نام پژوهشگر: منیژه مختاری دیزجی

نور- گرما تیمار سلولهای sk-br-3 با استفاده از نانوتوپکهای دی اکسید سیلیسیم طلا اندود و مسلح شده با آنتی بادی vhh ضد گیرنده فاکتور رشد اپیدرمی 2 انسانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1388
  فرزانه شیخ الاسلامی   محمد جواد رسایی

امروزه چالش بزرگ انسان عصر ما سرطان است. سالها پیش ازسوزاندن برای درمان انواع تومورهای سرطانی استفاده می شد و این منجر به تکامل وگسترش انواع وسایل تولید کننده گرما نظیر: امواج ماکروویو، گرم کنهای برقی ساده، امواج صوتی و پرتو لیزر در درمان سرطان شد. پیشرفتهای جدید در دانش نانوذرات و نانوتکنولوژی سبب شد که دانشمندان به استفاده از نانوذرات در تشخیص، تصویر برداری ودرمان تومورها بپردازند. پس از آن گروهی دیگراز محققین نانوتوپکها را برای نور-گرما درمانی تومورها پیشنهاد کردند. نانوتوپک از یک هسته مرکزی از جنس سیلیکا و روکش نازکی ازنانوذرات طلای یک نانومتری ساخته شده است و نسبت قابل تنظیم این دو بهم سبب می شود که نانوتوپک خاصیت جذب یا متفرق کردن نور را دارا باشد. زمانیکه به نانوتوپکهایی با هسته سیلیکایی به قطر nm100 و با روکشی از ذرات طلا به قطر nm 10 نور لیزری در ناحیه نزدیکبه زیر قرمز nm)1100-700) تابانده شود، الکترونهای لایه ظرفیت که بنام پلاسمون سطحی نیز مشهورند تحریک شده و بقدر کافی گرم می شوند که مرگ سلولی سلولهای سرطانی و حذف تومور راالقا کنند. vhh بخش بسیار متغیرآنتی بادی زنجیره سنگین شتری که در سال1993 کشف شد. نانو بادی نوترکیب شتری (vhh) یک دهم وزن مولکولی یک آنتی بادی مونوکلونال موشی را دارد و دارای حلالیت بالا، پایداری فیزیکی- شیمیایی زیاد، تولید انبوه و بیان خوب در میکروارگانیسمها، نفوذ سریع در بافتها و زمان پاکسازی مناسب از خون است. در این تحقیق ما با استفاده از کتابخانه فاژمیدی که حاوی قسمتهای متغیر آنتی بادی شتری بود و به کمک تکنیک نمایش فاژی توانستیم علیه دومن خارج سلولی فاکتور رشد اپیدرمی 2 انسانی (her-2) یک نانوبادی نوترکیب تک دومنی جدا کنیم که آن را sr-87 نامیدیم. بیان بیش از حد her-2 گاهی اوقات منجر به سرطان سینه با پیشرفت سریع و پاسخ کم به درمان می شود. هدف گیری گیرنده her-2استراتژی خوبی برای هدف گرفتن سلولهای سرطانی بیان کننده آن است. همچنین ما نانوتوپکهایی با مشخصاتی که ذکر شد، ساختیم و نانوبادی sr-87 را به آن متصل نمودیم و به منظور نور- گرما تیمار بر سلولهای سرطانی helas3 (her-2-) و sk-br-3(her-2+) اثر دادیم. سپس نور لیزری به طول موجnm 830به آن تاباندیم. آزمایشات ما روی چند گروه متفاوت انجام گرفت و نتایج بدست آمده نشان داد که نانوتوپکهای کونژوگه شده به نانوبادی فقط به سلولهای sk-br-3متصل می شوند زیرا برخلاف سلولهای helas3 آنها گیرنده فاکتور رشد اپیدرمی 2 انسانی دارند. زمانی که هر دو رده سلولی در معرض پرتو لیزر قرار می گیرند اثر لیزر بصورت بیش از 80%مرگ سلولی فقط در سلولهای sk-br-3 مشاهده می گردد.

تأثیر کاف مسدود کننده شریان بر تمایز رفتار الاستیک شریان رادیال سالم و مبتلا به آترواسکلروز در طول سیکل قلبی با استفاده از بررسی تصاویر اولتراسونوگرافی داپلر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1388
  مهرآور رفعتی   منیژه مختاری دیزجی

چکیده مقدمه واهداف: بیماری های قلبی- عروقی یکی از دلایل مرگ و میر در جهان است. یکی از عوامل شایع منجر به بیماری های قلبی- عروقی آترو اسکلروز شریان ها است. امروزه ارزیابی غیر تهاجمی پارامترهای بیومکانیکی به دلیل افزایش اتساع پذیری شریان با استفاده از روش های فراصوتی و در شرایط هیپرمی مورد توجه محققین است. در مطالعه حاضر پس از استخراج پروتوکل اجرایی اعمال هیپرمی در افراد سالم، رفتار الاستیک شریان بازویی افراد سالم و مبتلا به آترواسکلروز در دو راستای شعاعی و طولی در شرایط اعمال هیپرمی غیرفعال و بدون آن برآورد می شود. در ادامه تأثیر هیپرمی غیرفعال در پیش بینی تمایز گروه های سالم و مبتلا به آترواسکلروز مقایسه خواهد شد. مواد و روش ها: در مطالعه حاضربرای استخراج پروتوکل اجرایی اعمال هیپرمی با حداکثر استرین شعاعی و حداکثر تغییرات سرعت جریان خون، 10 مرد سالم با میانگین سنی 2±40 سال مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاکی از تأثیر معنی دار هیپرمی در رفتار بیومکانیکی شریان بازویی در شرایط انسداد 150 میلی متر جیوه به مدت 5 دقیقه ناحیه فوقانی شریان بازویی است. در این مطالعه زمان بهینه بررسی رفتار شریان 45 تا 60 ثانیه پس از رهایی از انسداد پیشنهاد شد. ابتدا تصاویر b-mode و داپلر شریان بازویی با 30 فریم در ثانیه و در طول سه سیکل قلبی و در شرایط اعمال هیپرمی و بدون آن، ذخیره و برای اندازه گیری off line به کامپیوتر شخصی منتقل شد. سپس برای استخراج پارامترهای فیزیکی پایه در راستای شعاعی شریان بازویی از تصاویر متوالی فراصوتی، نرم افزار تخمین حرکت برای اندازه گیری تغییرات شعاعی دیواره شریان و تغییرات ضخامت دیواره بر اساس الگوریتم ماکزیمم گرادیان طراحی و کالیبره شد. در ادامه برای تخمین حرکت طولی دیواره شریان، نرم افزار تخمین حرکت بر اساس الگوریتم تطبیق بلوک طراحی و کالیبره شد. در این مطالعه پارامترهای بیومکانیکی در دو راستای شعاعی و طولی شریان بازویی 90 مرد با میانگین سنی12±55 سال در سه گروه شریان کاروتید سالم، شریان کاروتید مبتلا به تنگی کمتر از 50 درصد و شریان کاروتید مبتلا به تنگی بیش از 50 درصد در شرایط اعمال هیپرمی و بدون آن برآورد شد. برای بررسی تمایز میان گروه ها از آزمون آماری آنالیز واریانس استفاده شد. پس از بررسی گروه ها با آزمون تحلیلی آنالیز تشخیص، حساسیت و ویژگی روش بر اساس پارامترهای فیزیکی و بیومکانیکی برآورد شد. نتایج: در بررسی شریان بازویی چپ پارامترهای استرین شعاعی، fmd، استرس های محیطی ماکزیمم، مینیمم و میانگین، مدول الاستیک محیطی، فلوی ماکزیمم، مینیمم و میانگین، استرس های برشی ماکزیمم، مینیمم و میانگین، استرین برشی و مدول برشی تخمین زده شد. آنالیز آماری با استفاده از آنالیز واریانس نشان داد که اختلاف معنی داری از نظر پارامترهای فیزیکی و مکانیکی در حضور هیپرمی نسبت به عدم حضور آن میان سه گروه مردان سالم، مبتلا به تنگی آترواسکلروتیک کم تر از 50 درصد و بیش از 50 درصد وجود دارد. توابع تشخیص حاصل از آنالیز تشخیص براساس پارامترهای فیزیکی و مکانیکی نشان داد که با بررسی مدول برشی می توان با صحت تشخیصی 90 درصد گروه های مورد بررسی را متمایز نمود. نتیجه گیری: با استخراج پارامترهای بیومکانیکی در شرایط اعمال هیپرمی امکان تمایز گروه های مبتلا به آترواسکلروز و سالم با حساسیت و ویژگی بالاتری وجود دارد. کلمات کلیدی: امواج فراصوتی، خواص بیومکانیکی، رفتار الاستیک، هیپرمی، شریان بازویی، آترواسکلروز

