نام پژوهشگر: جلال جلالی سندی

بررسی زیست شناسی پروانه برگ خوار توت glyphodes pyloalis walker (lepidoptera: pyralidae) روی میزبان ارجح و تأثیر عصاره گیاه گندواش artemisia annua l. روی برخی از پارامترهای زیستی و فیزیولوژیکی آن در شرایط آزمایشگاه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم کشاورزی 1389
  رویا خسروی   جلال جلالی سندی

ترجیح میزبانی تغذیه پروانه برگ خوار توت glyphodes pyloalis walker با استفاده از دستگاه بویایی سنج در شرایط کنترل شده آزمایشگاهی روی توت سفید و واریته های کن موچی، شین ایچی نوسه و ایچی نوسه مورد مطالعه قرار گرفت. لاروها بیشترین گرایش را به سمت واریته های کن موچی و ایچی نوسه نشان دادند. همچنین ویژگی های زیست شناسی و پارامتر های جدول زندگی پروانه برگ خوار توت در شرایط کنترل شده آزمایشگاهی( دمای 2±24 درجه سانتیگراد، رطوبت 10±75 درصد دوره نوری 8: 16(تاریکی: روشنایی) ساعت) مورد بررسی قرار گرفت. روزانه آمار مرگ و میر، پوست اندازی، ظهور حشرات بالغ و جنسیت آن ها یادداشت شد. دوره رشدی جنینی، لارو سن1، لارو سن2، لارو سن 3، لارو سن4، لارو سن 5، پیش شفیره و شفیره به ترتیب 06/4، 93/2، 03/2، 01/2، 1/2، 09/4، 04/2 و 7/9 روز بود. حداکثر عمر حشرات بالغ نر 7 و حشرات ماده 11 روز است. داده های به دست آمده بر اساس جدول زندگی دو جنس (نر و ماده)، مراحل رشدی- سنی، با در نظر گرفتن تغییرات رشد افراد و جنسیت آن ها، تجزیه و تحلیل گردیدند. نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm)، نرخ متناهی افزایش جمعیت (?)، نرخ خالص تولید مثل (r0)، نرخ ناخالص تولید مثل (grr) و متوسط مدت زمان نسل (t) برای پروانه برگ خوار توت به ترتیب 14/ روز 1-، 15/1 روز 1-، 67/134 نتاج ماده، 71/294 تخم و 44/34 روز به دست آمد. امید زندگی تخم های گذاشته شده 15/32 روز بود. تأثیر عصاره متانولی گیاه درمنه artemisia annua l. روی مرگ و میر و برخی از پارامترهای زیستی و فیزیولوژیکی g. pyloalis مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش های سمیت حاد و تأثیر غلظت های زیر کشنده روی پارامترهای زیستی با استفاده از روش تست موضعی و لارو سن 4 انجام شدند. مقدار lc50 برای لاروهای سن چهارم 24 ساعت پس از شروع آزمایش 09/15% محاسبه شد. غلظت های زیر کشنده عصاره درمنه در رشد و نمو لاروهای تیمار شده اختلال ایجاد کردند و در لاروهای تیمار شده با lc50 افزایش سن لاروی مشاهده شد. میانگین تعداد تخم گذاشته شده و درصد تفریخ تخم در کلیه تیمارها کاهش یافت. تأثیر عصاره درمنه روی تغذیه و خصوصیات بیوشیمیایی این آفت روی لارو های سن پنجم در غلظت های 5، 5/2، 25/1 و 625/0 درصد مورد ارزیابی قرار گرفت. با افزایش غلظت عصاره، شاخص بازدارندگی تغذیه نیز افزایش یافت. نرخ رشد نسبی، کارآیی تبدیل غذای خورده شده، کارآیی تبدیل غذای هضم شده، قابلیت هضم نسبی و شاخص مصرف در لاروهای تیمار شده تفاوت معنی داری با شاهد نشان داد. همچنین میزان پروتئین، کربوهیدرات، لیپید، فعالیت آلفاآمیلاز و پروتئاز 48 ساعت پس از تیمار در مقایسه با شاهد به طور معنی داری کاهش یافته است. فعالیت آنزیم های لیپاز، استراز و گلوتاتیون اس-ترانسفراز در لاروهای تیمار شده تفاوت معنی داری را با شاهد نشان دادند. می توان نتیجه گرفت که عصاره متانولی a. annua به عنوان ترکیب ضد تغذیه قوی عمل کرده و از این طریق بر میزان ترکیبات بیوشیمیایی این آفت تأثیر می گذارد.

اثر حشره کشی اسانس گیاهان باریجه ferula gummosa boiss.، درمنه معمولی artemisia annua l. و سداب ruta graveolens l. روی دو گونه آفت انباری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد 1389
  محمد حسین حسین پور   سعید محرمی پور

در این پژوهش اثر حشره کشی اسانس سه گیاه باریجه، ferula gummosa boiss.، درمنه artemisia annua l. و سداب ruta graveolens l. روی دو گونه آفت انباری به نام های شپشه آرد tribolium castaneum (herbst) و سوسک چهار نقطه-ای حبوبات callosobruchus maculatus (f.) مورد بررسی قرار گرفته است. همه آزمایش ها در شرایط دمایی 1±27 درجه سانتیگراد، رطوبت نسبی 5±65 درصد و در تاریکی انجام شده اند. اسانس دو گیاه درمنه و سداب از بخش های هوایی (برگ و ساقه) این گیاهان و به روش تقطیر با آب به دست آمدند. اسانس گیاه باریجه از صمغ آن به دست می آید که از شرکت زردبند تهران خریداری شد. آزمایش های روند سمیت تنفسی نشان دادند که با افزایش زمان و غلظت اسانس ها میزان مرگ و میر افزایش می یابد. مقادیر lc50 محاسبه شده برای اسانس سه گیاه باریجه، درمنه و سداب روی شپشه آرد به ترتیب 19/287، 34/225 و 64/169 میکرولیتر بر لیتر هوا و برای سوسک چهار نقطه ای حبوبات به ترتیب 20/29، 11/16 و 79/14 میکرولیتر بر لیتر هوا بود. در آزمایش اثر بازدارندگی تخم ریزی اسانس ها روی سوسک چهار نقطه ای حبوبات اسانس سداب بیشترین بازدارندگی و اسانس باریجه کمترین بازدارندگی را اعمال کردند. در آزمایش اثر تخم کشی اسانس های گیاهی، با وجود اینکه مقاومت تخم ها به اسانس ها هم زمان با افزایش سن آنها افزایش یافت، اختلاف معنی داری بین تخم های یک روزه و سه روزه سوسک چهار نقطه ای حبوبات دیده نشد. همچنین، با افزایش غلظت اسانس ها، درصد تلفات ایجاد شده در تخم ها افزایش یافت و درصد تخم کشی اسانس درمنه و سداب بیشتر از اسانس باریجه بود. اسانس سه گیاه باریجه، درمنه وسداب اثر بازدارنده بر تغذیه افراد بالغ شپشه آرد اعمال کردند و اسانس گیاه سداب بازدارندگی تغذیه بیشتری را نسبت به اسانس باریجه و درمنه ایجاد کرد. اسانس های مورد آزمایش دارای اثر دورکنندگی روی حشرات کامل شپشه آرد و سوسک چهار نقطه ای حبوبات بودند و در همه حالات درصد دورکنندگی روی سوسک چهار نقطه ای حبوبات بیشتر از درصد دورکنندگی روی شپشه آرد بود. همچنین، اسانس گیاه درمنه بالاترین درصد دورکنندگی را روی هر دو حشره مورد آزمایش ایجاد کرد. در آزمایش بررسی دوام سمیت تنفسی روی حشرات کامل سوسک چهار نقطه ای حبوبات، مشخص شد با گذشت زمان اثر سمیت تنفسی اسانس ها کاهش می یابد. اسانس گیاه درمنه بالاترین دوام و اسانس گیاه باریجه کمترین دوام را داشت.

ویژگی های آنزیم های گوارشی کرم سبز برگخوار برنج naranga aenescens moore (lep.: noctuidae)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1389
  آمنه اسدی   محمد قدمیاری

