نام پژوهشگر: علی‌محمد مدرس ثانوی

بررسی تاثیر فاضلاب تصفیه شده صنعتی بر روی رشد و نمو و عملکرد چهار رقم ذرت سیلویی بعنوان کشت دوم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده علوم کشاورزی 1388
  محمداحسان امامی فر   مجید امینی دهقی

برای بررسی فاضلاب بر تجمع فلزات سنگین در اندامهای 4 رقم ذرت علوفه ای، شامل جتا، کردونا، کنسور و سینگل کراس 704، انتخاب شد و طرح آزمایشی به صورت اسپلیت پلات که عامل اصلی آن 4 نوع آب آبیاری ((sw آب قنات ، ww آب فاضلاب تصفیه شده ، sw-ww در ابتدا آب قنات و از زمان رشد زایشی آب فاضلاب ،ww-sw در ابتدا آب فاضلاب و از زمان رشد زایشی آب قنات ) و عامل فرعی آن 4 رقم ذرت در 3 تکرار که در شهرک صنعتی بهارستان شهرستان کرج انجام گردید. تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که بالاترین میزان صفات تعداد برگ در بوته، میزان کلروفیل، مقدار عملکرد ماده تر، وزن تر برگ در بوته، وزن تر بلال در بوته ، وزن خشک برگ در بوته و وزن خشک ساقه در بوته تحت شرایط آبیاریww می باشد. همچنین بالاترین میزان ارتفاع گیاه، وزن تر ساقه در بوته، قطر بلال در بوته، طول بلال در بوته و وزن خشک بلال در بوته مربوط به آبیاریsw ثبت گردید. همچنین پائین ترین مقادیر حاصله مربوط به آبیاری های ww-sw و sw-ww بوده است. تجزیه و تحلیل آماری نتایج فلزات سنگین در پیکره گیاه ذرت نشان داد که بین تیمارهای مختلف تحت آبیاری با فاضلاب تصفیه شده و آب سالم (قنات) تجمع عناصر آلومینیوم، مس، منگنز، آهن و نیکل در گیاه ذرت به ترتیب در سطح 1% و 5% اختلاف معنی داری دارد آبیاری به صورتی که در ابتدا آب فاضلاب و سپس آب قنات مصرف کند(ww-sw)، بیشترین اثر تجمعی فلزات سنگین را در خود نشان می دهد و آن هم ممکن است به دلیل رشد سریع گیاه در مرحله رویشی و جذب بالای عناصر از آب و همین طور بدلیل تنش وارده حاصل از تغییر نوع آب باشد. ضمن آن که رقم جتا و کردونا ممکن است به عنوان ارقام بهتر جهت کاشت ذرت سیلویی در کشت دوم منطقه معرفی می شوند.

تاثیر سیستم های مختلف تغذیه ای (شیمیایی، آلی، تلفیقی) و باکتری های افزاینده رشد بر صفات کیفی و کمی آفتابگردان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1387
  پریسا اکبری   امیر قلاوند

آفتابگردان(helianthus annuus l.) یکی از مهم¬ترین گیاهان روغنی است که محصول آن برای تغذیه انسان، دام و تولید فراورده¬های صنعتی مورد استفاده قرار می¬گیرد. این پژوهش به منظور بررسی تأثیر سیستم های مختلف تغذیه ای (آلی، شیمیایی، تلفیقی) و باکتری های افزاینده¬ی رشد برصفات کمی و کیفی آفتابگردان رقم آلستار در راستای کاهش مصرف کودهای شیمیایی و توسعه مصرف کودهای زیستی برای سیستم کشاورزی پایدار با نهاده کافی و مدیریت تغذیه تلفیقی گیاه در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس به اجرا در آمد .