نام پژوهشگر: امیر حسین مهدوی

ارزیابی قابلیت خنک کاری سیستم مه آب فوق ریز در محیطهای بسته
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شیراز 1390
  امیر حسین مهدوی   امیر امیدوار

با توجه به خسارات ناشی از آتش سوزی، همواره نیاز به بهبود عملکرد سیستمهای اطفاء حریق احساس شده است. سیستم مه آب پرفشار بعنوان یکی از جدیدترین سیستمهای اطفاء حریق، با تولید قطرات بسیار ریز آب (مه) علاوه بر ظرفیت خنک کنندگی بالا، بدلیل تبخیر سریع قطرات باعث کاهش کسر حجمی اکسیژن در محل آتش و همچنین کاهش اثرات تشعشعی می شود. در این پژوهش عملکرد تبخیری سیستم مه آب مورد بررسی قرار گرفته است. در این راستا یک کد صفر بعدی به منظور مطالعه روند تبخیر قطرات آب در محیط گرم توسعه یافته است. با کمک توابع توزیع احتمال کد مذکور به اسپری تعمیم یافته است. مطالعات مقدماتی به منظور بهبود کیفیت کد مذکور انجام شده است. در ادامه اثر رطوبت نسبی بر عملکرد سیستم مه آب مطالعه شده است. اثرات قطر متوسط قطرات بر روی عملکرد سیستم مه آب مورد بررسی قرار گرفته است. انواع نازلهای معمول در سیستم مه آب مدلسازی شده و عملکرد تبخیری و الگوی پاشش آنها مقایسه شده است. در پایان به منظور بهبود عملکرد تبخیری سیستم مه آب اثر پیش گرم کردن قطرات اسپری بررسی شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که اسپری آب با قطرات ریزتر کارایی بهتری دارد. همچنین نازل اسپری توخالی عملکرد بسیار بهتری نسبت به اسپری مخروط توپر داشته و همچنین پیش گرم کردن قطرات کارایی سیستم را به مراتب افزایش می دهد. در انتها نشان داده شده است که با کاهش کشش سطحی آب عملکرد سیستم مه آب بطور چشمگیری بهبود می یابد.

بررسی شاخص های بافتی و سلولی اندومتریت در گاوهای شیری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1391
  بهاره دولتخواه   امیر حسین مهدوی

