نام پژوهشگر: طوبی غضنفری

بررسی اثرات نانوسید ال??? 2 (nanocid l2000) بر ماکروفاژ های موشی به روش آزمایشگاهی (in vitro)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده علوم انسانی 1389
  زینب شوندی بخش   طوبی غضنفری

مقدمه و هدف: نانوذرات نقره، به عنوان نسل جدید مواد ضد میکروبی، کاربرد های فراوانی دارند که این کاربرد ها، روز به روز در حال افزایش است. با کاربرد روز افزون این نانوذرات نیاز به مطالعات سم شناسی این مواد بیش از پیش احساس می شود. . از طرف دیگر مهمترین عامل به دام اندازی نانوذرات در مبادی ورودی بدن انسان، ماکروفاژ ها هستند که سرنوشت نانوذرات در بدن بسته به فعالیت آن ها است و نیز ماکروفاژ ها در پاکسازی میکروبی و فاگوسیتوز میکروارگانیسم ها به عنوان یکی از سلول های مهم ایمنی ذاتی نقش دارند. لذا در به کارگیری این مواد باید اثرات سمی نانوذرات بر ماکروفاژ ها در نظر گرفته شود. هدف از این مطالعه بررسی اثر سمیت نانوذرات نقره ی کلوییدی برسلول های ماکروفاژ در کشت 24،48 و72 ساعته توسط تست mtt و نیز سنجش میزان تولید no می باشد تا با مقایسه ی غلظت ایمن این نانوذرات با غلظت موثر ضد باکتریایی نانوذرات نقره ی کلوییدی، غلظت قابل استفاده ی این مواد تعیین و ایمنی لازم برای کاربران مد نظر قرار گیرد. مواد و روش ها: برای تعیین اثر نانوذرات بر ماکروفاژ ها، از سنجش فعالیت حیاتی ماکروفاژ ها به روش mtt در کشت 24،48و72 ساعته و نیز سنجش میزان تولید no (نیتریک اکساید) به روش گریس استفاده شد. نتایج: در کشت 24 ساعته کاهش معناداری در فعالیت حیاتی سلول های ماکروفاژ ، در غلظت های ppm 25 تا ppm 1 در مقایسه با گروه کنترل دیده شد. در کشت 48 ساعته کاهش معناداری در غلظت های ppm 25 تا ppm 2 دیده شد. همچنین کاهش معناداری پس از 72 ساعت، در غلظت های ppm 25 تا ppm 2 مشاهده شد. در تولید no(nitric oxide) کاهش معنی دار در کشت ماکروفاژ ها ی تیمار شده با دوز های بیشتر از 4/0 مشاهده شد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، می توان نتیجه گرفت که استفاده از غلظت بیش از ppm 2، کاملاً برای ماکروفاژ ها سمی است و باعث مرگ آن ها می شود و به کارگیری غلظت کمتر از 5/0 برای ماکروفاژها سمیت ندارد. همچنین با توجه به بررسی دیگری که محققین این مطالعه در مورد اثر نانوذارت بر سه باکتری escherichia coli ،staphylococcus aureus و pseudomonas aeruginosa انجام داده اند، می توان نتیجه گرفت که غلظت های کمتراز 5/0 که برای ماکروفاژ ها اثر سمی ندارند، اثر ضدباکتریایی موثری ندارد. بنابراین به نظر می رسد که باید در استفاده از غلظت های بالای این مواد ضد عفونی کننده، احتیاط لازم صورت پذیرد و در استفاده های دارویی و ضد عفونی کننده های آب و هر گونه کاربرد درون بدن تجدید نظر شود. از طرفی از آنجاییکه مطالعه ی حاضر به صورت in vitro انجام گرفته است و سلول های باکتری و نیز سلول های ماکروفاژ، به دور از فاکتور های تأثیر گذار in vivo مورد بررسی قرار گرفته اند و احتمال دارد در in vivo این اثر تعدیل شود بنابر این هنوز جای امیدواری را برای به کارگیری این مواد به عنوان نسل جدید مواد ضد میکروبی باقی می گذارد لذا مطالعات بیشتر in vivo در این زمینه ضروری به نظر می رسد.

