نام پژوهشگر: مهدی رحیم ملک

ارزیابی تنوع ژنتیکی در توده های ایرانی آویشن دنایی (thymus daenensis)، با استفاده از نشانگر مولکولیrapd
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1390
  مریم ذوقی   مهدی رحیم ملک

چکیده آویشن گیاهی معطر، دارویی و بومی ایران است. 14گونه آویشن در ایران شناسایی شده است که در نواحی مختلف جغرافیایی و اکولوژیکی کشور پراکنده اند. در بین گونه ها، گونه آویشن دنایی thymus daenensis به طور وسیعی در غرب کشور گسترش دارد و دارای کاربردهای داروسازی است. اطلاع از تنوع بین و درون گونه ای راهکارهای حفاظت ژنتیکی برای جمعیت های کوچک در حال انقراض فراهم می نماید. امروزه نشانگرهای مولکولی مختلفی به وفور در انسان، گیاه، حیوان و به منظور مطالعات پایه ای و یا کاربردی مورد استفاده قرار می گیرند. از کاربردهای مهم نشانگرهای مولکولی می توان به استفاده گسترده در انگشت نگاری، اینترگرسیون آلل ها و مطالعه تنوع ژنتیکی بسیاری از گیاهان دارویی اشاره کرد. یکی از نشانگرهای مولکولی که می توان اشاره کرد، نشانگرrapd است. نشانگر rapd از تکثیر بالایی برخوردار می باشد و نیاز به اطلاعات اولیه در مورد ردیف dna ژنوم برای طراحی و ساخت آغازگر ندارد. در این تحقیق 90 نمونه اویشن دنایی از 18 جمعیت که توزیع مناسب جغرافیایی در کشور داشتند براساس فلور ایران جمع آوری شدند. 16 آغازگر rapd برای تکثیر 145 نوار استفاده شد که از میان آنها 127 (87%) نوار چند شکل بودند. در این بین آغازگر cgs-36 با 15 نوار چند شکل و آغازگر opa-01 با 3 نوار چند شکل به ترتیب بیشترین و کمترین تعداد نوار چند شکل را به خود اختصاص دادند. میانگین تعداد قطعات در هر آغازگر در ژنوتیپ های مورد بررسی 06/9 عدد بود و دامنه ی اندازه قطعات تکثیر شده بین 150 تا 1250 جفت باز مشاهده گردید. آغازگرهای c3 و c9 به ترتیب بیشترین و کمترین محتوای چند شکلی (pic)را نشان دادند. تنوع ژنی نی 53/1 و شاخص شانون برابر 449/0 محاسبه شد. نتایج این تحقیق نشان داد که استان های اصفهان و چهارمحال و بختیاری به ترتیب بیشترین و کمترین تنوع را دارا هستند. تجزیه واریانس مولکولی (amova) بین جمعیت ها براساس نواحی جغرافیایی نشان دادند که تنوع بین جمعیت ها تنها 12/18% از تنوع کل دارا بود، در حالی که تنوع درون جمعیت برابر 87/81% است. همچنین روابط ژنتیکی بین نمونه ها با استفاده از ماتریس تشابه jaccard محاسبه و دندوگرام حاصل با استفاده از روش upmga ترسیم گردید. نتایج نشان داد که سه مولفه ی اول در مجموع 86/22% از کل تغییرات را توجیه نمودند. نشان دهنده این مطلب است که نشانگرها در کل ژنوم پخش شده اند نتایج تجزیه و تحلیل نمودار خوشه ای و تجزیه به مولفه های اصلی تعدیل شده نشان دادند که اکثر ژنوتیپ ها براساس توزیع جغرافیایی گروه بندی شده است.

بررسی تنوع ژنتیکی درون و بین گونه ای در توده-های ایرانی نعناع با استفاده از نشانگر مولکولیissr
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1391
  تهمینه گراوند   مهدی رحیم ملک

نعناع یکی از سبزیهای معطر و نیز گیاه دارویی مهم از خانواده lamiaceae است. این گیاه دارای تعداد زیادی گونه و هیبرید می-باشد. این مطالعه با هدف بررسی تنوع ژنتیکی درون و بین گونه-ای توده های نعناع ایرانی با استفاده از نشانگر مولکولی issr و برخی خصوصیات مورفولوژیک انجام گردید. بدین منظور 50 ژنوتیپ نعناع مشتمل بر 39 ژنوتیپ از گونه ی m. spicata، 7 ژنوتیپ از گونه ی m. longifolia، 3 ژنوتیپ از گونه ی m. piperita و یک ژنوتیپ از گونه ی m. aquatica مورد استفاده قرار گرفت. مطابق با نتایج به دست آمده 22 آغازگر issr باندهای چند شکل با الگوی باند واضح ایجاد کردند. در مجموع 421 باند ایجاد شد که از این بین 416 نوار چند شکلی نشان دادند(71/98 درصد تنوع). باندها با اعداد صفر برای عدم وجود باند و یک برای وجود باند امتیاز دهی شدند. میزان تشابه ژنتیکی براساس ضریب تشابه جاکارد 88/0 محاسبه شد. براساس نتایج حاصل از نشانگر مولکولی issr، در این پژوهش گونه ی m. longifolia نسبت به گونه ی m. spicata قرابت بیشتری را نشان داد به طوری که براساس ضریب تشابه نی، میزان تشابه بین این دو گونه حدود 86 درصد برآورد گردید. شاید دلیل احتمالی این تشابه را بتوان چنین بیان کرد که گونه m. spicata از تلاقی m. suaveolens با m. longifolia به وجود آمده است. نتایج حاصل از تجزیه ی خوشه ای و تجزیه به مولفه ها توانست ژنوتیپ های نعناع را به 6 گروه تقسیم کند. ژنوتیپ متعلق به گونه m. aquatica در تجزیه خوشه ای از سه گونه دیگر جدا شدند و تجزیه واریانس مولکولی(amova) نشان دهنده تنوع درون گونه ای بیشتر(58/87) در مقایسه با تنوع بین گونه ای(42/12) بود. ژنوتیپ های مربوط به مراکز جمع آوری گونه های نعناع جهت مطالعه دقیق تر و برای تنوع ژنتیکی بین و درون این مراکز با استفاده از تجزیه واریانس مولکولی(amova ) مورد بررسی قرار گرفتند. بر این اساس 5 مرکز جمع آوری از گونه های نعناع شامل شمال، جنوب، مرکزی، غرب و شرق در نظر گرفته شد. مطابق با این نتایج در حدود 86/1 درصد از کل تنوع مربوط به تفاوت بین مراکز در مقابل 14/98 درصد از کل تغییرات مربوط به تفاوت های درون مراکز مشاهده گردید. بیشترین تشابه ژنتیکی بین مراکز جمع آوری نعناع مناطق مرکزی با غرب و کمترین تشابه ژنتیکی بین مناطق مرکزی با جنوب بود. نمودار تجزیه خوشه ای 50 ژنوتیپ گونه های نعناع را بر اساس صفات مورفولوژیک به 3 گروه تقسیم کرد. کوفنتیک بین نمودار خوشه ای مورفولوژیک با مولکولی جداگانه محاسبه شد و همبستگی آن ها با ntsys محاسبه گردید. با توجه به اینکه ضریب همبستگی 005/0 r=-است می توان چنین بیان کرد که همبستگی بین صفات مورفولوژیک و مولکولی وجود ندارد. در مجموع نتایج حاصل از نشانگر مولکولی issr در تلفیق با داده های مورفولوژیک نشان داد که تنوع قابل ملاحظه ای بین گونه های نعناع وجود دارد که می تواند برای برنامه-های اصلاحی مورد استفاده قرار گیرد.

بررسی تنوع سیتوپلاسمی لاینهای آلوپلاسم گندم با استفاده از نشانگرهای ریزماهواره کلروپلاستی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1391
  محبوبه سادات هدایی   مهدی رحیم ملک

بهرهبرداری از ژرم پلاسم گندم نیازمند آگاهی از تنوع ژنتیکی موجود در مواد گیاهی است. با وجود اینکه وراثت صفات گیاهی در گیاهان عمدتا" متکی به ژنهای هسته ای می باشد اما آثار عوامل سیتوپلاسمی و اثر متقابل هسته و سیتوپلاسم نیز حائز اهمیت است. در این رابطه ایجاد و بهره برداری از لاین های آلوپلاسم مطالعات ژنتیک سیتوپلاسم را تسهیل بخشیده است. بدین منظور پژوهش حاضر جهت بررسی تنوع سیتوپلاسمی لاینهای آلوپلاسم گندم نان وگروهبندی آنها با استفاده از ریزماهواره های کلروپلاستی و صفات مورفو-فیزیولوژیک انجام گردید. بدین منظور 32 لاین آلوپلاسم گندم نان به همراه لاین یوپلاسم (شاهد) از لحاظ صفات مورفو-فیزیولوژیک و نشانگرهای مولکولی(ریزماهواره) در طی سالهای 90-1389 و91-1390 مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که از بین 26 نشانگر ریزماهواره مورد استفاده، 20 جفت نشانگر چند شکلی مطلوبی را در لاین های آلوپلاسم گندم ایجاد کردند. نشانگرهای کلروپلاستی چندشکل در مجموع 50 آلل با میانگین 5/2 آلل به ازای هر مکان ژنی تولید نمودند. در این تحقیق میانگین محتوای اطلاعات چندشکل(pic) محاسبه شده 33/0 بدست آمد. بالاترین میزان pic به نشانگر wct9 معادل 49/0 وکمترین میزان آن به نشانگرwct17 معادل 05/0 اختصاص داشت. پس از رتبه بندی باندهای حاصل از انجام الکتروفورز در هر جفت آغازگر با استفاده از نرم افزار mega4، ماتریس فاصله برای مقایسه دو به دو لاین های آلوپلاسم و بر اساس معیار p-distance بدست آمد. فاصله های ژنتیکی حاصل بین لاین های آلوپلاسم از صفر تا 76/0 متغیر و میزان متوسط فاصله بین لاین ها برابر 28/0 بود. تجزیه خوشه ای داده های مولکولی نشان داد که ژنوتیپ های گندم به دو گروه اختصاص داشته اند، به گونه ای که جداسازی بر اساس تیپ پلاسمایی و نیز بر اساس نوع جنس مورد استفاده (triticum و aegilops) بخوبی انجام شده بود. نتایج حاصل از تجزیه مولکولی نیز وجود اختلاف معنی دار میان سیتوپلاسم دو جنس مزبور را نشان داد (fst=0.67 و p<0.001). بر اساس تجزیه و تحلیل داده های زراعی و مورفوفیزیولوژیک، سیتوپلاسم تاثیر معنیداری از نظر میزان کلروفیل برگ، وزن خشک اندام هوایی، تعداد دانه در سنبله، طول برگ پرچم، طول پدانکل و طول سنبله نداشت. اما از نظر صفاتی نظیر ارتفاع، فتوسنتز و عملکرد دانه تک بوته، اختلاف معنی داری میان لاین ها وجود داشت بطوریکه سیتوپلاسم های هگزاپلویید و تتراپلویید دارای عملکرد و فتوسنتز بالاتری نسبت به سیتوپلاسم دیپلویید بودند. در ضمن نمودار خوشه ای حاصل از داده های مورفولوژیک دو جنس را بطور کامل از یکدیگر تفکیک ننمود. نتایج مقایسه تشابه دو کلاستر حاصل از داده های مولکولی و مورفولوژیک، همبستگی معنی داری نشان نداد. این عدم هماهنگی را می توان چنین توجیه کرد که نشانگر cpssr نواحی تکراری ژنوم کلروپلاست را در قسمت غیر کدکننده بطور اختصاصی تکثیر می کند اما نشانگرهای مورفولوژیک بروز نواحی کدکننده ژنوم می باشند. در مجموع نتایج این تحقیق نشان داد که آغازگرهای مورد استفاده منابع ارزشمندی از نشانگرهای چندشکل برای تجزیه و تحلیل سیتوپلاسم در گونه های مورد نظر triticeae می باشد، با این قابلیت که بخوبی قادر به تفکیک سیتوپلاسم در گونه ها و جنس های نزدیک این قبیله می باشد.