در این بررسی از طرح کرت های خرد شده در قالب بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار استفاده شد. عامل اصلی در 5 سطح کودی 100درصد آلی (f1)، 25 درصد شیمیایی و 75 درصد آلی (f2 ) ، 50 درصد شیمیایی و50 درصد آلی (f3)، 75 درصد شیمیایی و 25 درصد آلی (f4) و 100 درصد شیمیایی (f5 ) و عامل فرعی در 2 سطح تلقیح شامل بذور تلقیح شده به ازتوباکتر و آزوسپریلیوم (i1) و تلقیح نشده ( i0) اجرا شد . فنولوژی گیاه در تیمار¬ها با بررسی زمان رویداد¬ها و طول دوره¬های نموی تعیین و با استفاده از داده¬های هواشناسی به صورت درجه روزهای رشد کمی شدند، در طول دوره رشد و نمو با اجرای تجزیه و تحلیل رشد، روند تجمع ماده خشک بوته و اجزای آن و شاخص¬های رشد شامل شاخص سطح برگ، سرعت رشد محصول، سرعت رشد نسبی، سرعت جذب و تحلیل خالص تعیین شد و عملکرد دانه در هکتار و اجزائ آن شامل تعداد دانه در طبق، وزن هزار دانه، قطر طبق، ارتفاع، قطر ساقه، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، میزان روغن و پروتئین و عملکرد روغن و پروتئین و اسید¬های چرب آفتابگردان تعیین و محاسبه گردیدند. نتایج بیانگر آن است سیستم تغذیه شیمیایی به واحد¬های گرمایی کمتری و سیستم تغذیه آلی نیاز به واحد¬های گرمایی بیشتری برای مراحل مختلف ظهور طبق، زمان گلدهی و رسیدگی مورد نیاز می باشند. بررسی سیستم¬های تغذیه تلفیقی حاکی از نیاز به واحدهای گرمایی کمتر بر اساس درجه روز برای مراحل مختلف رشد نسبت به سیستم آلی می¬باشد. بررسی¬ها نشان داد که سیستم¬های تغذیه تلفیقی در مراحل مختلف، تجمع ماده خشک،cgr, lai, rgr , nar بیشتری را نسبت به سایر سیستم¬های تغذیه آلی و شیمیایی تولید کردند. سیستم تغذیه تلفیقی50 درصد آلی+50 درصد شیمیایی در بین سایر سیستم¬های تغذیه تلفیقی شامل 75 درصد آلی+ 25 درصد شیمیایی و 25 درصد آلی+ 75 درصد شیمیایی بالاترین تجمع ماده خشک و cgr, lai , rgr , nar را به خود اختصاص داده بود. سیستم تغذیه تلفیقی50 درصد آلی+50 درصد شیمیایی تعداد دانه در طبق، وزن هزار دانه، قطر طبق، ارتفاع، عملکرد دانه ( kg/ha2823/3)، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت بیشتری را نسبت به سایر سیستم های تغذیه آلی و شیمیایی تولید کرد و سیستم تغذیه تلفیقی 75 درصد شیمیایی + 25 درصد آلی (kg/ha 2521/7) و 25 درصد شیمیایی+ 75 درصد آلی (kg/ha 2357/5) به ترتیب در مرتبه بعدی قرار گرفتند. همچنین سیستم 100 درصد شیمیایی دارای عملکرد ( kg/ha2116) و اجزائ عملکرد بیشتری در مقایسه با تیمار 100 درصد آلی (kg/ha 1659/5) بود. نتایج نشان داد که سیستم تغذیه آلی بیشترین میزان روغن دانه را داشت در حالی¬که سیستم تغذیه تلفیقی بیشترین میزان دسترسی به نیتروژن و در نتیجه کاهش میزان روغن همراه با افزایش میزان پروتئین را نشان داد. بنابراین سیستم تغذیه تلفیقی کمترین میزان روغن و بیشترین میزان پروتئین را داشت. در میان سیستم¬های تغذیه تلفیقی سیستم تغذیه 50 درصد آلی+50 درصد شیمیایی بالاترین میزان پروتئین را داشت. .نتایج اندازه¬گیری اسیدهای چرب نشان داد اسید¬های چرب اشباع (اسید پالمیتیک و اسید استئاریک) در پاسخ به افزایش کود آلی به طور معنی¬داری در سیستم های تغذیه کاهش یافته در حالیکه اسیدهای چرب غیر اشباع (اسید اولئیک و اسید لینولئیک) افزایش یافتند. بیشترین میزان اسید لینولئیک و اسید اولئیک بترتیب در سیستم 100 درصد کود آلی (f1) و سیستم حاصلخیزی تلفیقی (f3)ایجاد شد. نتایج نشان داد تلقیح بذرها با کود زیستی باکتریایی