بررسی جمعیت میکروبی در خلط بیماران شیمیائی بوسیله تکنیک های وابسته و غیر وابسته به کشت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم پایه 1389
  آروین توکلی   پریسا محمدی

بسیاری از مصدومین شیمیایی به دلیل مواجه شدن با گاز سمی خردل، به بیماری های مزمن ریوی دچار میباشند. عفونت دستگاه تنفسی یکی از عوامل تشدید علائم بیماریهای مزمن ریوی است. بنابراین حذف عفونت تنفسی در این بیماران در کاهش علائم بیماری های مزمن ریوی موثر است. لذا هدف از این مطالعه بررسی جمعیت میکروبی در خلط بیماران شیمیایی است، که به دو روش وابسته به کشت و غیر وابسته به کشت انجام میشود. در تکنیک وابسته به کشت، به منظور جداسازی عوامل میکروبی از محیط های کشت عمومی نظیر بلاد آگار و سابروز دکستروز آگار استفاده شد. پس از انجام کشت مجدد از کلنی های جدا شده، رنگ آمیزی گرم انجام شد. با توجه به نتیجه ی رنگ آمیزی گرم، به منظور شناسایی میکروبی از تست های افتراقی متنوع نظیر تست کوآگولاز و تست حساسیت آنتی بیوتیکی استفاده شد. تکنیک pcr-dgge به عنوان یکی از تکنیک های غیر وابسته به کشت برای شناسایی باکتری غالب در نمونه های خلط مورد استفاده قرارگرفت. در این تکنیک پس از استخراج dna و انجام pcrبه کمک پرایمرهای یونیورسال، محصولات pcr که حاوی قطعات 16s rdna متعلق به باکتری های متنوع بودند در ژل حاوی ماده دناتوره کننده (اوره و فرم آمید) لود شده و الکتروفورز انجام شد. پس از جدا شدن قطعات متفاوت dna بر روی ژل، باند تکرار شونده در نمونه های مختلف جداسازی شد و با انجام pcr، مجدداً تکثیر شد.سپس آنالیز فیلوژنتیک بر اساس توالی انجام شد. در تکنیک کشت باکتری staphylococcus aureus به عنوان باکتری غالب در نمونه های مورد بررسی شناسایی شد. تکنیک pcr-dgge نیز نشان داد که باکتری staphylococcus aureusباکتری تکرار شونده در نمونه هاست. از آنجائیکه روش های سنتی شناسایی میکروبی بسیار وقت گیر بوده و دارای دقت پایین میباشد، تکنیک pcr-dgge میتواند به عنوان یک تکنیک سریع و کارآمد برای بسیاری اهداف از جمله شناسایی باکتری غالب در جمعیت های میکروبی مورد استفاده قرار گیرد.

مقایسه دو روش تحلیل تشخیصی رسته ای نزدیک ترین همسایگی و درخت رده بندی برای مواجهه یا عدم مواجهه مصدومین شیمیایی گاز خردل سردشت - ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1390
  آزاده قاهری   سقراط فقیه زاده

گاز خردل عاملی شیمیایی است که توسط ارتش عراق در برخی شهرهای مرزی ایران استفاده گردید. در این مطالعه بر آنیم که با انجام تحلیل تشخیصی و با حضور متغیرهای کیفی به تخصیص افراد به دوگروه مواجهه یافته و مواجهه نیافته بپردازیم. از شهرستان سردشت 372 مرد مواجهه یافته با گاز خردل به عنوان گروه مورد و از شهرستان ربط 128 مرد به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. با استفاده از دو روش تحلیل تشخیصی k-نزدیک ترین همسایگی به شیوه ی مقیاس بندی بهینه و الگوی درخت رده بندی افراد به دو گروه مواجهه یافته و مواجهه نیافته تخصیص یافتند. برای مقایسه ی دقّت این دو مدل از میزان های حساسیت و ویژگی استفاده شد. حساسیت و ویژگی مدل k-نزدیک ترین همسایگی به شیوه ی مقیاس بندی بهینه برای متغیرهای کیفی به ترتیب 94/0 و 44/0 و برای متغیرهای کمّی و کیفی به ترتیب 91/0 و 64/0 به دست آمد. مقادیر حساسیت و ویژگی حاصل از الگوی درخت رده بندی با متغیرهای کیفی به ترتیب 87/0 و 44/0 و با حضور متغیرهای کمّی و کیفی به ترتیب 75/0 و 81/0 به دست آمدند. بر اساس یافته های این مطالعه حساسیت مدل k-نزدیک ترین همسایگی با مقیاس بندی بهینه بیشتر از درخت رده بندی است و در هر دو روش تحلیل تشخیصی مذکور متغیرهای کیفی می توانند به خوبی یا بهتر از متغیرهای کمّی به تشخیص مواجهه با گاز خردل بپردازند.

