نام پژوهشگر: محمد کاظم خالصی

بررسی فیلوژنی 6 گونه از کفال ماهیان ایران به روش مولکولی pcr- sequencing
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده مرتع و آبخیزداری و شیلات و محیط زیست 1390
  محبوبه نعمت زاده افروزی   محمد کاظم خالصی

در این مطالعه، جهت تعیین تفاوت های ژنتیکی و روابط خویشاوندی میان 6 گونه از خانواده کفال ماهیان (mugil cephalus, liza subviridis, valamugil buchanani liza saliens, liza aurata, mugil capito,) از روش مولکولیpcr-sequencing استفاده شد .گونه های liza saliens و liza aurata از دریای خزر و گونه های mugil cephalus, liza subviridis, valamugil buchanani از خلیج فارس و دریای عمان جمع آوری شدند. نمونه هایی از کفال وارداتی از مصر ((mugil capito از موسسه تحقیقات گمیشان گرگان نیز جمع آوری شدند (این نمونه ها به همراه گونه mugil cephalus از مصر وارد ایران شد). dna این نمونه ها به روش فنل- کلروفرم استخراج گردید. قعطعات ژنوم (16s rrna میتوکندریایی) طی فرآیندpcr تکثیر و سپس برای توالی یابی به شرکت تکاپوزیست و از آنجا به کشور فرانسه فرستاده شدند. آنالیز توالی ها نشان داد که بیشترین تفاوت ژنتیکی بینm. cephalus و 5 گونه دیگر مورد مطالعه مشاهده شد. درخت بدست آمده بروش neighbor-joining نشان داد که دو گونه l. saliens و l. aurata در یک شاخه و گونهl. subviridis در شاخه ای جدا قرار گرفتند درصورتیکه درخت رسم شده بروشmaximum parsimony نشان داد که گونه های l. subviridis و l. aurata در یک شاخه قرار می گیرند و گونه l. saliensدر شاخه ای جدا قرار گرفت. باتوجه به این نتایج, این سوال مطرح می شود که چرا گونه های مختلف این جنس در یک شاخه قرار نمی گیرند ؟

بررسی مقایسه ای میزان جذب فلزات سنگین کادمیم، سرب و کروم در ماهیان فلس دار کپور معمولی (cyprinus carpio) و بدون فلس گربه ماهی راه راه (pangasius hypophthalmus)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1391
  سیده زینب عابدی   محمد کاظم خالصی

ماهی یکی از منابع تأمین پروتئین در تغذیه انسان بشمار می رود که به دلیل تقاضای بالا به لحاظ بهداشتی و سلامت از نظر عاری بودن از آلاینده های مختلف بویژه فلزات سنگین مورد توجه قرار گرفته است. فلزات سنگین در ماهی به عنوان یکی از حلقه های زنجیره های غذایی انسان تجمع می یابند. این مطالعه با هدف بررسی مقایسه ای میزان جذب فلزات سنگین کادمیم، سرب و کروم در ماهی فلس دار کپور معمولی (cyprinus carpio) و بدون فلس گربه ماهی پنگوسی راه راه (pangasius hypophthalmus) در بافت های کبد، پوست، آبشش، عضله و فلس انجام شد. ابتدا غلظت کشنده ((lc50-96 h و ضریب سمیت برای هر گونه ماهی تعیین گردید. جهت انجام آزمایش تجمع زیستی هر دوگونه ( تعداد 240 عدد برای هر گونه با میانگین طول و وزن تقریبا 92/1 ± 68/11و 9/1 ±8/9 سانتی متر و 3/6± 92/25 و 22/3± 61/18 گرم به ترتیب برای کپور و گربه ماهی،) در تیمارهای جداگانه برای هر فلز (با سه تکرار) در معرض 10% غلظت کشنده فلزات سنگین به مدت 15 روز قرارگرفتند. از بافت های مورد آزمایش نمونه های ماهیان در روزهای 7 و 15 نمونه برداری شد و پس از آماده سازی و هضم شیمیایی، مقدار فلزات سنگین در هر بافت به وسیله دستگاه جذب اتمی (مدل ترمو) مورد بررسی و سنجش قرار گرفت. طبق نتاج بدست آمده، غلظت کشنده کلرید کادمیم، کلرید کروم و نیترات سرب طی 96 ساعت برای گربه ماهی پنگوسی بترتیب 89/64 ، 46/7 و 06/48 میلی گرم در لیتر و غلظت کشنده فلزات مشابه برای ماهی کپور معمولی بترتیب 8/84، 05/17 و 33/77 میلی گرم در لیتر نشان داد. مقدار فاکتور سمیت در ماهی کپور معمولی در مقایسه با گربه ماهی بیشتر بوده است. تقریبا تمامی اختلافات در انباشتگی هر سه فلز سنگین در بافت ها بین گروه های شاهد و تیمارها و نیز میان کپور معمولی و گربه ماهی راه راه معنی داری بود (05/0p < ). موجودی نهایی کل کروم و کادمیم و سرب در بافت های گربه ماهی به ترتیب 65/3 و 51/0 و 43/1 برابرکپور (بدون احتساب فلس)، و انباشتگی نهایی کروم، کادمیم و سرب در عضله گربه ماهی به ترتیب 15/16 و 8/6 و 46/0 برابر عضله کپور بود. نتایج این پژوهش نشان می دهند که پوست فلس دار ماهی کپور معمولی با جذب قابل ملاحظه فلزات سنگین و کمترین انباشتگی آنها در عضلات نسبت به پوست بدون فلس گربه ماهی راه راه، لایه حفاظتی موثری را در برابر مواد شیمیایی زیست محیطی فراهم می کند و می تواند مصرف ماهی فلس دار را از این جنبه توجیه نماید.