موجب بهبود خصوصیات کیفی و کمی آفتابگردان گردید. بطوری¬که سبب افزایش معنی¬دار اسید¬های چرب غیر اشباع و کاهش اسید¬های چرب اشباع روغن در مقایسه با تیمار کنترل گردید. با بررسی نتایج بدست آمده از این پژوهش مشخص شد کاربرد کود زیستی حاوی باکتری¬های افزاینده رشد موجب افزایش عملکرد دانه (kg/ha 2401/3) و اجزای آن گردید. در مقایسه با تیمار کنترل (kg/ha 2189/8) ، بذور تلقیح شده به کود زیستی موجب افزایش 9 درصدی عملکرد دانه در هکتار و 8 درصدی عملکرد بیولوژیک 6، 7، 14 و 12 درصدی به ترتیب تعداد دانه در طبق، وزن هزار دانه، عملکرد پروتئین و روغن گردید. همچنین کاربرد باکتری¬های افزاینده رشد موجب افزایش معنی¬دار وزن خشک بوته، برگ¬ها، ساقه، طبق و افزایشlai, cgr, rgr, nar شد و بررسی ها نشان داد بذور تلقیح شده با ریزوباکتر¬ها به درجه روزهای گرمایی کمتری نسبت به تیمار شاهد احتیاج دارند. به طور کلی کاربرد کودهای زیستی و مدیریت تغذیه تلفیقی از روش¬های موثر برای بهبود تولید گیاهان زراعی از جنبه کیفی وکمی می¬باشد که با کاهش مصرف کودهای شیمیایی، موجبات بهتر شدن محیط زیست فراهم می¬شود.

مقایسه کیفیت بذرگندم و ارزیابی تنوع گونه ای، کارکردی و ساختار جوامع علف های هرز در محصول مزارع رسمی تولید بذر و خودمصرفی در استان های البرز،کرمانشاه و آذربایجان غربی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1393
  فردین خزائی   مجید آقاعلیخانی

به منظور بررسی کیفیت بذر حاصل از مزارع گواهی شده و خودمصرفی گندم و ارزیابی تنوع گونه-ای، کارکردی و ساختار جوامع علف های هرز در این مزارع یک پایش منطقه ای در سه استان کشور (البرز- تهران، کرمانشاه و آذربایجان غربی) در سال زراعی 91-90 انجام شد. یک نمونه یک کیلوگرمی بذر از محصول برداشت شده هر مزرعه اخذ و به آزمایشگاه منتقل گردید. عوامل مورد مطالعه شامل سه استان، چهار منطقه در هر استان و 12 مزرعه در هر منطقه (شامل شش مزرعه خودمصرفی و شش مزرعه گواهی شده) بود و در مجموع 144 نمونه بذر از مزارع جمع آوری و به آزمایشگاه تجزیه کیفی بذر موسسه تحقیقات ثبت و گواهی بذر و نهال منتقل گردید. نمونه های جمع آوری شده از لحاظ کیفیت بذر (خلوص فیزیکی، آلودگی به بذر علف های هرز، جوانه زنی و بنیه (ویگور)، خلوص ژنتیکی و سلامت بذر) مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات مربوط به صفات فیزیولوژیک و علف های هرز از طرح آشیانه ای استفاده شد. پس از آزمون اولیه توزیع نرمال باقیمانده ها، داده ها با استفاده از رویهglm و روش های آشیانه ای نرم افزار آماری (2002 (sas institute inc. sas تجزیه واریانس (anova) شدند. تجزیه آشیانه ای بوسیله آشیان کردن مزارع درون نظام های تولید بذر و همچنین آشیان کردن نظام های تولید بذر درون مناطق انجام گرفت. برای تعیین معنی دار بودن استان ها از واریانس اثر متقابل استان در منطقه به عنوان واریانس خطا استفاده شد. تفاوت بین میانگین ها با استفاده از آزمون چند دامنه ای دانکن در سطح احتمال آماری 5% مشخص گردید. عوامل مورد مطالعه برای ارزیابی بیماری های بذرزاد و آزمون خلوص ژنتیکی شامل سه استان، چهار منطقه و دو نوع نظام تولید بذر و در مجموع ارزیابی بر