نام پژوهشگر: سید علی اصغر میر باقری فرد

رویکرد مولوی در مثنوی به قرآن کریم در موضوع تربیتا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  عصمت اشتیاقی   تقی اجیه

چکیده انسان مخاطب قرآن است و تربیت انسان هدف اصلی نزول کتب آسمانی است. رسالت پیامبران این است که آنچه را خداوند در مسیر کمال ، با توجه به فطرت او ضروری دانسته شده، به انسان بیاموزد. انسان موجودی تربیت پذیر است و با بهره گیری از تعالیم کتب آسمانی، راه هدایت را می پیماید. خداوند به شیوه های متفاوت او را در پیمودن راه حقیقت تربیت کرده است. در این راستا گاه او را بیم می دهد و گاه به انجام اموری تشویق می کند و زمانی از شیوه های تمثیل و داستان برای عبرت گیری و همچنین نزدیک کردن زبان خود به انسان استفاده می کند. مثنوی بزرگترین کتاب عرفانی ادب پارسی است و مولانا نیز در آن شیوه هاییک زندگی الهی را در پیش می گیرد. وی تمام آنچه را که خداوند به عنوان آموزه های تربیتی در اختیار انسان گذاشته، به گونه ای تحلیل و تفسیر می کند. این پایان نامه در 5 فصل به ترتیب زیر تدوین شده است: فصل اول:مربوط به کلیات تحقیق است و به بررسی واژه تربیت از لحاظ لغوی و اصطلاحی پرداخته شده است و همچنین تربیت و انسان در قرآن و مثنوی بررسی گردیده است.در فصل دوممبانی تربیتی و روش هایمبتنی بر این مبانی مطرح شده یعنی اموری مربوط به انسان که در همه افراد به دلیل انسان بودن آن ها مشترک است .در فصل سوم، با عنوان اصول اخلاقی،به ذکر بایدها و نبایدها قرآنی و رویکرد مولانا در بیان این اصول و همچنین میزان بهره گیری های وی پرداخته شده است. فصل چهارم مربوط بهشیوه های تربیتی است که در قرآن و مثنوی برای تأثیر بیشتر کلام در جان مخاطب از آن استفاده شده است. و درفصل پنجم: هدف های تربیتی مورد نظر قرآن و به تبع آن مثنوی ذکر شده است.

تبیین و تحلیل شیوه های ارتباط با مخاطب در بوستان سعدی براساس علم معانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  حکمت الله صفری فروشانی   سید مرتضی هاشمی

چکیده: علم معانی ، علم بررسی« اقتضای حال » است . زمانی که متکلم احساسات و عواطف و تفکر خود را بر کلام بنشاند، شرایط و زمینه ها و موقعیت ها ی شکل گیری کلام را در نظر بگیرد و قابلیت های مختلف زبانی را مدنظر داشته باشد ، اقتضای حال کلام رعایت شده است . از آنجا که بخشی از عنوان رساله حاضر «شیوه های ارتباط با مخاطب » است، در این تحقیق به کمک منابع متقدم و متاخر شیوه های ارتباط با مخاطب ، معادلی برای مبحث « اقتضای حال » رایج در کتب بلاغی به حساب آمده است . تحقیق حاضر با هدف تبیین برداشتی تازه از مباحث علم معانی سنتی و تحلیل بوستان سعدی بر اساس الگویی تازه ، تدوین شده است . یکی از یافته ها و نام گذاری های مهم این تحقیق ، حیطه های ساختاری و اقتضایی کلام است . در حیطه ساختاری ، کلام فقط از جنبه ساختمانی و ظاهری بررسی می شود که مباحث ساختاری رایج در کتاب های بلاغت مثل احوال مسند الیه، احوال مسند ، ایجاز، اطناب ، قصر، تقدیم و تاخیر ، جمله های خبری و انشایی، وصل و فصل در این حیطه قرار می گیرد. در حیطه اقتضایی، اغراض ثانوی کل کلام یا اجزای مختلف آن با توجه به مباحثی چون احوال مسند الیه و احوال مسند و عنایت به ویِژگی ها وقابلیت هایی چون قصر ،تقدیم وتاخیر، ایجاز ،اطناب، جمله های خبری وانشایی، وصل وفصل تبیین می شود .به اتکای تقسیم بندی حیطه های ساختاری واقتضایی ، دسته بندی دیگری به نام «اقتضائات چهارگانه» ارائه می شود که چهارعنصر دخیل در شکل گیری اقتضای حال یعنی « متکلم ، مخاطب ، موضوع و زبان » جداگانه بررسی می شود . نتایج به دست آمده ازبوستان گواه این مطلب است که سعدی در آفرینش هر باب وحتی هر بخش وبیت از اثرخود به «ساختارها واقتضائات » کلام توجه داشته است .کلام سعدی به گونه ای به کار می رود که «احساسات وعواطف وتفکر متکلم » با «جایگاه مخاطب مورد نظر »و«محتوا وموضوع کلام» و «زبان یعنی واژه ها وجمله های سخن» تناسب دارد.گرایش به «ایجاز حذف »در«واحد بیت » از ویژگی های ساختاری بوستان است که با توجه به مخاطب مورد نظر شاعر یا موضوع ومحتوای کلام او به «ایجاز قصر » یا « اطناب » تبدیل می شود ، علاوه بر این ، شدت و ضعف احساسات وعواطف شاعر با توجه به «مخاطب یا موضوع » تغییر می کند ودر شکل دهی کلام تاثیر می گذارد ، به طوری که ، جمله های خبری و انشایی متن ، بر اساس احساس و عاطفه ی متکلم و محتوای کلام و مخاطب آفریده می شود . کلید واژه : علم معانی ، بوستان سعدی ، شیوه های ارتباط ، اقتضای حال، ایجاز، اطناب ، جمله های خبری و انشایی ، اغراض ثانوی کلام.