بررسی تراکم و زیتوده فون ماکروبنتیک آبهای ساحلی کلارآباد مازندران (جنوب غربی دریای خزر) و تأثیر قفس های پرورشی در فصول مختلف
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1392
  فرزانه اندرز   محمد علی افرایی

مطالعه ی حاضر به منظور بررسی اثرات احتمالی قفس پرورش ماهی قزل آلای رنگین کمان بر روی فون بنتیک به عنوان تنش و آلودگی و ارزیابی سلامت شرایط زیستی در سواحل شهر کلارآباد (جنوب غربی مازندران) انجام شد. نمونه برداری از رسوبات در سه ایستگاه (زیر قفس، و فواصل 50 و 500 متری) به وسیله دستگاه نمونه بردار ون وین گرب در عمق 20 متر از بهار تا زمستان 1391 به صورت فصلی صورت گرفت. به طور کلی سه رده از ماکروبنتوزها شناسایی و جداسازی شدند. پرتاران و به خصوص streblospio spp. گروه غالب در تمام فصول و ایستگاه های نمونه برداری بودند. با توجه به ماهی دار بودن قفس در فصول پاییز و زمستان، میانگین تراکم و زیتوده ماکروبنتوزها در این دو فصل، در ایستگاه زیر قفس بالاترین مقدار را داشت و پس از آن، ایستگاه سوم در پنجاه متری قفس تراکم و زیتوده بالاتری را نسبت به ایستگاه شاهد نشان داد، ولی از نظر آماری اختلاف معنی داری بین ایستگاه ها دیده نشد. در فصول مختلف، اختلاف معنی داری بین تراکم و زیتوده ماکروبنتوزها دیده شد (p< 0.05) و حداکثر تراکم و زیتوده ماکروبنتوزها در فصل زمستان مشاهده شد. درصد کل مواد آلی رسوبات در محدوده ی (se) 23/0 ± 80/1تا (se)21/1 ± 68/3 برآورد گردید. طی این بررسی، مقادیر دمای آب(°c)، عمق شفافیت، شوری، اسیدیته و اکسیژن محلول(mg/l) به ترتیب در محدوده 28-10، 8/7-5/3، 1/13-30/12، 45/8-06/8 و 1/17-48/9 قرار داشت. تفاوت معنی داری در فاکتورهای فیزیکوشیمیایی و میزان کل مواد آلی بستر در ایستگاه های مختلف دیده نشد (p> 0.05) که نشان می دهد این فاکتورها تاثیر بارزی بر روی داده های ما نداشتند، ولی فاکتورهای فیزیکوشیمیایی و کل مواد آلی بستر در فصول مختلف اختلاف معنی داری را نشان دادند که بیانگر تآثیر آنها بر روی تراکم و زیتوده فصلی گروه های مختلف ماکروبنتوزی می باشد. ضریب همبستگی بین تراکم و زیتوده ماکروبنتوزها با عوامل محیطی (درصد کل مواد آلی رسوبات بستر و فاکتورهای فیزیکوشیمیایی آب) نشان داد که بین تراکم و زیتوده streblospio spp.، hypania invalida، hypaniola kawalewski و nereis diversicolar، تراکم و زیتوده رده polychaeta و تراکم و زیتوده کل ماکروبنتوزها با درصد کل مواد آلی رسوبات بستر رابطه خطی مثبتی وجود داشت(p<0.01). ضریب همبستگی بین تراکم و زیتوده oligochaeta و hypaniola kawalewski با دمای آب در نزدیکی بستر، رابطه ای منفی را نشان داد(p<0.05). همبستگی بین فاکتور شوری با تراکم و زیتوده گروه ماکروبنتوزی oligochaeta در سطح 05/0 معنی دار بود و رابطه ای مثبت داشتند. همبستگی بین تراکم و زی توده گروه های ماکروبنتوزی oligochaeta و hypaniola kawalewski با اکسیژن محلول در آب رابطه ای مثبت را نشان داد(p<0.05). طی این بررسی تفاوت معنی داری بین تراکم و زی توده ماکروبنتوزها، میزان مواد آلی رسوبات و فاکتورهای فیزیکوشیمیایی در ایستگاه های مختلف وجود نداشت. این امر نشان دهنده این است که قفس پرورشی ماهی قزل الای رنگین کمان با توجه کوچک بودن ابعاد و اولین دوره فعال بودن آن، دوره کوتاه پرورش ماهی(کمتر از 5 ماه) در اواخر پاییز و زمستان 1391و اجرایی نشدن کامل طرح، مواج بودن منطقه مورد بررسی، نامناسب بودن نوع قفس و نداشتن مقاومت در شرایط طوفانی و تراکم کم ماهی دار شدن (برداشت 2 تن ماهی) در منطقه کلارآباد تأثیر بارزی را نشان نداد.