کرم سبز برگخوار برنج، naranga aenescens m. (lep.: noctuidae)، یکی از آفات مهم برنج در ایران می باشد. مطالعه و شناخت آنزیم های گوارشی برای بدست آوردن و کاربرد تکنولوژی های جدید مدیریت آفات امری ضروری می باشد. به همین دلیل در تحقیق حاضر آنزیمهای گوارشی در غدد بزاقی، لوله گوارش و همولنف این حشره مورد بررسی قرار گرفت. لاروهای سن آخر کرم سبز برگخوار برنج از روی گیاهچه های برنج رقم هاشمی در استان گیلان جمع آوری شده و به طور تصادفی برای اندازه گیری فعالیت آنزیم ها انتخاب شدند. لوله گوارش و غدد بزاقی لاروها جدا شد و برای انجام آزمایش ها در دمای 20- درجه سانتی گراد نگهداری شدند. همچنین همولنف با استفاده از بریدن یکی از پای کاذب جمع آوری و در آزمایش استفاده شد. آلفا آمیلاز، گلوکوزیدازها و گالاکتوزیدازها نقش مهمی در هضم کربوهیدرات ها دارند. اثر ph (11-4)، دما (°c 75-15) و یون ها روی آلفا آمیلاز، آلفا و بتا گلوکوزیداز، آلفا و بتا گالاکتوزیداز لوله گوارش، غدد بزاقی و همولنف کرم سبز برگخوار با استفاده از بافر فسفات-گلایسین- استات سدیم 50 میلی مولار مورد بررسی قرار گرفت. فعالیت آلفا آمیلاز در لوله گوارش، غدد بزاقی و همولنف لارو سن آخر به ترتیب4/2 و 2 میکرومول بر دقیقه بر میلی گرم پروتئین و 6/1 نانومول بر دقیقه بر میکرولیتر همولنف بدست آمد.ph بهینه برای فعالیت آلفا آمیلاز در لوله گوارش، غدد بزاقی و همولنف کرم سبز برگخوار برنج به ترتیب 8، 9 و 9 و دمای بهینه برای فعالیت این آنزیم در لوله گوارش 60 درجه سانتی گراد و برای غدد بزاقی و همولنف 50 درجه سانتی گراد محاسبه شد. اثر یون ها روی فعالیت آنزیم آلفا آمیلاز نشان داد کهhg+ ، hg2+ و mn2+ فعالیت آنزیم آلفا آمیلاز را در هر سه بافت کاهش داده، در حالی کهna+،k+ ،co2+ ،mg2+،ca2+ و fe2+اثر افزایشی روی فعالیت آنزیم داشتند. فعالیت آلفا و بتا گلوکوزیداز به ترتیب در لوله گوارش 88/3 و 74/2، در غدد بزاقی 58/1 و 27/1 و در همولنف لارو سن آخر 0774/0 و 414/0 میکرومول بر دقیقه بر میلی گرم پروتئین محاسبه شد. همچنین فعالیت آلفا و بتا گالاکتوزیداز به ترتیب در لوله گوارش 166/0 و 067/0، در غدد بزاقی 037/0 و 11/2 و در همولنف 41/0 و 241/0 میکرومول بر دقیقه بر میلی گرم پروتئین بدست آمد.ph بهینه برای فعالیت آنزیم های آلفا و بتا گلوکوزیداز به ترتیب در لوله گوارش 6 و 5، در غدد بزاقی 4 و 7 و در همولنف 5 و 5 بود. همچنینph بهینه برای آلفا و بتا گالاکتوزیداز به ترتیب در لوله گوارش 7-5 و 5-4، در غدد بزاقی 4 و 7-5 و در همولنف 5-4 و 5 بدست آمد. درجه حرارت بهینه برای فعالیت آنزیم آلفا و بتاگلوکوزیداز در لوله گوارش45 درجه سانتی گراد، در غدد بزاقی 45 و در همولنف 55 درجه سانتی گراد محاسبه شد. همچنین درجه حرارت بهینه برای فعالیت آنزیم آلفا و بتا گالاکتوزیداز به ترتیب در لوله گوارش 45 و 55، در غدد بزاقی 55 و 55-35 و در همولنف 35 و 55-45 درجه سانتیگراد بدست آمد. اثر یون ها روی فعالیت آنزیم آلفا و بتا گلوکوزیداز نشان داد که nacl، kcl، sds، اوره و edta فعالیت آنزیم ها را در هر سه بافت کاهش می دهند. kcl فعالیت آنزیم آلفا گلوکوزیداز را در لوله گوارش افزایش داده، در حالی که فعالیت آنزیم بتا گلوکوزیداز را در لوله گوارش و فعالیت آلفا و بتا گلوکوزیداز را در غدد بزاقی و همولنف کاهش داد. فعالیت آنزیم پروتئاز در لوله گوارش، غدد بزاقی و همولنف لارو سن آخربه ترتیب345/3، 659/0 و 446/0 mg protein iu/ بدست آمد. ph بهینه برای فعالیت آنزیم پروتئاز در لوله گوارش و همولنف به ترتیب 9 و 7 و دمای بهینه برای فعالیت این آنزیمها در لوله گوارش 55 و در همولنف 35 درجه سانتی گراد محاسبه شد. اثر یون ها روی فعالیت آنزیم پروتئاز نشان داد کهhg2+،co2+، fe2+، zn2+، mn2+ وca2+ فعالیت آنزیم پروتئاز را در لوله گوارش کاهش دادند. اثرات بازدارنده ها روی فعالیت پروتئاز در لوله گوارش نشان داد که یدواستامید (5 میلی مولار)، یدواستات (5 میلی مولار)، edta (2 میلی مولار)، tlck(1 میلی مولار)، tpck (1 میلی مولار) و pmsf (5 میلی مولار) به ترتیب 52/39، 46/54، 3/28، 16/19، 12/33 و 77/24 % فعالیت آنزیم پروتئاز را کاهش می دهند. بنابراین سرین پروتئازهای لوله گوارشی و همولنف برگخوار برنج نقش مهمی در هضم پروتئین ها دارند. نتایج زایموگرام روی ژل نشان داد که آلفا آمیلاز در لوله گوارش، غدد بزاقی و همولنف، آلفا گلوکوزیداز و بتا گلوکوزیداز در لوله گوارش، آلفا گالاکتوزیداز در لوله گوارش، بتا گالاکتوزیداز در لوله گوارش و همولنف و بتا گالاکتوزیداز در غده بزاقی کرم سبز برگخوار برنج به ترتیب 2، 2، 1، 2، 3 و1 ایزوفرم دارند و عمده آنزیم های پروتئازی لوله گوارش این حشره از نوع سرین پروتئازها می باشد.

تاثیر bacillus thuringiensis var kurstaki بر فعالیت آنزیم های گوارشی و فنل اکسیداز لارو پروانه ابریشم باف پاییزی hyphantria cunea (drury) (lepidoptera: arctiidae)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم کشاورزی 1390
  بهروز کوچکی   جلال جلالی سندی

پروانه سفید اشجار hyphantria cunea drury یکی از آفات مهم درختان جنگلی، میوه و زینتی در استان گیلان می باشد. آنزیم های گوارشی نقش مهمی در تغذیه حشرات دارند. لاروهای پروانه سفید اشجار از روی درختان چنار در استان گیلان جمع آوری شدند. لوله گوارش و غدد بزاقی لاروها جدا شده و برای انجام آزمایش ها در دمای 20- نگهداری شدند. همچنین همولنف با قطع یکی از پا های کاذب لاروها جمع آوری و در آزمایش مورد استفاده قرار گرفت. اثر ph (4-12)، دما (c°15-75) و مواد شیمیایی روی فعالیت آنزیمهای گوارشی موجود در لوله گوارش، غدد بزاقی و همولنف پروانه سفید اشجار با استفاده از بافرسیترات-فسفات- گلایسین40 میلی مولار مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که phبهینه آلفا-آمیلاز موجود در غدد بزاقی و لوله گوارش 10 بوده و دمای بهینه برای فعالیت این آنزیم در لوله گوارش و غدد بزاقی به ترتیب 55 و 45 درجه سانتی گراد محاسبه شد.ph بهینه برای آلفا-گلوکوزیداز موجود در لوله گوارش و همولنف به ترتیب 8، 7 و برای بتا-گلوکوزیداز لوله گوارش، غدد بزاقی و همولنف به ترتیب 8، 6 و 8 بدست آمد. درجه حرارت بهینه برای فعالیت آنزیم آلفا-گلوکوزیداز در لوله گوارش و همولنف به ترتیب 35 و 45 درجه سانتی گراد و برای آنزیم بتا-گلوکوزیداز لوله گوارش، غدد بزاقی و همولنف به ترتیب 45، 35 و 35 درجه سانتی گراد محاسبه شد. ph بهینه برای فعالیت پروتئاز لوله گوارش11 و دمای بهینه 45 درجه سانتی گراد بدست آمد. نتایج نشان داد که با افزایش سن لاروی میزان فعالیت ویژه آنزیمهای آلفا-آمیلاز، گلوکوزیدازها، گالاکتوزیدازها و پروتئازها افزایش می یابد. همچنین میزان فعالیت ویژه آنزیم های گوارشی در لوله گوارش نسبت به غدد بزاقی و همولنف نیز بیشتر بود. میزان مهارکنندگی بازدارنده های pmsf، tpck، tlck، edta ، یدو استات و یدو استامید روی فعالیت آنزیم پروتئاز به ترتیب 4/44، 4/9، 3/68، 36، 18 و 22 درصد محاسبه شد. نتایج زایموگرام روی ژل نشان داد که آنزیم های آلفا و بتا گلوکوزیداز در لوله گوارش پروانه سفید اشجار هر کدام دارای دو ایزوفرم و آنزیم پروتئاز نیز 3 ایزوفرم را نشان داد. در این تحقیق سمیت باکتری باسیلوس تورینزینسیس روی لاروهای سن 3 و 4 پروانه سفید اشجار مورد بررسی قرار گرفت. همچنین اثرات زیر کشندگی غلظت های ld25، ld50 و ld75 روی فعالیت آنزیم های گوارشی (آلفا-آمیلاز، آلفا- و بتا- گلوکوزیداز و گالاکتوزیداز، پروتئاز) و فنول اکسیداز بررسی شد. نتایج نشان داد که ld50ی حشره کش bt روی لاروهای سن 3 و 4 پروانه ابریشم باف پاییزی به ترتیب 2/3 و 4/7 (میلی گرم ماده فرموله شده بر میلی لیتر) بدست آمد. فعالیت آنزیم های گوارشی در لاروهای تیمار شده با غلظت های زیر کشنده باکتری باسیلوس تورینژینسیس نسبت به شاهد کاهش پیدا کرد. فعالیت آنزیم فنول اکسیداز پس از 48 و 72 ساعت در لاروهای تیمار شده با غلظت ld25 نسبت به شاهد افزایش یافت.

مقایسه ی شاخص های زیستی و فیزیولوژیکی کرم گلوگاه انار ectomyelois ceratoniae (zeller)(lepidoptera:pyralidae)روی میوه سه رقم انار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1390
  داود زارع بیدکی   جلال جلالی سندی