مقدمه و تصحیح سکینه الصالحین سعد الدین حمویه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  سید فرزاد جواد پور مجلسی   سید علی اصغر میر باقری فرد

چکیده نسخه های خطی آثار بالقوه ارزشمندی هستند که ارزش آنها، اکثراً تا زمان تصحیح و چاپ آشکار نمی شود و در حکم دفینه هایی هستند که باید استخراج شوند. از جمله این آثار خطی می توان به نسخه ای تحت عنوان «سکینه الصالحین» اشاره کرد. این رساله اثری اخلاقی است که به شیوه و رسم صوفیان پیشین نگاشته شده است. مولف در آن، اصول اخلاقی را بیان کرده و آن را اصل سعادت و خوبیها و حامل اسرار و امانت الهی می داند چنانکه پیامبراکرم (ص) حفظ اصول اخلاق را از جمله اهداف رسالت خود بیان کرده اند و فرموده اند: «انّی لا بُعثتُ لِاُتممُ مَکارمِ الاَخلاق». این اثر تالیف سعدالدین حمویه از اصحاب و اخلاف نجم الدین کبری است که شخصیت وی را می توان بازتابی کامل از مکتب کبرویه یا سنت اول عرفانی دانست؛ زیرا توجه به سنت و قرآن و پایبندی کامل به اصول شریعت، در این اثر کاملاً محسوس و ملموس است چنانکه مولف بارها برای منبع و منشاء عقاید خود و تایید و تعیین مشربش از آنان بهره می برد. سعدالدین از سویی دیگر، به تبعیت از قرآن کریم و بر اساس آیه ( اِنَّ الله یَامُرُُ بالعَدلِ والاِحسانَ وَ إیتاءِ ذی القُربَی وَ یَنهَی عَن الفَحشا وَ المُنکَر وَ البَغیِ یِعظُکُم لَعَلََّکُم تَذَکَّرون)، کتاب را به چهار بخش تقسیم می کند و در این چهارچوب عقاید خویش را بازگو می کند. باب اول در بیان معرفت عدل انسان و عدل حق تعالی است. باب دوم در بیان احسان و ایتاء ذالقربی است. باب سوم در بیان موانع و آفات اخلاق بوده و آن در نهی منکر و فحشا است. باب چهارم در بیان تبدیل سیئات و تحصیل الحسنات است. سعدالدین از سویی دیگر به تأسی از معاصر خود ابن عربی، چنانچه با او ملاقات و مکاتبه داشته است، در این کتاب به باطن آیات و روایات توجه نشان می دهد و از تاویلات شخصی و حروفی خود در انتقال اسرار اعتقادی و علوم باطنی بهره می برد. آنچه باید مورد توجه قرار بگیرد اهمیت جایگاه سعد الدین حمویه در تاریخ عرفان اسلامی است چنانکه او توانسته است آداب و اصول شریعت مدار سنت اول عرفانی را با آداب و اصول تاویل گرای سنت دوم عرفانی تجمیع کند و تصوفی حدّ واسط مکتب کبرویه و مکتب ابن عربی ایجاد کند که متمایل به افکار شیعه بوده چنانکه عقاید خاص سعد الدین در مبحث ولایت این تحول را به خوبی نشان داده و آشکار می کند. کلید واژه ها: سعدالدین حمویه، سکینه الصالحین، عرفان، اخلاق، ولایت.

