نام پژوهشگر: سعید آقایی

بررسی مردم شناختی فرهنگ تبعیض جنسیتی در بین ساکن در منطقه شهرقدس
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1390
  سعیده مرادی   سعید آقایی

در این رساله سعی شده است در5 موردبه مطالعه، شناخت عوامل و چگونگی ایجاد تبعیض های جنسیتی درجامعه و همچنین به سیر تحول آن از دیرباز تاکنون ، بررسی آداب، ارزش ها و هنجارهایی که در بین زنان ومردان وجود دارد، همراه بامطالعه انواع ادبیات شفاهی و سنتی و نقش تبعیض جنسیتی براشتغال، تحصیل، لباس وپوشش ، ازدواج و در نهایت به توصیف وتحلیل و تبیین مهم ترین ویژگی ها و خصوصیات فرهنگی مستتر در آن ها از دیدگاه مردم شناسی در منطقه ی شهر قدس بپردازد. روش مطالعه در این پژوهش بهره گیری از جمع آوری و مطالعه اسناد و مدارک تاریخی و به خصوص مطالعه و انجام مشاهده میدانی همراه با استفاده از تکنیک های تکمیلی مصاحبه، صدابرداری،مشاهده همراه با مشارکت و مانند آن بوده است. و از ابزارهای فنی نظیر دوربین عکاسی و همچنین بررسی عکس ها و تصاویر برجای مانده،کاغذ و قلم مورد استفاده قرار گرفته است. خانواده به عنوان نخستین نهادی که فرد در آن چشم می گشاید اعم از اینکه خانواده به کشورهای توسعه یافته یا در حال توسعه تعلق داشته باشد، یکی از بهترین عوامل انتقال تبعیض جنسیتی است. زیرا که کودک به دلیل خالی بودن ذهنش در سال های اولیه زندگی و همچنین ارتباط تنگاتنگش با افراد خانواده بویژه مادر میزان تاثیرپذیری اوازاین محیط اساسی می باشد. مطابق مطالعات انجام شده تبعیض جنسیتی و نابرابری میان زن و مرد در میان تمام اقوام و ملل از گذشته تا کنون وجود داشته و دارد چه بسا فراز و نشیب هایی را طی کرده و فقط چهره ی آن با توجه به مرور زمان تغیر اندکی کرده است. می توان گفت در گذشته این زنان بودند که درجه ی ممتازی در جامعه داشتند و از نظر شغلی گاهی تا درجه ی پادشاهی کشور و جزئی تر آن ریاست خانواده را بر عهده داشتند و به نوعی جوامع مادسالار بوده اند. این زنان بوده اند که برای خود شوهر انتخاب می کردند چنانچه فردوسی در شاهنامه به آن پرداخته است . اما با ورود اسلام موقعیت زنان به شدت تغییر کرد و ازواج هایی نظیر چند همسری و ا زدواج موقت رواج پیدا کرد و زنان از اندرونی خانه پدر به اندرونی خانه شوهر می رفتند. درخصوص لباس و پوشش زنان باید گفت که زنان باستانی پوشش کاملی داشته اند که گاهی برای زیبایی بوده است ولی هیچگاه در طول تاریخ زنان و مردان ایرانی برهنگی نداشته اند حتی در دوره ی هخامنشی زنان ایرانی دارای روسری هایی بوده اند که از زیر آن گیسوانشان پدیدار بوده ولی حجاب و پوشش آن دوره با حجاب و چادرهای مشکی امروزه تفاوت زیادی دارد که در متن تحقیق به طور کامل به آن پرداخته شده است. در نهایت می توان گفت تبعیض در تمام موارد مسئله ای است که همواره با بشر بوده و خواهد بود همان طور که در بالا ذکر شد فقط نوع و ظاهر آن تغییر کرده و اشکال دیگری در جامعه نمایانگر می شود. مطالعات حاضر نشان می دهند که در مسئله پوشش و لباس در جامعه امروزی بیشترین تبعیض های جنسیتی وجود دارد و این درحالی است که در گذشته این امر شامل مواردی نظیر اشتغال و ازدواج بوده است.

