نام پژوهشگر: فرهاد نژادکورکی

بررسی تاثیر واحدهای سنگ شناسی در رسوبدهی حوزه مناطق خشک (مطالعه موردی: حوزه آبخیز منشاد)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده منابع طبیعی 1388
  اعظم السادات میرعلوی   محمدرضا اختصاصی

فرسایش و تولید رسوب به شکل های مختلف سبب بروز مشکلات و خسارت های فراوان به منابع اجتماعی و اقتصادی می گردد. از بین رفتن خاک های حاصلخیز، آلودگی منابع آب، کاهش حجم مخزن و عمر مفید سدها از پیامدهای اصلی فرسایش و رسوب می باشد. یکی از عوامل مهم در فرسایش خاک، حساسیت پذیری زمین شناسی سطحی است که هم از حیث فرسایش و رسوبدهی و هم از نظر تولید رواناب قابل بررسی می باشد. در تحقیق حاضر به منظور تعیین سهم واحدهای سنگ شناسی در تولید رسوب علاوه بر روش های کیفی و تجربی سلبی و زمین-شناسی از روش های کمی و آماری از جمله روش نسبت کانی های موجود در رسوب و روش عناصر ردیاب استفاده گردید. بدین منظور در حوزه آبخیز منشاد یزد که از 2 واحد سنگ شناسی اصلی آهک تفت و گرانیت شیرکوه تشکیل شده است از داخل بستر آبراهه ها و مسیل ها به روش سیستماتیک – تصادفی 55 نمونه برداشت گردید. نتایج تعیین سهم سازندها به روش نسبت گیری کانی ها نشان داد که سهم واحدهای سنگی گرانیتی به آهکی در تولید رسوب حوزه 72 به 28 درصد می باشد. همچنین نتایج حاصل از روش عناصر ردیاب نیز نشان دهنده این است که سهم زیر حوزه گرانیتی به زیر حوزه گرانیتی- آهکی حدود 66 به 34 درصد است. این نتایج با نتایج بدست آمده از میزان حساسیت به فرسایش واحدهای سنگی توسط روش های تجربی سلبی و زمین شناسی قرابت نزدیکی دارد. تمامی روش های به کار رفته در این تحقیق نقش بیشتر گرانیت در تولید رسوب خروجی از حوزه را نشان می دهند. ضمنا نتایج بدست آمده بیانگر نسبت 51 درصد بارکف به بارمعلق می باشد که ناشی از رفتار تخریبی سنگ های گرانیتی و تولید آرن در مناطق خشک و نیمه خشک است.

کاربرد شبکه های عصبی مصنوعی در برآورد ذرات معلق ناشی از صنایع( مطالعه موردی : کارخانه سیمان شیراز)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده منابع طبیعی 1391
  امیر ساشا بنان خواه   فرهاد نژادکورکی

کارخانه سیمان شیراز یکی از منابع مهم در ایجاد ذرات معلق در جنوب غربی شهر شیراز می‏باشد. دو کوره هزارتنی اول و دوم فرایند تولید سیمان را در این واحد صنعتی برعهده دارند. در این پژوهش از مدل شبکه‏های عصبی مصنوعی، برای تخمین و براورد ذرات معلق انتشار یافته از دودکش کوره‏های هزار تنی اول و دوم استفاده شد.پارامترهای فرآیند تولید، به عنوان داده‏های ورودی مدل و میزان غلظت ذرات معلق بر حسب میلی‏گرم بر مترمکعب به عنوان پارامتر خروجی مدل در نظر گرفته شد. از دوره آماری یکساله به منظور جمع‏آوری داده و ایجاد پایگاه داده استفاده شده است. شبکه‏های پرسپترون چند لایه برای ایجاد شبکه و الگوریتم آموزشی لونبرگ مارکوات (levenberg-marquardt)، نیز به منظور آموزش شبکهبه کار برده شدند. همچنین از شبکه‏هایی با یک لایه پنهان متشکل از سه نورون و یک لایه خروجی که دارای توابع انتقال سیگموئید در لایه پنهان و تابع انتقال خطی در لایه خروجی باشد، در این مطالعه استفاده شد. پس از اجرای مدل نتایج نشان دادند که بین پارامترهای فرآیند تولید و ذرات معلق خروجی از دودکش‏های این واحد صنعتی، هیچ گونه ارتباط یا رفتار خطی و غیر خطی وجود ندارد. این نتایج می‏تواند دلایل مختلفی داشته باشد، از جمله گام‏های زمانی یک ساعته اندازه‏گیری ذرات معلق و همچنین پیچیده بودن فرآیند تولید و وجود فیلترهای الکتریکی در کوره هزارتنی اول و دوم و فیلتر هیبرید در کوره هزارتنی دوم که سبب شده است، هیچ گونه ارتباطی میان تغییرات ایجاد شده در فرآیند تولید و میزان انتشار ذرات معلق از دودکش‏ها، به دلیل بازدهی و کارایی بالای الکتروفیلترها و فیلتر هیبرید، ایجاد نشود.