روی 24 نمونه بذر صورت گرفت. برای تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات مربوط به بیماری های بذرزاد، طرح کاملاً تصادفی مورد استفاده قرار گرفت. از آنجائی که داده های مربوط به بیماری های بذرزاد از توزیع نرمال برخوردار نبودند، بنابراین از رویهnpar1way نرم افزار آماریsas برای مقایسه میانگین های غیرپارامتریک استفاده شد (kruskal-wallis test). هنگامی که آزمون kruskal-wallis h معنی دار شد، تفاوت بین تیمارها با استفاده از مقایسه های چندگانه دو به دو مشخص گردید. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوط به خلوص ژنتیکی بذرها از نرم افزار مهندسی bita (biochemical imaging technique for analysis) استفاده شد. بر اساس نتایج بدست آمده، از نظر کیفیت فیزیولوژیک بذر، بین نظام بذرگواهی شده و خودمصرفی بجز سرعت جوانه زنی و متوسط زمان جوانه زنی بذر در بقیه صفات تفاوت معنی داری مشاهده نشد. از لحاظ صفات درصد گیاهچه عادی و شاخص طولی بنیه گیاهچه تفاوت معنی داری بین استان های مورد مطالعه مشاهده شد، به طوری که بیشترین و کمترین آنها به ترتیب مربوط به استان آذربایجان غربی و کرمانشاه بود. خلوص بالاتر بذر و میزان کمتر آلودگی به علف هرز در نظام بذر گواهی شده در مقایسه با نظام خودمصرفی، مشاهده گردید. تعداد بذر، جنس و گونه علف های هرز در مرحله قبل از بوجاری در مزارع گواهی شده به ترتیب 50%، 18% و 18% کمتر از مزارع خودمصرفی و پس از بوجاری به ترتیب 83%، 45% و 45% کمتر از مزارع خودمصرفی بود. همچنین مشخص گردید که به ترتیب 97%، 83% و 83% از تعداد، جنس و گونه بذر علف های هرز در نمونه های بذر خودمصرفی از طریق بوجاری جدا شدند. این اطلاعات نشان دهنده نقش تعیین کننده بوجاری بذر در حذف مقادیر خیلی زیادی از بذر علف های هرز به مزرعه می باشد. بین نظام های تولید بذر از لحاظ خلوص ژنتیکی تفاوت معنی داری یافت نشد. به طورکلی بالاترین میزان خلوص ژنتیکی در استان های مورد مطالعه (99%) مربوط به نمونه بذر خودمصرفی مربوط به منطقه ماهیدشت از استان کرمانشاه و بذر گواهی شده مربوط به منطقه نقده از استان آذربایجان غربی بود. کمترین میزان خلوص ژنتیکی مربوط به نمونه های بذر گواهی شده منطقه روانسر (26%) از استان کرمانشاه بود. گرچه از لحاظ میزان بیماری های بذرزاد تفاوت معنی داری بین نظام خودمصرفی و گواهی شده مشاهده نشد ولی نمونه های بذر مربوط به بخش گواهی شده از سلامت بذر بیشتری نسبت به نظام خودمصرفی برخوردار بودند. به طورکلی می توان بیان داشت که بجز میزان آلودگی نمونه های بذر به علف های هرز در بقیه صفات مطالعه شده تفاوت معنی داری بین نظام های تولید بذر وجود نداشت و می توان گفت که بخش تولید بذر رسمی در این موارد با مشکلاتی همراه بوده است که بایستی با مطالعه بیشتر خصوصاً در بذرهای پایه مشکلات را شناسایی کرده و در صدد رفع آنها برآمد، در غیر این صورت در آینده با مشکلات بیشتری روبه رو خواهیم شد. همچنین مشخص گردید که با بوجاری بذر، بخش وسیعی از علف های هرز از نمونه بذر جدا می گردد، بنابراین توصیه می شود که حداقل بخشی از بذرهای خود مصرفی که قرار است در آینده مورد کشت و کار قرار گیرند، بوجاری گردند.