بررسی اثر همزمان امواج التراسوند دو فرکانسه بر نانوذرات پلیمری محتوی داروی doxorubicin و کاربرد آن در تومور سرطانی مدل حیوانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1389
  هادی حسن زاده نامقی   منیژه مختاری دیزجی

مقدمه: با توجه به نرخ بالای مرگ و میر ناشی از سرطان و شیوع بالای سرطان پستان در بین زنان، روش های جدیدی برای هدایت مستقیم داروهای شیمی درمانی به تومور توسعه یافته اند. در این تحقیق، با تابش امواج با فرکانس بالا ( mhz3 و1) و پائین ( khz130 و 28) اثر هم زمان این دو فرکانس در افزایش میزان حفره سازی گذرا و محدود نمودن ناحیه حفره سازی جهت بهینه سازی انتقال دارو توسط نانوذرات پلیمری به تومور و بررسی میزان موثر بودن این روش درمانی در درمان تومور آدنوکارسینومای پستان در حیوان balb/c ماده بررسی گردید. مواد و روش ها: پس از مقایسه دو روش دزیمتری شیمیایی ترفتالیک اسید و ساب هارمونیک در فرکانس mhz 1 و انتخاب روش ساب هارمونیک، برای افزایش بازده تولید حفره سازی گذرا از ترکیبات فرکانسی دوگانه، برای سنجش آن در محیط آبی از روش ساب هارمونیک و برای بررسی گستردگی ناحیه حفره سازی از روش فویل آلومینیوم استفاده شد. پس از انتخاب پروتکل مناسب تابش دهی و ساخت حامل دارو با ابعاد nm14، توزیع دارو در بافت های مختلف بررسی گردید. جهت درمان، حیوان ها به 7 گروه 9 تایی تقسیم شده، تزریق دارو با دز mg/kg 3/1 به صورت i.v. و تابش دهی به مدت 5/2 دقیقه صورت گرفت. حجم تومور به مدت یک ماه هر 3 روز یک بار اندازه گیری شده، بقای حیوان ها ثبت گردید و بررسی پاتولوژیک در گروه های مختلف انجام شد. با توجه به روند رشد تومور در گروه درمان منتخب، زمان تکرار تزریق و تابش دهی انتخاب گردید. نتایج و نتیجه گیری: نشان داده شد که روش ساب هارمونیک روشی مناسب در ارزیابی حفره سازی گذرا می باشد. در مقایسه پروتکل های مختلف نشان داده شد که پروتکل khz 28 با شدت w/cm2 04/0 و mhz 3 با شدت w/cm2 2 دارای بیش ترین بازده و محدودترین ناحیه حفره سازی می باشد. تابش دهی با پروتکل منتخب سبب افزایش برداشت دارو در تومور می گردد (عدد p کم تر از 05/0). درمان با روش پیشنهادی سبب کاهش رشد تومور نسبت به سایر گروه ها شده و با تکرار درمان در روز پانزدهم، رشد تومور کنترل شده و بقای حیوان ها افزایش می یابد که بررسی های پاتولوژیک نیز موید این مسئله می باشد. کلمات کلیدی: تابش دهی دوفرکانسه فراصوت، حفره سازی گذرا، آنالیز ساب هارمونیک، ترفتالیک اسید، انتقال دارو، دوگزوروبیسین

بررسی تاثیر عصاره آبی زعفران و کاروتنوئیدهای آن (کروسین و کروستین) بر درمان، پیشگیری و میزان سنتز dna در بافت توموری، در سرطان معده القاء شده توسط ان-متیل-ان-نیترو-ان-نیتروزوگوانوزین(mnng )در موش صحرائی نر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1389
  حمیدرضا میری   محمد علی محققی

مقدمه: سرطان معده دومین علت مرگ و میر ناشی ازسرطان در سراسرجهان می?باشد. بنابراین اساس درمان سرطان معده، جراحی و حذف تومورها می?باشد. بنابراین درمان تکمیلی و پیشگیری از اهداف اصلی در این زمینه می?باشد. عصاره زعفران، کروسین و کروستین در بعضی از سرطانها، اثرات ضدسرطانی نشان داده اند. تاکنون هیچ گزارشی در مورد اثر این مواد درسرطان معده مشاهده نشده است. در مطالعه حاضر، ما اثرات مفید این عوامل را در پیشگیری و درمان تغییرات بافتی القاء شده به وسیله mnng و به علاوه کاربرد تصاویر سونوگرافی در غربالگری القاء تومور بررسی?شد. مواد و روشها: مطالعه در دو بخش بر روی موشهای صحرایی انجام شد. دربخش درمانی، 120 موش با وزن 120-100 گرمی، به دو گروه تقسیم شدند: گروه کنترل(10موش که فقط آب دریافت کردند) و گروه تحت تیمار با mnng (110 موش که 42 هفته 100 میکروگرم mnng در هر سی?سی آب 42 هفته دریافت?کردند). مطالعات سونوگرافی تغییرات معدی را در 55 موش نشان داد که آنها به ده گروه مختلف بدون درمان و تحت درمان با (mg/kg/day) 175-150 و 100 عصاره آبی زعفران، (mg/kg/day)60-50 و 40 کروسین و (mg/kg/day) 100-75 و 50 کروستین تقسیم شدند. این مواد چهار بار و هر ده روز یکبار از طریق درون صفاقی، به موشها تزریق شدند. در مطالعه پیشگیری، 120 موش 50-30 گرمی به دوازده گروه تقسیم شدند و غلظت?های مشابه از عوامل مذکور را از طریق گاواژ و همزمان با mnng دریافت نمودند. همه موشها بعد از 20 هفته کشته شدند. نتایج و بحث: نتایج ما، هماهنگی یافته?های سونوگرافی و آسیب شناسی با یکدیگررا نشان دادند. میزان حساسیت و اختصاصی بودن سونوگرافی به ترتیب 6/96% و 78/78% بود. اثرات ضد سرطانی و پیشگیری?کنندگی مفیدی ازعصاره زعفران، کروسین و کروستین در میزان صدمات بافتی ، سنتز dna و ظرفیت آنتی?اکسیدانی پلاسما دیده شد. بهترین نتایج در هر دو مطالعه مربوط به دز100 میلی?گرم/کیلوگرم کروستین بود.

ارزیابی زاویه ی پیچش بطن چپ قلب از نمای طولی و مقایسه ی آن با نمای عرضی در افراد سالم و بیماران مبتلا به تنگی آترواسکلروتیک عروق کرونر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1389
  زهرا عرب بافرانی   منیژه مختاری دیزجی

