش پوش و کند در حال کار است. عرض هر تونل 11 متر و ارتفاع هرکدام 7/7 متر می باشد. بررسی های اولیه نشان می دهد که این تونل می تواند به روش natm نیز ادامه پیدا کند. از ویژگی های قطعه مورد بررسی، تونل بزرگ مقطع با روباره کم عمق شهری می-باشد. همچنین امکان حفاری مکانیزه به دلیل طول کم در این محل وجود ندارد. لذا این موضوع مشکلات و بحث هایی را در زمینه انتخاب روش حفاری مناسب برای کارفرما ایجاد کرده است. در این طرح با توجه به محدودیت های موجود تونلسازی در نواحی شهری، ابتدا به امکان سنجی حفر تونل به روش natm و نیز مدلسازی عددی این روش با استفاده از روش عددی تفاضل محدود و نرم افزار تحلیل عددی flac 3d پرداخته شده و نیز تحلیل حساسیت پارامتری بر روی تاثیر ترتیب حفاری و نگهداری، میزان گام پیشروی و نیز وجود و یا عدم وجود نگهداری مناسب بر روی این امکان پذیری پرداخته شده و سپس نتایج بدست آمده با طراحی های روش پوش و کند مقایسه و در نهایت روش مناسب حفر تونل بهمراه سیستم نگهداری مناسب در این قطعه ارائه شده است. این طرح پیشنهادی شامل یک تونل دوقلوی natm با دهانه 13 متر و ارتفاع 9 متر و سطح مقطع 109 متر مربع، تحت روباره 6 متر بوده که عرض ستون بین دو تونل 2 متر می باشد و در سطح زمین نیز ساختمان و یا تاسیساتی وجود ندارد. با توجه به مدلسازی های انجام گرفته از دو تونل natm پیشنهادی و پوش و کند با کمک نرم افزار flac 3d، طرح natm پیشنهادی از نظر میزان نشست ایجاد شده در سطح زمین و نیز نواحی تنش ایجاد شده، مناسبتر و بهینه تر بوده و بعنوان جایگزین روش اجرایی پوش و کند در این ناحیه بحرانی معرفی شده است.

الگوهای روزنامه نگاری کنشگر در فضای رسانه های جدید
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی 1390
  مرضیه کوهستانی   هادی خانیکی

این تحقیق از ابتدای امر با هدف افزایش ادبیات دانشگاهی در زمینه رسانه های جایگزین و کنشگر کلید خورد. در کنار این هدف بررسی رسانه ای شدن میراث فرهنگی در ایران که تا کنون مورد مطالعه علمی قرار نگرفته بود؛ هدف دیگری بود که محقق در این تحقیق به دنبال آن بود. در این تحقیق از تئوری های جامعه شبکه ای مانوئل کاستلز و ارتباطات مشارکتی جان سرواس برای تحلیل داده ها استفاده شده است و در نتیجه گیری الگوهای بدست آمده در رسانه ای شدن میراث فرهنگی با الگوهای بدست آمده رسانه های کنشگر مورد بررسی قرار گرفته است، تا میزان کنشگری رسانه های میراث فرهنگی در ایران سنجیده شود. اما برای دستیابی به این هدف گروهی از کارشناسان، روزنامه نگاران، فعالان میراث فرهنگی به شیوه های مرسوم در روش های کیفی انتخاب شده و با تکنیک مصاحبه عمقی نیمه استاندارد، الگوهای حاکم بر روند رسانه ای شدن میراث فرهنگی در ایران از منظر آنان مورد بررسی قرار گرفت. از آنجایی که روش این تحقیق نظریه زمینه ای بوده است بنا براین انتخاب نمونه آماری (مصاحبه شونده ها) شیوه کد گذاری و تحلیل داده ها هم بر پایه استانداردهای این روش تحقیق انجام شد. در این تحقیق مدیران و سیاست گزاران خبرگزاری میراث فرهنگی، روزنامه نگاران روزنامه های شرق، ایران، اعتماد، خبرگزاری مهر، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و فعالان حوزه میراث فرهنگی در استان های تهران(تهران)، خوزستان( بندر عباس)، یزد (یزد)، خراسان رضوی(مشهد) و قم (کاشان)مورد مصاحبه قرار گرفتند. رسانه ای شدن میراث فرهنگی مستلزم تلاش دو گروه یعنی شبکه کنشگران میراث فرهنگی و شبکه روزنامه نگاران این حوزه بوده است. اگر چه در این دو حوزه تلاش های زیادی شده است اما از آنجا که هر دو حوزه یعنی هم شبکه کنشگران میراث و هم شبکه روزنامه نگاران میراث فرهنگی شبکه جوانی بوده است و تجربه کافی در حوزه جامعه مدنی نداشته، این رسانه ها در دسترسی به مخاطب با مشکلاتی مواجه شدند. در واقع روابط درونی هر دو شبکه به اضافه روابط بین دو شبکه بیشتر مبتنی بر ارتباطات سنتی بوده است و عملاً کنشگران میراث فرهنگی در جذب نظر مخاطب انبوه ناموفق بوده اند و بیشتر در تلاش بودند که با رسانه ای کردن موضوعات مورد اهمیت میراث فرهنگی در شهر یا روستایشان، صدایشان را به گوش مخاطب انبوه برسانند. این در حالیست که روزنامه نگاران هم با سه مانع اساسی یعنی، در اولویت خبری نبودن میراث فرهنگی در رسانه های جریان اصلی، ملاحظات قدرت و حکومتی و در نهایت حرفه ای نبودن روزنامه نگاران که در شکل مربوطه به عنوان جعبه موانع قلمداد می شوند، موفقیت زیادی در راستای دستیابی به مخاطب انبوه پیدا نکنند. اگر چه در دوره شکوفایی اطلاع رسانی در حوزه میراث فرهنگی، چند جریان خبری در این حوزه ایجاد شد که قدرت رسانه را در حوزه میراث فرهنگی به رخ مدیران و مردم و خود خبرنگاران و فعالان حوزه میراث فرهنگی کشاند.