بررسی مردم نگارانه فرهنگ عامه در بوستان سعدی
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1390
  شهرزاد مهدوی   عسگر عسگری نوری

فرهنگ عامه ی هر ملت، یکی از اجزای سازنده ی فرهنگ و از جمله عوامل شناسایی یک ملت می باشد که به صورت شفاهی و سینه به سینه انتقال می یابد و مهمترین بخش تاریخ و هویت یک جامعه را تشکیل می دهد. یکی از راه های شناخت و بررسی فرهنگ عامه ی هر سرزمین مطالعه ی کتب ادبی نویسندگان و شاعران آن سرزمین می باشد که در این پژوهش به بررسی فرهنگ عامه در بوستان سعدی پرداخته شد. در خصوص سعدی شیرازی کتاب ها و مقالات گوناگون در زمینه ی ادبی به نگارش در آمده است اما از نظر مردم شناختی کمتر به سعدی و آثارش توجه شده است. در این پژوهش سعی بر آن شد تا آداب و رسوم و باورها و مسایل فرهنگی و اجتماعی از بوستان سعدی استخراج و سپس از بعد مردم شناختی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. در این راستا حدود صد جلد کتاب و مقالات علمی و پژوهشی در زمینه های تاریخی، ادبی، مردم شناختی و سعدی شناسی مورد مطالعه و تحقیق قرار گرفتند و پس از آن به اسناد مکتب فونکسینالیسم، کارکردهای گوناگون فولکلور و عناصر تشکیل دهنده ی آن مانند امثال و حکم، داستان های امثال ، اعتقادات و باورهای دینی مردم، خوراک و پوشاک و طب سنتی مردم، مورد بررسی قرار گرفتند. در این پژوهش، سعدی به عنوان یک شاعر و ادیب انگاشته نشده است بلکه به عنوان مردم شناس، جامعه شناس و حتی طبیب وموسیقی دانی ماهر به بیان تمامی جلوه های یک فرهنگ می پردازد که در این رساله به آن توجه شده است . بدین ترتیب بوستان سعدی را می توان به عنوان گنجینه ای غنی جهت ریشه یابی بسیاری از امثال و حکم و اعتقادات و باورهای مردم قرن هفتم هجری و به طور کلی به عنوان یک منبع غنی مردم شناختی محسوب نمود. لذا یافته های این پژوهش به استناد موضوعات فرهنگی و اجتماعی یاد شده در کتاب بوستان گردآوری، طبقه بندی و تجزیه وتحلیل شده است .

تحلیل مردم نگارانه فرهنگ عامه در گلستان سعدی
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده علوم اجتماعی 1390
  زهرا مظفری   عسگری نوری

در خصوص سعدی شیرازی، از ابعاد گوناگون بویژه از دیدگاه ادبی کتب و مقالات بسیاری به رشته تحریر درآمده است.اما از منظر مردم شناسی کمتر کسی به سعدی و آثارش توجه نشان داده است.در تحقیق انجام شده سعی بر آن است تا آداب و رسوم و مسایل فرهنگی– اجتماعی قرن هفتم یعنی عصر سعدی از گلستان سعدی استخراج و از بعد مردم شناختی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد .جهت نیل به این مقصود حدود صد جلد کتاب و مقالات علمی پژوهشی گوناگون در حوزه های مردم شناختی،جامعه شناسی ادبیات و سعدی شناسی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتند و پس از آن به استناد مکتب فونکسیونالیسم، کارکرد های گوناگون فولکلور و عناصر تشکیل دهنده آن مانند امثال و حکم، طنز و شوخ طبعی،اعتقادات و باورهای دینی مردم و سایر موضوعات فرهنگی- اجتماعی عصر سعدی در حد توان دانشجو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.در این پژوهش سعدی فقط بعنوان یک ادیب و شاعر انگاشته نشده است. گاه سعدی را همچون مردم شناسی و جهانگرد یافتیم، که از راه مشاهده مشارکتی در بین مردم به بیان آداب و رسوم و اعتقادات، ضرب المثل های آن ها می پردازد و آن ها را ثبت و ضبط می کند و گاه بعنوان یک طبیب سنتی،موضوعات طب سنتی را در آثار خویش بویژه گلستان می آورد.گاه بسان یک موسیقیدان ماهر و مطلع از علم موسیقی، دستگاههای و آواهای موسیقی را به روشنی بیانمی کند.گاه بعنوان یک جامعه شناس قشرها و طبقات اجتماعی عصر خویش را بازگو می کند. بدین ترتیب گلستان سعدی را می توان بعنوان گنجینه ای کهن و منبعی جهت مطالعه و ریشه یابی بسیاری از امثال و حکم رایج امروزی، اعتقادات و باورهای دینی مردم،طب سنتی و... محسوب نمود، لذا اطلاعات این پایان نامه به استناد موضوعات فرهنگی و اجتماعی یاد شده در گلستان سعدی گردآوری،طبقه بندی و تجزیه و تحلیل شده است.