مطالعات اخیر نشان داده اند، که با بروز تنگی در عروق کرونر خصوصیات مکانیکی و عملکرد موضعی عضله میوکارد تغییر می کند . بدین منظور دستیابی به تکنیک های تشخیصی پیشرفته، شناخت بهتر مکانیک و عملکرد عضله میوکارد ضروری است . پیچش قلب به عنوان یکی از پارامترهای مکانیکی قلب به طور گسترده مورد توجه قرار گرفته است. چرخش پادساعتگرد اپیکال و ساعتگرد بیسال در امتداد محور طولی در طول فاز سیستول موجب پیچش بطن چپ می شود. در مطالعه حاضر ابتدا همبستگی حداکثر زاویه پیچش از نمای طولی و نمای محور کوتاه و نیز زمان رسیدن به حداکثر این زاویه در دو نمای مذکور مورد بررسی قرار گرفت و سپس تمایز حداکثر زاویه پیچش و زمان رسیدن به این زاویه در افراد سالم و بیمار با تنگی محسوس عروق کرونرlad (left anterior descending) بررسی خواهد شد. مواد و روش ها: در این مطالعه، ابتدا برای بررسی همبستگی حداکثر زاویه پیچش از نمای طولی و نمای محور کوتاه و نیز زمان رسیدن به حداکثر این زاویه در دو نمای مذکور 14 مرد سالم با میانگین سنی 5 ± 46 مورد مطالعه قرار گرفتند. با استفاده از آزمون آنالیز همبستگی پیرسون؛ وابستگی میان پارامترهای مذکور بررسی شد. سپس برای بررسی اهمیت پارامتر فیزیکی حداکثر زاویه پیچش در تمایز ضایعات بافت قلبی 10 بیمار با تنگی معنی دار در شریان کرونر lad با میانگین سنی 7 ±47 مورد بررسی قرار گرفت و با گروه سالم مقایسه گردید. تصاویر فراصوتی متوالی سگمان های بیسال و اپیکال با آهنگ50 تا 60 فریم در ثانیه در دو نمای طولی (چهار حفره ای) و نمای محور کوتاه ثبت گردید. سپس با استفاده از تکنیک ردیابی اکو تحت الگوریتم انطباق بلوک، تصاویر متوالی فراصوتی؛ پردازش و حداکثر زاویه پیچش بطن چپ و زمان رسیدن به این زاویه از نمای طولی و نمای محور کوتاه برآورد شد . تمایز میان گروه سالم و بیمار با استفاده از پارامتر فیزیکی پیچش قلب و زمان رسیدن به این زاویه توسط آنالیز آماری t-test با سطح معنی داری بیش از 95 درصد بررسی شد. نتایج: حداکثر زاویه پیچش در نمای محور کوتاه، نمای طولی، زمان رسیدن به این زاویه از نمای محور کوتاه و نمای طولی در افراد سالم به ترتیب 1/2 ± 4/17، 6/5 ± 2/33، 24±290، 22±290 بدست آمد . نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که همبستگی معنی داری میان حداکثر زاویه پیچش از نمای طولی و حداکثر زاویه پیچش از نمای محور کوتاه وجود دارد (با ضریب همبستگی 826/0 و سطح معنی داری بیش از 95 درصد). همین طور همبستگی معنی داری میان زمان رسیدن به این زاویه از نمای طولی و نمای محور کوتاه برآرد شد ( با ضریب همبستگی 972/0 و سطح معنی داری بیش از 95 درصد) . حداکثر زاویه پیچش در نمای محور کوتاه، نمای طولی، زمان رسیدن به این زاویه از نمای محور کوتاه و نمای طولی در افراد بیمار به ترتیب 32/1 ± 65/10، 16/2 ± 15/24، 41±344، 44±358 بدست آمد . با استفاده از آنالیز آماری t-test نشان داده شد که اختلاف معنی داری از نظر پارامترهای حداکثر زاویه پیچش از نمای طولی و حداکثر زاویه پیچش از نمای محور کوتاه وجود دارد. تمایز معنی داری نیز میان دو گروه بر اساس پارامتر زمان رسیدن به حداکثر زاویه پیچش از نمای طولی و زمان رسیدن به این زاویه از نمای محور کوتاه حاصل شد . نتیجه گیری: با توجه به همبستگی معنی دار میان حداکثر زاویه پیچش از نمای محور کوتاه و نمای طولی و امکان متمایز ساختن گروه بیمار و سالم با استفاده از پارامتر پیچش قلب از نمای طولی، به نظر می رسد ارزیابی زاویه پیچش از نمای طولی بتواند جایگزین ارزیابی زاویه پیچش از نمای محور کوتاه شود .

بررسی تکرار تابش همزمان دو فرکانس فراصوتی کم شدت در درمان تومورهای جامد آدنوکارسینومای پستان موش نژاد balb/c با حضور حساس کننده صوتی هماتوپورفرین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1389
  محبوبه علم الهدی   منیژه مختاری دیزجی

مقدمه: بر اساس مراحل رشد و پیشرفت تومور و مشاهده اثر درمانی تابش هم زمان دو فرکانس امواج فراصوت و در حضور داروی حساس کننده(سونودینامیک تراپی) در تحقیقات گذشته، لذا در تحقیق حاضر اثر تکرار تابش همزمان دو فرکانس امواج فراصوت کم شدت، در درمان تومورهای جامد آدنوکارسینومای پستان موش نژاد balb/c با حضور حساس کننده صوتی هماتوپورفرین، مقایسه شده است. مواد و روش ها: موش های حامل تومور در 13 گروه شامل گروه های (a)کنترل، (b)شم، (c)تزریق هماتوپورفرین(hp)، (d)تابش امواج فراصوت khz 150 (e)تابش امواج فراصوتhp +khz 150 (f)تابش امواج فراصوت mhz1، (g)تابش امواج فراصوتhp+ mhz1 (h)تابش امواج فراصوت1mhz80%pulse+150khzcon (i)تابش امواج فراصوت1mhz80%pulse+150khzcon+hp، (j)تکرار تابش 1mhz80%pulse+150khzcon+hp در روز 6ام پس از تابش اولیه، (k)تکرار تابش با hpدر روزهای 6 و12ام پس از تابش اولیه، (l)تکرار تابش با تزریق hpدر روزهای 6، 12 و 18ام پس از تابش اولیه، (m)تابش تقطیعی در روزهای 3، 6 و 9ام پس از تابش دهی اولیه، مورد مطالعه قرار گرفتند. پس از اعمال پروتکل درمانی، حیوانات حامل تومور به مدت 30 روز تحت بررسی قرار گرفتند و پارامترهای تأخیر در روند رشد تومور شامل درصد حجم نسبی، درصد توقف در رشد تومور و زمان رسیدن حجم تومور به دو (t2) و پنج (t5) برابر حجم اولیه، استخراج شد. نتایج: بررسی آماری کلیه پارامترهای تأخیر در روند رشد تومور در 9 گروه a، b، c، d، e، f، g، h و i گویای معناداری در کند کردن روند رشد تومورها در گروه i در مقایسه با سایر گروه ها، می باشد. همچنین تمایز معنی دار میان درصد حجم نسبی تومور در گروه i با گروه های l و m پس از درمان اولیه وجود دارد (05/0p<). درصد مهار شدگی رشد تومور در گروه l وm، به طور معنی داری بیش از گروه i است. مقایسه آماری زمان های رسیدن حجم تومور به دو و پنج برابر حجم اولیه نیز تمایز معنی دار میان گروه های تحت درمان با تکرار تابش را نسبت به گروه های درمان تحت یک بار تابش نشان می دهد (05/0 >p). نتیجه گیری: تابش همزمان دو فرکانس در حضور حساس کننده و افزایش دفعات تکرار تابش، شیب روند رشد تومور، کاهش پیدا خواهد کرد.

بررسی شاخص های موثر بر پیشرفت و درمان بیماری آترواسکلروز شریان آئورت خرگوش باروش های فراصوت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1389
  طاووس رحمانی چراتی   منیژه مختاری دیزجی

مقدمه و اهداف: بیماری آترواسکلروز مهم ترین عامل تهدید کننده سلامت بشر در دنیای کنونی می باشد. در این مطالعه با استفاده از روش های فراصوتی شاخص های بیومکانیکی موثر بر پیشرفت و درمان بیماری آترواسکلروز شریان آئورت شکمی خرگوش مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روش ها:. در این تحقیق 47 خرگوش از نژاد سفید نیوزیلندی با استفاده از رژیم غذایی حاوی 2% کلسترول به بیماری آترواسکلروز مبتلا شدند. خرگوش های مورد بررسی در دو فاز پیشرفت و درمان بیماری مورد بررسی قرار گرفتند. در فاز اول، شناسایی بیماری 14 خرگوش در هفته های 2، 4، 6 پس از شروع تغذیه، و در فاز دوم، بررسی روند درمان، 33 خرگوش در هفته های سوم، ششم و نهم پس از تأیید بیماری تحت مطالعه فراصوتی قرار گرفتند. خرگوش های بیمار به سه گروه درمانی شامل a: گروهی که با قطع رژیم پرکلسترول تحت درمان قرار گرفتند. b: گروهی که که به همراه رژیم پرکلسترول اتوروستاتین دریافت کردند و c: گروهی که با قطع رژیم پرکلسترول و دریافت اتوروستاتین تحت درمان قرار کرفتند، تقسیم شدند. تصاویر فراصوتیb-mode از شریان آئورت شکمی حیوان با 46 فریم در ثانیه در حالت پایه و در حین هایپرمی (تزریق استیل کولین و نیتروگلیسیرین) ثبت شد. با استفاده از نرم افزاری که بر اساس دو الگوریتم گرادیان بیشینه و برنامه ریزی پویا نوشته شد، تغییرات لحظه ای قطر شریان در طول سیکل قلبی استخراج شد. از نرم افزار متکی بر الگوریتم تطبیق بلوک، جابجایی طولی دیواره خلفی شریان استخراج گردید. بر اساس تغییرات لحظه ای دیواره شریان آئورت شکمی در دو راستای شعاعی و طولی حداکثر؛ حداقل و میانگین تغییرات قطر و جابجایی طولی اندازه گیری شد. تصویربرداری داپلر از آئورت شکمی خرگوش نیز امکان استخراج تغییرات لحظه ای جریان خون را فراهم نمود. بر اساس پارامترهای فیزیکی پایه؛ شاخص های بیومکانیکی شریان شامل استرین شعاعی، اتساع پذیری، کامپلیانس، مدول الاستیک، ایندکس مقاومتی، ایندکس پالسی، استرس برشی، استرین برشی و مدول الاستیک برشی برای هر دو مرحله بیماری و درمان برآورد شد. به منظور بررسی عملکرد اندوتلیال، پارامتر گشاد شدگی شریان در طول هایپرمی استخراج شد. پس از مطالعات فراصوتی دو خرگوش برای انجام مطالعات بافتی قربانی شدند. از آزمون آماری آنالیز واریانس برای بررسی تمایز گروه ها استفاده شد. نتایج: در فاز اول مطالعه، آنالیز آماری واریانس تمایز معنی داری را برای پارامترهای استرین شعاعی، کامپلیانس، اتساع پذیری، مدول الاستیک، استرین برشی و مدول الاستیک برشی میان خرگوش های سالم و تغدیه شده با رژیم پرکلسترول به مدت چهار هفته نشان داد ولی ایندکس مقاومتی، ایندکس پالسی و استرس برشی اختلاف معنی داری را میان خرگوش های سالم و خرگوش های تغذیه شده با رژیم پرکلسترول به مدت شش هفته نشان دادند. همچنین پارامتر amd تمایز معنی داری را میان خرگوش های سالم با خرگوش های تغذیه شده با رژیم پرکلسترول به مدت دو هفته نشان داد. ولی اختلاف معنی داری برای پارامتر nmd میان خرگوش های سالم و تغذیه شده با رژیم پرکلسترول در این مرحله دیده نشد. در فاز دوم و مرحله درمان تنها میان خرگوش های گروه c با خرگوش های بیمار تمایز معنی دار دیده شد. به طوری که استرین شعاعی، کامپلیانس، اتساع پذیری، مدول الاستیک، استرین برشی و مدول الاستیک برشی در هفته ششم و ایندکس مقاومتی، ایندکس پالسی و استرس برشی در هفته نهم پس از درمان تمایز معنی دار میان خرگوش های گروه c با خرگوش های بیمار نشان دادند. پارامتر amd نیز تمایز معنی داری را میان خرگوش های بیمار و خرگوش های گروه c در هفته ششم نشان داد اما اختلاف معنی داری برای پارامتر nmd میان خرگوش های بیمار و تحت درمان دیده نشد. همچنین نتایج به دست آمده با مطالعات بافت شناسی توافق دارد. نتیجه گیری: با استخراج پارامترهای فیزیکی و مکانیکی شریان امکان بررسی و پیگیری روند پیشرفت و درمان بیماری آترواسکلروز در خرگوش های تغذیه شده با رژیم پرکلسترول فراهم می گردد.