اثر اسید هیومیک و ورمی کمپوست بر عملکرد دانه، اجزای عملکرد و خصوصیات کمی و کیفی گلرنگ (carthamus tinctorius) در منطقه کرمان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1393
  مهدیه حاج غنی   امیر قلاوند

این تحقیق به منظور بررسی اثر مقادیر مختلف ورمی کمپوست (صفر، 3، 6 و 9 تن در هکتار) و محلول پاشی اسید هیومیک (صفر، 1000، 2000 و 3000 پی پی ام) بر خصوصیات کمی و کیفی گلرنگ بهاره (رقم محلی اصفهان) طی سال های 91 و 92 در کرمان انجام شد. آزمایش به صورت کرت های یک بار خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی و در سه تکرار اجرا شد. تیمارهای ورمی کمپوست و اسید هیومیک به ترتیب در کرت های اصلی و فرعی اعمال گردیدند. به علاوه، یک تیمار کود شیمیایی (n: 75، p:50، k: 50 کیلوگرم در هکتار و محلول پاشی مخلوط 1000 پی پی ام آهن و روی) به صورت جداگانه تحت عنوان کشاورزی متداول نیز در نظر گرفته شد. در طول فصل رشد گیاه، 6 نوبت نمونه برداری برای تعیین شاخص سطح برگ (lai)، وزن خشک کل (tdw)، سرعت رشد محصول (cgr)، سرعت جذب خالص (nar) و سرعت رشد نسبی (rgr) بر حسب درجه روز رشد (gdd) انجام شد. در این آزمایش، اجزای عملکرد دانه، عملکرد دانه، عملکرد گلبرگ و برخی از صفات کمی و کیفی گلرنگ اندازه گیری شدند. همچنین در پایان سال دوم، برخی از ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک نیز تعیین شد. نتایج نشان داد که بیشترین lai، tdw و cgr در تیمارهای 9 تن ورمی کمپوست در هکتار و 3000 پی پی ام اسید هیومیک حاصل شد؛ در حالی که بالاترین مقادیر nar و rgr در مرحله ظهور غنچه های گل مربوط به کشاورزی متداول بود. افزودن مقدار ورمی کمپوست و غلظت محلول پاشی منجر به افزایش معنی دار میانگین طول ساقه، قطر ساقه، تعداد شاخه فرعی اولیه و ثانویه، تعداد غوزه در بوته، تعداد دانه در غوزه، عملکرد دانه، عملکرد گلبرگ، درصد روغن دانه، عملکرد روغن، عملکرد پروتئین، محتوای کلروفیل، کاروتنوئیدها، پروتئین خام و درصد قندهای محلول برگ در مقایسه با تیمار کشاورزی متداول گردید به طوری که بالاترین میانگین ها در تیمارهای 9 تن ورمی کمپوست + 2000 و 3000 پی پی ام اسید هیومیک مشاهده شد. بالاترین میانگین قطر غوزه و شاخص برداشت دانه به ترتیب در تیمارهای 6 تن ورمی کمپوست + 2000 پی پی ام اسیدهیومیک و 9 تن ورمی کمپوست + 1000 پی پی ام اسیدهیومیک حاصل شد. میانگین وزن هزار دانه و درصد پروتئین دانه در تیمارهای ارگانیک ورمی کمپوست + اسید هیومیک در مقایسه با کشاورزی متداول کاهش نشان دادند. با افزایش مقدار تیمارهای ارگانیک، میانگین درصد اسیدهای چرب غیراشباع در مقایسه با کشاورزی متداول در هر دو سال افزایش یافت که دلیل آن بالا رفتن محتوای اسیدلینولئیک بود. افزایش مقدار ورمی کمپوست و غلظت محلول پاشی باعث کاهش معنی دار وزن مخصوص ظاهری خاک، ec ، ph و کادمیوم قابل جذب خاک گردید در حالی که درصد تخلخل، کربن آلی و محتوای نیتروژن، فسفر و پتاسیم قابل جذب خاک در مقایسه با کشاورزی متداول افزایش نشان دادند. همچنین، نتایج نشان داد میانگین اجزای عملکرد، عملکرد دانه، گلبرگ، روغن و پروتئین و بیشتر صفات کیفی در تیمارهای ارگانیک 6 تن کود ورمی کمپوست + محلول پاشی 2000 و 3000 پی پی ام اسید هیومیک در مقایسه با تیمار 9 تن ورمی کمپوست بدون محلول پاشی از نظر آماری برابر بودند و حتی در مواردی نیز برتری نشان دادند که از دیدگاه اقتصادی حائز اهمیت است.

تاثیر تراکم بوته و کود نیتروژن بر عملکرد بلال و علوفه ذرت شیرین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1385
  فردین خزایی   مجید آقاعلیخانی

چکیده ندارد.

