نام پژوهشگر: رقیه صفری

شناسایی و توالی یابی cdna مربوط به ژن hsp70 ( پروتئین شوک حرارتی ) در تاس ماهی ایرانی و ببرسی بیان لین ژن تحت تاثیر کلرید کادمیوم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده منابع طبیعی گرگان 1392
  رقیه صفری   ساناز رمضانپور

افزایش ورود آلاینده هایی نظیر فلزات سنگین می تواند اثرات مخربی بر آبزیان، اکوسیستم های آبی و به طور غیرمستقیم زندگی انسان داشته باشد. اثر دوزهای تحت کشنده (lc50 05/0 ، 1/0، 2/0 و 5/0) کلرید کادمیوم بر فاکتورهای بیوشیمیایی خون، آسیب های بافت آبشش و بیان ژن hsp70 در بچه ماهیان تاس ماهی ایرانی در مواجههچهارده روزه مورد بررسی قرار گرفت. مطالعات بافت شناسی آبشش نشان داد که شدت آسیب ها در تمام غلظت ها تا روز هفتم مواجهه افزایش یافت و در روز چهاردهم مواجهه تغییری در میزان آسیبها مشاهده نشد. شدت تغییرات از روند وابسته به دوز تبعیت می کرد و نمونه های تیمار شده با lc50 5/0 کلرید کادمیوم علائم آسیب را شدیدتر از دوزهای دیگر (lc505/0<2/0<1/0<05/0)نشان دادند. پارامترهای بیوشیمیایی در دوز های تحت کشنده (lc50 05/0، 1/0 و 2/0) و گروه شاهد بررسی شد. سطح astبه طور معنی داری (05/0p<) طیچهار روز اول مواجهه از 5/225 بهiu/l7/262 افزایش یافت. این روند افزایشی در سطوح مختلف alt (67/30- 13) و ldh(1496-1271) نیز مشاهده شد. کاهش غیر معنی داری(05/0p>) در 3 پارامتر ذکر شده از روز چهارم مواجهه تا روز چهاردهم مشاهده شد. هم چنین سطوح ast، alt و ldh در دوز بالاتر (lc502/0) از سایر دوزهای مورد مطالعه بالاتر بود. گلوکز افزایش معنی داری (05/0p<) تا روز چهارم مواجهه و سپس روند کاهشی را تا روز چهاردهمنشان داد. بیشترین میزان کورتیزول در روز اول در تمام غلظت های مورد مطالعه مشاهده شد. جهت مطالعات بیان ژن hsp70در بافت های آبشش و کبد نمونه برداری در روزهای اول، دوم، هفتم و چهاردهمانجام شد. نتایج نشان داد که در بافت های کبد و آبشش بیان نسبی mrna- hsp70 در نمونه های تحت تیمار در تمام روزهای مواجهه در مقایسه با گروه شاهد افزایش یافت(05/0p<). بیان نسبیmrna- hsp70پاسخ وابسته به زمان را درهر دو بافت بعد از مواجهه با کلرید کادمیوم نشان داد. روند مشابهی در تمام دوزهای مورد مطالعه در دو بافت مورد بررسی مشاهده شد. افزایش معنی داری (05/0p<) در روز دوم مواجهه، سپس کاهش در روز هفتم و افزایش مجدد در روز چهاردهممشاهده شد. اگرچه در این مطالعه افزایش بیان نسبی mrna- hsp70 در هر دو بافت مورد مطالعه مشاهده شد، اما بیان نسبی آن به طور معنی داری در بافت کبد از بافت آبشش بالاتر بود(05/0p<). هم چنین بیان نسبیmrna- hsp70 در تمام روزهای مواجهه در دوزهای بالاتر مقادیر بالاتری را نشان داد. نتایج این مطالعه حاکی از این است که پارامترهای بیوشیمیایی، بافت شناسیو بیان mrna-hsp70 می توانند به عنوان شاخص موثری در مانیتورینگ تغییرات اکوتوکسیکولوژی محسوب گردند.

