نام پژوهشگر: زهرا سید یزدی

تحلیل شخصیت در آثار داستانی رضا امیر خانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  حدیث یاراحمدی   نسرین فلاح

چکیده رضا امیرخانی از نویسندگان جوان و موفق معاصر است که آثار او از سبک ویژه ای نزدیک به پست مدرن مایه می گیرد. این آثار که بارها موفق به تجدید چاپ شده اند مملو از دستمایه های جنگ و جبهه اند و در اغلب موارد به رنج ها و تفکرات رزمندگان در دوران پس از جنگ و برخورد افراد جامعه با آنها می پردازند. در این پژوهش رمانهای ارمیا، من او، از به، بیوتن و مجموعه داستان های کوتاه ناصر ارمنی از دیدگاه عنصر داستانی شخصیت به لحاظ ساختاری، پست مدرن و روانشناختی مورد بررسی قرار گرفته است. در تحلیل آثار داستانی مذکور نخست به ارائه کلیات و تعاریفی در باب شخصیت پرداخته شده و پس از معرفی نویسنده، آثار او از نظرگاه شخصیت های داستانی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. در انتها نتایج به دست آمده در بوته ی مقایسه و نتیجه گیری نهاده شده است. از نتایج به دست آمده در این پژوهش، در قسمت ساختاری می توان به استفاده نویسنده ی از شخصیت های نمادین و پویا در جایگاه قهرمان رمان و همچنین پرداختن به زندگی شخصیت های نوعی از طبقه ی رزمندگان اشاره کرد. سایر شخصیت های داستان اغلب قالبی و قراردادی هستند. در قسمت تحلیل پست مدرن، اگرچه نویسنده از مولفه های ظاهری پست مدرن در آثار خود بهره برده است اما به طور کلی نمی توان آثار او را در این حیطه جای داد به خصوص که شخصیت های اصلی از مشرب فکری و اعتقادی خاصی برخوردار هستند. در باب تحلیل روانشناختی از نظرگاه روانشناسان انسانگرا می توان گفت تمامی قهرمانان آثار داستان بلند این نویسنده از ویژگی های انسان های خودشکوفا برخوردار هستند. شخصیت های مجموعه داستان کوتاه رضا امیرخانی اگرچه به شخصیت های رمانهای این نویسنده شباهت دارنداما به دلیل قالب داستانی داستان کوتاه، تفاوت هایی نیز مشاهده می شود که دور از انتظار نیست. نتایج به دست آمده در این پژوهش، به لحاظ روشن کردن نقاط قوت و ضعف شخصیت پردازی در آثار داستانی یکی از نویسندگان موفق معاصر ایران می تواند راهگشای نویسندگان جوان و همچنین منتقدان ادبی در حیطه نقد و شخصیت پردازی نوین باشد. واژگان کلیدی: شخصیت، آثار داستانی رضا امیرخانی، ساختارگرایی، پسامدرنیسم، تحلیل روانشناختی شخصیت.

تحلیل حماسی کتاب هفت لشکر بر مبنای پدیده شناسی تطبیقی شعر پهلوانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  سمیه شبستری   محسن پور مختار

حماسه از نظر لفظ میتواند گفتاری ، بدهی ( فی المجلس ) یا نوشتاری باشد متون حماسی شفاهی به دلیل نا مدون بودن کمتر مورد تحلیل و بررسی قرارگرفته اند . در میان متون حماسی شفاهی کتاب هفت لشکر که طور جامعی از یکی از روایات حماسی شفاهی ایرانی است و نمونه منحصری از متون حماسه شفاهی است ، چاپ شده و در دسترس است . مهمترین نتایج حاصل از این تحقیق عبارت اند از : از لحاظ کمیت ، بیشتر عناصر حماسی _ با نسبت های متفاوت _در این اثر بکار رفته اند و از لحاظ کیفیت ، از آن روی که در فصل سوم این پژوهش در بان مثال ها از متن کتاب هفت لشکر استفاده شده است بنابر این خواننده را با سبک گفتار هفت لشکر که کم و بیش همان سبک داستان های کهن نقالان و قصه گویانی چون سمک عیار و داراب نامه است آشنا می کند .

