نام پژوهشگر: امین باقی‌زاده

بررسی میزان جذب کادمیوم توسط تاجریزی و مطالعه ی برخی صفات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی کرمان 1392
  فاطمه ابراهیمی   شهرام پورسیدی

گونه های مختلف گیاهی، به منظور سازگاری و تحمل بیشتر در مقابل تنش های محیطی مختلف، پاسخ های فیزیولوژیکی متفاوتی را از خود نشان می دهند. کادمیوم یکی از فلزات سنگین می باشد که در گیاهان تنش اکسیداتیو ایجاد می کند. هدف از این مطالعه بررسی اثرات تنش ناشی از سمیت کادمیوم بر رشد، تغییر میزان رنگیزه های فتوسنتزی و قندهای محلول، تجمع کادمیوم در ریشه و اندام های هوایی در گیاه تاجریزی می باشد. آزمایش ها در شرایط هیدروپونیک و پنج تیمار صفر (شاهد)، 100، 200، 400 و 600 میلی مولار کلرید کادمیوم و سه تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی بر روی گیاهان انجام شد. وزن خشک ریشه و اندام هوایی، مقدار کلروفیل a و b و کاروتنوئید، قندهای محلول و تجمع کادمیوم در ریشه و اندام هوایی بررسی شد. با افزایش در غلظت کادمیوم در مقایسه با شاهد، مقدار قند محلول در ریشه و اندام هوایی افزایش و مقدار کلروفیل a و b کاهش پیدا کرد. کاهش در مقدار کاروتنوئید برای تیمار های 400 و 600 میلی مولار قابل توجه بود. وزن خشک اندام های هوایی گیاه کاهش پیدا کرد. جذب کادمیوم و مقدار پروتئین با افزایش غلظت کادمیوم افزایش پیدا کرد.

مطالعه سیتولوژیکی هیبریدهای حاصل از تلاقی گندم با تریتی پایرم به وسیله هیبریداسیون dna ژنومی در محل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1387
  قادر میرزاقادری   حسین شاهسوند حسنی

چکیده ندارد.

بررسی سیستماتیک گونه های جنس (poaceae) hordeum l. در استان کرمان با استفاده از داده های مورفولوژیکی، سیتولوژیکی و مولکولی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم پایه 1388
  محبوبه عادلی ساردو   اختر توسلی

جنس hordeum l. متعلق به خانواده poaceae است. این جنس بنا بر مشاهدات bor دارای 13 گونه در ایران می باشد که از این تعداد به 7 گونه در استان کرمان اشاره شده است. در بررسی که بر روی 83 صفت کمی و کیفی ریختی بر روی گونه های hordeum l. استان کرمان انجام شد، صفاتی مانند شکننده بودن محور گل آذین، رنگ گره های ساقه، طول نسبی بساک، رنگ سنبله، رنگ بساک بیشترین تاثیر مثبت را در جدایی گونه ها داشتند. دندروگرام حاصل از تجزیه خوشه ای با استفاده از مدل ward و بر پایه فاصله اقلیدسی، وجود 3 گروه اصلی را نشان داد که گروه اول شامل گونه های h. vulgare ، h. distichon,، s h. spontaneum، گروه دوم شامل گونه های h. leporinum ،h. glaucum و h. bulbosum و گروه سوم شامل گونه h. brevisubulatum ssp. iranicum بود که این رده بندی با نتایج neviski بیشترین تطابق را دارد. بررسی های تشریحی بر روی برش عرضی و اپیدرم پشتی برگ پرچمی صورت گرفت که بر این اساس صفاتی مانند شکل برگ، تعداد ردیف های روزنه ای، شکل سلول های کوتاه، حضور و فراوانی ماکروکرک ها معیار های جهت جدایی گونه ها بودند. همچنین نتایج بررسی های تجزیه خوشه ای با استفاده از روش ward و upgma بر پایه فاصله اقلیدسی بر روی 45 صفت برش عرضی و اپیدرم، حضور 3 گروه اصلی را نشان داد که با نتایج مطالعات ریخت شناسی و نتایج neviski هم خوانی دارد. با بررسی نتایج کروموزومی مشخص شد که گونه های hordeum l استان کرمان به 3 سطح دیپلوئید، تتراپلوئید و هگزاپلوئید تعلق دارند. به طوری که گونه های h. distichon،h. vulgare، h. spontaneum و h. glaucum دیپلوئید 2n=2x=14 ، گونه های h. bulbosum،(4x) h. leporinum تتراپلوئید 2n=4x=28 و گونه های(6x) h. leporinum و h. brevisubulatum ssp. iranicum 2n=6x=42 بودند. بررسی تقارن کاریوتیپ بر اساس جدول دو طرفه stebbins و همکاران ، tf%، s% نشان داد که این گونه ها دارای کاریوتیپ متقارن می باشند که بیشترین تقارن در گونه h. glaucum و کمترین میزان تقارن در h. bulbosum و h. leporinum بود. در بررسی های ملکولی، تنوع ژنتیکی30 ژنوتیپ جو با استفاده از 10 آغازگر ریزماهواره (ssr) انجام گرفت . در این بررسی 96 الل چند شکل مشاهده شد و نشانگر های gms003 و gms56با بیشترین میزان چند شکلی اللی مناسب ترین نشانگر ها جهت بررسی تنوع ژنتیکی بودند. دندروگرام تجزیه خوشه ای با استفاده از روش upgma و ضریب تشابه دایس گونه ها را به 4 گروه دسته بندی کرد که گروه اول شامل گونه های h. vulgare،h. distichon,، h. spontaneum، گروه دوم شامل گونه های h. leporinum و h. glaucum ، گروه سوم شامل جمعیت های مختلف h. bulbosum و گروه چهارم جمعیت های h. brevisubulatum ssp. iranicum را شامل شد. که با نتایج حاصل از رده بندی bor تطابق دارد. نتایج مطالعات ریخت شناسی و تشریحی با یکدیگر هم خوانی و در مورد جایگاه h. bulbosum با نتایج ملکولی در ارتباط با 10 نشانگر مورد استفاده در این بررسی مغایرت نشان داد و این مطلب بیان گر این است که با وجود شباهت های ریختی میان h. leporinum و h. glaucum با گونه h. bulbosum، تفاوت های ژنتیکی در میان آن ها وجود دارد و سبب قرار گرفتن h. bulbosum در یک گروه مجزا شده است.