مطالعات نسبتاً اندکی در زمینه استفاده از یاخته شناسی و بافت شناسی برای تشخیص اندومتریت در گاوداری های ایران صورت گرفته است. یکی از اولین پاسخ های رحمی به عفونت، مهاجرت گسترده نوتروفیل ها (pmns) به حفره رحم می باشد، از این رو ارزیابی سهم نسبی نوتروفیل ها به سایر سلولها در نمونه مخاط واژن گاوهای بعد از زایش، به تعیین شدت التهاب رحمی کمک خواهد کرد. از نظر بافت شناسی نیز اندومتریت منجر به بروز تغییراتی مانند تخریب اپیتلیوم پوششی یا افزایش نفوذ نوتروفیل ها در اندومتریوم می-گردد. مطالعه حاضر به منظور بررسی مقایسه ای ویژگی های بافتی و سلولی، به ویژه شاخص pmns رحم، در گاوهای سالم و مبتلا به اندومتریت، در دو آزمایش به موازات یکدیگر انجام شد. به علاوه از آنجایی که افزایش غلظت پروژسترون خون، قبل از حذف آلودگی باکتریایی رحم از عوامل افزایش احتمال ابتلا به اندومتریت محسوب می شود، الگوی ارتباطی غلظت پروژسترون با احتمال وقوع و شدت اندومتریت نیز مورد بررسی قرار گرفت. در آزمایش اول دستگاه تولیدمثلی گاوهای سالم (9 راس) و مبتلا به اندومتریت (9 راس) در کشتارگاه جمع آوری شد. ابعاد ظاهری و قوام رحم در مورد 7 نمونه کامل (2 راس سالم و 5 راس مبتلا به اندومتریت) مورد بررسی قرار گرفت و برش هایی از بخش میانی بدنه و شاخ بزرگتر تمام نمونه های رحمی تهیه و به روش h&e رنگ آمیزی گردید. در آزمایش دوم از 15 راس گاو هلشتاین غیر آبستن شکم دوم که از نظر ظاهری و تخمدانی سالم به نظر می رسیدند، گوساله ماده زاییده و حداقل دو بار بعد از زایش تلقیح شده بودند، استفاده شد. از این گاوها در روز صفر(فحلی)، سوم و نهم سیکل فحلی خونگیری و در روز صفر نیز نمونه مخاط گرفته شد. نمونه های مخاط بعد از خشک شدن بر اسلاید شیشه ای در هوای آزاد و رنگ-آمیزی به روش پاپ، با استفاده از میکروسکوپ نوری و بزرگنمایی 400×، بررسی شدند. پردازش آماری تمام داده های مربوط به این مطالعه با استفاده از نرم افزار آماری sas 9.1 و رویهglm انجام شد. در بررسی تفاوت روند تغییرات غلظت پروژسترون بین گاوهای سالم و مبتلا و نیز تغییرات جمعیت نوتروفیل، باکتری، تریکوموناس، تغییرات سلولی و شاخص بلوغ، از bcs و روزهای شیردهی (dim) به عنوان متغیرهای کمکی استفاده گردید و گاوها در دو کلاس dim?60 و dim>60 طبقه بندی شدند. به علاوه در بررسی روند تغییر غلظت پروژسترون در روزهای سوم و نهم، غلظت پروژسترون در روز فحلی نیز به عنوان متغیر کمکی در نظر گرفته شد. بررسی های انجام شده در مورد تاثیر اندومتریت بر ویژگی های ظاهری رحم (طول و قطر بدنه رحم و نیز طول و قطر شاخ بزرگتر رحم) تفاوت معنی داری بین گروه شاهد و مبتلا به اندومتریت نشان نداد، اما اسکور قوام رحم در گاوهای مبتلا، به طور معنی داری (05/0>p) بیشتر از میزان این فراسنجه در گاوهای سالم گزارش شد. از نظر بافت شناسی نیز اندومتریت با افزایش معنی دار (01/0>p) قطر اندومتریوم ، نفوذ نوتروفیل ها به اندومتر (05/0>p)، پراکندگی غدد (05/0>p) و درصد نواحی فیبروتیک (05/0>p) و کاهش معنی دار شدت رنگ پذیری و انسجام سلولی غدد اندومتریوم، در رحم گاوهای مبتلا در مقایسه با گاوهای سالم همراه بود. نتایج استفاده از یاخته شناسی مخاط واژن نیز، حاکی از وجود تفاوت معنی داری در زمینه جمعیت نوتروفیل ها (0001/0>p)، میزان تغییرات سلولی (05/0>p) و جمعیت باکتریایی (01/0>p) بین گاوهای گروه شاهد و مبتلا به اندومتریت بود اما تفاوت معنی داری در مورد جمعیت تریکوموناس و شاخص بلوغ سلولی نشان نداد. به علاوه، تفاوت معنی داری بین غلظت هورمون پروژسترون در روزهای صفر، سوم و نهم سیکل فحلی در دو گروه دیده نشد. نتایج این آزمایش نشان داد استفاده از یاخته شناسی مخاط واژن شاید بتواند در تشخیص وجود و شدت اندومتریت در گاوهای شیری بعد از زایش، روشی کاربردی باشد.

ارزیابی چند شکلی ژن tlr4با استفاده از روش pcr-rflp و ارتباط آن با صفات تولیدی مهم گاوهای شیری هلشتاین استان اصفهان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1391
  راضیه نوری   امیر حسین مهدوی

