نام پژوهشگر: سید احمد رییس السادات

بررسی تأثیر تمرینات درمانی تقویت عضلات اکستانسور پشت بر روی کیفیت زندگی در زنان سالمند مبتلا به پوکی استخوان اولیه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1390
  مریم حیدری   سید احمد رییس السادات

پوکی استخوان به عنوان شایع ترین بیماری متابولیکی استخوان تهدیدی مهم برای سلامتی افراد مسن به شمار می رود. فارغ از درد و مزمن ناشی از شکستگی ها، بسیاری از اثرات منفی پوکی استخوان بر کیفیت زندگی مربوط به پوسچر کیفوتیک، اختلال تعادل و عوارض جسمی، روحی و اجتماعی مربوط به زمین خوردن و ترس از سقوط است. درک جایگاه هر یک از مداخلات غیر دارویی و جراحی بر بهبود عملکرد و کیفیت زندگی، استفاده بهینه و مناسب آنها را تضمین می کند. هدف از انجام این مطالعه بررسی اثر تمرینات تقویتی عضلات راست کننده پشت بر کیفیت زندگی خانمهای کایفوتیک مبتلا به استئوپروز اولیه بود. مطالعه به صورت نیمه تجربی از نوع کارآزمائی بالینی و روش نمونه گیری در دسترس بود. 90 نفر از خانم های 55 تا 80 ساله مبتلا به پوکی استخوان اولیه (بر اساس dexa) و با کایفوز 45 تا 60 درجه مراجعه کننده به درمانگاه طب فیزیکی و توانبخشی بیمارستان شهید مدرس تهران و مرکز جامع توانبخشی ساری مورد مطالعه قرار گرفتند. بیماران پرسشنامه فارسی کیفیت زندگی sd36 که توسط پژوهشکده علوم بهداشتی جهاد دانشگاهی روایی و پایایی آن تأیید شده بود و فرم رضایتنامه مورد تأیید کمیته اخلاق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی را تکمیل کردند. کلیه افراد مورد مطالعه تحت دارو درمانی (کلسیم و آلندرونات)، تمرینات تحمل کننده وزن (پیاده روی) و ورزشهای تعادلی قرار گرفتند. افراد گروه آزمون علاوه بر موارد ذکر شده، تمرینات تقویتی اکستانسورهای پشت شامل 10 بار انقباض اکستانسورهای پشتی بدون افزایش لودرز پشت بر اساس برنامه دکتر سینکی در میوکلینیک (sinaki 2007) را در منزل انجام دادند. پس از گذشت 8 هفته دوباره پرسشنامه کیفیت زندگی توسط بیماران تکمیل شد. در انتها نتایج بدست آمده با هم مورد مقایسه قرار گرفت. ? 46 نفر در گروه آزمون و 44 نفر در گروه کنترل مورد بررسی قرار گرفتند که از این میان 5 نفر از گروه آزمون و 6 نفر در گروه کنترل برای پی گیری مراجعه ننمودند. در ابتدای مطالعه بین متغیرهای سن، شاخص توده بدن و کیفیت زندگی در دو گروه اختلاف معنی داری وجود نداشت. در گروه کنترل در انتهای مطالعه نمره عملکرد جسمی، درد بدنی، سلامت عمومی و عملکرد اجتماعی (00/0 =p) و نیز مشکلات روحی (03/0= p) و محدودیت جسمی (00/0=p) به طور معناداری بهبود پیدا کرد اما در متغیر سلامت روان و نشاط تفاوت معنی داری دیده نشد (06/0=p) . در گروه آزمون کلیه متغیرهای مذکور از جمله سلامت روان و نشاط بهبود یافتند. در انتهای مطالعه بین دو گروه اختلاف معنی داری مشاهده نشد (05/0p>). این مطالعه نشان داد کیفیت زندگی چه در افرادی که تحت دارو درمانی و ورزشهای تحمل کننده وزن و تمرینات تعادل قرار گرفته بودند (گروه کنترل) و ه در گروهی که علاوه بر درمانهای گفته شده تحت ورزشهای تقویت عضلات پشتی قرار گرفته بودند (گروه آزمون) بهبود معناداری پیدا کرد ولی در مقایسه بین دو گروه تفاوت معنی داری دیده نشد. یکی از دلایل توجیهی برای اینکه در گروه کنترل نیز بهبود کیفیت زندگی دیده شد این است که در گروه کنترل نیز دارو درمانی و تمرینات تحمل کننده وزن مورد استفاده قرار گرفته است. از توجیهات احتمالی عدم تأثیر ورزشهای اکستانسیونی پشت در دوره دو ماهه بر کیفیت زندگی می توان به مدت کوتاه تمرینات، عدم ارزیابی میزان قدرت عضلات پشت به صورت عینی (مثلاً با دینامومتر)، عدم تقسیم بندی وجود و تعداد محل شکستگی های استئوپروزی و عدم استفاده از پرسشنامه مختص به کیفیت زندگی در مبتلایان به استئوپروز اشاره کرد.

تاثیر بریس میلواکی بر تعادل پسران مبتلا به هایپرکایفوز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده توانبخشی 1390
  مهدی خادمی   سید احمد رییس السادات

مقدمه و هدف : هایپر کایفوز صرف نظر از اینکه اولیه و یا ثانویه به بیماری خاصی باشد می تواند با تاثیر بر توازن و تناسب قدرت و انعطاف پذیری عضلات و تغییر مرکز ثقل سبب تغییر در تعادل مبتلایان شود. درمانهای ارتزی نیز ممکن است اثراتی در پارامترهای تعادلی مبتلایان به هیپر کیفوز داشته باشند.هدف از انجام این مطالعه بررسی تاثیر استفاده از بریس میلواکی بمدت 4 هفته بر روی تعادل بیماران پسر مبتلا به هایپرکایفوز بود. روش و مواد: 11پسر 10 تا 15 ساله مبتلا به هایپرکایفوز بصورت نمونه گیری غیر احتمالی ساده انتخاب شدند و در ابتدا و پس از 4 هفته پوشیدن بریس میلواکی توسط force plate دستگاه balance master شرکت نوروکام مورد ارزیابی آزمونهای مختلف تعادلی قرار گرفتند. تست های شامل modified clinical test of sensory interaction on balance ،limit of stability walk across, وstep / quick turn سریع بود. یافته ها: نتایج آنالیز های آماری در هیچ یک از پارامترهای تعادلی ذکر شده اختلاف آماری معنی داری نشان نداد(p>.05). بحث و نتیجه گیری : این مطالعه نشان داد که علیرغم بهبود شاخص های تعادلی در بیماران مبتلا به هیپر کایفوز پشتی به دنبال استفاده از بریس میلواکی ، این بهبود لااقل در دوره یکماهه خیلی بارز نیست. محدود بودن مطالعه به 4 هفته، و عدم وجود گروه کنترل جهت حذف متغیر های مخدوش کننده و نیز عدم کاربرد تستهای بالینی از جمله محدودیتهای این مطالعه بود. با توجه به یافته ها و محدودیتهای این مطالعه بررسی اثرات دراز مدت ارتز میلواکی و مقایسه با گروه کنترل در حال حاظر در حال انجام است.