نام پژوهشگر: ندا لیلیان

برآورد تابع تقاضای مسکن با استفاده از مدل قیمت هدانیک (سال های 88-1378) مطالعه موردی شهر کرمان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی 1390
  ندا لیلیان   مراد راهداری

مسکن یک کالای چندبعدی با ترکیبی از ویژگی های متعدد است؛ بنابراین روشی که برای تحلیل و بررسی تقاضای مسکن به کار می رود با سایر کالاها تفاوت بسیاری دارد. روش ما در این تحقیق، استفاده از الگوی قیمت گذاری هدانیک می باشد. زیرا با توجه به ناهمگن بودن مسکن، الگوی قیمت هدانیک روش مناسب تری برای تخمین تابع قیمت و تقاضای مسکن می باشد. در فصل اول به تعریف و تشریح خصوصیات جمعیتی و وضعیت مسکن در شهر کرمان و آمارهای مربوطه پرداخته ایم. در فصل دوم مروری بر ادبیات موضوع مطرح شده، سپس مبانی نظری تقاضای مسکن که در این تحقیق با استفاده از روش دو مرحله ای روزن می باشد مورد بحث قرار گرفته است. در فصل سوم به تحلیل و بررسی اطلاعات آماری پرداخته ایم و الگوهای توابع قیمت هدانیک و تقاضای مسکن را معرفی کرده ایم. در فصل چهارم ابتدا تابع قیمت هدانیک مسکن را با استفاده از روش داده های ترکیبی (تلفیق داده های مقطعی و سری زمانی) تخمین زده ایم، بدین صورت که مناطق چهارگان? شهر کرمان را به عنوان مقاطع در نظر گرفته ایم و این مناطق را در دوره زمانی 88-1378 مورد مشاهده قرار داده ایم. سپس با استفاده از قیمت های ضمنی به دست آمده از تخمین، به برآورد تابع تقاضا برای عناصر اصلی واحد مسکونی پرداخته ایم. فصل پنجم نیز شامل نتیجه گیری و پیشنهادات می باشد. بنابراین به این نتیجه رسیدیم که در واحدهای مسکونی شهر کرمان، عوامل فیزیکی (شامل مساحت زیربنا، نوع اسکلت، تعداد اتاق ها، تعداد طبقات، امکانات و تسهیلات) بیشتر از عوامل مکانی و محیطی (شامل فاصله از مرکز شهر و فاصله از پارک) قیمت واحد مسکونی را تحت تأثیر قرار می-دهند. همچنین از بین عوامل فیزیکی، مساحت زیربنا دارای بیشترین تأثیر مثبت، و واحدهای مسکونی دارای 1 اتاق دارای بیشترین تأثیر منفی می باشد و مردم شهر کرمان در ترجیحات ذهنی خود، با دوری از مرکز شهر به عنوان یک ویژگی منفی برخورد می کنند. همچنین در بررسی تابع تقاضای مسکن، کشش های درآمدی تقاضای مساحت زیربنا و دستگاه حرارت مرکزی، مثبت و کشش درآمدی فاصله از مرکز شهر منفی به دست آمد. از آنجایی که کشش های قیمتی از یک بیشتر می باشند، بنابراین این کالاها باکشش هستند.