بخش خطی منطق متریک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم ریاضی 1392
  رقیه صفری   سیدمحمد باقری

منطق پیو سته به بررسی ویژگی های فضاهای پیوسته در چهار چوب منطق ریاضی می پردازد. امروزه برای مدل تئوریست ها منطق پیوسته در واقع همان مدل تئوری ساختار های متریک است. این منطق را معمولا مشابه منطق لوکاسویچ رائه می دهند. ولی می توان فضای ارزش ها را تغییر داد و متناسب با آن رابط های دیگری در نظر گرفت. یکی از طبیعی ترین انتخاب ها در نظر گرفتن محور اعداد حقیقی به عنوان فضای ارزش، با عملگر های جمع و ضرب و عملگر های بولی آن است. فایده چنین انتخابی این است که چارچوب حاصل، منطبق بر زبان روزمره ریاضیات است. استفاده از تنها بخشی از این رابط ها منجر به تولید بخشی از منطق پیوسته با درجه پایینی از قدرت بیان می شود. در این رساله ما تنها عملگر های خطی جمع و ضرب اسکالری را به عنوان رابط به کار می بریم. بخش حاصل را منطق پیوسته خطی می نامیم. هدف اصلی ما در این رساله بررسی این منطق می باشد. در راستای این هدف، در ابتدا به بررسی وجود دستگاه بنداشتی و قضیه تمامیت مناسب برای آن می پردازیم و فرم خطی قضیه فشردگی متناسب با آن را بیان و اثبات می کنیم. در ادامه مانند منطق کلاسیک، به بررسی نتیجه های قضیه فشردگی منطق پیوسته خطی از جمله قضیه های: نگهداشت، قضیه چنداگر زدایی و قضیه مدل-کامل بودن می پردازیم. در منطق پیوسته خطی ساختن مدل های جدید را می توان با به کار بردن اندازه های احتمال به جای فرافیلتر ها گسترش داد. ما به برسی برخی ویژگی های این نوع فرا ضرب از جمله ترتیب رودین-کیسلر و نیز اثبات قضیه فشردگی خطی و اصل پذیری با استفاده از این فراضرب می پردازیم. در پایان برخی تئوری های خطی از جمله تئوری جبر های احتمالاتی وجبر های احتمالاتی با یک خودریختی نا متناوب را در چارچوب خطی مورد بررسی قرار می دهیم.

بررسی میزان تمایل عشایر دشت مغان نسبت به یکجانشینی و عوامل مرتبط با آن
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد خلخال - دانشکده علوم اجتماعی 1393
  رقیه صفری   صمد عابدینی

شیوه زندگی عشایر به عنوان یکی از سه شیوه جامعه (شهری، روستایی یا عشایری) در دهه های اخیر، دچار دگرگونی های فراوانی شده و تمایل به یکجانشینی در میان این قشر به شدت افزایش یافته است. از آن جایی که یکجانشینی آسیب جامعه عشایری محسوب می شود، شناسایی عوامل مرتبط، می تواند اطلاعات سودمندی در اختیار مسوولان امر قرار دهد. به همین دلیل این تحقیق به بررسی «میزان تمایل عشایر دشت مغان نسبت به یکجانیشی و عوامل مرتبط با آن» در سال 1393 می پردازد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی بوده و به روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه ای که محقق، آن را طراحی کرده است، انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق خانوارهای عشایری شهرستان پارس آباد مغان به تعداد 2850 خانوار بوده و حجم نمونه آن با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 180 خانوار، محاسبه شده که با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. طبق یافته های تحقیق که تجزیه و تحلیل آن با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن انجام شده مشخص شده است که بین میزان همنشینی و ارتباط عشایر با یکجانشین ها، بین میزان جاذبه های زندگی روستایی و شهری، بین میزان تغییر سبک زندگی در دشت مغان و وضعیت اقتصادی عشایر با میزان یکجانشینی عشایر دشت مغان رابطه معنی داری وجود دارد.

