نام پژوهشگر: محمدرضا هاشملو

بررسی سبک ادبی هدی برکات در داستان حجرالضحک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1389
  فاطمه قربانی   اکرم روشنفکر

سبک شناسی (stylistics) علم یا نظامی است که درباره سبک حاکم بر یک اثر ادبی سخن می گوید. در تعریفی ساده می توان این علم را، دانش مطالعه ی زبان و فکر یک اثر برای کشف زوایای پنهان آن قلمداد کرد. پیوند سبک گفتار و نوشتار آدمی با تجربه ی زندگی واقعی چیزی است که از دوران کهن به مدد ذوق و بدون تکیه بر اصول فنی مورد توجه صاحبان اندیشه بوده، اما سبک شناسی به معنای حقیقی و علمی خود سابقه ی چندانی ندارد و به طور ویژه حاصل تأمل ادیبان و منتقدان قرن بیستم می باشد. در ادبیات عربی این علم در حدود دهه ی هفتاد قرن بیستم مورد عنایت پژوهشگران واقع شد. سبک شناسی داستان یکی از شاخه های سبک شناسی است که با افزایش میزان چاپ داستان های مختلف از سوی ناقدان مورد توجه قرار گرفته است. داستان اکسیر خنده اثر نویسنده لبنانی، خانم هدی برکات در دویست و سی و پنج صفحه در سال 1990م با عنوان حجر الضحک به چاپ رسید. در واقع این نویسنده در داستانی پیچیده، دردناک و فوق العاده ماهرانه اوضاع مردم بیروت را در خلال جنگ داخلی این کشور ترسیم نموده است. این داستان با داشتن ویژگی های برجسته ای چون شخصیت اصلی و چالشی خود مورد استقبال بسیاری از مترجمان قرار گرفته و به چند زبان اروپایی ترجمه گردید. پژوهش حاضر درصدد بررسی سبک ادبی هدی برکات در داستان بلند اکسیر خنده می باشد.این پژوهش با مطالعات کتابخانه ای و به روش فیش برداری انجام شدو درنتیجه آن هویدا گردید که هدی برکات دراین داستان بلند با روش توصیفی – انتقادی خویش سبک جدیدی در روایت جنگ برجای نهاده است.

تصویر گری در دیوان صعالیک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1390
  فاطمه اقبالی تمرین   محمدرضا هاشملو

در عصر جاهلی ، مردم عرب در بلاغت و سخنوری و شعر و شاعری از یکدیگر پیشی گرفته، بدان فخر می ورزیدند. در این دوره، ادبیات عرب و بویژه نظم آن به اوج درخشش و شکوفایی خود رسید، و شاعران نامداری ظهور کردند و اشعاری سرودند و در آن اشعار ، متبحرانه به بیان مشاهدات خویش پرداختند، که به حق می توان نام شاهکار بر آنها نهاد. این شاعران به خاطر زیبایی هنرشان در دوره های بعد مورد تقلید دیگران قرار گرفتند . گروهی از شاعران بدوی عصر جاهلیت را شاعران صعلوک تشکیل می دهند. شاعرانی که در دامن طبیعت و به دور از مظاهر شهرنشینی و غوغای روابط اجتماعی ، رها از هر قید و بندی، به نوعی انطباق با طبیعت دست یافته بودند. در بین شاعران این قوم ، کسانی پیدا شدند که عالی ترین حماسه ها را سرودند. آنها در اشعارشان با استفاده از وصف بسیار دقیق پدیده های طبیعی، آنچنان تصاویری آفریدند که حیرت ناقدان را برانگیخت. دقت در تصویرگری اشعار صعالیک، باتوجه به محیط بدوی و خشن آنان از رهگذر ترجمه و بررسی نکات بلاغی ، می تواند کلید رمزگشایی باشد برای کشف مفاهیمی که در اشعار شاعران آن دوران وجود دارد.

بررسی ویژگی های ادبیات مقاومت باتکیه برمجموعه داستانی قلم رصاص
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1390
  مریم کیانی   اکرم روشنفکر

