نام پژوهشگر: افسانه نراقی‌زاده

مقایسه نوجوانان بزهکار و غیربزهکار از نظر شیوه های فرزندپروری خانواده
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1388
  پریسا پشین   مرتضی منادی

این پژوهش ، جهت مقایسه بین نوجوانان بزهکار و غیربزهکار از نظر شیوه های فرزندپروری خانواده انجام شده است. روش پژوهش حاضر به صورت کیفی می باشد. به همین منظور مصاحبه های محقق ساخته با 12 نوجوان 17 ساله انجام شد. نمونه نوجوانان بزهکار که 6 نفر بودند را به صورت تصادفی با مراجعه به یکی از کانون های اصلاح و تربیت و همچنین 6 نمونه نوجوانان غیر بزهکار به صورت هدفمند از منطقه 2 شهر تهران انتخاب شدند. سپس مصاحبه های انجام شده پس از پیاده شدن ، مورد تحلیل محتوای قرار گرفت. بدون قصد تعمیم نتایج به دست آمده ، نتایج تحلیل محتوای مصاحبه حاکی از شیوه های متفاوت فرزندپروری والدین نوجوانان بزهکار و غیربزهکار است که هماهنگ با الگوی بامریند می باشد . والدین نوجوانان غیربزهکار دارای شیوه های فرزندپروری قاطع و اطمینان بخش با اعمال کنترل و ابراز محبت متعادل و منطقی، والدین نوجوانان بزهکار شیوه های فرزندپروری سهل گیر و مستبد را اعمال می کنند. همچنین می توان به این نکته نیز اشاره کرد که نوع شیوه فرزندپروری والدین در بزهکار بودن یا نبودن فرزندان کاملاً موثر است. والدین دارای فرزند بزهکار کاملاً دارای شیوه های تربیتی سهل گیر و مستبد و به نوعی آشفته هستند. نکته مهم در این شیوه ها عدم ابراز محبت از طرف والدین و خلأهای عاطفی اساسی موجود در بین فرزندان است. در این پژوهش با توجه به موارد مصاحبه شده بین شیوه های فرزندپروری نوجوانان بزهکار و غیربزهکار تفاوت وجود دارد. نوجوانان غیربزهکار یعنی کسانی که در مدرسه با آنها مصاحبه شد ، شیوه های فرزندپروری والدین آنها قاطع و اطمینان بخش بود در حالی که نوجوانان مصاحبه شده در کانون که بزهکار بوده اند ، شیوه فرزندپروری والدین آنها آشفته ، سهل گیر و مستبد بوده است و این نشان دهنده تفاوت در شیوه فرزندپروری والدین نوجوانان بزهکار و غیربزهکار می باشد.

تحلیل محتوای کتب فارسی (بخوانیم) دوره ابتدایی بر اساس مولفه های هوش هیجانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  آتنا آریایی   افسانه نراقی زاده

هدف اصلی این پایان نامه تحلیل محتوای کتاب های درسی فارسی (بخوانیم ) دوره ابتدایی در راستای مولفه های هوش هیجانی بار اون می باشد. مولفه های پژوهش شامل خود آگاهی ، قاطعیت ، حرمت خود ، خود شکوفایی ، استقلال ، همدلی ، روابط بین فردی ، مسئولیت اجتماعی ، حل مسئله ، واقعیت سنجی ، انعطاف پذیری ، تحمل فشار ، کنترل تکانه ، شادکامی و خوش بینی می باشد. در واقع آموزش و پرورش سال ها به هوش شناختی پرداخت اما امروزه ثابت شده است که علاوه بر هوش شناختی ، هوش هیجانی نیز نقش بسیار موثری در موفقیت فردی ایفا می کند. روش تحقیق حاضر تحلیل محتوا می باشد و واحد تحلیل نیز صفحات ( متن ، پرسش ها، تمرین ها، تصاویر ) در مجموع 954 صفحه از کتاب های فارسی ( بخوانیم ) دوره ابتدایی را شامل می شود. جامعه آماری، کلیه کتب فارسی ( بخوانیم ) دوره ابتدایی ، در سال تحصیلی 1392 – 1391 را شامل می شود. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که به مهارت حل مسئله بیشترین توجه را شده است و به مهارت های خود آگاهی ، شادکامی، روابط بین فردی ، کنترل تکانه ، تحمل فشار توجه شده است و به مولفه های حرمت خود، همدلی، استقلال ، خوش بینی نسبت به مولفه های فوق الذکر توجه کمتری شده است مولفه های قاطعیت ، مسئولیت اجتماعی، واقعیت سنجی ، انعطاف پذیری در مصداق های بسیار کمتر توجه شده است و به مولفه ی خود شکوفایی اصلا توجه نشده است .