بررسی رنگدانه ها، ترکیبات جاذب اشعه ماوراء بنفش و بازده آگار در ماکروجلبک gracilaria corticata بومی آب های چابهار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده مرتع و آبخیزداری و شیلات و محیط زیست 1392
  مریم عبیدی زادگان   محمد کاظم خالصی

در پژوهش حاضر تغییرات ترکیبات جاذب فرابنفش یا اسیدهای آمینه شبه مایکوسپرین (mycosporine-like amino acids یا maaها)، رنگدانه¬های فیکواریترین (pe)، فیکوسیانین (pc) و عملکرد آگار در ماکروجلبک قرمز gracilaria corticata در دو عمق کم (2-3 متر) و بیشتر (5-6 متر) به مدت چهار ماه (آذر، دی، بهمن و اسفند) در زیستگاه آنها (سواحل بین کشندی چابهار) مورد ارزیابی کمی قرار گرفت. بیشترین مقدار maaها در آذر و بهمن ماه ¬(به ترتیب 0/00153 ± 0/1153 و 0/00116 ± 0/1153 میلی¬گرم بر گرم وزن خشک) در عمق 2-3 متری مشاهده شد. برای مقادیر maaهای کل در عمق 2-3 متری، اسفند و دی ماه با آذر و بهمن ماه دارای اختلاف معنادار بودند (0/05<p). در عمق 5-6 متری، هیچ¬یک از ماه¬ها با هم اختلاف معناداری از نظر میزان maaهای کل نشان ندادند (0/05>p). بیشترین میزان رنگدانه pe (0/2942 ± 1/3026 میلی¬گرم/گرم وزن خشک) در عمق 5-6 متری در دی ماه و بیشترین مقدار pc در دی ماه در عمق 5-6 متری (0/2523± 0/7437 میلی¬گرم/گرم وزن خشک) مشاهده شد. در عمق 2-3 متری، peدر بهمن و اسفند ماه با هم اختلاف معناداری را نشان ندادند (0/05>p). در عمق 5-6 متری، آذرماه و دی ماه با هم تقریباً مشابه بودند (0/05>p). در عمق 2-3 متری، مقادیر pc در هر سه ماه آذر، بهمن و اسفند اختلاف معناداری با دی ماه داشتند (05/0p<). در عمق 5-6 متری بین آذر و دی ماه با بهمن و اسفند ماه اختلاف معناداری در میزان pc مشاهده نشد (0/05>p). بیشترین بازده آگار در عمق 5-6 متری در دی ماه (%4/163±51) مشاهده شد. بازده آگار در دو گروه عمقی بررسی شده دارای اختلاف معناداری بود (05/0<p). در عمق 2-3 متری، بین هیچ یک از ماه¬ها اختلاف معناداری مشاهده نشد (0/05>p). در عمق 5-6 متری، دی ماه با سایر ماه¬ها اختلاف معناداری نشان داد (0/05<p). میانگین کل در عمق 2-3 متری و عمق 5-6 متری به ترتیب (٪0/037± 34) و (٪0/051±42) بود. بیشترین میزان قدرت ژل آگار در عمق 2-3 متری و در آذر ماه (2- g cm49/1±64/30) مشاهده شد. کیفیت ژل آگار استخراج