نام پژوهشگر: رقیه اسماعیلی

بررسی حکم فقهی روشهای پیشگیری بارداری از منظر مذاهب خمسه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان 1389
  رقیه اسماعیلی   امیر حمزه سالارزایی

حفظ و سلامت نفس که مورد تأکید فقه اسلامی است، در گرو زندگی سالم و کاستن از عوامل خطر ساز است. امروزه به کیفیت زندگی به عنوان یکی از عناوین مهم تعیین کننده سلامتی نگریسته می شود و مسلم است که کیفیت زندگی افراد و خانواده ها بشدت متأثر از میزان باروری و نحوه آن است و به این ترتیب است که جمعیت و تنظیم خانواده به دلایل گوناگون به یکی از مهمترین مسائل در حیطه علم حقوق و علم پزشکی مبدل شده است. اصولاً اساس اندیشه ادیان الهی برپایه تکثیر نسل و بویژه تزاید دین داران استوار است، مع ذالک در مواردی که بویژه سلامت مادر در خطر باشد، روش های خاص پیشگیری از منظر فقه تجویز شده است؛ البته شرایط مجاز بودن و نوع روشهای پیشگیری طبی، از دیدگاه مذاهب و فقها کم و بیش محل بحث و مناقشه می باشد. با توجه به اهمیت کنترل جمعیت و تنظیم خانواده در عرصه فقه و پزشکی، این پایان نامه به تفصیل به آن می پردازد. براساس یافته های این مطالعه، پیشگیری از بارداری همیشه و در همه موارد برخلاف نصوص شرعی نیست. بنابراین در صورتی که بارداری اساس سلامت مادر و طفل را تهدید نماید پیشگیری با شرایطی مجاز می گردد، و حتی در صورت احراز کارشناسی اضطرار، عقیم سازی دائم نیز به ندرت واجب می شود. این پایان نامه بصورت توصیفی و به روش کتابخانه ای با مراجعه به اسناد و مدارک به بررسی حکم فقهی مقوله ی تنظیم خانواده و روشهای پیشگیری بارداری از دیدگاه مذاهب خمسه می پردازد. کلمات کلیدی: روشهای پیشگیری از بارداری، تنظیم خانواده- آراء فقهاء- کنترل کیفی- حکم تکلیفی

بررسی رابطه بین رویکردهای تدریس اعضای هیئت علمی و رویکردهای یادگیری دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  رقیه اسماعیلی   ولی مهدی نژاد

تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه بین رویکرد های تدریس اعضای هیئت علمی و رویکردهای های یادگیری دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان انجام گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیئت علمی و دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان در سال تحصیلی 1391-1390 که از میان آن ها 170 نفر به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها از دو پرسشنامه رویکرد ها و فنون مطالعه دانشجویان و پرسشنامه اعضای هیئت علمی به ترتیب با 51 و 22 سوال استفاده شده است، که روایی آن ها از نوع محتوایی و صوری و پایایی آن ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 78/0 و 84/0 برآورد گردید. برای توصیف داده ها از فراوانی، میانگین، انحراف استانداردو برای استتنباط داده ها از رگرسیون و تحلیل واریان یک طرفه استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که شیوه تدریس اکثر اعضای هیئت علمی شیوه تدریس معلم محوری می باشد و بیشتر دانشجویان عمدتاً از شیوه یادگیری استراتژیک استفاده می نمایند و بعد از این شیوه، شیوه یادگیری عمیق بیشترین کاربرد را دارد. همچنین یافته ها نشان می دهد که بین شیوه تدریس معلم محوری و یادگیری عمیق و شیوه تدریس دانشجو محوری و یادگیری سطحی و عمیق رابطه معناداری وجود ندارد. بین شیوه های تدریس اعضای هیئت علمی بر اساس جنسیت، سن و دانشکده محل تدریس تفاوت معناداری وجود ندارد. بین شیوه یادگیری سطحی و عمیق و جنسیت دانشجویان تفاوت معناداری وجود ندارد. بین شیوه یادگیری سطحی و سطح تحصیلات دانشجویان و بین شیوه یادگیری دانشجویان بر اساس رشته تحصیلی تفاوت معناداری وجود ندارد.