نام پژوهشگر: هادی زیادی

تاثیر زبان اول بروی تشخیص واژگانی زبان خارجه
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تبریز - دانشکده زبانهای خارجی 1390
  هادی زیادی   فرزاد سلحشور

مطالعات مربوط به دو زبانگی یکی از مهمترین بخش های مربوط به روانشناسی زبان شناسی می باشد. با توجه به گسترش روز افزون دو زبانگی، مطالعات و تحقیقات در این زمینه بیش از پیش احساس می شود. یکی از مهمترین بخش های مربوط به مطالعات دو زبانی، بررسی تاثیر زبان اول در یادگیری و عملکرد زبان دوم می باشد. تاثیر زبان اول بروی زبان دوم از جنبه ها و دیدگاه های مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است. زبان اول می تواند دارای تاثیراتی در بخش های دستور زبان (دوسیاس2003 )، آواشناسی (ساندرا، پولکا و بوم 2000) و واژگان (جارد و کرول 2001) باشد. با توجه به اینکه محققان از روش ها و راهکارهای متفاوتی استفاده نموده اند، نتایج مختلف و گاهاً متناقضی به دست آمده است. در این پایان نامه سعی شده است به دو زمینه نقش آوا شناسی و شتاب معنایی زبان اول توجه شود. به همین منظور 2 آزمایش مستقل ایجاد نموده ام. در تحقیق اول از آزمایش شباهت آواشناختی میان زبانی به منظور بررسی نقش آوا شناسی زبان در تشخیص واژگانی زبان دوم استفاده شده است. دو گرو کلمات انگلیسی انتخاب شده است. گروه اول شامل کلماتی می باشد که از لحاظ تلفظ واژگانی هیچ گونه شباهتی با معادل زبان اول (فارسی) ندارند. گروه دوم شامل کلماتی می باشد که از لحاظ تلفط معنایی در هر دو زبان یکسان می باشند. 25 دانش آموز سطح مبتدی و 25 دانش آموز سطح پیشرفته به عنوان شرکت کننده در تحقیق اول انتخاب شده اند. نتایج نشان داد که دانش مربوط به آوا شناسی زبان اول در خصوص شرکت کنندگان دارای سطح مبتدی به صورت خودکار فعال می گردد و دارای نقش کمکی در تشخیص واژگانی زبان دوم می باشد. عملکرد شرکت کنندگان دارای سطح پیشرفته در خصوص دو گروه واژگانی، دارای تفاوت معنا داری نبود. به عبارت دیگر، دانش مربوط به آوا شناسی زبان اول در خصوص شرکت کنندگان سطح بالا فعال نگردیده است. آزمایش دوم به بررسی فعالیت معنایی زبان اول در تشخیص واژگانی زبان دوم پرداخته است. در آزمایش دوم، واژگان انگلیسی در دو حالت ارائه شده اند. در حالت اول پس از معادل زبان اول و در حالت دوم پس از یک واژه نامربوط زبان اول ارائه گردیده است. 50 نفر دانش آموز در این آزمایش به عنوان شرکت کننده شرکت نموده اند (25 دانش آموز سطح مبتدی و 25 دانش آموز سطح پیشرفته). نتایج نشان داد که در خصوص دانش آموزان دارای سطح مبتدی دانش معنا شناختی زبان اول در تشخیص واژگانی زبان دوم فعال می شود. چنین عاملی در خصوص دانش آموزان دارای سطح بالا مشاهده نشده است.

محاسبه و ارزیابی برخی شاخص های ریخت زمین ساختی پیرامون راندگی شاهوار در شمال غرب شاهرود (نکارمن – تاش)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شاهرود - دانشکده علوم پایه 1393
  هادی زیادی   رمضان رمضانی اومالی

منطقه نکارمن – تاش بخشی از واحد زمین ساخت البرز شرقی می باشد. گسل های مهمی همچون گسل شاهوار و سیاه مرز کوه و نیز چین هایی ازجمله تاقدیس نکارمن و ناودیس کوه میشی از ساختارهای این منطقه می باشند. به منظور مورفومتری و ارزیابی فعالیت نو زمین ساختی منطقه، با استفاده از داده های مدل رقومی (dem) در نرم افزارهای10 arc gisو global mapper 10 شاخص های ژئومورفیکی سینوسیتی جبهه کوهستان (smf)، نسبت پهنای دره به عمق دره (vf)، عدم تقارن آبراهه در حوضه آبریز ‎(af) و انتگرال و منحنی هیپستومتری (hi)، در این منطقه محاسبه گردید. برای اینکه امکان تفکیک و درجه بندی نسبی میزان فعالیت تکتونیکی در قسمت های مختلف این منطقه فراهم شود، با توجه به نقشه توپوگرافی و شبکه ی زهکشی، پنج حوضه آبریز انتخاب شد. سپس با استفاده از شاخص کلی latindex of relative(tectonics) حوضه های منطقه ازنظر فعالیت تکتونیکی نسبی در 4 رده‎‎: خیلی بالا، بالا، متوسط و پایین طبقه بندی شده است. با توجه به این طبقه بندی، اکثر حوضه های پنج گانه موردبررسی، در رده 2 قرار می گیرند که این امر نشانگر فعالیت بالای تکتونیکی در این منطقه می باشد، درنهایت، با تحلیل نتایج بدست آمده از بررسی پارامترهای مورفوتکتونیکی و رده بندی ذکرشده می توان نتیجه گرفت که منطقه مورد مطالعه ازنظر زمین ساختی فعال می باشد. اغلب گسل های این منطقه که با امتداد عمومی شمال خاوری - جنوب باختری تا خاوری- باختری هستند دارای سازوکار معکوس چپ‎بر می باشند.