ارزیابی الگوی افتراقی بیان برخی ژن‏های القایی تحت تنش خشکی در ارقام سویا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1391
  ابوالفضل مازندرانی   سعید نواب پور

تنش خشکی یکی از عوامل مهم محدود کننده تولید محصولات زراعی در مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری در سراسر جهان است. در این راستا متخصصین اصلاح نباتات در صدد هستند تا با تولید ارقام مقاوم به تنش خشکی، تولید محصولات زراعی را در این مناطق بهبود بخشند. تنش خشکی آثار گوناگونی را بر گیاهان زراعی دارد که می توان به تغییرات فنوتیپی، آنزیمی و بیان ژن ها اشاره کرد. از دیدگاه مولکولی، به طور عمده اثار مضر تنش خشکی از طریق تولید مقادیر زیادی از رادیکال های آزاد اکسیژن حاصل می شود. این رادیکال ها در غلظت های بالا موجب آسیب جدی به سلول می گردد، در حالی که در غلظت های پایین نقش پیام رسانی را ایفا می کنند. این آزمایش در ایستگاه تحقیقاتی مرکزتحقیقات کشاورزی استان گلستان و به صورت کرت‎های خرد شده در قالب طرح پایه بلوک کامل تصادفی با چهار تکرار انجام گرفت. تنش خشکی به عنوان فاکتور اصلی آزمایش شامل سه سطح (آبیاری بعد از 50، 100 و 150 میلی متر تبخیر از سطح تشتک تبخیر کلاس a) بود که 50 میلی متر تبخیر به عنوان شاهد در نظر گرفته شد. ترکیب فاکتوریل سه رقم سویا شامل dpx، ساری و we6، و سه مرحله رشد (گلدهی، غلاف بندی و پرشدن دانه) به عنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شد. صفات مورد ارزیابی شامل عملکرد دانه، ارتفاع بوته، تعداد غلاف، وزن هزار دانه که در مرحله انتهایی رشد اندازه گیری شد و میزان کلروفیل a و b، سطح اکسیداسیون سلولی و روند بیان ژن های کاتالاز و dreb1 بود. تجزیه واریانس داده ها نشان داد که در طی تنش خشکی میزان عملکرد دانه و صفات وابسته کاهش یافت. میزان کلروفیل در سطح اول تنش (100 میلی متر تبخیر) افزایش و در سطح دوم (150 میلی متر تبخیر) کاهش یافت. میزان اکسیداسیون سلولی تحت تنش و همچنین با نزدیک شدن به مراحل انتهایی رشد افزایش یافت. همچنین بررسی های مولکولی روی الگوی بیان ژن کاتالاز و dreb1 انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها از روش qrt-pcr تغییرات بیان این ژن ها را نشان داد. در طول تنش میزان بیان ژن کاتالاز ابتدا افزایش و سپس کاهش نشان داد. بیان ژن dreb1 نیز مشابه با ژن کاتالاز بود. رقم dpx بیشترین بیان ژن dreb1 را در سطح اول تنش در مرحله غلاف بندی و کم ترین کاهش را در سطح دوم تنش در همین مرحله نشان داد. رقم ساری بیشترین کاهش را در بیان ژن dreb1 در سطح دوم تنش نشان داد. از طرفی بین اغلب صفات مهم زراعی و بیان ژن کاتالاز همبستگی مثبت مشاهده شد. میزان کلروفیل نیز با بیان ژن های کاتالاز و dreb1 همبستگی مثبت نشان داد.

مطالعه تنوع ژنتیکی درون و بین گونه های مریم گلی (.salvia sp) با استفاده از نشانگر مولکولی srap و کل ترکیبات فنولی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1391
  زهرا آقایی جشوقانی   مهدی رحیم ملک

چکیده مریم گلی(salvia sp.) مهم ترین و یکی از بزرگ ترین جنس های خانواده نعناعیان است. این جنس شامل گیاهان یکساله و چندساله است. گیاهان این جنس پایا، به صورت بوته های علفی، چوبی یا درختچه مانند و غالباً نیز بسیار معطر هستند. خصوصیات دارویی ، آروماتیک و آنتی اکسیدانی بعضی از گونه های مریم گلی به خوبی شناخته شده است. در سال های اخیر، عصاره های گیاهی به عنوان آنتی اکسیدان ها برای استفاده در صنایع غذایی عرضه شدند. ظرفیت آنتی اکسیدانی بعضی از این ترکیبات قابل مقایسه و یا در بعضی موارد بیش از آنتی اکسیدان های مصنوعی است. مشخص شده است که ترکیبات فنولی مریم گلی دارای اثرات بیولوژیک متعددی از جمله فعالیت آنتی اکسیدانی، ضدتومور و ضد ویروس هستند. شباهت بسیار زیاد گونه های این جنس موجب دشواری شناسایی گونه ها متعلق به این جنس شده است. علیرغم اهمیت اقتصادی و دارویی این گیاه مطالعات مولکولی محدودی به منظور بررسی تنوع ژنتیکی و شناسایی گونه های مریم گلی صورت گرفته است. در این تحقیق برای تشخیص تنوع ژنتیکی بین و درون گونه ای پنج گونه مریم گلی ( s. virgata، s. nemorosa ، s. officinalis ، s. cereal و s. sclarea) از نشانگر srap(sequence-related amplified polymorphism) که نواحی بیان شونده ژنوم را مورد هدف قرار می دهد، استفاده شد. چهارده ترکیب آغازگری مورد استفاده بر روی 54 ژنوتیپ مریم گلی 265 نوار تکثیر کردند که از این میان 255 نوار (96%) چند شکل بود. میانگین محتوی اطلاعات چند شکل برای کل ترکیبات آغازگری 308/0 محاسبه شد. فاصله ژنتیکی بین گونه ها از 1263/0 مربوط به دو گونه s. virgata و s. nemorosa تا 5684/0 مربوط به دو گونه s. nemorosa و s. sclarea متغیر بود. تجزیه خوشه ای با استفاده از ضریب تشابه جاکارد و الگوریتم upgma با ضریب همبستگی کوفنتیک 92074/0 انجام شد که تاحدودی بیانگر تفکیک گونه های مختلف بود. نتایج حاصل بیان کننده تنوع ژنتیکی نسبتاً بالا(3368/0= fst) و جریان ژنی ناچیز (7505/0=nm) در بین گونه ها است. مشاهده درصد تنوع زیاد بین جمعیت ها نشان دهنده وجود منبع ژرم پلاسمی غنی جهت استفاده در برنامه های اصلاحی است. به منظور بررسی فعالیت آنتی اکسیدانی در این تحقیق پس از استخراج عصاره متانولی برگ های هفت گونه مریم گلی ( s. virgata، s. nemorosa، s. officinalis، s. cereal، s. sclarea، s. reuterana و s. persica) ، اندازه گیری کل ترکیبات فنولی توسط اسپکتوفتومتری با روش فولین- سیوکالتو انجام شد و تنوع گسترده ای (83/33-00/114 میلی گرم اسید تانیک بر گرم ماده خشک گیاه) بین گونه ها مشاهده شد. به منظور ارزیابی خاصیت آنتی اکسیدانی این هفت گونه از سه مدل سیستم خارج از محیط زنده (in vitro) شامل سنجش پاکسازی رادیکال آزاد آلفا وآلفا- دی فنیل- بتا-پیکریل هیدرازیلdpph))، سنجش میزان اکسیداسیون بتا کاروتن همراه با لینولئیک اسید و سنجش قدرت احیاکنندگی استفاده گردید. در دو مدل سیستم سنجش پاکسازی رادیکال آزاد dpph و سنجش قدرت احیا کنندگی سه گونه s. virgata وs. officinalis و s. sclarea به ترتیب دارای بیشترین فعالیت بودند که این میزان فعالیت، حتی از فعالیت آنتی اکسیدان سنتزی نیز شدیدتر بود. در مورد مدل سیستم بی رنگ شدن بتاکاروتن s. persica در کنار s. virgata دارای بیشترین فعالیت بودند و s. officinalis در مرتبه دوم قرار داشت.

