نام پژوهشگر: عزیزاله افشار کرمانی

توحید از دیدگاه عزیز نسفی
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  فریبا نجفی کیا   عزیزاله افشار کرمانی

چکیده بحث توحید و شناخت خداوند یکی از مباحث مهم در ادیان بخصوص دین اسلام می باشد در این رساله سعی بر این بوده که به آرا و تفکرات عارف و متکلم قرن هفتم عزیز الدین نسفی در این باب اشاره شود ایشان توحید را به معنای یکی کردن و یکی شمردن می داند و همچنین او با اشاره به مراتب ذات،وجه و نفس در خداوند و شناخت او می گوید:«شناخت خداوند از طریق ذات امکان پذیر نیست و از طریق وجه می توان به خداوند رسید» او در آثارش به ادله و نظرات اهل شریعت، اهل حکمت، و اهل وحدت نظر دارد که بیشتر توجه ایشان به نظرات اهل وحدت می باشد او موجودات را مظاهر صفات خداوند دانسته و هر صفتی در خداوند از طریق شناخت مخلوقات او وارد و آشکار می گردد اوهمچنین در آثارش به این مطلب اشاره می کند که برای شناخت خداوند ابتدا باید خود را شناخت تا بتوان به شناخت خداوند نائل شد. مباحث توحیدوذات الهی،صفات و افعال الهی ازدیدگاه عزیز الدین نسفی در حد توان استنتاج گردیده است.درواقع می توان گفت عرفان نسفی که متاثر از عرفان عربی است می تواند بیانگر نوعی سلوک از طریق شناخت انسان برای رسیدن به تعالی می باشد. برای دستیابی به این هدف ازتحقیق کتابخانه ای و کتب نویسنده استفاده شده است

تناسخ از نظر شیخ اشراق ملاصدرا
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  حمیده زاده مهریزی   عزیزاله افشار کرمانی

انتقال ارواح از بدن های مادی به بدن های مادی دیگر به هنگام مرگ، که «تناسخ» نامیده می شود دارای اقسامی است و از دیرباز مورد بحث و بررسی و اعتقاد برخی از دانشمندان، حکما، متکلمان بوده تا مسئله کمال نفس انسانی را توجیه کند. در میان فلاسفه مسلمان،سهروردی و ملاصدرا بیشترین احتمال را به بحث تناسخ داشته و آن را کاملاً جدی تلقی کرده که با مراجعه به آثار سهروردی در می یابیم که وی موضع گیری های متفاوتی در این باره داشته است. و مجموعاً در نه رساله از رسائل خود به مسئله تناسخ پرداخته، او در آثار خود به بیان هشت استدلال تناسخیان پرداخته که به چهار استدلال پاسخ داده و از عدم درستی آن را نشان داده و در مهمترین کتاب خود حکمت الاشراق(کتابی که منشور اندیشه سهروردی و الگوی همه حکمای اشراقی است) ضمن ورود به بحث و بازنمودن ابعاد پنهان تناسخ نسبت به، بطلان آن ،موضع گیری صریحی نمی کند. اما تناسخ ملکی نزد وی به هیچ وجه پذیرفته نیست، چنین اعتقادی را حتی مخالفان شیخ اشراق در زمان حیاتش به وی نداند از سوی دیگر در ابطال ادله تناسخ میان سهروردی و ملاصدرا تفاوت کاملاً محسوسی مشاهده می شود که این تفاوت در روش ابطال این دلایل از جانب آنان است . سهروردی درواقع با تکیه بر مبانی فلسفی خود نظریه تناسخ را نظریه ضعیف و نادرست می داند و این امر موجب اجمال در نقد استدلال های تناسخیان در آثار وی گشته در واقع او دغدغه اصلی اش معرفی نظام اشراقی خود است. و مسئله دیگر این که باوجود تأثیر فراوان سهروردی بر صدرا، اما این دو فیلسوف در تبیین تناسخ در مقام تعریف و توصیف دو نگاه متفاوت داشتند. آنچه نزد منطق دانان مطرح است تقدم «مای» حقیقه و مای «شارحه» بر «لم» اثبات است که این نظم منطقی چندان در بیان این موضوع در آثار شیخ اشراق رعایت نشده است. اما صدرالمتألهین مباحث نفس و در پی آن تناسخ را به صورت مستقل و یکجا مطرح می کند. اما نفس شناسی سهروردی از نظم منطق بی بهره است و از نظر ملاصدرا تناسخ یک تناقض فلسفی است و امکان وقوعی ندارد او براساس حرکت جوهری،نفس ، جسمانیه الحدوث است و به تدریج هماهنگ با آن رشد می یابد و زمانی که در این دنیا به استکمال رسید از بدن جدا می شود و به عالم برزخ می رود و اساساً عقلاً غیر ممکن است که نفس فعلیت یافته به حالت قوه بازگردد و از آن بدن دیگری گردد پس تناسخ به معنی بازگشت نفس به بدن انسان و غیر آن محال است.