بررسی پارامتر مکانیکی استرس محوری وارد بر دیواره ی شریان سالم و مبتلا به آترواسکلروز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1390
  عفت سلیمانی   منیژه مختاری دیزجی

مقدمه: توصیف رفتارهای مکانیکی شریان های انسانی با رویکردی ریاضیاتی ضرورتی مهم در مکانیک عروق است تا با در نظر گرفتن پیامدهای کلینیکی، جنبه های مختلف آن نیز شناخته شود. در این مطالعه با ارائه ی روشی نوین، غیر تهاجمی و مستقل از جریان خون، با استخراج پارامترهای سینماتیکی حرکت طولی دیواره ی شریان کاروتید مشترک شامل جابجایی، سرعت و شتاب از پردازش تصاویر متوالی فراصوتی، استرس محوری کل وارد بر دیواره طی سه سیکل قلبی استخراج و در افراد سالم و مبتلا به آترواسکلروز مقایسه شد. روش ها: تصاویر سونوگرافی متوالی با آهنگ 30 فریم در ثانیه با نمای طولی از شریان کاروتید مشترک در 48 نمونه شریان شامل 16 نمونه سالم (میانگین سنی 4±44 سال)، 16 نمونه دارای تنگی کم تر(میانگین سنی 7±65 سال) و 16 نمونه دارای تنگی بیش تر از 50 درصد در شریان کاروتید (میانگین سنی 6±72سال) ثبت و پس از انتقال به رایانه مورد ارزیابی قرار گرفت. با استفاده از الگوریتم تطبیق بلوک آهنگ پارامترهای سینماتیک حرکت طولی دیواره شامل جابجایی طولی، سرعت، شتاب استخراج و با استفاده از معادلات ساختاری مناسب، استرس محوری دیواره ی شریان برآورد شد. همچنین با ارزیابی تصاویر با استفاده از الگوریتم بیشینه گرادیان تغییرات زمانی پارامترهای بیومکانیکی دیواره ی شریان شامل قطر داخلی، ضخامت اینتیما- مدیا و سفتی دیواره ی شریان نیز استخراج شد. مقادیر اکسترمم و میانگین کلیه ی پارامترهای حاصل با استفاده از آنالیز آماری anova مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها ونتیجه گیری: نتایج آنالیز آماری anova نشان داد که با بروز و پیشرفت تنگی در شریان کاروتید، پارامترهای سینماتیک حرکت طولی دیواره ی شریان شامل جابجایی، سرعت و شتاب محوری دیواره به طور معنی داری افزایش می یابد. بر اساس نتایج مطالعه ی حاضر بیشینه استرس محوری وارد بر دیواره ی شریان در افراد سالم546/0±713/1 (kpa) و در افراد دارای تنگی کم تر و بیش تر از 50 درصد به ترتیب 731/0±993/1 و 603/0±609/2 (kpa) می باشد. این در حالی است که کمینه استرس محوری دیواره ی شریان به ترتیب 676/0±714/1- ، 662/0±982/1- و 661/0±593/2- (kpa) در افراد سالم، دارای تنگی کم تر و بیش تر از 50 درصد می باشد. همچنین قطر داخلی، ضخامت اینتیما- مدیا و سفتی دیواره ی شریان نیز با بروز و افزایش تنگی در شریان کاروتید به طور تغییر معنی داری افزایش می یابد. با توجه به نتایج مطالعه ی حاضر به نظر می رسد استرس محوری دیواره ی شریان با پارامترهای بیومکانیکی دیواره مانند ضخامت و سفتی شریان مرتبط باشد و هر یک از این پارامترها می توانند برای تمایز میان رفتار بیومکانیک عروق سالم و بیمار به کار روند.

بررسی اثر و کارآیی تلفیق روش تراواسازی مغناطیسی و فراصوتی بمنظور افزایش بازده ضد توموری بلئومایسین بر تومور آدنوکارسینوم پستان القاء شده در مدل حیوانی balb/c
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده پزشکی 1391
  بهرام یوسفیان   سید محمد فیروزآبادی