بررسی تنوع مورفولوژیک و مولکولی در توده های رازیانه (foeniculum vulgare mill) بومی ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1391
  سمیرا شجاعی فر   محمد رضا سبزعلیان

رازیانه foeniculum vulgare mill.)) از خانواده چتریان ( umbelliferae= apiaceae)، گیاهی چند ساله و از قدیمی ترین گیاهان دارویی و ادویه ای ایران است که امروزه از آن در صنایع غذایی، دارویی، آرایشی و بهداشتی استفاده می شود سرزمین اصلی این گیاه نواحی مدیترانه و جنوب اروپا است. این پژوهش به منظور تعیین میزان تنوع ژنتیکی صفات مورفولوژی و مولکولی 18 توده جمع آوری شده رازیانه از مناطق مختلف کشور و 2 توده خارجی (اروپایی) به عنوان شاهد در قالب طرح آزمایشی بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار به مدت دو سال زراعی( 1391-1390 ) در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان مورد ارزیابی قرار گرفت. در ابتدا تجزیه مرکب برآورد شد و سپس تجزیه های آماری برای هر سال جداگانه محاسبه شد. نتایج تجزیه واریانس داده ها در هر دو سال مورد بررسی بیانگر تنوع گسترده برای اکثر صفات مورد مطالعه بود. توده اصفهان ii در سال زراعی اول با 39 گرم و توده تبریز در سال زراعی دوم با 42 گرم بیشترین میزان عملکرد دانه در بوته را داشتند. مقدار وراثت پذیری عمومی صفات مورد بررسی در هر دو سال متوسط تا زیاد برآورد شد. تجزیه مرکب داده ها نشان دادکه اثر متقابل ژنوتیپ در محیط برای تمام صفات به جز صفات وزن هزار دانه و عرض دانه معنی دار بود. بررسی ضرایب هم بستگی صفات در سال زراعی اول نشان داد که صفات روز تا 50% گل دهی، روز تا 50% رسیدگی، روز تا 90% رسیدگی و تعداد چتر بارور و در سال زراعی دوم صفات تعداد چتر بارور، قطر گل آذین و وزن هزار دانه با عملکرد دانه در بوته دارای هم بستگی بالا و معنی داری بودند. نتایج رگرسیون مرحله ای در سال زراعی اول و دوم نشان داد که به ترتیب صفات ارتفاع و تعداد چتر بارور بیشترین نقش را در توجیه تغییرات عملکرد دانه در بوته ایفا کردند. نتایج تجزیه مسیر نیز تأکید بر نقش مهم آثار مستقیم این صفات در عملکرد دانه در بوته داشت. نتایج تجزیه به عامل ها و تجزیه خوشه ای تنوع و گوناگونی بالا را در هر یک از سال های مورد بررسی در بین توده های مورد آزمایش تأیید کردند. از آنجایی که صفات مورد بررسی کمی بودند و محیط هم تأثیر قابل ملاحظه ای بر روی آن ها داشت، وجود اختلاف در تجزیه های آماری در بین دو سال مورد بررسی دور از انتظار نبود. هشت آغازگر issr استفاده شده در مجموع 64 باند dna در نمونه ها تکثیر کردند که از این تعداد 62 باند (97 درصد) ،چند شکل بودند. دندروگرام حاصل از تجزیه خوشه ای بر اساس ضریب تشابه تطابق ساده (sm) و الگوریتم میانگین فاصله upgma، 20 جمعیت مورد بررسی را در 4 گروه طبقه بندی کرد. با توجه به محدودیت تعداد آغازگرهای مورد استفاده در این طرح تنوع مولکولی اکثر توده ها منطبق بر تنوع جغرافیایی آن ها نبود. نتایج تجزیه به مولفه های اصلی تعدیل شده با نمودار خوشه ای تقریباً مشابه بود. نتایج تجزیه واریانس مولکولی(amova)، نشان داد که اکثر واریانس ژنتیکی بین گروه های جغرافیایی در جمعیت ها وجود دارد. ضریب هم بستگی کوفنتیک بین ماتریس های تشابه بر مبنای صفات مورفولوژی و داده های مولکولی برای هر دو سال مورد بررسی عدم وجود شباهت معنی داری را نشان داد. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که تنوع ژنتیکی قابل توجهی از نظر صفات مهم زراعی و مولکولی در بین توده های مورد بررسی وجود دارد در نتیجه بسته به هدف برنامه های اصلاحی، جمعیت مورد مطالعه زمینه ژنتیکی مناسبی را جهت انتخاب ژنوتیپ های برتر فراهم می کند.

بررسی ترکیبات اسانس و تنوع ژنتیکی رازیانه های ایرانی (foeniculum vulgare mill.) با استفاده از نشانگرهای srap و مورفولوژیک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1391
  حسین مقصودی کلاردشتی   مهدی رحیم ملک

گیاهان دارویی از ارزش و اهمیت خاصی در تأمین بهداشت و سلامت جوامع، هم به لحاظ درمان و هم پیشگیری از بیماری ها برخوردار هستند. گیاهان دارویی در ایران جزء ذخایر ژنتیکی ارزشمند محسوب می شوند. از جمله این گیاهان، گیاه دارویی با نام علمی (.mill foeniculum vulgare) از خانواده چتریان (apiaceae)، می باشد. در پژوهش های انجام شده در ایران و جهان خواص زیادی برای این گیاه ذکر شده است. به نظر می رسد در ایران به دلیل وجود شرایط اقلیمی مختلف، رازیانه از تنوع ژنتیکی بسیار بالا و ارزشمندی برخوردار باشد، لذا مدیریت حفاظت از ذخایر ژنتیکی، اطلاع از تنوع بین و درون گونه ای کمک بزرگی به آگاهی از فرآیندهای تکاملی و فرسایش ژنتیکی این گونه گیاهی با ارزش می نماید. هدف از اجرای این پژوهش، بررسی تنوع ژنتیکی توده های بومی رازیانه با استفاده از نشانگر مولکولی srap و همچنین گروه بندی توده ها بر اساس عملکرد اسانس، ترکیبات اصلی به وسیله طیف سنجی کرماتوگرافی گازی ، بوده است. علاوه بر اهداف ذکر شده، وضعیت خودگشنی و دگرگشنی و صفات مورفولوژیک رازیانه هم مورد بررسی قرار گرفت. این مطالعه در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان، لورک در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار در سال های 89-1391 اجرا شد. در این مطالعه 12 ترکیب نشانگری srap در مجموع، 192 نوار چند شکل تولید نمودند که 41/88 درصد آن ها چند شکل بودند و pic در حدود 36/0 حاصل شد. داده های حاصل از تجزیه و تحلیل نرم افزار های مولکولی با نشانگر srap، 55 ژنوتیپ رازیانه را بر اساس مناطق جغرافیایی و اقلیم منطقه به پنج گروه تقسیم کردند. تجزیه به مولفه های اصلی تعدیل شده (pcoa) نیز نتایج تجزیه خوشه ای را تایید نمود. ترکیب اصلی اسانس برگ رازیانه ترانس آنتول است که بیشترین مقدار آن در توده شیراز (61/56 %)، و کم ترین آن در نمونه شیروان (19/41 %) مشاهده شد. این در حالی است که بیشترین درصد اسانس در نمونه تبریز (03/2) و کم ترین آن در نمونه اصفهان (65/0) وجود داشته است. طبقه بندی نمونه ها بر اساس ترکیبات اصلی اسانس نیز در برخی موارد با طبقه بندی مولکولی مطابقت داشت. بر طبق نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده های مربوط به آنالیز gc/ms، ترانس آنتول، لیمونن و فنچون، از فراوان ترین ترکیبات در اسانس مورد آزمایش رازیانه بودند و بر این اساس، 12 توده رازیانه توسط تجزیه خوشه-ای به چهار گروه تقسیم شدند. گروه اول دارای بیشترین میزان آنتول بود که این توده ها مربوط به مناطقی با درجه حرارت بالا بودند. گروه دوم دارای لیمونن بالا بودند که در این گروه میزان لیمونن با ترانس آنتول همبستگی منفی نشان داد. گروه سوم بیشترین میزان فنچون را در بین توده ها داشت. میزان ترانس آنتول همبستگی منفی با اکثر ترکیبات دیگر داشت. نتایج حاصله از تجزیه واریانس داده های مورفولوژیک، ارزیابی داده های مولکولی حاصل از نشانگر srap را تا حدودی تایید کرد. به طور کلی نتایج حاصل از تجزیه خوشه ای داده های مولکولی و مورفولوژیک نشان داد، توده های رازیانه بر اساس جغرافیا و شرایط اقلیمی مناطق منشاء، در گروه های جداگانه قرار گرفتند. نتایج حاصل از داده های مربوط به صفت خودگشنی و دگرگشنی، محدوده خودناسازگاری گیاه رازیانه را بین 2 تا 9 درصد نشان داد که نتایج حاکی از دگرگشنی بالا در این گیاه است. تجزیه خوشه ای صفات مورفولوژیک 15 توده رازیانه را به چهار گروه تقسیم کرد که جمعیت های قرار گرفته در هر گروه قرابت های زیادی با هم داشتند.

بررسی تنوع ژنتیکی تمشک خزری (rubus hyrcanus juz.) با استفاده از نشانگرهای issr ومورفولوژیک در ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1392
  احسان صدیقی   مهدی رحیم ملک

تمشک (rubus) از اعضای خانواده ی گل سرخیان (rosaceae) است. این گیاه دارای طیف وسیعی از سطوح پلوئیدی (از 2x تا 14x) است و تعداد کروموزوم پایه ی آن هفت است.در ایران 7 گونه تمشک وجود دارد که همگی از گروه تمشک های سیاه هستند. تمشک خزری(r. hyrcanus) گونه ای از تمشک سیاه است که در جهان فقط در نوار حاشیه ی دریای خزر یافت می شود و جمعیت هایی از این گونه نیز در کشور ایران وجود دارد. اطلاع از تنوع درون گونه ای دیدگاه پایه در زمینه ی فرآیند های تکاملی و ارائه ی راهکارهای حفاظت ژنتیکی برای جمعیت های این گونه را فراهم می نماید. در این تحقیق 25 نمونه جمعیتی از سه جمعیت موجود در ایران که توزیع مناسب جغرافیایی در کشور داشتند براساس فلور ایران جمع آوری شدند. سپس صفات مورفولوژیک بر اساس کدهای تعریف شده اندازه گیری شد. جمع آوری نمونه ها به نحوی انجام گرفت که بیشترین پراکنش را شامل شود. علاوه بر این یک نمونه از گونه ی (r. discolor) نیز به عنوان نمونه شاهد جهت اطمینان از نمونه برداری صحیح به جمع نمونه ها اضافه شد. نشانگرهای مولکولی issr به همراه نشانگرهای مورفولوژیک برای بررسی چندشکلی ژنتیکی در این گیاه استفاده گردید. از 20 آغازگر استفاده شده که 10 آغازگر چند شکلی بالایی داشتند و در مجموع 204 نوار، که 157 نوار چندشکل. پس از تجزیه ی خوشه ای داده ها، دو گروه اصلی مشخص شد که گروه اول شامل نمونه های شمال غرب (nw) و شمال شرق (ne) بود در حالیکه در گروه دوم نمونه های مرکزی (c) قرارداشتند. در تجزیه ی خوشه ای گونه ی r. discolor از گونه ی r. hyrcanus جدا شد. سپس تجزیه خوشه ای براساس صفات مورفولوژیک صورت گرفت. نتایج مورفولوژیک و تجزیه به مولفه های اصلی تعدیل شده، نتایج تجزیه خوشه ای مولکولی را در اکثر موارد تایید نمود. جمعیت های nw و ne اکثرا در مناطق کوهستانی و جنگل ها بودند و شباهت زیادی در نوع خاک و شرایط محیطی داشتند، ولی جمعیت های c عمدتا در مناطق ساحلی دریای خزر و در شرایط محیطی متفاوتی نسبت به دو منطقه ی دیگر قرار داشتند. و نیز دو جمعیت nw و ne از لحاظ عرض جغرافیایی تقریبا در یک راستا بودند و جمعیت های مرکزی در عرض جغرافیایی پایین تری نسبت به دو جمعیت دیگر قرار داشت. در بین این سه جمعیت، جمعیت c دارای بیشترین تنوع ژنی (208/0 283/0) بود و دو جمعیت دیگر تنوع نسبتاً کمی داشتند. ولی در کل در این مطالعه بر اساس نتایج بدست آمده، پایه ی ژنتیکی نسبتا باریکی برای تمشک خزری گزارش شد. علاوه بر این، گونه ی تمشک خزری در ایران دارای تنوع نسبتا کمی بود. در بررسی های انجام شده برای بدست آوردن پراکنش جغرافیایی این گیاه این نتیجه حاصل شد، که احتمالا پراکنش از منطقه ی مرکزی به دو سمت کناری بوده و این انتقال به وسیله پرندگان و عوامل دیگر به دو سمت کناری، یعنی شمال غرب و شمال شرق گسترش یافته، و به دلیل وجود رشته کوههای البرز این گیاه فقط محصور در نوار شمالی کشور است. البته این فقط در حد یک فرضیه است و برای اثبات و تکمیل نیاز به مطالعات بیشتری دارد.