پتانسیل یابی مواد معدنی با فن سنجش از دور با کمک تصاویر ماهواره ای etm موردی،(ورقه 1/100000 زمین شناسی ساوه)
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد - دانشکده علوم انسانی 1392
  یدالله خوشبازان   محمد حسین مختاری

امروزه داده های سنجش از دور نقش مهمی در اکتشافات معدنی و شناسایی مناطق امید بخش ایفا میکنند.هدف از مطالعه شناسایی مناطق امید بخش معدنی ، بررسی ساختاری منطقه و ارتباط ان با کانی زایی میباشد.در این بررسی با تلفیق داده های دور سنجی تصاویر ماهواره ای etm و نقشه زمین شناسی 1/100000 ساوه، نواحی دگرسان اشکار گردید.دراین متدد با استفاده از روشهای پردازش تصاویر نظیر تکنیک کروستا، نسبت باندی،ترکیب رنگی و نشقه برداری زاویه طیفی(sam ) مناطق دگرسان، در منطقه زمین شناسی ساوه، بارز گردیدند.پس از تهیه نقشهفاکتور التراسیون آنها در محیط gis ودر دو روش بولین و همپوشانی شاخص تلفیق گردیده ونهایتا نقشه پتانسل معدنی تهیه گردید.

بررسی و تحلیل تاثیر خشکسالی اقلیمی و هیدرولوژیکی بر موارد بروز بیماری سالک در سطح شهرهای حوضه آبریز تالاب گاوخونی با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی (مطالعه موردی: شهرهای ورزنه، اژیه، سگزی و کوهپایه).
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده علوم انسانی 1392
  جلال نوروز باقری   غلامعلی مظفری

بیماری سالک، بیماری پوستی مزمنی می باشد که عوامل مختلف محیطی و انسانی در بروز و تشدید آن تاثیرگذار می باشد. در میان عوامل محیطی، عوامل اقلیمی نقش مهمتری را ایفا میکنند. با توجه به اینکه بیماری سالک از شیوع بالایی در کشور ایران، به ویژه در سطح استان اصفهان برخوردار می باشد، لزوم بررسی و تحقیق در این مورد احساس می شود. از جمله مناطقی که در استان اصفهان دارای شیوع و رشد بالایی در سالهای اخیر بوده است، شهرستان اصفهان میباشد، که در این تحقیق، عوامل اقلیمی شامل عناصر اقلیمی دما، رطوبت نسبی، سرعت باد و بارش به همراه خشکسالی اقلیمی و هیدرولوژیکی با استفاده از شاخص بارش استاندارد در سطح این شهرستان بررسی و رابطه بین عناصر اقلیمی و خشکسالی با تعداد بروز بیماری سالک با روش خطی همبستگی و غیر خطی شبکه عصبی مصنوعی سنجیده شد. به دلیل اینکه پدیده های اقلیمی دارای روند غیرخطی میباشد، نیاز است از روشهای غیرخطی برای بررسی این پدیده ها و تاثیرگذاری آن بروی محیط استفاده گردد. برای این منظور، داده های تعداد بروز بیماری سالک در سطح شهرستان اصفهان و از میان کانون های موجود، شهرهای ورزنه، کوهپایه، هرند، اژیه و سگزی به دلیل بروز بالاتر بیماری انتخاب گردید. برای بررسی رابطه داده های اقلیمی و خشکسالی با تعداد بروز بیماری از مقطع زمانی ماهانه در دوره زمانی 1388-1379 (به دلیل عدم داده های ثبت شده) استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که بیشترین تعداد بروز بیماری سالک در فصول تابستان و پاییز و در ماه های شهریور و مهر به ثبت رسیده است. از جانب دیگر خشکسالی اقلیمی و هیدرولوژیکی نیز همزمان با بیشترین بروز بیماری به وقوع پیوسته است. بنابراین انطباق زمانی خشکسالی و بیشترین تعداد بروز بیماری، از تاثیرگذاری خشکسالی بر بروز بیماری سالک خبر میدهد. بررسی رابطه خشکسالی و عناصر اقلیمی دما، رطوبت نسبی، سرعت باد و بارش با تعداد بروز ماهانه بیماری سالک با استفاده از همبستگی پیرسون رابطه ضعیف معنادار و در بیشتر موارد عدم رابطه معنادار ولی بررسی رابطه با شبکه عصبی مصنوعی رابطه قوی و معنادار در بیشتر موارد را بیان می کند. نتایج الگوهای طراحی شده با شبکه عصبی مصنوعی براساس داده های نرمال شده نشان داد که، برای شهر ورزنه، الگو خشکسالی هیدرولوژیکی- سالک، برای شهرهای اژیه و سگزی الگوی با ورودی تمام متغیرها و خروجی تعداد بیماری سالک بهترین الگو می باشد.