کرم گلوگاه انار ectomyelois ceratoniae zeller (lep.: pyralidae) مهمترین آفت انار در ایران و بسیاری از مناطق جهان می باشد. پارامترهای زیستی و فیزیولژیک این آفت روی سه رقم انار شامل ملس دانه سیاه، گبری و شهوار در دمای 1±30 درجه سانتی گراد، رطوبت نسبی 5±70 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی مطالعه شد. روزانه آمار مربوط به مرگ و میر، پوست اندازی، ظهور حشرات کامل و جنسیت آن ها یادداشت شد. طول دوره لاروی در حشرات پرورش یافته روی سه رقم ملس دانه سیاه، گبری و شهوار به ترتیب: 31/±71/27، 29/±27/27 و 36/±42/24 محاسبه شد. بین طول دوره انکوباسیون تخم و طول زندگی حشره کامل در سه رقم مورد مطالعه تفاوت معنی داری مشاهده نشد. داده های مربوط به پارامترهای دموگرافیک بر اساس جدول زندگی دو جنس ( نر وماده )، مراحل رشدی- جنسی تجزیه و تحلیل شدند. بیشترین مقادیر نرخ ذاتی افزایش جمعیت، نرخ متناهی افزایش جمعیت، نرخ خالص تولید مثل و نرخ ناخالص تولید مثل در حشرات پرورش یافته روی رقم شهوار مشاهده شد. این پارامترها در رقم شهوار به ترتیب 003/±105/0 روز1- ،004 /±11/1 روز1- ، 4/6±01/51 نتاج ماده و 8/7±78/63 تخم/ماده به دست آمد. متوسط مدت زمان یک نسل آفت روی سه رقم ملس دانه سیاه ، گبری و شهوار به ترتیب 63/±2/41، 42/±79/40 و 36/±43/37 روز محاسبه شد. مقدار مربوط به رقم شهوار به طور معنی داری کمتر از دو رقم دیگر بود. شاخص های تغذیه ای در سه رقم مورد مطالعه تفاوت معنی داری داشتند. نرخ مصرف نسبی در سه رقم ملس دانه سیاه ، گبری و شهوار به ترتیب 76/0±98/10، 23/±25/7 و 22/±6/4 گرم/گرم/روز محاسبه شد. بیشترین نرخ رشد نسبی، کارایی تبدیل غذای خورده شده، و کارایی تبدیل غذای هضم شده در لاروهای پرورش یافته روی رقم شهوار به دست آمد ولی شاخص تقریبی هضم شوندگی در این رقم کمترین مقدار را داشت. بیشترین فعالیت آنزیم-های آلفا آمیلاز و لیپاز در لوله گوارش لاروهای پرورش یافته روی رقم شهوار مشاهده شد. در حالی که پروتئازها کمترین فعالیت را در این لاروها نشان دادند. پارامترهای ارزیابی شده در این پژوهش نشان دادند رقم شهوار در بین سه رقم مورد مطالعه حساسیت بیشتری به کرم گلوگاه انار دارد.

تأثیر عصاره ی گیاه (ajuga reptans (lamiaceae بر برخی از شاخص های فیزیولوژیکی و تجاری کرم ابریشم، (bombyx mori (lep: bombycidae
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1390
  فرشته امیرمحمدی   جلال جلالی سندی

کرم ابریشم (bombyx mori l) یکی از موارد تحقیقاتی در مراکز علمی و پژوهشی است. پرورش کرم ابریشم علاوه بر جنبه های اقتصادی تولید نخ ابریشم دارای زمینه هایی جهت مطالعات فیزیولوژیک و اندوکرینولوژیک ( ترشحات غدد درون-ریز)، ژنتیک و غیره می باشد. تعداد زیادی از گیاهان مواد شیمیایی با فعالیتی شبیه به هورمون پوست اندازی در حشرات دارند، امکان جداسازی این مواد در سطح وسیع این امکان را فراهم می آورد تا در پاره ای از فعالیت های بیولوژیکی به کار گرفته شوند. کاربرد خارجی این ترکیبات رشد و تکامل کرم های ابریشم را تحت تأثیر قرار می دهند. از این رو در این پژوهش از عصاره ی برگ و ریزوم گیاهajuga reptans که حاوی فیتواکدایستروئید است و به طور جداگانه 4 غلظت 312/0، 625/0، 25/1، 5/2 درصدی با آب مقطر تهیه شد. آزمایش ها در دو سری انجام شد. یکسری لاروها در روز اول سن پنجم با برگ توت آغشته به عصاره تیمار شدند و سری دوم آزمایش ها در روز 4 و 5 سن پنجم انجام شد. طول دوره ی لاروی، وزن پیله، وزن قشر پیله، تعداد پیله های نامرغوب، میزان فیبروئین تار و میزان فعالیت آنزیم فنول اکسیداز در تمام آزمایش ها بررسی شد و نتایج حاصل در قالب طرح کاملاً تصادفی در نرم افزار (1997) sas تجزیه و تحلیل شد و مقایسه ی میانگین ها با استفاده از آزمون چند دامنه ای توکی انجام شد. نتایج حاصل از آزمایشی که در روز چهارم سن پنجم لاروی کرم ابریشم انجام شد، نشان داد که 24 ساعت پس از تیمار کردن بیش ترین تعداد لارو رسیده مربوط به غلظت 5/2 درصد عصاره ی برگ با میانگین و خطای استاندارد 333/0±666/32 بود و از نظر آماری با هر دو شاهد تفاوت معنی دار نشان داد و 25 ساعت پس از تیمار همه ی غلظت ها با شاهد تفاوت معنی دار نشان دادند و به عبارتی تمام لاروها رسیدند، در صورتی که هنوز هیچ کدام از لاروهای شاهد نرسیده بودند. هم چنین تعداد پیله های نامرغوب برای آزمایش روز اول نشان داد که شاهد بیش ترین مقدار را نشان داد و بیش ترین تعداد پیله در این آزمایش مربوط به غلظت 3125/0 عصاره ی ریزوم بود. وزن پیله در هر دو سری آزمایش بین تیمارها و شاهد تفاوت معنی دار وجود نداشت ولی وزن قشر پیله در آزمایش روز اول در غلظت 3125/0 درصدی عصاره ی ریزوم افزایش معنی دار نشان داد و میزان فیبروئین تار در این آزمایش در پیله های حاصل از غلظت 625/0 عصاره ی برگ بیش ترین مقدار را داشت و فعالیت آنزیم فنول اکسیداز برای شاهد بیش ترین میزان را داشت. در حالی که فعالیت این آنزیم در لاروهایی که در روز 4 و 5 سن پنجم تیمار شده بودند در غلظت 625/0 بیش ترین میزان را داشت. لذا آزمایش های بیش تری جهت شناسایی گیاهان موثر و مواد موثره این گیاهان برای تجاری کردن آن ها مورد نیاز است.

بررسی ویژگی های زیستی و شاخص های تغذیه ای شب پره خرنوب ectomyelois ceratoniae zeller (lepidoptera: pyralidae روی دو رقم تجاری پسته
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1390
  نعیمه تیموری اسفیچی   جلال جلالی سندی

شب پره خرنوب ectomyielois ceratoniae ( zeller) (lepidoptera: pyralidae)یکی از آفات جدی انار در ایران است. این حشره هم چنین روی تعداد زیادی از میوه ها و میوه های خشک در انبار مشاهده شده است. در این تحقیق پارامترهای غذایی و اکولوژیک و همچنین فعالیت های آنزیمی این آفت در شرایط دمایی 2±29 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 10±70 درصدو دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی روی دو رقم تجاری پسته (اکبری و کله قوچی ) و غذای مصنوعی مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. روزانه آمار مرگ و میر، پوست اندازی، ظهور حشرات بالغ و جنسیت یادداشت شد. دوره انکوباسیون تخم در میزبان های غذای مصنوعی، پسته اکبری و کله قوچی به ترتیب057/0± 2/3، 069/0± 36/3 ، 071/0±48/3 به دست آمد بین طول دوره انکوباسیون تخم در سه میزبان بررسی شده تفاوت معنی داری مشاهده نشد. بر اساس نتایج به دست آمده، کوتاه ترین دوره رشدی حشره مربوط به غذای مصنوعی و طولانی ترین آن مربوط به پسته کله قوچی می باشد و بین سه میزبان تفاوت معنی دار بود (p<0.05). طول دوره لاروی در غذای مصنوعی، پسته اکبری و پسته کله قوچی به ترتیب19/0 ±8/16،097/0 ±2/19 و14/0 ±38/20 روز محاسبه شد. داده های مربوط به پارامترهای دموگرافیک بر اساس جدول زندگی دو جنس (نر و ماده)، مرحله رشدی- جنسی تجزیه و تحلیل شدند. بیشترین مقادیر نرخ ذاتی افزایش جمعیت، نرخ متناهی افزایش جمعیت، نرخ خالص تولید مثل و نرخ ناخالص تولید مثل در حشرات پرورش یافته روی غذای مصنوعی مشاهده شد. این پارامترها در غذای مصنوعی به ترتیب 0064/0±1407/0روز 1-، 0075/0± 151/ 1روز 1- ، 44/10 ± 94/58 نتاج ماده و 09/2 ±02/95 تخم/ ماده به دست آمد. متوسط مدت زمان یک نسل آفت روی سه میزبان غذای مصنوعی، پسته اکبری و پسته کله قوچی به ترتیب 33/0± 05/29، 21/0 ± 92/31 و 27/0 ± 1/33 روز محاسبه شد. شاخص های تغذیه ای در سه میزبان مورد مطالعه تفاوت معنی داری داشتند(p<0.05). نرخ مصرف نسبی در سه میزبان غذای مصنوعی، پسته اکبری و پسته کله قوچی به ترتیب 009/0±355/5، 485/1±999/11، 599/0±631/10 گرم/ گرم/ روز محاسبه شد. بیشترین بازدهی غذای خورده شده در لاروهای پرورش یافته روی غذای مصنوعی به دست آمد ولی شاخص تقریبی هضم شوندگی در این رژیم غذایی کمترین مقدار را به خود اختصاص داد. بیشترین (31/0 گرم) و کمترین (1201/0 گرم) میزان تغذیه لارو های ectomyelois ceratoniae مربوط به غذای مصنوعی و پسته کله قوچی است. بیشترین فعالیت آنزیم های آمیلاز، پروتئاز و لیپاز در لوله گوارش لاروهای پرورش یافته روی غذای مصنوعی مشاهده شد.

شناسایی فون زنجره های (hemiptera:cicadidae) شهرستان بابل و حومه با استفاده از ویژگی های مرفولوژیک و علایم صوتی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1390
  مایده مهدی پور آغوزی   جلال جلالی سندی

در بررسی فونستیک زنجره های خانواده cicadidae که در شهرستان بابل مازندران و رضوانشهر اصفهان در طی سال-های 90-1389 انجام شد، در مجموع پنج گونه متعلق به سه قبیله و چهار جنس از یک زیرخانواده cicadinae جمع-آوری و شناسایی شد. گونه های شناسایی شده شامل tibicen plebejus، chloropsalta smaragdula، cicada orni، cicadatra lorestanica، cicadatra alhageos می باشد. گونه های tibicen plebejus و cicada orni از شهرستان بابل و گونه های دیگر از رضوانشهر اصفهان جمع آوری شده اند. گونه های chloropsalta smaragdula و cicadatra lorestanica برای اولین بار از اصفهان گزارش می شوند. در این بررسی علاوه بر شناسایی زنجره ها بر اساس علایم مرفولوژیک، تجزیه و تحلیل صدای فراخوانی زنجره های فوق نیز صورت گرفت. با توجه به تجزیه و تحلیل صدای نمونه های جمع آوری شده، رده بندی انجام شد. در ابتدا، زنجره ها بر اساس وجود اندام تیمبال روی بند اول شکم از بقیه حشرات تولید کننده صدا جدا شد. سپس براساس پارامترهای صوتی رده بندی صورت گرفت. پارامترهای صوتی از جمله دارا بودن یا فاقد بودن phrase، echeme، inter-echeme، impulse و مقدار فرکانس پایه استفاده شد. در نتیجه رده بندی از طریق سیگنال صوتی با رده بندی از طریق مورفولوژی به طور کامل مطابقت داشته است.