جداسازی و طراحی نشانگرهای ریزماهواره و مطالعه تنوع ژنتیکی در گیاه بومادران یا استفاده از خصوصیات مورفولوژیک و مولکولی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1387
  مهدی رحیم ملک   احمد ارزانی

چکیده در این مطالعه تنوع ژنتیکی جمعیت های بومادران ایرانی از لحاظ مورفولوژیک، اسانس و مولکولی مورد ارزیابی قرار گرفت. ابتدا خصوصیات مورفولوژیک 38 ژنوتیپ بومادران از شش گونه (a. millefolium، a .filipendulina ، a. tenuifolia ،, a. santolinabiebersteinii a.و a. pachycephala) بررسی شد. نتایج تجزیه واریانس تنوع بسیار معنی داری (p < 0.01) بین ژنوتیپ های مورد مطالعه برای صفات رویشی و زایشی نشان داد. در مجموع چهار گونه a. millefolium ، a. filipendulina ، a. biebersteinii و a. pachycephala در رابطه با بسیاری از صفات رویشی از دو گونه a. tenuifolia و a. santolina متمایز شدند. ضمن اینکه ژنوتیپ های مناسب از لحاظ ویژگی های زینتی به فضای سبز برای بررسی های تکمیلی پیشنهاد شدند. نتایج حاصل از تجزیه خوشه ای و تجزیه به مولفه های اصلی نیز به خوبی گونه ها را از یکدیگر متمایز ساخت. محتوا و ترکیبات اسانس در نوزده نمونه جمعیتی با گسترش جغرافیایی مناسب از شش گونه millefolium a.، a. filipendulina، a. tenuifolia، a. santolina، biebersteinii .a و a. eriophora مورد مطالعه قرا گرفت. محتوای اسانس برگها در محدوده %1/0 در ژنوتیپ شماره 12 (as46) از گونه a. santolina تا %7/2 در ژنوتیپ شماره 17 (ab38) از گونه a. biebresteinii متغیر بود. انتخاب گونه های با سطح برگ بزرگتر با درصد اسانس بیشتر و با ترکیبات مطلوب تر دارویی از اهداف این مطالعه بود. در مجموع نود و چهارترکیب شیمیایی در این گونه ها شناسایی و بر اساس ترکیبات اصلی اسانس، چهار تیپ شیمیایی معرفی شد. همبستگی منفی بین ترکیب سزکویی ترپن ها و مونوترپن ها وجود داشت.نوع تیپ خاک یکی از عوامل افزایش یا کاهش نوع و محتوای اسانس مرتبط با نوع اقلیم بومی بومادران بود. تیپ خاکی مالی سولز با توجه به غنی بودن از مواد آلی، باعث افزایش محتوای اسانس یا ترکیبات خاص در برخی گونه ها شد. در بخش بعدی مطالعات ، سطح پلوییدی ژنوتیپ مورد مطالعه از گونه a. millefolium هگزاپلویید (54 = x6 = n2) تعیین گردید. طراحی آغازگرهای ریزماهواره (ssr) با استفاده از روش همیلتون و همکاران (1999) و با استفاده ازسه کتابخانه ژنومی غنی شده برای سه تکرار(ag)15 یا (ac)15 یا (atg)10 انجام شد. از بین 928 همسانه حاصل، هشتاد همسانه از مجموع سه کتابخانه توالی یابی شدند که از این بین پنجاه همسانه حاوی ریزماهواره بودند. در نهایت، سی همسانه مناسب طراحی آغازگر بودند؛ از سی آغازگر طراحی شده پس از بهینه سازی در پایان شانزده آغازگر چند شکل بودند. شانزده آغازگر چند شکل در بانک ژن جهانی (ncbi) ثبت و به منظور بررسی کارآیی نشانگرهای طراحی شده روی ژنوتیپ های انتخابی بومادران بررسی شدند. آغازگرهای چند شکل طراحی شده تنوع بین ودرون جمعیت قابل قبولی از خود نشان دادند. تعداد آللها در هر مکان، بین 2 تا 7 آلل با میانگین 2/4 متغیر بود. هتروزیگوسیتی مشاهده شده (ho) بین مقادیر 0 تا 96/0 با میانگین 52/0 و هتروزیگوسیتی مورد انتظار (he) بین مقادیر 07/0 تا 49/0 و با میانگین 39/0 متغیر بود. در این مطالعه، تنوع ژنتیکی بین و درون پنجاه و هفت ژنوتیپ از پنج گونه بومادران با استفاده ازنشانگرaflp نیز بررسی شد. این تکنیک بر اساس روش ووس و همکاران (1995) با تغییرات اندک انجام شد. نه ترکیب آغازگری در مجموع 301 نوار چند شکل در محدوده 500-50 جفت باز و با متوسط درصد چند شکلی %1/96 ایجاد نمودند. میانگین محتوای اطلاعات چند شکلی (pic) در حدود 319/0 بود. نمودار خوشه ای با استفاده از ضریب تشابه جاکارد و الگوریتم upgma ترسیم شد. بر اساس نمودار خوشه‏ای ترسیم شده، پنج گروه اصلی حاصل شد، که مطابق با پنج گونه مورد مطالعه بود.تجزیه به مولفه های اصلی تعدیل شده نیز نتایج تجزیه خوشه ای را تأیید نمود. نتایج نشان داد که سه مولفه اصلی تعدیل شده در مجموع %5/49 کل تنوع را توجیه نمودند. در مجموع، نتایج مطالعات aflp در اکثر موارد با نتایج گیاهشناسی و سیتوژنتیک گزارش شده در بومادران هماهنگی داشت.

بررسی تنوع ژنتیکی بابونه آلمانی (matricaria chamomilla) با استفاده از نشانگرهای issr ومورفولوژیک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1392
  حسین احمدی   مهدی رحیم ملک

ایران دارای ذخایر ارزشمند ژنتیکی از بسیاری گیاهان دارویی می باشد. چنین تنوعی برای بهره برداری از برخی ژن های مهم در اصلاح گیاهان از اهمیت بالایی برخوردار است. نظر به اهمیت و کاربرد های مختلف گیاهان دارویی، امروزه بسیاری از تحقیقات علوم گیاهی به جنبه های مختلف کاربردی این گیاهان معطوف شده است. بابونه آلمانی (matricaria chamomilla)گیاهی علفی، یکساله و از تیره کاسنی است. این گیاه بومی منطقه مدیترانه بوده و برخی از محققین منشاء آنرا آسیا گزارش کرده اند. این مطالعه با هدف بررسی تنوع ژنتیکی بابونه آلمانی در 21 جمعیت ایرانی و دو جمعیت اروپایی با استفاده از نشانگر مولکولی issr و برخی خصوصیات مورفولوژیک انجام گردید. مطابق با نتایج به دست آمده 10 آغازگر issr نوارهای چند شکل با الگوی نواری واضح ایجاد کردند. در مجموع 208 نوار ایجاد شد که از این بین 193 نوار، چندشکلی نشان دادند (78/92 درصد تنوع). نوارها با اعداد صفر برای عدم وجود نوار و یک برای وجود نوار امتیازدهی شدند. میزان تشابه ژنتیکی بر اساس ضریب تشابه (sm) 92/0 محاسبه شد. نتایج حاصل از تجزیه ی خوشه ای و تجزیه به مولفه ها توانست ژنوتیپ های بابونه را به چهار گروه تقسیم کند. تجزیه واریانس مولکولی (amova) نشان دهنده تنوع درون گروه بیشتر(%98/58) در مقایسه با تنوع بین گروه (%02/41) بود. بر این اساس سه مرکز جمع آوری از ژنوتیپ های بابونه شامل مرکز، شمال غرب و جنوب شرق در نظر گرفته شد. بیشترین تنوع ژنتیکی مربوط به مرکز (25/0) و کمترین آن مربوط به جنوب شرق (054/0) بود. نمودار تجزیه خوشه ای، 23 ژنویپ بابونه آلمانی را بر اساس صفات مورفولوژیک به دو گروه تقسیم کرد. هم چنین همبستگی بین صفات مورفولوژیک و مولکولی در مطالعه حاضر وجود نداشت. در مجموع نتایج حاصل از نشانگر مولکولی issr در تلفیق با داده های مورفولوژیک نشان داد که تنوع قابل ملاحظه ای بین ژنوتیپ های بابونه آلمانی وجود دارد که می تواند برای برنامه های اصلاحی مورد استفاده قرار گیرد.