بررسی اثر بخشی برنامه های آموزش مهارت های شناختی مرتبط با محیط زیست بر ادراک اکولوژیکی دانش آموزان دبیرستانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده منابع طبیعی 1392
  اعظم یحیایی   فرهاد نژادکورکی

آموزش موثرترین شیوه ی افزایش ادراک فرد نسبت به مسائل و مشکلات محیط زیستی جامعه است و تغییرات رفتاری مثبت و پایدار را به منظور حفظ محیط زیست به دنبال دارد. اگر آموزش محیط زیست از مقطع دبیرستان برای نوجوانان آغاز شود تغییراتی را در نگرش، آگاهی و مهارت های دانش آموزان در رابطه با محیط زیست ایجاد خواهد کرد و نوجوانان می توانند به طور کاربردی در محیط پیرامون خود به حفاظت از محیط زیست پرداخته و از منابع به طور صحیح استفاده نمایند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی برنامه های آموزشی مرتبط با محیط-زیست بر ادراک اکولوژیکی دانش آموزان پایه اول مقطع دبیرستان شهر سیرجان و در قالب یک طرح شبه آزمایشی با استفاده از روش پیش آزمون و پس آزمون و با گروه های آزمایش و کنترل انجام گرفت. جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر پایه اول دبیرستان های دولتی شهر سیرجان در سال تحصیلی92-91 بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای، 93 دانش آموز دختر و 93 دانش آموز پسر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه محقق ساخته ادراک نسبت به محیط زیست استفاده شد. در این پژوهش داده های گرد آوری شده با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد بین میانگین های سطح آگاهی، مهارت، نگرش و به طور کلی ادراک محیط زیستی دانش آموزان گروه آزمایش در دو موقعیت پیش آزمون و پس آزمون از لحاظ آماری تفاوت معناداری وجود داشت (01/0 p-value<). تفاوت معناداری بین ادراک اکولوژیکی دانش آموزان گروه کنترل در دو موقعیت پیش آزمون و پس آزمون وجود داشت (01/0 p-value<). تفاوت معناداری بین ادراک اکولوژیکی دانش آموزان گروه کنترل در موقعیت پیش آزمون و دانش آموزان گروه آزمایش در موقعیت پس آزمون وجود داشت (01/0 p-value<). تفاوت معناداری بین ادراک اکولوژیکی دانش آموزان دختر و پسر گروه آزمایش در دو موقعیت پیش آزمون و پس آزمون وجود داشت (01/0 p-value<). تفاوت معناداری بین ادراک دانش آموزان دختر و پسر گروه کنترل و آزمایش در موقعیت پس آزمون وجود داشت (01/0 p-value<).آموزش های محیط زیستی بر ادراک اکولوژیکی دانش آموزان دختر و پسر پایه اول مقطع دبیرستان شهر سیرجان تأثیر مثبت دارد. کلمات کلیدی: ادراک اکولوژیکی، آگاهی، آموزش محیط زیست، دانش آموزان مقطع دبیرستان، رفتارهای اکولوژیکی، نگرش محیط زیستی

سنجش نگرش دانشجویان رشته محیط زیست دانشگاه های ایران نسبت یه تحصیل در رشته خود
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده کویر شناسی 1392
  زینب حسن پور   فرهاد نژادکورکی

آموزش محیط زیست و افزایش سطح آگاهی های عمومی، به ویژه در کشورهای در حال توسعه برای متوقف نمودن حرکت پرشتاب نابودی محیط زیست و طبیعت راه حلی جدی و موثر قلمداد می شود. در این میان یکی از مهم ترین و اساسی ترین بخش های آموزش محیط زیست، آموزش در مقاطع عالی شامل تربیت نیروی انسانی متخصص مورد نیاز، ترویج و ارتقاء دانش، گسترش تحقیق و فراهم نمودن زمینه مساعد برای توسعه کشور است. هدف از آموزش عالی محیط زیست تربیت متخصصینی است که بنا به دانشی که کسب کرده اند، بتوانند به حل مشکلات محیط زیست پرداخته و در حیطه اختیارات خویش به اهداف آموزشی جامعه عمل بپوشانند. این پژوهش با هدف بررسی رضایت تحصیلی دانشجویان رشته محیط زیست دانشگاه های ایران انجام گرفته است. روش تحقیق از نوع پیمایشی بوده که طی آن 838 نفر از دانشجویان رشته محیط زیست 23 دانشگاه کشور مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج این پژوهش نشان داد که دانشجویان از تحصیل در رشته محیط زیست رضایت دارند. اما دانشجویان از کیفیت آموزش در محل تحصیل و جایگاه رشته محیط زیست در سطوح مختلف کلان کشور راضی نیستند. در این بین دانشجویان دانشگاه پیام نور نارضایتی بیش تری از کیفیت آموزش محیط زیست در این دانشگاه دارند و دانشجویان دانشگاه آزاد رضایت بیش تری نسبت به دانشجویان دانشگاه سراسری و پیام نور دارند.

