نام پژوهشگر: الهه محمدپور

مقولات دستوری در یادگیری واژگانی- نحوی زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم کودک و میزان تداخل زبان اول
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند 1389
  الهه محمدپور   محسن مبارکی

در این پایان نامه ده کودک فارسی زبان که انگلیسی را به عنوان زبان دوم می آموزند مورد بررسی قرارمی-گیرند. حالت اولیه و رشد فراگیری نحو زبان دوم کودک با توجه به حضور یا عدم حضور مقولات دستوری و میزان تداخل زبان اول تعیین می شود. به برخی از مطالعاتی که در حوزه فراگیری زبان اول صورت گرفته اند به منظور تعیین شباهت ها و تفاوت های میان فراگیری زبان اول و دوم کودک مطرح می-شوند. با تحلیل داده های جمع آوری شده از کودکان، دو فرض عمده در باره گرامرهای زبان دوم یعنی درخت های کمینه/ فرضیه ساختار بنیادین vainikka & young-scholten (1996) و دسترسی/ انتقال کامل schwartz & sprouse (1996)بررسی می شوند.با بررسی کاربرد صحیح فعل ربطی be، حرف تعریف و استفاده از اشکالی که بصورت طوطی وار حفظ شده اند، این نتیجه حاصل شد که مقولات دستوری در حالت اولیه حضور ندارند و بدون تکیه فراگیر بر زبان اول – همراستا با نظرات درخت های کمینه/ ساختار بنیادین- ظاهر می شوند.

ارزیابی روش های تعیین عدم قطعیت برآورد رسوب و رسوبگذاری مخازن به ازای داده های هیدروگرافی (مطالعه موردی سد بارون)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده کشاورزی 1392
  الهه محمدپور   مجید منتصری

تخمین دقیق حجم رسوبات حمل شده به وسیله رودخانه ها و متعاقباً حجم رسوب ورودی به سدها در بسیاری از پروژه های کلان مدیریت منابع آب دارای اهمیت فراوان است. به منظور تخمین بار رسوبی ورودی روش های مختلفی از جمله روابط رگرسیونی در قالب معادلات منحنی سنجه به کار برده می شوند که نحوه استفاده و دقت آنها کمتر مورد توجه قرار گرفته است. همچنین به دلیل هزینه بالای اندازه گیری مداوم رسوب حمل شده و پایش آن برآورد میزان رسوبات معلق در رودخانه ها معمولاً از طریق منحنی سنجه رسوب انجام می گیرد. عملیات هیدروگرافی سد بارون برای بررسی و تعیین دقیق حجم رسوبات انباشته شده و نحوه ی رسوب گذاری در مخزن تا کنون دو بار انجام گرفته است. لذا دسترسی به داده های هیدروگرافی اخیر سد مذکور زمینه بسیار مناسبی را برای بررسی عملکرد روشهای نظری تخمین و برآورد رسوب فراهم آورده است. تحلیل رسوب در مخازن سدها بر اساس چنین روش هایی همواره توأم با خطای نسبی بوده که این برآورد خطای نسبی به عنوان عدم قطعیت در علوم مهندسی شناخته می شود. منابع خطا یا عدم قطعیت در چنین تحلیلی می تواند ناشی از عدم امکان پیش بینی قطعی جریان ورودی، میزان رسوب، نوع رسوب، راندمان تله اندازی و ... باشد. وجود عدم قطعیت در برآورد پارامترها یا معیارهای طراحی سازه های آبی، از دلایل اصلی عدم موفقیت مورد انتظار چنین سیستم هایی بوده و به کمیت درآوردن منابع عدم قطعیت می تواند یک گام اولیه و اصلی در تجزیه و تحلیل قابلیت اطمینان در عملکرد یک سازه آبی باشد. از این رو تحقیق حاضر تلاشی درصدد ارزیابی روشهای مختلف منحنی سنجه از جمله usbr، متوسط دسته ها،fao-usbr ، متوسط دسته ها-fao، usbr فرگوسن، متوسط دسته ها فرگوسن و usbr با تفکیک ماههای خشک و تر بوده است، که برای نزدیک به 20 سال آماری بعد از بهره-برداری از سد در دو ایستگاه مزرعه و امامقلی واقع در بالادست سد بارون انجام شده است. همچنین در این تحقیق از روش شبیه سازی مونت کارلو و روش lhs جهت تعیین میزان عدم قطعیت رسوبات متراکم شده مخزن در طول زمان، در کل دوره آماری و دوره آماری خشک و تر استفاده شده است. در نهایت نتایج این تحقیق نشان دهنده عملکرد بهتر روشهای fao- متوسط دسته ها و فرگوسن-متوسط دسته ها و usbr با تفکیک دوره خشک و تر بوده است. همچنین نتایج نشان میدهد دبی سالیانه جریان و بار رسوب از مهم ترین فاکتورهای تعیین کننده عدم قطعیت حجم رسوبات سالانه مخزن می باشند.