ارزیابی ژرم پلاسم نعنای ایرانی در مقاومت به تنش سرما و یخ زدگی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1392
  سپیده رفعت راد   مهدی رحیم ملک

نعناع را در اکثر نقاط کشور می توان کشت کرد اما مناطق سرد و خیلی سرد برای کشت این گیاه مناسب نمی باشد. درجه حرارت مطلوب برای رشد نعناع 10 درجه سانتی گراد است. بنابراین یکی از عوامل محدودکننده رشد این گیاه در مناطق سردسیر، مقاومت کم به دماهای پایین است. آزمایشی در دو شرایط مزرعه ای( شاهد) و آزمایشگاهی( گلخانه وانکوباتور) انجام گرفت. شرایط آزمایشگاهی در قالب طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار و روی 8 ژنوتیپ نعناع طبس، قزوین، فلفلی اصفهان و فلفلی کرمانشاه (mentha pipertia l. )، پونه اصفهان و همدان (( mentha longifolia l. و لرستان و اهواز (mentha spicata l.) و در دماهای 10- ، 5- ، 0 ، 5، 10 درجه سانتی گراد و مرحله مزرعه ای در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 3 تکرار، 8 ژنوتیپ و در دمای محیط(شاهد) انجام گردید. در شرایط آزمایشگاهی(انکوباتور) صفات نشت الکترولیت، فلورسانس کلروفیل، خسارت ظاهری سرمازدگی(میزان قهوه ای شدن) و میزان پرولین(در ژنوتیپ های انتخابی حساس و مقاوم) و در شرایط مزرعه ای(شاهد) صفات نشت الکترولیت، فلورسانس کلروفیل، سطح برگ، درصد اسانس و میزان رشد مجدد مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از اندازه گیری صفات در شرایط کنترل شده (نشت الکترولیت، فلورسانس کلروفیل و علائم ظاهری خسارت سرمازدگی) نشان داد که دماهای بالای صفر یا سرمازدگی(10، 5و صفر درجه سانتی گراد)، به ژنوتیپ های مختلف نعناع آسیب زیادی وارد نکرده و خسارت ناشی از تنش، از دماهای زیر صفر درجه سانتی گراد (یخ زدگی) شروع شده است. در ارزیابی صفت فلورسانس کلروفیل در شرایط کنترل شده مشخص شد که هیچ کدام از 8 ژنوتیپ نعناع در دماهای بالای صفر(10، 5 و صفردرجه سانتی گراد) تحت تاثیر تنش واقع نشدند و بیشترین و کمترین آسیب تنش در دو دمای 5- و 10- درجه سانتی گراد به ترتیب مربوط به ژنوتیپ های لرستان و همدان بوده است. مقایسه ژنوتیپ های نعناع از نظر صفت فلورسانس کلروفیل و نشت الکترولیت در هر دو شرایط مزرعه (شاهد) و کنترل شده( در دمای 10 درجه سانتی گراد)، گویای تطابق روش آزمایشگاهی با مزرعه ای بود به طوری که ژنوتیپ اهواز مقاوم ترین و ژنوتیپ اصفهان حساس ترین ژنوتیپ در صفت فلورسانس در هر دو شرایط وژنوتیپ طبس مقاوم ترین ژنوتیپ در صفت نشت الکترولیت بود. در صفت نشت الکترولیت در شرایط کنترل شده نیز، حداکثر میزان نشت در دماهای یخ زدگی در دو دمای 5- و 10- درجه سانتی گراد و در ژنوتیپ اهواز مشاهده شد. ژنوتیپ های اهواز و لرستان با بیشترین سطح برگ، بیشترین میزان فلورسانس کلروفیل را در شرایط مزرعه و در دمای 10درجه سانتی گراد شرایط کنترل شده نیز دارا بودند. ژنوتیپ فلفلی اصفهان و طبس به ترتیب بیشترین و کمترین درصد اسانس را پس از دوره سرما داشتند، ضمن این که در شرایط مزرعه ای نیز به ترتیب کمترین و بیشترین رشد مجدد را دارا بودند. با کاهش دما، میزان پرولین در ژنوتیپ های گونه pipertia ( طبس، قزوین، فلفلی کرمانشاه و فلفلی اصفهان )افزایش یافت. علاوه بر این با مقایسه این 4 ژنوتیپ براساس میزان پرولین تولیدی در شرایط تنش، مشخص شد ژنوتیپ فلفلی اصفهان کمترین میزان پرولین را در پاسخ به شرایط تنش تولید کرده است

ارزیابی و مقایسه بیان ژن های برخی از جنس های زیرخانواده آنتی میده تحت تیمار سالیسیلیک اسید
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم کشاورزی 1392
  فاطمه جلالی شاهکو   سودابه جهان بخش گده کهریز

آنتی‎میده یکی از زیرخانواده‎های مهم در خانواده آفتاب گردان می‎باشد و دارای 5 جنس با اهمیت شامل: بومادران (.achilleasp)، بابونه (matricaria sp.)، مخلصه (tanacetum sp.)، درمنه (artemisia sp.) و santolina sp. می باشد که اغلب به عنوان گیاهان دارویی مهم در پزشکی مطرح می‎باشند.از آن جائیکه گیاهان این زیرخانواده، منبع غنی از آنتی اکسیدان های گیاهی و فلاونوئیدها می‎باشند که آنان را از اثرات مضر گونه‎های واکنشگر اکسیژنی حفظ می نمایند، ارزیابی میزان بیان ژن‎های کدکننده این ترکیبات در آن ها ضروری به نظر می‎رسد. alternative oxidase یکی از آنزیم های مهم در زنجیره انتقال الکترون می¬باشد که مسئول مسیر تنفس آلترناتیو در میتوکندری است و ژن aox2کدکننده‎ی یکی از زیرواحدهای این آنزیم می باشد. فنیل آلانین آمونیو لیاز (pal) آنزیم کلیدی در مسیر سنتزفلاونوئیدها می‎باشد. در این پژوهش تاثیر سالسیلیک اسید بر روی بومادران و درمنه مورد بررسی قرار گرفت. گیاهان بومادران و درمنه در محیط هیدروپونیک جانسون تحت تیمار هورمونی قرار گرفت و در دو زمان 24 و48 ساعت پس از تیمار نمونه‎گیری انجام شد. ابتدا rnaاز نمونه‎های جمع آوری شده استخراج گردید و سپس cdna تهیه شد. با توجه به نتایجqrt-pcr داده‎ها نشان دادند، محرک سالسیلیک اسید به طور معنا داری موجب کاهش بیان ژن‎های موجود در مسیر تولید انتی اکسیدان‎ها در بومادران شده¬است وکمترین بیان ژن در زمان 48 ساعت پس از تیمار رخ داده است. در گیاه دارویی درمنه بیان ژن aox2در 24 و 48 ساعت پس از تیمار به طور معنا داری افزایش یافت و همچنین بیان ژنpal2در 24 ساعت پس از تیمار افزایش یافت و سپس کاهش یافت

تأثیر خویش آمیزی و زمان برداشت بر میزان متابولیت های ثانویه رازیانه و بررسی تنوع ژنتیکی توده های آزاد گرده افشان و خودگرده افشان با استفاده از نشانگرهای مورفولوژیک، آناتومیک و مولکولی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1393
  مریم سلامی   محمدحسین اهتمام

گیاهان دارویی در ایران جزء ذخایر ژنتیکی ارزشمند محسوب می شوند. از جمله این گیاهان، گیاه دارویی رازیانه با نام علمی (.mill foeniculum vulgare) از خانواده چتریان (apiaceae)، چند ساله و از قدیمی-ترین گیاهان دارویی و ادویه ای می باشدکه در مناطق مختلف کشور کشت می شود. هدف از اجرای این پژوهش، بررسی تأثیر خویش آمیزی و زمان برداشت روی میزان متابولیت های ثانویه و بررسی تنوع ژنتیکی بین لاین های خودگرده افشان و دگرگرده افشان جمعیت رازیانه های ایرانی و خارجی با استفاده از نشانگر های مولکولی، مورفولوژیک و آناتومیک بوده است. علاوه بر اهداف ذکر شده، ترکیبات اصلی اسانس بذر هم به وسیله طیف سنجی کرماتوگرافی گازی مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. این مطالعه به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار در سال های 93-1391 اجرا شد. در این مطالعه 15 ترکیب نشانگری issr در توده های دگرگرده افشان در مجموع، 248 نوار چند شکل تولید نمودند که 32/88 درصد آن ها چند شکل بودند و pic در حدود 43/0 حاصل شد در حالی که در توده های خودگرده افشان در مجموع 217 نوار چند شکل تولید نمودند که 32/82 درصد آن ها چند شکل بودند و pic در حدود 42/0 حاصل شد. داده های حاصل از تجزیه و تحلیل نرم افزار های مولکولی با نشانگر issr، 23 توده دگرگرده افشان رازیانه را بر اساس مناطق جغرافیایی و اقلیم منطقه به پنج گروه و 23 توده خودگرده افشان را به چهار گروه تقسیم کردند. تجزیه به مولفه های اصلی تعدیل شده (pcoa) در هر دو حالت خودگرده افشانی و دگرگرده افشانی نیز در اکثر موارد نتایج تجزیه خوشه ای را تایید نمود. نتایج حاصله از تجزیه واریانس داده های مطالعات تشریحی بافت های اندام های رویشی (ساقه ودمبرگ) و زایشی (بذر) بیانگر وجود تنوع زیادی بین توده های دگرگرده افشان و خودگرده افشان از نظر اکثر صفات مورد مطالعه بود. خویش آمیزی سبب افزایش میانگین صفات فاصله غلاف های آوندی کوچک تا اپیدرم شکمی ساقه، نسبت طول به عرض بذر و تعداد کانال ترشحی در ساختار بذر و ساقه شد. توده انگلستان با 46 و توده لهستان با 66/35 کانال ترشحی بیشترین میزان این صفت را به ترتیب در بین توده های دگرگرده افشان و خودگرده افشان نشان دادند. نتایج نشان داد که ضریب تغییرات ژنتیکی در توده های دگرگرده افشان برای صفات تعداد انشعاب فرعی، نسبت قطر تاج پوش به ارتفاع، نسبت ارتفاع به تعداد انشعاب فرعی، وزن هزاردانه و تعداد بذر در چتر کمتر از توده های خودگرده افشان برآورد شد. در حالی که ضریب تغییرات فنوتیپی در توده های خودگرده افشان برای صفات درصد سبز شدن، ارتفاع، تعداد انشعاب فرعی ، نسبت قطر تاج پوش به ارتفاع ، نسبت ارتفاع به تعداد انشعاب فرعی و تعداد بذر در چتر بیشتر از توده های دگرگرده افشان برآورد شد. بیشترین مقدار وراثت پذیری عمومی در توده های دگرگرده افشان مربوط به نسبت قطر تاج پوش به ارتفاع (74/99درصد) و بیشترین این مقدار در توده های خودگرده افشان مربوط به وزن هزاردانه (44/99درصد) بود. نتایج نشان می دهد که خویش آمیزی سبب افزایش میانگین درصد اسانس، عملکرد عصاره، فنول تام، فلاونوئید تام و افزایش فعالیت آنتی اکسیدانی شده است. در توده های دگرگردهافشان توده شیروان بیشترین مقدار فنول تام(29/76) میلی گرم تانیک اسید بر گرم ماده خشک، عملکرد عصاره(33/17درصد)، فلاونوئید تام(49/14) میلی گرم کوئرستین بر گرم ماده خشک و بیشترین فعالیت آنتی اکسیدانی (29/76) میکروگرم بر میلی لیتر حجم عصاره را نشان داد در حالی که توده تبریز بیشترین عملکرد عصاره، فلاونوئید تام و فعالیت آنتی اکسیدانی را در توده های خودگرده افشان داشت. ترکیب اصلی اسانس بذر رازیانه ترانس آنتول است که بیشترین مقدار آن در توده اصفهان (38/90 %) و کم ترین آن در نمونه همدان (07/85 %) مشاهده شد. در توده های دگرگرده افشان بیشترین و کمترین درصد اسانس به ترتیب به توده اصفهان (42/6 درصد) و توده های اردبیل و بوشهر(4/2 درصد) اختصاص داشت. در حالی که بیشترین و کمترین درصد اسانس در توده های خودگرده افشان به ترتیب در توده های همدان (50/6 درصد) و شیروان (5/3 درصد) مشاهده شد. مقایسه میانگین داده های تجزیه متابولیت های ثانویه در مراحل مختلف رشد نشان داد که میزان فنول کل و فعالیت آنتی اکسیدانی در بذر و میوه بیشتر از گل، ساقه، برگ و دمبرگ بود. در حالی که میزان فلاونوئید در بذر و برگ بیشتر از سایر بخش های گیاه بود. به طوری که بالاترین میزان فنول کل، میزان فلاونوئید و فعالیت آنتی اکسیدانی در بذر در مرحله اواخر رسیدگی بدست آمد.