نور از دیدگاه امام محمد غزالی و شیخ شهاب الدین سهروردی
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  سیمین بیرانوندی نیا   عزیزاله افشار کرمانی

این پژوهش بر آن است که مفاهیم و جلوه های گوناگون معرفت شناسی و هستی شناسی نور را در آثار سهروردی با مباحث و مفاهیمی که غزالی درباره نور بیان کرده مورد بررسی قرار دهد و تأثیر پذیری سهروردی از غزالی را در این مبحث بیان کند. با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش کوشش شده است که ابتدا به زندگینامه و آثار این دو متفکرکه گویای افکار آنان می باشد پرداخته شود و درادامه دیدگاه های مطرح شده ی متناسب با موضوع مورد توجه قرار گرفته است. نتیجه کار نشان می دهد که غزالی در مهمترین اثر خود، مشکاه الانوار به بیان و تفسیر آیه نور می پردازد. نور و مراتب آن را با استناد به آیات و احادیث و روایات بیان می کند. در آثاردیگر خود بخصوص در احیاء علوم الدین و کیمیای سعادت، موانع و حجاب هایی که مانع روًیت نور حقیقی می گردد و همچنین مراحل سیر و سلوک را مورد توجه قرار داده است. نور در فلسفه ذوقی و نظام اندیشه ای خاص سهروردی نیز نقش بنیادی و محوری داشته و آنچه را که غزالی به دلایل مختلف نتوانسته به پایان برساند، سهروردی به گونه ای رساتر مورد بسط قرار داده است. در آثار سهروردی نیز الهام گرفتن از آیات و احادیث مشهود است. آیاتی که به نور خدا در وجود انسان های خاص و همچنین آیاتی که به ارزش های معرفت شناسی نور، هدایتِ انسان به صراط مستقیم الهی اشاره دارند، قابل توجه است.

بررسی مسئله شفاعت و پاسخ به شبهات آن از منظر آیت الله سبحانی
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  زهرا اسلام پناه   موسی ملایری

شفاعت در لغت به معنای جفت در اصطلاح به معنای درخواست بخشش و کمک به گنهکاران از سوی شفیعان است،شفیع به کسی گفته می شود که به نیازمند ککم کند تا او را به اعتدال و عدم نیازمندی برساند.گرچه به نظر می رسد شفاعت صرفا امری اعتقادی است که باید در کتب کلامی و اصول دین مطرح و بررسی شود،باید توجه داشت که در صحنه ی زندگی فردی و اجتماعی انسان ها و به ویژه مسلمین می توان نقش جایگاه و کارکرد مناسب و مثبتی برای آن در نظر گرفت اگر فرزندان ما از ابتدا با این مفهوم آشنا شوند،و در یابند که وساطت و دخالت در هر کار نیک یابد،برای خود آنان نیز پاداش یا عواقبی در پی دارد،مسلما در رفتار و گفتارشان تاثیر خاصی خواهد داشت.از لحاظ اخروی نیز باور شفاعت هم امید به غفران الهی را می افزاید و باب توبه را باز نگاه می دارد،و هم موجب برقراری ارتباط معنوی و عاطفی با اولیا الهی و شفیعان می گردد بنا بر موارد ذکر شده و جهت روشن کردن متقضیات وابسته بحث این مطالعه با استفاده از روش کتابخانه ای و مطالعه کتب و مقالات داخلی و مرتبط گردآوری می شود و پس از مشاهده و مطالعه قسمت های مورد نظر با توجه به سازماندهی تحقیق و پلان اولیه،فیش برداری انجام شده و سپس در هر بخش از فیش های برداشت شده در موضوعات مورد نظر با ذکر دقیق منبع استفاده می گردد تا در مورد بحث شفاعت از دیدگاه آیت الله سبحانی نتیجه گیری شود.بنا بر مطالعه مورد بحث می توان به این نتیجه رسید که چه از جنبه سلبی و چه از جنبه سلبی و چه از جنبه ایجایی(یعنی شفاعت در قرآن) به عنوان معیار مقایسه شفاعت از منظر ایت الله سبحانی خود شفاعت هم نفی و سلب شده، البته نوعی از آن،و هم اثبات شده است و قهرا نوعی دیگر،قران کریم عنایت تامی دارد که هر دو درک بشود یعنی هر دو جز معارف قران است و می خواهد که در دو یعنی هم شفاعت منفی و مسلوب و هم شفاعت مثبت و موجب شناخته بشوند و در حقیقت اینها جز اصول خداشناسی است.اینجاست که ما باید با توجه به مجموع ایات قران کریم در مورد شفاعت که منفی و مسلوب است چه نوع شفاعتی است و شفاعتی که اثبات و تایید می شود چه نوع شفاعتی است؛همچنین در مورد شفاعتی که اثقات و ایجاب می شود قرآن چه شرایطی را ذکر می کند؛انگاه(ببینیم)قران کریم در مورد شفاعتی که منفی است و ان را نفی کرده است چه می گوید؛ایا اعتقاد به چنین شفاعتی کفر و شرکت است یا صرفا یک اعتقاد خرافه و باطل است ولی با شرک و کفر سر و کار ندارد و سپس با بکار بردن این مفاهیم در زندگی به نتیجه مناسب و قابل درک برای زندگی خود برسیم