چکیده یکی از ویژگی های عصر حاضر تغییر باورهای فردی واجتماعی است که در نتیجه ی وارونگی عملکرد در رویدادهای خرد وکلان جوامع حادث شده است. شکی نیست که وارونه ترین رویداد خاورمیانه ی عربی مشروعیت داشتن تجاوز واشغالگری است که از راه تصفیه ی نژادی سال ها پیش از 1948م در فلسطین معمول شد ودر راه توسعه از 1982م تا جنوب لبنان دامن گسترد. باآن که توسعه طلبی رژیم صهیونیستی از جنوب تا پایتخت لبنان ادامه یافت .اما نظامیان صهیونیست در اثر مقاومت جانانه ی رزمندگان حزب الله ومردم جنوب وادار به عقب نشینی از خاک لبنان شدند.پیروزی سال 2000م وموفقیت روز افزون مقاومت اسلامی در جنگ سی وسه روزه باعث تقویت موقعیت داخلی ومنطقه ای وجهانی حزب الله شده وگفتمانی معنا گرا در گفتمان های رایج منطقه وجهان پدید آورد. باراه یابی گفتمان مقاومت اسلامی به حوزه ی ادبیات آثاری فاخر در ادبیات مقاومت لبنان پدیدارشد.از جمله آن ها مجموعه ی قلم رصاص است. این مجموعه شامل داستان های کوتاه وگاهی بلند است که موسسه رسالات لبنان آن ها را در مجلد های متعدد گرد آورده است. قلم نگارش در این مجموعه با استفاده از عناصر فن داستان نویسی در صدد روایت حوادث جنگی نابرابر برآمده وصرفنظر از خشونت که آن نیز در داستان ها ناگفته نمانده ، باورهای دینی وانسانی را در رویکردی معنا گرا هویدا می سازد. واژگان کلیدی: مقاومت اسلامی، حزب الله، لبنان، قلم رصاص، داستان

مقایسه ادبیات روستایی در ایران و لبنان با تکیه بر آثار ساعدی و نصرالله
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1390
  زهرا صفرپور بهدانی   اکرم روشنفکر

چکیده امروزه فن داستان نویسی در میان انواع ادبی پیشرفتی چشمگیر نموده ومی تواند مانند تخصصی میان رشته ای قضایای مختلف اجتماعی را به روش ادبی بیان کند .دراین رویکرد می توان از داستان روستایی یاد کرد که نویسنده ی آن با استفاده ازعناصر روستایی نویسی ومهارت های فنی به بیان قضایای جوامع روستایی می پردازد. با آن که سابقه ی نگارش داستان روستایی در ادبیات فارسی به قبل از دهه ی 40 شمسی باز می گردد. اما اغلب صاحبنظران ِ آن معتقدند این روش داستان نویسی با انتشار آثار غلامحسین ساعدی شناخته شد. از مجموعه ی داستان های روستایی وی می توان به عزاداران بَیَل ، ترس ولرز ، توپ ونمایشنامه ی چوب به دست های ورزیل اشاره کرد. در ادبیات عربی نگارش روستایی با انتشار داستان زینب در 1912م رسمیت یافت وپس از آن داستان روستایی در مسیر پیشرفت راه سپرد. بااین حال از نظر تقارن زمانی روستایی نویسی در ایران ولبنان می توان از داستان های بانو املی نصرالله یاد کرد . نخستین داستان روستایی نصرالله با عنوان پرندگان شهریورماه به چاپ رسید وپس ازآن دوداستان بلند دیگر رامی توان درزمره ی داستان روستایی شمرد. علاوه برآن که در مجموعه ی داستانیِ آسیاب گمشده نیز می توان داستان های کوتاه روستایی وی را جستجو نمود. مقایسه ی داستان های این دو نویسنده نکات مشترک فن روستایی نویسی را در ایران ولبنان هویدا ساخته وبیانگر تفاوت هایی است که باعث امتیاز برخی ازآن آثار گردیده است. واژگان کلیدی: داستان روستایی، غلامحسین ساعدی، املی نصرالله، داستان بلند ، داستان کوتاه

اغراض شعری در دیوان دعبل خزایی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1390
  خسرو موسویان نژاد   محمدرضا هاشملو