بررسی و مقایسه میزان و نوع استفاده از اینترنت در رابطه با سلامت روان و عملکردتحصیلی دانش آموزان دختر و پسر مقطع دوم دبیرستانهای شهر تهران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1388
  زهرا رنجبر   زهرا درویزه

موضوع پژوهش حاضر بررسی و مقایسه میزان و نوع استفاده از اینترنت در رابطه با سلامت روان و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر مقطع دوم دبیرستانهای شهر تهران است. برای انجام این پژوهش نمونه ای با حجم 250 نفر دانش آموز (126 دختر و 124 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی از نوع خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سلامت عمومی (g.h.q )، پرسشنامه استفاده از اینترنت المتریف، پرسشنامه وابستگی به اینترنت یانگ و پرسشنامه محقق ساخته برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات گرد آوری شده از روش ضریب همبستگی، تحلیل واریانس یک راهه، آزمون شفه و آزمون t مستقل انجام شد. نتایج این تحلیل نشان داد که بین میزان و نوع استفاده از اینترنت با عملکرد تحصیلی رابطه معنی دار وجود دارد، بین میزان و نوع استفاده از اینترنت با سلامت روان همبستگی معنی داری دیده می شود همچنین بین میزان و نوع استفاده از اینترنت با وابستگی به اینترنت همبستگی معناداری مشاهده می شود. در این تحقیق تفاوتهای بین میزان استفاده از اینترنت در رشته های مختلف تحصیلی (ریاضی، تجربی، انسانی) دیده می شود و نیز تفاوتهای بین میزان و نوع استفاده از اینترنت در مناطق چهار گانه شهر تهران مشاهده می شود اما در این تحقیق تفاوتی بین دو جنس در میزان و نوع استفاده از اینترنت مشاهده نشد. بطور کلی پژوهش حاضر نشان می دهد با افزایش میزان استفاده از اینترنت عملکرد تحصیلی و سلامت روان دانش آموزان کاهش می یابد و نیز هر چه افراد استفاده ارتباطی و تفریحی بیشتری با اینترنت داشته باشند عملکرد تحصیلی و سلامت روان آنها کاهش می یابد. همچنین هرچه میزان استفاده از اینترنت افزایش یابد میزان وابستگی به اینترنت نیز افزایش می یابد. این نتیجه نشان می دهد دانش آموزان باید کنترل بیشتری در استفاده از اینترنت خود داشته باشند. هدایت و راهنمایی والدین و مسئولان تربیتی در این زمینه مفید خواهد بود.

بررسی ارتباط "تحول من" با "رشد اخلاقی" در دختران سال سوم مقطع متوسطه شهر تهران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1388
  عفت میراحمدیان بابااحمدی   منور یزدی

هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه سطوح" تحول من" و مراحل" رشد اخلاقی" در دانش آموزان دختر سال سوم مقطع متوسطه شهر تهران می باشد و در آن به آزمون این فرضیه ها پرداخته شده است: دختران سال سوم متوسطه در سطح پس عرفی از سطوح رشد اخلاقی قرار دارند. دختران سال سوم مقطع متوسطه در سطح همنوائی از سطوح" تحول من " قرار دارند و ارتباط مثبتی بین سطوح" تحول من" و مراحل رشد اخلاقی وجود دارد. نمونه پژوهش حاضر شامل 60 دختر سال سوم مقطع متوسطه ( انسانی ، ریاضی و تجربی) است که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از مدارس آموزش و پرورش شهر تهران انتخاب شده اند. طرح تحقیق از نوع همبستگی بوده و با توجه به اهداف آن از دو پرسشنامه " تحول من " لوینگر و تبیین مسائل جیمز رست استفاده شد ه که بصورت گروهی اجرا گردیده است. نتایج حاصله با استفاده از آزمون های غیرپارامتریک (مجذور کا و کروسکال – والیس) و روش همبستگی اسپیرمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که دختران سال سوم مقطع متوسطه در سطح عرفی رشد اخلاقی ( مرحله 4 ) قرار دارند و از لحاظ" تحول یافتگی من " در سطح همنوائی قرار دارند. در زمینه ارتباط سطوح " تحول یافتگی من "و مراحل رشد اخلاقی ، نتایج نشان داد که ارتباط معنی داری بین این مراحل وجود ندارد. از لحاظ رشد اخلاقی نیز در میان دانش آموزان ( مناطق و رشته های مختلف) تفاوت معناداری دیده نشد، اما در زمینه " تحول من " دانش آموزان مناطق غرب و جنوب تهران سطح بالاتری از " تحول یافتگی من " را نشان دادند.