بررسی تنوع ژنتیکی برخی از ارقام پسته ایرانی با استفاده از نشانگرهای مولکولی rapd, ssr, issr
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1387
  شهرام نوروزی   امین باقی زاده

ایران دارای غنی ترین ذخایر ژنتیکی پسته در جهان می باشد و به این سبب تنوع و تعداد ارقام پسته ایران در جهان بی نظیر است. این درخت دارای ارقام بسیاری در کشور است بطوریکه بعضی از ارقام در مناطق مختلف با اسامی متفاوت نامیده می شوند و این در حالی است که روابط ژنتیکی بین آنها بدرستی مشخص نمی باشد. اولین گام در زمینه بهنژادی پسته دستیابی به منابع ژنتیکی آن، بررسی تنوع ژنتیکی و روابط ژنتیکی بین ارقام می باشد. مطالعاتی که تاکنون در زمینه پسته انجام شده بیشتر بر اساس صفات مورفولوژیک یا آیزوزایمی بوده است و از نشانگرهای dna تنها نشانگر rapd و aflp برای بررسی روابط ژنتیکی تعدادی از ارقام پسته استفاده شده است. بنابراین در این پژوهش روابط ژنتیکی بین 31 رقم پسته با استفاده از 4 جفت آغازگر اختصاصی ریز ماهواره (ssr)، 10 آغازگر تصادفی rapd و 3 آغازگر issr مورد بررسی قرار گرفت. با استفاده از10 آغازگر انتخاب شده rapd تعداد 84 باند قابل امتیاز دهی با میانگین 8/4 تولید شد بطوریکه 59/52% از آنها چند شکل بودند. با استفاده از نشانگر issr تعداد 28 باند با میانگین 9/3 تولید شد بطوریکه 46/42% از آنها چند شکل بودند. الگوهای انفرادی حاصل از تجزیه ی خوشه ای بر اساس ضریب تشابه دایس (dice) و الگوریتمupgma در هر 3 سیستم نشانگر در مقایسه با همدیگر تا حدی متفاوت بودند، بنابراین ژنوتیپ های مورد مطالعه در گروه های متفاوتی بسته به نوع نشانگر به کار رفته قرار گرفتند. دندروگرام upgma عمومی که با استفاده از داده های ترکیبی هر سه مجموعه نشانگر ساخته شد تا حدی مشابه با دندروگرامهای بدست آمده با هر کدام از نشانگرها در حالت انفرادی بود. تجزیه به مختصات اصلی (pca) عمومی بر اساس ماتریسهای تشابه ژنتیکی نشان داد که سه مولفه اول 28/46% از کل تنوع ژنتیکی را توجیه می کنند، بنابراین نتایج حاصل از تجزیه به مختصات اصلی، نتایج تحزیه خوشه ای را توجیه می کند. در مجموع چهار آغازگر ssr 11 آلل را درمیان 31 ژنوتیپ پسته با میانگین 75/2 تولید کردند و در تمام جایگاه ها 100% چند شکلی مشاهده شد. پایین بودن میانگین محتوای اطلاعات چند شکل (0/4374) نشان داد که تشابه ژنتیکی بالایی میان ژنوتیپ ها وجود دارد و بنابراین به آغازگرهای ssr چند شکل بیشتری نیاز می باشد. نتایج بدست آمده نشان داد که دو جایگاه 42ptms و 41ptms دارای انحراف از تعادل هاردی- واینبرگ می باشند. مطالعه شاخص اطلاعات شانون و معیار pic (محتوای چندشکلی) نیز نشان داد که جایگاه 14ptms دارای بیشترین تنوع و جایگاه 42ptms دارای کمترین تنوع در بین جایگاه های مورد مطالعه می باشد. نتایج بدست آمده نشان داد که هرسه سیستم نشانگر توانایی تعیین هویت وآشکارسازی تنوع را در بین ارقام پسته دارا می باشند. بر طبق شاخص نسبت چند گانه موثر (emr) و شاخص راندمان ارزیابی (aei)، معلوم گردید که در پژوهش فعلی نشانگرrapd قدرتمندترین نشانگر در تمایر ژنوتیپ ها بود و به دنبال آن به ترتیب نشانگرهای issr و ssr قرار داشتند. نشانگرهای issr و ssr به دلیل تولید باندهایی با تکرار پذیری بیشتر معتبرترند و نشانگر rapd بر issr ترجیح داده می شود.