واکنش های ایمنی پروانه برگ خوار سفید اشجار drury)) hyphantria cunea نسبت به قارچ beauveria bassiana
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده کشاورزی 1391
  مریم عجم حسنی   جلال جلالی سندی

پروانه ی برگ خوار سفید اشجار drury (lep.: arctiidae) hyphantria cunea یکی از آفات مهم درختان جنگلی دراستان گیلان می باشد که گاه شدت خسارت لاروهای آن منجر به بی برگی کامل درختان می شود. تحقیق حاضر با هدف بررسی اثرات متقابل بین ایمنی سلولی پروانه ی برگ خوار سفید اشجار در برابر قارچ های بیماریزای beauveria bassiana و isaria farinosae، خالص سازی و تعیین خصوصیات بیوشیمیایی فنل اکسیداز در لاروهای سن پنجم پروانه ی برگ خوار سفید اشجار و اثر بیماریزایی 4 جدایه ی قارچ b. bassiana و یک جدایه ی i. farinosae روی لاروهای سن 4 پروانه ی سفید اشجار و نیز حساسیت لاروهای سنین مختلف به بیماریزاترین جدایه انجام شد. پنج نوع سلول خونی در همولنف لاروهای سن 4 دو روزه ی پروانه ی برگ خوار سفید اشجار شناسایی شد که شامل پروهموسیت ها، پلاسموتوسیت ها، گرانولوسیت ها، اوونوسیت ها و اسفرولوسیت ها بودند. تاثیر 4 جدایه از قارچ بیمارگر b. bassiana و یک جدایه i. farinosae و لاتکس-بید روی ایمنی سلولی و فعالیت فنل اکسیداز مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که پلاسموتوسیت ها و گرانولوسیت ها به شکل بیگانه خواری در برابر قطعات بیگانه فعالیت می کنند و این ذرات را می بلعند. بیشترین فعالیت بیگانه خواری در 30 و 60 دقیقه پس از تزریق عامل بیگانه رخ داد. اما گره زایی به طور عمده در زمان های 3 و 6 ساعت پس از ورود عامل بیگانه به همولنف در همه ی تیمارها مشاهده شد. تعداد کل سلول های خونی، پلاسموتوسیت ها و گرانولوسیت ها بعد از تزریق تیمارها افزایش یافت. فعالیت فنل اکسیداز با حضور سوبسترای l-dopa در فواصل مشخص بعد از تزریق اسپور جدایه ها و لاتکس بید تعیین شد. آنزیم فنل اکسیداز با ریکاوری 12/0 و فعالیت ویژه 38/23 (فعالیت آنزیم بر میلی گرم پروتئین) به میزان 67/9 بار خالص شد. km و vmax به ترتیب 08/4 میلی مول و 98/12 میکرومول بر دقیقه بر میلی گرم پروتئین به دست آمد. اسیدیته و دمای بهینه برای فعالیت آنزیم خالص شده در حضور سوبسترای l-dopa میزان 10 و 35 درجه ی سلسیوس تعیین شد. یون های روی، مس، پتاسیم و سدیم به طور معنی داری فعالیت آنزیم را افزایش دادند و بازدارنده های سنتزی مانند دی اتیل دی تیو کاربامات و فنیل متیل سولفونیل فلوراید به طور معنی داری سبب کاهش فعالیت آنزیم شدند. وزن مولکولی آنزیم خالص شده 33 کیلو دالتون تعیین شد. آزمایش زیست سنجی با 5 تیمار قارچی (فاکتور اول) و 6 غلظت (فاکتور دوم) به همراه شاهد (آب مقطر) با 4 تکرار و در هر تکرار 10 عدد لارو سن 4 در طرح پایه کاملا تصادفی انجام شد. لاروها به روش topical با قارچ آلوده شدند. لاروهای شاهد با آب مقطر حاوی 03/0 درصد 80tween-، تیمار شدند. نتایج نشان داد که جدایه ی fashand با ایجاد تلفات 39 درصد بیشترین و جدایه 1872c در رده ی بعدی قرارداشت. در میان غلظت های به کاربرده شده، غلظت 108 بیشترین تلفات را به میزان 58 درصد ایجاد کرد. به علاوه جدایه ی fashand در غلظت 108 بالاترین تلفات لاروی را به میزان 5/72 درصد و جدایه ی 566 در همان غلظت کمترین مرگ و میر را به میزان 5/42 درصد به همراه داشت. ld50 محاسبه شده برای دو جدایه ی فوق به ترتیب (104×9/6-103×6/6)103×2/0 و (109×1/2-106×8/4)107×1/3 کنیدی در میلی لیتر بود. همچنین حساسیت لاروهای سنین دوم، سوم و پنجم به بیمارگرترین جدایه نیز در یک آزمایش جداگانه بررسی شد. حساسیت لاروهای سنین مختلف به جدایه ی fashand متفاوت بود. لاروهای سنین دوم و سوم به ترتیب 57 و 51 درصد تلفات را نشان دادند در حالی که لارو های سن پنجم 29 درصد تلفات نشان دادند. در ضمن غلظت 108 بالاترین تلفات را به میزان 85 درصد ایجاد کرد.

تاثیر اسانس چهار گیاه دارویی از خانواده نعناییان( lamiaceae)روی کشندگی و پارامترهای فیزیولوژیکی شب پره پشت الماسی plutella xylustella
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده کشاورزی 1391
  مهسا نصراصفهانی   سعید محرمی پور

تاثیر اسانس چهار گیاه دارویی از خانواده نعناییان ) lamiaceae ( شامل آویشن، اسطوخودوس، رزماری و مرزنجوش روی کشندگی و پارامترهای فیزیولوژیکی شبپره پشت الماسی plutella xylustella در شرایط کنترل شده آزمایشگاهی )دمای 16 )تاریکی: روشنایی( ساعت( مورد بررسی قرار گرفت. سمیت : 75 ودوره نوری 8 ± 24 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5 ±2 حاد تماسی گوارشی، روی لارو سن سوم شبپره بوسیله نرم افزار polo pc بدست آمد. میزان lc10 ، lc30 و lc50 برای 1/ 1 و 599 /271 ،1/ 1 درصد، برای اسانس گیاه اسطوخودوس 1857 / 1 و 325 /1899 ،1/ اسانس گیاه آویشن به ترتیب 1129 1 درصد بود. با توجه / 1 و 528 /711 ،1/ 1 درصد و برای گیاه مرزنجوش 234 / 1 و 198 /372 ،1/ درصد، برای گیاه رزماری 151 به نتایج بیشترین خاصیت حشرهکشی مربوط به اسانس گیاه آویشن و کمترین آن مربوط به اسانس گیاه مرزنجوش میباشد. اثر دورکنندگی تحت غلظتهای زیر کشنده lc10 و lc30 اسانسهای گیاهی روی لارو سن سوم شبپره بررسی و نتایج 56 در غلظت /154 ± 4/ نشان داد که بیشترین میزان دورکنندگی در مورد اسانس آویشن 513 lc30 و کمترین مربوط به 19 درصد در غلظت /2 ± 3/ اسانس اسطوخودوس 611 lc10 میباشد. تأثیر اسانسهای گیاهی مورد مطالعه روی شاخصهای تغذیه این آفت تحت تأثیر غلظت lc10 و lc30 آنها مورد ارزیابی قرار گرفت. شاخص مصرف، کارایی تبدیل غذای خورده شده، کارایی تبدیل غذای هضم شده، قابلیت هضم نسبی و نرخ رشد نسبی در لاروهای تیمار شده تفاوت معنیداری با شاهد نشان داد. همچنین تاثیر اسانسهای گیاهی روی میزان آنزیمهای گوارشی آفت تحت تاثیر غلظت lc50 24 و 48 ساعت بعد از تیمار مورد ارزیابی قرار گرفت. پروتئین و تریگلیسیرید کل در مقایسه با شاهد به طور معنیداری کاهش یافت. فعالیت آنزیمهای آلکالین فسفاتاز و پروتئاز در لاروهای تیمار شده، کاهش معنیداری را با شاهد نشان دادند. آنزیم لیپاز در مورد اسانس آویشن و مرزنجوش و آنزیم آلفا آمیلاز در اسانس رزماری 24 ساعت بعد از تیمار افزایش معنی داری نسبت به شاهد نشان دادند. در مورد آنزیمهای سم زدا گلوتاتیون اس ترانسفراز و استراز تفاوت معنی داری بین تیمارها با شاهد وجود داشت. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که اسانسهای مورد استفاده علاوه بر اینکه در دوزهای بالا دارای اثرات لاروکشی هستند در دوز- های زیر کشنده میتوانند منجر به اثر دورکنندگی و کاهش تغذیه شوند و در پی آن کاهش وزن لاروها و به وجود آمدن حشرات کامل ضعیف با قابلیت تخم کمتر را به همره داشته باشند.

