نام پژوهشگر: عباس ابویسانی

تاثیر فاکتورهای مترشحه از اووسیت بر بلوغ آزمایشگاهی اووسیت در گاو
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده دامپزشکی 1390
  سیما همتیان خیاط   عباس ابویسانی

چکیده تاثیر فاکتورهای مترشحه از اووسیت بر بلوغ آزمایشگاهی اووسیت در گاو به کوشش: سیما همتیان خیاط فاکتورهای مترشحه از اووسیت (از قبیل gdf9، bmp15، bmp6 و...) دارای نقش حیاتی در وقایع کلیدی تولید مثل پستانداران همچون تنظیم عملکرد سلول های فولیکولی، حفظ فنوتیپ سلول های کومولوس، تنظیم پراکندگی سلول های کومولوس و تنظیم تکوینی فرآیندهایی نظیر عملکرد سلول های گرانولوزا در طی مراحل رشد فولیکول، عملکرد سلول های کومولوس در طی بلوغ اووسیت و وقایع منجر به تخمک گذاری و پس از تخمک گذاری است. در این مطالعه، تاثیر فاکتورهای مترشحه از اووسیت های لخت شده و افزایش غلظت آنها بر بلوغ برون تنی اووسیت های گاو به ویژه بر پراکندگی سلول های کومولوس و پیشبرد میوز مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور تعداد 1211 اووسیت از 780 تخمدان گاوهای ذبح شده در کشتارگاه جمع آوری گردید وکمپلکس های اووسیت-کومولوس (coc) احاطه شده با حداقل سه لایه از سلول های کومولوس با اووسیت های لخت در قطره 50 میکرولیتری از محیط کشت بلوغ، کشت داده شدند.کمپلکس های اووسیت – کومولوس انتخاب شده به طور تصادفی در 4 گروه کشت داده شدند: گروه 1) coc ها به تنهایی کشت داده شدند.گروه 2) coc ها به نسبت 1 به 1 با اووسیت های لخت (dos) کشت داده شدند. گروه 3) coc ها به نسبت 1 به 3 با dos کشت داده شدند. گروه 4) coc ها به نسبت 1 به 6 با dos کشت داده شدند. پس از 24 ساعت کشت، بررسی نتایج نشان داد که افزودن غلظت های مختلف از فاکتورهای مترشحه از اووسیت اندوژن پراکندگی سلول های کومولوس و بلوغ هسته ای را بهبود نمی بخشد (p>0.05). اهمیت فاکتورهای مترشحه از اووسیت در بهبود شایستگی تکوینی اووسیت های گاو تایید شده است، لذا به نظر می رسد برای فهم بهتر اثرات فاکتورهای مترشحه از اووسیت در گاو بایستی سایر جوانب بلوغ اووسیت بویژه در سطح مولکولی ، باروری و تولید رویان قبل از لانه گزینی مورد بررسی قرار گیرند. کلمات کلیدی: گاو ماده، کمپلکس اووسیت-کومولوس، فاکتورهای مترشحه از اووسیت، بلوغ برون تنی، پراکندگی سلول های کومولوس، بلوغ هسته ای.

اثرات افزودن اسیدهای چرب اُمگا-3 و اُمگا-3،6،9 به رقیق کننده بر خصوصیات اسپرم گاو طی نگهداری در شرایط سرما (c°5) و انجماد (c°196-)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1391
  محمدعلی شیخ الاسلامی کندلوسی   عباسعلی ناصریان