پاسخ مرفولوژیک و فیزیولوژیک برخی توده های یونجه به رژیم های مختلف آبیاری در شرایط آب و هوایی کرج
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1388
  کمال سادات اسمعیلان   علی محمد مدرس ثانوی

یونجه یکی از مناسب ترین گیاهانی است که می تواند در مزارع دیم کم بازده و در زمان بروز تنش خشکی کشت وکار شود و بر این اساس شناخت بیشتری از تنوع مقاومت ارقام یونجه در مقابل خشکی و نقش عوامل مختلف در افزایش مقاومت گیاه به این تنش مورد نیاز است. به منظور بررسی اثرات رژیم های آبیاری بر صفت های فیزیولوژیک و مورفولوژیک تعدادی از توده های مهم و شناخته شده یونجه، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده (اسپلیت پلات) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار در دو سال زراعی متوالی 85-1384 و 86-1385 در موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر در شهرستان کرج انجام گردید. عامل اصلی شامل دو رژیم مختلف آبیاری بر اساس تخلیه آب قابل استفاده خاک است، رژیم اول آبیاری شامل تخلیه به میزان 85% در چین دوم، 70% در چین سوم، 55% در چین چهارم و رژیم دوم شامل 40% به عنوان شاهد در هر سه چین در نظر گرفته شد. عامل دوم اکوتیپ‎های مختلف یونجه چند ساله شامل حکم‎آباد، چالشتر، سکوئل، مهاجران، گله بانی، قارقالوق، سی ریور، فامنین، کوزره و دیابلورده بود. در هر سال چهار چین برداشت گردید که صفات وزن تر و خشک بوته، ارتفاع بوته، نسبت برگ به ساقه، درصد پروتئین، کلسیم، پتاسیم و میزان پرولین گیاه در چین های دوم، سوم و چهارم مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج آزمایش نشان داد که در همه توده ها در هر دو سال غلظت پرولین برگ با تنش خشکی افزایش یافت. همچنین ارتفاع کاهش یافت و به سبب کاهش وزن ساقه، نسبت برگ به ساقه در تیمارهای تنش خشکی افزایش یافت. در هر سه چین ارتفاع بوته، وزن تر و خشک در تیمارهای تنش خشکی کاهش یافت، ولی نسبت برگ به ساقه افزایش پیدا کرد. مقایسه توده ها در مجموع هر سه چین نشان داد که در شرایط عدم تنش خشکی توده های گله بانی و مهاجران بالاترین ارتفاع و توده دیابلورده پایین ترین ارتفاع را داشتند. همچنین در شرایط تنش توده های قارقالوق و سی ریور بیشترین ارتفاع و توده های چالشتر و حکم آباد کمترین ارتفاع را داشتند. مقایسه توده ها در مجموع سه چین همچنین نشان داد در شرایط عدم تنش بیشترین نسبت برگ به ساقه در توده های دیابلورده و سکوئل و کمترین آن در توده کوزره مشاهده شد. در صورتی که در شرایط تنش بیشترین نسبت برگ به ساقه در توده های دیابلورده و سی ریور و کمترین آن در توده های کوزره، فامنین و مهاجران مشاهده شد. در شرایط عدم تنش خشکی توده های سکوئل و گله بانی بیشترین تولید علوفه خشک را داشتند و توده های دیابلورده و حکم آباد کمترین میزان تولید علوفه خشک را داشتند. در حالی که در شرایط تنش بیشترین تولید علوفه خشک در توده های قارقالوق و سکوئل و کمترین آن در توده های چالشتر و کوزره مشاهده شد. بررسی درصد پروتئین توده ها در مجموع سه چین نیز نشان داد که در شرایط عدم تنش خشکی بیشترین درصد پروتئین در توده-های دیابلورده و سکوئل مشاهده و کمترین آن در توده های سی ریور و قارقالوق مشاهده شد. در شرایطی که در شرایط تنش خشکی بیشترین درصد پروتئین در توده های سکوئل و کورزه و کمترین آن در توده های چالشتر و گله بانی دیده شد. مقایسه مجموع سه چین در یونجه به تفکیک سطح تنش نشان داد که در شرایط عدم تنش خشکی توده های فامنین و قارقالوق