هدف: بسیاری از داروهای شیمی درمانی قادر به انتشار کارآمد به فضای داخل سلولی نیستند. برخی عوامل فیزیکی می توانند با ایجاد روزنه هایی در این لایه ورود داروهای هیدروفیل به سیتوسول را تسهیل کنند. چنانچه به منظور تراواسازی سلولها از فراصوت استفاده شود، این پدیده، سونوپوریشن نامیده می شود و اگر از میدان الکتریکی شدید استفاده شود، الکتروپوریشن نامیده می شود. میدان الکتریکی شدید فرآیند الکتروپوریشن ممکن است موجب سوختگی پوست در بسیاری از موارد شود. چنانچه شدت میدان الکتریکی بسیار کم باشد، باز هم می تواند با قطبی کردن سلولها و ایجاد یک ناحیه خالی از فسفولیپید در جدار سلول طی فرآیندی که الکترواندوسیتوز نامیده می شود، موجب جلب و افزایش برداشت ماکرومولکولها بداخل سیتوسول شود. برای تولید غیرتهاجمی میدان الکتریکی کم شدت در عمق بافت زنده می توان بر اساس اصل سوم ماکسول از میدان مغناطیسی پالسی استفاده کرد. روش کار: در این رساله برای اولین مرتبه برای تراواسازی سلولهای آدنوکارسینومای پستان موش به داروی بلئومایسین سولفات، از میدان مغناطیسی پالسی (t5/3، hz1، 8 موج مربعی هرکدام µs160) در تلفیق با فراصوت کم شدت (2w/cm2، mhz1، فاکتور اشتغال 80% و زمان 5 دقیقه) استفاده شد. پس از قراردادن قطعات 3mm64 تومور زیر پوست پهلوی راست موشها و رسیدن تومور به حجم معینی، بر اساس گروه آزمایشی که موش به آن تعلق داشت تیمار مناسب اعمال می گردید. در گروه شم کنترل ml1/0 آب مقطر بداخل تومور تزریق می گردید. در دیگر گروههای شم هیچ تزریقی صورت نمی گرفت ولی تومور شرایط تابشدهی بدون اعمال تابش را تجربه می کرد. در گروه تلفیق با فراصوت، تزریق داخل توموری بلئومایسین برای موشهای بیهوش انجام و سه دقیقه پس از آن، موش که در محفظه مخصوص پرتودهی قرار داده شده بود به داخل تانک حاوی آب در موقعیت پرتودهی تنظیم می شد و تومور در معرض 5 دقیقه فراصوت قرار می گرفت. در گروه میدان مغناطیسی، پس از تزریق داخل توموری بلئومایسین، موشها در یک محفظه دست ساز قرارداده می شدند، سه دقیقه پس از تزریق بلئومایسین هشت پالس t5/3 میدان مغناطیسی با فرکانس hz1 به هرکدام از تومورها اعمال می شد. در گروه های فقط فراصوت یا میدان مغناطیسی، موشها بدون تزریق بلئومایسین مورد تابش فراصوت یا میدان مغناطیسی قرار می گرفتند.پس از شروع درمان، حجم تومورها هر 48 ساعت تا انتهای روز بیست و دوم پایش می شد. نتایج و نتیجه گیری: گروه بلئومایسین کنترل در قیاس با گروههای شم فراصوت و فقط فراصوت دارای کاهش معنی دار حجم تومور بود( بترتیب (p=0.007, 0.002 نتایج روز چهارم، هیجدهم تا بیست و دوم کاهش معنی دار حجم تومور در گروه تلفیق بلئومایسین با دو عامل فیزیکی، در مقایسه با بلئومایسین کنترل را نشان داد(p<0.05). تمامی گروههای تلفیق بلئومایسین با یک یا دو عامل فیزیکی در مقایسه با تمامی گروههای شم و گروه فقط فراصوت، کاهش معنی دار حجم تومور را نشان دادند((p<0.05. درمان تلفیقی بلئومایسین باضافه میدان مغناطیسی باضافه فراصوت در مقایسه با تلفیق بلئومایسین بطور جداگانه با هر کدام از این عوامل فیزیکی، هیچ اختلاف معنی داری با یکدیگر نداشتند(p<0.05). گروه فقط میدان مغناطیسی صرفاً با گروه فقط فراصوت دارای اختلاف معنی دار بود((p<0.05. استنتاج: گروه بلئومایسین باضافه میدان مغناطیسی باضافه فراصوت در مقایسه با گروه بلئومایسین کنترل، صرفاً در روزهای دوم((p<0.05، چهارم، هیجدهم، بیستم و بیست و دوم((p<0.01 کاهش معنی دار حجم تومور را نشان داد. در مقایسه میدان مغناطیسی و فراصوت جهت تراواسازی سلول، نتایج میدان مغناطیسی با نتایج حاصل از 5 دقیقه یا 10 دقیقه فراصوت اختلاف معنی دار آماری نشان ندادند. علیرغم کارسینوژن نبودن فراصوت، چنانچه توموری در مسیر امواج فراصوتی وجود داشته باشد، تابشگیری فراصوتی می تواند رشد آن را بیشتر کند. برخلاف فراصوت، تابشدهی تومور با میدان مغناطیسی پالسی، می تواند رشد تومور را محدود کند.

بررسی اثر همزمان تابش امواج فراصوتی دو فرکانسه در رهاسازی حساس کننده نوری متیلن بلو از نانوذرات پلیمری برای درمان تومور آدنوکارسینوما به روش فوتودینامیک تراپی در مدل حیوانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1391
  علی ابراهیمی نیا   منیژه مختاری دیزجی

مقدمه: با توجه به نرخ بالای مرگ و میر ناشی از سرطان و عوارض ناشی از درمان های تهاجمی، استفاده از روش های غیر تهاجمی مانند فوتوتودینامیک تراپی، برای درمان برخی تومورها مانند آدنوکارسینوم پستان مورد توجه قرار گرفته است. استفاده از نانوذرات برای تحویل داروی حساس کننده، افزایش غلظت موضعی دارو و کاهش اثرات جانبی آن را به همراه داشته و همچنین تابش امواج فراصوتی، باعث رها سازی دارو از نانوذرات می شود. لذا در این تحقیق استفاده از امواج فراصوتی ترکیبی 40 کیلوهرتز و 1 مگاهرتز جهت رهاسازی موضعی داروی حساس کننده متیلن بلو از نانوذرات پلیمری و بررسی میزان موثر بودن این روش، برای درمان آدنوکارسینومای پستان به روش فوتودینامیک تراپی در موش balb/c ماده، مطالعه گردید. مواد و روش ها: در این مطالعه ابتدا تاثیر پارامترهای تابش دهی میدان های فراصوتی 1 مگاهرتز و 40 کیلوهرتز در القاء فرآیند حفره سازی آکوستیکی، با استفاده از روش دزیمتر شیمیایی ید مورد ارزیابی قرار گرفت و پروتکل منتخب تابش دهی فراصوتی با حداکثر القاء حفره سازی استخراج گردید. پس از ساخت لیپوزوم محتوی حساس کننده متیلن بلو و بررسی میزان پایداری آن، رها سازی دارو از نانوحامل ها پس از تابش امواج فراصوتی و توزیع بیولوژیک دارو در بافت های حیوان بررسی شد. پس از تزریقmg/kg 8 داروی کپسوله شده و داروی آزاد به صورت وریدی و تابش دهی امواج فراصوتی به مدت 5 دقیقه، تابش دهی لیزر به مدت 5/2 دقیقه بلافاصله پس از تابش امواج فراصوتی در گروه های درمانی (15 گروه 8 تایی) صورت گرفت. برای ارزیابی روند درمان، حجم تومور به مدت یک ماه اندازه گیری شد و پارامترهای تاخیر در روند رشد محاسبه گردید، برای اطمینان از نتایج پروتکل های درمانی، بررسی پاتولوژیک در گروه های مختلف درمانی انجام شد. نتایج و نتیجه گیری: در بین مدهای تابش دهی ترکیبی مختلف، اثر هم افزایی در تابش هم زمان ( w/cm234/1) khz 40 پیوسته و ( w/cm22) mhz1 پیوسته، 78/1 برابر بیش از سایر ترکیبات تابش دهی در فرآیند افزایش پدیده حفره سازی حاصل شد. تابش دهی با پروتکل منتخب امواج فراصوتی به دنبال تزریق داروی کپسوله شده، سبب رهاسازی داروی کپسوله شده و افزایش 3/4 برابر برداشت دارو در بافت تومور نسبت به تزریق سیستمیک گردید (05/0p<). تحلیل آماری پارامترهای تاخیر در روند رشد تومور نشان داد که درمان در گروه تابش لیزر همراه با تابش ترکیبی امواج فراصوت در حضور داروی کپسوله شده سبب کاهش معنی دار در روند رشد تومور نسبت به سایر گروه ها می شود (05/0p<). در این مطالعه میزان بقاء حیوان ها حدود 5/1 برابر نسبت به گروه کنترل افزایش یافت که کاهش درجه بدخیمی تومور در بررسی های پاتولوژیک نیز موید این مطلب است. لذا می توان نتیجه گرفت که به کارکیری درمان ترکیبی تابش امواج فراصوت و نور لیزر در حضور داروی حساس کننده کپسوله شده متیلن بلو، می تواند برای کنترل روند رشد تومور آدنوکارسینوم پستان موثر باشد.

تخمین زاویه ی حرکت سه بعدی عضله میوکارد افراد سالم و بیماران مبتلا به تنگی آترواسکلروتیک محسوس عروق کرونر با استفاده از ردیابی اسپیکل در تصاویر اکوکاردیوگرافی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1391
  مصیب مبشری   منیژه مختاری دیزجی