بررسی حبسیات ملک الشعرای بهار و مقایسه آن با حبسیات مسعود سعد سلمان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - پژوهشکده ادبیات 1390
  فاطمه قاسمی   زهرا سید یزدی

حاصل این پژوهش نشان می دهد، محتوای قصاید حبسیه دو شاعر در زمینه های، حسب حال، شکوائیه آمده است. زبان هر دو شاعر خراسانی است. زبانی ساده و روان و به دور از آرایش های دشوار ادبی است. موسیقی شعر و نوع آن با توجه به روحیات دو شاعر فرق می کند، موسیقی شعر در حبسیات مسعود سعد عاطفی تر است و در حبسیات ملک الشعرای بهار، حماسی تر می باشد. از نظر تخیل هر دو شاعر تصاویر زیبایی در حبسیات خود بکار برده اند. عاطفه در حبسیات مسعود سعد از نوعی «منِ» شخصی صحبت می کند، اما عاطفه در حبسیات ملک الشعرای بهار از «منِ» اجتماعی سخن می گوید.

بررسی ارتباط فردوسی با حاکمان زمان خود از خلال منابع فارسی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  فاطمه مهمدی   زهرا سید یزدی

از فردوسی و اثر سترگش و از بی مهری هایی که به فردوسی روا داشته شده، سخن ها گفته اند. منابع بسیاری در خصوص ارتباط فردوسی با سلطان محمود و غزنویان می توان یافت. اما منابعی که در خصوص ارتباط وی با عبدالرزاقیان و سامانیان، به آن اشاره و مطالبی آورده شده باشد به نسبت محدودتر هستند. در این رساله سعی بر آن بوده تا به ارتباط فردوسی با عبد الرزاقیان، سامانیان و غزنویان از خلال منابع موجود، پرداخته شود و نظرات و عقاید نویسندگان آثار مختلف در این باره گرد آوری شود. در آغاز هر بخش ابتدا، به اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن دوره اشاره شده و سپس به ارتباط فردوسی با حاکمان عصر از خلال منابع پرداخته شده است. هدف از این پژوهش آشنایی با زوایایی از زندگی، شخصیت و روحیه ی فردوسی است و نیز با غربال گری منابع جدید و قدیم از یک سو انگیزه ی فردوسی از سرودن شاهنامه به خوبی وا کاویده می شود و از سوی دیگر پیوند فردوسی با حاکمان زمان خود، نمایانده می شود. از بررسی و مطالعه منابع ذکر شده، می توان نتیجه گرفت که عبدالرزاقیان در نظم شاهنامه و نیز حفظ آن نقش مهم و به سزایی داشته اند. حاکمان سامانی با ایجاد فضای مناسب فرهنگی و حمایت های خود از شاعران و علاقه ی آنان به زبان فارسی و حفظ سنت های ملی در خلق شاهنامه تاثیر غیر مستقیمی داشته اند و در پایان، شاهنامه بر خلاف برخی افسانه ها به فرمان سلطان محمود سروده نشده است وعشق و هدف والای فردوسی، مهم ترین محرک وی در سرودن شاهنامه بوده است.

مقایسه‎ی قصاید فارسی سعدی با قصاید فارسی معاصرانش (مجد همگر، سیف فرغانی و رکن دعوی‎دار)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - پژوهشکده ادبیات 1391
  ناهید حاجی رضایی   زهرا سید یزدی