بالاترین درصد کلسیم و توده های دیابلورده و کوزره کمترین درصد کلسیم را داشتند. در شرایط تنش خشکی توده های قارقالوق و حکم آباد بالاترین درصد کلسیم و توده های سکوئل و سی ریور کمترین درصد کلسیم را داشتند. مقایسه بین ضرایب همبستگی نیز نشان داد که همبستگی مثبت و معنی داری بین درصد کلسیم و درصد پتاسیم وجود داشت. نتایج مطالعات آزمایشگاهی در مورد صفات جوانه-زنی نشان داد که تنش خشکی کلیه ی صفات مورد بررسی شامل سرعت و درصد جوانه زنی، طول ریشه چه و ساقه چه، وزن خشک گیاهچه و نسبت وزن خشک ریشه چه به ساقه چه را به طور معنی داری تحت تأثیر قرار داد و تفاوت توده های بررسی شده یونجه در تمام صفات فوق از نظر آماری معنی دار بود. به طور کلی تنش خشکی تا پتانسیل اسمزی 4- بار تفاوت معنی داری در درصد جوانه زنی ایجاد نکرد و با افزایش معنی دار طول و وزن ریشه چه و ساقه چه موجب افزایش وزن خشک گیاهچه و همچنین افزایش نسبت وزنی ریشه چه به ساقه چه گردید. در تنش های شدیدتر (بین 6- و 8- بار) صفات یاد شده شدیداً کاهش یافت. توده سکوئل در شرایط عدم تنش و توده قارقالوق در شرایط تنش بیشترین درصد جوانه زنی را داشتند. در مورد آنالیز فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانتی در مطالعات آزمایشگاهی نتایج نشان داد که تنش متوسط خشکی (4- بار) بیشترین سطح فعالیت چهار نوع آنزیم مورد مطالعه را به همراه داشته در تنش شدیدتر (6- بار) احتمالاً با تخریب سیستم سنتز پروتئین، موجبات کاهش سطح فعالیت این گونه آنزیمها را فراهم نموده است. مقایسه میانگین سطح فعالیت آنزیم ها نیز نشان داد که آنزیم سوپراکسیددسموتاز و پراکسیداز به ترتیب با میانگین تغییرات جذب 780/1 و 8/2 میلی گرم پروتئین در دقیقه، بیشترین و کمترین سطح فعالیت آنزیمی را داشته اند. اکثر اکوتیپ های مورد بررسی نیز روند تغییرات فعالیت آنزیمی مشابهی را در سطوح مختلف خشکی نشان دادند با این حال روند تغییرات فعالیت آنزیم پراکسیداز در توده های خارجی روندی بطور کامل متفاوت نسبت به توده های ایرانی بود به گونه ای که فعالیت آنزیم پراکسیداز در تنش متوسط و شدید خشکی روندی کاهشی داشت. این در حالی است که توده های ایرانی در معرض تنش متوسط با افزایش و در معرض تنش شدید با کاهش فعالیت آنزیم پراکسیداز، واکنش نشان دادند.

اثر کودهای زیستی (ازتوباکتر و آزوسپیریلوم) و سطوح مختلف کود نیتروژنه بر خصوصیات کمی و کیفی آفتابگردان در شرایط تنش کم آبی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1387
  جلال جلیلیان   علی محمد مدرس ثانوی

کودهای زیستی در تلفیق با کود های شیمیایی راهبرد مناسبی برای تغذیة گیاهان، افزایش حاصلخیزی خاک و تولید محصول در کشاورزی پایدار می باشند. برای بررسی ویژگی های کمی و کیفی آفتابگردان در واکنش به کود های زیستی (ازتوباکتر و آزوسپیریلوم) و سطوح مختلف کود نیتروژنه (اوره)، آزمایشی در دو سال زراعی (1385y1=و 1386y2=) در ایستگاه تحقیقات کشاورزی اسلام آباد غرب، استان کرمانشاه، به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار اجرا گردید. کرت های اصلی، رژیم آبیاری با 3 سطح شامل آبیاری در 85 درصد ظرفیت زراعی (i1)، آبیاری در 70 درصد ظرفیت زراعی (i2) و آبیاری در 55 درصد ظرفیت زراعی ((i3) و کرت های فرعی، تیمار کودی با 6 سطح شامل شاهد(c)، کاربرد 100 درصد کود نیتروژنه توصیه شده (125 کیلوگرم اوره در هکتار) (n) ، مایه زنی بذر با ازتوباکتر و آزوسپیریلوم(aa)، مایه زنی بذر با ازتوباکتر و آزوسپیریلوم + 100 درصد توصیه