نام پژوهشگر: محمدکاظم علمی

بررسی تطبیقی مبانی تفسیری علامه طباطبایی و هرمنوتیک پل ریکور
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده الهیات و معارف اسلامی شهید مطهری 1389
  مالک محمدزاده   مهدی جلالی

روش تفسیری علامه طباطبایی در حوزه دانش تفسیر اسلامی و نظریه تفسیری ریکور در حوزه هرمنوتیک معاصر، دو اندیشه خاص در مشرق و مغرب زمین است. از آنجا که رویکرد تفسیری علامه نسبت به متن قرآن در میان مفسران، رویکردی خاص است و از سوی دیگر، رویکرد ریکور به متن در میان هرمنوت ها رویکردی ویژه می باشد؛ لذا تطبیق این دو دیدگاه که هر کدام به نوعی در حوزه خود ویژه اند، شایسته است. بنابراین هدف پژوهش حاضر این است که پس از بررسی و تبیین مبانی علامه طباطبایی و ریکور در تفسیر متن، به سنجش و تطبیق دیدگاه آن دو در این زمینه بپردازد. در این پژوهش، به تبیین روش تفسیری علامه طباطبایی که معروف به تفسیر قرآن به قرآن است پرداخته ایم. و سپس نظریه تفسیری ریکور را که متن محوری و امکان برآمدن تفاسیر نامحدود معتبر از متن است، با توجه به سه حوزه هستی شناسی، روانکاوی و ساختارگرایی موضوع پژوهش قرار داده و سرانجام با توجه به باور علامه طباطبایی و ریکور به گونه ای از استقلال متن، وجوه اشتراک و افتراق نظریه تفسیری آن دو را واکاوی نموده ایم.

بررسی تطبیقی عشق از دیدگاه مولوی و عرفانهای نوظهور (راجنیش (اوشو))
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده الهیات 1391
  جواد سعیدی   محمدکاظم علمی

از دغدغه های فرهنگی و فکری کشور ما در سالهای اخیر، موضوعی است به نام عرفانهای نوظهور، (هر چند در ایران ظهوری به این گستردگی یافته است و نو نامیده می شود) که رواج قابل توجهی به خصوص در نسل جوان داشته است. و از جمله موضوعاتی که به ویژه در نسل جوان مورد استقبال واقع شده است بحث عشق می باشد. با توجه به کم کاری و بی توجهی که نسبت به این موضوع در مقام تبیین و تفسیر دقیق آن از دیدگاه فلسفه اسلامی شده است مباحث این عرفانهای نوظهور به خصوص مبحث عشق، در جامعه به عنوان مطالب و مفاهیم بسیار زیبا و جدید و قابل استفاده، طرح می شود و از طرفی طرح بحثهای انحرافی و مبانی فکری غلط در لابه لای بعضی از این کلمات به ظاهر درست و بعضا برگرفته شده از متون فلسفی و دینی ما موجب گرایش به این مکاتب شده است.از دیگر عوامل کثرت توجه به این امور شاید معرفی غلط و بعضا نقد متعصبانه و ناصحیح و غیرعالمانه این کتب و جریانات می باشد که تأثیر به سزایی در ترویج این عرفانهای نوظور دارد. و از طرفی هم متاسفانه توجهی نداریم به سرعت رشد تبادل اطلاعات و اخبار و افکار، و اکثرا در پی دور نگه داشتن مردم از این افکار وآراء می باشیم که باید قبول کنیم که چه بخواهیم یا نخواهیم این افکار در جلوی چشم و ذهن ما قرار می گیرد و باید طوری زمینه و بستر رشد فکری جامعه را بالا ببریم که از این نوع خطرات مصون باشیم. برای ترسیم یک مسیر صحیح و تبیین نزدیک به واقع مفهوم عشق به بررسی نظریات دو نمونه از افرادی که راجع به این موضوع سخن گفته اند مورد بررسی قرار گرفته است. از طرفی به بیان نظریات شخصیتی همچون مولوی که در جهان اسلام به شعر و عرفان شناخته شده، و از سویی به بررسی دیدگاه های راجنیش پرداخته شده است؛ که در این سال ها با تعداد زیادی از ترجمه آثار ایشان در ایران مواجه هستیم.که البته سخنان ایشان بیشتر بیان نظریات مکاتب هندی در این مقوله می باشد. از آن رو که بیشترین وجه اختلاف در بحث عشق مجازی می باشد و اکثر انحرافات نیز در همین حیطه است، به این موضوع کمی بیشتر توجه شده است. ان شاء الله برآنیم که با معرفی صحیح این جریان به خصوص افکار راجنیش (اوشو)، در مقام روشنگری غیرمتعصبانه و در حد توان عالمانه باشیم؛ تا مقدمه ای باشد برای مصون نگه داشتن افکار اجتماعی از التقاط های فکری و عقیدتی.