تاثیر تغییر ابعاد و موقعیت سازه های صنعتی و ارتفاع دودکش های صنایع بر خروجی مدل aermod
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده منابع طبیعی 1391
  لاله عباسی چالشتری   فرهاد نژادکورکی

چکیده : امروزه مدل سازی آلودگی هوا به ابزاری قدرتمند در مطالعات آلودگی هوا خصوصا" در پیش بینی وضعیت آلودگی هوا و نحوه انتشار آلاینده ها و غلظت آنها تحت شرایط مختلف و مکان های دلخواه تبدیل شده است. با توجه به اینکه وجود موانعی مانند ساختمان ها بر سر راه منابع آلاینده میتواند در نحوه پراکنش و میزان غلظت آلاینده های خروجی تاثیر مهمی داشته باشد، و از طرفی با توجه به اینکه مدل aermod یکی از مدل هایی است که فاکتور ساختمان را در محاسبات خروجی می تواند لحاظ کند و این مدل یکی از مهمترین و ارجح ترین مدل های توصیه شده توسط آژانس حفاظت محیط زیست آمریکا است، در این بررسی تاثیر موقعیت و شکل سازه های صنعتی نزدیک یک منبع آلاینده نقطه ای و همچنین اثر تغییر ارتفاع دودکش به عنوان ورودی به مدل aermod بر خروجی این مدل بررسی می گردد. به این منظور، در این مطالعه در زمینه بررسی تاثیر ابعاد و شکل ساختمان سه شکل مکعبی، گسترده و طویل در نظر گرفته شد. در زمینه بررسی موقعیت ساختمان نسبت به دودکش، فاصله موثر ساختمان نسبت به دودکش مورد توجه قرار گرفت و در بخش دیگری از این مطالعه نیز اثر تغییر ارتفاع دودکش بدون در نظر گرفتن هیچگونه ساختمانی بر نحوه پراکنش آلاینده بررسی گردید. نتایج حاصل از این مطالعه بیانگر آن است که در زمینه بررسی شکل و ابعاد ساختمان صرف نظر از شکل ساختمان با افزایش ابعاد ساختمان غلظت آلاینده به میزان قابل ملاحظه ای در پایین دست ساختمان افزایش می یابد. در زمینه اشکال ساختمانی نیز به نظر می رسد که شکل ساختمانی گسترده یا عریض تاثیر افزایشی بیشتری بر غلظت آلاینده نسبت به دو شکل ساختمانی دیگر دارد. نتایج حاصل در زمینه بررسی موقعیت ساختمان نیز نشان می دهد که هر اندازه ارتفاع ساختمان نسبت به دودکش بلندتر باشد، برای اینکه ساختمان تاثیر افزایشی بر غلظت آلاینده نداشته باشد بایستی در فاصله دورتری نسبت به دودکش قرار گیرد. البته لازم به ذکر است که فواصل دقیق در هر نسبت ارتفاع دودکش به ارتفاع ساختمان که در این مطالعه بررسی گردید، تعیین شده است. نتیجه حاصل از بررسی اثر تغییر ارتفاع دودکش نیز نشان داد که با افزایش ارتفاع دودکش علاوه بر اینکه آلاینده در فاصله دورتری به زمین می رسد غلظت آلاینده نیز هنگام رسیدن به سطح زمین به میزان چشمگیری کاهش می یابد

توسعه مدل پخش آلودگی هوا (aermod) در نرم افزار matlab
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده منابع طبیعی 1392
  زهرا خبری   فرهاد نژادکورکی

امروزه آلودگی هوا به عنوان یکی از مهمترین چالش های کشورها می باشد. پیشرفت های زیادی در مدلسازی پخش آلودگی هوا صورت گرفته است. یکی از این مدل ها که بر اساس مدل گوس می باشد، aermod است. اماaermod دارای محدودیت هایی در زمینه ورود و خروج داده-های مورد نیاز اجرای مدل می باشد. بنابراین برطرف کردن این محدودیت ها و نیز تولید یک مدل بومی اهمیت دارد که به آن پرداخته شود. هدف از این تحقیق توسعه مدلaermod با استفاده از برنامه نویسی matlab می باشد. در این تحقیق ابتدا مدلaermod و برنامه نویسی matlab مورد کنکاش قرار گرفت و سپس مدل نقشه سازی و ارزیابی پراکنش اتمسفری(adamm) ایجاد گردید که می تواند جایگزین مدلaermod در کشور باشد. به منظور تصدیق مدل adamm نتایج مدلسازی برای داده های مشابه یک منبع آلوده کننده با مدل adamm مقایسه شد. نتایج نشان دادند که در کل مدل adamm نسبت به مدل aermod فراتخمین است. ولی مدل adamm به عنوان یک مدل بومی دارای مزایایی نسبت به مدل aermod می باشد. همچنین مدل adamm در فاصله های کم نسبت به فواصل طولانی نتایج بهتری نشان می دهد(فاصله> 5کیلومتر، 0/53=r) و به علاوه مدل adamm یک محیط کاربر پسند فراهم می کند که سرعت عملکرد بهتری نسبت به aermod دارد. مزیت دیگر adamm این است که اطلاعات را می تواند با فرمت اکسل بپذیرد در صورتی که مدل aermod مستلزم دریافت فایل های مختص خود می باشد. همچنین adamm می تواند خروجی با فرمت های اکسل، اسکی، دو بعدی و سه بعدی تولید کند. مزیت دیگر مدل adamm این است که این مدل یک محیط کاربر برای انجام همه مراحل ورود داده ها، تنظیم داده ها و خروجی داده ها فراهم می کند در صورتی که مدل aermod دارای چندین زیر مدل برای اجرای برنامه نهایی می باشد به شکلی که هر زیر مدل کار خاص خود را انجام می دهد.