شده از عمق 2-3 متری در هر چهار ماه دارای اختلاف معنادار بودند (0/05<p). این ویژگی در عمق 5-6 متری در دی ماه و اسفند ماه اختلاف معناداری نشان نداد (0/05>p). فاکتورهای روشنی (l) و زردی (a) آگار در اعماق و ماه¬های مختلف دارای اختلاف معناداری بود (0/05<p). فاکتور قرمزی (b) آگار از نظر عمق اختلاف معناداری نشان نداد (0/05>p) اما در ماه¬های مختلف دارای اختلاف معنادار بود (0/05<p). این پژوهش به عنوان اولین مطالعه پیرامون ارزیابی ترکیبات جاذب uv در جلبک g. corticata نشان می¬دهد که جلبک مذکور دارای ویژگی القای دائمی maaها و غلظت¬های مختلف آن¬ها تحت شرایط محیطی متفاوت می¬باشد. بر اساس یافته¬های این پژوهش، در جلبک آگاروفیت g. corticata رنگدانه¬های اصلی و جانبی فتوسنتزی همراه با عمق و به ویژه در ماه¬های بهمن و اسفند افزایش چشمگیری را نشان می¬دهند. آگار استخراجی از g. corticata برای کاربرد در مواد غذایی پس از بهبود خواص آگار با استفاده از روش شکستن مناسب است. لذا تولید و بیوماس این جلبک و نیز بیوسنتز فراورده¬های جانبی آن (بخصوص آگار) در شرایط محیطی و زمانی مذکور، بیشینه خواهند بود که از لحاظ زمان مناسب برای عملیات برداشت طبیعی آن حائز اهمیت می¬باشد.

بررسی خصوصیات فیزیکوشیمیایی و تنوع و تراکم فیتوپلانکتون در آب پشت سد شهید رجایی )استان مازندران-ساری(
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1393
  شیوا فیضی   حسن نصراله زاده ساروی

سد شهید رجائی در 41 کیلومتری شهرستان ساری، در محلی به نام سلیمان تنگه احداث گردید و بهره برداری آن از سال 1376آغاز شده است. هدف این تحقیق بررسی کیفیت آب مخزن بر اساس خواص فیزیکوشیمیایی و بیولوژیکی آب دریاچه سد شهید رجایی و تعیین سطح تروفیکی، میزان کلروفیل a و تنوع وتراکم فیتوپلانکتون ها و ارتباط آنها با خصوصیات فیزیکوشیمیایی آب می باشد.نسبتهای مولیdin/dip نشان داد که در فصل بهار محدودیت فسفری و در فصول دیگر هر دو ماده مغذی نیتروژن و فسفر محدود کننده بودند. بررسی کیفی فیتوپلانکتون نشان داد که در ساختار آن 107 گونه شرکت داشتند. بر اساس شاخص isi مشخص شد که در فصل بهار و تابستان گونه cyclotella meneghiniana، در فصل پاییز گونه gonyaulax polyedra و در فصل زمستان گونه ceratium hirundinella به عنوان گونه های غالب شناسایی شدند.