بررسی مردم شناختی شیوه های نگهداری از سالمندان در 30 سال گذشته در شهر کرج (مورد مطالعه 7 مورد از خانه های سالمندان دارای مجوز از سازمان بهزیستی)
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده علوم اجتماعی 1391
  مریم جمعدار   عسگری نوری

در این رساله سعی شده است سیر تغییر و منظور در جایگاه و منزلت سالمندان و نحوه نگهداری از آنان در طی 30 سال، مورد بررسی قرار گرفته و به دلایل تنزل جایگاه سالمندان در بین اعضای خانواده و جامعه، از دیدگاه مردم شناسی در جامعه نمونه 7 مورد از خا نه های سالمندان شهرکرج بپردازد. روش مطالعه در این پژوهش بهره گیری از جمع آوری و مطالعه اسناد و مدارک تاریخی و به خصوص مطالعه و انجام مشاهده میدانی همراه با استفاده از تکنیک های تکمیلی مصاحبه، صدابرداری، مشاهده همراه با مشارکت و پرسشنامه بوده است.و از ابزارهای فنی نظیر دوربین عکاسی و هم چنین بررسی عکس ها و تصاویر برجای مانده، کاغذ و قلم مورد استفاده قرار گرفته است. گذر از جامعه سنتی به جامعه صنعتی و درپی آن تغییرات اقتصادی-اجتماعی و پیشرفت علوم پزشکی، موجب کاهش مرگ ومیر و افزایش طول عمر وامید به زندگی طی قرون اخیر گردیده است. که در نهایت منجر به رشد جمعیت سالمندان و سالخورده شدن جمعیت گردیده است. موقعیت و جایگاه آنان به ویژه در شهرهای بزرگ در مقایسه با گذشته تضعیف شده و الزامات جوامع امروزی(زندگی ماشینی) سالمندان و خانواده آنان را با مشکلاتی مواجه ساخته است. در جوامع سنتی، سالمندان نقش حکمیت و ریش سفیدی را داشته اند و دارای جایگاه قدرت و از اعتبار اجتماعی برخوردار بوده اند. و با این ابزارها برای خود منزلت و پایگاه اجتماعی داشته و ایفای نقش های کلیدی در خانواده و جامعه را دارا بودند. الزامات زندگی ماشینی و صنعتی چون؛ سست شدن و تضعیف نقش سنت ها، کاهش حجم خانواده و هسته ای شدن آن، اشتغال زنان و شکاف نسل ها و ایجاد فاصله بین سالمندان و فرزندان و نوه هایشان و تغییر در معماری و فضای منازل مسکونی به عنوان مهم ترین علل کاهش جایگاه سالمندان در جوامع جدید شمرده می شود. اما باتوجه به کاهش اقتدار و منزلت سالمندان در جوامع جدید و تغییر نقش و کارکرد آنها عامه مردم هنوز به حضور پررنگ سالمندان در صحن و سرای خانه، و اینکه حضورش رونق بخش و برکت زندگی است واعتقاد دارند. جامعه ما اگر چه از نظر مادی پیشرفت داشته است، اما دچار تاخر معنوی شده و سپردن سالمندان به مراکز نگهداری را جزء ارزش های جامعه نمی دانند و این نهاد عاریه(خانه سالمندان) با فرهنگ کشورمان تطبیق ندارد. در جامعه ما اکثر خانواده ها سنتی هستند و در تصمیم گیری جهت سپردن سالمند به خانه سالمندان با مشکل مواجه می شوند و در نهایت خانواده باکوله باری از گناه و فشار روحی و روانی و بدون اینکه اطرافیان و بستگان متوجه این امر شوند، سالمند را به خانه سالمندان روانه می کنند. هرچند آغوش گرم و صمیمی خانواده فضای مناسبی برای نگهداری و زیست سالمند می باشد، اما باتوجه به الزامات جامعه صنعتی و ماشینی وتغییر در نظام خانواده و کارکردهای آن از گسترده به هسته ای، شرایط را به سوی نگهداری از سالخوردگان در مراکز سالمندان سوق داده است.