چکیده: قصیده یکی از قالب‎های رایج شعر فارسی است. در طول تاریخ ادب فارسی شاعران قصیده سرا فراوان بوده اند و اغلب قصیده را به منظور دریافت صله و خوشامدگویی پادشاه و اطرافیان وی می سرودند. در این میان سعدی نیز مانند سنایی و ناصر خسرو قصیده را از حیث مضمون و محتوا دگرگون کرد. او به دنبال مدح بی جا نرفته و به جای دعای تأبید، ممدوح را دعای خیر کرده و در واقع مدح و نصیحت را به هم آمیخته است. در این پژوهش به شیوه‎ی توصیفی- تحلیلی به بررسی قصاید فارسی سعدی، مجد همگر، رکن دعوی دار و سیف فرغانی پرداخته شده و آن اشعار از نظر آهنگ، زبان، عاطفه، تخیل، فرم و محتوا مقایسه گردیده است. حاصل این پژوهش نشان می دهد که مدح موضوع مشترک در قصاید شاعران مورد بحث است. با این تفاوت که رکن دعوی دار و مجد همگر مدح را به منظور دریافت صله می گفتند امّا سعدی و سیف فرغانی چنین هدفی نداشتند. سعدی در قصاید خود به پرورش فکری و ارشاد حاکمان و اطرافیان آن ها نیز پرداخته است. زبان شاعران موردنظر حد میانه ای است از زبان خراسانی و عراقی. برخی کهنگی های لفظی خراسانی در قصایدشان با اندکی تفاوت از یکدیگر دیده می شود ولی در کل ساده و روان است. در انتخاب موسیقی و آهنگ به تناسب وزن و مضمون کلام توجه داشتند. وزن های جویباری و ملایم در قصایدشان به وفور یافت می شود. عاطفه در قصاید سعدی نسبت به دیگر شاعران بیش تر جنبه‎ی اجتماعی دارد تا شخصی؛ یعنی، «منِ» اجتماعی آن قوی تر است. شاعران مورد نظر با بهره‎گیری از عنصر تخیل تصاویر زیبا و بدیعی را در قصاید خلق کرده اند.

بررسی مرثیه و مرثیه سرایی در ادبیات فارسی از پایان عصر صفویه تا آغاز مشروطه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  پروین رجبی   زهرا سید یزدی

آنچه در این مجموعه پیش روی شماست بررسی و تحلیل مرثیه سرایی از پایان عصر صفویه تا آغاز دوره ی مشروطه است. در حقیقت این پژوهش جبران کننده ی نقص خلایی است که در مطالعات مرثیه پژوهی فارسی وجود دارد ، زیرا پیش از این مرثیه سرایی از آغاز تا پایان صفویه و از مشروطه تا سال 1333 شمسی بررسی شده بود. مرثیه گونه ای مهم از ادبیات غنایی است که به دلیل پیوند آشکار آن با نفسانیات و عواطف انسانی همواره مورد توجه شاعران فارسی زبان بوده است. روشن است تحلیل محتوایی و ساختاری مرثیه های فارسی نه تنها بیان کننده ی اوضاع روحی و روانی شاعرانه هر دوره است بلکه در بازشناسی و بازیابی دلایل گرایش به مرثیه و دردها و رنج های بشری و توصیف فضای اجتماعی موثر و حیاتی است بخش قابل توجه از اشعار سرایندگان را شامل می شود. پژوهش و بررسی این سروده ها و بیان کم و کیف آن ها در حیطه ی زمانی ذکر شده در این پایان نامه مورد نظر بوده است. فصل اول، شامل مقدمه، بیان مسیله، پیشینه ی تحقیق و ... می شود. فصل دوم، توضیحاتی درباره ی مرثیه و قدمت و نوع آن و نخستین سرایندگان مرثیه ارایه گردیده است. فصل سوم، به سبک بازگشت ادبی و ویژگی های آن اختصاص داده شده است، زیرا سبک شعری شاعران مورد مطالعه سبک بازگشت می باشد. فصل چهارم که اصلی ترین فصل پایان نامه می باشد شامل شرح مختصری از احوال شاعران مرثیه گو و بررسی مراثی انها می باشد. فصل پنجم، نتیجه گیری است که در آن به دستاوردهای اصلی این پژوهش اشاره شده است.

نقد و تحلیل قصاید خواجوی کرمانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  حسین دهقانی عیش آبادی   زهرا سید یزدی

در این پژوهش به شیوه ی توصیفی – تحلیلی به بررسی قصاید خواجوی کرمانی پرداخته شده و آن قصاید از نظر آهنگ، زبان، تخیل، عاطفه، فرم و محتوا مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. موضوع و محتوای قصاید خواجو بیشتر مدح است اما قصایدی در توحید و موعظه و نعت و ... هم دارد. سبک قصاید وی سبک عراقی است اما گاهی هم به سبک خراسانی نزدیک می شود. زبان وی در قصاید با اینکه از واژگان غیر فارسی و مهجور هم استفاده کرده چندان دشوار نیست. وی در قصاید خود از اوزان پرکاربرد بهره برده اما اوزان نادر هم دارد. عاطفه در قصاید خواجو هم جنبه ی شخصی دارد هم جنبه ی اجتماعی. وی با به کار گیری عنصر تخیل تصاویر زیبا و بدیعی را در قصاید خلق کرده است.