بررسی اثر تنش شوری و زمان برداشت بر خصوصیات مورفولوژیک، فیزیولوژیک، فیتوشیمیایی و فعالیت آنتی اکسیدانی گیاه مورد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1393
  زینب وفادار شوشتری   محمدرضا سبز علیان

ایران دارای منابع با ارزشی از گیاهان دارویی و زینتی می باشد. با توجه به اهمیت گیاهان دارویی، امروزه پژوهش های بسیاری از محققان علوم گیاهی معطوف به جنبه های مختلف کاربردی این گیاهان شده است. حدود 15 درصد اراضی کشور ایران با مشکل شوری مواجه هستند و گزارش های موجود حاکی از روند افزایشی این مشکل است. گیاه مورد با نام علمی myrtus communis یک گونه دیپلوئید از خانواده میرتاسه (myrtaceae) بوده و از جمله گیاهان مهم دارویی و زینتی محسوب می شود. یکی از اهداف مهم در گیاهان دارویی، بالا بردن میزان ترکیبات آنتی اکسیدانی حائز اهمیت در این گیاهان می باشد با این حال این ترکیبات می تواند تحت تأثیر محیط واقع گردد. از این رو مطالعه حاضر به منظور بررسی اثر سطوح مختلف تنش شوری بر خصوصیات مورفولوژیک، فیزیولوژیک، فیتوشیمیایی وفعالیت آنتی اکسیدانی گیاه مورد انجام گرفت. این آزمایش در قالب یک آزمایش اسپلیت پلات در زمان بر پایه بلوک های کامل تصادفی با 4 تکرار و در 4 سطح شوری و3 زمان برداشت (اوایل بهار، اوایل تابستان و اوایل پائیز) انجام شد. با توجه به نتایج مورفولوژیک بدست آمده درهرسه زمان برداشت رشد رویشی به جز از نظر تعداد شاخه فرعی و گلدهی در گیاه مورد تحت تنش شوری کاهش پیدا کرد. کلروفیل، سبزینگی و محتوای رطوبت نسبی برگ گیاه مورد تحت تنش شوری کاهش و میزان پرولین و کاروتنوئید(در زمان برداشت بهار و تابستان) افزایش یافت. طبق نتایج حاصل از این مطالعه زمان برداشت بهار و تابستان بیشترین میزان متابولیت های ثانویه را داشتند. در زمان برداشت پاییز ترکیبات فنولیک، فعالیت آنتی اکسیدانی، درصد اسانس و فلاونوئید نسبت به دو زمان برداشت دیگر کاهش داشت. به طور کلی تنش متوسط شوری تا 4دسی زیمنس و زمان برداشت بهار و تابستان باعث افزایش درصد اسانس گردید و تنش شوری تا 6دسی زیمنس و زمان برداشت بهار و تابستان نسبت به پاییز باعث افزایش ترکیبات فنولیک(96/96) ، میزان فلاونوئید(24/8) و فعالیت آنتی اکسیدانی شد. در این مطالعه مقایسه ایی که بین 3 روش سنجش فعالیت آنتی اکسیدانی در سه زمان برداشت صورت گرفت نشان داد که همبستگی بین هر سه روش dpph، احیا کنندگی آهن و بتاکاروتن در زمان برداشت اول و دوم مثبت می باشد. در پاییز دو مدل سیستم dpph و ftc دارای همبستگی مثبت بودند در حالی که روش بتاکاروتن نتایج همسو با این دو روش نداشت. فعالیت آنتی اکسیدانی در زمان برداشت بهار و تابستان با افزایش سطوح شوری افزایش داشت که دلیل این موضوع احتمالا" بالا بودن ترکیبات فنولیک گیاه مورد در بهار و تابستان می باشد. نتایج آنالیزترکیبات اسانس نشان داد که میزان آلفاپینن و 1.8 سینئول تحت تنش شوری نسبت به شاهد افزایش داشت . به منظور دستیابی به بالاترین عملکرد گیاه مورد تحت تنش شوری، زمان برداشت بهار و تابستان به عنوان بهترین مرحله برداشت و با تنش شوری حداکثر 4 دسی زیمنس معرفی می گردد.

مطالعه تنوع مورفولوژیک و تولید بذور حاصل از خود گرده افشانی در جمعیت های بومادران هزار برگ در دو شرایط آبیاری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1393
  حسین هاشمی فتح آبادی   قدرت الله سعیدی

امروزه گیاهان دارویی نقش مهمی را در سلامتی جوامع ایفا می کنند. بسیاری از این گونه های وحشی به شرایط نامساعد اقلیمی ایران سازگاری یافته اند و یا بومی و انحصاری کشور ایران می باشند. یکی از این گونه های گیاهی که دارای ظرفیت دارویی و زینتی می باشد، بومادران است. بومادران هزار برگ با نام علمی achillea millefolium l. دارای گسترش وسیعی در نیمکره شمالی است و دارای کاربرد دارویی و زینتی فراوان است. این گونه در ایران نیز گسترش وسیعی دارد. در این مطالعه 10 نمونه جمعیتی که از کشور های ایران، آمریکا (دو نمونه)، اسپانیا، انگلیس، اسلوونی، اتریش، لیتوانی، ژاپن و کانادا، در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار و از لحاظ برخی صفت مورفولوژیک و فیزیولوژیک تحت دو شرایط آبیاری شامل آبیاری بر اساس 50 و 90 میلی متر تبخیر از تشت تبخیر کلاس a مورد بررسی قرار گرفتند. تولید بذور حاصل از خودگرده افشانی این نمونه ها نیز با پاکت گذاری روی نیمی از گل آذین های یک بوته مورد بررسی انجام گرفت و بعد از رسیدگی فیزیولوژیک بذور تعداد بذور حاصل از خودگردافشانی و آزادگرده افشانی مورد شمارش قرار گرفت. نتایج تجزیه واریانس صفات تفاوت معنی داری را در بین این نمونه ها از لحاظ صفات مورفولو ژیک و فیزیولوژیک در هر دو شرایط آبیاری نشان داد. همچنین نتایج تجزیه مرکب نشان داد که صفات روزتا 50 درصد گل دهی، روزتا گل دهی کامل، روز تا رسیدگی، قطر و تعداد گلچه در گل آذین اصلی، ارتفاع بوته، طول برگ، مقدار کلروفیل، محتوای پرولین و درصد اسانس در نمونه های مورد بررسی تحت تاثیر شرایط آبیاری قرار گرفتند. نتایج تجزیه خوشه ای در شرایط آبیاری1 نمونه ها را در چهار گروه و در شرایط آبیاری2 در سه گروه قرار داد در شرایط آبیاری 1 دو نمونه ایران و انگلیس و در شرایط آبیاری2 دو نمونه ایران و لیتوانی بیشترین فاصله ژنتیکی را از هم داشتند که می توان برای برنامه های به نژادی و مطالعات ژنتیکی استفاده نمود. تجزیه به مولفه های اصلی نیز تعداد پنج مولفه را که در مجموع 80 درصد تنوعات موجود را در هر دو شرایط آبیاری توجیه می کردند نشان داد. همبستگی فنوتیپی بین صفات نیز نشان داد که بین صفت روز تا گل دهی با ارتفاع بوته همبستگی بالا و منفی وجود دارد. نمونه کشور های آمریکا2 و انگلیس دارای دوره گل دهی طولانی، گل آذین بزرگ تر، گلچه های متراکم و ارتفاع کم بودند در حالی که نمونه های مورد مطالعه از اتریش دارای رنگ های مختلف بود. نمونه اسلوونی نیز به خاطر داشتن تعداد شاخه فرعی بیشتر برای مصارف دارویی و غیر دارویی مثل تغذیه دام می تواند مورد استفاده قرار گیرد. در مورد صفات فیزیولوژیک نیز نمونه آمریکا1 نیز بیشترین درصد اسانس(24/0) را در هردو شرایط آبیاری به خود اختصاص داد. مقدار بذور حاصل از خود گرده افشانی و دگرگرده افشانی نیز تنوع بالایی را در نمونه های مورد بررسی نشان داد. بیشترین و کمترین تعداد بذر حاصل از خودگرده افشانی و دگرگرده افشانی به ترتیب در نمونه انگلیس (340) و کانادا (صفر) مشاهده شد. در مجموع نمونه های انگلیس و لیتوانی کمترین تغییرات صفات را در هر دو شرایط آبیاری از خود نشان دادند.