مقدمه و اهداف: بررسی موضعی عملکرد بطن چپ در بیماران قلبی نسبت به بررسی عمومی از حساسیت بالاتری برخوردار است. کمی سازی حرکت دورانی در بررسی موضعی عملکرد بطن چپ توسط پارامترهایی مانند زاویه ی دوران و زاویه ی پیچش توسعه داده شده اند. تاکنون تخمین این زوایا عمدتا بر اساس تصاویر دوبعدی بوده است و بعد سوم حرکت نادیده گرفته شده است. در این تحقیق سعی شد تا با ترکیب حرکات حاصل از تصاویر دوبعدی از نمای محور کوتاه و نمای طولی بطن زاویه ای وابسته به حرکت بطن در سه بعد تعریف و استخراج گردد. در ادامه برای بررسی کارایی این روش، تمایز زاویه ی مسیر حرکت سه بعدی افراد با شریان کرونر lad سالم و بیماران مبتلا به تنگی محسوس در این ناحیه مقایسه شد. مواد و روش ها: در مطالعه ی حاضر 18 بیمار مبتلا به تنگی محسوس عروق کرونر و 19 فرد سالم مورد بررسی قرار گرفتند. پس از همزمان سازی تصاویر متوالی اکوکاردیوگرافی حاصل از نمای طولی چهار حفره ای و نمای محور کوتاه بر اساس سیگنال الکتروکاردیوگرام، زوایای دوران از نمای محور کوتاه (?)، نمای طولی (?) و زاویه ی مسیر حرکت سه بعدی (?) در سه سطح بیس، مید و اپکس دیواره ی سپتوم استخراج شد. برای معرفی ?، همبستگی این زاویه با زوایای دوران در دو نمای محور کوتاه و طولی مورد بررسی قرار گرفت. با استفاده از آزمون t-test تمایز میان دو گروه با شریان lad سالم و بیمار مبتلا به تنگی بیش از 70% بر اساس زوایای استخراج شده مقایسه گردید. نتایج: ?، ? و ? دیواره سپتوم بین بطنی به ترتیب در سگمان بیس 01/3±33/16، 38/3±61/10 و 30/3±11/15 درجه، در سگمان مید 95/4±77/22، 96/2±78/7 و 66/2±72/16 درجه و در سگمان اپکس 81/5±60/14، 48/5±37/10 و 32/3±79/8 درجه برای افراد سالم برآورد شد. نتایج حاکی از وجود همبستگی معنی دار ? و ? در سگمان سپتوم در سطح اپکس (82/0=r، 01/0=p) و همبستگی ? و ? در سگمان سپتوم در سطوح بیس (57/0=r، 03/0=p) و مید (79/0=r، 01/0=p) است. برای افراد بیمار ?، ? و ? دیواره سپتوم بین بطنی به ترتیب در سگمان بیس 29/4±43/13، 88/2±06/9 و 13/4±57/13 درجه، در سگمان مید 84/6±77/17، 54/3±82/7 و 36/6±16/14 درجه و در سگمان اپکس 27/2±53/10، 05/3±82/5 و 23/1±66/8 درجه برآورد شد. آنالیز آماری با استفاده از آزمون t-test در سطح اطمینان 90 درصد نشان داد که ? قادر به تمایز میان افراد با شریان کرونر سالم و افراد با شریان کرونر مبتلا به تنگی محسوس در سطوح بیس (05/0=p)، مید (05/0=p) و اپکس (08/0=p) است. نتیجه گیری: با توجه به همبستگی معنی دار میان حداکثر ? با ? و ? به نظر می رسد که این زاویه جایگزین مناسبی برای ? و ? باشد. همچنین با توجه به امکان تمایز ? میان افراد با lad سالم و بیماران مبتلا به تنگی محسوس در این ناحیه در سطح اطمینان 90 درصد، استفاده از این زاویه برای بررسی رفتار میوکارد در شرایط پاتولوژیک متفاوت پیشنهاد می شود.

تخمین پارامتر ترمال-دز تحت تاثیر سطح موثر تابش و شدت مبدل فراصوتی دیسکی شکل در بافت بیولوژیک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1393
  محمد احسان راوری   منیژه مختاری دیزجی

مروزه هایپرترمیای مدرن به عنوان یک روش درمانی است که در آن دمای بافت به مدت 30 دقیقه تا محدوده 45-40 سانتی¬گراد افزایش می¬یابد. با توجه به اثرات موثر ترکیب این روش درمانی با رادیوتراپی و شیمی¬درمانی، می¬توان از این روش درمانی به عنوان یک گزینه مناسب در ترکیب با رادیوتراپی استاندارد استفاده نمود. در هایپرترمی بر اساس مطالعات دوزیمتری، اغلب به دلیل موقعیت تومور، توزیع دما در ناحیه هدف به شدت ناهمگن می¬باشد و دستیابی به اهداف مد نظر در پروتکل درمانی سخت می¬باشد. در این مطالعه ابتدا با استفاده از مدل انتگرال رایلی توزیع فشار صوتی در محیط محاسبه شده و سپس با استفاده از معادله زیست گرمایی پنس، توزیع حرارتی در بافت برآورد می-شود. طرح درمان صوتی- حرارتی با نتایج تجربی اعتبار سنجی خواهد شد و اثر سطح موثر تابش، فرکانس، مد تابش دهی و شدت مبدل فراصوتی دیسکی شکل بر روی توزیع دما و دوز حرارتی محاسبه می¬گردد. مواد و روش¬ها: در این مطالعه به دلیل شدت پایین امواج فراصوتی، از انتگرال رایلی به منظور محاسبه فشار صوتی استفاده شد. اعتبار سنجی نتایج فشار صوتی حاصل از مدل¬ با اندازه¬گیری فشار توسط هیدروفون پیستونی در محیط آب انجام شد. همبستگی نتایج فشار صوتی حاصل از مدل و تجربه با آنالیز همبستگی پیرسون بررسی شد و تابع رگرسیون خطی با سطح اطمینان بیش از 95 درصد برآورد شد. به منظور محاسبه توزیع حرارت در بافت بیولوژیک از مدل زیست گرمایی پنس استفاده شد که با روش تفاضل محدود حل گردید. با اندازه¬گیری دما توسط میکروترموکوپل¬های 4 و 2 کاناله،¬ اعتبار سنجی نتایج دمایی حاصل از مدل زیست گرمایی پنس، در تومور آدنوکارسینومای مدل موشbalb/c انجام شد و همبستگی میان نتایج دمایی مدل حرارتی و دمای تومور با آنالیز همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی بررسی شد. اثر پارامترهای تابش فراصوتی مبدل دیسکی شکل شامل فرکانس (1 و 3 مگاهرتز)، شدت (5/0، 1، 5/1 و 2 وات بر سانتی متر مربع)، سطح مقطع موثر تابش (8/0 و 5 سانتی متر مربع)، مد تابش (پیوسته و پالسی 80 درصد) و زمان تابش در طرح صوتی- حرارتی ارائه شده در این مطالعه بررسی و مقایسه شد. نتایج: ضریب برازش حاصل از رگرسیون خطی میان مقادیر اندازه¬گیری شده و حاصل از مدل¬سازی فشار صوت برای فرکانس¬های 1و 3 مگاهرتز به ترتیب 82/0 و 84/0 می¬باشد. مقدار ضریب برازش میان نتایج حاصل از مدل¬سازی معادله پنس و اندازه¬گیری تجربی در موشbalb/c برای چهار مبدل فراصوتی مورد استفاده در این مطالعه و در شدت 2 وات بر سانتی¬متر مربع 99/0 می¬باشد. مقایسه اندازه پهنای باریکه صوتی محاسبه شده برای یک میدان ساده شده و مدل¬سازی در این مطالعه نشان می¬دهد که ضریب برازش برای دو فرکانس 1و 3 مگاهرتز و شعاع 50/0 و 26/1 سانتی¬متر به ترتیب 87/0، 88/0، 92/0 و 82/0 می¬باشد. نتایج دوز حرارتی محاسبه شده از مدل ساپارتو نشان می¬دهد با افزایش شعاع مبدل فراصوتی از 50/0 به 26/1 سانتی¬متر در دو فرکانس 1 و 3 مگاهرتز، این پارامتر پس از 5 دقیقه تابش به ترتیب از 106 × 36/1 به 1011 × 96/3 ثانیه و از 1012 × 74/2 به 1024 × 87/7 ثانیه تغییر می¬کند. با افزایش شدت صوت اولیه مبدل فراصوتی از 1 به 2 وات بر سانتی¬متر مربع مقدار دوز حرارتی برای فرکانس 1 مگاهرتز و شعاع 50/0 سانتی¬متر از 103 × 19/1 به 106 × 36/1 ثانیه افزایش می¬یابد

بررسی تاثیر پارامتر شاخص مکانیکی تابش امواج فراصوت با شدت پایین بر تکثیرپذیری سلول های بنیادی اسپرماتوگونی جدا شده از بیضه موش سوری نابالغ
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1393
  زینب هرمزی مقدم   منیژه مختاری دیزجی