دعبل بن علی خزاعی از شاعران عصر اول عباسی است. وی در سال 148هـ. در کوفه به دنیا آمد و تقریبا یک قرن زندگی کرد. به گفته خودش روزی بر وی نگذشته که در آن شعری نسروده باشد.موسسه الاعلمی شعرهای به جا مانده از وی را جمع آوری کرده و در کتابی به نام دیوان دعبل خزاعی انتشار داده است.در بررسی دیوان، موضوعات مختلفی از جمله هجو، مدح، رثاء، غزل، فخر و...به دست آمد که پنج موضوع یاد شده از مهم ترین اغراض آن است. دعبل هر کسی را با توجه به جایگاهش می کوبید. وی در هجو خلفا با زدودن تقدس آن ها، در هجو زنان با برجسته نمودن عیوب جسمانی و در هجو بزرگان با ایجاد شبهه در نسب شان، به مهارت والایی در این زمینه دست یافت. مدح دعبل بیش از هر چیز به اهل بیت(ع) می پردازد. شعر وی در این زمینه بر حدیث و واقعه های تاریخی استوار است. رثای دعبل نیز به بیان رنج های اهل بیت(ع) اختصاص دارد. بر این اساس می توان گفت سه موضوع اصلی دیوان شاعر در زمینه اهل بیت و دفاع از آن هاست. غزل و فخر او دنباله رو شاعران عصر جاهلی است. غزل او بین گرایش حسی و عذری در نوسان است و در فخر بیش از هر چیز به میهمان نوازی تکیه دارد. از دیگر اغراض شعری دیوان دعبل پیری، شراب ، وصف و... است. زبان شعری دعبل روان و بر خلاف استادش مسلم بن ولید، ساده و به دور از پیچیدگی است. در یک کلام می توان گفت دعبل در دوره خود اگرچه نوآوری بشار و قدرت کلام متنبی را نداشت، اما نام او در ردیف شاعران بزرگ عصر عباسی است. دعبل در سال 246هـ. توسط یکی از فرستادگان مالک بن طوق در شوش به ضرب چوب سمی مسموم شد و یک روز بعد وفات یافت.

جلوه های پاکدامنی و سجایای اخلاقی در شعر جاهلی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  خدیجه خندان شادرخ   محمدرضا هاشملو

مطالعه ی تاریخ حیات بشر از دیرباز همواره با نشانه هایی از تمسک به سجایای اخلاقی و تمایل و تعلق خاطر به پاکدامنی همراه بوده است. عفاف و پاکدامنی به عنوان مهم ترین عامل کنترل وتعدیل شهوات و قوای نفسانی ریشه در فطرت بیدار انسانی داشته و آثار آن در گفتار و کردار انسان تجلی می یابد. پاکدامنی از جمله سجایای اخلاقی است که همواره در تعالیم بشری جایگاهی متعالی داشته و بدان توجه خاصی مبذول شده است و اقوام مختلف بشری پیوسته جهت آراسته شدن به این فضایل وپرهیز از رذایل تلاش نموده و برای ارتقای منزلت جامعه و تنظیم زندگی بر مسیر صحیح، آن را چون مشعلی فروزان فرا راه خویش قرار داده و بر مسیر آن حرکت نموده و دیگران را نیز به هدایت یافتن از پرتو انوار آن فرا خوانده اند. می توان گفت شعر جاهلی به نوعی شناسنامه ی اخلاق، عادات، سنن و اندیشه ی مردم آن دوران است و آینه ی تمام نمای سیمای زندگی عرب جاهلی است. نکته ی قابل تأمل این که علی رغم فرهنگ جاهلی نمودهای اخلاقی فراوانی مطابق با تعالیم اسلامی و انسانی در این دوره موجود است که موردتوجه خاص اعراب بوده و شاعران به عنوان خصیصه ای شریف به آن مباهات کرده و یا ممدوحان خویش را بدان منتسب ساخته اند. اگرچه برخی اعراب به لذات مغایر با اخلاق پرداخته اند اما کسانی نیز به پاکدامنی اشتهار داشته اند و الفاظ و معانی بسیاری در شعر جاهلی موجود است که دلالت بر نوعی التزام ذاتی و عملی بر این فضایل و سجایا دارد.

بررسی نمادها در شعر پایداری لبنان با تکیه بر اشعار محمدعلی شمس الدین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  ناهید جمشیدی   اکرم روشنفکر