بررسی چالش های فراروی بیمارستان های شهرستان یزد در دستیابی به استانداردهای بیمارستان های سبز (iso 14000- green hospital) و ارائه راهبردهای مدیریتی مناسب با استفاده از روش swot با تأکید بر مدیریت آب و مواد زائد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده منابع طبیعی 1393
  محمدصالح علی طالشی   حمیدرضا عظیم زاده

بحران های زیست محیطی، حرکت به سوی توسعه پایدار، جلوگیری از هدر رفتن منابع از جمله علل مطرح شدن نظام های مدیریت زیست محیطی می باشند. با در نظر گرفتن این نکته که مجموعه استانداردهای iso 14000 منجر به افزایش رقابت پذیری، افزایش بهره وری، کاهش هزینه ها و اعتبار بیشتر بیمارستان ها می گردند و فرایندهای مدیریت استراتژیک سبز جهت توسعه ساختار سازمانی در سطح محلی منجر به طراحی و توسعه سیستم های بهینه مدیریت زیست محیطی می گردند، لذا شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای بیمارستان ها با هدف ارائه استراتژی های بهینه مدیریت سبز با استفاده از روش swot امری ضروری است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی- توسعه ای است و روش تحقیق آن ترکیبی است که به صورت مقطعی در سال 1392 با هدف شناسایی نقاط چهارگانه جهت ارائه راهبردهای مناسب مدیریتی انجام شد. روند پژوهش با تکمیل پرسشنامه های مدیریت زیست محیطی و ارزیابی فرایند مدیریت پسماند بیمارستان های آموزشی، تکمیل چک لیست ، بازدید و مصاحبه با کارشناسان و مدیران دانشگاه و بیمارستان های آموزشی شهر یزد طی دوره زمانی مهر تا اسفند ماه صورت گرفت. در بخش مدیریت آب و فاضلاب، بخش دیالیز دو بیمارستان آموزشی انتخاب شد و از هر کدام از فازهای آب ورودی به سیستم تصفیه، آب ورودی به دستگاه دیالیز و پساب خروجی از سیستم تصفیه 12 نمونه از هر بیمارستان در ماه های آبان تا دی ماه برداشت شد و پارامترهای شیمیایی و فیزیکی اندازه گیری شد. نتایج این پژوهش نشان داد که بین بیمارستان های آموزشی شهر یزد از لحاظ میانگین کسب شده متغیرهای استانداردهای بیمارستان های سبز با اطمینان 95% اختلاف معنی دار وجود دارد (035/0p-value=). نتایج سنجش پارامترهای شیمیایی و فیزیکی آب ورودی به دستگاه دیالیز بیمارستان های آموزشی نشان داد که این آب فاقد آلایندگی قابل توجهی بوده، در عین حال پساب سیستم های تصفیه دیالیز تنها دارای هدایت الکتریکی بالاتری نسبت به استانداردهای بین المللی است. همچنین فرضیات این پژوهش مبنی بر عدم وجود برنامه مدون بیمارستانی در زمینه دستیابی به استانداردهای بیمارستان های سبز به عنوان نقطه ضعف و انگیزه قوی مدیران در دستیابی به استانداردهای بیمارستان های سبز به عنوان نقطه قوت، همچنین تمایل مدیران کلان در سطح وزارت خانه در دستیابی به استانداردهای بیمارستان های سبز به عنوان فرصت و عدم تخصیص بودجه کافی و سیستم پایش منظم را به عنوان تهدید نیز ثابت شد. نتایج تحلیل ماتریس swot جهت مدیریت سبز و مبتنی بر مجموعه استانداردهای iso 14000 در دو بخش مدیریت سیستم های انرژی، آب، فاضلاب و انتشار آلاینده ها به هوا و مدیریت مواد زائد جامد و خطرناک نشان داد که بایستی راهبرد های so یا رقابتی- تهاجمی و در بخش بازنگری نظام مدیریت زیست محیطی بایستی راهبردهای st یا اقتضایی- تنوع در اولویت راهبردهای مدیران بیمارستان های آموزشی شهر یزد و همچنین دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی و خدمات بهداشتی درمانی یزد قرار گیرد.

مکانیابی پارکینگ طبقاتی با استفاه از مدل فازی ahp و owa (مطالعه موردی: ناحیه 6 منطقه 3 شهر تهران)
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد - دانشکده علوم انسانی 1393
  منیره سادات رضوی   جلال کرمی