رابطه قدرت و اراده الهی از دیدگاه ابن سینا و علامه طباطبایی
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  لیلا قنائی   مهدی نجفی افرا

بررسی صفات حق از مسائل مهمی است که درطول تاریخ مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است .از مهمترین این صفات قدرت و اراده الهی می باشد .پژوهش ها و بحث های گوناگونی دراین زمینه صورت گرفته است .این رساله کنکاشی در تعاریف دیدگاه ها،آرا براهین ،مواضع فلسفی،مسائل و عناوین فرعی گوناگون در باب قدرت و اراده الهی صورت گرفته است .سعی و کوشش اصلی معطوف به بررسی نظرات ابن سینا و علامه طباطبایی می باشد .پژوهش حاضر از پنج فصل تشکلیل شده است ،فصل اول را به کلیات اختصاص داده ایم در فصل دوم به مبادی و تعاریف پرداخته ایم در فصل سوم به بررسی دیدگاه ابن سینا درباره ی قدرت و اراده الهی پرداخته ایم فصل چهارم بررسی دیدگاه های علامه طباطبایی درباره قدرت و ارده الهی میباشد.فصل پنج مقایسه و تطبیق دیدگاه های دو فیلسوف بزرگ ابن سینا و علامه طباطبایی می باشد .نظر ابن سینا درباره ه قدرت این است که قدرت را صفت مستقل نمی داند قدرت یعنی تعقل نظام خیر وانجام دادن آن پس قدرت عین علم است .درباره اراده عقیده دارد که اراده و علم حق تعالی از جهت مفهوم و مصداق متحدند و عین ذات او هستند علامه طباطبایی می فرماید قدرت از صفات ذاتی واجب تعالی است.تفسیر اراده به علم ذاتی او نادرست است اراده را یک کیف نفسانی خاص و مغایر با علم و شوق میداند که در ذات واجب تعالی راه ندارد زیرا اراده ماهیت ممکن است و واجب تعالی از ماهیت و ممکن منزه و مبرا است .روش تحقیق در این پژوهش کتابخانه ای و توصیفی است .

بررسی تاثیر تدریس دبیران مرد و زن در دبیرستانهای دخترانه بر میزان قبولی در کنکور سراسری از دیدگاه دانش آموزان پذیرفته شده در منطقه 6 آموزش و پرورش شهر تهران سال تحصیلی 93-92
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1394
  زهرا ناطقی هرندی   حمیدرضا رضازاده جودی

مسئله مطرح شده بررسی روش تدریس دبیران مرد در مقایسه با دبیران زن که به چه میزان بر موفقیت کنکور دانش آموزان دختر تاثیر دارد. در بررسی های انجام شده توط پرسشنامه ای که محقق ساخته،عمل گردید نتایج بدست آمده بر ارجحیت دبیران مرد توسط دانش آموزان نسبت به دبیران زن در امر تدریس، توان کلاس داری، اطلاعات علمی و تاثیر جنسیت مورد تایید قرار گرفت. نتایج از طریق نرم افزار اس پی اس اس و آزمون فرید من و کرونباخ مورد استنتاج قرا گرفت. پیشنهاد های مطرح شده توسط محقق عبارت است از برگزاری کلاس های تخصصی حرفه ای برای دبیران زن توسط اساتید مجرب و حرفه ای ، برگزاری نشست های هم اندیشی بین دبیران مرد و زن جهت انتقال تجربیات دبیران مرد به دبیران زن و تالیف کتب کمک آموزشی توسط دبیران زن می باشد