گونه شناسی اسباب بازی های سنّتی و مدرن، مطالعه موردی اقوام لر، کرد، فارس، آذری ساکن محلات مرکزی شهر تهران
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده علوم اجتماعی 1391
  زهرا امیریزدانی   مجید کاشانی

بازی ها همیشه به عنوان جنبه ایی از فرهنگ ها مورد توجه انسان شناسان بوده اند. انسان شناسانی نظیر: برونسیلاو مالینوفسکی(bronis?aw malinowski) در مورد بازی های کودکان تروبریاند مطالب فراوانی ذکر کرده است؛ همین طور ادوارد بارنت تایلور(edward burnetttaylor؛) در کتاب انسان شناسی خود که در سال 1881 منتشر کرده است،نمایش و بازی را در فرهنگ های باستانی و قبیله ای بررسی کرده است. تقریبا بیشتر مردم شناسان؛ هریک به گونه ای به این موضوع مهم فرهنگی توجه کرده اند. مسلما شناخت و درک خاستگاه جغرافیایی و فرهنگی بازی ها و تعیین هویت و روند تحول و تطور تاریخی آن ها در هر جامعه،از سویی به شناخت کلی شکل زندگی اجتماعی مردم و رفتارهای عینی و ذهنی گروه ها و قشرهای اجتماعی جامعه نیاز دارد؛و از سویی دیگر می تواند پژوهشگران را تا اندازه ای در شناخت نوع و شکل جامعه و روابط اجتماعی و فرهنگی مردم و اوضاع اقلیمی جامعه ای که بازی ها در آن زاده و رشد کرده و بالیده اند،کمک کند. در این تحقیق، هدف کلی عبارت بوده است از :گونه شناسی اسباب بازی های جدید و سنّتی اقوام ساکن در مناطق مرکزی شهر تهران که از طریق طبقه بندی شکلی، محتوایی و کارکردی آن ها و به طور کلی از طریق گونه شناسی ظاهری اسباب بازی ها(رنگ، جنس، اندازه و...)، نوع باورهای بازیکنان و معانی بازی ها، اشخاص بازی کننده(به لحاظ جنس،سن،قومیت و...)، آثار و تبعات بازی ،انگیزه شناسی در کاربرد اسباب بازی ها و به ویژه محتوای فرهنگی اسباب بازی ها و هم چنین از طریق مرور و مطالعه زمینه پیدایش و منشا شکل گیری بازی های ایرانی که غالبا منجر به یافته هایی در زمینه شیوه های استفاده و به کارگیری اسباب بازیها و روش مقایسه و تطبیق اسباب بازی های سنّتی و جدید ایران بوده،انجام شده است. بنابر مطالعات تاریخی و یافته های علمی این پژوهش:اولا-اسباب بازی های جمع آوری شده به لحاظ شکل شناسی،دارای گونه بندی بسیار متنوعی از نظر جنس،رنگ،اندازه و..بوده است. این امر هر چه قدر به عصر کنونی نزدیک تر شده ایم،تنوع آن نیز بیشتر شده است با این همه؛ به لحاظ جنس اسباب بازی ها، در گذشته ؛بیشتر اسباب بازی ها مردم ساخت و طبیعی و در حال حاضر ؛ بیشتر تولیدات کارخانه ای و یک شکل هستند. ثانیا یافته ها حاکی از آن است که در ادبیات باستانی ایران چه به لحاظ قصه ها و متل ها و فولکلور و حتی آیین ها و مراسم و چه به لحاظ جایگاه بازی و اسباب بازی در گذشته در بین اقوام و گروه های اجتماعی ایران تفاوت های زیادی وجود داشت؛ اما با توجه به کاهش و اضمحلال برخی از بازی ها و مشکلات زندگی شهری در شرایط کنونی؛ تفاوت های کمّی بین قومیت ها در باورها و تصورات و انگاره های فرهنگی و به خصوص به کارگیری اسباب بازی ها، از نظر بازی کنندگان ، شیوه های بازی وخصوصیات زمانی و مکانی آن ها وجود دارد. ثالثا نحوه ساخت، نگهداری و شیوه بازی با اسباب بازی های مختلف دارای پیشینه و سوابق تاریخی طولانی بوده و اصولا در طول دوره های مختلف تا کنون تغییرات زیادی را پشت سر گذاشته است. و در نهایت یافته های این تحقیق درزمینه مقایسه اسباب بازی های سنّتی و قدیمی حاکی از آن است که اسباب بازی های جدید، اصولا چه از نظر تفاوت های ارزشی و چه از نظر کارکردی در اسباب بازی های سنتی تغییرات عدیده ای به وجود آمده است چرا که تنگناهای زندگی شهری و آپارتمان نشینی و کاهش حجم خانواده و به ویژه تغییر خانواده گسترده به خانواده هسته ای و هم چنین مشغله های روزانه مردم و اوقات فراغت کم آن ها به ویژه در شهرهای بزرگ موجب شده است که اسباب بازی ها از نظر حجم کوچک تر،از نظر رنگ متنوع تر و از نظر بازیکنان تعداد کمتر و به لحاظ آثار روانی و ارزشی و به ویژه انتخاب مفاهیم فرهنگی بی هویت تر گردند، با این ملاحظه که می توان گفت که اسباب بازی ها هم مانند سایر جنبه های زندگی انسان ها که متولد می شوند، رشد می کنند و می میرند. زندگی در مناطق مرکزی شهر تهران، خارج از تغییرات فرهنگی ایجاد شده در زندگی شهری نبوده و لذا نوع وسایل و اسباب بازی هایی که در بین مردم ساکن در این محدوه جغرافیایی رواج داشته است همراه با تغییرات کلی و کلان زندگی اجتماعی دچار تحول و دگرگونی شده است.