رشد ناموزون و توسعه غیراصولی شهری به علت عدم تناسب بین کاربری های مختلف شهری و نبود مدیریت واحد شهری، باعث مشکلاتی در سیستم شهری در منطقه سه (در محدوده میدان ونک) گردیده است. در این منطقه عدم ایجاد پارکینگ های کافی همزمان با توسعه معابر و کاربری های شهری، باعث معضلاتی در سیستم حمل و نقل و ترافیک شهری شده است، به طوری که با اشغال معابر به وسیله توقف های حاشیه ای، ترافیک روان در منطقه مورد مطالعه را با مشکل مواجه نموده و نیاز به افزایش ظرفیت معابر و اختصاص فضای بیشتر به ترافیک روان، مکانیابی محل های مناسب برای احداث پارکینگ های غیر حاشیه ای را در جهت کاهش میزان توقف های حاشیه ای در این منطقه ضروری ساخته است. در این پژوهش با اعمال ضوابط و معیارهایی همچون فاصله از مراکز جاذب جمعیت، فاصله از معابر، و کاربری های مناسب برای احداث پارکینگ و با اعمال محدودیت هایی مثل فاصله از گسل ها و کاربری های نامناسب برای احداث پارکینگ سعی شده است که محل های بهینه و مناسب برای احداث پارکینگ در منطقه مطالعاتی با استفاده از gis مشخص می شود. برای این منظور ابتدا معیارهای موثر در مکانیابی پارکینگ های طبقاتی با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی یاahp وزن دهی شده و با توجه به وزن های حاصله، بهترین مکان برای احداث پارکینگ با استفاده از روش owa و تلفیق دو روشahp و owa با فازی (fuzzy ahp-owa) مشخص گردیده است. و در نهایت مشاهده شد که روش fuzzy ahp-owa نتایج دقیق تر و علمی تری را به ما می دهد. روش حداقل ریسک و حداکثر حساسیت all = نیز بهترین نتیجه را در بین ریسک های هفتگانه به دست داد.

قمری خانگی به عنوان شاخص زیستی برای پهنه بندی آلودگی محیط زیستی سرب و کادمیوم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده منابع طبیعی 1393
  حسان اخوان قالی باف   محمدحسین ایران نژادپاریزی

فلزات سنگین با توجه به منابع تولید متعدد و پایداری در محیط به عنوان بحران مهم محیط زیستی تلقی می شوند. مقدار زیادی از آلاینده های معرفی شده به محیط زیست در نتیجه شهرنشینی و فرایندهای صنعتی می باشد. استفاده از شاخص های زیستی مانند پر پرندگان می تواند تصویر بهتری از فراهمی زیستی و همچنین انتقال زیستی آلاینده ها و تاثیر نهایی آن ها بر اجزای محیط زیست را نشان دهد. در این تحقیق از پر قمری خانگی (streptopelia senegalensis) به عنوان شاخص آلودگی محیط زیست شهری استفاده شد. با این هدف که قمری خانگی به عنوان شاخص زیستی آلودگی شهری در مقیاس محدود معرفی گردد. غلظت فلزات کادمیوم، سرب، مس و روی در 58 نمونه ی پرقمری خانگی از 19 منطقه مختلف در محدوده شهرستان یزد مورد ارزیابی قرار گرفت. میانگین سطح سرب در پر µg g-1 1/27 ± 20/13، کادمیوم µg g-0/04± 0/85، مس µg g-1 0/28± 15/56 و برای روی در مناطق مختلف نمونه برداری دارای میانگین µg g-1 8/77 ± 209/72 بود. غلظت فلزات سنگین (سرب، کادمیوم و روی) در مناطق مختلف در مقیاس محلی دارای اختلاف معنی دار بود. این نتایج نشان داد که قمری خانگی در محیط زیست شهری در زیستگاه های محلی با مقیاس محدود باقی می ماند. ارتباط معنی داری بین فاصله از جاده و غلظت فلزات کادمیوم، سرب، مس و روی مشاهده نشد. در این مطالعه از روش زمین آماری کریجینگ در محیط gis برای پهنه بندی عناصر استفاده شد. با توجه به کمترین میزان rmse که به ترتیب برای کادمیوم، سرب، مس و روی برابر با 0/1575 ، 3/699، 1/399 و 25/79 بود، روش کریجینگ معمولی به عنوان بهترین روش برای درون یابی انتخاب گردید. در این پژوهش همبستگی بین عنصر روی و کادمیوم مشاهده شد. این الگو به سادگی نشان دهنده ی ارتباط غلظت این عناصر در محیط زیست است و می تواند نوعی بازخورد حفاظتی در برابر آلودگی محیطی در بدن پرنده باشد. همچنین مطالعات مورفولوژی قمری خانگی در شهرستان یزد، نشان داد که بین غلظت فلزات سنگین و عدم تقارن در سطح بال ارتباط معنی داری وجود نداشته است. نتایج این پژوهش نشان داد که پرقمری خانگی می تواند به عنوان روش خوبی برای پایش آلودگی فلزات سنگین در محیط زیست شهری مورد استفاده قرار گیرد.

بررسی کمی ذرات معلق هوازاد و فلزات سنگین در غبار کف صنایع باطری سازی و مکانیکی در سطح شهر یزد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده منابع طبیعی 1393
  مرتضی صبوحی   حمیدرضا عظیم زاده