نقد و بررسی تجلی سیمای بیامبر اسلام (ص) در ادب منثور عرفانی فارسی تا قرن هفت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  زهرا صالحی ساداتی   اسحاق طغیانی اسفرجانی

رسول گرامی اسلام (ص) در بین اهل تصوف مقام و جایگاهی بس والا دارد. مقام آن حضرت نه تنها به عنوان رسول خدای تعالی و واسطه بین خلق و خالق، بلکه به عنوان انسانی کامل و مرادی حقیقی که راهنمای انسان به سوی حق تعالی است مورد توجه خاص صوفیان و عارفان بوده است و اهل تصوف مقام شیخی را که یکی از مقام های عالی صوفیان است، نیابت از رسول حق می دانند. احترام به رسول اکرم و خاندان مطهر و نیز اصحاب ارجمند آن حضرت، عقیده صریح اهل تصوف است که در کتب عرفانی باز تاب گسترده دارد. برتری پیامبر اسلام (ص) بر دیگر انبیا به خصوص پیامبران اولوالعزم از دیگر مباحثی است که در کتب عرفانی مورد توجه خاص واقع شده است. دیگر انعکاس نقش نبی اکرم (ص) در کتب صوفیان توجه به احادیث آن حضرت است؛ در کتابهای معتبر اهل تصوف، احادیث رسول (ص) یا به عنوان جزئی از کلام نویسنده و یا درتأیید سخن وی ذکر شده است. این نکته را نیز باید متذکر شد که صوفیان برای مشروعیت بخشیدن به برخی آداب و رسوم خود احادیث و روایاتی از نبی مکرم اسلام را مستمسک خوِیش قرار داده اند که سند معتبری ندارد. صفات، حالات، رفتار و بسیاری دیگر از خصوصیات نبی مکرم اسلام (ص) در کتب عرفانی مورد توجه و بحث واقع شده است. در این پژوهش به بررسی جنبه هایی از زندگی پیامبر اسلام (ص) که با مرام صوفیان نسبت بیشتری دارد، توجه بیشتری شده است. بر این اساس این رساله سعی دارد تا با بررسی موارد فوق تأثیر شخصیت پیامبر (ص) را در آثار عرفانی منثور ادب فارسی بررسی و تحلیل کند. هم چنین سعی خواهد شد تا ناراست ها و بی راهه های صوفیان را در برداشت های خاص خود از رفتار و گفتار آن حضرت در برخی از آداب صوفی گری مشخص سازد.

تصحیح مجموعه رسائل عزیزبن محمد نسفی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  احسان رییسی   محسن محمدی فشارکی

عزیزبن محمد نسفی از عارفان بزرگ سد? هفتم هجری است که یکی از شخصیتهای تأثیرگذار و نوآور در سنت دوم عرفانی به شمار می رود. در آثار وی با نگاهی انتقادی و مبتکرانه موضوعات و مباحث گوناگون عرفانی تحلیل و تببین شده است. «مجموعه رسائل» نسفی از جمل? مهمترین آثار وی محسوب می شود که مشتمل بر بیست و دو رساله در موضوعات مختلف عرفانی است. بدان جهت که مجموعه رسائل نسفی در بین آثار وی از حیث سادگی، روانی و توانایی انتقال موضوعات عرفانی جایگاهی ویژه دارد، وجود متنی خالی از اشکال و منقح از این اثر بسیار مهم و ضروری است. هر چند این متن پیش از این یک بار به چاپ رسیده است اما با توجه به نسخ نویافته از آن و نیز بدخوانیها، گزینشهای نادرست و کاستیهایی که در تصحیح پیشین راه یافته، نیاز به تصحیح مجدد دارد. رسال? حاضر مجموعه رسائل عزیز نسفی را با شیو? علمی و بر اساس نسخ معتبر و نویافته تصحیح کرده است. در این تصحیح از دوازده نسخه استفاده شده و در مقدمه، اهمیت مجموعه رسائل نسفی تبیین و تشریح و نیز تصحیح پیشین از جهات گوناگون نقد شده است. احادیث، اشعار، اعلام، اصطلاحات و نکته های ادبی متن در تعلیقات شرح و تبیین شده است.