خالص سازی نسبی پیگمان های کاروتنوئیدی ازجدایه ی asb107 kocuria و ارزیابی اثر سیتوتوکسیک آن بر روی دودمان سلولی ملانومای sk-mel-3
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم پایه 1391
  سمیه چراغی هفشجانی   طوبی غضنفری

در این مطالعه، استخراج پیگمان های کاروتنوئیدی از باکتریkocuria asb 107 برای اولین بار، با استفاده از روش های مختلف فیزیکی و شیمیایی انجام شد. نتایج نشان می دهد در بین تمام روش های به کار رفته، انجماد و ذوب توده سلولی و سپس به هم زدن آن با استفاده از هم زن مغناطیسی به مدت 30 دقیقه در حلال متانول، با داشتن بیشترین جذب در 470 نانومتر و بی رنگ شدن کامل توده سلولی، مناسب ترین روش استخراج عصاره ی کاروتنوئیدی از باکتری kocuria asb107 است. سه لکه در کروماتوگرافی لایه نازک عصاره ی پیگمان های استخراج شده، جدا شد. پیگمان شماره یک دارای rf مساوی با کانتاگزانتین استاندارد بود و طیف جذبی تک قله ای متقارنی را ارائه داد. تست اسیدسولفوریک و کاروتنوئید برای همه ی لکه ها مثبت بود بنابراین ثابت شد که پیگمان ها،کاروتنوئیدی هستند. با توجه به عوارض جانبی روش های شیمی درمانی موجود در درمان سرطان و خواص ضد سرطانی کانتاگزانتین، در ادامه تحقیق اثر سیتوتوکسیک کانتاگزانتین بر روی رده ی سلولی ملانوما sk-mel3 بررسی شد. قابلیت زنده ماندن سلول ها با روش assay mttتعیین شد که فعالیت میتوکندری ها فعال و بنابراین سلول های زنده را به نمایش می گذارد. نتایج نشان می دهد که کانتاگزانتین در یک روش وابسته به دوز و زمان دارای اثر سیتوتوکسیک بر روی رده ی سلولی ملانوما sk-mel3 است و کاهش در قابلیت زنده ماندن سلول ها، در غلظت 20، 40 و60 میکرومولار کانتاگزانتین معنی دار است .

بررسی تغییرات ساختار dna در مصدومین شیمیایی 20 سال پس از مواجهه با گاز خردل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده علوم پایه 1393
  لیلا علمدار   طوبی غضنفری

مقدمه: گاز خردل(sm)یک سلاح شیمیایی است که توسط ارتش عراق علیهنیروهای نظامی وغیر نظامی ایرانی در جنگ تحمیلی به کار گرفته شد. گازخردل ازطریق استنشاق، پوست یا چشم جذب می شود. عوارض زودرس در همان هفته اول و عوارض دیررس15-10 سال بعد بروز می کند. در حال حاضر مجروحین شیمیایی کشور ما از عوارض دیررس این گاز رنج میبرند. گاز خردل یک ماده آلکیلهکننده بسیار فعال است که می تواند با اکثر ترکیبات بدن واکنش دهد واعتقاد بر این است که آسیبdna اهمیت بسیاری دارد. این گازدر واکنش با dna ایجاد ترکیبات اضافه ای بر روی آن می کند که می تواند منجر به موتاسیون، خطا در همانندسازی و شکست dnaشود. هدف: هدف در این مطالعه مقایسه آلکیلاسیون در dna سلولهای خونی، بررسی پلی مورفیسم sdf-1در dna سلولهای خونی و بررسی آپپتوز در سلولهای خونی دو گروه مواجهه یافته و غیر مواجهه یافته می باشد. روشها: برای مقایسه آلکیلاسیون 10نمونه از افراد مواجهه یافته و 10 نمونه از افراد غیر مواجهه یافته انتخاب شدند وdnaها از خون محیطیاستخراج گردیدند و به وسیله پیپریدین که قادر است dna را در نواحی آلکیله بشکندdnaها برش داده شدند و بر روی ژل آگارز وآکریل آماید الکتروفورز گردیدند. برای بررسی پلی مورفیسم sdf-1 از 130 نمونه مواجهه یافته و 60 نمونه غیر مواجهه یافته استفاده شد و dnaها از خون محیطی استخراج شده، و سپس با استفاده از پرایمر اختصاصی این ژن،pcr شدند وبا آنزیم mspi هضم آنزیمی انجام گردید و بر روی ژل آگارز الکتروفورز انجام شد. این ژن در ناحیه 801 جهشی دارد که g را به a تبدیل می کند و در آللی که جهش a وجود دارد آنزیم قادر به شکست نیست. برای بررسی آپپتوز از 10 نمونه مواجهه یافته و 11 نمونه غیر مواجهه یافته استفاده شد که سلولهای wbc از خون محیطی جدا شدند و پس از شمارش سلولی مقدار 200000 سلول به وسیله کیت cell death detection elisa که قادر است قطعات dna را به وسیله ساندویچ الایزا بسنجد، آپپتوز سنجیده شد. یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که میزان آلکیلاسیون تفاوت معناداری را در مقایسه بین دو گروه نشان نداد به طوری که الگوهای ایجاد شده در ژل در هر دوگروه مشابه بودند. در بررسی پلی مورفیسمsdf-1 در ژنوتیپaa رابطه معناداری بین دوگروه مشاهده شد..و در بررسی آپپتوز بین دو گروه رابطه معناداری دیده نشد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده در بررسی آلکیلاسیون و آپپتوز تفاوت معناداری بین دو گروه نشان داده نشد که به نظر می رسد که آلکیلاسیون و آپپتوز ناشی از گاز خردل پس از 20 سال باقی نمانده است. و اما در مورد پلی مورفیسم sdf-1 رابطه معناداری در ژنوتیپ aa بین دو گروه دیده شد که شاید بتوان آن را به اثر جهش زای گاز خردل مربوط دانست. و انجام مطالعات بیشتر در این خصوص ضروری بنظر می رسد.