از آنجایی که تاثیر جایگاه t4crbr2 پروتئین حاصل از ژن tlr4 بر روی تولید شیر به اثبات رسیده است، این مطالعه به ارزیابی فراوانی این چند شکلی در گاوهای هلشتاین پرداخت. بعلاوه هدف دیگر در این مطالعه تخمین ارتباط بین چند شکلی جایگاه t4crbr2 ژن tlr4 با عملکرد صفات تولید شیر و همچنین امتیاز سلول های بدنی شیر در این جمعیت بود. ژن tlr4 روی کروموزوم 8 گاوی، نقشه یابی شده است و گیرنده tlr4 را کد می کند که در دفاع ذاتی در مقابل میکروب ها نقش دارد. چند شکلی مورد نظر از جایگزین شدن نوکلئوتید c بجای t در اگزون 3 ژن tlr4 ایجاد می شود. بنابراین باعث تغییر اسیدآمینه ترئونین به ایزولوسین در محصول پروتئینی ژن می شود. ژن tlr4 در جمعیت مورد نظر (400 گاو) توسط تکنیک pcr-rflp مورد مطالعه قرار گرفت. یک قطعه 382 جفت بازی دارای چند شکلی مورد نظر تکثیر شد و با آنزیم alu1 هضم گردید. هر دو آلل a و b در جمعیت مشاهده شد. سه نوع ژنوتیپ aa، ab و bb پس از هضم با آنزیم برشی تشخیص داده شد. افراد aa آلل جهش یافته نداشتند، افراد ab دارای یک آلل جهش یافته و افراد bb دارای دو آلل جهش یافته بودند. فراوانی ژنوتیپی aa، ab و bb به ترتیب 1/0، 55/0 و 35/0 و فراوانی آللی a و b به ترتیب 37/0 و 63/0 بود. بمنظور آنالیز آماری بین چند شکلی جایگاه t4crbr2 ژن tlr4با صفات تولید شیر و امتیاز سلول های بدنی شیر در هر دو دوره از نرم افزار sas، رویه glm استفاده شد. در مدل مورد استفاده برای آنالیز داده ها اثر ژنوتیپ و اثر تصادفی گله، سال و فصل زایش به عنوان اثرات ثابت و روزهای باز، طول دوره شیردهی و تولید شیر به عنوان واریانس مشترک در نظر گرفته شد. آنالیز آماری اثر معنی دار ژنوتیپ را بر صفت درصد چربی شیر در هر دو دوره، پروتئین شیر در دوره دوم، ارزش اصلاحی تولید شیر، صفت تولید شیر و امتیاز سلول های بدنی در سطح احتمال 5 درصد(05/0>p) نشان داد. ولی ژنوتیپ اثر معنی داری بر ارزش اصلاحی تولید چربی شیر نشان نداد. اثر متوسط جایگزینی ایزولوسین بجای ترئونین برای رکورد تولید شیر تصحیح شده، میانگین تولید شیر روزانه، درصد چربی شیر، درصد پروتئین و امتیاز سلول های بدنی و همچنین ارزش اصلاحی تولید شیر و ارزش اصلاحی تولید چربی شیر تخمین زده شد. این نتایج نشان می داد که آلل b در افزایش تولید شیر و آلل a در افزایش چربی شیر اثر دارد. در نتیجه فراوانی بالاتر آلل b نسبت به آلل a در این پژوهش احتمالاً ناشی از روند انتخاب گاوها برای تولید شیر در سال های اخیر می باشد. نتایج این پژوهش نشان داد که چند شکلی جایگاه t4crbr2 ژن tlr4 می تواند بیانگر پیوستگی با qtl شناسایی شده بر صفت تولید شیر روی کروموزوم 8 باشد.

اثر سطوح مختلف جوانه میخک در جیره های با نسبت های متفاوت اسیدهای چرب غیراشباع امگا-6 به امگا-3 بر پاسخ های ایمونولوژیک، هیستولوژی روده کوچک و عملکرد مرغ های تخم گذار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1392
  وحید طاهری گندمانی   حمیدرضا رحمانی