مطالعه بیان ژن های فاکتورهای القای هایپوکسی (hif-2?, hif-1? ) و فاکتور رشد اندوتلیال عروقی (vegf) تحت تاثیر کلریدکادمیوم در تاسماهی ایرانی (acipenser persicus borodin, 1987)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده مرتع و آبخیزداری و شیلات و محیط زیست 1394
  مهتاب نیک نژاد   حامد کلنگی میاندره

کادمیوم یکی از مهمترین آلاینده های زیستی است که طی چند دهه اخیر میزان آن در دریای خزر افزایش یافته است و اثرات آلایندگی بیشتری نسبت به سایر فلزات سنگین دارد و می تواند سبب مسمومیت موجودات آبزی حتی در غلظت های پایین شود. این تحقیق با هدف بررسی اثرات کلریدکادمیوم بر میزان بیان ژن های القای هایپوکسی(1?-hif2? ,hif) و فاکتور رشد اندوتلیال عروقی (vegf) در آبشش تاس ماهی ایرانی ( (acipenser persicusانجام شد. جهت انجام این تحقیق، تعداد 270 عدد از گونه مورد نظر تهیه گردید. نمونه ها در معرض غلظت های مختلف کلریدکادمیوم (200 و 800 میکروگرم در لیتر ) به مدت 14 روز قرار گرفتند. از بافت آبشش در روزهای 0 ،1، 7 و 14 نمونه برداری انجام شد. تغییرات بیان ژن های hif-1?، hif-2? و vegfدر بافت آبشش تاس ماهی ایرانی با استفاده از کیت سایبرگرین با دستگاه real time pcr بررسی شد. نتایج نشان داد، بیان نسبی mrna hif-1?، hif-2? و vegf بافت آبشش در نمونه های تحت تیمار با غلظت های مختلف کلریدکادمیوم در تمام روزهای مواجهه در مقایسه با گروه شاهد افزایش یافت. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که کادمیوم از جمله عواملی است که بر بیان ژن های القای هایپوکسی تاثیرگذار است و سبب افزایش بیان دو ژن مهم مربوط به رگزایی یعنی hif-1? و vegf و به تبع آن افزایش رگزایی می گردد. در نهایت این تغییرات می تواند به عنوان شاخص های زیستی در اکوسیستم های آبی آلوده شده با فلزات سنگین مورد استفاده قرار گیرد.

بررسی تنوع ژنتیکی ماهی خیاطه (alburnoides eichwlad) در رودخانه پلرود استان گیلان با استفاده از نشانگر ریزماهواره
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - پژوهشکده محیط زیست 1394
  سیده معصومه حسینی   علی شعبانی

تنوع ژنتیکی، قابلیت بقای یک گونه یا جمعیت را از طریق ایجاد توانایی سازگاری با تغییرات محیطی فراهم می کند. در این تحقیق، برای بررسی تنوع ژنتیکی ماهی خیاطه درسه ایستگاه از رودخانه پلرود رودسر استان گیلان با استفاده از نشانگر ریزماهواره، تعداد 90 نمونه شامل 30 نمونه از ایستگاه اول (پایین دست)، 30 نمونه از ایستگاه دوم (قسمت میانی) و 30 نمونه از ایستگاه سوم (بالا دست) جمع آوری شد. dna نمونه ها به روش بایوزول استخراج و با استفاده از 5 جایگاه ریزماهواره ای بررسی شد. متوسط هتروزیگوسیتی مورد انتظار و مشاهده شده به ترتیب 755/0 و 1 به دست آمد. آنالیز واریانس مولکولی نشان داد که تنوع بالایی (95 درصد) در درون جمعیت های مورد بررسی وجود دارد. متوسط آماره fst، 06/0 به دست آمد که نشان دهنده تمایز ژنتیکی پایین بین ایستگاه های مورد بررسی است. در بررسی انحراف از تعادل هاردی واینبرگ در سطح جایگاه ها، همه جایگاه ها از تعادل هاردی واینبرگ انحراف معنی داری داشتند.