تحلیل سبک شناسانه ی غزلیات سنجر کاشانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  زهره شجاع سنگچولی   زهرا سید یزدی

در میان انواع نقد و دانش های زبانی و ادبی، سبک شناسی یکی از راه های نقد روش مند است که با آگاهی از امکانات این دانش و به دور از تفسیر های ذوقی و تضاد های شخصی، می توانیم متن های ادبی از جمله دیوان شاعرانی که کمتر مورد توجه قرار گرفته اند را مورد بررسی و پژوهش قرار دهیم و به باز تولید نظریه ها و ایده های جدید سبک شناسی بپردازیم، که در این پژوهش با شناخت و آگاهی که از نظریه های سبک شناسی داشته ایم، به گزینش غزل یکی از شاعران بی نام و نشان شعر عهد صفوی، یعنی سنجر کاشانی دست زده ایم تا سرشت و ریشه اصلی غزل او را شناخته و پیوند شعر او با تاریخ، سنت، رسم و رسوم مردم، بافت اجتماعی حاکم بر زمانه ی شاعر را بررسی کنیم، در پایان از حاصل این بررسی سبک شناسی به این نتیجه می رسیم که غزل های سنجر کاشانی تلفیقی از مکتب وقوع و سبک هندی می باشد. ویژگی ها و مختصات هر دو مکتب را در غزل او غالب می-بینیم، که این ویژگی، سبک غزل او را به سبکی منحصر به فرد، تبدیل کرده است.

بررسی فضاهای مفهومی در شعر مهدی اخوان ثالث با رویکرد شعرشناسی شناختی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  سهیلا صادقی   زهرا سید یزدی

پژوهش حاضر، به تحلیل نگاشت¬های مفهومی در چند شعر از مهدی اخوان ثالث بر مبنای نظریۀ شعر شناسی شناختی و در چارچوب نظریات مارگریت فریمن (2000)، فوکونیه (2005) و ترنر (2002)، می¬پردازد. در رویکرد شعر شناسی شناختی امکان بررسی متون ادبی، به واسطه ی ابزارهای زبان شناسی شناختی امکان¬پذیر است. از جملۀ این ابزارها که بررسی ساختار کلی اثر و چینش واحدهای زبانی را ممکن می سازند، می توان به نگاشت های مفهومیِ ویژگی، رابطه¬ای و نظام اشاره کرد. نگاشت، انتقال ویژگی¬های یک قلمرو مفهومی به قلمرو مفهومی دیگر است. در نظریه شعر شناسی شناختی، بافتِ اثر نقش بنیادینی در ایجاد معنی دارد و تحلیل¬ها بر سه محور متن، مؤلف و خواننده قرار دارند. با توجه به اینکه این نظریه قادر است سبک فردی مؤلف را مشخص کند، ضرورت پژوهش بدیهی به نظر می¬رسد. در این پژوهش با توجه به انسجام ادبی و وجود مفاهیم عمیق انسانی در اشعار مهدی اخوان ثالث به بررسی چند شعر از آثار فاخر او پرداخته¬ایم. پرسش پژوهش این است که آیا با تکیه بر نگاشت-های سه¬گانه، می¬توان به تحلیل یک متن و ارائۀ چارچوبی نظری دربارۀ آن پرداخت؟ و آیا مهارت¬های عمومی نگاشت می¬توانند به عنوان نظریه¬ای مناسب، محدودیتهای تفسیرهای چندگانۀ شعر اخوان ثالث را تعیین کنند؟ در این مجال، تحلیل نگاشت¬های مفهومی و بررسی عملکرد عناصر مختلف برای ساخت یک کل منسجم در شعر، به شناخت جهان فکری اخوان ثالث و الگوهای مورد استفادۀ او برای ارائۀ جهانِ خود، منجر شد.