اثر تجویز خوراکی فرآورده گیاهی aca-1 بر فعالیت حیاتی ماکروفاژهای صفاقی و سلول های طحال در موش balb/c
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده پزشکی 1393
  محسن عسگری   طوبی غضنفری

مقدمه و هدف: فرآورده گیاهیaca-1 (anti cancer agent-1) گرفته شده از چند گیاه بومی ایران است که در طب سنتی بکار می رفته است. قبلا اثر ضد سرطانی تزریق داخل صفاقی این فرآورده گیاهی بر رده سلولی آدنوکارسینوم معدهags)) و ملانوم(sk-mel-3) در محیط آزمایشگاه نشان داده شده است. همچنین در مطالعات دیگر اثر دوزهای مختلف این فرآورده به صورت تزریق داخل صفاقی بر فعالیت ماکروفاژهای صفاقی بررسی شده و موجب افزایش فعالیت تکثیری ماکروفاژهای صفاقی شده است. در این مطالعه ما بر آن شدیم اثر تجویز خوراکی دوزهای مختلف این فرآورده گیاهی را بر پاسخ های سیستم ایمنی موش balb /c بررسی نمائیم. روش اجرای پژوهش: به دنبال تجویز خوراکی aca-1 به حیوان آزمایشگاهی به مدت 14 روز، فعالیت حیاتی (پاسخ تکثیری) ماکروفاژهای صفاقی و لنفوسیت های طحالی به روشmtt سنجیده شد. نیتریک اکسید تولید شده توسط ماکروفاژهای صفاقی نیز با روش گریس اندازه گیری شد. یافته ها و نوآوری پژوهش: پاسخ تکثیری ماکروفاژهای صفاقی و لنفوسیت های طحالی در گروه هایی که دوزهای mg/kg50 ، mg/kg 100، mg/kg 200 از aca-1 را دریافت کرده بودند، نسبت به گروه کنترل تفاوت معناداری نشان نداد(p>0/05). تولید no در گروه های دریافت کننده aca-1 با دوزهای mg/kg50 ، mg/kg 100، mg/kg 200، نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری نشان داد(p<0/001 ). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که تجویز خوراکی فرآورده گیاهی aca-1، تغییر معناداری در فعالیت تکثیری ماکروفاژهای صفاقی و لنفوسیت های طحالی نسبت به گروه کنترل ایجاد نکرده است. و نیز تولید no در گروه های دریافت کننده aca-1 نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری نشان داده است.

بررسی اعتبار نشانگرهای زیستی جانشین در تشخیص های پزشکی به روش بیزی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1387
  شهره جلایی   طوبی غضنفری

چکیده ندارد.