خالص سازی و تعیین ویژگی های بیوشیمیایی آنزیم های پروتئاز و لیپاز کرم گلوگاه انار ectomyelois ceratoniae
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده کشاورزی 1391
  مینا رنجبر   جلال جلالی سندی

کرم گلوگاه انارectomyelois ceratoniae zeller (lepidoptera: pyralidae) از آفات مهم انار و پسته در ایران است. فعالیت پروتئازی و لیپازی در روده میانی لارو سن پنج e. ceratoniae برای به دست آوردن نوع پروتئاز و ویژگی آنها جهت استفاده در روش های مدیریتی کنترل آفت مورد بررسی قرار گرفت. فعالیت پروتئولیتیکی وجود پروتئینازهای الاستاز، تریپسین و کیموتریپسین و دو اگزوپپتیداز را اثبات کرد. دمای بهینه در فعالیت پروتئولیتیکی کل با استفاده از آزوکازئین و کازئین به عنوان سوبسترا به ترتیب 30 و 35 درجه سلسیوس به دست آمد. در صورتی که در مورد هموگلوبین در محدوده دمایی 15 تا 35 درجه سلسیوس مشاهده شد. کاتیون های مختلف نه تنها باعث افزایش بلکه بعضی از آنها باعث کاهش شدید فعالیت پروتئولیتیکی شدند، هر چند sds، اسید سیتریک و مرکاپتواتانول به طور معنی داری باعث کاهش شدند. استفاده از بازدارنده های اختصاصی شامل: pmsf، tlck، tpck، e-64، dtt و فنانترولین وجود سرین پروتئینازها را به عنوان پروتئاز اصلی اثبات کرد، که پروتئازهای تریپسین مانند به طور قابل ملاحظه ای از سایرین فعال تر بودند. برای توسعه استراتژی های بهتر کنترل، خالص سازی و بررسی ویژگی های پروتئاز تریپسین مانند به وسیله ژل فیلتراسیون و کروماتوگرافی تبادل یونی به دست آمد، که ضریب خالص سازی 35/23، بازیابی 04/27، فعالیت اختصاصی u/mg protein 07/66 و وزن ملکولی 8/35 کیلودالتون محاسبه شد. خصوصیات بیوشیمیایی پروتئاز خالص شده بیشترین فعالیت آنزیمی را در اسیدیته 9 و دمای بهینه 20 نشان داد. همچنین، بازدارنده پروتئیناز از چهار رقم انار استخراج شد که رقم های بریت، می خوش، ترش سبز و شیرین دارای اثر بازدارندگی روی تریپسین بودند. خالص سازی لیپاز نیز به وسیله سولفات آمونیوم و دو ستون کروماتوگرافی صورت گرفت، که میزان پروتئین u/mg 4/0، فعالیت اختصاصی u/mg protein 62/29، بازیابی 57/28 و وزن ملکولی 25 کیلودالتون محاسبه شد. اسیدیته و دمای بهینه لیپاز خالص شده به ترتیب 7 و 30 درجه سلسیوس به دست آمد. همچنین آنزیم به مدت 3 ساعت در دمای 30 درجه سلسیوس پایدار بود. غلظت های مختلف pmsf و edta با لیپاز خالص شده انکوبه شدند که edta هیچگونه اثر بازدارندگی نداشت، اما pmsf به طور معنی داری فعالیت آنزیمی را کاهش داد که در ژل الکتروفورز نیز مشاهده شد.

تاثیر پایریپروکسی فن و آزادیراختین روی بعضی از ویژگی های زیستی و بیوشیمیایی سوسک برگ خوار نارون (xanthogaleruca luteola (mull.) (col. : chrysomelidae
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده کشاورزی 1392
  بی تا والی زاده   جلال جلالی سندی

تاثیر حشره کش های چریش و پایریپروکسی فن روی کشندگی و بعضی از ویژگی های زیستی و بیوشیمیایی سوسک برگ خوار نارون (xanthogalerucaluteola mull (col. : chrysomelidae در شرایط کنترل شده آزمایشگاهی (دمای 2± 25 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5± 75 و دوره نوری 8 : 16 (تاریکی: روشنایی) ساعت) مورد بررسی قرار گرفت. مقدار lc50 و lc30 برای چریش به ترتیب 3/3 و 4/2 پی پی ام و مقدار lc50 و lc30 برای پایریپروکسی فن به ترتیب 343 و 133 پی پی ام تخمین زده شد. با توجه به نتایج به دست آمده حشره کش چریش در مقایسه با حشره کش پایریپروکسی فن تاثیر خوبی در کنترل لارو سن سوم سوسک برگ خوار نارون در شرایط آزمایشگاهی داشته است. اثر دورکنندگی تحت غلظت های زیر کشنده lc30 و lc50، این حشره کش ها روی لارو سن سوم دو روزه سوسک برگ خوار نارون بررسی و نتایج نشان داد بیش ترین فعالیت دورکنندگی در 24 ساعت پس از تیمار لارو سن سوم توسط چریش، 100 درصد و در 48 ساعت پس از تیمار توسط پایریپروکسی فن ، 67/86 درصد ایجاد شد. تأثیر حشره کش های مورد مطالعه روی طول دوره لاروی و وزن لاروی این آفت تحت تأثیر غلظتlc30 و lc50 آن ها مورد ارزیابی قرار گرفت. طول دوره ی لاروی و وزن لاروی در لاروهای تیمار شده تفاوت معنی داری با شاهد نشان داد. به منظور درک صحیح از علل این وقایع، برخی از ترکیبات بیوشیمیایی مهم نظیر پروتئین، تری گلیسرید، کلسترول، گلوکز، گلیگوژن، اوره، اسید اوریک، آلفا آمیلاز، آلانین آمینوترانسفراز (alt)، آسپارتات آمینوترانسفراز (ast)، آلکالین فسفاتاز، اسید فسفاتاز، استراز آلفا نفتیل، استراز بتا نفتیل و گلوتاتیون اس ترانسفراز تحت تاثیر غلظت lc30 و lc50، 24، 48 و 72 ساعت بعد از تیمار مورد ارزیابی قرار گرفت. پروتئین کل، تری-گلیسیرید، گلوکز، گلیگوژن، اوره، اسید فسفاتاز و آلفا آمیلاز در مقایسه با شاهد به طور معنی داری کاهش یافت. فعالیت آلانین آمینوترانسفراز (alt) در هر دو تیمار، آسپارتات آمینوترانسفراز (ast) در مورد چریش و کلسترول در 72 ساعت بعد از تیمار با پایریپروکسی فن افزایش معنی داری نسبت به شاهد نشان دادند. میزان اسید اوریک، آلکالین فسفاتاز، گلوتاتیون اس ترانسفراز و استراز در لاروهای تیمار شده تفاوت معنی داری با شاهد نشان دادند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که حشره کش های مورد استفاده در غلظت های زیر کشنده می توانند منجر به اثر دور-کنندگی و کاهش تغذیه شوند و در پی آن کاهش وزن لارو ها و اثرات برگشت ناپذیری را بر متابولیسم ترکیبات بیوشیمیایی این حشره نیز وارد کنند.

مقایسه تاثیر چهار رقم توت روی شاخص های تغذیه و پروتئازهای گوارشی کرم برگ خوار توت (glyphodes pyloalis (lepidoptera: pyralidae
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده کشاورزی 1392
  مرضیه افتاده   جلال جلالی سندی

پروانه برگ خوار توت ((glyphodes pyloalis walker یکی از آفات مهم درختان توت در شمال ایران است که با تغذیه از برگ توت در پرورش کرم ابریشم اختلال ایجاد می کند. تاثیر چهار رقم توت (کن موچی، ایچی نویسه، شین ایچی نویسه و محلی) روی شاخص های تغذیه ای، فعالیت های آنزیمی و برخی پارامتر های دموگرافی g .pyloadis در شرایط کنترل شده آزمایشگاهی (دمای 2± 24 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5± 75 و دوره نوری 8 : 16 (تاریکی: روشنایی) ساعت) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از شاخص های تغذیه ای سن سوم، چهارم و پنجم لاروی نشان داد که لارو-های پرورش یافته روی برگ های توت رقم کن موچی بیش ترین مقدار شاخص تقریبی هضم شوندگی ad)) و کم ترین مقدار بازدهی تبدیل غذای هضم شده (ecd) را داشتند. نتایج حاصل از مجموع سنین لاروی (دوم تا پنجم) نشان داد که بیش ترین مقادیر نرخ رشد نسبی rgr)) به ترتیب مربوط به ارقام محلی و شین ایچی نویسه و کم ترین مقدار این شاخص مربوط در رقم کن موچی مشاهده شد. بیش ترین فعالیت آنزیم های پروتئاز، آمیلاز و لیپاز در لوله گوارش لارو های پرورش یافته روی رقم محلی مشاهده شد. کوتاه ترین زمان متوسط یک نسل آفت مربوط به رقم محلی (62/32 روز) و طولانی ترین آن مربوط به رقم کن موچی (79/35 روز) می باشد. بیش ترین مقادیر نرخ ذاتی افزایش جمعیت، نرخ متناهی افزایش جمعیت، نرخ خالص تولید مثل و نرخ نا خالص تولید مثل در حشرات پرورش یافته روی رقم محلی مشاهده شد. این پارامتر ها در رقم محلی به ترتیب 0048/0±160/0 بر روز ،0057/0± 174/1 بر روز، 6/18±66/190 نتاج ماده، 03/22±19/291 تخم/ ماده به دست آمد. پارامتر های ارزیابی شده در این پژوهش نشان داد رقم محلی در بین چهار رقم مورد مطالعه حساسیت بیش تری نسبت به پروانه برگ خوار توت دارد

تاثیر لکتین هندوانه ابوجهل(citrullus colocynthis l.) بر ویژگی های دموگرافیک و فیزیولوژیک کرم گلوگاه انار ectomyelois ceratoniae zeller (lepidoptera: pyralidae) و بیان ژن caspase
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده کشاورزی 1393
  سمر رمزی جهرمی   احد صحراگرد

غلظت¬های مختلف لکتین هندوانه ابوجهل پارامترهای¬زیستی، فیزیولوژی¬گوارش، متابولیسم¬حدواسط، فعالیت آلفا-آمیلاز و مرگ-سلولی لاروهای کرم گلوگاه انار را تحت تاثیر قرار دادند. پارامترهای جدول زندگی، وزن شفیره و بقای لاروهای تیمار شده کاهش معنی¬داری نسبت به شاهد داشت. فعالیت آنزیم¬های گوارشی نیز در لاروهای تغذیه شده از لکتین هندوانه ابوجهل نی کاهش معنی¬داری را نشان دادند که این کاهش در شرایط غیر زنده نیز روی آلفا-آمیلاز گوارشی مشاهده شد. تغذیه لاروها از لکتین هندوانه ابوجهل ضمن موجب اختلال در متابولیسم حدواسط منجر به افزایش بیان ژن¬های کاسپاز موثر در مرگ سلولی شد.