تحلیلی مردم شناختی کارکرد ایزد بانوان در ایران باستان مورد مطالعه آناهیتا ? سپندارمذ چیستا دایانا
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده علوم اجتماعی 1392
  آزاده آقارضاکاشی   محمد همایون سژهر

چکیده رسـاله پیـــش رو تـحـلیلی دیـن پژوهی می باشد و نقــش باورها و اعتـقادات دیـنی اســطوره ای و پژوهشی انگاره ای و نمادین تفـسـیری است . اینـکه در اعتقادات مردمان پیـش از تاریخ و تـاریخ ایران باستان الاهه های مادری وجود داشــته اند که به عنوان خداوند مورد ستایش و پرستـش قرار می گرفتند. از جمله آنها ، آناهـیتا، سـپندارمـذ، چیــستا و دایانا می باشد مردمان باستانی با توسل و نذر و نیاز بـه این الاهه ها سعادت ، خوشـبختی و نعمـت را خواسـتـار بوده اند. و هر کـدام از این الاهه ها وظـیفه ویژه ای داشته است. آناهیتا الاهه بارندگی و زایـندگی بوده است . سپندارمذ الاهه زمین است و در اساطیر زمین زن و آسمان مرد تـصور می شـده است و چون زمـین قدرت تولید داشته است به آن صفت زنانه داده اند . چیـستا ایزد بانویی که می آموزد بایـد از کدام راه رفـت تا به سعادت رسید و ایزد علم و دانش نیز شناخته می شود. و ایزد بانو دایانا که به دیـن نیز معروف است در سر پل چینود به صورت زنی زیبا برای درستکاران و به صورت زنی زشت چهره برای انسانهای گناهکار در می آید. و انسانهای درست کار با اجازه دایانا از پل چینود رد می شوند . آیا این ایزدبانوان ریشه مشترکی دارند و کارکرد آنها چه بوده است؟ واژگان کلیدی: ایران باستان، مردم شناختی، ایزد بانوان، آناهیتا، سپندارمذ، چیستا، دایانا

مطالعه مردم شناختی سینمای عبدالرضا کاهانی (مطالعه موردی فیلم بیست)
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده علوم اجتماعی 1392
  نغمه خضری پور   سعید آقایی

سینما دارای ماهیت اجتماعی است وپدیده ای خنثی نیست وبر تمامی ارکان جامعه موثر است.مطالعات سینمایی و نظریه فیلم، در این سالها شکل تازه ای به خود گرفته است ودیگر نمی توان سینما را به تنهایی، و یکه در حوزه هنرهای هفتگانه ،مورد تامل و بررسی قرار داد. این رساله می کوشد ، فیلم" بیست " به کارگردانی آقای عبدالرضا کاهانی را به لحاظ جنبه ی مردم شناختی، مورد بررسی قرار بدهد. همچنین زمینه های فرهنگی-اجتماعی ، موثر بر شکل گیری شخصیتهای فیلم بیست را تجزیه و تحلیل نماید. یافته ها ی پژوهش نشان می دهد که تالار سلیمانی یا اجتماع کوچک آن، در واقع نمادی از اجتماع بزرگ ایران است. آنگونه که جامعه ایران از دیرباز دارای نگاهی اندوه بار بوده است و آثار هنری و ادبی موجودکه موجی از تاثیر فرهنگ در آن دیده می شود، ترکیبی مرد سالار ،که خشونت و تبعیض زنان را در پی دارد. همچنین تحلیل قدرت، که استبداد را به عنوان نتیجه ای حتمی و نماد دیرین سلطه نظام مردسالارانه ی شرقی را بر جامعه ، دنبال خود یدک می کشد و آثار شوم وتاریک آن در هزاره ها تبلور خود را در تمام ارکان فرهنگی جامعه بر پا می دارد. روش مطالعه در این پژوهش ،تحلیل محتوای کیفی و کتابخانه ای ،به علاوه مشاهده ی مستقیم فیلم بیست و توصیف وتفسیر نمادهای این فیلم بوده است . کلیدواژه:مردم شناختی ،ایران، سینما، عبدالرضا کاهانی، بیست