اثر چند شکلی های ژن gh بر صفات رشد در ماهی سفید دریای خزر (rutilus kutum) و کپور معمولی (cyprinus carpio) به روش pcr-sscp
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1393
  نجمه برنجکار   قدرت الله رحیمی

هورمون رشد (gh) مهم ترین هورمون کنترل کننده رشد سلول های سوماتیک و موثر در سنتز پروتئین، چربی و کربوهیدرات ها می باشد. هدف از پژوهش حاضر شناسایی چند شکلی های ژن gh-1در ماهی کپور معمولی و gh-2 در ماهی سفید با استفاده از تکنیک pcr-sscp و ارتباط آن با صفات مرتبط به رشد (فاکتور وضعیت، طول و وزن بدن) بوده است. تعداد 150 قطعه ماهی کپور در 4 گروه سنی 4، 6، 12و 24 ماهه و 150 قطعه ماهی سفید در سن 3 ماهگی به طور تصادفی انتخاب و از باله دمی برای استخراج dna استفاده شد. پس از استخراج dna به روش نمکی بهینه یافته، دو قطعه به اندازه 373 و 410 جفت باز به ترتیب برای جایگاه های ژنی gh-1در ماهی کپور معمولی و gh-2 در ماهی سفید تکثیر و تعیین ژنوتیپ افراد به روش sscpانجام گرفت. در نمونه های مورد مطالعه 8 الگوی باندی متفاوت a، b، c، d، e، f، g و h در جمعیت کپور ماهیان بهترتیببافراوانی های 33/31، 67/10، 67/20، 67/22، 4، 2، 67/2 و 6 درصد و 3 الگوی باندی متفاوت a، b و c به ترتیب با فراوانی 67/24، 67/58 و 67/16 درصد در جمعیت ماهی سفید مشاهده شد. تجزیه و تحلیل نشانگر- صفت ارتباط معنی دار آماری بین ژنوتیپ های مختلف ژن gh-2 ماهی سفید با صفات وزن، طول بدن و فاکتور وضعیت وجود ندارد. همچنین بین ژن gh-1 ماهی کپور در سه گروه سنی 4 ماه، 6 ماه و 12 ماه با صفت وزن ارتباط معنی دار آماری (05/0>p) وجود دارد در حالی که با صفات طول و فاکتور وضعیت ارتباط معنی داری مشاهده نشد. آزمون چند دامنه ای دانکن برای جمعیت ماهیان کپور معمولی در سه گروه سنی 4 ماه، 6 ماه و 12 ماه نشان داد که ماهیان با ژنوتیپ دارای الگوی باندی d به طور معنی داری (05/0>p) دارای وزن بیشتری نسبت به سایر ژنوتیپ ها بودند. همچنین آزمون چند دامنه ای دانکن برای ماهی سفید نشان داد که افراد با ژنوتیپ c،cf بالاتری (05/0>p) نسبت به افراد با ژنوتیپ a داشتند. از نظر صفات وزن و طول در داخل جمعیت ماهیان سفید، هیچ کدام از ژنوتیپ ها با یکدیگر اختلاف معنی دار نداشتند. نتایج تعیین توالی قطعه تکثیری در ماهی سفید نشان داد که در الگوی باندیc، نه snp به صورت تغییرنوکلوتیدیt به g در موقعیت 82 جفت بازی، a به c در موقعیت 113 جفت بازی، g به a در موقعیت 207 جفت بازی، g به a در موقعیت 254 جفت بازی، g به a در موقعیت 269 جفت بازی، g به a در موقعیت 296 جفت بازی، a به g در موقعیت 307 جفت بازی، c به a در موقعیت 308 جفت بازی و g به a در موقعیت 346 جفت بازی رخ داده است. همچنین در موقعیت 366 جفت بازی در الگوی باندی b یک جهش از نوع حذف مشاهده شد. مشاهده هشت الگوی باندی مختلف در جایگاه مورد مطالعه در این پژوهش نشان دهنده تنوع زیاد در جایگاه ژنی gh-1 در جمعیت ماهیان کپور معمولی می باشد. بنابراین با توجه به اهمیت اقتصادی ماهی کپور معمولی و ماهی سفید در صنعت پرورش و وجود همبستگی بین چندشکلی های مشاهده شده و صفات رشد احتمالا بتوان از این جایگاه نشانگری در برنامه های اصلاح ن ژادی در جمعیت های مورد مطالعه بهره برد. به هر حال جهت دست یابی به نتایج مطمئن نیاز به تکرار آزمون با تعداد نشانگر بیشتر از این جایگاه های ژنی و اندازه نمونه های بزرگ تر از این جمعیت ها می باشد.