پاسخ های ایمنی زنبور برگ خوار رز arge rosae (hym; argidae) و پروانه برگ خوار توت glyphodes pyloalis (lep; pyralidae) به قارچ beauveria bassiana، هورمون جوانی و اکدایزون
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم کشاورزی 1393
  رویا خسروی   جلال جلالی سندی

پژوهش حاضر به منظور شناسایی سلول های خونی زنبور برگ خوار رز arge rosae gmel (hymenoptera: argidae) و پروانه برگ خوار توت glyphodes pyloalis walker (lepidoptera: pyralidae) و چگونگی فعالیت ایمنی این حشرات در برابر قارچ های بیمارگر beauveria bassiana (balsamo) vuillemin انجام شد. ویژگی های شکل شناسی سلول های خونی زنبور در هردو حشره مورد آزمایش با استفاده از انواع میکروسکوپ ها بررسی شد. چهار نوع سلول خونی در همولنف لارو a. rosae شناسایی شد: پروهموسیت ها، پلاسماتوسیت ها، گرانولوسیت ها و انوسیتوئیدها. در همولنف لارو g. pyloalis پنج نوع سلول خونی شناسایی شد که شامل پروهموسیت ها، پلاسماتوسیت ها، گرانولوسیت ها، انوسیتوئید ها و اسفرولوسیت ها بود. همچنین هموگرام مراحل مختلف رشدی لارو ها نشان داد که تعداد کل سلول¬های خونی با افزایش سن لاروی به صورت معنی داری افزایش پیدا کرد. پلاسماتوسیت¬ها و گرانولوسیت¬ها بیشترین جمعیت را در مقایسه با سایر سلول-های خونی به خود اختصاص دادند. جهت اثبات بیمارگری قارچ b. bassiana روی زنبور برگ خوار رز و پروانه برگ خوار توت و انتخاب یک جدایه موثر، آزمایش های زیست سنجی با استفاده از چهار جدایه انجام شد. نتایج این بررسی نشان داد که تمام جدایه های قارچ مذکور قادر به آلوده کردن لاروهای هر دو حشره مورد آزمایش بودند و درصد مرگ و میر لاروها با افزایش غلظت اسپور قارچ افزایش یافت. نتایج نشان داد که جدایه iran 403c در مقایسه با سایر جدایه ها، بالاترین میانگین درصد مرگ و میر را در لاروهای هر دو حشره مورد آزمایش ایجاد کرد. تأثیر جدایه iran 403c از قارچ b. bassiana و گویچه های پلی استر روی ایمنی سلولی و فعالیت فنل اکسیداز مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که پلاسموتوسیت ها و گرانولوسیت ها در بیگانه خواری اسپورهای قارچ شرکت می کنند و بیشترین فعالیت بیگانه خواری در 30 و 60 دقیقه پس از تزریق عامل بیگانه رخ داد. تعداد کل سلول های خونی و همچنین تعداد پلاسماتوسیت ها و گرانولوسیت ها بعد از تزریق در تیمارها تغییر یافت. واکنش تشکیل گره در زمان های مختلف و با توجه به تیمارهای مختلف، متفاوت بود. فعالیت فنل اکسیداز نیز در لاروهای تیمار شده هر دو حشره مورد آزمایش تغییر یافت و در زمان 3، 6 و 12 ساعت بیشترین فعالیت را نشان داد. استفاده از ترکیبات هورمونی نشان داد که اکدایزون و هورمون جوانی باعث تغییراتی در توانایی ایمنی حشره می شوند. بر خلاف اثر سرکوب کننده هورمون جوانی روی واکنش های مختلف سامانه ایمنی این حشره، تیمار لاروهای آلوده به اسپورهای قارچ b. bassiana با اکدایزون باعث افزایش تعداد کل سلول های خونی، جمعیت پلاسماتوسیت ها و گرانولوسیت ها، واکنش تشکیل گره و میزان فعالیت آنزیم فنل اکسیداز در لاروهای a. rosae و g. pyloalis شد. در میان سلول های خونی کشت شده لارو زنبور برگ خوار رز سلول های کروی حالت غالب را داشتند. سلول های خونی کشت شده به اکدایزون و اسپور قارچ b. bassiana واکنش نشان دادند. نتایج تحقیق حاضر حاکی از دفاع سلولی لاروهای a. rosae و g. pyloalis در برابر عوامل زنده و غیر زنده بود و مقدار ترکیبات هورمونی بر توانایی سیستم ایمنی آن ها تأثیر می گذارد. درک واکنش های ایمنی القاء شده و امکان دستکاری آن ها می تواند در افزایش کارایی عوامل میکروبی علیه حشرات افت مفید باشد.

تأثیر دما و تنظیم کننده های رشد حشرات روی پاسخ ایمنی شب پره مدیترانه ای آرد ephestia kuehniella در برابر دو گونه قارچ بیمارگر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1392
  وحید قاسمی   سعید محرمی پور

سامانه ایمنی حشرات به دو بخش واکنش های سلولی و هیومرال تقسیم می شود که با مشارکت یکدیگر دفاع مستحکمی در برابر عوامل مهاجم تشکیل می دهند. . هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر دما و دو تنظیم کننده رشد حشرات، پیری روی پاسخ ایمنی لارو شب پره مدیترانه ای آرد در برابر دو قارچ بیمارگر می باشد. بر اساس مطالعات میکروسکوپی، پنج مورفوتیپ اصلی شامل پروهموسیت، پلاسماتوسیت، گرانولوسیت، انوسیتوئید و اسفرولوسیت در همولنف این شب پره شناسایی شد. نتایج نشان داد که تعداد کل سلول های خونی با افزایش سن لاروی به صورت معنی داری افزایش پیدا کرد و در مرحله پیش شفیرگی به حداکثر مقدار خود رسید. پلاسماتوسیت ها و گرانولوسیت ها بیشترین جمعیت سلول های خونی را در تمام مراحل لاروی به خود اختصاص دادند. در مقایسه با دماهای 27 و 4 درجه سلسیوس، قرار دادن لاروهای سن پنجم آلوده به اسپور جدایه های قارچی در دمای 40 درجه سلسیوس باعث افزایش تعداد کل سلول های خونی، جمعیت پلاسماتوسیت ها، میزان تشکیل گره، فعالیت آنزیم فنل اکسیداز و متعاقب آن افزایش میزان زنده مانی آن ها شد. برخلاف اثر متوقف کننده پیری پروکسیفن روی سامانه ایمنی این حشره، کاربرد متوکسی فنوزاید روی لاروهای آلوده به اسپور قارچ باعث افزایش تعداد کل سلول های خونی، جمعیت پلاسماتوسیت ها، میزان تشکیل گره و فعالیت آنزیم فنل اکسیداز شد. به طور کلی، نتایج نشان داد که بخشی از واکنش های سامانه ایمنی توسط دما و ترکیبات شبه هورمونی تنظیم می شود. این امر نگرش جدیدی برای فهم بهتر پاسخ ایمونولوژیک حشرات به آلودگی های قارچی فراهم می آورد.

مقایسه برخی از شاخص های تجاری و فیزیولوژیک کرم ابریشم هیبرید (bombyx mori l) در دو دمای متفاوت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده کشاورزی 1393
  حسام الدین امینی   حسین حسینی مقدم

کرم ابریشم (bombyx mori) یکی از موارد تحقیق در مراکز علمی پژوهشی است. پرورش کرم ابریشم علاوه بر جنبه ¬های اقتصادی، زمینه¬هایی جهت مطالعات فیزیولوژیکی، اندوکرونیولوژیکی و ژنتیکی فراهم می¬سازد. ویژگی¬های این حشره تنها از طریق ژن¬ها تعیین نمی¬شود، بلکه عوامل مختلفی همانند شرایط آب و هوایی بخصوص دما نیز نقش عمده-ای در بهره¬وری کرم ابریشم دارند. تحقیقات انجام شده بیان¬گر این مطلب است که این حشره در محدوده دمایی 22 تا 27 درجه سانتی¬گراد بهترین بهره¬وری را دارد و با افزایش دما از کیفیت محصول کاسته می¬شود. با توجه به این که بسیاری از مناطق مستعد پرورش کرم ابریشم در ایران دارای آب و هوای گرم هستند، از این رو در این پژوهش تأثیر افزایش طولانی مدت دما (39 درجه سانتی¬گراد) در شش هیبرید کرم ابریشم (61، 67، 932، 104*103، 154*153، 32*31)، جهت یافتن هیبریدهای مقاوم و متحمل به دمای بالا مورد آزمایش قرار گرفت. پس از تیمار دمایی لاروها، شش شاخص اقتصادی (وزن قشر یک پیله نر، وزن قشر یک پیله ماده، درصد قشر یک پیله نر، درصد قشر یک پیله ماده، وزن یک پیله نر، وزن یک پیله ماده)، به همراه تلفات و سه آنزیم آنتی¬اکسیدان (پراکسیداز، کاتالاز، گلوتاتیون-اس-ترنسفراز) و برخی از ماکرو مولکول¬های آن (پروتئین، گلوکز، تری¬گلیسرید، اوره، اسید اوریک، آلکالین فسفاتاز، اسید فسفاتاز) در دو دمای 28 و 39 درجه سانتی¬گراد مورد بررسی قرار گرفت، و نتایج در قالب طرح کاملا تصادفی در نرم افزار sas (1997) تجزیه و تحلیل شد و مقایسه میانگین¬ها با استفاده از آزمون چند دامنه¬ای توکی انجام گرفت. نتایج نشان داد که دما بر تمام شاخص¬های اقتصادی تأثیر منفی گذاشته و این کاهش در دو شاخص درصد قشر یک پیله نر و ماده معنی¬دار نمی-باشد، علاوه بر آن دما باعث کاهش میزان تمام ماکرومولکول¬ها بخصوص پروتئین و افزایش فعالیت کاتالاز و پراکسیداز و گلوتاتیون-اس-ترنسفراز شده است، که با بررسی فعالیت آنزیم کاتالاز در دو بافت (چربی و همولنف)، بیشترین فعالیت آن در بافت چربی دیده شد. بیشترین تغییرات در شاخص¬های اقتصادی در هیبرید 154*153 مشاهده شد، که کمترین فعالیت پراکسیداز و کاتالاز را در دمای 39 درجه سلسیوس دارد و در هیبریدهای با فعالیت بالای این دو آنزیم، تغییرات کمتری مشاهده شد. هدف از این پژوهش یافتن هیبریدهای مقاوم و متحمل به گرما و یک نشانگر بیوشمیایی قابل اطمینان جهت غربال¬گری هیبریدهای کرم ابریشم می¬باشد همچنین به دلیل گستردگی و تنوع این آنزیم¬ها پژوهش¬های بیشتر در زمینه سایر آنتی¬اکسیدان¬ها ضروری می¬باشد.