آزمایش حاضر با هدف بررسی اثرات پودر جوانه میخک بر عملکرد، صفات کیفی تخم مرغ، هیستولوژی روده کوچک و پاسخ های ایمونولوژیک مرغ های تخم گذار تغذیه شده با نسبت های مختلف اسیدهای چرب امگا-6 به امگا-3 انجام گردید. این مطالعه با استفاده از 160 قطعه مرغ تخم گذار لوهمن قهوه ای که در سن 43 هفتگی قرار داشتند، در قالب یک آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی تحت تأثیر 8 تیمار، با 5 تکرار و 4 پرنده در هر تکرار انجام گرفت. دو فاکتور مورد بررسی شامل پودر جوانه میخک در 3 سطح (صفر، 2/0 و 4/0 درصد) و نسبت اسیدهای چرب امگا-6 به امگا-3 در 2 سطح بالا و پایین (38/17 و 57/1) بودند. طول مدت آزمایش، 70 روز در نظر گرفته شد. میانگین مصرف خوراک روزانه، ضریب تبدیل خوراک، درصد تولید، وزن و بازده روزانه تولید تخم مرغ در سه بازه زمانی 35 روز اول، 35 روز دوم و کل دوره آزمایش محاسبه شد. در پایان دوره اول و دوم آزمایش صفات کیفی تخم مرغ مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور بررسی پاسخ های ایمونولوژیک پرندگان، تزریق گلبول های قرمز گوسفندی (srbc) در دو نوبت و به فاصله زمانی 10 روز انجام شد. 6 روز پس از تزریق اول و 12 روز پس از تزریق دوم خون گیری جهت برآورد عیار آنتی بادی انجام گرفت. همچنین 10 روز قبل از اولین تزریق srbc، واکسن نیوکاسل تجویز گردید و نمونه گیری از خون 6 روز پس از آن صورت گرفت. شمارش تفکیکی گلبول های سفید خون در پایان مرحله دوم طرح ارزیابی شد. در پایان آزمایش نیز بافت مخاطی ژژنوم و وزن نسبی اندام های داخلی بررسی گردید. کاهش سطح n-6 به n-3 جیره با افزودن روغن ماهی موجب افزایش وزن نسبی طحال (01/0>p)، کاهش درصد ائوزینوفیل ها (05/0>p)، افزایش پاسخ ثانویه هومورال علیه srbc (05/0>p)، کاهش جمعیت اشرشیاکلی و سالمونلای ایلئومی (01/0>p)، افزایش تعداد سلول های گابلت (05/0>p) و بهبود رنگ زرده تخم مرغ (05/0>p) گردید. هرچند استفاده از سطح 2/0 درصد جوانه میخک موجب کاهش نسبت هتروفیل به لنفوسیت (01/0>p)، افزایش تیتر ثانویه آنتی بادی علیه srbc (05/0>p)، کاهش جمعیت میکروبی ایلئوم (01/0>p) و بهبود شاخص های سلامت روده (05/0>p) گردید، اما افزایش وزن نسبی طحال (01/0>p)، کاهش نسبت هتروفیل به لنفوسیت (01/0>p)، افزایش پاسخ های ثانویه ایمنی در برابر srbc و نیوکاسل (05/0>p)، کاهش جمعیت پاتوژن ایلئومی (01/0>p) و بهبود استحکام پوسته (05/0>p) به دنبال استفاده از سطح 4/0 درصد جوانه میخک بروز نمود. اثر متقابل فاکتورهای مورد آزمون برای صفات وزن نسبی قلب (01/0>p)، تیتر آنتی بادی در برابر srbc پس از تزریق دوم (01/0>p)، شمار اشرشیاکلی و سالمونلای ایلئومی (01/0>p)، طول پرزهای ژژنوم (05/0>p) و عرض سلول های لنفاوی (05/0>p) در نیمه اول آزمایش (05/0>p) و نیز میانگین وزن تخم مرغ ها در نیمه دوم آزمایش (05/0>p) و استحکام پوسته (01/0>p) در نیمه دوم طرح معنی دار گردید. یافته های مطالعه حاضر بیان گر آن است که بهترین پاسخ های ایمونولوژیک و عملکردی مرغ های تخم گذار زمانی مشاهده گردید که از روغن ماهی و بالاترین سطح جوانه میخک استفاده شد.

تجزیه ژنتیکی فاصله زایش تا اولین تلقیح و روزهای باز در گاوهای شیری هلشتاین تحت شرایط تنش گرمایی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1393
  محمود مهین   امیر حسین مهدوی