نقد و تحلیل مولفه های کاربردشناسی زبانی در مثنوی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  راضیه حجتی زاده   سید علی اصغر میر باقری فرد

چکیده کاربردشناسی زبانی حوزه ای از علم زبانشناسی است که بر خلاف معناشناسی که معنی صوری واژه ها، عبارت ها و جمله ها را مطالعه می کند، به بررسی معنی موردنظر گوینده در قالب پاره گفتارها یا گزاره های زبانی می پردازد. تعریف جامع کاربردشناسی، بررسی معنی در تعامل است که بر اساس آن، معنی نه ذاتی کلمات است و نه به آنچه که توسط گویندگان تولید یا از طریق شنوندگان تفسیر می شود، محدود می گردد، بلکه فرایندی پویاست که از طریق تبادل میان گوینده، شنونده و بافت در جریان ارتباط به وجود می آید. این رساله به سه حوزه موضوعی محوری در زمینه کاربردشناسی، شامل مبحث کنش های کلامی، نشانگرهای اشاری (عناصر زمینه گرا)، معانی ضمنی و نحوه استنباط آن ها بر اساس اصل همکاری «گرایس» و راهکارهای مربوط به آن می پردازد. به همین منظور، رساله حاضر در قالب هفت فصل تدوین یافته است. بدین ترتیب که ضمن معرفی کلیاتی درباره موضوع، اهداف، فرضیه ها و ضرورت تحقیق در فصل نخست، شالوده های ارتباط ادبی در فصل دوم تبیین شده و رابطه آن با نظام معرفت شناختی متن مثنوی نشان داده می شود. فصل سوم، به تشریح مبانی اصلی کاربردشناسی، بویژه، به معرفی نظریه کنش های کلامی می پردازد و ضمن نقد علم معانی و کاستی های آن با استناد به ابزارها و مفاهیم به کار رفته در نظریه مذکور، الگویی را برای این پژوهش پیشنهاد می کند. فصول چهارم، پنجم و ششم، طبق الگوی تحقیق، به ترتیب به کنش های اعلامی و مبحث نشانگرهای اشاری، کنش های عاطفی و موضوع جهت گیری های زبانی (وجهیّت)، کنش های ترغیبی و سازوکارهای زبانی مرتبط با آن ها اختصاص دارد و کوشیده است تا نقش هر یک از این موضوعات را در تکوین بافت زبان عرفانی مثنوی روشن سازد. فصل آخر نیز نظریه معانی ضمنی گرایس و راهکارهای اصل همکاری را، به منظور تکمیل اهداف کلی تحقیق در تعریف ساختار ارتباطی مثنوی بیان می کند. در فرجام تحقیق، همین ساختار ارتباطی، با جمع بندی نتایج حاصل از فصول پیشین تعریف و در قالب شیوه مبتنی بر «ارتباط – ترغیب» در مثنوی ارائه می شود. در مجموع، رساله حاضر در نظر دارد که با بهره گیری از الگوهای کاربردشناختی، زمینه تدوین «بلاغتی نوین» را که در آن، چارچوبه های زبانی سنتی – اسلامی و معاصر با هم پیوند خورده باشد، فراهم آورد تا در کنار استفاده از دستاوردهای این دو حوزه از مطالعات زبانی برای آشنایی با بخش هایی از زبان عرفان، به بومی سازی موضوعات و روش هایی از علم نوین زبان شناسی دست یابد. کلیدواژها: کاربردشناسی، کنش های کلامی، عناصر زمینه گرا، جهت گیری های زبانی، مثنوی معنوی.