تاثیر فلزات سنگین (روی، کادمیم و مس) بر سامانه ایمنی سلولی و شاخص های تغذیه ای کرم غوزه ی پنبه helicoverpa armigera hubner (lep.: noctuidae)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده کشاورزی 1393
  عادل باغبان نقندری   جلال جلالی سندی

فرآیند¬های طبیعی از قبیل آتشفشان، فرسایش، آب چشمه¬ها و هم¬چنین فعالیت¬های انسانی همانند استخراج از معادن، احتراق سوخت¬های فسیلی و کشاورزی گاهی اوقات سبب تجمع فلزات سنگین در خاک و انتقال آن¬ها به گیاهان و سپس حشرات گیاه¬خوار می شود. در این تحقیق اثر سه فلز سنگین روی، کادمیم و مس بر سامانه ایمنی سلولی و شاخص¬های تغذیه¬ای کرم غوزه پنبه helicoverpa armigera hubner (lep.: noctuidae) در شرایط آزمایشگاهی (دمای 1±26 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 10±65 درصد و دوره¬ی نوری 8:16 (روشنایی: تاریکی) ساعت) ارزیابی شد. تیمار لاروها از سن سوم لاروی به مدت 7 روز انجام شد و غلظت¬های انتخاب شده برای تیمار با فلزات سنگین براساس گزارش-های موجود از فلزات سنگین در گیاهان مختلف انتخاب شد. برای دو فلز مس و روی غلظت¬های 25، 50 و 100 میلی-گرم/ کیلوگرم جیره مصنوعی برای تیمار انتخاب شدند. برای کادمیم به دلیل غیر¬ضروری بودن و سمیت بالای این فلز، بیشینه مقدار این فلز در گیاهان به عنوان بیشینه غلظت انتخاب و لاروها با غلظت¬های 5/12، 25 و 50 میلی¬گرم/ کیلوگرم جیره مصنوعی تیمار شدند. نتایج نشان داد که شاخص¬های rcr و eci% در تیمار با کادمیم نسبت به شاهد تفاوت آماری در سطح 5 درصد را نشان ندادند اما در غلظت 50 میلی¬گرم/ کیلوگرم از این فلز rgr به طور معنی¬داری نسبت به شاهد کاهش داشت. ecd% در دو غلظت 5/12 و 25 نسبت به شاهد افزایش معنی¬داری را نشان داد و همین دو غلظت در ad% کاهش معنی¬داری نسبت به شاهد داشتند. در غلظت 50 میلی¬گرم/ کیلوگرم از کادمیم ad% به طور معنی¬داری نسبت به شاهد افزایش نشان داد. rgr در تیمار با مس در غلظت 25 میلی¬گرم/ کیلوگرم افزایش معنی-داری نسبت به شاهد نشان داد که این افزایش معنی¬دار در تیمار با روی در غلظت 50 میلی¬گرم/ کیلوگرم مشاهده شد. در تیمار با مس در دو غلظت 25 و 50 میلی¬گرم/ کیلوگرم، rcr کاهش و eci% و ecd% افزایش معنی¬داری نسبت به شاهد نشان دادند. در بحث ایمنی¬شناسی، thc تحت غلظت 5/12 میلی¬گرم/ کیلوگرم از کادمیم کاهش و در غلظت 50 میلی¬گرم/ کیلوگرم افزایش معنی¬داری نسبت به شاهد داشت. مس در تمامی غلظت¬ها باعث افزایش معنی¬دار نسبت به شاهد در thc شد که این افزایش در تیمار با روی در دو غلظت 50 و 100 میلی¬گرم/ کیلوگرم مشاهده شد. فعالیت آنزیم فنل اکسیداز در غلظت 50 میلی¬گرم/ کیلوگرم از کادمیم افزایش معنی¬داری داشت که این افزایش در تیمار با روی در غلظت 100 میلی¬گرم/ کیلوگرم مشاهده شد. در تیمار با مس فعالیت این آنزیم تفاوت معنی¬داری با شاهد نشان نداد. تزریق لاتکس بید وbeauveria bassiana (balsamo) vuillemin در تیمار با کادمیم باعث افزایش معنی¬دار تشکیل گره پس از 24 ساعت نسبت به شاهد شدند. فرآیند تشکیل گره در تیمار با مس تحت دو غلظت 25 و 100 افزایش معنی¬داری نسبت به شاهد در تزریق لاتکس بید داشت، هم¬چنین غلظت 50 میلی¬گرم/ کیلوگرم نیز افزایش داشت که این افزایش در سطح 5 درصد نسبت به شاهد معنی¬دار نبود. روی در غلظت 100 میلی¬گرم/ کیلوگرم با تزریق لاتکس بید افزایش معنی¬داری در تشکیل گره نسبت به شاهد نشان داد. تمامی تیمارهای مس و روی تفاوت معنی¬داری در سطح 5 درصد در تشکیل گره با تزریق قارچ b. bassiana نشان ندادند. نتایج تحقیق حاضر حاکی از آن بود که ماهیت فلز غلظت آن اثرات متفاوتی را بر سازوکار فیزیولوژی تغذیه و هم¬چنین پاسخ ایمنی می¬گذارد. درک تاثیر عوامل محیطی و استرس¬های ناشی از آن بر رفتار تغذیه و واکنش¬های ایمنی می¬تواند راه¬کارهای مفیدی را برای کنترل آفات داشته باشد.

تاثیر هگزافلومورن و اسانس artemisia annua l. روی برخی از پارامترهای زیستی و بیوشیمیایی سوسک برگ خوار نارون xanthogaleroca luteola müll. (col.: chrysomelidae) در شرایط آزمایشگاه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده کشاورزی 1393
  الهام بشری کتیک لاهیجانی   محمد قدمیاری

اثر هگزافلومورن و اسانس artemisia annua l. روی برخی از پارامترهای زیستی و بیوشیمیایی سوسک برگ خوار نارون xanthogaleroca luteola müll. (col.: chrysomelidae) در شرایط آزمایشگاهی (دما 2±25 درجه سلسیوس? رطوبت نسبی 10±75 درصد و دوره ی نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی) مورد بررسی قرار گرفت. مقادیر lc10،lc30 و lc50 هگزافلومورون 72 ساعت بعد از تیمار به ترتیب 91/12، 92/22 و 11/34 میلی گرم بر لیتر و مقادیر lc10?lc30 و lc50 اسانس a. annua 48 ساعت بعد از تیمار به ترتیب 65/1، 01/2 و 3/2 درصد تخمین زده شد. تاثیر حشره کش های مورد مطالعه روی طول دوره ی لارو سن سوم نشان داد که با افزایش غلظت هر دو ترکیب طول دوره ی لاروی در مقایسه با شاهد افزایش می یابد. در تیمار lc50اسانس a. annua طول دوره ی شفیرگی در مقایسه با شاهد افزایش و در تیمار lc10 هگزافلومورون تفاوت معنی داری را در مقایسه با شاهد نشان نداد. درصد شفیره شدن در غلظت های lc30 و lc50 هر دو ترکیب در مقایسه با شاهد کاهش معنی داری یافت. هم چنین درصد ظهور و طول عمر افراد بالغ و میزان تخم ریزی حشرات ماده در غلظت lc10 هگزافلومورون و در غلظت های lc30 و lc50 اسانس a. annua به طور معنی داری کاهش یافت. در غلظت های lc30 و lc50 هگزافلومورون هیچ حشره کاملی ظاهر نشد. هم چنین کاربرد غلظت های lc10?lc30 و lc50 هگزافلومورون باعث 63/13،51/18 و 27/27 درصد ناهنجاری های ریخت شناسی شد. به منظور درک صحیح این وقایع? برخی از پارامترهای بیوشیمیایی در لاروهای تیمار شده با غلظت های lc10?lc30 و lc50 هگزافلومورون و اسانس a. annuaبه ترتیب 72 و 48 ساعت بعد از تیمار مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در مورد هر دو ترکیب میزان کربوهیدرات? پروتئین و گلیکوژن لاروهای تیمار شده کاهش و میزان لیپید افزایش یافت. با اندازه-گیری فعالیت آنزیم های سم زدا ( گلوتاتیون اس- ترانسفراز و استرازهای عمومی) و آنزیم درگیر در ایمنی ( فنل اکسیداز) نتایج نشان داد که فعالیت گلوتاتیون اس- ترانسفراز در لاروهای تیمار شده با هر دو ترکیب به طور معنی داری افزایش یافت. سطح فعالیت آلفا- و بتا- استراز و فنل اکسیداز در لاروهای تیمار شده با اسانس a. annua افزایش یافت. در لاروهای تیمار شده با هگزافلومورون فعالیت آلفا- استراز افزایش و فعالیت بتا- استراز و فنل اکسیداز کاهش معنی داری را نشان داد. هم چنین فعالیت آنزیم های گوارشی (لیپاز? آلفا- و بتا- گلوکوزیداز) تحت تاثیر هر دو ترکیب قرار گرفت. بنابراین نتایج این بررسی نشان داد که ترکیبات مورد مطالعه با کاهش بقا? رشد و نمو و تولید مثل و تاثیر روی ویژگی های بیوشیمیایی سوسک برگ-خوار نارون می توانند جمعیت آن را کاهش و در برنامه مدیریت تلفیقی آفات(ipm) توصیه شوند.