یکی از مسائل اساسی در پرورش گاوهای شیری بررسی صفات تولید مثلی است که در سال های اخیر به دلایل متعددی از جمله اقتصادی مورد توجه قرار گرفته است. مطالعه حاضر به منظور برآورد اجزاء(کو) واریانس و وراثت پذیری صفات تولید مثلی تحت شرایط تنش گرمایی در گاو های شیری هلشتاین استان اصفهان با استفاده از مدل خطی به اجرا درآمد. صفات مورد بررسی شامل فاصله زایش تا اولین تلقیح و روزهای باز می باشد. در این مطالعه اطلاعات مربوط به18128 حیوان متعلق به 34 گله که دارای اطلاعات 4 شکم زایش بودند، و در فاصله های کمتر از 40 کیلومتر از ایستگاه های هواشناسی استان طی سال های 75 تا 91 و از گاوداری های تحت پوشش مرکز تعاونی کشاورزان و دام پروران صنعتی وحدت قرار داشتند مورد استفاده قرار گرفت. پس از بررسی و شناسایی اثرات ثابت مؤثر بر صفات فاصله زایش تا اولین تلقیح و روزهای باز فراسنجه های ژنتیکی از طریق مدل دام خطی و با بهره گیری از روش متوسط اطلاعات حداکثر درست نمایی محدود شده (aireml) برآورد شد. روند ژنتیکی و فنوتیپی از طریق رگرسیون ارزش های اصلاحی براساس سال تولد برآورد شد. گله-سال- فصل زایش، شکم زایش، میزان شیر تولیدی و سن اولین زایش تاثیر معنی داری( p<0/01) بر فاصله زایش تا اولین تلقیح داشت. گله-سال – فصل زایش، شکم زایش، میزان شیر تولیدی و سن اولین زایش نیز تاثیر معنی داری( p<0/01) بر صفت روزهای باز داشت. وراثت پذیری فاصله زایش تا اولین تلقیح برابر با 0/006±0/085 و برای صفت روزهای باز برابر با 0/005±0/026 برآورد شد. همچنین میانگین روزهای باز و فاصله زایش تا اولین تلقیح به ترتیب برابر با 37/42±112/58 و 18/15±60/66 برآورد شد. روند فنوتیپی روزهای باز و فاصله زایش تا اولین تلقیح بر اساس شاخص hi ماه هایی که دام، تحت بیشترین تنش گرمایی قرار داشت (1)برای اردیبهشت ماه برآورد شد. همچنین برای ماه های فاقد تنش(0 ) به ترتیب برابر با دی ماه و مهر ماه برآورد شد. همچنین همبستگی ژنتیکی و فنوتیپی برآورد شده برای فاصله زایش تا اولین تلقیح و روزهای باز به ترتیب برابر با 0/2 و 0/07 برآورد شد. روند فنوتیپی براساس سال تولد ، فاصله زایش تا اولین تلقیح برابر با0/226- و روزهای باز 0/042- برآورد شد. روند ژنتیکی مربوط به فاصله زایش تا اولین تلقیح براساس سال تولد 0/039 که روندی افزایشی و نامطلوب و روزهای باز برابر با 0/042- روندی کاهشی و مطلوب بود.

ارتباط شکل فیزیکی خوراک آغازین و حضور علوفه با میزان بیان ژن های فاکتور رشد شبه انسولین 1 و 2 (igf-1 و igf-2) در دیواره شکمبه گوساله های هلشتاین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1393
  سجاد اکبری   امیر حسین مهدوی

به منظور بررسی تاثیر شکل فیزیکی خوراک وتغذیه علوفه بر بیان ژن های فاکتور رشد شبه انسولین 1 و 2 (igf-1 و igf-2) در دیواره شکمبه گوساله های شیری هلشتاین آزمایشی با استفاده از 52 راس گوساله نر در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تیمار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل جیره آغازین آردی، جیره آغازین آجیلی (شامل ذرت و جو بخار داده شده و ورقه ورقه شده)، جیره آغازین پلت و جیره آغازین آردی به همراه 10 درصد یونجه بود. خوراک ها از نظر اجزای شیمیای یکسان بود. گوساله ها در 50 روزگی از شیر گرفته شده و تعداد 12 راس گوساله که از نظر صفات عملکردی حالت طبیعی داشتند در 70 روزگی کشتار شد. نمونه بافت به کمک قیچی و تیغ جراحی از ناحیه کیسه پایینی قدامی شکمبه برداشت شد و به سرعت در نیتروژن مایع قرار گرفت. سپس برای استخراج rna، در دمای 80- نگهداری شد. پس از استخراج rna و سنتز cdna، با روش real time pcr میزان بیان ژن ها مورد بررسی قرار گرفت. ژن ?-actin به عنوان ژن کنترل داخلی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد بیان ژن igf-1 تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار گرفت (001/0> p) و بیشترین بیان به ترتیب در تیمار پلت، آجیلی، آردی و آردی با ده درصد یونجه مشاهده شد. بیان ژن igf-2 تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت (21/0=p). ضریب همبستگی میان بیان igf-1 و igf-2 مثبت بود اما معنی دار نشد (15/0=p). میزان همبستگی بیان ژن igf-1 و فراسنجه های هیستولوژیک شکمبه برای طول پرز و لایه کراتینه معنی دار شد که به ترتیب 72/0- و 73/0 بودند (03/0> p). همبستگی بین بیان igf-2 و فراسنجه های هیستولوژیک شکمبه نیز معنی دار نشد. نتایج نشان دادند نوع خوراک مصرفی بر شدت بیان ژن igf-1 موثر است، از آنجایی که بیشترین بیان در گروه های آجیلی و پلت مشاهده شد که می تواند به دلیل اسیدی تر بودن محیط شکمبه در این گروه ها نسبت به گروه آردی و 10 درصد یونجه باشد.