نام پژوهشگر: هیبت الله نژندی منش

نقش دادگاه کیفری بین المللی یوگسلاوی سابق در توسعه حقوق بین الملل کیفری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی 1388
  هیبت الله نژندی منش   محمدرضا ضیایی بیگدلی

رساله‏ی حاضر به بررسی «نقش دادگاه کیفری بین المللی یوگسلاوی سابق در توسعه‏ی حقوق بین الملل کیفری» پرداخته است. یکی از وحشیانه ترین فجایع قرن بیستم، فجایع ارتکابی در حوزه‏ی بالکان بود. در این قرن بشریت شاهد تاریک ترین صفحات تاریخ زندگی خود بود، صفحاتی که با خون و دود ناشی از سوختن اجساد، احشام و طبیعت رنگ گرفته بود. از همین رو، شورای امنیت سازمان ملل‏متحد، به نمایندگی از جامعه بین المللی، بر آن شد تا هم به منظور حفظ صلح و امنیت در منطقه بالکان و هم اعاده و استقرار صلح در این منطقه با ابتکاری نوین یکی از مقررات کهن منشور را اجرایی نماید. در همین راستا، شورا بر اساس فصل هفتم منشور سازمان ملل‏متحد دادگاهی را برای رسیدگی به نقض فاحش و سازمان‏یافته حقوق بشر و حقوق بشردوستانه در یوگسلاوی سابق تشکیل داد. این دادگاه ملزم به اجرای مقررات حقوق بین الملل عرفی و معاهده ای بود. نگارنده، تحقیق خود را با این پرسش اصلی دنبال کرده‏است که: دادگاه یوگسلاوی چه تحولاتی را در حوزه حقوق بین الملل کیفری ایجاد کرده‏است؟ همچنین پرسش‏های فرعی نیز مطرح شده‏است. پاسخ ابتدایی نگارنده به این پرسش‏ها به عنوان فرضیه باعث شد تا نگارنده تحقیقات خود را در جهت رد یا تایید این فرضیه ها ادامه دهد. بر این اساس فرضیه های مزبور عبارتند از: الف) رویه ی دادگاه یوگسلاوی تحولاتی را در حوزه‏ی ماهوی حقوق بین الملل کیفری ایجاد کرده‏است. ب) رویه ی دادگاه یوگسلاوی تحولاتی را در حوزه‏ی شکلی حقوق بین الملل کیفری ایجاد کرده‏است. ج) رویه ی دادگاه یوگسلاوی از حیث نهادی، تحولاتی را در حقوق بین الملل کیفری ایجاد کرده‏است. برای بررسی فرضیه ها نگارنده لازم دید تا نقشی را که دادگاه یوگسلاوی در توسعه‏ی حقوق بین الملل کیفری داشته است در زیر سه عنوان اصلی مورد بحث قرار دهد: مفاهیم و نظریه های حقوقی، تحول در تبیین عناصر جنایات، و توسعه‏ی آئین‏دادرسی بین المللی کیفری (تحولات شکلی). در بخش نخست در خصوص توسعه‏ی حقوقی از قبیل مخاصمه‏ی مسلحانه و ویژگی های آن، مسئولیت کیفری فردی، مسئولیت کیفری مافوق و مجازات ها مورد بحث قرار گرفته است. همچنین از حیث توسعه‏ی نظریه های حقوقی، در همین بخش به بررسی نظریه‏ی طر ح کیفری مشترک، دکترین الزام‏آور بودن رویه قضایی و محکومیت های چندگانه پرداخته شده است. در بخش دوم، عناصر جنایاتی از قبیل جنایات علیه بشریت، نسل زدایی، جنایات جنگی و جنایت ترور مورد بررسی قرار گرفته شده‏است. در بخش سوم آیین دادرسی دادگاه مورد بررسی قرار گرفته و به این بحث عمدتا توجه شده‏است که رویه ی دادگاه چگونه توانسته است به توسعه‏ی حقوق بین الملل کیفری، به ویژه در حوزه آیین دادرسی و ادله، کمک نماید. به طور کلی نقش این دادگاه در توسعه‏ی حقوق بین الملل کیفری می‏تواند خود را به اشکال زیر نشان دهد: الف) تفسیر و تبیین قواعد(عرفی و معاهده ای) حقوق بین الملل کیفری؛ ب) نقش رویه این دادگاه در تدوین اساسنامه دیوان بین المللی کیفری؛ ج) نقش رویه این دادگاه در تشویق دولت ها به تصویب قوانین کیفری داخلی مناسب و مربوط؛ و د) تاسی دیگر محاکم بین المللی اختصاصی به رویه این دادگاه(چه در اساسنامه خود و چه در آیین دادرسی و چه در عملکرد).