امروزه، برای بارور کردن گاو ماده از اسپرم ذخیره شده در شرایط سرما و بویژه اسپرم منجمد استفاده می شود. برای ذخیره سازی و افزایش تعداد دُز اسپرم، استفاده از مایع رقیق کننده امری اجتناب ناپذیر است. مطالعات زیادی نشان داده اند که سرما و انجماد باعث وارد شدن آسیب های متعدد و کاهش میزان باروری اسپرم می شود و به حداقل رساندن این تغییرات در خصوصیات اسپرم سبب بهبود باروری در گاو خواهد شد. بنابراین ماهیت رقیق کننده و ترکیبات آن بایستی به گونه ای باشد که بتواند تغییرات خصوصیات اسپرم را در شرایط سرما (c°5) و انجماد (c°196-) به حداقل برساند. لذا این مطالعه با هدف بررسی تأثیر افزودن اسیدهای چرب غیراشباع اُمگا-3 و ترکیبی از اسیدهای اُمگا-3،6،9 به رقیق کننده در سه سطح 1،5/2 و 5 درصد بر خصوصیات اسپرم گاو (پارامترهای حرکتی، زنده مانی و مورفولوژی) در شرایط سرما و انجماد انجام شد. برای امولسیفیه کردن این اسیدهای چرب در رقیق کننده از حلال پلی اتیلن گلیکول (به عنوان مناسب ترین حلال) استفاده شد و محلول نهایی با دستگاه سونیکاتور سونیکه شد. در این طرح از 5 رأس گاو بالغ برای اسپرم گیری و در هر گروه آزمایشی 12 پایوت مورد ارزیابی قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل آماری از نرم افزار spss نسخه 16 و آزمون آماری repeated measure anova و برای مقایسه دوتایی گروه ها از تست bonferroni استفاده گردید. همانطور که مورد انتظار بود، سرما و بویژه انجماد مقادیر پارامترهای مورد ارزیابی را کاهش داد و نتایج نشان داد که نه تنها اسیدهای چرب غیراشباع افزوده شده در مقادیر مختلف قادر به بهبود خصوصیات اسپرم در شرایط سرما و انجماد نبودند بلکه در برخی پارامترها و بویژه در سطوح 5/2 و 5 درصد اثرات نامطلوبی را نیز به همراه داشتند و باعث کاهش کیفیت اسپرم شدند (p<0/05). مقایسه نتایج حاصل از دو گروه متفاوت اسیدهای چرب نشان داد که اثرات محافظتی ترکیب اسیدهای چرب غیراشباع اُمگا-3،6،9 در مقایسه با اُمگا-3 کمتر و اثرات نامطلوب آنها بیشتر بود.

استحصال و شناسایی سلول های بنیادی مزانشیمی بافت چربی اسب
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده دامپزشکی 1391
  فائزه علی پور   حسین کاظمی مهرجردی

در دهه اخیر، جداسازی انواع سلول های بنیادی و استفاده از آن ها در طب ترمیمی پزشکی و دامپزشکی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. بافت چربی حیوانات بالغ و از جمله اسب به عنوان یک منبع بالقوه از سلول های بنیادی مزانشیمی می باشد که می توانند در مهندسی بافت و درمان بیماری های اسکلتی-عضلانی در دامپزشکی مورد استفاده قرار گیرند. هدف این مطالعه، جداسازی، کشت و شناسایی سلول های بنیادی مزانشیمی بافت چربی اسب بود. بدین منظور، از سه مادیان 3 تا 10 ساله نمونه چربی از ناحیه قاعده دم حیوان به روش جراحی اخذ شد و بلافاصله به آزمایشگاه منتقل گردید، عملیات جداسازی سلول ها با استفاده از هضم مکانیکی و آنزیمی (کلازناز) انجام شد و سلول ها در محیط کشت مناسب نگهداری شده و در زمان مطلوب پاساژ داده شدند. پس از رسیدن به پاساژ سوم، با استفاده از روش رونویسی معکوس- واکنش زنجیره ای پلیمراز (rt-pcr) بیان مارکرهای سطحی از قبیل cd29، cd34، cd44 و cd90 مورد بررسی قرار گرفت و همچنین سلول ها در معرض محیط های القا کننده تمایز به بافت های غضروف، استخوان و چربی قرار گرفتند. نتایج مطالعه ریخت شناسی سلول ها نشان داد که سلول ها شبیه فیبروبلاست بوده و به ته فلاسک می چسبند. همچنین بر اساس نتایج حاصل از واکنش rt-pcr، بیان مارکرهای cd29، cd44و cd90 و عدم بیان مارکر cd34 در این سلول ها مورد تایید قرار گرفت. قرار دادن سلول ها در محیط های القایی سبب تمایز آنها به غضروف، استخوان و چربی گردید. مجموع نتایج موید این نکته بود که سلول های جدا از نوع بنیادی مزانشیمی می باشند. امید است بتوان در آینده از این سلول ها در طب ترمیمی اسب استفاده نمود.

