نام پژوهشگر: احمدرضا بلندی

بررسی تنوع ژنتیکی برخی ارقام سیب زمینی توسط الکتروفورز پروتئین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم کشاورزی 1389
  جمشید معاون   احمدرضا بلندی

چکیده در این بررسی 23 کلون منتخب سیب زمینی(solanum tuberosum l.) موجود در بانک ژن بخش تحقیقات نهال و بذر مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی در سال زراعی 1388 با هدف بررسی تنوع ژنتیکی و ارزیابی قرابت ژنتیکی این کلون ها مورد مطالعه قرار گرفت. کلونهای مورد مطالعه شامل agria, almera, arnova, desiree, diamant, fontaneh, granola, hermes, leady rosseta, marfona, marabel, impala, oshna, markies, picasso, sante, savalan, florida, sinora, emrad, labadia, alori, daifla می باشند. از نمونه های منجمد غده کلون های منتخب با استفاده از روش تغییر یافته لائملی (laemmli, 1970 ) بطور جداگانه استخراج پروتئین صورت گرفت. نقوش پروتئینی برای هر کلون در حضور پروتئین های نشانگر به روش sds-page با استفاده از الکتروفورز عمودی بر روی ژل پلی آکریل آمید بدست آمد. پس از آن باند های پروتئینی با کوماسی بلو r-250 رنگ آمیزی شد. درصد پلی مورفیسم کلون ها با شمارش باندهای متناظر و رسم جدول ماتریکس محاسبه گردید و براساس مقیاس اقلیدسی فاصله بصورت گرافیکی تحت عنوان دندروگرام کلون ها بر اساس روش upgma با استفاده از نرم افزار ntsys رسم شد. همچنین فاصله ژنتیکی نمونه های مورد بررسی در نرم افزار spss با استفاده از ضریب جاکارد محاسبه شد. نتایج دندروگرام حاصل از آنالیز پروتئین غده های 23 کلون منتخب سیب زمینی نشان داد که کلون oshna از نظر قرابت ژنتیکی به صورت مشخصی از سایر کلون ها مجزا بوده و در خوشه متمایزی واقع شد. همچنین سه کلون sinora و emrad diamant, با یکدیگر در خوشه دوم واقع شدند. ارقام labadia, savalan, marabel, fontaneh, granola, florida, picasso, impala, desiree درخوشه بندی متمایزی (خوشه سوم) واقع شدند. نتایج همچنین نشان می دهد ارقام almera, arnova دارای قرابت ژنتیکی بالایی بوده و به همراه ارقام daifla, alori, sante, leady rosseta, marfona, markies, hermes, agria در خوشه چهارم قرار گرفتند. ارقام oshna و agria دارای پایین ترین درصد شباهت (54%) می باشند. نتایج این تحقیق نشان دهنده وجود پتانسیل بالای تنوع ژنتیکی در بین کلون های سیب زمینی می باشد. در بخش دیگری از این بررسی مشخص گردید که تعداد باند بدست آمده از آنالیز پروتئینهای غده ( 28 باند) نسبت به برگ (17 باند) وساقه (14 باند) بیشتر است وبرای بررسی تنوع ژنتیکی مناسب تر می باشد.

ارزیابی تنوع ژنتیکی در تعدادی از توده های زعفران crocus spp.)) بومی ایران با روشهای مبتنی بر pcr و پروفایل پروتئینی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی 1390
  هدی جعفری   احمدرضا بلندی

زعفران crocus sativusl.)) ازجمله گیاهان بومی ایران بوده که دارای خواص دارویی وادویه‏ای متعدد می‏باشد و به لحاظ اقتصادی درایران و جهان حائز اهمیت است. در فلور ایرانیکا 9 گونه از جنس کروکوسcrocus))گزارش شده است. یکی ازکاربردهای مهم تکنیک‏های مولکولی بررسی وبرآورد سطح تنوع ژنتیکی در ژرم‏پلاسم‏ها وجمعیت‏ها، برای استفاده مطلوب ازآن‏ها دربه‏نژادی ومدیریت حفظ ذخایر ژنتیکی گیاهان می‏باشد. با توجه به اهمیت اقتصادی زعفران و تنوع ژنتیکی گسترده جنس crocusدر ایران، هدف از این تحقیق بررسی تنوع ژنتیکی بین گونه های زعفران بومی ایران و کاربرد روش های مختلف مولکولی و مقایسه نتایج آنهامی باشد. بدین منظور 20 کلون وحشی جمع آوری شده از مناطق مختلف کشور و 5 کلون زراعی مورد کشت در استان های خراسان با استفاده از نشانگرهای مولکولی rapd و issr و همچنین نقوش پروتئینی برخی از نمونه ها با روش sds-page بررسی گردید. ارزیابی تنوع با استفاده از 13 نشانگر issr و 18 نشانگر rapd انجام گرفت. بالاترین مقدار میزان اطلاعات چندشکلی ((picمتعلق به نشانگرiscr5و بیانگر کارایی بهتر این نشانگر در نمایش تمایز بین ژنوتیپ ها بود. درصد چند شکلی نشانگرهای issr بیشتر از rapd بود که کارایی بهتر این نشانگرها را بیان می-کند. نتایج حاصل از الگوی پروتئینی، حضور 25 باند پروتئینی را نشان داد که بیشترین تعداد باند (19 باند) در ژنوتیپ منطقه رشتخوار مشاهده شد. براساس نتایج تجزیه واریانس مولکولی سهم تنوع بین گروه ها 43 و داخل گروه ها 57 بود. دندروگرام حاصل از تجزیه خوشه ای به روش upgma مبتنی بر ضرایب فاصله ژنتیکی نی در هر سه روش رسم شد. تجزیه به مولفه های اصلی نیز نتایج نمودار خوشه ای را تأیید کرد. مشاهده چند شکلی dna در کلون های زراعی رایج استان خراسان می تواند بیانگر وجود تنوع کلون-های زعفران زراعی ایران می باشد و این احتمال وجود دارد که همه از یک کلون واحد منشأ نگرفته اند و پتانسیل مطالعات بیشتر را دارند. در نهایت می توان گفت این جنس از تنوع بالایی برخوردار است و گونه-هایc. spesiosus و c. cansellatus تنوع بالایی در درون خود برخوردارند. گونه های c. michelsonii و c. sativus تنوع درون گونه ای کمتری دارند.همچنین روش های مورد استفاده در این تحقیق همخوانی داشتند.