مناطق شهری به عنوان کانون های جمعیتی و فعالیت های اقتصادی، با تمرکز زیاد واحدهای آلاینده محیط زیست مواجه شده اند، به طوری که موقعیت مکانی نامناسب و انواع آلودگی های ناشی از کارگاه های صنعتی مختلف در شهرها ازجمله شهر یزد، سلامت و آرامش و محیط زیست را مورد تهدید جدی قرار داده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی آلاینده های فلزات سنگین و ذرات معلق در صنایع مکانیکی و باطری سازی شهر یزد صورت گرفته است. این مطالعه به صورت تحلیلی-مقطعی در دوره یک ماهه در شهر یزد انجام شد. بدین منظور ابتدا موقعیت صنایع مورد مطالعه در مناطق سه گانه شهر یزد مشخص شد و با توجه به تراکم کارگاه ها در هر منطقه درمجموع 30 کارگاه مکانیکی و 30 کارگاه باطری سازی به صورت تصادفی انتخاب شد. ذرات معلق موجود در هوای این کارگاه ها با استفاده از دستگاه غبارسنج محیطی قابل حمل و فلزات سنگین (سرب، کادمیوم، کروم، روی، آهن، مس و منگنز) موجود در غبار کف پس از هضم به روش epa با استفاده از دستگاه جذب اتمی (aas) اندازه گیری شد. آزمون t مستقل برای بررسی وجود اختلاف معنی دار بین ذرات معلق موجود در هوای داخلی دو صنف و فلزات سنگین موجود در غبار کف استفاده گردید. نتایج نشان داد که اختلاف معنی داری بین ذرات معلق در هوای داخلی دو صنف وجود دارد و صنایع مکانیکی آلودگی بیشتری نسبت به صنایع باطری سازی از نظر ذرات معلق دارند. مقایسه فلزات سنگین نیز نشان داد، اختلاف معنی داری در سطح 5 درصد بین غلظت عناصر سرب، روی، کروم، کادمیوم، مس و منگنز بین دو صنعت وجود دارد و صنایع باطری سازی آلودگی بیشتری نسبت به صنایع مکانیکی از نظر فلزات سنگین (سرب، کادمیوم، کروم، روی و مس) دارند. با استفاده از شاخص های آلودگی تجمعی (ipi)، درجه آلودگی اصلاح شده (mcd) و خطر بالقوه اکولوژیکی (ri) فلزات سنگین غبار کف و ذرات معلق صنایع موردنظر بررسی شد. محاسبه ی شاخص ipi و mcd نشان داد که ذرات معلق هر دو صنف در سطح آلودگی کم و غبار کف صنایع مورد مطالعه در کلاس آلودگی زیاد تا بسیار شدید قرار دارند. از نظر شاخص خطر بالقوه اکولوژیکی صنایع مکانیکی درجه خطر قابل ملاحظه (97/457) و صنایع باطری سازی درجه خطر خیلی زیاد (29/2816) دارند. با توجه به سطح بالای آلودگی فلزات سنگین پیشنهاد می شود از قرار گرفتن این صنایع در مناطق مسکونی جلوگیری شود تا از اثرات سوء آن بر جوامع شهری کم شود.

بررسی تاثیر فاصله محل سکونت از منابع شناخته شده آلودگی هوا بر بروز حوادث قلبی منجر به بستری در بخش مراقبت های ویژه قلبی در شهر یزد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده منابع طبیعی 1393
  مطهره السادات نماینده   فرهاد نژادکورکی

بروز بیماری های قلبی عروقی، در تمام جهان به خصوص کشورهای در حال توسعه، رو به افزایش است. این امر موجب باقی ماندن بیماری های قلبی عروقی در صدر لیست عوامل خطرساز برای سلامت عموم و نیز دلایل مرگ در ایران شده است. در دو دهه اخیر، آلودگی هوا به عنوان یک عامل خطرساز در بروز بیماری های قلبی عروقی مورد توجه قرارگرفته است. از طرفی افزایش تعداد صنایع به تبع افزایش نیاز به محصولات مختلف، استقرار صنایع را در اطراف شهرها و استقرار آنها در فواصل نامناسب از محل سکونت افراد می تواند نتایج ناخوشایندی بر سلامت انسانها داشته باشد. مطالعه حاضر از نوع مطالعات همبستگی بوده و هدف آن بررسی وجود ارتباط بین فاصله محل سکونت افراد، با میزان بروز بالای سکته قلبی، تا محل تجمع استقرار صنایع است. در این مطالعه با استفاده از ابزارهای آنالیز داده های مکانی سیستم اطلاعات جغرافیاییgis برای بررسی وجود مناطق با نرخ بالای سکته قلبی و مشخص کردن محل تجمع صنایع با توجه به نسبت آلایندگی آنها استفاده شد. جهت مشخص کردن میزان آلایندگی صنایع مستقر در یزد، با استفاده از روش تجزیه تحلیل سلسله مراتبی، نظرات متخصصین وزن دهی شده و نتایج حاصل به عنوان نسبت آلایندگی هر صنعت به کاربرده شد. در نهایت انجام این مطالعه به معرفی شاخص پیشنهادی شدت اثر آلایندگی صنعتی انجامید که معرفی از عکس فاصله محل سکونت از صنایع با در نظر گرفتن نسبت آلایندگی آنها می¬باشد. مقادیر به دست آمده از شاخص پیشنهادی شدت اثر آلایندگی صنعتی و نرخ بروز سکته قلبی با استفاده از ضریب همبستگی پوآسون آنالیز گردید. نتایج این مطالعه، نقاط داغ و سرد بروز سکته قلبی در سال 1392 را در یزد مشخص کرد. نرخ بروز سکته قلبی برای مردان 531، برای زنان 458 و در کل 783 به ازای هر 100.000 شخص-سال، برای اولین بار در یزد و ایران محاسبه گردید. همچنین مشخص گردید زنان در هنگام بستری شدن متوسط سنی بالاتری نسبت به مردان داشتند (متوسط سنی 60/65 سال برای زنان در مقابل 29/61 سال برای مردان، 0.000511p-value <). نتایج ahp نشان داد صنایع فلزی با کد محل استقرار "و" و "ه" بالاترین میزان آلایندگی را دارا هستند. نتایج آنالیز پراکنش صنایع نشان داد تجمع آلایندگی صنایع در قسمت شمال غربی شهر می¬باشد و هرچه به سمت جنوب شرقی پیش می¬رویم از میزان آن کاسته می شود. در نهایت نتیجه ضریب همبستگی پوآسون نشان داد هر چه فاصله محل زندگی افراد از محل تجمع استقرار صنایع بیش تر و میزان آلایندگی صنایع کمتر باشد، میزان بروز سکته قلبی کاهش می یابد (0.000p-value =)