چکیده: مقدمه: مطالعات اخیر نشان داده اند که روش های نوین از جمله امواج فراصوت با شدت پایین در تکثیر، تمایز و افزایش تعداد سلول ها اثربخش است. تابش دهی فراصوتی در ابعاد مولکولی و سلولی به واسطه پدیده جریان صوتی، فوران، نیروی برشی و در راس آن ها پدیده حفره سازی صوتی در این فرآیندها ایفای نقش می نمایند. گرچه سلول های بنیادی قابلیت تکثیر و تمایز بالایی دارند اما فراوانی تکثیر در شرایط آزمایشگاهی محدود می باشد. تکثیر و غنی سازی سلول های بنیادی اسپرماتوگونی در محیط کشت، منبع با ارزشی از سلول های زایا را برای انجماد، پیوند و درمان ناباروری، دستکاری ژنتیکی و تمایز در محیط آزمایشگاه فراهم می کند. بنابراین برای افزایش تعداد این سلول ها در شرایط آزمایشگاهی به تکنیک هایی نیاز است. در این مطالعه، اثر شاخص مکانیکی (mi) به منظور درک فرآیند فیزیکی تاثیرگذار بر تکثیر سلول های بنیادی مورد نظر است. مواد و روش: در این مطالعه، به دلیل شدت پایین امواج فراصوتی از انتگرال رایلی برای محاسبه فشار صوتی استفاده شده است. معادلات فشارصوتی و شاخص مکانیکی برای فرکانس های کیلوهرتز و مگاهرتز و به ازای شدت ها و فواصل مختلف بر اساس مد تابشی پیوسته، سطح مقطع مبدل فراصوتی و سطح مقطع محیط کشت مدل و حل شد تا شدت امواج فراصوت، فرکانس و فاصله ی مناسب از سطح محیط کشت سلول های بنیادی به ازای شاخص های مکانیکی منتخب، براورد شود. اعتبارسنجی نتایج فشارصوتی حاصل از مدل با اندازه گیری تجربی توسط هیدروفون پیستونی در محیط آب انجام شد. به منظور جداسازی سلول های بنیادی از موش های نوزاد نر سوری3 تا 6 روزه استفاده شده است. سلول ها در محیط 37 درجه سانتی گراد کشت و به مدت 5 روز متوالی تابش دهی شدند. برای تعیین مدت زمان تابش، تغییر دمای یک درجه در حین تابش ملاک قرار گرفته شد. ماهیت سلول های اسپرماتوگونی توسط نشانگر ها plzf و oct4 تایید شد. نتایج: شاخص های مکانیکی استخراج شده در حد زیرآستانه 40/0 و 51/0، آستانه 75/0و بالای آستانه 89/0 بر اساس میانگین شاخص مکانیکی در سطح مقطع هدف انتخاب شده است. به این منظور، فشار صوتی و شاخص مکانیکی امواج فراصوت 28، 40، 150 کیلوهرتز و 1 مگاهرتز در شدت های مختلف با مدل سازی براورد شده است. بر اساس نتایج مدل، مبدل فراصوت 40 کیلوهرتز با شدت های 28/0، 45/0، 96/0و 34/1 وات بر سانتی متر مربع در فاصله 5/0 سانتی متری با شاخص مکانیکی 40/0، 51/0، 75/0 و 89/0 انتخاب گردید. ضریب رگرسیون خطی برای مقادیر اندازه گیری شده تجربی و نتایج حاصل از مدل سازی برای مبدل های فراصوتی 40 کیلوهرتز 1و مگاهرتز به ترتیب 89/0و 86/0 محاسبه شد. تاثیر پارامتر شاخص مکانیکی منتخب بر میزان تکثیرپذیری روی 500 هزار سلول بنیادی اسپرماتوگونی کشت داده شده در ظرف کشتی با شعاع 8/1 سانتی متر بررسی شد. گروه های با شاخص های مکانیکی 40/0 و 51/0 به ترتیب با مقادیر 07/0±89/2 و 10/0±17/2 بیش ترین میزان تکثیرپذیری و شاخص مکانیکی 89/0 با میزان 03/0±34/1 کم ترین حد تکثیرپذیری را در مقایسه با گروه کنترل داشتند. تعداد کلونی ها در روز هفتم کشت در گروه با میانگین شاخص مکانیکی 4/0 بیش ترین تعداد 74/3±93 و در گروه با شاخص مکانیکی 89/0 کم ترین مقدار 32/4± 32 را نسبت به گروه کنترل را داشتند. افزایش قطر کلونی در گروه با شاخص مکانیکی 40/0 به خوبی در تمامی روز های کشت دیده می شود به طوری که در روز هفتم با متوسط قطر کلونی 22/1± 50/134 میکرومتر بیش ترین میزان را نسبت به گروه های دیگر دارد. افزایش معناداری بین قطر کلونی ها در گروه با شاخص مکانیکی 40/0 نسبت به گروه های دیگر وجود دارد( عدد p کم تر از 05/0). از نظر بقای سلولی تفاوتی معنا داری میان گروه ها حاصل نشد. نتیجه گیری: امواج فراصوت با شاخص مکانیکی 40/0 در بین گروه های مورد بررسی تاثیر بیش تری بر روی میزان تکثیر و کلونی-زایی سلول های بنیادی اسپرماتوگونی طی هفت روز کشت دارد. در مقابل، شاخص مکانیکی بالا اثر مخرب بر سلول های بنیادی اسپرماتوگونی دارد. بنابراین، نیاز به یافتن محدوده های شاخص مکانیکی موثر بر تکثیرپذیری در فرکانس های مورد استفاده با در نظر گرفتن آستانه حفره سازی مواد مختلف وجود دارد.

تخمین پارامترهای فیزیکی بافت شبکیه سالم و مبتلا به بیماری دژنراسیون وابسته به سن ماکولا توسط امواج فراصوتی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1386
  شهریار شهبازی   منیژه مختاری دیزجی

چکیده ندارد.

طراحی و بکارگیری سامانه غیرمخرب فراصوتی برای کیفیت سنجی برخی میوه ها (با تاکید بر میوه ی انار)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1387
  حسن ذکی دیزجی   منیژه مختاری دیزجی

چکیده ندارد.

بررسی خواص فیزیکی-مکانیکی عضله میوکارد در افراد سالم و بیماران مبتلا به تنگی کرونر با استفاده از تصاویر اکوکاردیوگرافی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1387
  حسن مولادوست   منیژه مختاری دیزجی

چکیده ندارد.

طراحی و بکارگیری سامانه غیر مخرب فراصوتی برای کیفیت سنجی برخی میوه ها (با تاکید بر میوه ی انار)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1387
  حسن ذکی دیزجی   سعید مینایی

در دو دهه ی گذشته جهش قابل توجهی در توسعه و بکارگیری فن آوری غیر مخرب در زمینه ی کیفیت سنجی محصول های کشاورزی وجود داشته است. آزمون فراصوتی یکی از روش های آزمون غیر مخرب است که در زمینه ی کیفیت سنجی در کشاورزی در حال توسعه می باشد. البته ساختارهای آن تکامل نیافته و استانداردی برای آن تدوین نشده است. تشخیص کیفیت میوه با استفاده از روش های غیر مخرب به دلیل ناهمگنی، تخلخل و وجود دانه مشکل است. در مورد میوه های بومی و صادراتی، انار جایگاه ویژه ای دارد که مطالعات اساسی در مورد بافت آن انجام نشده است. به همین دلیل، میوه ی انار برای انجام تحقیق حاضر انتخاب شد. در این پژوهش، آزمایش غیر مخرب فراصوتی به عنوان روشی مناسب برای سنجش کیفیت میوه ی انار معرفی شد. نخست دستگاه فراصوت به صورت آزمایشگاهی با نام "سامانه ی کیفیت سنج فراصوتی" (uqs) به همراه نرم افزار کنترل آن با عنوان "نرم افزار سامانه ی کیفیت سنج فراصوتی" (uqss) طراحی، ساخته و واسنجی شد. بخش های اصلی سامانه عبارتند از تپ ساز/ تپ گیر، تراگذرهای فرستنده و گیرنده(khz 40)، برنامه ی کنترل، رایانه، و سامانه ی جمع آوری داده ها. سامانه با پردازش سیگنال های ارسالی و دریافتی به صورت نیمه خودکار، شاخص های فراصوتی مانند سرعت عبور امواج، میزان تضعیف، rms و اوج سیگنال را تعیین می کند. طی آزمایش هایی اثر عوامل موثر در اندازه‏گیری شامل ماده ی واسط، نیروی تماسی، ضخامت نمونه ها و لایه ی تاخیر بر سیگنال دریافتی بررسی شد. در ادامه برای تعیین توانایی سامانه و نیز مقایسه ی نتایج آزمایش ها با نتایج پژوهش های خارجی، آزمایش هایی با برخی محصول های کشاورزی اجرا شد. برای انجام این آزمایش ها، نمونه هایی از بافت چندین محصول کشاورزی شامل سیب، سیب زمینی، هویج، خیار، شلیل، به و موز تهیه شد. علی رغم تفاوت در ارقام میوه، مطابقت خوبی با یافته های دیگر پژوهشگران مشاهده گردید. نتایج آزمایش ها نشان داد که سامانه توانایی خوبی برای اندازه گیری شاخص های فراصوتی محصول های کشاورزی دارد. با بکارگیری ماده ی واسط، پوشگیری سیگنال دریافتی، نیروی تماسی کم (n 5)، ضخامت مناسب نمونه و لایه تاخیر، سامانه ی فراصوتی با دقت ms-1 0/79، سرعت کمتر از 1ثانیه و نیمه خودکار، سرعت امواج عبوری از نمونه های مختلف را اندازه گیری می کند. پوشگیری سیگنال دریافتی موجب افزایش دقت در اندازه گیری شاخص سرعت امواج شد. هرچند بر شاخص سرعت امواج در برخی محصولات مانند بافت موز اثر نداشت. بررسی طیف بسامدی سیگنال ها نشان داد که برای جلوگیری از جابجایی بسامدی بهتر است ضخامت نمونه‏ها یکسان باشد. در نهایت کیفیت سنجی انار با آزمایش پوست آن اجرا شد. برای کیفیت سنجی انار از میان ویژگی های مکانیکی، شاخص سفتی و از میان شاخص های فراصوتی، سرعت امواج انتخاب شد. میزان تغییرات سرعت عبور امواج از پوست انار در شرایط کیفی متفاوت حدود ms-1 230 به دست آمد. سطوح کیفی انار عبارت بودند از: نارس، رسیده، بیش رس و فاسد. مدل های رگرسیونی غیر خطی (0/83=r2) برای برآورد سفتی انار به وسیله ی شاخص سرعت بدست آمد. نتایج آماری کیفیت سنجی نشان داد که می توان با فن فراصوت، کیفیت میوه ی انار را اندازه گیری کرد. هرچند برای توسعه و تجاری کردن این فن در کشاورزی باید تحقیقات بیشتری انجام گیرد.