تمایز آزمایشگاهی سلول های بنیادی مزانشیمی بافت چربی اسب به غضروف
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده دامپزشکی 1392
  میلاد شادمان   عباس ابویسانی

در ده? اخیر، جداسازی انواع سلول های بنیادی و تمایز آزمایشگاهی آنها به منظور استفاده در طب ترمیمی پزشکی و دامپزشکی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. بافت چربی بالغین به عنوان یک منبع بالقوه از سلول های بنیادی مزانشیمی است که می توانند در مهندسی بافت و درمان بیماری های اسکلتی- عضلانی حیوان و انسان مورد استفاده قرار گیرند. از آنجایی که بافت غضروفی به دلیل نداشتن عروق خونی توانایی محدودی در ترمیم آسیب هایش را دارد، اهمیت سلول درمانی با استفاده از سلول های بنیادی در ترمیم ضایعات غضروفی بیشتر مورد تأکید است. در مطالعه حاضر، هدف آن بود که قابلیت تمایزی سلول های بنیادی جدا شده از بافت چربی اسب به بافت غضروف در پاسخ به فاکتورهای رشد مختلف در شرایط آزمایشگاهی مورد ارزیابی قرار گیرد. بدین منظور، بعد از جدا سازی 3 گرم چربی از ناحیه گلوتئال دم اسب و انتقال به آزمایشگاه، نمونه ریز و شسته شد و پس از هضم مکانیکی و آنزیمی با کلاژناز 1، سلول ها تا 3 پاساژ کشت داده شدند. سلول های پاساژ سوم، با سیستم کشت پلت به مدت 21 روز تحت شرایط تمایز به غضروف قرار گرفتند. گروه ها شامل: 1) گروه کنترل واجد محیط کشت پایه معمول، 2) گروه واجد محیط کشت پایه تمایز به غضروف و فاقد فاکتور رشد، 3) گروه واجد محیط کشت پایه تمایز به غضروف به همراه فاکتور رشد tgf-?3، 4) گروه واجد محیط کشت پایه تمایز به غضروف به همراه فاکتور رشد bmp-6 و 5) گروه واجد محیط پایه تمایز به غضروف به همراه فاکتورهای رشد tgf-?3 و bmp-6 به میزان 10 نانوگرم در میلی لیتر از هر کدام بودند. وضعیت تمایز به غضروف با رنگ آمیزی های اختصاصی و بیان ژن های اختصاصی مورد ارزیابی قرار گرفت. رنگ آمیزی با آلسین بلو، حضور رسوبات پروتئوگلیکان های اختصاصی بافت غضروفی را در تمام گروه ها بجز گروه کنترل تایید نمود. در رنگ آمیزی ماسون، رشته های کلاژن و ماتریکس خارج سلولی غضروفی در تمام گروه ها بجز گروه کنترل مشاهده شد، ولی ماتریکس خارج سلولی در گروه واجد هر دو فاکتور رشد از انسجام بهتری برخوردار بود. همچنین نواحی دارای پری کندروسیت نیز تنها در لایه های خارجی پلت های کشت داده شده در محیط حاوی هر دو فاکتور رشد دیده شد. بیان ژن اگرکان در همه گروه-ها بجز گروه کنترل مورد تایید قرار گرفت با این تفاوت که میزان بیان آن در گروه های واجد فاکتور رشد و به ویژه در گروه واجد هر دو فاکتور رشد بیشتر بود. در مجموع، نتایج نشان داد که حضور فاکتورهای رشد tgf-?3 و bmp-6 در محیط پایه تمایز به غضروف و به خصوص حضور همزمان هر دو فاکتور، میزان تمایز به غضروف سلول های بنیادی مزانشیمی بافت چربی اسب را تقویت می کند.