مقایسه ی کاربرد روش های شبکه ی عصبی مصنوعی و ماشین بردار پشتیبان برای پیش بینی آلودگی هوای شهری: (مطالعه ی موردی شهر تهران)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1393
  ادریس پایا   فرهاد نژادکورکی

آلودگی هوا یکی از مسائل مهم زیست محیطی در شهر تهران محسوب می شود. و برای بسیاری از ساکنین شهرهای بزرگ مانند تهرانیم موضوع نگران کننده می باشد. در سال های اخیر با افزایش چشمگیر وسائل نقلیه میزان آلودگی در شهر تهران افزایش قابل تجهی ااشته است. به همین جهت، بررسی وضعیت آلودگی هوای این شهر از بعد آلاینده های مختلف می تواند در برنامه ریزی های جامعی که در راستای کنترل و کاهش آلودگی هوا در این شهر انجام می پذیرد، بسیار مؤثر باشد. پیش بینی آلاینده های هوا این امکان را بوجود می آورد که با آگاهی از قبل در مورد وضعیت آلاینده های هوا اقدامات لازم جهت مقابله با آن را محیا کرد. در همین راستا روش های زیادی برای پیش بینی غلظت آلاینده ها وجود دارد که روش های هوش مصنوعی می باشد. در این پژوهش از دو مدل شبکه عصبی مصنوعی شامل پرسپترون چندلایه، توابع شعاع مبنا و مدل رگرسیون ماشین بردار پشتیبان برای پیش بینی غلظت در سه ساعت پیش رو استفاده شد. پیش بینی با استفاده چهار نوع متفاوت ورودی صورت گرفت. ابتدا پیش بینی بر اساس ارزش های گذشته هر غلظت در پنج ایستگاه در سطح شهر تهران انجام گرفت. سپس با استفاده از کل داده های موجود شامل پارامترهای هواشناسی و آلودگی هوا به عنوان ورودی مدل های پیش بینی کننده استفاده شد. پس از آن با استفاده از پرامترهای هواشناسی به دو صورت کل پارامترهای موجود و با کاستن دو پارامتر از کل پارامترهای موجود پیش بینی غلظت آلاینده ها انجام گرفت. از توابع خودهمبستگی جزئی و همبستگی عرضی برای تعیین گام¬های زمانی موثر در مقدار خروجی استفاده شد. مقادیر حداقل و حداکثر r2 به¬دست آمده در مجموع پنج ایستگاه بدون ورودی¬های خارجی برای غلظت¬های so2، no، no2، co و o3 به ترتیب، 0.5، 0.3، و 0.73، 0.48 و 0.53، 0.23 و 0.71، 0.35 و 0.86، 0.54، به دست آمد. این مقادیر زمانی که ورودی¬ کل پارامترهای موجود استفاده شد برای so2، no، no2، co و o3 به ترتیب ، 0.55، 0.28 و 0.68، 0.54 و 0.58، 0.28 و 0.76، 0.38 و 0.86، 0.53، به دست آمد. برای کل پارامترهای هواشناسی به¬عنوان ورودی برای غلظت¬های so2، no، no2، co و o3 به ترتیب 0.32، 0.11 و 0.44، 0.16، 0.5، 0.14 و 0.56، 0.14 و 0.58 0.13 به دست آمد. همچنین زمانی¬که تعداد پارامترهای هواشناسی به اندازه دو پارامتر کاسته شد مقادیر حداقل و حداکثر r2 بدست آمده با استفاده از سه مدل پیش¬بینی کننده برای غلظت¬های so2، no، no2، co و o3 به ترتیب 0.31، 0.01، 0.52، 0.05، 0.34 و 0.07 و 0.59 و 0.07 و 0.64 و 0.13 به می¬باشد. با توجه به نتایج به دست آمده هر سه مدل در پیش بینی غلظت آلاینده ها از عملکردهای تقریباً یکسانی برخوردار بودند. با انجام آنالیز واریانس با ضریب اطمینان 95% مشخص شد که اختلاف معنی داری در صحت پیش بینی مدل ها با هر چهار نوع ورودی وجود نداشت. همچنین با کاهش تعداد پارامترهای هواشناسی به عنوان ورودی مدل ، صحت پیش بینی مدل رگرسیون ماشین بردار پشتیبان نسبت به مدل های شبکه عصبی افزایش نیافته است.