تحلیل حرارتی بافت کبد در گرمایش لیزری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده فنی مهندسی 1387
  زهرا حدادسلیمانی   مهدی معرفت

در این پایان نامه برای اولین بار مدل ریاضی کاملی برای تحلیل حرارتی بافت سالم و سرطانی کبد در گرمادرمانی کبد توسط لیزر (litt) ارائه شده است. مدل ارائه شده شامل دو قسمت اصلی می باشد که عبارتند از مدلسازی نحوه توزیع تشعشع و جذب آن در بافت و مدلسازی انتقال حرارت تولید شده در اثر تابش لیزر . در مدلسازی تشعشعی ، برای اولین بار از روش تقریب استفاده شده است که نسبت به روشهایی که تا کنون بکار رفته، روش دقیقتر و جامعتری بوده، نیاز به عملیات سنگین کامپیوتری ندارد. در مرحله بعد، برای مدلسازی انتقال حرارت و محاسبه اثر خنک کنندگی جریان خون، از مدل پنس استفاده شده است. یکی از مزایای روش ارائه شده، در نظر گرفتن اثر ذوب چربی بر توزیع دما می باشد که بدین منظور روش انتالپی مورد استفاده قرار گرفته است. بمنظور افزایش دقت محاسبات، برخلاف سایر مطالعاتی که تاکنون در این زمینه انجام یافته، تغییرات ضرایب حرارتی و ضریب تراوش خون با دما در محاسبات لحاظ شده که منجر به غیر خطی شدن معادلات شده است. در نهایت بمنظور تکمیل محاسبات، با در نظر گرفتن توموری در میان بافت و لحاظ کردن خواص مختص به تومور، مدل کاملی تدوین شده که با تغییر قطر تومور در آن می توان توزیع دما را برای بیماران مختلف پیش بینی نمود. با توجه به غیر خطی بودن معادلات، از روش عددی حجم محدود جهت حل آنها استفاده شده و توزیع دما در بافت طی گرمادرمانی در زمانهای مختلف محاسبه شده است. مقایسه نتایج حاصل با نتایج بدست آمده از طریق آزمایش حاکی از دقت قابل قبول محاسبات می باشد. همچنین در نتایج حاصل، اثر خنک کنندگی جریان خون، ذوب چربی و لزوم در نظر گرفتن تغییرات ضرایب حرارتی نشان داده شده است. بعلاوه توسط نتایج حاصل اثر پارامترهای مختلف نظیر توان لیزر، طول موج، مدت زمان تابش و یا تغییرات ضرایب اپتیکی (توسط تزریق مواد رنگی مناسب) بر محدوده تاثیر گذاری لیزر در تومور با قطرهای مختلف قابل بررسی می-باشد. بنابراین نتایج حاصل می تواند راهگشای پزشکان در یافتن یک روند litt بدون خطر برای از بین بردن بافت سرطانی بدون آسیب رساندن به بافت سالم باشد.

ارزیابی پارامترهای فیزیکی (سرعت و ضریب تضعیف ) بافت طبیعی و توده های غیرطبیعی خوش خیم و بدخیم اندام پستان با استفاده از امواج فراصوتی (به طریق invitro)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1380
  محمدرضا واحد   منیژه مختاری دیزجی

بررسی خصوصیات مکانیکی بافتهای مختلف انسان در حالتهای سلامتی و بیماری با استفاده از اندازه گیری پارامترهای فیزیکی امواج فراصوتی، بعلت غیرتهاجمی بودن و همچنین غیریونیزان و بی خطر بودن این امواج در حوزه فرکانسهای تشخیصی، می تواند برای تفکیک بافتهای سالم از ضایعات مختلف و غربالگری آنها، روشی مناسب محسوب گردد. توابع تشخیصی بدست آمده برای سرعت نشان داد که می توان با کمک این توابع ، بافت سالم و ضایعات بدخیم را بخوبی تشخیص داد ولی توابع فوق در تشخیص ضایعات خوش خیم از ارزش قابل قبولی برخوردار نبودند.

ارائه یک روش فراصوتی برای تفکیک بافت های طبیعی و غیرطبیعی پستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1377
  منیژه مختاری دیزجی   ادموند زاهدی

بروز بیماری، مدول الاستیسیته بافت را تغییر می دهد. توسط بررسی های پاتولوژیک و روشهای تصویربرداری معمول، می توان نوع ضایعه را تشخیص داد. رساله حاضر، روش تعیین مشخصات بافت به کمک امواج فراصوتی (utc) برای تفکیک بافت های طبیعی و غیرطبیعی پستان مورد بررسی قرار گرفته است . فانتوم بافت پستان و توده های غیرنرمال با خواص صوتی مشابه ساخته شد. تصاویر فراصوتی فانتوم تحت تحریک مکانیکی استاتیک قابل کنترل، ثبت گردید. با پردازش تصاویر فوق، میزان جابجایی فانتوم و اجرام غیرنرمال شبیه سازی شده، در فشارهای مختلف حاصل شد. بررسی نشان داد که با تغییر مدول الاستیسته بافت ، میزان جابجایی تغییر می کند. بدین ترتیب پروتوکل آزمون utc تعریف شد. آزمون utc* بر روی بافت پستان در شرایط in vivio انجام گرفت . 1042 تصویر سونوگرافی از 153 نمونه، در فشارهای متوالی ثبت گردید. پردازش تصاویر با روش آنالیز فلوی نوری بر روی بافت نرمال پستان و توده های کیست ، فیبروآدنوما و سرطان صورت گرفت . با اندازه گیری تنش و کرنش ، مدول یانگ حاصل شد. آنالیز آماری anova و آنالیز تشخیص استفاده شد. آزمون های آماری نشان داد که میان مدول یانگ گروههای فوق اختلاف معنی داری در کلیه فشارهای مورد بررسی وجود دارد. بنابراین آزمون utc می تواند روشی کاربردی و غیرتهاجمی برای شناسایی ضایعات پستانی باشد. توابع تشخیص نوع بیماری براساس مدول که توسط آنالیز تشخیص حاصل شد، نشان می دهد که با احتمال بیش از 83 درصد می توان بافت پستان و توده های غیرنرمال را متمایز ساخت بویژه آزمون utc در شناسایی توده بدخیم (سرطان) از توده خوش خیم (فیبروآدنوما) از توانایی بالایی برخوردار است . به کمک این روش می توان با احتمال بیش از 83 درصد توده بدخیم را از خودش خیم متمایز ساخت . این روش به دلیل کم خطر بودن امواج فراصوتی و تشخیص غیرتهاجمی توده های پستانی می تواند به عنوان یک روش دوره ای در بررسی توده های سرطانی به کار رود.

محاسبه ضریب الاستیک توده های غیرطبیعی فیبروکیستیک و کلسیفیکاسیون پستان با استفاده از امواج فراصوتی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1380
  محبوبه رییس دانایی   منیژه مختاری دیزجی

تشخیص ضایعات پاتولوژیک بطور معمول توسط روشهای تصویربرداری و نمونه برداری و بررسی پاتولوژیک صورت می گیرد تغییرات پاتولوژیک در بافت، باعث تغییر الاستیسیتی بافت می گردد.