سمیت اسانس های خالص و کپسوله شده تعدادی از گیاهان دارویی روی کنه ی تارتن دولکه ایtetranychus urticae koch (acari: tetranychidae)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم کشاورزی 1394
  عسگر عباداللهی   جلال جلالی سندی

به منظور پیدا کردن ترکیبات طبیعی با خواص کنه کشی جهت جایگزینی با کنه کشهای شیمیایی مضر، اسانس های مستخرج از گیاهان آویشن کرکی، آویشن کوهی، اسطوخودوس، اکالیپتوس گونه ی ecalyptus largiflorens، اکالیپتوس گونه ی e. oleosa، اکالیپتوس گونه ی e. torquata، بومادران، رازیانه، کلپوره و مرزه به همراه دو ترکیب اصلی آنها از نظر خواص کنه کشی روی کنه ی تارتن دولکه ای بررسی شدند. اسانس ها به وسیله دستگاه کلونجر و با فرایند تقطیر بخار تهیه شده و اجزاء شیمیایی آنها توسط دستگاه گاز کروماتوگرافی-طیف سنج جرمی مورد ارزیابی قرار گرفتند. مونوترپنوئیدها به عنوان ترکیبات اصلی موجود در همه ی اسانس ها به جز اسانس کلپوره شناسایی شدند. فعالیت کنه کشی اسانس ها و مونوترپنوئیدهای 8،1-سینئول و تیمول با استفاده از دو روش غوطه وری دیسک برگی و تدخینی بررسی شدند. تیمول، 8،1-سینئول و اسانس های اکالیپتوس گونه ی e. largiflorens، آویشن کوهی و آویشن کرکی در روش غوطه وری دیسک برگی بیشترین سمیت را نشان دادند. در روش تدخینی اسانس های آویشن کرکی، اکالیپتوس گونه ی e. largiflorens و آویشن کوهی سمیت بیشتری را نشان دادند. دوام سمیت تدخینی اسانس های آویشن کرکی، آویشن کوهی و اکالیپتوس گونه ی e. largiflorens و مونوترپنوئیدهای تیمول و 8،1-سینئول از 4 تا 6 روز محاسبه شد. مقادیر غلظت کشنده ی 70 درصد محاسبه شده در سمیت تدخینی با استفاده از ترکیب مزوپوروسی ام سی ام-41 و ترکیبات میکروپوروسی زئولیت آ3 و زئولیت آ4 کپسوله شده و دوام سمیت تدخینی نانوکپسول های تهیه شده هم بررسی شدند. دوام سمیت تدخینی اسانس ها و مونوترپنوئیدهای نانوکپسوله شده توسط ام سی ام-41 از 15 تا 20 روز افزایش پیدا کرد. این زمان برای زئولیت های آ3 و آ4 به ترتیب 24-29 روز و 25-32 روز ثبت شد. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که اسانس ها و مونوترپنوئیدهای مطالعه شده می توانند به عنوان جایگزین های مناسبی برای آفت کش های شیمیایی در مدیریت کنه ی تارتن دولکه ای معرفی شوند. علاوه بر آن، استفاده از نانوکپسول های ام سی ام-41، زئولیت آ3 و زئولیت آ4 - با غلبه بر مشکل پایداری کم اسانس ها و مونوترپنوئیدها - دوام آنها را در محیط افزایش داده و امکان استفاده عملی از این ترکیبات را فراهم می کنند.

تاثیر لکتین استخراج شده از قارچ هایrhizoctonia solani kuhen وsclerotinia sclerotiorum de bary بر فیزیولوژی گوارشی و متابولیسم حدواسط پروانه سفیده بزرگ کلم .pieris brassicae l
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده کشاورزی 1394
  زینب البرزی اوانکی   آرش زیبایی

تاثیر لکتین استخراج شده از قارچ هایkuhen rhizoctonia solani و sclerotinia sclerotiorum de bary بر فیزیولوژی گوارشی، متابولیسم حدواسط و بیان ژن کاسپاز 3 پروانه سفیده بزرگ کلمpieris brassicae l. مورد بررسی قرار گرفت. وزن مولکولی لکتین های استخراج شده از قارچ r. solani به ترتیب 16 (rsai) و 7/15 (rsaii) کیلو دالتون و قارچ s. sclerotiorum، 07/19 کیلو دالتون بود. افزودن غلظت های 5/0، 1 و 2 میلی گرم بر میلی لیتر از لکتین خالص سازی شده از دو قارچ به رژیم غذایی لاروها منجر به مرگ و میر و کاهش معنی دار بقا، وزن لاروها و بد شکلی مراحل لاروی و شفیرگی شد. غلظت های مختلف لکتین های استخراج شده تغییر معنی داری بر مقادیر شاخص های تغذیه لاروهای تغذیه شده ایجاد نمودند. فعالیت آنزیم های گوارشی هم چون آلفا-آمیلاز، لیپاز، پروتئاز کل و پروتئاز های -اختصاصی شامل تریپسین، کیموتریپسین، الاستاز و کربوکسی پپتیداز در لاروهای تغذیه شده با هر دو لکتین نسبت به شاهد کاهش معنی داری را نشان داد. لکتین های استخراج سازی شده از هر دو قارچ باعث تغییر در مقادیر و فعالیت ترکیبات آنزیمی و غیر آنزیمی همولمف هم چون آسپارتات و آلانین آمینوترانسفراز، گاما گلوتامیل ترانسفراز، آلدولاز، لاکتات دی هیدروژناز، اسید و آلکالین فسفاتاز، لیپوپروتئین با چگالی کم و لیپوپروتئین با چگالی زیاد شدند. علاوه بر این در لاروهای تیمار شده با غلظت های مختلف لکتین ها در مقدار درشت مولکول های ذخیره ای لاروها مانند تری گلیسرید، گلیکوژن و پروتئین کاهش معنی داری مشاهده شد. در شرایط غیر زنده غلظت های مختلف لکتین قارچ r. solani و s. scleortorum، فعالیت آلفا-آمیلاز لاروهای سفیده بزرگ کلم را به ترتیب به میزان 70 و 56 درصد کاهش دادند. جهت بیان ژن کاسپاز 3، لاروهای سفیده بزرگ کلم روی رژیم های غذایی شاهد و لکتین 1 و 2 میلی گرم بر میلی لیتر تغذیه شدند. نتایج نشان داد که میزان بیان ژن کاسپاز 3 در لاروهای تغذیه شده روی غلظت لکتین 1 و 2 میلی گرم بر میلی لیتر هر دو قارچ نسبت به شاهد افزایش یافته است. به طور کلی، نتایج پژوهش حاضر نشان دادند که لکتین های قارچ های r. solani و s. sclerotorum باعث ایجاد اختلال در فیزیولوژی گوارش و متابولیسم حدواسط لاروهای سفیده بزرگ کلم شده و با انجام پژوهش های بیشتر در شرایط گلخانه یا مزرعه می توان با القاء ژن کد کننده این لکتین ها در گیاهان میزبان تاثیر آن‏ها را در کاهش تراکم جمعیتی این آفت برای نیل به ایجاد مقاومت گیاهی بررسی نمود.

تأثیر اسانس و عصاره گیاهی درمنه خزری (.artemisia annua l) بر پارامترهای بیوشیمیایی و شاخص های تغذیه کرم غوزه پنبه (helicoverpa armigera (hübner (lepidoptera: noctuidae)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم کشاورزی 1394
  ملاحت مجرب محبوب کار   جلال جلالی سندی

تأثیر اسانس و عصاره درمنه خزری از خانواده کاسنیان روی کشندگی، شاخص تغذیه و هم چنین برخی از وی‍ژگی-های بیوشیمیایی کرم غوزه پنبه helicoverpa armigera hübner (lep.: noctuidae) در شرایط آزمایشگاهی (دمای 1±26 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 10±65 درصد و دوره ی نوری 8:16 (روشنایی: تاریکی) ساعت) ارزیابی شد. میزان lc10، lc30 و lc50 برای اسانس درمنه خزری به ترتیب 2/01، 3/86 و6/07 درصد و برای عصاره متانولی درمنه خزری به ترتیب 12/40، 16/12 و 19/32 درصد، تخمین زده شد. با توجه به نتایج به دست آمده، اسانس درمنه خزری در مقایسه با عصاره متانولی درمنه خزری تاثیر معنی داری در کنترل لارو سن چهارم کرم غوزه پنبه در شرایط آزمایشگاهی داشته است. تأثیر اسانس و عصاره مورد مطالعه در این تحقیق روی تغذیه این آفت تحت تأثیر غلظت های lc10 و lc30 آن ها مورد ارزیابی قرار گرفت. نرخ رشد نسبی، کارایی تبدیل غذای خورده شده، کارایی تبدیل غذای هضم شده، قابلیت هضم نسبی و شاخص مصرف در لاروهای تیمار شده تفاوت معنی داری با شاهد نشان داد. ترکیبات بیوشیمیایی مهم نظیر پروتئین، تری گلیسرید،گلوکز، گلیگوژن، فعالیت آلفا-آمیلاز، لیپاز، پروتئاز، تریپسین، کیموتریپسین، الاستاز، آمینوپپتیداز، کربوکسی پپتیداز، آلانین آمینوترانسفراز (alt)، آسپارتات آمینوترانسفراز (ast)، آلکالین فسفاتاز، اسید فسفاتاز، استراز آلفا نفتیل، استراز بتا نفتیل، گلوتاتیون اس ترانسفراز و فنل اکسیداز تحت تاثیر غلظت lc30 و lc50 مورد ارزیابی قرار گرفت. میزان پروتئین، گلیکوژن، تری گلیسیرید، گلوکز و فعالیت آلفاآمیلاز، پروتئاز، تریپسین، کیموتریپسین، کربوکسی پپتیداز و لیپاز در مقایسه با شاهد به طور معنی داری کاهش یافت. فعالیت آلکالین فسفاتاز و فنل اکسیداز در لاروهای تیمار شده نسبت به شاهد افزایش معنی داری داشت. فعالیت آلانین آمینوترانسفراز (alt)، آسپارتات آمینوترانسفراز (ast)، اسید فسفاتاز، استراز و گلوتاتیون اس ترانسفراز و الاستاز در لاروهای تیمار شده تفاوت معنی داری را با شاهد نشان دادند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که گیاه دارویی مورد استفاده در غلظت های زیر کشنده می تواند منجر به کاهش تغذیه شوند و در پی آن کاهش وزن لاروها و اثرات قابل توجهی را بر متابولیسم ترکیبات بیوشیمیایی این حشره نیز وارد کنند.

تأثیر پایرویپروکسیفن و هورمون جوانی i روی بعضی از جنبه های فیزیولوژیک پروانه شب پره هندی plodia interpunctella(lepidoptera: pyralidae(
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم کشاورزی 1388
  آیدا قاسمی   جلال جلالی سندی

چکیده ندارد.