بررسی ویژگی های مورفولوژیک و درصد اسانس گونه های مختلف بومادران درشرایط آبیاری معمولی و کم آبیاری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1393
  مهدی اکبری سامانی   مهدی رحیم ملک

چکیده بومادران (achillea sp)یکی از مهمترین گیاهان دارویی و زینتی دنیا است. با توجه به این که ایران در یکی از مناطق خشک و نیمه خشک جهان واقع شده است، بررسی تنش خشکی و معرفی گیاهان زینتی مقاوم به شرایط کم آبیاری و همچنین تاثیر کم آبیاری بر گیاهان دارویی از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. پژوهش حاضر در راستای تعیین ژنوتیپ و رژیم آبیاری مناسب و همچنین ارزیابی اثرات تنش آبی برخصوصیات مرفولوژیک و فیزیولوژیک وانتخاب ژنوتیپ های مناسب از نظر مقاومت به خشکی و عملکرد بهتر در شرایط کم آبیاری بر روی دوازده ژنوتیپ از شش گونه بومادران هزاربرگ شامل a.millefolium (ژنوتیپ های همدان، کندوان، لیتوانی، انگلیس، ارومیه )، filipendulina a. (ژنوتیپ های آمریکا و اردبیل)، a. santolina (ژنوتیپ چهارمحال وبختیاری)، nobilis a. (ژنوتیپ مشهد)، a.aucherii (ژنوتیپ البرز) و a. pachycephalla (ژنوتیپ های همدان و گلستان) اجرا شد. آزمایش به صورت تجزیه مرکب و در قالب طرح پایه بلوک کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد و از لحاظ برخی صفت مورفولوژیک و فیزیولوژیک و درصد اسانس تحت دو شرایط آبیاری شامل آبیاری بر اساس 70 و 140 میلی متر تبخیر از تشت تبخیر کلاس a مورد بررسی قرار گرفتند. اثر متقابل رژیم آبیاری بر روی نمونه ها معنی دار شد.کم آبیاری باعث کاهش ارتفاع بوته، گسترش بوته، قطرگل آذین و مدت زمان گلدهی گردید در حالی که باعث افزایش پرولین و درصد اسانس شد. بالاترین ارتفاع بوته، پوشش بوته، قطر گل آذین، مدت زمان گلدهی، پرولین، کلروفیل و درصد اسانس به ترتیب در ژنوتیپ های لیتوانی، همدان و گلستان، کندوان، شهرکرد، کالیفرنیا، انگلستان و لیتوانی اندازه گیری شد، در حالی که کمترین ارتفاع بوته، پوشش بوته، قطر گل آذین، مدت زمان گلدهی، پرولین، کلروفیل و درصد اسانس به ترتیب در ژنوتیپ های شهرکرد، شهرکرد، البرز، ارومیه، همدان، کندوان و البرز تحت آبیاری کامل حاصل شد. بالاترین ارتفاع بوته، پوشش بوته، قطر گل-آذین، مدت زمان گلدهی، پرولین، کلروفیل و درصد اسانس به ترتیب در نمونه های لیتوانی، همدان و گلستان، انگلستان، شهرکرد، کالیفرنیا، انگلستان و شاندیز اندازه گیری شد، در حالی که کمترین ارتفاع بوته، پوشش بوته، قطر گل آذین، مدت زمان گلدهی، پرولین، کلروفیل و درصد اسانس به ترتیب در نمونه های شهرکرد، شاندیز، البرز، ارومیه، همدان، کندوان، و همدان تحت شرایط کم آبیاری اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که صفات اندازه گیری شده تحت تاثیر ژنوتیپ و رژیم آبیاری قرار گرفتند و امکان انتخاب ژنوتیپ مناسب در شرایط کم آبیاری و آبیاری معمولی وجود دارد. ژنوتیپ های کالیفرنیا و اردبیل مناسب برای استفاده در فضای سبز و ژنوتیپ لیتوانی مطلوب برای تولید اسانس در شرایط آبیاری معمولی بودند در حالی که، ژنوتیپ های انگلستان، شهرکرد و البرز مناسب برای استفاده در فضای سبز و ژنوتیپ های کالیفرنیا و شاندیز مناسب برای تولید اسانس تحت شرایط کم آبیاری بودند. واژه های کلیدی: بومادران، درصد اسانس،کم آبیاری، گیاهان زینتی

اثرآللوپاتیک گونه های مختلف بومادران بر تعدادی از علف های هرز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1393
  غلامرضا نیازی پور   حسن کریم منجی

امروزه با توجه به مخاطرات زیست محیطی و خطرات ناشی از مبارزه شیمیایی با علف هرز مدیریت پایدار علف های هرز مورد توجه قرار گرفته است. فرایند تداخل گیاهان سال هاست که مورد توجه پژوهشگران است. یکی از جنبه های تداخل گیاهان در رشد و نمو یکدیگر، دگر آسیبی (آللوپاتی) است که می تواند نقش مهمی را در کنترل علف های هرز ایفا نماید. گیاه بومادران جزو گیاهان دارای خاصیت دگر آسیبی است. با توجه به فراوانی گونه های بومادران موجود در ایران، آزمایشی در دانشگاه صنعتی اصفهان در سال های 93-91 بر روی گونه های بومادران موجود در کلکسیون بومادران دانشگاه صنعتی اصفهان در دو آزمایش جداگانه انجام پذیرفت. در آزمایش اول به کمک روش عصاره گیری پتانسیل آللوپاتی هشت گونه بومادران تهیه شده از نقاط مختلف ایران شامل گونه های فیلیپندولینا (اردبیل)، نوبیلیس (خراسان)، نوبیلیس (بروجرد)، پاچیسفالا (گلستان) و (همدان)، میلیفولیم (همدان)، تونوفولیا (اصفهان) و سانتولینا (بروجرد) بر روی علف های هرز تاج خروس، خاکشیر تلخ، گلرنگ وحشی، منداب و خرفه مورد آزمایش قرار گرفت. عصاره با غلظت های 0، 3، 6، 12، 25، 50 و 100 درصد تهیه شد. بذور به مدت یک هفته توسط عصاره های تهیه شده تیمار شد. صفات مورد اندازه گیری عبارت بودند از درصد و سرعت جوانه زنی، طول ساقه چه و ریشه چه، وزن تر ساقه چه و ریشه چه و وزن خشک ساقه چه و ریشه چه گونه های مذکور بود نتایج نشان داد که اثرات گونه، غلظت و اثرات متقابل آن ها در سطح یک درصد معنی دار بود. بدین ترتیب که گونه های بومادران در غلظت های متفاوت اثرات متفاوتی را بر روی صفات مورد نظر داشتند. پونه نوبیلیس بروجرد دارای بالاترین میزان بازداری و گونه پاچیسفالا گلستان دارای کمترین میزان بازداری در صفات یاد شده را دارا بود. عصاره ها در غلظت های بین 3 تا 12 درصد دارای اثر تحریک کننده و در غلظت های 25 تا 100 درصد دارای اثر بازدارندگی بر روی گونه های هدف بودند. در بین علف های هرز تیمار شده خاکشیر تلخ و تاج خروس بیشترین حساسیت و گیاه منداب و گلرنگ وحشی کمترین حساسیت را نشان دادند. آزمایش دوم با استفاده از اسانس گونه های بومادران انجام شد. اسانس گونه های نوبیلیس (خراسان و بروجرد)، فیلیپندولینا، سانتولینا، پاچیسفالا (گلستان و همدان) بر روی علف های هرز تاج خروس، منداب و گیاه گلرنگ اهلی در غلظت های 100،200، 400،600 و 800 میکرولیتر در لیتر مورد آزمایش قرار گرفت. در این آزمایش همانند آزمایش اول صفات یاد شده مورد انداز گیری قرار گرفت؛ و گونه ها و غلظت های مختلف اسانس اثرات متفاوتی بر روی صفات داشتند. نکته قابل توجه در مورد اسانس این بود که گیاه تاج خروس حساسیت بیشتری در مقایسه با گیاه منداب و گلرنگ اهلی نشان داد. که تا حدودی می توان آن را به اثر انتخابی اسانس بومادران در کنترل علف های هرز نسبت داد. در بین گونه ها گونه پاچیسفالا همدان و فیلیپندولینا دارای اثر قوی تری نسبت به دیگر گونه ها بودند. نتیجه این آزمایش در مورد عصاره و اسانس بدین صورت بود که عصاره گونه ها دارای اثر قوی تری نسبت به اسانس در بازدارندگی و تحریک کنندگی نشان داد. در هر دو آزمایش اثر اسانس و عصاره بر روی جوانه زنی اثر تحریک کنندگی در غلظت های پایین و اثر بازدارندگی در غلظت های بالاتر بودند. وجود اثر بازدارندگی و تحریک کنندگی می تواند به عنوان یک ابزار برای مدیریت علف های هرز و جوانه مورد استفاده زنی بذور مورد استفاده قرار گیرد.

بررسی تنوع مورفولوژیک و کمیت و کیفیت روغن گیاه نوروزک leriifolia) (salvia
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1393
  فاطمه احمدی   آقافخر میرلوحی

دانه های روغنی ازمحصولات با ارزش کشاورزی و ماده اولیه صنایع روغن¬کشی محسوب می¬شوند. کشور ما جزء کشورهای واردکننده روغن می¬باشد و برای رفع این کمبود باید کارهای اصلاحی بیشتری صورت گیرد. راه حل دیگر معرفی گیاهان دانه روغنی جدید با خصوصیت سازگاری به شرایط ایران می¬باشد. نوروزک (salvia leriifolia benth.) گیاهی پایا از تیره نعناع و بومی استان¬های خراسان، سمنان و قسمتی از افغانستان است. هدف این پژوهش مقایسه سه تاریخ کاشت نیمه اول و دوم فروردین و نیمه اول اردیبهشت در شرایط اقلیمی اصفهان، بررسی تنوع، سازگاری، میزان عملکرد اقتصادی، کیفیت و کمیت روغن گیاه و بررسی صفات مورفولوژیک و فیزیولوژیک گیاه نوروزک بود. این مطالعه بر روی یک توده بذر جمع آوری شده از خراسان جنوبی در سال های 1391-1393صورت گرفت. صفات مورفولوژیک و فیزیولوژیک از جمله تعداد برگ در بوته، ارتفاع بوته، تعداد شاخه گل دهنده، تعداد و وزن بذر در هر بوته در شرایط خودگشن و دگرگشن، ارتفاع شاخه گل دهنده، درصد اسانس، کمیت و کیفیت روغن و میزان ترکیبات فنولیک بررسی گردید و اطلاعات مربوط به تمام بوته ها برداشت شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تاریخ کاشت در بین صفات مورفولوژیک تنها بر روی تعداد شاخه گل دهنده، ارتفاع شاخه گل دهنده ، نسبت خودگشنی و قطر تاج پوش تاثیر معنی دار داشته است و از میان صفات فیزیولوژیک بر روی صفات سبزینگی، کاروتنوئید، درصد روغن و درصد اسانس برگ تاثیر معنی داری داشت. روغن دانه گیاه با حدود 28 درصد حاوی بیش از 70 درصد اسیدهای چرب اولئیک و لینولئیک بود که احتمالا قابلیت استفاده خوراکی را خواهد داشت. با توجه به اینکه در این پژوهش میزان بذر تولید شده در شرایط خودگرده افشانی نسبت به شرایط دگر گرده افشانی، به ازای تعداد شاخه گل دهنده برابر، کمتر می باشد، این گیاه احتمالا دگرگرده افشان است که البته دگرگرده افشان اجباری نیست و دارای درصد کمتری خودگرده افشانی نیز هست. با توجه به تمامی صفات، احتمالا تاریخ کاشت دوم (نیمه دوم فروردین) برای کشت این گیاه در اصفهان قابل توصیه است.