نماد، از نظر لغوی به معنای اظهار و بیان نمودن غرض و ابزاری دارای ارزش های فرهنگی است و شاعر آن را به خدمت می گیرد تا منظور خویش را از طریق آن بهتر بیان کند. نمادها امروزه، در ادبیات اهمیت ویژه ای یافته اند . آن ها انواع گوناگونی دارند و بکارگیری آن نزد شاعران مختلف، متفاوت است. استفاده از نماد در شعر به شاعر فرصت می دهد تا آن چه را که از دیده ی دیگران نهان مانده، هوشمندانه از درون پدیده ها بیرون کشیده و به آن لباس رمز و سمبل بپوشاند. نماد در ادبیات معاصر عربی به ویژه در شعر پایداری نقش برجسته ای ایفا می کند، از آن جا که اصطلاحات و واژگان نمادین کاربرد وسیعی در اشعار شاعران پایداری یافته اند، شاعران فلسطینی و لبنانی تحت تأثیر بحران های سیاسی و اجتماعی سرزمین اشغالی و تجاوزات رژیم صهیونیستی به بیان نمادین رنج ها و رویارویی ها پرداخته اند. محمد علی شمس الدین از جمله شاعران پایداری لبنان به نسل سوم شاعران دهه هفتاد که به شاعران جنوب معروف هستند، تعلق دارد. شعر او سرشار از نمادهای دینی، تاریخی، صوفی و غربی است و شاعر با استفاده از آن ها به بیان سیمای جامعه و سرزمین درگیر جنگ داخلی پرداخته و مرگ و ویرانی ای را که رژیم صهیونیستی در لبنان ایجاد نموده، ترسیم می نماید. افزون بر آن که وی با استفاده از نمادهای دینی، مردم را به پایداری و استقامت تا پیروزی دعوت می کند. این پژوهش در صدد است به بررسی نمادها در اشعار محمد علی شمس الدین که در دو مجلد به چاپ رسیده، به روش توصیفی – تحلیلی بپردازد. مهم ترین نتیجه پژوهش کاربرد فنی انواع نماد در شعر شمس الدین و امتیاز ویژه ی اشعار وی در بهره مندی از نمادهای شیعی است .

بررسی ویژگی های فن خودنوشت در ادبیات معاصر عربی و فارسی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  فهیمه موسوی   اکرم روشنفکر

امروزه نگارش شرح حال با پیشرفت هایی همراه گردیده، و در پی نگارش شرح حال ادیب به قلم خود او، فنی جدید در ادبیات پدید آمده که خودنوشت نام دارد. تفاوت خودنوشت با زندگی نامه آن است که خودنوشت، بر محور «من» می گردد و نویسنده درون خویش را به بیرون ارائه می کند، اما نگارش زندگی نامه ها، بدون وارد کردن «خود»، برپایه ی مستندات و یا مشاهدات و ملاحظات صورت می پذیرد، و در آن ها پدیدآورنده و شخصیت اصلی مطابقتی ندارند. طبیعی است که زمان نوشتن یک رویداد مطابق زمان وقوع آن نیست، و گذر زمان باعث فراموشی تمام یا بخشی از رویداد می گردد. نویسنده نیز ممکن است در بیان حوادث زندگی اش اهمال ورزد. زیرا شاید یادآوری و ذکر برخی از رویدادها از نظر وی چندان اهمیّتی نداشته باشد. از همین رو نویسنده ی خودنوشت، طبق یک دیدگاه کلّی و پی در پی از نظر زمان و مکان، و براساس الهامات و تخیّلات و دردها و دغدغه ها و لذت ها و تمایلاتِ ظاهری و باطنی، به انتزاع تصاویری می پردازد که بیانگر اوقاتی از زندگی اش بوده، و تقدیم و تأخیر زمانی رویدادها در خودنوشت نیز اغلب در اثر گذر زمان و فراموشی روی می دهد. خودنوشت ها اغلب از سایر فنون نگارش شرح حال بهره مندند، و نویسنده برای ایفاد مقصود از انواع نگارش اعم از تاریخ نگاری، روزشماری، خاطره پردازی، گزارش نویسی، داستان پردازی، سفرنامه نویسی سود جسته، و از فنونی مانند گفتگو و توصیف استفاده می کند تا خواننده را در جریان رویدادهای زندگی اش چنان که رخ داده، قرار دهد. سابقه ی نگارش خودنوشت در ادبیات عربی به قرن ششم هجری می رسد. این پژوهش از میان خودنوشت های عربی، اثر محمود درویش شاعر فلسطینی و معاصر را، با عنوان را، برای بررسی ویژگی های فن خودنوشت عربی برگزیده است. گفتنی است که سابقه ی نگارش خودنوشت در فارسی به دوره ی قاجار می رسد، و پژوهش حاضر از میان خودنوشت های فارسی، اثر محمد علی اسلامی ندوشن را، با عنوان «روزها» و کتاب بزرگ علوی را، با عنوان «پنجاه وسه نفر»، برای بررسی ویژگی های فن خودنوشت فارسی برگزیده است. مقایسه ی چهار خود نوشت یاد شده، کاربرد مشابه فنون مختلف نگارش شرح حال را در متن این خودنوشت ها هویدا ساخته، و اعتناء محمود درویش و بزرگ علوی به موضوعات فرامرزی و رویدادهای دنیا، به اثرشان رنگ سیاسی بخشیده است. واژگان کلیدی: خودنوشت، طه حسین، محمد علی اسلامی ندوشن، محمود درویش، بزرگ علوی