نام پژوهشگر: علی رضا صفاهیه

بررسی اثرات پساب کارخانه آب شیرین کن بر روی ساختار جمعیت پرتاران در منطقه خلیج چابهار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی (شعبه خرمشهر) 1391
  محدثه میری   بابک دوست شناس

در این مطالعه اثرات ناشی از تخلیه آب نمک، بر روی ساختار جمعیت پرتاران مورد بررسی قرار گرفت. نمونه برداری طی دو نوبت پیش از مانسون (اردیبهشت) و پس از مانسون (آبان) در سال 1390 انجام شد. نمونه برداری از 7 ایستگاه بین جزر و مدی و بوسیله گرب van veen با سطح مقطع 025/0 متر مربع صورت گرفت. 5 ایستگاه در اطراف کارخانه و 2 ایستگاه (ایستگاه 6 و 7) بعنوان شاهد بودند. فاکتورهای محیطی در هر ایستگاه در محل نمونه برداری اندازه گیری شد. غلظت فلزات cd، cu، fe، zn، pb و ni در رسوبات هر ایستگاه اندازه گیری شد. آنالیزهای آماری نشان دادند که غلظت این فلزات در ایستگاه های مختلف، اختلاف معنی دار دارند (05/0>p). این نشان دهنده این است که کارخانه های آب شیرین کن منشا ورود فلزات به محیط دریا هستند. در مجموع 31 گونه کرم پرتار شناسایی شد. بیشترین و کمترین فراوانی پرتاران به ترتیب در ایستگاه 6 به میزان 3666 (فرد در مترمربع) در دوره پیش مانسون و ایستگاه 1 به میزان صفر در دوره پس مانسون مشاهده شد. تراکم پرتاران در ایستگاه-های 1 و 2 که در نزدیکی کارخانه آب شیرین کن وجود داشتند با ایستگاه های شاهد (6 و 7) اختلاف معنی دار داشتند (05/0>p). تغییر در فاکتورهای محیطی مشاهده شد و بیشترین تغییرات برای شوری و دما بود. میزان شوری و دما در ایستگاه 1 به ترتیب حدود (psu)46 و °c32 اندازه گیری شد در حالی که در ایستگاه های 6 و 7 میزان شوری و دما به ترتیب حدود (psu)8/37 و °c3/29 بود. همبستگی پیرسون نیز رابطه منفی و معنی دار بین تراکم با شوری، دما و فلز روی نشان داد که به نظر می رسد این سه عامل بیشترین تاثیر را بر روی کاهش تراکم پرتاران در ایستگاه های نزدیک به کارخانه داشته است. شاخص های تنوع، غالبیت و یکنواختی در ایستگاه 1 کمترین میزان را نسبت به ایستگاه-های شاهد داشتند. در این مطالعه خانواده spionidae غالب بود که این خانواده بعنوان خانواده فرصت طلب در بسیاری از مطالعات معرفی شده است. با توجه به نتایج در مطالعه حاضر مشخص شد که شوری و دمای آب نمک تخلیه شده از کارخانه بیشترین تاثیر را بر روی ساختار جمعیت پرتاران داشته است. بنابراین ضروری است که چنین پایش هایی در مکان ها و زمان های مختلف ادامه یابد.

اثرات استرس مواجهه با فنانترن بر شاخص های آنزیمی کبدی ماهی هامور معمولی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی (شعبه خرمشهر) 1391
  لیلا غواصی   نگین سلامات

همواره مقادیر عظیمی از عوامل استرس زای شیمیایی به اکوسیستم های آبی وارد می شوند. این ترکیبات با اثر بر فرایند های زیستی آبزیان سبب بروز پاسخ ها و سازش های زیستی در این گروه از موجودات می گردند. فنانترن یکی از سمی ترین آلاینده های آلی هیدروکربن های آروماتیک حلقوی است که از طریق فاضلاب های صنعتی و صنایع مربوط به پالایش و استخراج نفت وارد محیط های دریایی می شود. در مطالعه حاضر به منظور بررسی اثرات مخرب ناشی از مواجهه ماهیان با فنانترن، ماهی هامور معمولی (epinephelus coioides) در معرض غلظت های مختلف این آلاینده قرار گرفت. بدین منظور پنج غلظت متفاوت از فنانترن در روغن نارگیل (20، 50، 100، 200 و mg/kg 400) تهیه و به صورت درون صفاقی به ماهی ها تزریق شد. نمونه های بافتی از کبد ماهی هامور معمولی در زمان های مختلف از شروع تزریق فنانترن جهت ارزیابی اثرات و پاسخ های فیزیولوژیک تهیه و مورد سنجش قرار گرفت. نتایج حاصل از این مطالعه بیانگر افزایش معنی دار در میزان فعالیت آنزیم های کبدی کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز، گلوتاتیون اس-ترانسفراز و نیز میزان محتوای گلوتاتیون کبدی با افزایش غلظت و مدت زمان در معرض قرارگیری ماهی هامور معمولی با فنانترن بود (0.05p<). همچنین شاخص سوماتیک کبدی، با افزایش غلظت و مدت زمان در معرض قرارگیری ماهی هامور معمولی با فنانترن، کاهش معنی داری را نشان داد (0.05p<). با توجه به افزایش میزان فعالیت آنزیم های سنجیده شده و نیز کاهش شاخص سوماتیک کبدی، مشخص شد که فنانترن بر سیستم دفاع آنتی اکسیدانی ماهی هامور معمولی اثر گذاشته و موجب تخریب سلول های کبدی در این ماهی می شود.