بررسی مختصات حماسی داراب نامه طرسوسی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  مهدیه بهاری   حمید جعفری قریه علی

چکیده: داراب نامه سروده ی ابوطاهرمحمدبن حسن بن علی بن موسی الطرسوسی از آثار حماسی منثور است. در مورد نویسنده ی این اثر حماسی اطلاعات کافی در دست نیست. فقط می توان گفت که متعلق به قرن ششم بوده است. در ادب فارسی? حماسه یکی از مهم ترین و جذاب ترین انواع ادبی محسوب می شود. هدف از این پژوهش معرفی داراب نامه و بررسی جایگاه آن در میان حماسه های منثور است. این پژوهش از آن روی درخور توجه است که ضمن معرفی ارزش های سبک حماسی? معارف و سنت های فرهنگی اثر را بررسی و تحلیل می کند. و برخی از بن مایه های اساطیری و باورهای قوم ایرانی را که در این اثر بازتاب داشته است? شرح می دهد. به طور کلی در این پایان نامه? مسائلی از قبیل: ویژگی های قهرمانان? ابزارهای جنگی? اشیاء ارزشمند? نبرد? عناصر طبیعت ومختصات سبکی اثر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. داراب نامه نیز هم چون سایر آثار حماسی دیگر توصیفی از رشادت ها و دلاوری های پهلوانان ملّی و مردمی است. با این تفاوت که درجه ی ملّی و مردمی بودن پهلوانان داراب نامه نسبت به شاهنامه کمتر است. داراب نامه ی طرسوسی از نظر مختصات سبک حماسی از قبیل کاربرد انواع جنگ افزارها و انواع نبرد و قهرمانان و... و حتی از لحاظ توصیف عناصر طبیعت به ویژه وصف طلوع و غروب خورشید تحت تأثیر شاهنامه بوده است. داراب نامه از آثار داستانی پهلوانی و عیاری است که رویدادهای غیر واقعی آن گاهی بیشتر از آن که برانگیزنده ی حس ملی و میهن خواهی باشد? سرگرم کننده است. کلید واژه ها: ادبیات حماسی? حماسه های منثور? داراب نامه ی طرسوسی? مختصات حماسی

بررسی تطبیقی نقش زن در شاهنامه و گرشاسب نامه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  مهدیه عظیمی   زهرا سید یزدی

زن در اغلب آثار ادبی جهان، مخصوصاً ادب ایران زمین، با توجه به مقتضیات زمانی هر دوره از جایگاهی خاص برخوردار است. زنان به خوبی توانسته اند در کنار مردان از عهده ی وظایف خویش برآیند. لیکن در برخی از دوره ها شاهد نزول مقام و جایگاه ایشان می باشیم. فرایند کردار و رفتار زنان تنها در آثار غنایی و نمایشی وجود ندارد، بلکه در آثار حماسی نیز که برگرفته از اعتقادات عمیق قومی، ملی و دینی است به خوبی بازتاب یافته است. در این میان شاهنامه ی فردوسی که از بزرگ ترین کتاب های حماسی جهان محسوب می شود سهمی سترگ و باعظمت را در تاریخ اجتماعی ایران درباره ی زنان بر عهده دارد. و به حقیقت، یکی از شاخصه های این اثر حماسی و ملی این است که از زنان به عنوان گوهری والا و موجودی صاحب خرد و رایزن توأم باحیا، ایثار، مهربانی، دلسوزی، وفاداری، نقش مادرانه و تربیت فرزند و به طورکلی از سایر خصوصیات زنانه با تمامی ابعاد احساسی و عواطفشان در کنار روحیات و خلق وخوی مردان سخن به میان آورده است. و از سوی دیگر گرشاسب نامه ی اسدی طوسی که مهم ترین منظومه ی پهلوانی است شاعر در این اثر ضمن بیان دلاوری ها و پهلوانی های گرشاسب از زنان و جایگاه اجتماعی و اوصاف ایشان همچون: شرافت، تدبیر و خرد، رایزنی، وفاداری، مادر بودن، تربیت فرزندان و ... سخن رانده است.اشراف این دو شاعر در چندین قرن پیش بر موضوعات مختلف اجتماعی بشر، خصوصاً شناخت آن ها از هویت و شخصیت زنان و همچنین اوصاف ایشان برای منتقدان ادبی در عصر کنونی حیرت آور است. بر این اساس ما در این پژوهش به مقایسه ی نقش زنان در این دو منظومه خواهیم پرداخت و صفات ایشان را به تفکیک صفات مثبت و منفی در هر دو اثر بررسی خواهیم کرد.