کودی نیتروژنه (aa100)، مایه زنی بذر با ازتوباکتر و آزوسپیریلوم + 75 درصد توصیه کودی نیتروژنه (aa75) و مایه زنی بذر با ازتوباکتر و آزوسپیریلوم +50 درصد توصیه کودی نیتروژنه (aa50) در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که تمامی ویژگی های مورد بررسی تحت تأثیر تیمار های آزمایشی قرار گرفتند. تنش خشکی سبب زودرسی گیاهان گردید و بجز صفات درصد پروتئین، میزان اسید های چرب اشباع، پرولین، کربوهیدرات های محلول و فلورسانس پایه، بقیه صفات را به طور معنی داری کاهش داد. ترکیب کود های زیستی با اوره سبب طولانی شدن مراحل مختلف رشدی آفتابگردان و افزایش ارتفاع بوته، قطر ساقه، قطر طبق، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، درصد پروتئین، عملکرد روغن، اسید های چرب غیر اشباع، رنگیزه های فتوسنتزی، fv/fm، پرولین و کربوهیدرات های محلول گردید. بیشترین و کمترین وزن هزار دانه به ترتیب در تیمار های y1i1aa و y2i3c مشاهده شد. تیمار کودی aa100 در شرایط آبیاری مطلوب (i1) بیشترین عملکرد دانه (24/4 تن در هکتار) را دارا بود در حالی که کمترین میزان آن (01/3 تن در هکتار) در تیمار شاهد (c) و در شرایط تنش خشکی i3 به دست آمد. بیشترین مقدار عملکرد دانه (1/4 تن در هکتار) در تیمار کودی aa75 و در سال اول و کمترین میزان آن (2/3 تن در هکتار) در تیمار شاهد و در سال دوم مشاهده شد. بیشترین درصد روغن (58/46%) در سال اول و در رژیم آبیاری i1 و کمترین میزان آن (29/42%) در سال دوم و در تیمار i3 بدست آمد. میزان روغن تحت تأثیر تیمار کودی قرار گرفت به گونه ای که بیشترین میزان آن (48/45%) در تیمار کاربرد کود زیستی مشاهده شد. تیمار کودی aa100 تحت شرایط تنش خشکی (i3) بیشترین درصد پروتئین را در بذور آفتابگردان، در سال دوم و تیمار شاهد در شرایط مطلوب آبیاری کمترین میزان آن را در سال اول آزمایش دارا بودند. میزان اسید پالمتیک بذور آفتابگردان تحت تأثیر اثر متقابل رژیم آبیاری × تیمار کودی قرار گرفت به گونه ای که گیاهان موجود در تیمار های i3c و i1aa به ترتیب بیشترین و کمترین میزان اسید پالمتیک دارا بودند. بیشترین میزان پالمتیک (91/9%) و استئاریک اسید (08/4%) در سال دوم و در تیمار کودی شاهد حاصل شد و در مقابل کمترین میزان پالمتیک (7/7%) و استئاریک اسید (68/2%) در سال اول و در تیمار کودی aa بدست آمد. بیشترین (43/3%) و کمترین (88/2%) میزان استئاریک اسید به ترتیب در بذور گیاهان تحت شرایط تنش خشکی و شرایط مطلوب آبیاری مشاهده شد. تنش خشکی سبب کاهش 1/2 درصدی میزان اسید اولئیک بذور آفتابگردان در مقایسه با شرایط مطلوب آبیاری شد. گیاهان موجود در تیمار های تلفیق کود های زیستی با اوره بیشترین میزان اسید اولئیک را در مقایسه با دیگر تیمار های کودی دارا بودند. بیشترین مقدار لینولئیک اسید (54/63%) در تیمار کودی aa75 و در سال اول بدست آمد در حالی که کمترین میزان آن (15/60%) در تیمار کودی شاهد (c) و در سال دوم حاصل شد. به طور کلی، کودهای زیستی سبب 50% صرفه جویی در مصرف اوره در ارتباط با عملکرد بیولوژیک، عملکرد روغن، درصد پروتئین و رنگیزه های فتوسنتزی و 25% صرفه جویی در مصرف نیتروژن در ارتباط با قطر ساقه و قطر طبق گردیدند. تنش خشکی کارائی تیمارهای مختلف کودی و کیفیت بذور آفتابگردان را کاهش داد و کاربرد کود های زیستی عملکرد کمی و کیفی آفتابگردان را افرایش دادند. در بین تیمار های آزمایشی، تیمار کودی aa75 در شرایط تنش ملایم خشکی و در ارتباط با اغلب صفات موثرترین تیمار کودی بود.