بررسی اثر تنوع فصلی بر خصوصیات مورفوفیزیولوژیک و فعالیت آنتی اکسیدانی برخی از گونه های بومادران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1392
  الهام زینلی   محمدرضا سبزعلیان

جنس بومادران achillea یکی از مهم ترین جنس های خانواده کاسنی است و از جمله گیاهان دارویی و زینتی مهم محسوب می شود. تعداد گونه های شناخته شده آن در دنیا به 150 می رسد. این جنس در ایران دارای 19 گونه علفی چند ساله می باشد که اغلب معطر هستند. تنوع در رنگ، عادت رشد و مقاومت به انواع عوامل نامساعد محیطی باعث شده این گیاه در سال های اخیر به عنوان یک گیاه زینتی مورد توجه بسیاری از پرورش دهندگان قرار گیرد. شرایط آب و هوایی بر کیفیت و کمیّت ترکیبات موثره گیاهان دارویی اثر می گذارد وتعیین فصل مناسب، جهت برداشت آنها باعث بالا رفتن عملکرد می شود. نظر به این امر بررسی تنوع فصلی بر روی ترکیبات ماده ی موثره گیاهان دارویی حائز اهمیت است.

بررسی اثر هم کوشی پسماند ترخون، مورد و مشکک بر شاخص های آنتی اکسیدانی، پاسخ های ایمونولوژیک و عملکرد مرغ های تخمگذار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1393
  محمد رحیمی حسین آباد ی   حمیدرضا رحمانی

مطالعه حاضر به منظور بررسی اثرات هم کوشی پسماند ترخون، مورد و مشکک بر عملکرد، صفات کیفی تخم مرغ، فراسنجه های بیوشیمیایی خون، شمارش میکروبی محتویات ایلیوم، هیستولوژی روده کوچک، پاسخ های ایمونولوژیک، شاخص های آنتی اکسیدانی خون و کبد و نیز شاخص های کبد چرب در مرغ های تخم گذار انجام گردید. یافته های مطالعه حاضر بیانگر آن است که بهترین پاسخ های ایمنولوژیک و هیستولوژیک مرغ های تخم گذار زمانی مشاهده می گردد که از مقدار 50 میلی گرم بر کیلوگرم مخلوط پسماند مورد و مشکک در جیره مرغهای تخمگذار استفاده شود؛ حال آنکه بهترین پاسخهای عملکردی متعلق به پرندگانی بود که از مخلوط پسماند ترخون و مشکک استفاده کردند. این نتایج وجود رابطه هم کوشی بین مواد موثره گیاهی را بر بهبود پاسخهای فیزیولوژیک تقویت می نماید.

بررسی اثر پرایمینگ دمایی بر تنوع مرفوفنولوژیک گلرنگ
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1393
  فریدون برازنده   مهدی رحیم ملک

چکیده با توجه به نیاز روز افزون کشور به روغن های خوراکی، توسعه ی کشت دانه های روغنی از اهمیت زیادی برخوردار است. از بین دانه های روغنی، گلرنگ به عنوان یک گیاه بومی ایران و سازگار با شرایط آب و هوایی کشور از پتانسیل بالایی برخوردار می باشد. این تحقیق به منظور مطالعه ی اثر پرایمینگ دمایی بر 10 ژنوتیپ گلرنگ (carthamus tinctorius) شامل بررسی میزان و سرعت جوانه زنی در شرایط آزمایشگاهی و سپس ارزیابی اثر تیمار های دمایی بر تنوع مورفوفنولوژیک گلرنگ در شرایط مزرعه ای انجام شد. در این آزمایش تعداد 10 ژنوتیپ گلرنگ در دو حالت شاهد (بدون پرایم) و پرایمینگ دمایی شده مورد آزمون جوانه زنی قرار گرفتند و نتایج مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در 3 سطح دما (40، 60 و 80 درجه سانتی-گراد) و 3 سطح زمان (10، 20 و 30 ساعت) پرایمینگ روی 10 ژنوتیپ گلرنگ انجام شد و با نتایج شاهد مقایسه گردید. مقایسه میانگین سه سطح دمایی نشان داد که دمای 40 و60 درجه ی سانتی گراد میانگین بالاتری از نظر درصد جوانه زنی نسبت به شاهد داشت و همچنین مقایسه میانگین سه سطح زمانی نشان داد که اعمال تیمار دمایی طی مدت زمان 10 ساعت بالاترین میانگین درصد جوانه زنی را داشت. بطورکلی با افزایش دما به بالاتر از 60 درجه سانتی گراد و افزایش زمان دمادهی، افت بیشتری در درصد جوانه زنی مشاهده شد. در مقایسه میانگین سه سطح دمایی مشخص شد که دمای 40 درجه سانتی گراد دارای بالاترین میانگین سرعت جوانه زنی بود و همچنین در مقایسه میانگین سه سطح زمانی، 10 ساعت دمادهی بیشترین میانگین سرعت جوانه زنی را داشت که نسبت به شاهد بهتر بودند. در آزمایش مزرعه ای بذرهای ژنوتیپ های انتخاب شده در دمای 60 درجه و در دو حالت زمانی 6 و 10 ساعته مورد تیمار قرار گرفته و همراه بذور شاهد در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در مزرعه ی لورک کشت شدند و صفات زراعی اندازه گیری و با شاهد مقایسه گردید. در ژنوتیپ ac-sterling صفات روز تا 50 درصد سبز شدن، روز تا رسیدگی، وزن هزار دانه، درصد روغن، عملکرد دانه در بوته و وزن دانه در غوزه در ژنوتیپ های تیمار شده بهتر از شاهد بود. همچنین در ژنوتیپ c111 صفات روز تا رسیدگی، ارتفاع گیاه، قطر غوزه، وزن هزار دانه، درصد روغن، عملکرد دانه در بوته و وزن دانه در غوزه، در ژنوتیپ های تیمار شده بهتر از شاهد بود. در ژنوتیپ m420، میانگین صفات روز تا رسیدگی، قطر غوزه، روز تا 50 درصد گلدهی در حالت تیمار شده بهتر از شاهد بود و سرانجام در ژنوتیپ کوسه صفات روز تا 50 درصد سبز شدن، درصد روغن و تعداد غوزه، در حالت تیمار بهتر از شاهد بود. این نتایج نشان می دهد که پرایمینگ دمایی بسته به ژنوتیپ گیاه ممکن است بتواند افزایش میزان عملکرد و کیفیت محصول را به همراه داشته باشد.

بررسی خصوصیات فنولوژیک، فیزیولوژیک، فیتوشیمیایی، خصوصیات روغن و تولید بذور حاصل از خودگرده افشانی در کنگرفرنگی (cynara scolymus) در محیط های با آبیاری متفاوت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1393
  سینا نورائی   قدرت ا... سعیدی

گیاهان دارویی از سال های بسیار دور توسط انسان برای تسکین دردها مورد استفاده قرار گرفته اند و از نظر تجاری اهمیت بسیار زیادی برخوردارند. کنگرفرنگی با نام علمی (cynara scolymus) گیاهی است چندساله و دیپلوئید (34=x2=n2) از خانواده کاسنی (compositae) و از قدیمی ترین گیاهان دارویی دنیا محسوب می شود که طی هزاران سال کشت شده است. در بین تنش های مختلف محیطی، تنش خشکی معزل جدی در تولید محصولات کشاورزی است. ایران در منطقه آب و هوایی خشک قرار دارد و تقریباً کمتر از یک سوم از میانگین بارش سالیانه جهانی را دریافت می کند. هدف از اجرای این پژوهش، بررسی تغییرات خصوصیات فنولوژیک، فیزیولوژیک، فیتوشیمیایی، عملکرد، اجزای عملکرد و تولید بذور حاصل از خودگرده افشانی در گیاه کنگرفرنگی در سطوح مختلف آبیاری بود. این مطالعه در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تیمار آبیاری و در شش تکرار در سال های 93-91 اجرا شد. نتایج نشان داد که دوره رشد از آغاز رشد زایشی گیاه تا رسیدگی در دو تیمار کم آبیاری به میزان 4/7 و 8/12 درصد نسبت به تیمار آبیاری مطلوب کاهش یافت. عملکرد غنچه، عملکرد دانه و کلیه اجزای عملکرد در اثر کم آبیاری به طور قابل توجهی کاهش یافت در حالی که میزان تولید بذور حاصل از خودگرده افشانی تحت تأثیر تیمار آبیاری قرار نگرفت. در مورد صفات فیزیولوژیک و فیتوشیمیایی مشاهده شد که میزان پرولین، هیدروژن پراکسید، مالون دی آلدهید، کربوهیدرات های محلول، آنزیم کاتالاز، فنول تام، فلاونوئید تام و فعالیت آنتی اکسیدانی در غنچه و برگ طی شرایط کم آبیاری افزایش یافت در حالی که فعالیت آنزیم پراکسیداز در اندام های غنچه و برگ در طی تنش خشکی کاهش یافت. میزان کلروفیل a، b، کارتنوئید و کلروفیل کل برگ، آنزیم آسکوربات پراکسیداز برگ و محتوای نسبی آب برگ در اثر کم آبیاری کاهش پیدا کرد، در حالی که مقدار کلروفیل a، کارتنوئید و کلروفیل کل در غنچه در اثر شرایط کم آبیاری افزایش یافت و مقدار کلروفیل b و آنزیم آسکوربات پراکسیداز در غنچه تغییر معنی داری نشان نداد. میزان روغن دانه در اثر شرایط تنش خشکی کاهش یافت. اسیدهای چرب پالمتیک و اولئیک روغن در اثر کم آبیاری افزایش و اسید چرب لینولئیک کاهش یافت، در حالی که اسید چرب استئاریک در روغن تغییری نکرد. همچنین، نسبت اسیدهای چرب غیراشباع به اشباع و ضریب یدی در روغن در اثر کم آبیاری کاهش و نسبت اسید اولئیک به اسید لینولئیک افزایش پیدا کرد.