بررسی استفاده از جلبک ها در پایش زیستی فلزات سنگین (سرب، کادمیوم، مس، روی و آهن)در مناطق بین جزر و مدی جزیره هرمز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر 1387
  علی رضا نیک ورز   علی رضا صفاهیه

چکیده مطالعه وضعیت آلودگی (پایش) اکوسیستم های بین جزرومدی به فلزات سنگین با اندازه گیری آن ها در اجزاء غیر زنده این اکوسیستم ها و موجودات زنده ساکن آن ها (پایشگر های زیستی) امکان پذیر می باشد. پایش زیستی فلزات سنگین در محیط های ساحلی با استفاده از موجودات زنده مختلفی صورت می گیرد که برخی جلبک های دریایی نیز در این میان دارای جایگاهی مناسب می باشند. هدف از این پژوهش بررسی سطوح آلودگی فلزات سنگین و تغییرات مکانی و زمانی آن ها در سواحل جزیره هرمز بوده وبر این اساس غلظت فلزات سنگین سرب، کادمیوم، مس، روی و آهن در رسوبات و یازده گونه از جلبک های دریایی سبز، قهوه ای و قرمز مناطق بین جزر و مدی جزیره هرمز اندازه گیری شد. نمونه برداری از رسوبات و جلبک ها از چهار ایستگاه و به صورت فصلی انجام گرفت. هضم نمونه های جلبک و رسوب با استفاده از دستگاه آون ماکرویو صورت گرفته و غلظت فلزات توسط دستگاه جذب اتمی اندازه گیری شد. محدوده غلظت فلز سرب در رسوبات جزیره هرمز بین 1/90-1/3، کادمیوم6/8-5/0، مس1/31-8/2، روی 8/69-5/12 و آهن 76792-7369 میکروگرم بر گرم وزن خشک قرار داشت. مقایسه غلظت فلزات سنگین اندازه گیری شده در رسوبات ایستگاه های مورد مطالعه جزیره هرمز با استاندارد های جهانی رسوبات نشان می دهد که به جز کادمیوم غلظت دیگر فلزات ذکر شده در بالا برای موجودات زنده مرتبط با رسوبات، در سطحی مناسب قرار دارند. نتایج به دست آمده در این مطالعه نشان داد که دلیل غلظت بالای فلز کادمیوم در رسوبات سطحی مناطق بین جزرومدی این جزیره می تواند ساختمان زمین شناختی جزیره هرمز یه عنوان یک گنبد نمکی باشد. پایش زیستی فلزات سنگین سرب، کادمیوم، مس و روی در جزیره هرمز با استفاده از جلبک های دریایی نیز نشان داد که مناطق بین جزر و مدی این جزیره در ردیف مناطق نسبتاَ آلوده دنیا به فلزات سنگین قرار دارند. این نتایج نشان می دهند که غلظت های در دسترس زیستی این فلزات سنگین در آب های ساحلی جزیره هرمز بالا بوده و محیط زیست دریایی این منطقه را تهدید می کنند. مقایسه غلظت فلزات سنگین بین ایستگاه های مختلف نشان داد که غلظت سرب، مس وآهن در رسوبات و بیشتر گونه های جلبکی ایستگاه معدن خاک سرخ بیشتر از بقیه ایستگاه ها می باشد. این موضوع بیانگر تاثیر فعالیت های معدن خاک سرخ به عنوان یک منبع آلودگی انسانی بر محیط زیست ساحلی این منطقه از جزیره هرمز می باشد. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان داد که جلبک قهوه ای padina australis واجد شرایط مورد نیاز برای تبدیل شدن به یک پایشگر زیستی مناسب برای فلزات سنگین می باشد.