شعر در نیچه و هیدگر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده الهیات 1393
  مریم عاقلی   محمدکاظم علمی

هنر بخش مهمی از فلسفه نیچه و هیدگر را به خود اختصاص داده است. نیچه با تخریب همه ی ارزش ها به هنر روی می آورد و آن را مولّد زندگی می داند. و هیدگر هنر (به طور اخصّ شعر) را عامل غلبه بر تکنولوژی جدید (گشتل) که قاتل هنر است، می داند. به طور کل هنر در هر دو، جنبه ی ایجابی دارد. و راه رهایی از نیهیلیسم می باشد.

بررسی تطبیقی رابطه ی معرفت نفس با معرفت خدا از دیدگاه سقراط و سنجش آن با آیات و روایات
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده الهیات و معارف اسلامی شهید مطهری 1393
  زهرا نراقی سالم   محمدکاظم علمی

بر طبق آیات قرآن و روایات اسلامی معرفت خداوند، معرفت ذات او نیست بلکه معرفت اسماء و صفات الهی است. از آن جایی که تقوا مهم ترین شرط شناخت است پیوند ناگسستنی ای با عمل دارد که معیار آن شهود معصوم است. جهان، انسان کبیر و امری واحد است که تمامی آن چه در انسان به نحو اجمال وجود دارد در آن به نحو تفصیل یافت می شود. این پایان نامه به معرفت نفس می پردازد و رابطه ی آن با خدا را از دیدگاه سقراط و آیات و روایات مورد بحث و بررسی قرار می دهد. بر اساس سقراط دو حوزه ی متفاوت برای واقعیات وجود دارد، موجودات معقول و محسوس. بر این اساس ما دو نوع معرفت داریم. جهان دارای روح است. سقراط جهان را خدا می داند و معرفت حقیقی از دیدگاه او شناخت روح انسان و جهان است که فیلسوف به این شناخت دست یافته است که همان معرفت مُثُل است. روح انسان و جهان در نهایت متحد می شوند.

بررسی فهم در هایدگر و گادامر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده الهیات و معارف اسلامی شهید مطهری 1393
  محبوبه راهنمای راد   محمدکاظم علمی

در اندیشه هایدگر که محوریت، پرسش از وجود است، رویکرد هرمنوتیکی جایگاه ویژه‎ای دارد. زیرا وی با وصف و تحلیل ماهیت فهم، به تبیین شرایط وجودی و هستی‎شناختی حصول آن پرداخت و از همین رهگذر با طرح دازاین به معنای بودن- در- جهان، نگاه تازه‎ای از انسان و نسبتش با جهان ارائه نمود و درصدد نفی و تخریب سوبژکتیویسم برآمد. در همین سنت فلسفی بود که گادامر یکی از برجسته‎ترین فیلسوفان هرمنوتیک در دوران پس از هایدگر، برای بازفهمی هرمنوتیک هایدگر پا در عرصه نهاد و با بهره جستن از نظریه هستی‎شناسی هایدگر افق جدیدی در فلسفه‎ی قرن بیستم گشود.